این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 147 صفحه می باشد.
پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد (M.A) گرایش : تاریخ ایران اسلامی
فهرست مطالب
چکیده
مقدمه
فصل اول: کلیات
۱-۱بیان مسأله
۱-۲سؤال های پژوهش
۱-۳ فرضیه
۱-۴ تعریف واژگان
۱-۵ اهمیت تحقیق
۱-۶ محدودیت و مشکلات تحقیق
۱-۷ روش تحقیق
۱-۸ پیشینه تحقیق
۱-۹ قلمرو تحقیق
۱-۱۰ بررسی منابع
فصل دوم: جغرافیای تاریخی ساری
۲-۱- جغرافیای تاریخی مازندران
۲-۱-۱- وجه تسمیه طبرستان
۲-۱-۲- وجه تسمیه مازندران
۲-۲- جغرافیای طبیعی ساری
۲-۳- وجه تسمیه ساری
۲-۴- ساری از دیدگاه کتب پیشینیان
۲-۴-۱- ساری در دوران پیش از اسلام
۲-۴- ۲- ساری در دوره اسلامی
۲-۵- ساری از دیدگاه سیاحان و جهانگردان
فصل سوم: اوضاع سیاسی ساری از سقوط آل زیار تا دوره ی مرگ اسپهبد علی علاءالدوله
۳-۱- پیشینه تاریخی ساری
-۲- ساری در عهد سلجوقیان
۳-۳- پادشاهی اسپهبدان باوندی در ساری (نوبت دوم از سال ۴۶۶- ۶۰۶ ﻫ ق)
۳- ۳- ۱- اسپهبد شهریار چهارم حسام الدوله نخست باوند – ( ۴۶۶- ۵۰۳ ﻫ ق / ۱۰۷۳م – ۱۱۰۹م)
۳-۳-۱-۱- نبرد سلجوقیان در ساری (جنگ مذهبی آمل و ساری)
۳-۳-۱-۲- اسپهبد قارن سوم نجم الدوله باوند (۵۰۳- ۵۰۹ ﻫ ق)
۳-۳-۱-۳- اسپهبد رستم دوم فخرالملوک باوند (۵۰۹- ۵۱۱ ﻫ ق/ ۱۱۱۵م- ۱۱۱۷م)
۳-۳-۱-۴- اسپهبد علی علاءالدوله (یکم) باوند (۵۱۱- ۵۳۶ ﻫ ق)
۳-۳-۱-۵- بازگشت اسپهبد علاءالدوله علی باوندی به طبرستان
۳-۳-۱-۶- روابط سلطان محمود سلجوقی با اسپهبد علی علاءالدوله
۳-۳-۱-۷- روابط سلطان سنجر سلجوقی با اسپهبد علی علاءالدوله باوندی
۳-۳-۱-۸- مرگ اسپهبد علی علاءالدوله (۵۳۶ ﻫ ق)
۴ ـ ۱ ـ فصل چهارم ـ اوضاع سیاسی ساری از دوره اسپهبد رستم سوم شاه غازی نصیرالدوله باوند تا
ظهور مرعشیان
۴-۱-۱ ـ اسپهبد رستم سوم شاه غازی (یکم) نصیرالدویه (یکم) باوند (۵۳۶- ۵۵۸ ﻫ ق)
۴-۱ – ۲ – جدال شاه غازی با مرداویج (تاج الملوک)
۴-۱ـ ۳- جدال شاه غازی با اسماعیلیان
۴ ـ ۱ ـ ۴- جنگ شاه غازی با ترکمانان غز
۴ ـ ۱ – ۵ ـ جدال شاه غازی با کیکاووس و فخرالدوله (۵۵۳ ﻫ ق)
۴ ـ ۱ ـ ۶ ـ جدال شاه غازی با سلطان محمود سلجوقی
۴ ـ ۱ـ ۷ ـ مرگ شاه غازی (۵۵۸ ﻫ ق)
۴ ـ ۲ ـ اسپهبد حسن یکم شرف الملوک (یکم) علاءالدوله دوم (۵۵۸- ۵۶۸ ﻫ ق)
۴ ـ ۲ ـ ۱ ـ شورش مردم لاریجان علیه باحرب (۵۶۳ ﻫ ق)
۴ ـ ۲ ـ ۲ ـ پناه گرفتن سلطان شاه خوارزمی به طبرستان (۵۶۸ ﻫ ق )
۴ ـ ۲ -۳- آمدن مؤیدآی ابه به طبرستان (۵۶۸ ﻫ ق )
۴ ـ ۳ ـ اسپهبد اردشیر یکم حسام الدوله دوم باوند (۵۶۸- ۶۰۲ ﻫ ق)
۴ ـ ۳ ـ ۱ ـ جدال اسپهبد اردشیر حسام الدوله با مؤید آی ابه (۵۶۸ ﻫ ق)
۴ ـ ۳ ـ ۲- روابط اسپهبد اردشیر حسام الدوله با حکام خارج از طبرستان
۴ ـ ۴ ـ ساری در دوره ی خوارزمشاهیان، مغولان
۴-۴-۱- ساری در جنگ با خوارزمشاه و سقوط آن
۴-۴-۲- مرگ اسپهبد اردشیر حسام الدوله (۶۰۲ ﻫ ق)
۳۴-۴-۳- اسپهبد رستم چهارم شاه غازی دوم شمس الملوک (یکم) باوند (۶۰۲ ﻫ ق- ۶۰۶ ﻫ ق/۱۲۰۵م- ۱۲۰۹م)
۴-۴-۴- مغولان در مازندران و ساری
۴- ۵- ساری در دوران سلسله کینخواریه (باوندیان دوره ی سوم)
فصل پنجم : اوضاع اجتماعی و فرهنگی ساری
۵-۱- نژاد و قومیت
۵-۲- خط و زبان
۵-۳- مذهب
۵-۴- طبقات اجتماعی مردم طبرستان و ساری
۵-۵- مشاهیر ساری
۵-۵-۱- شیخ شهر آشوب
۵-۵-۲- ابن شهر آشوب
۵-۵-۳- شیخ احمد طبرسی
۵ ـ ۵ ـ ۴ ـ شیخ علی طبرسی
۵-۵-۵- سید ابوالفضل حسینی ساروی
۵-۵-۶- سید شرف الدین المنچب بن الحسین ساروی
۵-۵-۷- گرد بازو
۵-۵-۸- تاج الملوک
۵-۶- آثار و بناهای تاریخی
۵-۶-۱- مسجد زنگو
۵-۶-۲- خانقاه
۵-۶-۳- خانقاه و گنبد دلارام
۵-۶-۴- خانقاه و گنبد زاهده خاتون
۵-۶-۵- قصر حسام الدوله اردشیر باوندی
۵-۶-۶ ـ قصر اسپهبد حسام الدوله شهریار بن قارن
۵-۶-۷- گاو پوستی (مدرسه و دخمه اسپهبدان باوندی در ساری)
۵-۶-۸- قلعه توجی
۵-۶-۹- برج رسکت
نتیجه گیری
ضمایم
فهرست منابع و مآخذ
چکیده:
در دوره سلجوقی، مردم ساری که از ستیزه های حاکم وقت ساری به تنگ آمده بودند به شاهزادگان محلی باوندی دل بستند . از این رو ساری به دست شهریار حسام الدوله باوندی که در بخش جنوبی ساری (پریم) حکومت داشت آزاد شد. مرکز حکومت باوندیان از پریم به ساری منتقل شد.
باوندیان در این مرحله از حکومت خود در ساری به سلسله اسپهبدیه شهرت یافتند . نسل دوم شاهان باوندی توانستند صد و چهل سال حکومت کنند. این دوره ی حکومت آنان مقارن با حکومت های سلجوقی و خوارزمشاهی بود. آنها غالباً به صورت دست نشانده و در مواقعی هم کاملاً مستقل عمل می کردند و درگیری های منطقه ای نیز در طبرستان (مازندران) داشتند.
شهر ساری به سالهای ۵۶۸ و ۵۷۸ ﻫ.ق به دفعات مورد حمله ی موید آی ابه و سلطان تکش خوارزمشاه قرار گرفت که این حملات کشتار و ویرانی بسیار به بار آورد.
پس از قتل اسپهبد رستم شاه غازی دوم شمس الملوک وفات ( ۶۰۶ ﻫ.ق) بدست ابوالرضا حسین مامطیری، این سلسله پس از ۱۴۰ سال منقرض شد و سلطان محمد خوارزمشاه به سادگی مازندران را تسخیر کرد. تا مقارن حمله مغول مازندران تحت سیطره ی خوارزمشاهیان اداره می شد که در این زمان پناه گرفتن سلطان محمد خوارزمشاه به مازندران باعث یورش مغولان به این منطقه شد و مازندران به مخروبه ای تبدیل شد و ساری هم محل آمد و شد مغولان گردید تا اینکه در سال ۶۳۵ ﻫ.ق اسپهبد اردشیر پسر شهریار کینخوار، قیام کرد و ممالک مازندران را تصرف کرد و سومین و آخرین شاخه باوندی را تأسیس کرد. او به خاطر آن که ساری در معرض یورش مغولان بود، مرکز حکومتی خود را به آمل منتقل کرد. این شاخه، با قتل فخرالدوله حسن بدست کیا افراسیاب چلاوی در سال ۷۵۰ ﻫ.ق پایان یافت و سپس برای مدت کوتاهی خاندان کیاهای جلالی در ساری و پیرامون آن حکومت کردند که در جنگ با مرعشیان شکست خوردند و ساری به تصرف مرعشیان در آمد . بدین ترتیب حکومت سادات مرعشی در طبرستان شکل گرفت.
در این پژوهش علاوه بر موضوعات سیاسی به موضوعات اجتماعی و فرهنگی نیز اشاره شده است.
نژاد مردم ساری، از طایفه تپوری و خط و زبان آنان طبری است که از جمله زبانهای کهن ایرانی (فارسی) می باشد ، مذهب مردم و پادشاهان باوندی ساری، شیعه بوده . مشاهیر و دانشمندان آنان نسبت به دوره های قبلی از شهرت و اعتبار برخوردار بودند. در این دوره آثار و بناهای تاریخی چندانی وجود ندارد، اطلاعاتی که ما از بناهای این دوره در دست داریم مطالبی است که ابن اسفندیار در کتاب خود به آن اشاره کرده است .
مقدمه:
شناخت و بررسی تاریخ بومی و محلی، از موضوعات مهم و قابل بحث درتاریخ می باشد. پژوهش های علمی در مورد تاریخ و تمدن محلی نقش به سزایی در شناخت تاریخ هر ملتی دارد. یکی از نقاط مهم و معروف ایران، سرزمین مازندران (طبرستان) است. مازندران (طبرستان) به عنوان یکی از ایالات شمالی فلات ایران همواره از جهات مختلف نقش مهمی در تاریخ و تمدن این مرز و بوم داشته است از جمله : جنگاوری، اقتصاد، مذهب، علم و دانش و …..
مازندران که قبل از هجوم مغولان به طبرستان معروف بود، از شرق به تمیشه و از غرب به روستای ملاط (سرحد بین گیلان و مازندران) محدود بوده و در آن شهرهای معروفی بوجود آمد که شهر ساری (سارویه) یکی از شهرهای مهم و تاریخی آن در طول تاریخ بوده است.
شهر ساری در قرن پنجم و ششم هجری مقر حکمرانی باوندیان اسپهبدیه، نقش مهمی را در جریان های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ایفا می کرد. شهر ساری و مهمتر از آن منطقه مازندران (طبرستان) به جهت قرار گرفتن در نقطه ثقل منطقه شمالی ایران همیشه مورد توجه دولتمردان و حکومت های مختلف به شمار می رفت و در بسیاری از زمان ها مقر حکومتی و دارالملک مازندران نیز بود.
لذا دانستن تاریخ و جغرافیای این شهر می تواند کمک مؤثری به شناخت بیشتر و درک عمیق تر از تاریخ و فرهنگ منطقه مازندران و به طور عام، تاریخ و تمدن سرزمین ایران داشته باشد. زیرا که تاریخ و فرهنگ ساری و مازندران جدا از تاریخ و فرهنگ ایران نمی باشد.
بیان مسأله:
مازندران (طبرستان) به عنوان یکی از ایالات شمالی ایران، همواره مورد توجه پادشاهان سلجوقی و خوارزمشاهی بوده و برای آنها اهمیت فراوانی داشته است، زیرا از این طریق می توانستند بر راه عبور خراسان به عراق اشراف داشته باشند و این عامل باعث شده بود که شهرهای طبرستان از جمله ساری- که در این مسیر بود- دارای اهمیت باشد. ساری به عنوان یکی از شهرهای قدیمی و تاریخی مازندران (طبرستان) در این دوران مقر حکومتی باوندیان اسپهبدیه بود و خود باوندیان هم به خاطر تنوع حوادث مهم سیاسی در آن ایام- که دوران فروپاشی سلجوقیان و ظهور خوارزمشاهیان بود- به صورت جزئی از جریان های مهم سیاسی درآمده بودند . بنابراین ، پژوهش در مورد وضعیت داخلی حکومت باوندیان اسپهبدیه ، چگونگی روابط آنها با حکومت های همجوارترک و درگیری های منطقه ای میان دولت ها و نیز بررسی اوضاع فرهنگی و اجتماعی ساری در این دوران می تواند باعث شناخت بیشتر و درک بهتری از تاریخ و فرهنگ تمدن مازندران شود . این نوشته بر آن است تا با مراجعه به منابع موجود و تحلیل و بررسی اطلاعات به دست آمده به پرسش های مطرح در باره این موضوع پاسخ گوید .
سؤال های پژوهش:
سؤال های پژوهشی که در این تحقیق مورد ارزیابی قرار گرفته است عبارتنداز:
۱- روابط اسپهبدان باوندی با دولت های سلجوقی و خوارزمشاهی چگونه بود؟
۲- وضعیت ساری و مازندران در دوره مغول چگونه بود؟
۳- چرا در دوره کینخواریه- در زمان ملک حسام الدوله اردشیر باوندی- مرکزیت مازندران از ساری به آمل منتقل شد؟
۴- وضعیت اجتماعی و فرهنگی ساری در این دوران چگونه بود؟
فرضیه ها :
۱- اسپهبدان باوندی ، اغلب دست نشانده دولت های سلجوقی و خوارزمشاهی بودند . اما در مقاطعی به عنوان یک دولت مستقل عمل می کردند .
۲ ـ با پناه گرفتن سلطان محمد خوارزمشاه به مازندران، این منطقه مورد یورش مغولان قرار گرفت و ساری به دلیل آمد و شد مغولان به مخروبه ای تبدیل شد.
۳- چون ساری در معرض یورش مغولان بود ، مقر حکومتی مازندران ، به آمل انتقال یافت . .
۴- با توجه به تحولات سیاسی در مازندران دوره مورد بحث و اختلافات بین حکومت های محلی، وضعیت اجتماعی و فرهنگی مازندران این دوره نسبت به دوره قبل رشد نسبی داشته است.
تعریف واژگان:
۱- طبرستان: تا قرن هفتم هجری قسمت هایی از مازندران و گیلان کنونی شامل دشت و کوه و دریا بود که از ناحیه دیلمان تا مرز تمیشه وسعت داشت و این قسمت را طبرستان می گفتند. ابن اسفندیار حدود طبرستان را از شرق به غرب از دینار جاری تا به ملاط (مرز بین گیلان و مازندران در غرب رامسر فعلی) دانسته است. ظاهراً از قرن هفتم هجری ، بعد از حمله مغولان کلمه مازندران جانشین طبرستان شد.
۲- مازندران: ابن اسفندیار مازندران را منسوب به ماز دانسته است، به سبب آن که ماز نام کوهی است که از گیلان شروع شده و به لار و قصران ختم می شود. قدمت تاریخی آن به زمان قبل از ورود آریایی ها و زمان مهاجرت اقوام تپور و آمارد به این منطقه بر می گردد. این منطقه قبل از حمله ی مغو لان به نام تپورستان و طبرستان معروف بود و بعد از این بیشتر به نام مازندران شهرت یافت.
۳- ساری: شهرستان ساری یکی از شهرستان های استان مازندران و مرکز آن می باشد. این شهرستان ۳۹۲۳ کیلومتر مربع وسعت دارد . این شهرستان در بسیاری از زمان ها مقر حکومتی طاهریان، باوندیان اسپهبدیه و مرعشیان و در دوره های بعد مرکز ایالت مازندران بوده است. در لغت به نقل از مؤلف کتاب پژوهشی در زمینه های نام های باستانی ماندران ، این واژه را به صورت ( سری آریه ) و به معنی سروری کردن و آسایشگاه ( آسودن ـ گاه ) و محل استقرار و آرامش آریاها آورده است . در مآخذ و منابع اسلامی نام ساری به صورت ساریه آمده است . که فرخان اسپهبد طبرستان در اواخر قرن اول هجری ، به یکی از بزرگان درباری خود به نام « باو » فرمان داد که شهر ساری را در محل ده « وهر » بنا کند و او شهری را که « باو » ساخته بود ، به نام پسر خود سارویه نامید .
۴- باوندیان: نام سلسله ای از امیران محلی مازندران ، منسوب به باوندی شاپوراست که احتمالاً از نوادگان قباد ، شاه ساسانی ، که میان سال های ۴۵- ۷۵۰ هـ . ق /۶۶۵- ۱۳۴۹م به نام اسپهبدان یا شاهان مازندران حکومت کرده اند . اینان در سه دوره ی حکومتی به نام کیوسیه ، اسپهبدیه یا ملوک جبال، کینخواریه- بر بخش هایی از مازندران و گیلان حکم رانده اند . .
۵- اسپهبدیه: شاخه دوم از دودمان باوندی بود که به غیر از طبرستان بر گیلان ، ری و قومس نیز فرمانروایی داشتند و غالباً دست نشانده سلاجقه و بعداً هم تبعیت خوارزمشاهیان را پذیرفتند. مؤسس این سلسله حسام الدوله شهریار بن قارن بود که در سال ۴۶۶ هجری امارت یافت و آخرین فرد این سلسله شمس الملوک رستم بود که در سال ۶۰۷ هجری کشته شد و متصرفات آن ضمیمه قلمرو سلطان محمد خوارزمشاه گردید و مرکز فرمانروایی این شاخه شهر ساری بود.
اهمیت تحقیق:
ساری در بیشتر دوره های تاریخی ایران به عنوان یکی از شهرهای مهم مازندران و دارالملک آن، بوده است. از زمان پادشاهان ایرانی نژاد باوندی مقر حکومتی از ناحیه پریم (در جنوب ساری) به شهر ساری منتقل شد. این شهر به عنوان پایتخت حکومتی باوندیان اسپهبدیه نقش مهمی را در جریان های سیاسی منطقه طبرستان و حکومت های همجوار ایفا کرد. اهمیتی که طبرستان به خاطر قرارگرفتن در مسیر خراسان برای حکومت های سلجوقی و خوارزمشاهی داشت، ساری و دیگر شهرهای طبرستان را به عنوان نقاط تأثیر گذار درآورده بود، لذا پرداختن به تاریخ و جغرافیای تاریخی این شهر و شناخت تاریخ و فرهنگ آن می تواند در شناخت بیشتر و درک عمیق تر تاریخ و فرهنگ مازندران و به گونه عام ایران تأثیر داشته باشد.
پایان نامه ارشد تاریخ ایران اسلامی بررسی تحولات سیاسی،اجتماعی، فرهنگی ساری از سقوط آل زیار تا ظهور مرعشیان