
فایل : word
قابل ویرایش و آماده چاپ
تعداد صفحه :31
عنــوان صفحه
مقدمه ............................................... 1
فصل اول : توسعه فرهنگی
مقدمه .............................................. 4
سابقه ............................................... 5
سیاستهای فرهنگی .................................... 5
هدفهای توسعه فرهنگی ............................... 7
فصل دو : جایگاه آداب و رسوم در فرهنگ
مقدمه .............................................. 10
فرهنگهای سنتی ...................................... 10
ارزش ها و الگوهای رفتاری .......................... 11
فرهنگ مردم یا فولکلور ............................ 11
آداب و رسوم ....................................... 13
آداب و رسوم در جامعه ............................. 16
تبدیل آداب و رسوم به قانون ........................ 17
عوامل مؤثر بر آداب و رسوم ...................... 18
تأثیر آداب و رسوم بر فرهنگ جامعه ................ 19
ریشه آداب و رسوم ایرانی .......................... 19
ضرورت حفظ و پایداری فرهنگ ایران .................. 20
نتیجه گیری و راهکارها ....................... 21
منابع و مأخذ ..................................... 23
مقدمه :
واژه ی فرهنگ را در زبانهای اروپاپی (انگلیسی ، فرانسه ، آلمانی) culture culture kultur می گویند که از واژه ی cultura بر می آید از ریشه لاتینی colere این واژه طیف معنایی گسترده ای داشته است مانند : مسکن گزیدن ، کشت کردن ، حراست کردن ، پرستش کردن استعمال فرهنگ به عنوان یک اسم مستقل ، فراگردی انتزاعی بوده که پیش از پایان قرن هیجدهم میلادی اهمیتی نداشته و تا نیمة قرن نوزدهم میلادی معلوم نبوده است با این حال می توان گفت که این تحول به طور ناگهانی در زبانهای اروپایی به وقوع نپیوسته است جان میلتون ، شاعر انگلیسی در سال 1660 فرهنگ را در معنایی انتزاعی به کار می گیرد در قرن هیجدهم در انگلستان هنوز معنای رایج فرهنگ همان معنایی است که از CULTVATION و CULTINATED بدست می آید .
استعمال این واژه در ابتدا مترادف است با تمدن ( CIVILZATION ) نخست در معنایی انتزاعی که معرف یک فراگرد عام است به کار گرفته می شود که متمدن بودن و فرهیخته بودن را می نمایاند ، پس از آن در معنایی رواج پیدا می کند که مورخان رنسانس (عصر روشنگری) از تمدن می کردند وتوصیفی از فراگرد دنیایی و غیر دینی تحول بشری در تاریخنگاریهای عالم خود به دست می دادند .
مقاله فرهنگ