لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 2
مقدمه :
آموزش یک فرایند است و عوامل متعددی در آن نقش دارند . همه عوامل قابل مطالعه و کنترل نیستند . معلم باید در شرایط خاص ، چهار چوبی محدود از فرایند آموزش رابه عنوان الگو انتخاب کند و مورد بررسی و تحلیل قراردارد تا بتواند فعالیتهای آموزشی خود را به نحو مطلوبی سازماندهی کند . الگو های آموزش متعددند . در فصل حاضر ، فقط پنج نمونه از آنها مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است . این پنج الگو عبارتند از : الگوی ماشینی نگری ، الگوی سازمانی نگری ، الگوی عمومی آموزش ، الگوی پیش سازماندهنده و الگوی حل مساله .
الگوی ماشینی نگری یک الگوی آموزشی قدیمی است . در این الگو ، بع شاگرد به عنوان موجودی تهی و غیر فعال نگریسته می شود . محور فعالیت در این الگو ، شکل دادن به رفتار شاگرد بر اساس قالبهای از قبل تعیین شده است . بر عکس ، در الگوی سازمانی نگری ، شاگرد را ذاتاً فعال می دانند و به همین دلیل ، د ر فرایند آموزش توجه به تواناییهای شاگرد از اهمیت خاصی برخوردار است .
سومین الگوی مطرح شده الگوی عمومی آموزش است . در الگوی عمومی تآموزش ، فرایند آموزش به پنج مرحله به شرح زیر تقسیم شده است :
تعیین هدفها ی آموزش و هدفهای رفتاری
تعیین رفتار ورودی و ارزشیابی تشخیصی
تعیین شیوه ها و وسایل آموزش
سازماندهی شرایط و موقعیت آموزشی
ارزشیابی و سنجش عملکرد .
الگوی عمومی آموزش الگوی ساده ای است کهمعلم می تواند در تمام سطوح آموزشی از آن استفاده کند . از معایب بزرگ این الگو نا مشخص بودن روابط معلم و شاگرد و شرایط و منابع آموزشی است . در الگوی پیش سازماندهنده ، توجه ، بیشتر معطوف به فعالیت معلم در فرایند آموزش است . معلم است که محیط آموزشی را سازماندهی کند و اوست که قبل از شروع مباحث درسی جدید ، سعی کند با مطرح کردن یک مفهوم کلی ( پیش سازماندهنده ) ارتباط بین مفاهیم جدید را با ساخت شناختی شاگرد فراهم کند . از ویژگیهای الگوی پیش سازماندهنده می توان یکسویه بودن انتقال اطلاعات ، عدم روابط میانگروهی بین شاگردان و محدود بودن شرایط و منابع به مدرسه و کتا ب درسی را نام برد . این در حالی است که در الگوی حل مساله ، شاگرد محور فعالیت است و اطلاعات علمی مستقیماً به او انتقال داده نمی شود ، معلم با طرح مساله ، شاگرد را به فعالیت وادار می کند و در جهت حل مسئله او را راهنمایی می کند ، روابط میانگروهی بین شاگردان وجود دارد ، انتقال اطلاعات دوسویه ( بین معلم و شاگرد ) است و شرایط و منابع آموزشی منحصر به کلاس و کتاب درسی نیست . هر دو الگوی یا د شده در نظامهای آموزشی مختلف کاربرد زیادی دارند ، اما الگوی حل مساله به زمان ، مکان ، امکانات و معلمان مجرب بیشتر نیازمند است .
خلاصه