حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پایان نامه : تأثیر متفکران آلمانی زبان در ظهور رایش سوم

اختصاصی از حامی فایل پایان نامه : تأثیر متفکران آلمانی زبان در ظهور رایش سوم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه : تأثیر متفکران آلمانی زبان در ظهور رایش سوم


 پایان نامه : تأثیر متفکران آلمانی زبان در ظهور رایش سوم

چکیده : هدف این پژوهش بررسیِ تأثیرِ متفکّران آلمانی در پیدایش و ظهورِ تفکّراتِ نازیستی در رایش سوم است به همین دلیل سعی شد تا با استناد به منشاء نظریاتِ هیتلر، روزنبرگ و گوبلز در اندیشه‌هایِ متفکّرانِ آلمانی در قرن هیجده و نوزده، همچون هگل، شوپنهاور و نیچه، سیرِ تاریخیِ تطوّر جریان اندیشۀ نازیسم در تاریخِ آلمان بررسی شود. این پژوهش درصدد اثباتِ دلایل ادعای این نظریه بود که نازیسم محصول یک عقیدة غالب بعد از جنگ جهانی اول یا حاصل دگردیسی از سال 1807 نبوده، بلکه روندی کاملأ تدریجی داشته و نتیجه ی تطوّر اندیشۀ ملت و روشنفکرانی بوده است که نگاه ویژه ای به فلسفه، هنر و سیاست داشته‌اند، و همین دلایل به همراهِ انگیزه‌هایِ تاریخی ،شکست و تحقیرِ ملّی پس از جنگ جهانی اول، باعثِ توجه بیش از حد به مفهوم میهن‌پرستی و برتری‌نژادی بدون توجه به خرد و نگاه انسانیِ آن‌ها شده، که همین امر به فاشیست ملّی و فاجعه‌هایِ انسانیِ آن برای ملت‌ها در جنگ جهانی دوم منجر شد.


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه : تأثیر متفکران آلمانی زبان در ظهور رایش سوم

دانلود مقاله ظهور برنامه کار زنان

اختصاصی از حامی فایل دانلود مقاله ظهور برنامه کار زنان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 واقعیت این است که زنان اسلام گرا اکنون فعالیت هایی بیش از پرسش در مورد نقششان در جنبش ها انجام می دهند. آنها همچنین مدتی است یک بحث جنجالی و دور از دسترس درباره نقش ها، ملاحظات و نگرانی ها، و حقوق زنان، از منظر یک چارچوب اساساً اسلام گرایانه - که هم تفسیرهای مسلط از دیدگاه های اسلامی در مورد زنان و هم دیدگاه مسلط غربی در مورد یک تعریف معتبر جهانی از حقوق زنان را به چالش می کشد – را آغاز کرده اند. به بیان دیگر، فعالان زن اسلام گرا در حال جستجوی پاسخ هایی قانع کننده به سئوالات مطرح شده توسط سازمان های جهانی زنان، با استفاده از اصول و سنت های اسلامی، و نه دنباله روی از سنت غربی، هستند.
فعالان زن اسلام گرا چنین استدلال می کنند که تعریف و تعیین حقوق زنان دقیقاً بخشی از تعریف اسلام از خود و علیه کج فهمی ها از آموزه های اسلامی است. آنها معتقدند که هدف و غایت مفاهیم اسلامی اساساً انقیاد و محدودیت زنان نیست، بلکه این اصول و مفاهیم توسط معیارهای اجتماعی و فرهنگی قبل از ظهور اسلام از حالت اصلی خود خارج شده و علی رغم گسترش اسلام، همچنان مسلط باقی ماندند. از این دیدگاه، کشمکش برای احقاق حقوق زنان، بدین ترتیب یکی از راه های بازگرداندن اسلام به شکل و قالب اصلی آن است. فعالان اسلام گرا معتقدند که اسلام بنیان محکمی را برای شناسایی و برقراری حقوق واقعی زنان فراهم می کند و بدین ترتیب قرار دادن تقاضاهای فمینیست ها در درون یک چارچوب گسترده تر و محکم تر دینی، یک برتری مضاعف را نیز به آن می دهد.
در حال حاضر زمان برای اظهار نظر و گرفتن این نتیجه که یک پارادایم اسلامی جامع نگر برای رسیدگی و حل و فصل مسائل، ملاحظات، و نگرانی های زنان شکل گرفته، فرا نرسیده، اما وجود و پیشرفت تلاش ها برای گسترش چنین پارادایمی قطعی و مشخص است. و اگر چنین پارادایمی شکل گرفته و بطور گسترده مورد پذیرش قرار گیرد، می تواند در جهان عرب و بطور گسترده تر در جهان اسلام مؤثر واقع شود؛ و تأثیر آن قطعاً از تلاش های سازمان های فمینیستی غربی یا مورد حمایت غرب برای ارتقاء حقوق زنان، بیشتر خواهد بود.
هم اکنون موضوعات بسیاری در مورد زنان همچنان وجود دارد. از یک سو، کاملاً روشن است که زنان قوی و تأثیر گذاری در میان فعالان اسلام گرا حضور دارند، و اینکه احتمال پذیرش یک تفسیر از اسلام، که زنان را به یک موقعیت سیاسی و اجتماعی حاشیه ای می راند، از سوی آنان بسیار ناچیز است. از سوی دیگر، زنان اسلام گرا به شدت منتقد برخی ایده ها و درخواست های فمینیستی هستند، بطوری که اطمینان از ایجاد و گسترش یک پارادایم اسلام گرا برای حقوق زنان در پایان، وجو دارد و برخی ملاحظات و روندهای مهم و کلیدی از همین حالا مشخص و بدیهی هستند.

رد فمینیسم
مصاحبه های متعدد ما با زنان فعال در جنبش حزب الله لبنان و نیز اخوان المسلمین مصر یک مورد بسیار مهم را روشن ساخت: آنها فمینیسم غربی را کاملاً رد کرده و حتی مفاهیم آن را مورد اهانت و تحقیر قرار می دهند؛ آنها فمینیسم غربی را نه به عنوان یک کشمکش برای شناسایی و احقاق حقوق زنان، بلکه به عنوان جنبشی برای آزادی زنان از هر نوع محدودیت و قیود اجتماعی و اطاعت از اصول مقدس خانواده و اجتماع می دانند که به فردگرایی افراطی و حتی گسترش شهوترانی و هرزگی منتهی می شود.
زنان طرف مصاحبه ما همگی فعالانی بودند که اکنون موقعیت خوب، مشروعیت، و احترام و جایگاه مناسبی را در درون جنبش های خود بدست آورده و بدین ترتیب احساس خودمختاری و اعتماد به نفسی قابل قبول دارند. با این حال، همه آنها این نظر که آنها در نوک جبهه یک جنبش فمینیستی اسلامی قرار دارند را رد کردند. حتی یکی از زنان فعال در جنبش حزب الله لبنان قویاً معتقد بود که « اسلام و فمینیسم، دو واژه متضاد و مقابل هم هستند.» اما باز با این شرایط هم، این فعالان زن مسلمان سه درخواست مهم را مطرح می کنند و می پذیرند که این موارد برای سازمان های زنان غربی هم بسیار مهم هستند؛ آنها خواستار احقاق حقوق زنان برای آموزش، کار و مشارکت فعالانه سیاسی و اجتماعی هستند. فعالان زن طرف مصاحبه، چندان به بحث در مورد این موضوع که آیا اساساً چیزی به نام فمینیسم اسلامی وجود دارد یا نه، علاقمند نبودند. آنها بدون توجه به تفاوت های موجود میان فعالان زن در غرب، فمینیسم را به سادگی به عنوان پذیرش یک ایده اساساً غربی معنی می کنند، و البته معتقدند که اصطلاح "فمینیسم اسلامی" در واقع قرار دادن یک روکش نازک اسلامی روی همان مفهوم غربی است. در نتیجه آنها هیچ علاقه ای به مطرح شدن این موضوع یا بحث در مورد آن ندارند. اما واقعیت این است که این موضوع در میان زنان مسلمان در محافل آکادمیک مورد بحث قرار می گیرد. به بیان دیگر بحث در مورد فمینیسم اسلامی گاهگاهی در میان دانشگاهیان رونق می گیرد، و در بیشتر موارد به موضوع تفاوت میان آن و فمینیسم غربی هم اشاراتی می شود.

تعریف اسلام از حقوق زنان
دانشگاهیان و فعالان مسلمان موضوع زنان و حقوق آنان را با نیم نگاهی به مفهوم فمینیسم اسلامی مورد بررسی قرار می دهند، چرا که از نظر آنها فمینیست ها، سکولارهایی هستند که مذهب را مانعی بر سر راه احقاق حقوق زنان می دانند. بیشتر این اندیشمندان مسلمان معتقدند که مسئله حقوق زنان در دنیای کنونی باید توسط اندیشه اسلامی - در حال تقویت و تجدید حیات – و پیگیری یک تفسیر جدید از قرآن و سنت تعقیب شود. آنها این نظریه را به شدت رد می کنند که چنین تفسیری در هر حال بخشی از بدنه کلی حقوق و اندیشه اسلامی است؛ به جای آن معتقدند که در شرایط کنونی و برای رسیدن به تفسیری جدید، آنها فقط از ابزارهایی شبیه به ابزارهای مفسران قدیمی استفاده می کنند. همچنین برخی دانشگاهیان معتقدند که میان آنچه اسلام در مورد حقوق و وضعیت زنان می گوید و راهی که قوای قانونگذاری و مجریه و سیاست های دولتی در کشورهای اسلامی در این زمینه می روند، اختلاف جدی وجود دارد. "امیمه ابوبکر"، یکی از صاحبنظران مباحث مرتبط با حقوق زنان و فمینیسم اسلامی در یکی از نوشته هایش چنین استدلال کرده که بی عدالتی هایی که تاکنون بر زنان مسلمان تحمیل شده، نتیجه نفوذ ایده ها و رسوم قبل از ظهور اسلام هستند که «در طول زمان و تحت شرایط خاص هر دوره، اندیشه ها و تفکرات مذهبی را تحت تأثیر قرار داده و اکنون شکلی شرعی به خود گرفته اند.»(5)
حرف ها و استدلال های دانشگاهیان مذکور و زنان فعالی که ما با آنها مصاحبه کردیم، کاملاً با هم مشابه هستند. هر دو گروه از این نقطه نظر حمایت می کنند که « تفسیر متون دینی باید همراه با زمان و تحولات جدید حرکت کند.» آنها منتقد جدی پارادایم غربی بوده و از ملاحظه آن به عنوان خط کش و معیاری برای اندازه گیری میزان پیشرفت یا کمبود و فقدان آن به شدت امتناع می کنند. اما در عین حال آنها وضعیت زنان در جنبش های خود را مورد انتقاد قرار داده و حضور بیشتر در رده های بالاتر سازمانی و تصمیم گیری را خواستارند. آنها از این موضوع تا حد زیادی ناراحت هستند که برخی اوقات از جانب رهبری جنبش از آنها حمایت صورت می گیرد، اما این حمایت ها به شدت پدر سالارانه هستند.
فعالان مذکور چندان مستعد مشغول شدن به بحث های تئوریک و دنباله دار نیستند اما در عوض معتقدند برای حمایت از این دیدگاه که زنان همیشه نقشی مؤثر در عرصه های عمومی ایفا می کنند، شواهد محکم و غیر قابل انکاری وجود دارد. بسیاری از آنها به عنوان علامت و نشانه ای از احترام جدی به نقش زنان در ایران، این عبارت معروف آیت الله خمینی را تکرار می کنند که « زنان، نماینده و تشکیل دهنده نیمی از جامعه و مسئول تعلیم و تربیت نیم دیگر آن هستند.» آنها اساساً خود را عقب افتاده از زنان غربی تصور نمی کنند، چرا که پیشرفت های خود را با یک استاندارد متفاوت مقایسه می کنند. "ام مهدی"، رئیس شاخه زنان "سازمان حمایت از مقاومت"، بازوی مالی حزب الله لبنان،صراحتاً به ما گفت « ما ابداً به دنبال کسب برابری با مردان نیستیم؛ ما در پی عدالت، و نه برابری هستیم. »
زنان فعال در اخوان المسلمین مصر هم دیدگاهی مشابه را مطرح نمودند. آنها تأکید زیادی روی موضوع "تکمیل نقش ها" میان جنسیت ها دارند، اما در عین حال از این نکته بخوبی آگاه هستند که وضعیت زنان در عمل، از یک جنبش اسلام گرا به یک جنبش دیگر تغییر می کند. آنها معتقدند که اوضاع اجتماعی، سیاسی، و فرهنگی یک عامل بسیار مهم در شکل دهی به جایگاه زنان به شمار می رود.
اگرچه زنان فعال سیاسی و نیز روشنفکران زن مسلمان مثل هم روی اسلامی بودن یک رهیافت جدید برای حقوق زنان تأکید می کنند، اما این نکته را نیز بخوبی تشخیص می دهند که بسیاری از نگرانی ها و درخواست هایشان با نگرانی ها و تقاضاهای مدافعان حقوق زنان در هر جای دیگری شباهت دارد. ظهور و افزایش آگاهی و هوشیاری زنان در زمینه موضوعات مرتبط با جنسیت و نیز مبارزه با پدرسالاری برای همه این فعالان، در هر نقطه ای از جهان و با هر نوع عقیده ای مهم است. اما زنان اسلام گرا در مرحله ارائه راهکار، راه حل های کاملاً متفاوتی را پیشنهاد می کنند. آنها معتقدند که فمینیسم غربی به شکل افراط آمیزی فردگرایانه و ضد خانواده بوده و بخش بزرگی از دغدغه های آن را موضوع بی ربطی همچون همجنس گرایی تشکیل می دهد. در مقابل، آنها علاقمند به حفظ کلیت اجتماع به صورت دست نخورده و تنها اصلاح صحیح و حساب شده آن بوده و به برابری و عدالت اجتماعی در درون یک چارچوب اسلامی، و به رسمیت شناختن نه فقط برابری ذاتی مردان و زنان، بلکه شناسایی نقش های متفاوت دو گروه معتقدند.
رهیافت سومی هم در زمینه حقوق زنان در کشورهای مسلمان وجود دارد که لازم است در اینجا بدان اشاره شود. این رهیافت هم از جریان اصلی اندیشه های غربی و هم اندیشه های اسلام گرایانه در زمینه حقوق زنان متفاوت بوده و در پی توسعه مفهوم و درکی جدید از حقوق زنان، مشتق شده از اصول اسلامی است. در این راستا برخی سازمان های زنان مسلمان تلاش می کنند نشان دهند که مفهوم غربی حقوق زنان با اصول و آموزه های اسلام سازگار است. البته بسیاری از این سازمان ها از جامعه و محیط غربی سرچشمه گرفته و به کمک های مالی غرب نیز وابسته اند. آنها اغلب از تاریخ اسلام و تفسیر مسلط در آن به شکلی تند و طعنه آمیز انتقاد کرده و معتقدند بازگشت به قرآن و سنت بخوبی نشان می دهد که، به بیان "عزة کرم"، « موضوع برابری میان زنان و مردان به شکلی جدی و کاملاً معتبر در درون اسلام مطرح شده است.»(6) از نظر این گروه، آشتی مفاهیم غربی حقوق زنان با اصول اسلام بسیار مهم و سودمند است، چرا که « فمینیسمی که خودش را با مجموعه تعالیم اسلام توجیه نمی کند، محکوم به عدم پذیرش از سوی یک جامعه مسلمان بوده و بنابراین شکست را از همان ابتدا در درون خود پرورش می دهد.»(7) اما بر خلاف روشنفکران و فعالانی که در بالا مورد بحث قرار گرفتند، این گروه ها در پی توسعه یک مفهوم و درک اساسی و بنیادی از حقوق زنان در اسلام نیستند.

مرکزیت و محوریت خانواده
فعالان زن اسلام گرایی که مورد مصاحبه قرار گرفتند همگی اهمیت نقش زنان در حوزه عمومی را مورد تأکید و ستایش قرار دادند، اما پیوسته روی این نکته هم تأکید داشتند که چنین نقش هایی باید همراه و همپای نقش های اصلی زنان به عنوان مادر و همسر در خانه حرکت کند و با آن هماهنگ باشد. "خدیجه سلوم"، رئیس شاخه زنان جنبش حزب الله لبنان در بیروت، به ما گفت « زنان باید بدانند چگونه میان این دو عرصه یک موازنه منطقی ایجاد کنند، چنان که هیچ نقشی در خانواده یا اجتماع فدای نقش های دیگر نشود.» این فعالان معتقدند که زنان موجوداتی متفاوت هستند اما بر این نکته هم تأکید می کنند که این تفاوت به معنای پایین تر بودن جایگاه آنها نیست. از نظر آنان زنان، همانند مردان دارای مجموعه ای از حقوق اساسی برای آموزش، اشتغال، و مشارکت سیاسی هستند و این حقوق باید از جانب قوانین، عرف، و کلیت جامعه مورد شناسایی قرار گیرد. زنان نباید تنها در خانه محدود شوند. درست همان طور که در قوانین کشورها و مهم تر از آن در آموزه های اسلام مقرر شده، زنان باید از حقوق شهروندی و قانونی خود کاملاً آگاه شوند.
این حرف ها صرفاً یک نظریه نیست. فعالان زن در سازمان های اسلام گرا برنامه هایی را برای آموزش حقوق زنان به آنها سازماندهی و اجرا می کنند. برای مثال، "الحیاة النسایا"، سازمان زنان حزب الله لبنان، در دفاتر و حوزه های خود در نقاط مختلف دوره هایی را برای آموزش حقوق قانونی زنان در اسلام و قانون اساسی لبنان به زنان این کشور برگزار می کند. در مکالمات روزمره و خصوصی و نیز در خلال همین دوره های آموزشی، زنان عضو حزب الله پایمال شدن حقوق زنان در بسیاری از موارد را مطرح می کنند، اما در ضمن روی این موضوع هم تأکید می کنند که بر خلاف تصور عامه، اسلام به هیچ روی عامل این بی عدالتی های تحمیل شده بر زنان نیست. از نظر آنان باید معیارها و رسوم فرهنگی و اجتماعی رایج را متهمان اصلی وضعیت نابسامان زنان دانست.

تحولات در سازمان های زنان
مصاحبه های ما، بویژه با زنان عضو جنبش حزب الله لبنان و اخوان المسلمین مصر، نشان می دهد که سازمان های زنان در هر دو مورد به سرعت در حال تغییر و تحول هستند. هر دو سازمان در ابتدا تنها به عنوان بخشی از بازوی خیریه جنبش متبوع خود کار را آغاز نمودند، اما از آن هنگام به بعد تا حد زیادی فعالیت های خود را گسترش داده اند. همزمان با کسب تجربه بیشتر در این جنبش ها، زنان پرسش سئوالات پیچیده تر و چالش برانگیزتر و همچنین اعمال فشار روی رهبران برای تغییر برخی رفتارها و روش ها را نیز شروع کردند. اما این بدان معنی نیست که این زنان به منتقدان جدی و اساسی سازمان های متبوع خود تبدیل شده باشند. در حقیقت، در طی مصاحبه ها آنها تمایل داشتند عواملی خارج از سازمان های خود را مورد سرزنش قرار دهند. زنان عضو اخوان المسلمین مصر به عنوان دلیل اصلی مترقی و پیشرو نبودن سیاست ها و ساختارهای سازمانی جنبش- و از جمله سازمان های زنان- دائماً به فشارهای سیاسی دولت مصر اشاره می کردند. رهبران مؤنث جنبش حزب الله نیز به نوبه خود، دلیل اصلی عدم حضور نامزدهای زن در فهرست های انتخابات پارلمانی حزب الله را معیارها و مسائل سیاسی و فرهنگی معرفی می کردند. با این حال، مصاحبه شوندگان تلویحاً به ما گفتند که زنان بخوبی می دانند هنوز تا جایگاه اصلی خود فاصله زیادی دارند.
در نتیجه، جنبش های زنان برای فراهم کردن زمینه حضور گسترده تر زنان در عرصه های عمومی از داخل نیز تحت فشار هستند. این سئوال که چرا در فهرست های انتخابات پارلمانی حزب الله نامی از فعالان زن برده نمی شود، تا کنون بحث های داغی را در درون خود این جنبش موجب شده است. زنان این تقاضای خود را کاملاً مشروع می دانند. این بحث ها بویژه از هنگامی اوج گرفته که رهبران جنبش حزب الله لبنان از موضع رسمی اعلام کرده اند که هیچ مانع مذهبی یا ساختاری برای معرفی نامزدهای زن وجود ندارد. زنان عضو اخوان المسلمین اندکی فراتر رفته و نه تنها نمایندگی بهتر برای زنان، بلکه تکمیل سازمان زنان در درون بدنه اصلی جنبش را هم خواستار شده اند.
مسائل مطرح شده در این مصاحبه ها روشن می کند که زنان برای ایجاد تغییر در درون جنبش های اسلام گرا، مشغول اعمال فشار هستند. همچنین این نکته نیز در خلال این مصاحبه ها روشن شد که آنها احساس می کنند جنبش های متبوعشان فضای لازم برای سازماندهی، تحلیل، و به چالش کشیدن معیارهای اجتماعی و ارزش های فرهنگی - به عنوان عوامل اصلی موقعیت نامناسب زنان - و حتی تقاضا برای ایجاد تغییرات در درون جنبش را فراهم کرده اند.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  12  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ظهور برنامه کار زنان

در بارۀ علائم ظهور حضرت مهدی (عج) و حوادث پس از ظهور توضیح دهید

اختصاصی از حامی فایل در بارۀ علائم ظهور حضرت مهدی (عج) و حوادث پس از ظهور توضیح دهید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

در بارۀ علائم ظهور حضرت مهدی (عج) و حوادث پس از ظهور توضیح دهید


در بارۀ علائم ظهور حضرت مهدی (عج) و حوادث پس از ظهور توضیح دهید

در بارۀ علائم ظهور حضرت مهدی (عج) و حوادث پس از ظهور توضیح دهید؟

پرسش

من شنیده ام که پس از ظهور عده ای از مسلمانان شیعه درجه یک کافر می شوند و بعضی از مسیحیان پس از دیدن اینکه حضرت مسیح پشت سر امام زمان نماز می خواند مسلمان می شوند. و در زمان ظهور نیمی از علم های دنیا کشف می شود. لطفا درباره نشانه های ظهور حضرت مهدی توضیح دهید.

پاسخ اجمالی

سؤال شما در 4 محور قابل بررسی است:
اول) علائم ظهور، به حتمی و غیر حتمی تقسیم می شود: پنج علامت طبق برخی احادیث از علایم حتمی شمرده شده؛ خروج شخصی به نام سفیانی، انعکاس ندایی در آسمان، طلوع خورشید از مغرب، اختلاف بنی فلان ]شاید بنی امیه یا همان جبهۀ باطل است[، کشته شدن "نفس زکیه" و خروج و قیام قائم (عج) از جمله امور حتمی، بلکه میعاد یقینی است.
 
دوم) هنگامی که امام زمان (عج) تشریف می آورند با عالم نمایانی رو به رو می شوند که قرآن را تفسیر به رأی می کنند و قرائت های گوناگون از دین، آن چنان رواج می یابد که همۀ مردم آن را می پذیرند. بنابر این، اگر امام زمان (عج) ظاهر شوند و به آنان بگویند شما از حقیقت و گوهر دین به دور افتاده اید و آیات قرآن و احادیث پیغمبر را بر خلاف واقع تفسیر و تأویل کرده اید و حقیقت نورانی اسلام را رها کرده به بعضی ظواهرش قناعت کرده اید، چنین دین و برنامه ای برایشان تازگی داشته، از آن وحشت می نمایند و آن را اسلام نمی دانند، از این رو عدۀ زیادی از مردم و حتی گروهی از عالم نمایان به ظاهر دین مدار در مقابل حضرت می ایستند و از دین و برنامه های امام رویگردان می شوند.


دانلود با لینک مستقیم


در بارۀ علائم ظهور حضرت مهدی (عج) و حوادث پس از ظهور توضیح دهید

تحقیق در مورد نشانه‌های ظهور در کلام امیرالمؤمنین

اختصاصی از حامی فایل تحقیق در مورد نشانه‌های ظهور در کلام امیرالمؤمنین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد نشانه‌های ظهور در کلام امیرالمؤمنین


تحقیق در مورد نشانه‌های ظهور در کلام امیرالمؤمنین

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه22

 

 نشانه‌های ظهور در کلام امیرالمؤمنین

  سلمان فارسى مى گوید: آمدم خدمت حضرت امیرالمؤ منین علیه السّلام عرض کردم قائم از فرزندان شما کى قیام مى کند؟ آن حضرت آهى کشیده ، فرمودند:

 لایظهر القائم حتى یکون امور الصبیان و یضیع حقوق الرحمن و یتغنى بالقرآن فاذا قتلت ملوک بنى العباس اولى العمى و الالتباس اصحاب الرمى عن الاقواس بوجوه کالتراس و خربت البصرة هناک یقوم القائم من ولد الحسین علیه السّلام

قائم ظاهر نمى شود تا اینکه چند نشانه به وجود آید:

کارها به دست نوجوانان و افراد ناآگاه قرار گیرد.

حقوق خداوند رحمان (احکام دین خدا) ضایع گردد.

 قرآن را با تغنى (به غنا) بخوانند.

پادشاهان بنى عباس که از دیدن حق محروم ، و از شناخت آن ناتوانند، به دست تیراندازان و کماندارانى کشته شوند، که صورتهایشان همانند سپر مى باشد (منظور مغولها هستند که در نهج البلاغه خطبه 128 از آنها ((المجان المطرقة )) یعنى : سپرهاى چکش خورده ، تعبیر شده است ).

 بصره خراب گردد.

 در این موقع قائم ما از فرزندان امام حسین علیه السّلام قیام مى کند.

 از امام امیرالمؤ منین و نیز از حضرت صادق و حضرت باقر علیهم السلام نقل شده است که فرموده اند:

 و یحا للطالقان فان لله فیها کنوزا لیست من ذهب ولا فضة ولکن بها رجال عرفواالله حق معرفته و هم انصار المهدى فى آخر الزمان .

خوشا به حال مردم طالقان که در اجتماع و منطقه آنان براى خداوند متعال گنجهایى است که از طلا و نقره نیست ، اما مردانى هستند که به درستى خداوند را شناخته اند و اینان از یاوران حضرت مهدى روحى له الفداء در آخر الزمان هستند (به راستى خوشا به حال آنها).

حضرت امام امیر المومنین و وسایل نقلیه زمان حکومت حضرت مهدى (ع )

   امام امیر المومنین (ع ) درباره وسایل نقلیه دوران جهانگیرى حضرت بقیه الله روحى له لفدا چنین مى فرماید:

 ثم یامر المهدى بالنشاء مراکب یبنى اربعمائه سفینه فى ساحل عکا و یوافى المهدى طرطوس فیفتحها و یتقدم الى انطاکیه فیفتحها و یهاجم القسطنطنیه فیفتحها و یتوجه الى بلاد الروم فیفتح رومیه مع اصحابه .

آنگاه حضرت مهدى (ع ) امر مى فرمایند مرکبهاى سوارى بسازند و در کرانه عکا چهار صد کشتى ساخته مى شود و به طرف طرطوس به حرکت در مى آیند و آنجا را فتح مى کند و از طرطوس به سمت انطاکیه مى رود، آنجا را هم فتح مى کند و از انطاکیه به طرف قسطنطنیه  هجوم مى آورد، آن سرزمین را هم فتح مى کند و به جانب بلاد روم (کشورهاى غربى ) حرکت مى کند و همه آن کشورها را مسخر مى نماید (اللهم عجل فرجه ) .

امیرالمؤ منین و نزول حضرت عیسى علیهماالسلام

  امام امیرالمؤ منین علیه السّلام به تشریف فرمایى حضرت عیسى بن مریم على نبینا و علیه السّلام در روزهاى اول ظهور اشاره مى فرمایند، آن هم در بیت المقدس روز جمعه:

 ثم ان المهدى یرجع الى بیت المقدس فیصلى بالناس ایاما فاذا

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد نشانه‌های ظهور در کلام امیرالمؤمنین

پایان نامه بررسی تحولات سیاسی،اجتماعی، فرهنگی ساری از سقوط آل زیار تا ظهور مرعشیان

اختصاصی از حامی فایل پایان نامه بررسی تحولات سیاسی،اجتماعی، فرهنگی ساری از سقوط آل زیار تا ظهور مرعشیان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه بررسی تحولات سیاسی،اجتماعی، فرهنگی ساری از سقوط آل زیار تا ظهور مرعشیان


پایان نامه بررسی تحولات سیاسی،اجتماعی، فرهنگی ساری از سقوط آل زیار تا ظهور مرعشیان

فایل : word

قابل ویرایش و آماده چاپ

تعداد صفحه :143

 

فهرست مطالب

 

 

 

عنوان

صفحه

 

چکیده ..........................................................................................................................

مقدمه ...........................................................................................................................

فصل اول: کلیات..........................................................................................................

1-1بیان مسأله .............................................................................................................

1-2سؤال های پژوهش ..............................................................................................

1-3 فرضیه ..................................................................................................................

1-4 تعریف واژگان .......................................................................................................

1-5 اهمیت تحقیق........................................................................................................

1-6 محدودیت و مشکلات تحقیق ..............................................................................

1-7 روش تحقیق .........................................................................................................

1-8 پیشینه تحقیق .......................................................................................................

1-9 قلمرو تحقیق .......................................................................................................

1-10 بررسی منابع ......................................................................................................

فصل دوم: جغرافیای تاریخی ساری ........................................................................

2-1- جغرافیای تاریخی مازندران .............................................................................

2-1-1- وجه تسمیه طبرستان ...................................................................................

2-1-2- وجه تسمیه مازندران ....................................................................................

2-2- جغرافیای طبیعی ساری ....................................................................................

2-3- وجه تسمیه ساری ............................................................................................

2-4- ساری از دیدگاه کتب پیشینیان ........................................................................

2-4-1- ساری در دوران پیش از اسلام ....................................................................

2-4- 2- ساری در دوره اسلامی ..............................................................................

2-5- ساری از دیدگاه سیاحان و جهانگردان ..............................................................

1

3

4

5

5

6

6

8

8

8

9

9

10

15

16

18

21

23

28

30

30

33

37

فصل سوم: اوضاع سیاسی ساری از سقوط آل زیار تا دوره ی مرگ اسپهبد علی علاءالدوله

3-1- پیشینه تاریخی ساری ........................................................................................     

-2- ساری در عهد سلجوقیان .....................................................................................

3-3- پادشاهی اسپهبدان باوندی در ساری (نوبت دوم از سال 466- 606 ﻫ ق).......         

3- 3- 1- اسپهبد شهریار چهارم حسام الدوله نخست باوند - ( 466- 503 ﻫ ق / 1073م - 1109م)           .....................................................................................................................

3-3-1-1- نبرد سلجوقیان در ساری (جنگ مذهبی آمل و ساری) ......................

3-3-1-2- اسپهبد قارن سوم نجم الدوله باوند (503- 509 ﻫ ق) .........................          

3-3-1-3- اسپهبد رستم دوم فخرالملوک باوند (509- 511 ﻫ ق/ 1115م- 1117م)

3-3-1-4- اسپهبد علی علاءالدوله (یکم) باوند (511- 536 ﻫ ق) ..........................

3-3-1-5- بازگشت اسپهبد علاءالدوله علی باوندی به طبرستان .............................

3-3-1-6- روابط سلطان محمود سلجوقی با اسپهبد علی علاءالدوله .......................

3-3-1-7- روابط سلطان سنجر سلجوقی با اسپهبد علی علاءالدوله باوندی          .............

3-3-1-8- مرگ اسپهبد علی علاءالدوله (536 ﻫ ق) .................................................

4 ـ 1 ـ فصل چهارم ـ اوضاع سیاسی ساری از دوره اسپهبد رستم سوم شاه غازی نصیرالدوله باوند تا

ظهور مرعشیان ..............................................................................................................             

4-1-1 ـ اسپهبد رستم سوم شاه غازی (یکم) نصیرالدویه (یکم) باوند (536- 558 ﻫ ق)

4-1 2 - جدال شاه غازی با مرداویج (تاج الملوک).................................................

4-1ـ 3- جدال شاه غازی با اسماعیلیان ......................................................................

4 ـ 1 ـ 4- جنگ شاه غازی با ترکمانان غز .................................................................

4 ـ 1 5 ـ جدال شاه غازی با کیکاووس و فخرالدوله (553 ﻫ ق)............................

4 ـ 1 ـ 6 ـ جدال شاه غازی با سلطان محمود سلجوقی ...........................................

4 ـ 1ـ 7 ـ مرگ شاه غازی (558 ﻫ ق)          ...................................................................   

4 ـ 2 ـ اسپهبد حسن یکم شرف الملوک (یکم) علاءالدوله دوم (558- 568 ﻫ ق)

4 ـ 2 ـ 1 ـ شورش مردم لاریجان علیه باحرب (563 ﻫ ق)        ........................................

4 ـ 2 ـ 2 ـ پناه گرفتن سلطان شاه خوارزمی به طبرستان (568 ﻫ ق ) ........................         

4 ـ 2 -3- آمدن مؤیدآی ابه به طبرستان (568 ﻫ ق ) .................................................

4 ـ 3 ـ اسپهبد اردشیر یکم حسام الدوله دوم باوند (568- 602 ﻫ ق) .....................          

4 ـ 3 ـ 1 ـ جدال اسپهبد اردشیر حسام الدوله با مؤید آی ابه (568 ﻫ ق) .................

4 ـ 3 ـ 2- روابط اسپهبد اردشیر حسام الدوله با حکام خارج از طبرستان...................

4 ـ 4 ـ ساری در دوره ی خوارزمشاهیان، مغولان          ......................................................

4-4-1- ساری در جنگ با خوارزمشاه و سقوط آن ....................................................

4-4-2- مرگ اسپهبد اردشیر حسام الدوله (602 ﻫ ق) ...............................................

34-4-3- اسپهبد رستم چهارم شاه غازی دوم شمس الملوک (یکم) باوند (602 ﻫ ق- 606 ﻫ ق/1205م- 1209م) .....................................................................................          

4-4-4- مغولان در مازندران و ساری ....................................................................

4- 5- ساری در دوران سلسله کینخواریه (باوندیان دوره ی سوم) ........................

فصل پنجم : اوضاع اجتماعی و فرهنگی ساری          ...................................................

5-1- نژاد و قومیت ..................................................................................................

5-2- خط و زبان ....................................................................................................

5-3- مذهب ...........................................................................................................

5-4- طبقات اجتماعی مردم طبرستان و ساری .......................................................         

5-5- مشاهیر ساری.................................................................................................

5-5-1- شیخ شهر آشوب ......................................................................................

5-5-2- ابن شهر آشوب         ...........................................................................................

5-5-3- شیخ احمد طبرسی ...................................................................................

5 ـ 5 ـ 4 ـ شیخ علی طبرسی ................................................................................                

5-5-5- سید ابوالفضل حسینی ساروی   ...............................................................

. 5-5-6- سید شرف الدین المنچب بن الحسین ساروی .......................................

5-5-7- گرد بازو ....................................................................................................

5-5-8- تاج الملوک ...............................................................................................        

5-6- آثار و بناهای تاریخی ....................................................................................        

5-6-1- مسجد زنگو         ..........................................................................................    

5-6-2- خانقاه         .......................................................................................................

5-6-3- خانقاه و گنبد دلارام ..................................................................................         

5-6-4- خانقاه و گنبد زاهده خاتون .......................................................................         

5-6-5- قصر حسام الدوله اردشیر باوندی .............................................................         

5-6-6 ـ قصر اسپهبد حسام الدوله شهریار بن قارن ...............................................         

5-6-7- گاو پوستی (مدرسه و دخمه اسپهبدان باوندی در ساری) .........................        

5-6-8- قلعه توجی .................................................................................................

5-6-9- برج رسکت ...............................................................................................         

نتیجه گیری ...............................................................................................................      

ضمایم          .......................................................................................................................

فهرست منابع و مآخذ ..............................................................................................   

      

چکیده:

 

در دوره سلجوقی، مردم ساری که از ستیزه های حاکم وقت ساری به تنگ آمده بودند به شاهزادگان محلی باوندی دل بستند . از این رو ساری به دست شهریار حسام الدوله باوندی که در بخش جنوبی ساری (پریم) حکومت داشت آزاد شد. مرکز حکومت باوندیان از پریم به ساری منتقل شد.

 

باوندیان در این مرحله از حکومت خود در ساری به سلسله اسپهبدیه شهرت یافتند . نسل دوم شاهان باوندی توانستند صد و چهل سال حکومت کنند. این دوره ی حکومت آنان مقارن با حکومت های سلجوقی و خوارزمشاهی بود. آنها غالباً به صورت دست نشانده و در مواقعی هم کاملاً مستقل عمل می کردند و درگیری های منطقه ای نیز در طبرستان (مازندران) داشتند.

 

شهر ساری به سالهای 568 و 578 ﻫ.ق به دفعات مورد حمله ی موید آی ابه و سلطان تکش خوارزمشاه قرار گرفت که این حملات کشتار و ویرانی بسیار به بار آورد.

 

پس از قتل اسپهبد رستم شاه غازی دوم شمس الملوک وفات ( 606 ﻫ.ق) بدست ابوالرضا حسین مامطیری، این سلسله پس از 140 سال منقرض شد و سلطان محمد خوارزمشاه به سادگی مازندران را تسخیر کرد. تا مقارن حمله مغول مازندران تحت سیطره ی خوارزمشاهیان اداره می شد که در این زمان پناه گرفتن سلطان محمد خوارزمشاه به مازندران باعث یورش مغولان به این منطقه شد و مازندران به مخروبه ای تبدیل شد و ساری هم محل آمد و شد مغولان گردید تا اینکه در سال 635 ﻫ.ق اسپهبد اردشیر پسر شهریار کینخوار، قیام کرد و ممالک مازندران را تصرف کرد و سومین و آخرین شاخه باوندی را تأسیس کرد. او به خاطر آن که ساری در معرض یورش مغولان بود، مرکز حکومتی خود را به آمل منتقل کرد. این شاخه، با قتل فخرالدوله حسن بدست کیا افراسیاب چلاوی در سال 750 ﻫ.ق پایان یافت و سپس برای مدت کوتاهی خاندان کیاهای جلالی در ساری و پیرامون آن حکومت کردند که در جنگ با مرعشیان شکست خوردند و ساری به تصرف مرعشیان در آمد . بدین ترتیب حکومت سادات مرعشی در طبرستان شکل گرفت.

 

در این پژوهش علاوه بر موضوعات سیاسی به موضوعات اجتماعی و فرهنگی نیز اشاره شده است.

 

نژاد مردم ساری، از طایفه تپوری و خط و زبان آنان طبری است که از جمله زبانهای کهن ایرانی (فارسی) می باشد ، مذهب مردم و پادشاهان باوندی ساری، شیعه بوده . مشاهیر و دانشمندان آنان نسبت به دوره های قبلی از شهرت و اعتبار برخوردار بودند. در این دوره آثار و بناهای تاریخی چندانی وجود ندارد، اطلاعاتی که ما از بناهای این دوره در دست داریم مطالبی است که ابن اسفندیار در کتاب خود به آن اشاره کرده است .

 

واژگان کلیدی : طبرستان ـ مازندران ـ ساری ـ باوندیان ـ اسپهبدیه .

 

41

42

53

54

 

54

55

58

60

61

64

65

66

69

 

71

72

72

74

75

77

78

79

81

82

83

84

 

86

86

88

88

91

93

 

94

97

98

104

105

107

110

111

113

113

113

115

115

117

117

117

118

118

118

119

 

119

119

120

121

121

122

122

125

130

136

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه بررسی تحولات سیاسی،اجتماعی، فرهنگی ساری از سقوط آل زیار تا ظهور مرعشیان