لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 2
زنان بزرگوار تاریخ اسلام
فاطمه (س) و جامعه اسلامی
نقش و رهبری حضرت فاطمه (س)
از تلاشهای عصر تنزیل و نمونه هایی نقل شد که به اجمال از آن گذشتیم. اکنون عصر تأویل و نقش حضرت فاطمه (س) و زنان پیرو مکتب ایشان را مورد بررسی قرار می دهیم.
نقش دختر گرانقدر پیامبر در 3 زمینه خلاصه می شود :
1- افشاگری
2- اعتصاب و به زیر سؤال بردن سیاست حاکم
3- هدایت جامعه اسلامی برای خروج از بن بست.
ایشان در نخستین سخنرانی افشاگرانه خود که در مسجد ایراد فرمودند، اوضاع سیاسی آینده جامعه را هشدار دادند. حضرت فرمودند: چکش هایی بر پیکر جامعه می خورد که باعث انحراف در جامعه می شود. هرکس صدای این چکش را نشنود کر است. کر باد گوش و لال باد زبانی که شکاف و انحراف را در جامعه می بیند ولی سکوت می کند. هشیار باشید که دوباره خط جاهلیت را دنبال نکنید اما با نام اسلام.
اینجاست که اگر همه سکوت کنند او نباید سکوت کند چون دختر پیامبر است و به طور کلی تمام مراحلی را که یک انسان مبارز مؤمن باید طی کند گذرانده و به مرحله ای رسیده که باید افشاء کند.
پس ازرهنمود و حرکت دخت گرامی پیامبر بود که جامعه اسلامی به تکاپو افتاد و تلاش ها برای حفظ و تداوم سنت نبوی درگرفت و مردان و زنان متعهد بپا خاستند و گام در میدان نهادند.
ثمرة آن سخنان پس از 25 سال در عصر امیرالمؤمنین ببار آمد و اکنون شما شیردلان عرصة سخن را در صفین و بعد از صفین می بینید که چگونه از سنت ارزشمند نبوی و مکتب ارجمند علوی حمایت می کنند و در برابر انحراف ها می خروشند.
در اینجا پاره ای از سخنان بانوان پاسدار ولایت و قهرمان پهنه حیات سرافراز مکتب نقل می شود .
1- اروی :
در مراسم حج اروی دختر حارث بن عبدالمطلب که از زنان بلندآوازه و فاضله بودند بر معاویه درآمد و گفت: همانا نعمت را کفران کردی و پسرعمت علی را آزردی و درباره اش بدی و ناجوانمردی روا داشتی و خود را به نامی بجز آنچه حق داشتی خواندی و بی آنکه خود و پدرت در راه اسلام بلائی دیده و رنجی کشیده باشید به ناحق و ناروا خویش را برحق شمردی و به آنچه محمد (ص) آورد کافر شدی. پس خداوند بخت را از شما برگرداند و آبروی شما را بریزد و رسوا سازد و حق به اهلش برگردد.
2- سودة همدانی
سوده دختر عماره بن اشتر از قبیله همدان پس از شهادت حضرت علی بر معاویه درآمد و گفت: درود خدا نثار جان پاکی باد که قبری او را دربر گرفته است که همه عدل و داد در آن خفته است. آن جان پاک با حق پیمان بسته، که آن را با چیزی عوض نگیرد و سرانجام با حق و ایمان همدم و همساز شد . معاویه گفت: این که می گویی که بوده است؟ سوده پاسخ داد: علی بن ابیطالب.
3- دارمیة حجونی
معاویه در سفری به حج از حال او جویا شد و به جستجوی او فرستاد. دارمیه را به نزد وی بردند. معاویه گفت: می خواهم بدانم چرا علی را دوست داری و مرا دشمن؟ دارمیه گفت : من علی را دوست دارم چون در میان رعیت عدالت را اجرا می کرد و بهره هر کس را به طور مساوی می داد. و تو را دشمن می دارم به این سبب که با کسی که به امر خلافت از تو سزاوارتر بود نبرد کردی و چیزی را جستی که از آن تو نیست و از علی پیروی نمودم برای اینکه رسول خدا در غدیر خم و با حضور تو رشته ولایت او را منعقد کرد.
4- زرقاء همدانی
معاویه به او گفت : این تو نبودی که در صفین به شتر سرخ موی سوار بودی و به جنگ علیه ما تشویق می کردی. تو در تمام خونهایی که علی ریخته دست داشتی و شریکی.
زرقاء گفت : با این شهادت و بشارت که دادی شادم کردی.
5- عکسرشه دختر اطرش :
وی در ملاقاتی که با معاویه داشت، معاویه به او گفت: حالا دیگر امیرالمؤمنین شده ام. عکسرشه گفت: آری، ولی امام علی زنده نیست. معاویه گفت: تو همان نیستی که شمشیر حمایل و در صفین میان دو صف ایستاده و مردم را تشویق به جنگ می کردی.
زنان بزرگوار تاریخ اسلام