حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره خواجه نصیر طوسی

اختصاصی از حامی فایل تحقیق درباره خواجه نصیر طوسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

خواجه نصیر طوسی

 

 

تمبری به فراخور هفتصدمین سالگرد درگذشت خواجه نصیر طوسی

ابو جعفر محمد بن محمد بن حسن طوسی (زاده توس بسال ۵۹۸ ه.ق. مطابق با ۵۸۰ ه.خ.) ملقب به خواجه نصیر طوسی یا خواجه نصیرالدین طوسی (توسی هم نوشته شده)، فیلسوف، متکلم، فقیه، دانشمند، ریاضیدان و سیاستمدار شیعه سده هفتم است.

فهرست مندرجات

۱ زندگی‌نامه

۲ فعالیت‌های علمی

۳ آثار او

۴ منابع

زندگی‌نامه

وی یکی از سرشناس‌ترین و متنفدترین شخصیت‌های تاریخ جریان‌های فکری اسلامیست. علوم دینی و عقلی را زیر نظر پدرش، و منطق و حکمت طبیعی را نزد برادر مادرش آموخت. تحصیلاتش را در نیشابور به اتمام رساند و در آنجا به عنوان دانشمندی برجسته شهرت یافت. وی در زمان حمله مغول به ایران در پیش ناصرالدین، محتشم قهستان، به کارهای علمی خویش مشغول شد. در همین زمان اخلاق ناصری را نوشت. پس از مدتی به نزد اسماعیلیان در دژ الموت نقل مکان کرد، اما پس از حمله «هلاکو»ی مغول و پایان یافتن فرمانروایی اسماعیلیان(۶۳۵ ه.خ) هلاکو نصیرالدین را مشاور و وزیر خود ساخت، تا جایی که هلاکو را به تازش به بغداد و سرنگونی عباسیان یاری نمود.[۱]

خواجه نصیر الدین طوسی عاقبت در ۱۸ ذی الحجه ۶۷۲ هجری قمری وفات یافت، و در کاظمین دفن گردید.[۲]

فعالیت‌های علمی

وی سنت فلسفه مشایی را که پس از ابن سینا در ایران رو به افول گذاشته بود، بار دیگر احیا کرد.

وی مجموعه آرا و دیدگاه‌های کلامی شیعه را در کتاب تجرید الاعتقاد گرد آورد.

او در مراغه رصدخانه‌ای ساخت و کتابخانه‌ای بوجود آورد که حدود چهل هزار جلد کتاب در آن بوده‌است.[۳]

او با پرورش شاگردانی (همچون قطب الدین شیرازی) و گردآوری دانشمندان ایرانی عامل انتقال تمدن و دانش‌های ایران پیش از مغول به آیندگان شد.[۴]

وی بنیانگذار و تکمیل کننده علم مثلثات است[۵] که در قرن ۱۶ میلادی کتاب‌های مثلثات او به زبان فرانسه ترجمه گردید.

آثار او

زندگی او بر پایه دو هدف اخلاقی و علمی بنا نهاده شده بود. او در بیشتر زمینه‌های دانش و فلسفه، تالیفات و رسالاتی از خود به یادگار گذاشته که بیشتر عربی هستند، اما ۲۵٪ نوشته های وی به زبان پارسی بوده اند.[۶] از معروفترین آثار او به پارسی، «اساس الاقتباس» و «اخلاق ناصری» را می‌توان یاد کرد. وی در اخلاق ناصری رستگاری راستین انسان‌ها را در «سعادت نفسانی»، «سعادت بدنی» و «سعادت مدنی» می‌داند و این نکته نشان می‌دهد که خواجه در مسائل مربوط به بهداشت جسمانی و روانی هم کارشناس بوده‌است.

آثار فراوانی از خواجه به یادگار مانده که به برخی از آنها اشاره می‌گردد:

تجریدالعقاید

شرح اشارت بو علی سینا

قواعد العقاید

اخلاق ناصری یا اخلاق طوسی

آغاز و انجام

تحریر مجسطی

تحریر اقلیدس

تجریدالمنطق

اساس الاقتباس

ذیج ایلخانی

آداب البحث

آداب المتعلمین

روضةالقلوب

اثبات بقاء نفس

تجرید الهندسه

اثبات جوهر

جامع الحساب

اثبات عقل

جام گیتی نما

اثبات واجب الوجود

الجبر و الاختیار

استخراج تقویم

خلافت نامه

اختیارات نجوم

رساله در کلیات طب

ایام و لیالی

علم المثلث

الاعتقادات

شرح اصول کافی

کتاب الکل

منابع


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره خواجه نصیر طوسی

تحقیق درباره خواجه نصیر طوسی

اختصاصی از حامی فایل تحقیق درباره خواجه نصیر طوسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

 

خواجه‌ نصیرالدین‌ طوسی‌ در یک‌ نگاه‌

 اسم‌محمد بن‌ حسن‌ مکی‌ ابو جعفر معروف‌ به‌ خواجه‌ نصیرالدین‌ طوسی‌

ولادت‌11 جمادی‌ الاول‌ سال‌ 597 هجری‌ در طوس‌

وفات‌18 ذی‌ الحجه‌ سال‌ 672 هجری‌ در کاظمین‌

مدت‌ عمر75 سال‌

خواجه نصیرالدین محمد بن حسن جهرودی طوسی مشهور به خواجه نصیرالدین طوسی از اهالی جهرود از توابع قم بوده است که در تاریخ 15 جمادی الاول سال 597 هجری قمری ولادت یافته است.

او به تحصیل دانش، علاقه زیادی داشت و از دوران جوانی در علوم ریاضی و نجوم و حکمت سرآمد شد و از دانشمندان معروف زمان خود گردید. خواجه نصیرالدین طوسی ستاره درخشانی بود که در افق تاریک مغول درخشید و در هر شهری پا گذارد آنجا را به نور حکمت و دانش و اخلاق روشن ساخته و در آن دوره تاریک و در آن عصری که شمشیر تاتار و مغول خاندانهای کوچک و یا بزرگ را از هم پاشیده و جهانی از حملات مغولها به وحشت فرو رفته و همه در گوشه و کنار منزوی و یا فراری می شدند و بازار کسادی دانش و جوانمردی و مروت می بود و فساد حکمفرما. وجود و بروز چنین دانشمندی مایه اعجاب و اعجاز است. خواجه نصیرالدین طوسی را دسته ای از دانشوران خاتم فلاسفه و گروهی او را عقل حادی عشر نام نهاده اند. بهرحال خواجه نصیرالدین دوره تحصیل ابتدایی را قسمتی نزد دائی خود بابا افضل ایوبی کاشانی و فخرالدین داماد که او شاگرد صدرالدین سرخسی و او شاگرد افضل الدین جیلانی و او شاگرد ابوالعباس ریوگیری و او شاگرد بهمن یار از شاگردان شیخ الرئیس ابوعلی سینا تحصیل کرده است.

بقول مولف آثار الشیعه خواجه نصیرالدین طوسی با سیدعلی بن طاوس حسینی و شیخ میثم بن علی بحرانی در مدرسه ابوالسعاده اصفهان متفقاً درس خوانده و بنا به عقیده دسته ای از مورخین ابن میثم در فقه استاد و در حکمت شاگرد خواجه نصیرالدین طوسی بوده است. شهید ثانی در رساله چهل حدیث خود می نویسد محققاً خواجه نصیر در علوم منقول شاگرد پدرش بود که او از شاگردان فضل اله راوندی بود و او از شاگردان ثقه الاسلام سید مرتضی علم الهدی می باشد. یکی از شاگردان خواجه نصیرالدین طوسی علامه حلی می باشد و علامه حلی در موقع اجازه دادن به یکی از شاگردانش بنام ابن زهره دربارة استادش در همان اجازه نامه چنین می نویسد:

خواجه نصیرالدین طوسی افضل عصر ما بود و از علوم عقلیه و نقلیه مصنفات بسیار داشت او اشرف کسانی است که ما آنها را درک کرده ایم، خدا نورانی کند ضریح او را. قرائت کردم در خدمت او الهیات، شفای ابن سینا و تذکره ای در هیئت را که از تالیفات خود آن بزرگوار است. پس او را اجل محتوم دریافت و خدای روح او را مقدس کند. در آن روزگاری که آوازه دانش خواجه نصیرالدین به اطراف و اکناف رسیده بود، رئیس ناصرالدین محتشم که از دانشوران اسماعیلیه بود بدیدار خواجه مایل شد و او را به قائنات دعوت کرد و مقدم او را بسیار گرامی داشت و خواجه مدتها در آنجا بود و کتاب تهذیب الاخلاق ابن مسکویه را به فارسی ترجمه و شرح داد و بنام اخلاق ناصری تالیف کرد.

 اساتید خواجه‌ نصیرالدین‌ طوسی‌

 در عقلیات‌ : شاگرد فریدالدین‌ داماد و او شاگرد سیدصدرالدین‌ سرخسی‌ و او شاگرد افضل‌الدین‌و او شاگرد ابوالعباس‌ لوگری‌ و او شاگرد بهمنیار و او شاگرد ابوعلی‌ سینا.

در شرعیات‌ : شاگرد پدر بزرگوار خود و او شاگرد امام‌ فضل‌ ا...راوندی‌ و او شاگرد سید مرتضی‌علم‌ الهدی‌ و حضور در حوزه‌ درس‌ فقه‌ محقق‌ حلی‌ .

در ریاضیات‌ : کمال‌ الدین‌ محمد حاسب‌ . کمال‌ الدین‌ یونس‌ موصلی‌ و قطب‌ الدین‌ مصری‌ وابوالسعادات‌ اصفهانی‌ .

شاگردان‌ خواجه‌ ـ خواجه‌ اصیل‌ الدین‌ فرزند خواجه‌ نصیر، علامه‌ حلی‌ ، قطب‌ الدین‌ شیرازی‌ ابن‌میثم‌ بحرانی‌ ، کمال‌ الدین‌ افسطی‌ آبی‌ ـ سید رکن‌ الدین‌ استرآبادی‌ ـ ابن‌الفوطی‌ کمال‌الدین‌بغدادی‌  ابن‌ الخوام‌ عمادالدین‌ ـ ابن‌طاووس‌ ـ اثیرالدین‌ دومانی‌ ، حموینی‌ .

خواجه نصیرالدین طوسی در خدمت هلاکوخان ایلخان مغول

خواجه نصیرالدین طوسی در تمام امور کشوری و لشگری مغول برای نیل به مقاصد عالیة خود دخالت داشته و تا اندازه ای که توانست از پیش آمدها و سختی های ناگوار که متوجه جامعه مسلمین می شد جلوگیری می کرد، گاهی با سخنان علمی و زمانی با گفتگوهای مختلف و هنگامی با


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره خواجه نصیر طوسی

زندگی نامه خواجه عبداله انصاری

اختصاصی از حامی فایل زندگی نامه خواجه عبداله انصاری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 6

 

زندگی نامه خواجه عبداله انصاری

ابو اسماعیل عبدالله پسر ابومنصور محمد انصاری هروی غروب روز جمعه دوم شعبان 396 هـ.ق در کهندز هرات از مادری که اهل بلخ بود تولد یافت. خانواده‏اش نسب به ابوایوب خالد بن یزید انصاری (وفات: 5 هـ.ق) صحابی معروف می‏رسانید. این ابوایوب همان کسی است که رسو ل اکرم (ص) هنگام هجرت از مکه به مدینه در خانه‏آش فرود آمد و به همین مناسبت میزبان خوشبخت را صاحب رحل خواندند.

عبدالله که فرزند محبوب خانواده بود، از همان سالهای کودکی از استادان فن، علم حدیث و تفسیر آموخت. از جمله استادانش یحیی بن عمار شیبانی را نام برده‏اند که از شیراز به هرات آمده و به تعلیم و تدریس مشغول بود و سعی داشت که سنت عرفا را با شریعت تطبیق دهد و این راه و روش در مشرب شاگردش نیز اثری پایدار به جا گذاشت. بنا بر مشهور در همان سنین، به یمن حافظه قوی جلب نظر کرد و در کسب مقدمات و حفظ قرآن و اشعار عربی امتیازی یافت.

هر چند استادانش شافعی مذهب بودند دیری نگذشت که مذهب حنبلی اختیار کرد. به سال 417 هـ.ق در 21 سالگی برای تکمیل تحصیلات به نیشابور رفت. سپس به طوس و بسطام سفر کرد و به سماع و ضبط حدیث همت گماشت. در سال 423 هـ.ق عازم سفر حج شد و بر سر راه مکه در بغداد توقف کرد تا مجلس درس ابومحمد خلال بغدادی (وفات: 439 هـ .ق) را درک کند. در بازگشت از سفر حج به زیارت ابوالحسن خرقانی (وفات: 425 هـ.ق) صوفی نامور نایل شد. این ملاقات در وی سخت مؤثر افتاد و ذوق عرفانی او را که به برکت تلقین پدر در وجودش جوانه زده بود به بار آورد. از دیگر مشایخ صوفیه عصر خود مانند شیخ ابوسعید ابوخیر نیز درک فیض کرد.

سرانجام به زادگاه خود بازگشت و در آنجا مقیم شد و تعلیم مریدان مشغول گردید. در روزگاری که امام الحرمین، فقیه شافعی مشهور، در نظامیه نیشابور فقه شافعی و کلام اشعری درس می‏داد با علم کلام مخالفت ورزید و درذم آن، کتاب نوشت. به همین سبب چند بار تهدید به قتل شد و حتی به فرمان خواجه نظام الملک از آن شهر تبعید گردید. وزیر پرکفایت سلجوقیان هرچند به پاس تقوا و دانش پیرهرات، حفظ حرمت وی می‏کرد و او را از تعرض معاندان مصون می‏داشت، اجازه نمی‏داد بر اثر وجود وی در شهر آتش فتنه برانگیخته شود.

خواجه عبدالله که شیخ الاسلام لقب گرفته و مریدان بسیاری در هرات به هم زده بود در پایان عمر نابینا گردید. وی صبح روز جمعه 22 ذی الحجه سال 481 هـ.ق به سن 85 سالگی در گذشت و در گازرگاه (ده کیلومتری هرات) به خاک سپرده شد. آرامگاهش در همان محل برجاست.

مشرب فکری

در قرن چهارم و پنجم هجری، خراسان کانون علم و تصوف اسلامی بود و شیوخ صوفی از بلاد عراق عرب و ماوراءالنهر به شهرهای پررونق آن روی می‏آوردند و از کتابخانه‏های مهم آنها که از کتابهای علمی و عرفانی پر بود استفاده می‏کردند. در این مکتب، صوفیان بزرگی چون ابونصر سراج (وفات: 378 هـ.ق) نویسنده کتاب اللمع فی التصوف، ابوبکر محمد کلاباذی (وفات:380 هـ.ق) صاحب کتاب التعرف، ابوعبدالرحمن سلمی (325 ـ 412 هـ.ق) مؤلف طبقات الصوفیه، و امام ابوالقاسم قشیری (376 ـ465 هـ.ق) مؤلف رساله القشریه درخشنده بودند و هر یک به سهم خود گنجینه عرفان اسلامی را غنی تر ساخته بودند. اساس مکتب تصوف خراسان که شهر پررونق و جو علمی نیشابور کانون مهم آن شده بود، جمع شریعت و طریقت و مبارزه با انحراف و بدعت بود؛ حتی ابونصرسراج و شاگردش سلمی و شاگرد او قشیری مدرسه‏های خاصی به همین منظور در آن شهر بنیاد نهاده بودند. این مکتب به ویژه بر نقل اقوال مشایخ تکیه داشت. خواجه عبدالله انصاری در همین مکتب پرورش یافته و به مبادی و اصول آن وفادار مانده بود.

خدمت مهم پیرهرات به مکتب عرفانی خراسان این شد که منازل طریقت و مقامات سلوک عرفانی را مدون ساخت و در درجه بندی مقامات ترتیب تازه‏ای آورد و در این ترتیب بر کیفیات باطنی و اشراقی انحصار نکرد بلکه اخلاق و آداب زندگی متعارف را نیز دخالت داد تا هر فرد صوفی، در عین حفظ پیوند با زندگی، سیر معنوی داشته باشد و طریقت را با شریعت همراه سازد.

خواجه عبدالله انصاری در اثر ذکاوت و استعداد خود در کمترین زمان بسیاری از علوم دینی و ادبی را فرا گرفت و مطالعات بسیار عمیقی داشت و همین بود که وی به نام یک عالم و عارف آگاه شهرت یافت و علاقمندان بسیاری از گوشه و کنار به دورش گرد آمده و از محضرش کسب فیض و استفاده معنوی می‌کردند.

خواجه در چهار سالگی به مکتب رفت. در نه سالگی خوب شعر می‌گفت و احادیث بسیاری از محدثین فرا گرفت.

اگر چه اساتید خواجه شافعی مذهب بودند اما پس از مدتی مذهب حنبلی را اختیار کرد و در سال 417 در بیست و یک سالگی برای تکمیل معارف و تحصیل مراتب راهی نیشابور شد.خواجه عبدالله در تالیف احادیث حضرت رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم رنج و سختی زیادی کشید، تا جایی که خود می‌گوید:آنچه من کشیده‌ام در طلب حدیث مصطفی صلی‌الله‌علیه‌وسلم هرگز کسی نکشیده باشد. باری در نیشابور زیاد باران می‌آمد ومن در حالت رکوع می‌رفتم و جزوه‌های حدیث به شکم باز نهاده بودم تا تر نشود.خواجه عبدالله انصاری حتی لحظه‌ای از عمر گرانقدر خود را در بطالت و بیهودگی تلف نکرد، تا جایی که از طلوع سپیده دم تا پاسی از نیمه شب، یا وقت خود را به قرائت آیات کلام الله مجید وتأمل درآن سپری می‌کرد و یا در کنار عالمان به موعظه‌ها و گفته‌های آنان گوش می‌داد؛ او می‌گوید: همه روز بنوشتمی و روزگار خود بخش کرده بودم، چنانکه مرا هیچ فراغت نبودی‌. بامداد پگاه به مقرن شدمی به قرآن خواندن، چون باز آمدمی، به درس مشغول شدمی، به شب در چراغ حدیث می‌نوشتمی و فراغت نان خوردن نبودن، مادر من نان لقمه کرده بودی و دردهان من می‌نهادی. درمیان نوشتن، حق سبحانه و تعالی مرا حفظی داده بود که هرچه زیر قلم من می‌گذشتی، مرا حفظ شدی.درسال 323 به قصد زیارت بیت‌الله الحرام از درس و بحث فاصله گرفت، و در بازگشت از سفر خانه خدا به دیدار ابوالحسن خرقانی شتافت و بدین رو بزرگترین واقعه زندگی‌اش رقم خورد و از آن پس امیال معرفت در نهادش شکوفا شد و بیشتر از گذشته در وادی عرفان قدم نهاد.خواجه عبدالله انصاری نه تنها یک مفسّر، محدث، عالم و عارف بزرگ بود، بلکه شاعر و نویسنده توانایی بود. نویسندگی را از دوره خورد سالی آغاز کرده و بر مبنای یک روایت درسن نه سالگی به نقل و نوشتن احادیث پرداخت که به یاری حافظه قوی خود هزاران حدیث، اشعار فارسی و عربی را حفظ داشت.قناعت و درویشی خواجه عیب است بزرگ برکشیدن خود را از جمله خلق برگزیدن خود را از مردمک دیده بباید آموخت دیدن همه کس و ندیدن خود را خواجه عبدالله درباره شیوه زندگی صوفیانه خود می‌گوید:من بسیار به جامه عاریتی مجلس کرده‌ام و بسیار به گیاه خوردن، آن وقت یاران داشتم و دوستان و شاگردان، همه توانگر بودند هرچه می‌خواستمی بدادندی اما من نخواستمی، من به زمستان جبه نداشتم، و سرمای عظیم بود و درهمه خانه من بوریا یک بود، چندان که بروی بخفتمی، و نمد پاره‌ای که برخود پوشیدم، اگر پای بپوشیدمی سربرهنه شدی. و اگر سر را بپوشیدی پای برهنه شدی، و خشتی که زیر سرنهادمی و سیخی که جامه برآن کردمی و بیاویختمی.

این زندگی صوفیانه خواجه خارج از رنج بردن برای تعلیم گرفتن که ثوابی گران است اما در دید اهل اندیشه و عمل چندان مقبول نظر نیست همانگونه که جاودانه کلام ( ارد بزرگ ) می گوید : سرزمینی که جوانانش دارای افکاری صوفیانه هستند ، بزودی بردگی را نیز تجربه می کنند .پس پذیرفتن رنج ، گردیدن در آمال بوداست که رنج را عین این هستی می داند همه چیز در رنج برایش خلاصه می شود و رها شدن از قیود جهان راه گریز از دردها . تفاوت نگاه خواجه و ارد بزرگ ریشه در جهان بینی آنها دارد یکی خرد را در گذشتن از قیود زندگی این جهانی می داند و دیگری آن را مایه کمال و تعالی بشری می داند . خواجه عبدالله انصاری به نیالودن در زندگی این جهانی معتقد است و ارد بزرگ مشوق رشد علمی و رسیدن به درجات بالاتر دانش برای نابودی هر درد بشریست . یکی شادی را تنها مختص جهان دیگر و دیگری شادی را در گروی تکامل دانش و بینش علمی می داند .

وفات خواجه انصاری:


دانلود با لینک مستقیم


زندگی نامه خواجه عبداله انصاری

شطرنج 10 ص

اختصاصی از حامی فایل شطرنج 10 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

هنرستان خواجه نصیر الدین طوسی

موضوع:

شطرنج

دبیر مربوطه:

تهیه کننده:

حمید ذوالفقاری

سال تحصیلی:

بهار87قوانین و مقررات شطرنج :

بازی شطرنج بین دو حریف انجام می شود که مهره های خود را به نوبت بر روی صفحه شطرنج حرکت می دهند .

نوبت حرکات بازیکن موقعی است که حرکت حریف او انجام شده باشد .

هدف هر بازیکن از انجام حمله این است که شاه حریف را در معرض کیش یا مات قرار دهد .

صفحه شطرنج یک شبکه از 64 مربع مساوی است که یک در میان به رنگ روشن و تیره هستند و هر یک از بازیکنان 16 مهره دارند .

مهره های شطرنج عبارتند از : شاه ، وزیر ، دورخ ، دوفیل ، دو اسب ، هشت پیاده ، به دو رنگ سیاه و سفید .

حرکت مهره ها :

وزیر همیشه در خانه همرنگ خودش قرار می گیرد و شاه در خانه متضاد رنگ خود قرار می گیرد خانه های عمودی را ستون و خانه های افقی را ردیف می گویند خانه های مورب را قطر می نامند و و در دیاگرام شطرنج 26 قطر وجود دارد که طول آنها از 2 خانه تا 8 خانه است .

فیل در قطری که خودش در ان قرار دارد به هر مربعی می تواند حرکت کند .

رخ در ستون یا عرضی که خودش در آن قرار گرفته به هر مربعی می توان حرکت کند .

حرکت وزیر ترکیبی از حرکات رخ و فیل است وزیر در ستون ، عرض ، یا قطری که در ان قرار دارد ، به هر مربعی می تواند حرکت کند .

اسب می تواند به مربع هایی حرکت کند که در یک عرض ، ستون یا قطر واحد نباشد اسب همچون حرف ال حرکت می کند .

فیل یا رخ یا وزیر نمیتواند از روی مهره های که در مقابلش قرار دارد عبور کند .

پیاده می تواند روبه جلو حرکت کند و یا مربع تحت اشغال مهره حریف را به طور مورب بگیرد .

اما در حرکت اول پیاده می تواند دو حرکت به جلو برود پیاده با رسیدن به ردیف هشتم به هر مهره ای به جز شاه می تواند ارتقاء یابد .

شاه می تواند مانند وزیر حرکت کند ، اما فقط یک خانه در هر حرکت شاه می تواند به دو صورت مختلف حرکت کند حرکت کردن به هر مربع مجاور که مورد حمله حریف نباشد و اینکه شاه از مربع اولیه اش دو مربع به طرف رخ جابه جا شود ، سپس به مربعی منتقل می شود که شاه همان موقع از آن عبور کرده است .

هر حرکت فقط با یک دست انجام میگیرد بازیکنی که نوبت حرکت اوست در صورتی که در ابتدا قصد خود را بیان کند ، می تواند یک یا چند مهره را مرتب کند اگر بازیکنی عمداً رخی را لمس کند و سپس شاه را لمس کند باید در ان جناح حرکت کند .

اگر هیچکدام از مهره ها را نتوان حرکت داد ، بازیکن می تواند هر حرکتی که قانع شد انجام دهد بازیکنی که با حرکت قانونی ، شاه حریف را کیش و مات کرده باشد ، بازی را برده است بازی بلافاصله به اتمام می رسد ، به شرطی که حرکتی موجب کیش و مات شده است قانونی باشد .

بازیکن که حریفش اعلام می کند تسلیم شده است بازی را برده است .

وقتی بازیکنی که نوبت اوست هیچ حرکت قانونی نداشته باشد و شاهش نیز در معرض کیش نباشد مساوی است و بازی پات شده است .

هر گاه پوزیسیونی پدیدار شود که هیچ یک از دو بازیکن نتواند با سلسله حرکتهای قانونی حریف را مات کنند ، بازی مساوی است و می گویند پوزیسیون مرده رسیده است .

اگر پوزیسیون یکسانی برای سومین بار در صفحه پدیدار شودف بازی می تواند مساوی شود .


دانلود با لینک مستقیم


شطرنج 10 ص

تحقیق آماده در مورد واکاوی تحلیل خواجه طوسی از چگونگی استکمال انسان:اشتداد وجودی یا حرکت در اعراض؟

اختصاصی از حامی فایل تحقیق آماده در مورد واکاوی تحلیل خواجه طوسی از چگونگی استکمال انسان:اشتداد وجودی یا حرکت در اعراض؟ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

واکاوی تحلیل خواجه طوسی از چگونگی استکمال انسان:اشتداد وجودی یا حرکت در اعراض؟

 عنوان : واکاوی تحلیل خواجه طوسی از چگونگی استکمال انسان:اشتداد وجودی یا حرکت در اعراض؟ 

 فرمت : word - doc - ورد 2003 ( قابل ویرایش و اجرا در کلیه آفیس ها ) 

 تعداد صفحات : 20 صفحه - صفحه آرایی شده آماده چاپ ، صحافی و ارائه 

 فونت های استفاده شده : b titr و  b trafic (دانلود فونت های مورد نیاز) 

 پشتیبانی  :   09393453403 - 24 ساعته پاسخگو شما عزیزان هستیم - محمدی 

فهرست :


چکیده 3
مقدمه 3
1. کیفیت استکمال قبل از تکون نفس ناطقه 5
2. چگونگی استکمال انسان در مسیر سلوک (بعد از تولد): بالذات یا بالعرض؟ 6
2-1. تعریف استکمال و نفی حرکت جوهری 6
2-2. ابعاد استکمال آدمی و کیفیت تحقق وجودی هریک 7
2-3. مراتب استکمال آدمی و اقصی مراتب آن 8
2-4. مراحل سلوک و برنامه عملی استکمال 8
جایگاه دیدگاه خواجه در سنت تفکر اسلامی 9
ملاصدرا 12
دیدگاه در باب کیفیت حرکت و استکمال نفس 12
3-1. طوسی و مسئله حرکت 14
2. طوسی و تفسیر تغیرات جواهر عالم 16
3. ناسازگاری تفسیر طوسی از استکمال نفس و مبانی متافیزیکی وی 17
پی نوشتها 18
مراجع 19

چکیده :

مسئله این جستار، واکاوی تحلیل خواجه از کیفیت حرکت و استکمال نفس (اشتداد وجودی یا حرکت در اعراض) است. دیدگاه خواجه طوسی را می­توان در دو مرحله بررسید: 1. قبل از تکون نفس: بیان خواجه برخلاف کون و فسادِ مشائی، ملتزم اثبات حرکت اشتدادی برای صورت نوعیه نفس است. 2. در طول حیات آدمی: اگرچه طوسی در مواضعی به زعم مشاء، حرکت جوهری نفس را ابطال می­کند، اما در تحلیل سیستمی از آرای وی به­ویژه در بررسی استکمال، تحقق وجودی آن در ابعاد، مراتب و مراحل آن، سرانجام وی، همگام با رأی نوافلاطونیان، اشراقیون و عرفا، ارمغان درخشش در اثبات نوعی اشتداد وجودی برای نفس است. درخشش طوسی به­سبب در دست نداشتن مبانی سازگار در مسئله حرکت و علم­النفس، جلوه­گر نوعی ناسازگاری در نظریه­پردازی اوست که این ناسازگاری با این حقیقت که وی در مراحل آغازین سیر اندیشه حرکت جوهری نفس است، توجیه می­یابد؛ سیری که توسط صدرا به نهایت می­رسد.

مقدمه :

اخلاق­پژوهی خواجه نصیرالدین طوسی در آثار وی با تأکید بر کمال نفس است و نظریه اخلاقی او براساس جهت­گیری و غایت اخلاق، در برخی آثار دوره واپسین زندگی او نظیر اوصاف ­الاشراف، کمال­محور می­باشد. طوسی اگرچه در برخی آثار (نظیر اخلاق ناصری) به سعادت نفس مشیر است، اما تأکید وی بر کمال به­عنوان مقدمه نیل به سعادت درخور توجه است (طوسی، 1387، ص122). در اخلاق کمال­محور با مسئله­ای روبه­رو هستیم که کمالات و فضایل نفس (در دو بعد علم و عمل) در واقع کمال اول­اند و کسب فضایل، به­معنای تحول ذات است، یا از کمالات ثانی بوده و عالم ­شدن و اخلاقی شدن به­معنای تحول در اعراض است، نه اشتداد وجودی؟
قول به اصالت ماهیت، اشتدادناپذیری ماهیات، قول به تشخص افراد به اعراض ایشان (یعنی انتساب تنوع افراد به اعراض و یکسان­انگاری نوع آدمیان)، تقسیم ماهیت به جوهر و عرض و انکار حرکت در جوهر و ... از مبانی­ای است که پذیرش آن می­تواند سبب حاکم شدن نگاه کمال­ ثانی به فضایل اخلاقی باشد و اساساً مسئله کمال اولی یا ثانی بودن، تحول در ذات یا تحول به اعراض طرح نگردد. درحالی­که با مبانی جدید وجودشناختی ملاصدرا، نظیر اصالت وجود، تشکیک وجود و قول به حرکت جوهری، مسئله علاوه بر آنکه زمینه طرح می­یابد، پاسخ متفاوتی نیز خواهد داشت و قول کمال اولی بودن فضایل و تحول در ذات به میان می­آید. اگرچه مبانی حرکت جوهری نفس توسط صدرا مطرح شد، اما نمی­توان تمامی حکمای قبل از وی را لزوماً قائل به کمال ثانی بودن فضایل و نگاه ایشان به اخلاقی شدن را تحول در اعراض دانست؛ بلکه بالاتر از آن، حکمای پیشین می­توانند یاری­گر صدرا در نیل به چنین دیدگاهی محسوب گردند.

پی نوشت ها :


[1]. نفوس نباتی، حیوانی و انسانی.
[2]. «ک» علاوه بر مفهوم تشبیه و تماثل، به­معنای حرف زائد و تأکیدکننده معنا، سببیت و علیت و استعلا نیز می­آید.
[3]. یرید ذکر القوى التی یختص الإنسان به و الکمالات المذکورة هاهنا - هی الکمالات الثانیة- و هی أفعال هذه القوی.
[4]. بوعلی در برخی مواضع نظیر کتاب المبدأ و المعاد (ابن­سینا، 1363، ص10) و النجاة (همو، 1364، ص687) قائل به اتحاد وجودی عاقل و معقول است. برخی معتقدند نفی اتحاد عاقل و معقول در اشارات به­حسب ماهیت، و اثبات آن در دیگر مواضع به­حسب وجود است (بهشتی، 1385، ص113).
[5]. این رساله به­ظاهر تعریب رساله فرفوریوس در باب اتحاد عاقل و معقول است که ابن­سینا آن را در دست داشته و در اشارات آن را حشف خوانده است (طوسی، 1375، ج3، ص295).
[6]. «فهی مبدء حرکة السّرّ الی العالم القدس»، «فان کانت النّفس مع ذلک متوجّهة الی جناب الحقّ بالفکر صار الانسان بکلّیّته مقبلاً علی الحقّ» و ... .
[7]. الاعسم به گواهی بحرانی و خوانساری می­نویسد: خواجه به نزد وی به دراست صوفیه مشغول بوده است (الاعسم، 1980، ص61).
[8]. نظیر انکار هیولی، اهمیت به علم حضوری و شهودی و تفسیر اشراقی از مسئله علم خدا و مخالفت با رأی شیخ و تفسیر اشراقی از قاعده الواحد، اعتبارات عقلیه، اصالت ماهیت و ... .
[9]. به­سبب مبانی مشترک ارسطو و بوعلی، به­ناچار فلوطین را پیش از ارسطو آورده­ایم.
[10]. ر.ک به: فیرحی و فدائی، «حرکت جوهری از عزیز­الدین نسفی تا صدرالدین شیرازی»، خردنامه صدرا، ش53، پاییز 1387.
[11]. و أنا أسأل الله الإصابة فی البیان و العصمة عن الخطأ و الطغیان و أشترط على نفسی أن لا أتعرض لذکر ما أعتمده فیما أجده مخالفا لما أعتقده فإن التقریر غیر الرد و التفسیر غیر النقد و الله المستعان و علیه التکلان.
[12]. ر.ک به: پلنگی، «مبانی نظریه حرکت جوهری ملاصدرا در فلسفه افلاطون»، خردنامه صدرا، ش20، تابستان 1379؛ پلنگی و اعوانی، «نظریه بهره­مندی در افلاطون و حرکت جوهری»، مدرس، ش9، زمستان1377.
[13]. ملاصدرا در مواضعی چند افلاطون را قائل به حرکت جوهری می­داند (صدرالدین شیرازی، 1383، ج5، ص219-217؛ همو، 1391، ص596)
[14]. به­سبب مبانی مشترک ارسطو و بوعلی، به­ناچار افلوطین پیش از ارسطو آمده است.
[15]. طبیعت، علت فاعلی حرکتی است که در آن واقع می­شود، بالذات و نه بالعرض.

منابع :


- آملی، سید حیدر، جامع ­الاسرار و منبع ­الانوار، تصحیح هنری کربن و عثمان یحیی، تهران: انتشارات علمی- فرهنگی، 1384.
- ابراهیمی دینانی، غلامحسین، سخن ابن­سینا و بیان بهمنیار، تهران: مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، 1392.
- ــــــــــــــ ، نصیرالدین طوسی، فیلسوف گفتگو، چ3، تهران: هرمس، 1389.
- ابن­سینا، حسین بن عبدالله، الشفاء (الطبیعیات)، تحقیق سعید زاید، قم: مکتبة آیةالله المرعشى، 1404ب.
- ـــــــــــــــــــــــــ ، المبدأ و المعاد، به اهتمام عبدالله نورانی، تهران: مؤسسه مطالعات اسلامی، 1363.
- ـــــــــــــــــــــــــ ، النجاة (الالهیات، الطبیعیات)، ویرایش محمدتقی دانش­پژوه، چ2، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، 1364.
- ـــــــــــــــــــــــــ ، الشفاء (الالهیات)، به تحقیق سعید زاید، قم: مکتبة آیةالله المرعشى، 1404الف.
- ـــــــــــــــــــــــــ ، رسائل ابن­سینا، قم: بیدار، 1400ق.
- ابن­عربی، محی­الدین، فصوص ­الحکم، چ2، تهران: الزهراء، 1370.
- ارسطاطالیس، اخلاق نیکوماخس، ترجمه سید ابوالقاسم پورحسینی، ج1و2، چ2، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، 1381.
- ارسطو، الطبیعه، ترجمه اسحق بن حنین، تحقیق عبدالرحمن بدوی، قاهره: بی­نا، 1384.
- ـــــ ، درباره نفس، ترجمه علیمراد داودی، چ5، تهران: حکمت، 1389.
- اصفهانی، ملااسماعیل، حاشیه بر الحکمة المتعالیه، ج8، بیروت: دار احیاء التراث العربی، بی­تا.
- الاعسم، عبدالامیر، الفیلسوف نصیرالدین الطوسی، مؤسس المنهج الفلسفی فی علم الکلام الاسلامی، چ2، بیروت: دار الاندلس، 1980م.
- افلاطون، مجموعه آثار افلاطون، ترجمه محمدحسین لطفی، تهران: خوارزمی، 1380.
- ـــــــ ، اثولوجیا، تحقیق عبدالرحمن بدوی، قم: بیدار، 1413ق.
- ـــــــ ، تاسوعات افلوطین، تعریب از دکتر فرید جبر و مراجعه و تصحیح از دکتر جیرار جهامى و سمیح دغی، بیروت: مکتبة لبنان ناشرون، 1997م.
- بدوی، عبدالرحمن، افلوطین عند العرب، کویت: وکالة المطبوعات، 1377ق.
- بهشتی، احمد، «همراه با استاد در نخستین جرقه­های حرکت جوهری»، مقالات و بررسی­ها، دفتر 74، زمستان 1382ب.
- ـــــــــــــ ، صنع و ابداع، شرح نمط 5 از کتاب «الاشارات و التنبیهات»، چ3، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، 1385.
- ـــــــــــــ ، غایات و مبادی، شرح نمط ششم از کتاب «الاشارات و التنبیهات»، قم: بوستان کتاب، 1382الف.
- جوادی آملی، عبدالله، تحریر تمهید القواعد، تهران: الزهرا، 1372.
- رازی، فخرالدین محمد، المباحث المشرقیه، تحقیق محمد المعتصم بالله البغدادی، ج1، چ2، بیروت: دار الکتب العربی، 1401ق.
- سهروردی، شیخ شهاب­الدین، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، تحقیق هنری کربن، سید حسین نصر و نجفقلی حبیبی، 4جلد، چ2، تهران: مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، 1375.
- صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم، الحکمه المتعالیه فی الاسفار الاربعه، ج8، تصحیح، تحقیق و مقدمه مقصود محمدی، تهران: بنیاد حکمت اسلامی صدرا، 1383.
- ــــــــــــــــــــــــــ ، مفاتیح الغیب (در ضمن شرح الاصول الکافی)، تهران: المکتبة المحمودی، چاپ سنگی، 1391ق.
- طوسی، نصیرالدین، اخلاق ناصری، به تصحیح و تنقیح مجتبی مینوی و علیرضا حیدری، چ6، تهران: خوارزمی، 1387.
- ـــــــــــــــــ ، اوصاف الاشراف، به تصحیح و تنقیح نجیب مایل هروی، مشهد: انتشارات امام، 1361.
- ـــــــــــــــــ ، بقاء روح پس از مرگ، شرح شیخ ابوعبدالله زنجانی، ترجمه زین­الدین کیانی­نژاد، چ3، تهران: شرکت سهامی انتشار، 1376.
- ـــــــــــــــــ ، تجرید الاعتقاد، به تحقیق محمدجواد حسینى جلالى‏، قم: دفتر تبلیغات اسلامى، 1407ق.
- ـــــــــــــــــ ، تلخیص المحصل معروف به نقد المحصل به انضمام رسائل و فوائد کلامی، چ2، بیروت: دار الاضواء، 1405ق.
- ـــــــــــــــــ ، شرح الاشارات و التنبیهات، قم: نشر البلاغه، 1375.
- کاپلستون، فردریک، تاریخ فلسفه، ترجمه سید جلال­الدین مجتبوی، ج1، چ4، تهران: سروش و انتشارات علمی و فرهنگی، 1380.
- مصطفوی، سید حسن، شرح اشارت و تنبیهات، نمط سوم؛ درباره نفس، تهران: انتشارات دانشگاه امام صادق(ع)، 1387.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج 11، چ3، تهران: صدرا، 1385.
- مؤمنی، ناصر، «تبیین سیر تدریجی نظریه­های حرکت نفس از آغاز تا دگرگونی جوهری آن»، مجله تاریخ فلسفه، سال دوم، شماره3، 1390.

منابع از کتب معتبر علمی می باشد.

لینک دانلود را پس از پرداخت دریافت می کنید .

پرداخت توسط کلیه کارت های عضو شتاب امکان پذیر است .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق آماده در مورد واکاوی تحلیل خواجه طوسی از چگونگی استکمال انسان:اشتداد وجودی یا حرکت در اعراض؟