دانلود خلاصه کتاب مدیریت دولتی نوین اون هیوز
فرمت پی دی اف
تعداد صفحات:77
دانلود خلاصه کتاب مدیریت دولتی نوین اون هیوز
دانلود خلاصه کتاب مدیریت دولتی نوین اون هیوز
فرمت پی دی اف
تعداد صفحات:77
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
شرح حال مختصر رابرت اون
رابرت اون در سال 1771 در شهر نیوتون ایالت ویلز در انگلستان به دنیا آمد. اون که هیچگاه درباره موفقیتهایش از مبالغه خودداری نمی کرد، به یاد می آورد که دانش آموزی پیش رس و مورد علاقه همسالان و بزرگسالان خویش بوده است. مدیر مدرسه دهکده [محل تحصیل او] که به تیزهوشی اون پی برده بود، برای آموزش همکلاسان کندتر او، به وی متکی بود. از دوران کودکی به بعد اون اعتماد بنفس خوشبینانه و نه چندان سنجیده ای در خصوص توانایی خویش برای نیل به اهدافش ابراز می داشت. وی در 1781، در سن ده سالگی، نیوتون را به قصد منچستر برای تحصیل ثروت ترک کرد، جایی که به اوّلین شغل خود به عنوان شاگرد مغازه پارچه فروشی دست یافت. در سال 1891 اون کارخانه نخریسی خویش را تأسیس و در جامعة بازرگانی منچستر سیر ترقی را آغاز کرد.
اون در 1799 کارخانه های نخریسی دیوید دیل را در شهر نیولانارک خریداری کرد و با آن کارولین، دختر دیل، ازدواج نمود و در آن شهر اسکان گزید، جایی که طرح ایجاد جامعة کارگری نمونه ای را ریخت که در عین کسب منفعت، محیطی انسانی برای کارگران باشد. وقتی که اون وارد نیولانارک شد، آنجا را شهرک صنعتی نمونه ای به سبک اوایل قرن نوزدهم یافت که کارخانه های نخریسی در چشم انداز غم انگیز آن جلب نظر می کردند. کارخانه ها کلیه اعضای خانواده ها و شمار زیادی از کودکان بی چیز و یتیم را در استخدام داشتند. اون مخصوصاً از وضعیت کودکان کارگرِ شش، هفت، و هشت ساله که از ساعت شش صبح تا هفت بعدازظهر کارمی کردند آزرده خاطر شد. زندگی اجتماعی در شهر نیولانارک، فقر زده و ملال آور بود. اونِ خوشبین، با عزم راسخ، طرح ایجاد جامعه ای هماهنگ و سعادتمند را ریخت. تجربه اون در نیولانارک منجر به تصور آرمانشهر باورانه وی از جهانی بهتر شد.
اون طرح خود را برای تجدید حیات جامعه از طریق اصلاحات اجتماعی و آموزش و پرورش آغاز کرد. وی اصلاحات خود را بر این اصل محیط گرایانه بنا نهاد که قادر است شخصیت انسانها را شکل ببخشد و چنین اظهار نظر کرد:
هر منش عمومی اعم از بهترین یا بدترین، جاهلانه ترین یا روشن بینانه ترین را می توان از طریق کاربرد وسایل مناسب به هر جماعتی، حتی به کل جهان اعطا کرد، وسایلی که تا حدود زیادی تحت فرمان و در اختیار کسانی است که در امور آدمیان دارای نفوذ هستند.
اون از راه این نظریه منش پرورانه، طرح کنترل کمونیتاری خویش را ریخت. اگر جامعة مناسب بر مبنای اصول صحیح علم الاجتماع تأسیس و هدایت شود، منش انسانی را می توان در جهات ویژه شکل بخشید.
اُوِن برنامة اصلاح اجتماعی خویش را با جلب اعتماد کارکنان خویش که شهروندان نیولانارک بودند، آغاز کرد. او فروش مشروبات الکلی سنگین را برای کاستن از اعتیاد به الکل ممنوع ساخت، و کیفیت خانه ها، خیابانها و وضعیت بهداشتی شهر را بهبود بخشید. سوخت و البسه در فروشگاه های شرکت به قیمتهای مناسبی فروخته می شد. اماچشمگیرترین نوآوری اون به آموزش و پرورش مربوط می شد. با خاتمه بخشیدن به کاربچه ها در کارخانه ها، وی مدرسه ای تأسیس کرد که در آن کودکان پنج تا ده ساله مجاناً آموزش می دیدند.
آموزش و پرورش در نیولانارک
شرحی درباره دبستان اُون در نیولانارک به قلم فرزند ارشدش رابرت دیل اون، در خلاصهای از نظام آموزشی نیولانارک آمده است. اون همچون روسو، پستالوتسی، و سایر مربیان طبیعت گرا، پاداشها و تنبیهات خارجی را لغو کرد، چه به باور او اینها بر این فرض استوارند که کودکان مسوول اعمال خویشند. اون که مدعی بود که شخصیت
مقاله کامل بعد از پرداخت وجه
لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"
فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات: 17
رابرت اون در سال 1771 در شهر نیوتون[1] ایالت ویلز[2] در انگلستان به دنیا آمد. اون که هیچگاه درباره موفقیتهایش از مبالغه خودداری نمی کرد، به یاد می آورد که دانش آموزی پیش رس و مورد علاقه همسالان و بزرگسالان خویش بوده است. مدیر مدرسه دهکده [محل تحصیل او] که به تیزهوشی اون پی برده بود، برای آموزش همکلاسان کندتر او، به وی متکی بود. از دوران کودکی به بعد اون اعتماد بنفس خوشبینانه و نه چندان سنجیده ای در خصوص توانایی خویش برای نیل به اهدافش ابراز می داشت. وی در 1781، در سن ده سالگی، نیوتون را به قصد منچستر برای تحصیل ثروت ترک کرد، جایی که به اوّلین شغل خود به عنوان شاگرد مغازه پارچه فروشی دست یافت. در سال 1891 اون کارخانه نخریسی خویش را تأسیس و در جامعة بازرگانی منچستر سیر ترقی را آغاز کرد.
اون در 1799 کارخانه های نخریسی دیوید دیل[3] را در شهر نیولانارک[4] خریداری کرد و با آن کارولین،[5] دختر دیل، ازدواج نمود و در آن شهر اسکان گزید، جایی که طرح ایجاد جامعة کارگری
نمونه ای را ریخت که در عین کسب منفعت، محیطی انسانی برای کارگران باشد. وقتی که اون وارد نیولانارک شد، آنجا را شهرک صنعتی نمونه ای به سبک اوایل قرن نوزدهم یافت که کارخانه های نخریسی در چشم انداز غم انگیز آن جلب نظر می کردند. کارخانه ها کلیه اعضای خانواده ها و شمار زیادی از کودکان بی چیز و یتیم را در استخدام داشتند. اون مخصوصاً از وضعیت کودکان کارگرِ شش، هفت، و هشت ساله که از ساعت شش صبح تا هفت بعدازظهر کار
می کردند آزرده خاطر شد. زندگی اجتماعی در شهر نیولانارک، فقر زده و ملال آور بود. اونِ خوشبین، با عزم راسخ، طرح ایجاد
جامعه ای هماهنگ و سعادتمند را ریخت. تجربه اون در نیولانارک منجر به تصور آرمانشهر باورانه وی از جهانی بهتر شد.
اون طرح خود را برای تجدید حیات جامعه از طریق اصلاحات اجتماعی و آموزش و پرورش آغاز کرد. وی اصلاحات خود را بر این اصل محیط گرایانه بنا نهاد که قادر است شخصیت انسانها را شکل ببخشد و چنین اظهار نظر کرد:
هر منش عمومی اعم از بهترین یا بدترین، جاهلانه ترین یا روشن بینانه ترین را می توان از طریق کاربرد وسایل مناسب به هر جماعتی، حتی به کل جهان اعطا کرد، وسایلی که تا حدود زیادی تحت فرمان و در اختیار کسانی است که در امور آدمیان دارای نفوذ هستند.
اون از راه این نظریه منش پرورانه، طرح کنترل کمونیتاری خویش را ریخت. اگر جامعة مناسب بر مبنای اصول صحیح
علم الاجتماع تأسیس و هدایت شود، منش انسانی را می توان در جهات ویژه شکل بخشید.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 47
«طرفدار هنری هستم که انسانی است، یعنی کیهانی، اگرچه ضرورتاً دشوار یا هرآنچه که چارهپذیر باشد.» «گهری»
فرانک اون گهری
«معماری پسماندها»
مقدمه
مقدمه
فرانک اون گهری
شروع فعالیتهای حرفهای گری، با تشدید دگرگونیهای سیاسی و اجتماعی مصادف شد. امواجی که، پس از 1968 فروپاشی و شکست ساختارهای پیشین را میطلبید. نگرش تازه گهری، صرفاً به احیای سیمای مجسمهای و کشف پتانسیلهای نهفته در آن محدود نمیگرد، که در تحقیقات و مشاهدات عمیقتر، به آفرینش بعدی جدید در زندگی اجتماعی انجامیده است. شخصیتی که با آگاهی از معنای عدم پذیرش مکانیزمهای شرطی شدهی دانش شخصی مترصد زایشی نو است.
معمار، در مواجهه با مقاومت شرایط بیرونی، نخست، از خانة شخصیاش آغاز مینماید، اقدامی که، چون آذرخشی ناپیدا میدرخشد. در ساخت و کاربرد مصالح جدید، بابهرهمندی از پسماندهای شهری صنعتی را میگشاید. با ایجاد تصاویر جدید پلاستیکی، در راستای محو افسردگی از چهرههای محیط زیست، نهایتاً آثاری چون موزة گوگنهایم در بیل بائور میآفریند.
جوهر هنر، در شیوة معماری شهری، کاملاً نمایان و تابان است.
حرکت در طرحهای شهری هم چون در آثار سبکهای مدرن نقاشی و مجسمهسازی (کوبیسم، سورئالیسم، اکسپرسیونیسم و فوتوریسم) به مثابهی بعد نتیجه، موفقیت در ادامه و تکامل راهی را میرساند که مربیان فرزانهاش (چون لوکوربوزیه و ترانی در اروپا و فرانک لوید رایت در آمریکا) برگزیدند، مسیری که، با گذشت زمان، به سبب خلاقیت، همواره پررنگتر میگردد.فصل اول
زندگینامه