کار آموزی با موضوع: مراحل و شرح اجرای ساخنمان بتنی
فایل word و 35 صفحه
مراحل و شرح اجرای ساخنمان بتنی
کار آموزی با موضوع: مراحل و شرح اجرای ساخنمان بتنی
فایل word و 35 صفحه
این فایل حاوی جزوه آموزشی South Pars Gas -Phases 20&21 Process Description (شرح فرایند فازهای 20 و 21 گاز پارس جنوبی) می باشد که به صورت فرمت PDF در 68 صفحه در اختیار شما عزیزان قرار گرفته است، در صورت تمایل می توانید این محصول را از فروشگاه خریداری و دانلود نمایید.
فهرست
میدان گازی پارس جنوبی
بخش های مختلف عملکردی پالایشگاه
تصویر محیط برنامه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 70
شرح سیستم های مختلف
ماشینهای پژو پرشیا و پیکان
سیستم مداری شیشه بالابرهای درب عقب پژو پرشیا
لیست قطعات :
1- باطری BB00
2- جعبه تقسیم کالسکه ای BB10
3-سوئیچ زیر فرمان CA00
4- جعبه فیوز BF00
5- رله محافظتی شیشه بالابر 6126
6- کلید شیشه بالابر درب عقب سمت راننده در قسمت جلو 6110
7- کلید شیشه بالابر درب عقب سمت شاگرد در قسمت جلو 6115
8- کلید شیشه بالابر درب عقب سمت راننده در قسمت عقب 6100
9- کلید شیشه بالابر درب عقب سمت شاگرد در قسمت عقب 6105
10- کلید قفل شیشه بالابرهای عقب 6120
11- موتور شیشه بالابر درب عقب سمت راننده 6130
12- موتور شیشه بالابر درب عقب سمت شاگرد 6135
تشریح عملکرد سیستم :
این سیستم دقیقاً همان سیستم شیشه بالابر درب شاگرد در پژو 405 است با باز کردن سوئیچ زیر فرمان برق از فیوز F30 رد شده و به پایه 1 رله پنج پایه مشکی رنگ 6126 که در بالای پای راننده قرار دارد ، می رسد . رله تحریک شده و برق ورودی به پای شماره 3 رله از پایه شماره 5 آن خارج می شود . خروجی برق آن از یک طرف وارد کلیدهای نصب شده و در قسمت جلو رفته و آنها را آماده به کار می کند . از سمت دیگر ضمن عبور از کلید قفل شیشه بالابر به کلیدهای مصب شده در قسمت عقب رسیده و آنها نیز آماده به کار می شوند . کار کردن کلیدهای نصب شده در قسمت عقب منوط به این شرط است که کلید قفل شیشه بالابرها توسط راننده فشار نشده باشد . دلیل این امر داشتن کنترل راننده بر روی دخالت سرنشین ها بر روی بالا و پایین آوردن شیشه های درب های عقب است . نحوه کار کرد ، ارتباط دوگانه دو کلید سمت راست و چپ ، تست کلیدها و عیب یابی سیستم عیناً همانی است که در پژو 405 در مورد شیشه بالابر سمت شاگرد وجود دارد.
سیستم مداری قفل مرکزی
لیست قطعات :
باطری BB0
جعبه تقسیم کالسکه ای BB1
جعبه فیوز BF
کنترل یونیت قفل مرکزی 6235
گیرنده یا چشمی سقفی 6230
محرک و سویئچ سمت راننده 6240
محرک و سوئیچ سمت شاگرد 6245
محرک درب عقب راست 6250
محرک درب عقب چپ 6255
محرک درب صندوق عقب 6260
محرک درب باک بنزین 6265
تشریح عملکرد سیستم :
این سیستم از سه بخش : فرستنده ،کنترل ، کنترل یونیت و محرک ها تشکیل شده است .
بخش اول این سیستم شامل دو قسمت فرستنده وگیرنده می باشد . فرستنده این قسمت که ریموت کنترل نامیده می شود در داخل سوئیچ درب قرار دارد و به هماره راننده است . این سوئیچ ار دوقسمت : واحد الکترونیکی و خود سوئیچ فلزی تشکیل شده که باز کردن پیچ روی آن از یکدیگر جدا می شوند و قابل تفکیک هستند . واحد الکترونیکی آن دارای دو دیود ، یکی به عنوان نشان دهنده فشرده شدن کلید (قرمز رنگ ) و دیگری دیود مادون قرمز فرستنده (بنفش رنگ ) است که نور آن فقط در لحظه اول و به صورت خیلی کم رنگ قابل دیدن است . با فشردن کلید ریموت کنترل ، دیود نوری نشان دهنده ، روشن شده و دیود مادون قرمز نیز کد رمز خاصی را ارسال می کند . این کد رمز ارسال شده توسط گیرنده چشمی داخل خودرو دریافت و تشخیص کد داده می شود . اگر این
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
شرح حال مختصر رابرت اون
رابرت اون در سال 1771 در شهر نیوتون ایالت ویلز در انگلستان به دنیا آمد. اون که هیچگاه درباره موفقیتهایش از مبالغه خودداری نمی کرد، به یاد می آورد که دانش آموزی پیش رس و مورد علاقه همسالان و بزرگسالان خویش بوده است. مدیر مدرسه دهکده [محل تحصیل او] که به تیزهوشی اون پی برده بود، برای آموزش همکلاسان کندتر او، به وی متکی بود. از دوران کودکی به بعد اون اعتماد بنفس خوشبینانه و نه چندان سنجیده ای در خصوص توانایی خویش برای نیل به اهدافش ابراز می داشت. وی در 1781، در سن ده سالگی، نیوتون را به قصد منچستر برای تحصیل ثروت ترک کرد، جایی که به اوّلین شغل خود به عنوان شاگرد مغازه پارچه فروشی دست یافت. در سال 1891 اون کارخانه نخریسی خویش را تأسیس و در جامعة بازرگانی منچستر سیر ترقی را آغاز کرد.
اون در 1799 کارخانه های نخریسی دیوید دیل را در شهر نیولانارک خریداری کرد و با آن کارولین، دختر دیل، ازدواج نمود و در آن شهر اسکان گزید، جایی که طرح ایجاد جامعة کارگری نمونه ای را ریخت که در عین کسب منفعت، محیطی انسانی برای کارگران باشد. وقتی که اون وارد نیولانارک شد، آنجا را شهرک صنعتی نمونه ای به سبک اوایل قرن نوزدهم یافت که کارخانه های نخریسی در چشم انداز غم انگیز آن جلب نظر می کردند. کارخانه ها کلیه اعضای خانواده ها و شمار زیادی از کودکان بی چیز و یتیم را در استخدام داشتند. اون مخصوصاً از وضعیت کودکان کارگرِ شش، هفت، و هشت ساله که از ساعت شش صبح تا هفت بعدازظهر کارمی کردند آزرده خاطر شد. زندگی اجتماعی در شهر نیولانارک، فقر زده و ملال آور بود. اونِ خوشبین، با عزم راسخ، طرح ایجاد جامعه ای هماهنگ و سعادتمند را ریخت. تجربه اون در نیولانارک منجر به تصور آرمانشهر باورانه وی از جهانی بهتر شد.
اون طرح خود را برای تجدید حیات جامعه از طریق اصلاحات اجتماعی و آموزش و پرورش آغاز کرد. وی اصلاحات خود را بر این اصل محیط گرایانه بنا نهاد که قادر است شخصیت انسانها را شکل ببخشد و چنین اظهار نظر کرد:
هر منش عمومی اعم از بهترین یا بدترین، جاهلانه ترین یا روشن بینانه ترین را می توان از طریق کاربرد وسایل مناسب به هر جماعتی، حتی به کل جهان اعطا کرد، وسایلی که تا حدود زیادی تحت فرمان و در اختیار کسانی است که در امور آدمیان دارای نفوذ هستند.
اون از راه این نظریه منش پرورانه، طرح کنترل کمونیتاری خویش را ریخت. اگر جامعة مناسب بر مبنای اصول صحیح علم الاجتماع تأسیس و هدایت شود، منش انسانی را می توان در جهات ویژه شکل بخشید.
اُوِن برنامة اصلاح اجتماعی خویش را با جلب اعتماد کارکنان خویش که شهروندان نیولانارک بودند، آغاز کرد. او فروش مشروبات الکلی سنگین را برای کاستن از اعتیاد به الکل ممنوع ساخت، و کیفیت خانه ها، خیابانها و وضعیت بهداشتی شهر را بهبود بخشید. سوخت و البسه در فروشگاه های شرکت به قیمتهای مناسبی فروخته می شد. اماچشمگیرترین نوآوری اون به آموزش و پرورش مربوط می شد. با خاتمه بخشیدن به کاربچه ها در کارخانه ها، وی مدرسه ای تأسیس کرد که در آن کودکان پنج تا ده ساله مجاناً آموزش می دیدند.
آموزش و پرورش در نیولانارک
شرحی درباره دبستان اُون در نیولانارک به قلم فرزند ارشدش رابرت دیل اون، در خلاصهای از نظام آموزشی نیولانارک آمده است. اون همچون روسو، پستالوتسی، و سایر مربیان طبیعت گرا، پاداشها و تنبیهات خارجی را لغو کرد، چه به باور او اینها بر این فرض استوارند که کودکان مسوول اعمال خویشند. اون که مدعی بود که شخصیت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 34
بامداد میلاد
قال الله تعالی : و نریدان نمن علی الذّین استضعفوا فی الارض و نجعلهم الوارثین .
بامداد مبارک ، فرخنده و پرمیمنت روز پانزدهم شعبان سال دویست و پنجاه هجری طلوع میکرد ، و در امامت سرای حضرت امام حسن عسکری علیه السلام ، شور و هیجان و شوق و انتظار شدت می یافت . ملائکه در آنجا بیش از هر وقت دیگر آمد و رفت داشتند . انوار رحمت الهی در تابش و لمعان ، و فروغ فرو شکوه ایزدی درخشان بود .
در ملااعلی فرشتگان ، و کروبیان عالم بالا از نوزادی که هم اکنون در خاندان نبوت و ولایت قدم بعرصه اینجهان خواهد گذاشت و چهره نورانی ، و شمائل محمدی خود را بعالمیان نشان خواهد داد در سخن بودند .
بهشت را زینت میکردند تا محافل جشن و مجالس انس و ذوق ملکوتی برسرپا کنند . غریو شادی و نغمه های روح بخش و طرب انگیز حورالعین بهشتیان را غرق در حظوظ روحانی کرده بود .
از شب نیمه شعبان دقایقی بیشتر باقی نمانده بود. دقایقی که آرام آرام میگذشت و برای آنها که منتظر بودند بقدر سالها بود .
سرانجام شب بدقیقه آخر رسید و ثانیه شماری شروع شد ثانیه ها هم با کندی یکی پس از دیگری گذشتند ناگاه نور انیت و روشنی فوق العاده ای که بر نور چراغها غالب شد همه را از تولد نوزاد بشارت داد . نوزاد به دنیا آمد و آخرین رهبر عالم بشریت ولی الله اعظم ، با جمال جهان آرای خود گیتی را مزین و روشن ساخت .
نرجس غرق در افتخار و مباهات گشت بانگ تکبیر و تحمید ، تسبیح توأم با فریادهای شادی و تهنیت و هلهله طنین انداز گشت .
نوزاد سربسجده گذاشت و به یگانگی خدا و رسالت پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم و امامت پدران بزرگوارش شهادت داد و با صدایی خوش و روح افزا این آیه مبارکه را تلاوت فرمود :
بسم الله الرحمن الرحیم . و نریدان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض … نوزاد بدنیا آمد و عنایات الهیه برخاندان رسالت تکمیل شد .
آری این افتخار مخصوص دودمان نبوت است که موعود و نجات دهنده بشر از تجاوز و ستم و آنکس که برای تاسیس سازمان جهانی اسلامی و اجراء نظام قرآنی قیام فرماید از آن خاندان با عظمت است .
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله وسلم خوشدل بود که فرزندش مهدی به هدفهای رسالت و دعوت او جامه عمل میپوشاند و بخاندان خودبخصوص علی و فاطمه و حسنین علیهم السلام مژده می داد که مهدی،همان کسی که با نهضت بیمانند خود بنیان شرک را ویران و اساس توحید ، یکتا پرستی رامحکم و استوار می سازد و فرمانروای کل جهان گردد از فرزندان آنها است .او است همان نابغه بی نظیری که انبیا و اولیاء ظهورش را مژده دادند و جهان بشریت را بقیام آن حضرت برای تشکیل حکومت حق و عدالت اسلام و صلح پایدار و بر چیدن بساط بیدادگران نوید دادند و همه را به آینده گیتی امیدوار ساختند .
شرح و چگونگی ولادت حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه ( به طور اختصار )
باید دانست که روایات و احادیثی که دلالت برولایت و وجود حضرت ولی عصر (عج ) دارد بسیار است و سید علامه میر محمد صادق خاتون آبادی در کتاب اربعین می فرماید : درکتب معتبره شیعه زیاده از هزار حدیث روایت شده در ولادت حضرت مهدی علیه السلام و غیبت او و آنکه امام دوازدهم است و نسل امام حسن عسکری است و اکثر آن احادیث مقرون باعجاز است .
گزارش و تفصیلات ولادت سراسر برکت امام در کتب معتبره و اخبار مشروحاً بیان شده است . از جمله این اخبار روایتی است که در ینابیع الموده ص 499 و 451 فاضل قندوزی که از علماء اهل سنت است و شیخ طوسی در کتاب غیبت و شیوخ دیگر روایت کرده اند و صدوق در کتاب کمال الدین بسند صحیح و معتبر از جناب موسی بن محمد بن قاسم بن حمزه بن موسی بن جعفر علیهماالسلام از حضرت حکیمه خاتون دختر والامقام امام محمد تقی علیه السلام که از بانوان با عظمت و شخصیت و فضیلت خاندان رسالت است حدیث کرده است .
حکیمه فرمود امام حسن عسکری (ع) فرستاد نزد من که عمه امشب در نزد ما افطار کن که شب نیمه شعبان است و خداوند حجت را در این شب ظاهر فرماید و او حجت خدا در زمین است .
من عرض کردم : مادرش کیست ؟
فرمود :نرجس
گفتم : فدایت شوم بخدا سوگند در او اثری نیست .
فرمود : همین است که برای تو می گویم .
حکیمه گفت : پس آمدم چون سلام کردم و نشستم نرجس خواست پای افزارم را بیرون آورد گفت ای سیده من و سیده خاندان من چگونه شب کردی ؟
گفتم :بلکه تو سیده من و سیده خاندان منی
گفت : ای عمه این چه سخن است ؟!
گفتم : ای دخترم خدا امشب به تو پسری کرامت فرماید که در دنیا و آخرت آقا است . پس او خجلت کشید و حیا کرد ،وقتی از نماز عشا فارغ شدم افطار کردم و در بستر خوابیدم چون نیمه شب رسید برخواستم برای نماز شب . نماز را خواندم و فارغ شدم و نرجس همچنان در خواب و راحت بود . من نشستم برای تعقیب و سپس خوابیدم و هراسان بیدار شدم او هم چنان خواب بود . پس برخواست نماز شب را خواند و خوابید .
حکیمه فرمود : برای فحص از صبح بیرون آمدم فجر اول ظاهر شده بود هنوز نرجس در خواب بود درشک افتادم . امام فریاد زد ، عمه شتاب مکن که مطلب نزدیک گردیده .گفت : نشستم و سوره الم سجده و یس خواندم که ناگاه نرجس هراسناک بیدار شد من ببالینش شتافتم . گفتم :
( بسم الله علیک ) آیا چیزی احساس می کنی ؟
گفت : بلی ای عمه .
گفتم :آسوده خاطر باش همان است که بتو گفتم .
حکیمه گفت :پس مرا سستی و از خودبیخودی فراگرفت و او نیز چنین شد وقتی بحس آقایم بیدارشدم جامه از روی نرجس بیکسو زدم و آقای خود را دیدم که در حال سجده است و مواضع سجودش را بر زمین گذارده ا و را در برگرفتم دیدم نظیف و پاکیزه است حضرت امام حسن عسکری به من صیحه زد : بیاور بنزد من پسرم را ای عمه .
او را نزد امام بردم امام دستهایش را زیر دوران و پشت او گذارد و پاهایش را در سینه خود قرارداد و زبانش را در دهان او نهاد و دست برچشمها و گوش و مفاصلش کشید .
پس فرمود : سخن بگو ای پسرم .
فرمود : اشهد ان لااله الاالله وحده لاشریک له وان محمداً رسول الله پس بر امیرالمومنین و بر امامان تا پدرش صلوات فرستاد و سکوت فرمود .
امام فرمود : او را نزد مادرش بر تا باو سلام کند و به نزد منش آور .
پس او را نزد مادرش بردم بمادرش سلام کرد سپس او را برگرداندم در مجلس امام گذاردم . فرمود : ای عمه روز هفتم که شد نزد ما بیا . حکیمه فرمود : بامدادان رفتم که به امام سلام عرض کنم پرده رابالا زدم تا از آقای