حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پایان نامه رشته حقوق با موضوع شناسایی و اجرای احکام دادگاههای خارجی در ایران

اختصاصی از حامی فایل پایان نامه رشته حقوق با موضوع شناسایی و اجرای احکام دادگاههای خارجی در ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه رشته حقوق با موضوع شناسایی و اجرای احکام دادگاههای خارجی در ایران

در این پست می توانید متن کامل این پایان نامه را  با فرمت ورد word دانلود نمائید:

 

بشر درصدد تحقق بخشیدن به آرمان دهکده جهانی است و امروز توانسته است در بسیاری ازابعاد مانند ارتباطات، اقتصاد وتجارت به آرزوی خود دست یابد. ارتباطات الکترونیکی که فاصله انسان ها را حداکثر به ضخامت یک مانیتور کامپیوتر نزدیک کرده است، نقش مهمی در جهانی شدن ایفا می کند. تجارت با تولد سازمان تجارت جهانی (WTO) مرزهای گمرکی و تولید و عرضه را مضمحل کرده است. علم حقوق هم همگام با سایر علوم در جهت جهانی شدن گام برمی دارد و توانسته است در رشته های مختلف مانند حقوق مالکیت ادبی و هنری، حقوق بشر، حقوق دریایی ، حقوق اقتصادی و مالی، حقوق کیفری به یکنواخت شدن قوانین جامعه عمل بپوشاند و در جهت ایجاد یک نظام قضایی نوین بین المللی حرکت کند. در دهکده جهانی، حاکمیت ها مفاهیم کلاسیک خود را از دست داده اند و وظیفه هماهنگی و اجرای مقررات یکنواخت را مهمترین وظایف حکومتی خود می دانند. تبعیض نژادی و نژادپرستی بسیار کمرنگ شده است و با انسان ها به عنوان اتباع دهکده جهانی رفتار می شود .

   سهولت روابط تجاری بین المللی از یک طرف در گرو قوانین تجاری یکنواخت و از طرف دیگر حل و فصل اختلافات تجاری و حقوقی براساس قوانین متحدالشکل می باشد. نقش حقوقدانان در موقعیت های مختلف مانند قانونگزاری، قضاوت و وکالت و مشاور حقوقی، سرعت بخشیدن به پروسه یکنواخت شدن قوانین می باشد. یکی از ابعاد یکنواخت شدن قوانین، سعی در تنظیم قوانین یک شکل برای اجرای احکام خارجی است. بررسی نظام حقوقی کشورهای مختلف در این بعد و تلاش برای حل مشکلات اجرایی آن که شاید حاصل کنفرانس های جهانی باشد، قدم هایی است که به این سهم کمک می کند. رویه قضایی اجرای احکام دادگاه های خارجی در ایران برای جامعه حقوقدانان ایران و خارج ناشناخته است. هر دادگاه بنابر استنباط خود از قانون می تواند رویه متفاوت از دادگاه دیگر در پیش گیرد و از آن دفاع کند. رویه قضایی در این خصوص نادر است و هنوز جایگاه خود را در مقایسه با سایر امور پیدا نکرده است. این امر شاید به دلیل کمبود درخواست اجرای احکام خارجی در ایران باشد. بدون شک اگر رویه قضایی و قانون اجرای احکام دادگاه های خارجی در ایران تحلیل و شناسانده شود، موجب اطمینان و اعتماد نظام های قضایی کشورهای خارجی به نظام قضایی ایران می شود .

  نگارنده که ریاست شعبه سوم دادگاه عمومی تهران را به عهده دارد و دستور اجرای چندین رای دادگاه های بیگانه را صادر کرده، در این مقاله سعی دارد تا قوانین و مقررات مربوطه را به اتکای رویه قضایی تشریح کند .

  برای اینکه به جایگاه اجرای احکام خارجی در ایران پی ببریم، لازم می دانم به طور خلاصه سیستم قضایی ایران را توضیح دهم .

  نظام قضایی ایران براساس حقوق نوشته است. براین مبنا بالاترین واحد قضایی، دیوان عالی کشور است که در راس دادگاه های حقوقی، کیفری و انقلاب و انتظامی و نظامی قرار گرفته است. دیوانعالی کشور دارای 38 شعبه است که هر شعبه از دو قاضی تشکیل می شود. ریاست دادگاه با یکی از قضات است و آراء دیوان به امضای دو قاضی معتبر می باشد. دیوان کشور در عمل به شعبه های کیفری و حقوقی تقسیم گردیده و صلاحیت آن به شرح زیر است :

1 مرجع رسیدگی پژوهشی

  الف) آراء دادگاه کیفری استان در مورد جرایمی که مجازات آنها قصاص عضو، قصاص نفس، اعدام، جرایم مطبوعاتی، سیاسی و حبس دائم می باشد .

  ب) آراء دادگاه های عمومی حقوقی در زمینه اصل نکاح و مهر، نسب، وصیت، وقف، حجر و احکامی که خواسته آن بیش از 20 میلیون ریال باشد .

  ج) آراء دادگاه های انقلاب در مورد جرایم علیه امنیت، جاسوسی، قاچاق مواد مخدر، عملیات تروریستی و توهین به مقامات.

  2- رسیدگی فرجامی به آراء دادگاه های عمومی حقوقی که از آن در شعبه تجدیدنظر، تجدیدنظرخواهی نشده باشد.

  در مرتبه دوم دادگاه تجدیدنظر استان قرار گرفته است که در مرکز هر استان با دو قاضی تشکیل می شود و رای آن با امضای دو قاضی معتبر بوده و به شعب حقوقی و کیفری تقسیم می گردد. صلاحیت دادگاه تجدیدنظر استان به شرح زیر است:

  الف) مرجع رسیدگی پژوهشی به آراء دادگاه های حقوقی عمومی که در مورد دعاوی غیرمالی و دعاوی مالی که ارزش خواسته آن بیش از سه میلیون ریال باشد.

  ب) مرجع رسیدگی پژوهشی به آراء دادگاه های عمومی کیفری و انقلاب که در مورد جرایم ضبط اموال بیش از یک میلیون ریال، جرایمی که حداکثر مجازات قانونی آن بیش از سه ماه حبس یا شلاق یا جزای نقدی بیش از پانصد هزار ریال و انفصال از خدمت باشد.

  در مرتبه سوم دادگاه های بدوی هستند که به تعداد کافی در بخش، شهرستان و مرکز استان مستقر بوده و به دو گروه تقسیم می شوند:

  1- دادگاه کیفری استان متشکل از 5 قاضی که رای آنها با اکثریت قضات معتبر است و صلاحیت آن به شرح زیر است:

  رسیدگی بدوی به جرایمی که مجازات قانونی آنها قصاص عضو، قصاص نفس، اعدام، رجم، حبس ابد و جرایم مطبوعاتی و سیاسی و رسیدگی به اتهامات وزرا، نمایندگان مجلس، سفرا، استانداران، فرمانداران، قضات و مدیران کل اطلاعات و شورای نگهبان و اعضای مجمع تشخیص مصلحت نظام.

 

(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه رشته حقوق با موضوع شناسایی و اجرای احکام دادگاههای خارجی در ایران

دانلود مقاله آموزش زبان خارجی و عوامل افت تحصیلی

اختصاصی از حامی فایل دانلود مقاله آموزش زبان خارجی و عوامل افت تحصیلی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  38  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 عواملی که در افت تحصیلی دانش آموزان در درس زبان انگلیسی دخیل هستند را می توان به دو دسته اصلی تقسیم کرد. 1- بازدارنده های درونی و 2- بازدارنده های بیرونی موثر در عدم یادگیری و زبان آموزی یا افت تحصیلی. مسلما این تقسیم بندی فقط برای سهولت در توضیح و تبیین دلایل موثر درامر یادگیری و یا عدم یادگیری زبان انگلیسی مطرح است شاید این علت ها چنان به هم پیچیده باشند که به سادگی نتوان به تقسیم بندی مشخصی دست یافت. چرا که ریشه در پیچیدگی رفتار و حالات روحی و روانی نوع انسان دارد.
قبل از پرداختن به علل عدم یادگیری و افت تحصیلی در زبان انگلیسی، تعریفی از افت تحصیلی بدست می دهیم، «نورشاهی» افت تتحصیلی را اینگونه تعریف می کند: «...اصطلاح افت تحصیلی (Wastage) را ضایعات مربوطه به دانش آموز یا دانشجو در نظام آموزشی از نظر طولانی تر شدن زمان تحصیلی یا ترک تحصیل تا پایان دوره پیش بینی شده دانسته اند... می توان گفت افت تحصیلی یا اتلاف به صورت های زیر در آموزش و پرورش آشکار می شود: الف) افت تحصیلی بر اثر قصور نظام اجتماعی در فراهم آوردن آموزش و پرورش همگانی، ب) افت تحصیلی بر اثر قصور نظام آموزشی در آوردن کودکان، نوجوانان و جوانان به داخل نظام آموزش و پرورش، نگهداری افراد در داخل نظام آموزشی، برقراری هدف ها و برنامه های متناسب آموزش و پرورش و دستیابی کارآمد به هدف ها و برنامه های نظام»
در بین عوامل گوناگون موثر در یادگیری شاید هیچ یک به اندازه «انگیزه» یا علاقه از جایگاه ویژه ای برخوردار نباشد. وجود انگیزه در موفقیت هر کار ی از جمله در یادگیری زبان خارجی یا زبان آموزی مهمترین عامل است منظور از انگیزه یا انگیش به گفته گرجیان... «داشتن یک نیاز جسمانی یا نیاز روانی و اجتماعی است که شخصی را برای نیل به هدف به حرکت وامیدارد تا در پرتو آن به ارضاء نیاز خود پرداخته و در اثر دستیابی به هدف در خویش احساس رضایت نماید» وی در ادامه می افزاید «میزان و نوع انگیزش در کیفیت و کمیت فرایند یادگیری نقش تعیین کننده ای دارد و معلم زبان در دادن انگیزش به زبان آموز در یادگیری زبان انگلیسی نقش عمده ای ایفا می کند»
در این میان نقش معلم در ایجاد انگیزش و دادن آگاهی به زبان آموزان بسیار مهم است متاسفانه آن چیزی که معلمان در عمل با آن روبرو و حتی زبان آموزان سطح آموزش عالی گرفتار آن هستند ناآگاهی ازهدف و علت و «چرایی» یادگیری زبان خارجی است تا چه رسد به «چگونگی» آن! این وظیفه معلمان از ابتدایی گرفته تا دبیرستان است است که دانش آموزان را با هدف و کاربردهای آینده هریک از موارد درسی کاملا آگاه نمایند تا موجب دلگرمی و تحریک دانش آموزان برای فراگیری درسهای موردنظر از جمله زبان انگلیسی شود.
عکس این موضوع نیز لطمات جبران ناپذیری را بر پیکره آموزش و پرورش وارد می آورد ممکن است معلم هدف یادگیری درس مورد نظر را روشن نموده باشد ولی دانش آموزان به علتی بی انگیزه باشند که بدان نیز اشاره خواهد شد.
بی شک عامل دیگری که اگر نگوییم بیشتر بلکه به انازه همان عامل پیشین در پیشرفت یا افت تحصیلی موثر است «نبود یا پایین بودن انگیزه» در میان معلمان است. اگر بپذیریم معلم شاداب و با انگیزه در کار آموزشی خویش موفقتر از معلمی مضطرب، ناراحت، آشفته و بی انگیزه یا کم انگیزه خواهد بود، در این صورت هم باید بپذیریم که حتما عواملی چند در اضطراب و یا نگرانی معلم نقش دارند که باید برای شاداب و با انگیزه نگهداشتن این قشر عوامل منفی را باید از بین برد. شخصیت و رفتار معلم سازنده شخصیت و رفتار شاگرد است. این موضوع به ویژه در دوران نوجوانی و جوانی چشمگیرتر است. بنابراین معلمی که می خواهد برشاگردان اثر مثبت بگدارد خود باید از شخصیتب متعادل و سالم برخوردار و از لحاظ مادی هم تامین باشد.
نداشتن «هدف» هم باعث پایین آمدن و کاهش انگیزه برای انجام بهتر کارها می شود هدف شاید بیشتر از دیگر امور در آموزش و پرورش و یادگیری موثر باشد چون در آموزش و یادگیری با روان، طرز نگرش و روحیه زبان آموز سرکار داریم.
امروزه تمامی متخصصین آموزش زبان هم در این موضوع اتفاق نظر دارند که هدف و انگیزه اهمیت خاصی در برنامه آموزش و یادگیری و یا عدم یادگیری دارد. انگیزه و هدف باعث می شود که زبان آموز توجه خاصی به مطلب یا مطالبی که به وی آموزش داده می شود بنماید در نتیجه مطالب را بهتر فرا خواهد گرفت.
استفاده از برنامه و روش تدریس غلط هم نتایج نامطلوبی به بار خواهد آورد. بطور مثال ممکن است گاهی پدر و مادر زبان آموز و حتی جامعه توقع و انتظار نادرستی از زبان آموز خویش و همچنین از معلن و نهاد آموزشی داشته باشند در حالی که هدف نهایی زبان اموزی به ویژه در سطح راهنمایی و متوسطه چیزی غیر از آن است که اکثر ما انتظار از آن داریم طبق گفته ب.و.بلباف «...درباره پایان دوره یادگیری زبان خارجی هدف تسلط مطلق نیست بلکه لحظه ای است که پس از آن شخص بتواند کمابیش روان و بدون دستبازی به ترجمه، اندیشه های دیگران را بفهمد، اندیشه خود را بیان کند و به زبان خارجی بیندیشد. ناگفته پیداست که این مستلزم جذب ویژگی های بنیادی واژگانی و و دستوری آن زبان است چنانچه در دوره یادگیری این ویژگی ها با روندهی فکری شخص کم کم پیوند مستقیم یابند» اگر ما توقع داشته باشیم زبان آموزان در پایان دوره متوسطه بتوانند با روانی و فصاحت تمام به زبان انگلیسی صحبت کنند و بتوانند بدون غلط هر چیزی را که می خواهند بنوسند در این صوت این بدان می ماند که ما در پایان دوره متوسطه از دانش آموزان رشته ریاضی و فیزیک انتظار داشته باشیم کلیه مسایل و ریزه کاریهای آنرا بدون هیچ گونه مشکلی بلد باشند!
اگر با دیدی واقع بینانه به این مورد بنگریم در این حالت انتظار ما متعادل خواهد شد و به اندازه هدف از پیش تعیین شده برای ماده درسی زبان انگلیسی توقع خواهیم داشت.
عدم وضوح هدف یا هدفهای خاص از آموزش و یادگیری زبان خارجی نیز برای زبان آموزان ابهامات و پرسشهای گو.ناگون حتی در سطح آموزش عالی به وجود می آورد که پاسخ آن را سالها پیش باید آموخته باشند. چون هدف از پیش برای زبان آموزان و علت یادگیری نیز به تبع آن مشخص نشده است در نتیجه، پایین بودن انگیزه باعث افت یادگیری در ماده درسی زبان انگلیسی می شود.
نگرش منفی زبان آموز به درس
نگرش منفی نتیجه منفی به بار خواهد آورد با عینک بدبینی دنیا را بد خواهیم پنداشت و برعکس. بع عبارتی دیگر چنانچه ما نسبت به موضوعی شناخت و آگاهی کافی نداشته باشیم در رسیدن به هدف نهایی هم قادر به شناختا روشهای برتر نخواهیم بود. بنابراین عدم شناخت راهکارهای رسیدن به هدف ما را با مشکل و دشواری مواجه می کند در برخورد با این مشکلات گاهی ممکن است با شکست روبرو شویم شکست هم موجب تضعیف روحیه شده و در نتیجه نگرش منفی و بیزاری می گردد.
در یادگیری و آموزش درس، نگرش منفی به صورتهای گوناگون همچون گریز از مدرسه بهانه های بی پایه و اساس غیبت بیش از حد مجاز در درس خود را ظاهر می سازد همه این م ارد موجب دلسردی و یاس از موفقیت در یک ماده درسی مثل زبان انگلیسی می گردد.
پس چه باید کرد؟ پاسخ با این پرسش دشورا است اما می توان با روشن ساختن و تبیین هدف و راه هایی که موفقیت در یک ماده درسی را برای دانش آموزان به ارمغان می آورد در دانش آموزان ایجاد انگیزه کرد اگر این ذهنیت منفی که «زبان درس مشکلی است و هر چقدر هم تلاش کنم، موفق نخواهم شد» را با دلایل روشن و قانع کننده از ذهن زبان آموز پاک کنیم و به جای آن دیدی نو و مثبت در وی ایجاد کنیم در این صورت گامی مهم در راه موفقیت زبان آموز برداشته ایم.
باید آموزش زبان انگلیسی دوره راهنمایی به معلمانی که رشته تخصصی شان زبان انگلیسی بوده و از فنون تدریس مطلع هستند سپرد. البته برای اینکه این معلمان از قافله پیشرفت و یافته های جدید علمی در زمینه تخصص شان عقب نمانند باید هر از چندگاهی برای آنها دوره های آموزش ضمن خدمت با تدریس و راهنمایی استادان مسلط برگزار گردد.
دیگر پیامد تاسف باراین وضعیت، امتحانات صوری و ساده از دانش آموزان است یا اینکه به هر طریقی به غیر حق به دانش آموزان نمره داده می شود تا بتوانند پایه مورد نظر را با موفقیت (البته به ظاهر) پشت سر گذارند. این امر باعث می گردد زبان آموزان درس ها را به خوبی فرا نگیرند بلکه فقط به نمره فکر کنند.
فرض کنید زبان آموزی در درس زبان انگلیسی نمره 5/8 را کسب کرده باشد. مسلماً قبل از اینکه در لیست نهایی نمره وارد گردد آن زبان اموز و یا اولیای وی به طرق گوناگون از روش سفارش و یا التماس مستقیم خود زبان آموز، به بهانه اینکه فقط همین درس را پاس نکرده یا بقیه درسهایش را نمره خوب آورده است از معلم می خواهند نمره قبولی در درس زبان انگلیسی را به دانش آموز فوق الذکر بدهند.
باید به عوامل فوق این واقعیت را بیفزاییم که در حدود 6/13 درصد از کل دانش اموزان و در نتیجه زبان آموزان دیر آموزند. این موضوع را پیروی نیا، اینگونه بیان می کند. کودکان مرزی 6/13 درصد از جامعه دانش آموزان را تشکیل می دهند و هوش بهره آنها در مقیاس و کسلر بین 70 تا 85 نمره قرار میگیرد... علت چیست؟ این مشکلات از کجا ناشی می شود؟ چه باید کرد؟ اکثر این مشکلات هنگامی بروز می کند که دانش آموز مهارت های پیش نیاز را در سالهای پیش از دبستان کسب نکرده فاقد انگیزه پیشرفت است به خود اعتماد ندارد و دچار ناتوانی های یادگیری شده است. در برخی از مناطق ایران مساله دوزبانگی و مساله مهاجرت نیز مزید بر علت می شود و بر مسایل دانش آموزان دیرآموز می افزاید.»
مالک اژدر خانمحمدی
مدرس زبان انگلیسی
منابع
1- نورشاهی، نسرین، «افت تحصیلی در آموزش عالی»، روزنامه قدس، 15 بهمن 1376، ص 9.
2- گرجیان، بهمن، «نقش انگیزش در فرآیند آموزش و یادگیری زبان انگلیسی»، رشد آموزش زبان، سال سیزدهم، بهار 1377، شماره 49، ص 12.
3- ژیرار، دنی، دشواری آموزش زبان بیگانه، گیتی دیهیم (مترجم)، مرکز نشر دانشگاهی، 1365، ص 3.
4- گالیون، روبر، ژیوار، دنی، زیان شناسی کاربسته و علم زبان آموزی، دکتر الله وردی، آذری نجف آبادی، 1363، ص 67-66.
5- یارمحمدی، دکتر لطف الله، شانزده مقاله در زبانشناسی کاربردی و ترجمه، انتشارات نوید شیراز، 1372، ص 20.
6- منبع شماره 3، همانجا.
7- فلاد، جیمز وسالوس، پیشراچ، زبان و مهارت های زبانی، علی آخشینی (مترجم)، معاونت فرهنگی آستان قدس رضوی، 1369، ص 270.
8- احمدیه، ملک سیما، روانشناسی پرورش استعدادها، ص 2-131.
9- پیراع دکترش داوید «چرا آموزش زبان انگلیسی در ایران ناموفق است؟» فصلنامه پیام کتابخانه، شماره 10-9، ص 135.
ذهنیت منفی طوری است که ممکن است حتی از همان آغاز و معرفی درس در سطح پایین ایجاد شود و اطرافیان زبان آموز یا خانواده که ممکن است به نحوی از درس زبان خاطره بد یا ناخوشایندی داشته باشند این ذهنیت منفی را تشدید کنند.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   38 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله آموزش زبان خارجی و عوامل افت تحصیلی

دانلود مقاله ویژگیهای جمعیتی، اقتصادی و اجتماعی مهاجران خارجی با تأکید بر «مهاجران افغانی در ایران»

اختصاصی از حامی فایل دانلود مقاله ویژگیهای جمعیتی، اقتصادی و اجتماعی مهاجران خارجی با تأکید بر «مهاجران افغانی در ایران» دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  29  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 

 

ویژگیهای جمعیتی، اقتصادی و اجتماعی مهاجران خارجی
با تأکید بر «مهاجران افغانی در ایران»

چکیده
سالیان درازی است که مهاجران خارجی، بویژه مهاجران افغانی، در جای جای کشورمان سکونت دارند. هیچ استانی نیست که ساکنان آن با این مهاجران برخورد نداشته باشند و میان آنها مراوداتی صورت نگیرد، این روابط در بعضی جنبه ها آن چنان عمیق بوده که حتی در صورت بازگشت مهاجران به کشورشان، باز هم تا سالیان دراز اثراتی که از خود بجای گذاشته اند از بین نخواهد رفت. از جمله ارتباطات عمیق ایجاد شده، می توان به ازدواج تعدادی از ایرانیان ( بویژه زنان ایرانی) با مهاجران اشاره نمود. بنابراین مسئله مهاجران خارجی مانند مسائل مهم دیگری که کشورمان با آن مواجه است از اهمیت خاصی برخوردار است که بایستی به این موضوع ومسائل آنان نیز، موشکافانه و دقیق پرداخته شود.
هدف اصلی این نوشتار بررسی « ویژگیهای جمعیتی، اقتصادی و اجتماعی مهاجران خارجی با تاکید بر مهاجران افغانی در ایران » می باشد تا بدین وسیله نسبت به این خیل عظیم از مهاجران خارجی شناخت پیدا نموده و تا حد امکان بتوان، به جنبه های مختلف تاثیر حضور آنان دست یافت.
این مقاله با استفاده از اطلاعات اداره کل امور اتباع و مهاجران خارجی وزارت کشور که در طرح شناسایی سال 1380 جمع آوری نموده، تهیه شده است.

 

واژگان کلیدی
مهاجران افغانی، بعد خانوار مهاجران خارجی، نوع مذهب مهاجران خارجی، نوع قومیت مهاجران خارجی

مقدمه
افغانستان، کشوری که سالها عرصه رقابت قدرتهای مختلف بوده است به دنبال دخالتهای جهانی و تحت تأثیر اوضاع داخلی این کشور، پدیده مهاجرت مردم به خارج از کشور بصورت بسیار حادّی رخ داد.
از سال1352به بعد به دنبال کودتای سردار محمد داوود علیه ظاهرشاه و متعاقب آن کودتای نورمحمدترکی رهبر حزب خلق علیه داوود در سال1357، ایران یکی از کشورهای پذیرای مهاجران افغانی گردید. این مهاجران، بسرعت وارد ایران شده ودر مناطق مختلف روستایی وشهری سکونت گزیده وبا جمعیت ایرانی در این مناطق مراودات گوناگون اقتصادی برقرار نمودند.
در ابتدا تصور می شد که دوران اقامت آنان در ایران کوتاه باشد، لیکن به جهت استمرار نابسامانیهای سیاسی و رکود و توقف رشد اقتصادی در آن کشور، مهاجران در ایران ماندگار شدند وطولانی شدن مدت اقامت آنان موجب گستردگی مراودات بین مهاجران وجمعیت ایرانی گردید.
تعداد مهاجرین افغانی در بعضی سالها به بیش از 8/2 میلیون نفر رسید (نظری تاج آبادی، 1369، ص164). علیرغم این وضع، سرشماریهای کشور نه تنها بخش اندکی از آنان را مورد سرشماری قرار داد، بلکه حتی برای این افراد نیز ویژگیهای جمعیتی، اقتصادی واجتماعی را منتشر ننمود. از اینرو شناخت خصوصیات جمعیتی و ویژگیهای اقتصادی و اجتماعی آنان و به همان ترتیب تعلّقات قومی، مذهبی و سیاسی آنها از اهمیت ویژه ای برخوردار شده است.
این مقاله می خواهد با توجه به اطّلاعات جمع آوری شده، درسال 1380، تا آنجا که مقدور است ویژگیهای فوق را مورد بحث وبررسی قرار دهد و اطّلاعات نسبتاً جامعی درباره آنها بدست آورد.

ضرورت واهمیت موضوع
سالیان درازی است که مهاجران افغانی در ایران اقامت دارند و درطول این سالیان با جمعیت بومی مراودات زیادی داشته اند و بر ابعاد مختلف جمعیتی، اقتصادی و اجتماعی مناطق مختلـف کشورمان بی تأثیر نبوده اند. علیرغم این حجم عظیم از مهاجرین و پیامدهایی که بدنبال داشته اند، متأسفانه آن طور که شایسته است تحقیقات و بررسیهایی در جهت شناخت آنها از جانب دست اندرکاران وبویژه جمعیت شناسان صورت نگرفته است.
در این میان دست اندرکاران و مسئولان امر، به مسئله مهاجرت افغانیها به عنوان یک موضوع گذرا نگریسته اند، حال آنکه بایستی تحقیقات وسیعی برای روشن شدن سئوالات وابهاماتی از قبیل چگونگی روابط اقتصادی، اجتماعی وحتّی روابط فامیلی با جمعیت بومی صورت گیرد، زیرا به چند دلیل پدیده مهاجرت افغانیها موضوعی شایان بررسی و تحقیق است نه یک مسأله جنبی وگذرا:
اولاً: کشور ایران بر حسب وظیفه اسلامی نسبت به پذیرش مهاجرین با خوشروئی اقدام نموده وبنا به مقتضیات زمانی، این همکاری را ادامه خواهد داد. پس مقطع زمانی معین برای خاتمه موضوع مهاجرت قابل پیش بینی نیست.
ثانیا : دارا بـودن بیـش از900 کیلومتـر مـرز مشتـرک بــا کشـور افغانستان (علی آبادی، 1375ص3) ایجاب می کند نسبت به هر اتفاقی که در مرزهای مشترک دو کشور واقع می شود بی تفاوت نباشیم.
ثالثا: تنظیم روابط صحیح ومنطقی و وجهه نظر واقع بینانه بین مهاجرین و بومیان اقتضا می کند با انجام تحقیق علمی، مرز واقعیات و تصورات روشن شود و قضاوتهای صحیح جایگزین پیشداوریها گردد.
بنابراین با بررسی این موضوع می توان نسبت به این جمعیت مهاجر شناخت پیدا کرد و برنامه ریزیهای دقیق و موشکافانه ای را تدوین و ارائه نمود.


هدف تحقیق
با توجه به ضرورتهایی که در قسمت قبل ذکر آن رفت، تحقیق حاضر بر آن است که به سهم خود و بسته به توان محقق و مقدورات علمی و اجرایی، به گوشه ای از مسائل و ابهامات موجود در زمینه ویژگیهای متفاوت جمعیتی، اقتصادی و اجتماعی و چگونگی روابط اقتصادی، اجتماعی مهاجران خارجی با جمعیت بومی پاسخ مبتنی بر واقعیت بدهد و از این راه، زمینه مناسب تری را برای برنامه ریزی مناسب وکارشناسانه ایجاد نماید.

نگاهی گذرا به اوضاع جغرافیایی، اجتماعی، اقتصادی و تاریخی افغانستان
در این قسمت، ابتدا به بررسی اوضاع جغرافیایی، اجتماعی و اقتصادی افغانستان و سپس در قسمت دوم به بررسی روند تحولات تاریخی افغانستان پرداخته می شود.

الف ) جغرافیای طبیعی، اجتماعی و اقتصادی کشور افغانستان:
1. جغرافیای طبیعی افغانستان
افغانستان سرزمین کوهستانی و محصور در خشکی است. این سرزمین درنیمکره شمالی و نیمکره شرقی در محدوده آسیای میانه واقع است. جمعیت آن در سال 1995برابر با نوزده میلیون و ششصد و شصت و سه هزار نفر(ده میلیون و نود و یک هزار نفر مرد و نه میلیون و پانصد و هفتاد و دو هزار نفر زن )بوده استU.N.;v.1;p.72)). مساحت آن 000/649 کیلومتر مربع و طول مرزهایش حدود 5800 کیلومتر مربع است. از سمت شمال با جمهوریهای تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان هم مرز است. طول مرز شمالی با این جمهوریها، حدود 2384 کیلومتر است. از سمت شرق و جنوب با پاکستان از سمت شمال شرقی از طریق تنگه واخان با چین (ایالت سین کیانگ) هم مرز است. مساحت این مرز در منابع، متفاوت ذکر شده است و آن را بین 73 تا 93 کیلومتر نقل کرده اند. از طرف مغرب با جمهوری اسلامی ایران مرتبط است. این مرز قریب به 900 کیلومتر است.
افغانستان با آبهای آزاد فاصله زیـادی دارد. نزدیکترین نقطه آن با آبهای آزاد، از طریق پاکستان است که500 کیلومتر فاصله دارد (علی آبادی،1375،ص4و3

 

2. ساختار اجتماعی و قبیله ای افغانستان
گروهی از محققان، افغانستان را موزه ای از نژادها و ملل گوناگون می دانند. در این موزه بزرگ ساکنان اولیه در کنار تازه واردان سکونت دارند، سکنه فعلی در این کشور، بازماندگان دو نژاد عمده هستند که به قرار زیرند:
1- نژاد سفید شامل: پشتوها، تاجیکها، هزاره ها، نورستانیها و.....
2- نژاد زرد شامل: ازبکها، ترکمنها، قرقیزها، مغولها و....
از جمله اقوام مهم افغانستان؛ پشتون، تاجیک، هزاره، ازبک، ترکمن، بلوچ، قرقیز، قزلباش، فارس، هراتی، براهویی و قزاق هستند (همان، ص13).
در جدول (1) اقوام مهم افغانستان، نوع زبان و مذهب آنها آمده است.


جدول 1ـ قومیت ها و نوع زبان و مذهب کشور افغانستان
مذهب زبان قومیت
شیعه و سنی فارسی دری تاجیک
سنی پشتو پشتوها
سنی بلوچی بلوچ
شیعه فارسی هزاره
سنی فارسی و دری ایماق
سنی ترکی ـ فارسی ازبک
سنی و شیعه ترکی ترکمن
منبع: ظریف فیروز عسگری،1367،ص625 656
اوضاع اقتصادی افغانستان
افغانستان از جهت منابع غذایی کشوری خودکفاست. این کشور اگرچه فقیر است اماجزء کشورهای گرسنه جهان نیست. دراین کشور، از هر ده نفرشاغل، هشت نفر به کشاورزی اشتغال دارند. بخش اعظم جمعیت این کشور در بخش کشاورزی و یا فعالیتهایی که با کشاورزی مربوط است به کار مشغول هستند.
گندم با تولید سالانه سه میلیون تن (در 26 درصد زمینهای قابل کشت) زراعت اصلی کشاورزان افغانی است. محصولاتی که در این کشور جنبه صادراتی دارند عبارتند از: انگور(کشمش) و پنبه. در افغانستان آنگونه که در اغلب کشورهای جهان سوم دیده می شود، سیستم تک محصولی که نوسان آن به جریانات بین المللی و سفارشات خارجی بستگی داشته باشد، وجود ندارد. بخش عظیمی از تولیدات کشاورزی در داخل کشور به مصرف می رسد (همان، ص95).
علاوه بر آن اطراف منطقه جلال آباد به لحاظ کشت خشخاش، شناخته شده است. هیرمند که منطقه اصلی دیگر کشت خشخاش است، تامین کننده یک چهارم خشخاش جهان است (مارسدن، 1379، ص10).
دامداری در زندگی ایلات و عشایر افغانی نقش مهمی ایفاء می کند. افغانستان از حیث دامپروری خاصـه گوسفندداری در جهان مقام مهمی را داراست و به جهت داشتن گوسفند نژاد قره گل که از پوست آنها، پوست معروف به آسترخان بدست می آید شهرت دارد (علی آبادی، 1375، ص96).
ب) تحولات تاریخی افغانستان
در باب چگونگی وحدت یا جدایی ایران از افغانستان در گذشته، همچنین به تاریخچه تشکیل دولتهای مستقل در افغانستان و تحولات صورت گرفته در این کشور اقوال و نوشته های زیادی وجود دارد. ذیلاً بطورمختصر به ذکر تحولات صورت گرفته در تاریخ افغانستان پرداخته می شود.
تحولات افغانستان در قرن بیستم
تاریخ جدید افغانستان پس از فراز و نشیبهای فراوان در طول تاریخ در قرن بیستم با به قدرت رسیدن امیر حبیب الله در سال 1901 آغاز می شود. اولین انتخابات در سپتامبر سال 1962 برگزار شد و از این زمان تا ژانویه 1973 داوود خان قدرت را به دست گرفت و سرانجام با کودتای 28 آوریل 1978 توسط ارتش، داود به همراه تمام اعضاء خانواده اش قتل عام شد (همان. گزیده صفحات 168-123). در شب 27 دسامبر 1979 شوروی حمله گسترده خود را به افغانستان آغاز کرد(بریگو، روا، 1367). مشخصه اصلی افغانستان پس از حمله شوروی، وجود نابسامانی در کشور بود. از سال 1372 و بخصوص سال 1373 مواضع گروههای موجود تغییر یافت و دسته بندیهای جدیدی شکل گرفت و جنگ و درگیری در ابعاد وسیع تر ادامه یافت (علی آبادی، 1375، گزیده صفحات189-168).
سرانجام در سال 1381 با روی کار آمدن دولت انتقالی حامد کرزای امنیت نسبی به این کشور باز گشته است.

علل گرایش مهاجرین افغانی به پاکستان و ایران
در خصوص اینکه چرا مهاجرین افغانی به ایران و نیز پاکستان مهاجرت کردند و به جاهای دیگر کمتر رفتند دلایل بسیاری را می توان برشمرد که مهمترین آنها عبارتند از:
1ـ مرزهای طولانی این دو کشور با افغانستان.
2ـ اشتراکات مذهبی و دینی بین مردم این دو کشور با مردم افغانستان.
3ـ مخالفت هر دوی این کشورها با استقرار نظام کمونیستی در افغانستان و پشتیبانی از مجاهدین افغانی و نهضت مقاومت.
4ـ نزدیکی فرهنگی و زبانی بین گروههای مهاجر با این دو کشور که روابط فرهنگی را تسهیل می نماید.
5ـ نزدیکی این کشورها به موطن مهاجرین و امکان بازگشت سریع به وطن در صورت مساعد شدن شرایط.
آن دسته از مهاجران که به ایران آمده اند غالباً یک مشخصه مهم دارند و آن، فارسی زبان بودن آنهاست. تقریباً اکثر کسانی که به ایران مهاجرت کرده اند از مناطق فارسی زبان هستند و بندرت از مناطق پشتون که زبان فارسی نمی دانند به ایران آمده اند. در بین مهاجرین افغانی که به ایران آمده اند، بیشتر آنها در نوار مرزی ایران با افغانستان و در استانهای خراسان و سیستان و بلوچستان ساکن گردیده اند.
گروه های مذهبی با گرایش تسنن در استان سیستان و بلوچستان و جنوب خراسان و استانهای جنوبی ایران مانند بوشهر و هرمزگان پراکنده شده اند و شیعیان در مناطق شمالی خراسان، تهران، قم و دیگر مناطق پراکنده اند.
در پایان این قسمت باید یا د آور شد آنچه در مورد مهاجرین افغانی قابل بیان است، این است که علت مهاجرت آنها به کشورهای دیگر نه جاذبه مقصد بلکه دافعه موطن بوده است، در مورد علل بازگشت آنها نیز شرایط موطن اصلی آنها بیشتر از هر عامل دیگر تأثیرگذار می باشد. همانطور که در طول سالهای 72-1370 با آرام شدن اوضاع، چندین میلیون نفر به کشور خود بازگشتند، اما با گسترش درگیریها و ناامنی دوباره در افغانستان سیر بازگشت مهاجرین متوقف شد (جمشیدیها، 1379، ص65-64).

یافته های تحقیق
قبل از وارد شدن به این قسمت، لازم است به نکته مهمی اشاره شود. اداره کل اتباع و امور مهاجران خارجی، داده ها را بطور کلی برای مهاجران خارجی استخراج نموده و مهاجران افغانی و سایر مهاجران خارجی را تفکیک ننموده است. به ناچار شاخصهای پردازش شده، اشــــاره بــــه مهاجــران خارجــی دارد و نه مهاجران افغانی، ولی به هر حال تأکید این مقاله بر«مهاجران افغانی» می باشد که بیشترین مهاجر خارجی را در ایران تشکیل می دهند. طبق اعـــــلام اداره کل اتباع و مهاجران خارجی حدود دو میلیون و سیصد هزار مهاجر پرسشگری شده افغانی (از دو میلیون و پانصد و شصت هزار نفر که کل مهاجران خارجی در ایران را تشکیل می دهند) یعنی بیش از 90 درصد از مهاجران خارجی را در ایران، مهاجران افغانی تشکیل می دهند.(روزنامه اطلاعات، 29/3/1381).
در این قسمت به توصیف جداول پردازش شده از مهاجران پرداخته می شود که شامل ویژگی های جمعیتی، اقتصادی و اجتماعی می باشد.

الف ـ ویژگیهای جمعیتی اقتصادی و اجتماعی مهاجران خارجی.
ویژگیهای جمعیتی
ـ توزیع جمعیت مهاجران خارجی
کشورهای ایران و پاکستان به دلیل پناه دادن به مهاجران افغانی از کشورهای عمده مهاجرپذیر محسوب می شوند. گر چه تعداد پناهندگان در این دو کشور دائما در نوسان بوده و شمار آنان بر حسب شرایط داخلی ودرگیریهای نظامی در افغانستان همواره تغییر می کرده است، نمی توان آمار واطلاعات دقیقی از آنان به دست داد. با این همه شمار آنان در اسناد بین المللی به شرح ذیل بوده است: (زنجانی، 1380، ص48).


جدول 2ـ آمار مهاجرین افغانی در ایران و پاکستان طی سال های مختلف (ارقام به هزار نفر)
1993 1991 1990 1985 1980
7/2900 3000 2350 1800 - ایران
1627 3/3185 3272 2500 400 پاکستان

به رغم این آمـار و ارقـام، تعـداد مهاجران خارجی در ایـران تا سال 1355 اندک بود و در هیچیک از سرشماریهای 1335، 1345 و 1355 به بیش از 5/0 درصد جمعیت نرسید ( همان، ص5).

جدول 3- تعداد خارجیان در ایران از ورای داده های سرشماری
نسبت به کل(جمعیت) متولدین خارج از کشور سال
24/0 44769 1335
22/0 57115 1345
53/0 178911 1355
72/1 852507 1365
62/1 906988 1370
67/1 1004776٭ 1375

٭خارجیانی که تابعیت آنها مشخص است
بر اساس جدول (4)، در سال1380 از تعداد کل مهاجران خارجی در ایران 2567709 نفر شمارش شده است که حدود دو میلیون و سیصد هزار نفر (حدود 90 درصد) آن را مهاجران افغانی تشکیل می دهند، 1568570 نفر (61 درصد) از مهاجران خارجی را مردان و 996495 نفر (39 درصد) آنان را زنان تشکیل داده اند. بیشترین تعداد مهاجرین خارجی در استان تهران قرار داشته، که با 811695 نفر(61/31 درصد) حدود یک سوم مهاجرین خارجی را تشکیل می داده است، که پس از استان تهران، استانهای سیستان و بلوچستان، خراسان و اصفهان به ترتیب با 376652(67/14درصد)، 252704(84/9 درصد) و247040 نفر( 62/9 درصد) در مراتب بعدی قرار داشته اند، در حالیکه استان اردبیل با 199 نفر (01/0 درصد) کمترین تعداد مهاجر خارجی را داشته است و پس از آن، استانهای زنجان و چهارمحال و بختیاری به ترتیب با 661(03/0 درصد) و 978 نفر(04/0 درصد) در مراتب بعدی کمترینها قرار داشته اند، همانطوریکه قبلا گفته شد، اکثر این مهاجران را، مهاجران افغانی تشکیل می دهند.

جدول 4ـ توزیع جمعیت مهاجران خارجی به تفکیک جنس و استان (سال 1380)
جمعیت مرد زن جنس
استان
1835 1162 673 آذربایجان شرقی
13727 7603 6122 آذربایجان غربی
199 106 93 اردبیل
247040 157867 89173 اصفهان
7958 4168 3790 ایلام
17149 12407 4742 بوشهر
811695 525798 285895 تهران
978 587 391 چهارمحال و بختیاری
252704 135150 117554 خراسان
82796 47066 34927 خوزستان
661 357 304 زنجان
41756 27963 13793 سمنان
376652 208955 167696 سیستان و بلوچستان
157945 105659 52286 فارس
38063 25806 12257 قزوین
125461 69435 56026 قم
6286 3172 3114 کردستان
140059 86888 53171 کرمان
12401 7199 5202 کرمانشاه
2520 1627 893 کهگیلویه
35057 18730 16327 گلستان
3591 2599 992 گیلان
3708 2081 1627 لرستان
15482 10794 4688 مازندران
48207 29454 18753 مرکزی
56184 35804 20380 هرمزگان
4158 2297 1861 همدان
63437 38998 24438 یزد
2567709 1568570 99495 کشور

نسبت جمعیت مهاجران خارجی و بویژه مهاجران افغانی به جمعیت ایران درطول سالهای مختلف در نوسان بوده است، بطوریکه در سرشماریهای سالهای 1365 و 1375 این نسبت به ترتیب برابر5/1 و 4/1 بوده است، در حالیکه این نسبت در سال 1380 افزایش چشمگیری داشته و به 5/3 درصد رسیده است.

توزیع نسبی مهاجران خارجی به تفکیک گروههای سنی
بر اساس آمارهای اخذ شده، بیشترین مهاجر خارجی در گروه سنی 4- 0 ساله با 15 درصد و پس از آن گروه سنی 9-5 ساله با 70/14 درصد در مرتبه بعدی قرار داشته اند و کمترین مهاجر خارجی نیز در گروه سنی 59-55 با 5/1 درصد قرار گرفته بودند. اگر جمعیت مهاجران خارجی را بر حسب گـــروههای سنی سه گانه در نظر بگیریم، گروه سنی 14-0 ساله برابر 5/41، گروه سنی 59-15 ساله برابر 5/56 و گروه سنی بالای 60 سال حدود 2 درصد جمعیت را بخود اختصاص داده اند.
با توجه به اینکه 5/41 درصد از کل جمعیت مهاجران در گروه سنی 14-0 قرار داشته و نسبت جوانی آنها بیش از چهل درصد بوده است، بنابراین مهاجران خارجی دارای جمعیتی جوان بوده اند. بر این اساس بیش از نیمی از استانهای کشور (16 استان) جمعیت مهاجر جوان داشته اند که از میان آنها، استانهای سیستان و بلوچستان و گلستان به ترتیب با 52 و50 درصد جمعیت زیر 15 ساله دارای جوانترین جمعیت مهاجر بوده اند. به جرأت می توان گفت که اکثر مهاجرانی که زیر 20 سال هستند در ایران متولد شده اند و شاید تعداد زیادی از آنها هرگز موطن پدری خویش را ندیده باشند و با فرهنگ و رسوم وطن اصلی خود آشنایی کامل را نداشته باشند که این مسئله ممکن است بازگشت آنان را به کشور خود به تأخیر اندازد و آنها را با تردید مواجه نماید.
سازمان ملل، جمعیت افغـانستان را به تفکیک گروههـای سنی پنج ساله برای سال 2000 پیش بینی کرده است که گروه سنی 4-0 ساله با حدود 2/19 درصد بیشترین و گروه سنی 59- 55 با حدود 6/2 درصد کمترین جمعیت را به خود اختصاص داده اند. توزیع جمعیت کشور افغانستان بر حسب گروههای سنی بزرگ عبارتست از: 7/43 درصد در گروه سنی14-0 ساله، 4/51 درصد در گـــــروه سنی 59-15 ساله و 9/4 درصد در گروه سنی بالای 60سال * (U.N,1988 V.2,p.141) .
اگر مهاجران خارجی را بدلیل اکثریت مطلق مهاجران افغانی، بعنوان مهاجران افغانی در نظر بگیریم، می توان بیان نمود که در سال 2000 جمعیت کشور افغانستان از جمعیت مهاجر خود در کشور ایران، کمی جوانتر بوده ولی بهر حال ترکیب سنی مهاجران افغانی از ترکیب سنی کشورشان تبعیت می نماید و نشان دهنده این است که کشور افغانستان جزء جوانترین کشورهای جهان می باشد.
بر اساس اطلاعات سازمان ملل، جمعیت واقع در گروههای سنی پنجساله کشورهای افغانستان (سال 2000) در جدول (5) آمده است.



جدول 5 ـ توزیع جمعیت افغانستان بر حسب گروههای سنی پنجساله به تفکیک جنس (سال 2000)
گروههای سنی کل مرد زن
تعداد درصد تعداد درصد تعداد درصد
0-4 4356000 19/17 2235000 17/19 2121000 19/17
5-9 3154000 13/88 1621000 13/90 1534000 13/87
10-14 2427000 10/68 1247000 10/70 1180000 10/67
15-19 2046000 9/01 1056000 9/06 990000 8/95
20-24 1847000 8/13 950000 8/15 897000 8/11
25-29 1882000 8/28 964000 8/27 918000 8/30
30-34 1622000 7/14 834000 7/15 788000 7/12
35-39 1249000 5/50 645000 5/53 603000 5/45
40-44 954000 4/20 493000 4/23 461000 4/17
45-49 727000 3/20 374000 3/21 353000 3/19
50-54 753000 3/31 389000 3/34 364000 3/29
55-59 595000 2/62 305000 2/62 290000 2/62
60-64 449000 1/98 226000 1/94 223000 2/02
+65 659000 2/90 319000 2/74 340000 3/07
جمع 22720000 100 11658000 100 11062000 100
منبع:,1998,v.2,P.141) (U.N

نسبت جنسی مهاجران خارجی
آمارهای اخذ شده نشان میدهد که نسبت جنسی مهاجران خارجی در ایران حدود 157 بوده است که با نسبتهای جنسی متعارف تفاوت دارد و علت آن هم، تفاوت در مهاجرت بین دو جنس می باشد، که مهاجرت مردان را بیشتر ممکن ساخته است یعنی مهاجرت خارجیان به ایران به نفع جنس مرد بوده است که این یکی از ویژگیهای مهاجرت می باشد.
نسبت جنسی مهاجران خارجی در استانهای گیلان (262) و بوشهر (261) بیشترین و استانهای کردستان (102) و اردبیل (114) کمترین مقدار را نشان می دهند. معمولا نسبت جنسی در استانهایی که مهاجران خارجی بیشترین تعداد را داشته اند کمتر و منطقی تر بوده و نشان از آن دارد که مهاجران در آن استانها با خانواده های خود ساکن شده اند ولی استان هایی که مهاجران خارجی کمترین تعداد را داشته اند نسبت جنسی بیشترین مقدار را داشته است و گویای این مطلب است که در این استانها، مهاجران خارجی بیشتر مردان بوده اند و مهاجرت به نفع جنس مرد بوده است.
طبق گزارش سازمان ملل، نسبت جنسی کشور افغانستان در سال 2000، برابر 105 و کشور ایران برابر 103 پیش بینی شده است(U.N,1988,p.73,232) .

توزیع نسبی خانوارهای مهاجران خارجی برحسب ابعاد آن
آمار نشان میدهد که، خانوارهای یک نفره با 54 درصد بیشترین درصد را بخود اختصاص داده اند که علت آن مهاجرت بیشتر مردان می باشد و پس از آن به ترتیب خانوارهای دو نفره با 95/7 و سه نفره با 52/7 و .... و سرانجام خانوارهای بیش از ده نفره با 49/0 درصد کمترین مقدار را نشان می دهد.
این روند در اکثر استانها نیز مشاهده می شود و خانوارهای یک نفره بیشترین درصد را بخود اختصاص داده اند. معمولاً در استانهایی که تعداد مهاجران خارجی کمترین باشد، بالعکس درصد مردان و نسبت جنسی بیشتر می باشد که این امر باعث می شود خانوارهای یکنفره سهم بیشتری را بخود اختصاص دهند، این مسئله بخوبی در استانهای گیلان و اردبیل مشاهده شده است.
در سال 1375 در ایران، خانوارهای سه و چهارنفره با 40/18 و 96/15درصد بیشترین سهم را بخود اختصاص داده بودند.

بعد خانوار مهاجران خارجی
بر اساس آمار بدست آمده از طرح شناسایی سال 1380، بعد خانوار مهاجران خارجی در ایران برابر 8/2 نفر بوده است که رقم کمی را نشان می دهد و علت آن همانطور که در نسبت جنسی گفته شد، بخاطر تفاوت در ترکیب جنسی مهاجران می باشد که اکثراً مردان هستند و چون خانوارهای یک نفره درصد بیشتری را بخود اختصاص می دهند، این امر باعث کاهش بعد خانوار مهاجران خارجی می شود. با مقایسه بعد خانوار با نسبت جنسی و توزیع نسبی خانوارهای مهاجران خارجی، بخوبی می توان این مطلب را مشاهده نمود. یعنی استان هایی که بالاترین نسبت جنسی و بیشترین خانوارهای یک نفره را داشته اند همان استان هایی هستند که کمترین بعد خانوار(2-1 نفره) را دارا بوده اند.
در سال 1375، بعد خانوار در ایران برابر 8/4 نفر بوده است.

توزیع مهاجران خارجی بر حسب محل تولد
با توجه به اکثریت قریب به اتفاق مهاجران افغانی در ایران و بر اساس آمار بدست آمده، محل تولد اکثر مهاجران خارجی، کشور افغانستان می باشد که حدود 71 درصد را بخود اختصاص داده است و اگر در نظر بگیریم که اکثریت مهاجرانی که در ایران متولد شده (حدود 24 درصد) مهاجر افغانی باشند، بیش از 90 درصد مهاجران خارجی، افغانی می باشند. همچنین کشور عراق، بعنوان محل تولد مهاجران خارجی فقط 4 درصد را بخود اختصاص داده است و یک درصد مهاجران خارجی نیز محل تولدشان غیر از افغانستان و عراق می باشند.
منشا جغرافیایی مهاجران خارجی استانهای کشور مشابه و یکسان نیست، به عبارت دیگر در استانهای غربی کشور، یعنی استانـــهای کردســتان با 74/66، کرمانشاه با 04/58، ایلام با 98/46، خوزستان با 29/45 و لرستان با 13/41 درصد، بیشترین مهاجر خارجی را عراقی ها تشکیل می دهند و در استان های شرقی و مرکزی کشور نیز بالطبع بیشترین مهاجران خارجی را مهاجران افغانی تشکیل داده اند، مانند استانهای کرمان، سمنان، سیستان و بلوچستان، خراسان، تهران، هرمزگان و یزد با بیش از 95 درصد، بیشترین مهاجر افغانی را از مجموع مهاجران خارجی داشته اند.
مطلب دیگری که در این نقشه می توان مشاهده نمود، اینستکه اکثر مهاجرینی که محل تــــولد آنها ایران بوده است در استانهایی واقع شده اند که این مهاجران قدمت بیشتری را در آنجا داشته اند به عبارت دیگر اولین استانهایی هستند که مهاجران خارجی به آنجا مهاجرت نموده اند به عنوان مثال در استان خراسان سابقه مهاجرت مهاجران افغانی به قبل از تجاوز شوروی به خاک افغانستان (سال 1979)میرسد.

توزیع نسبی مهاجران خارجی در بخشهای مختلف اقتصادی
در کشور افغانستان، قسمت اعظم نیروی کار، مشغول کشاورزی است. پس از کشاورزی، صنعت و معدن و سپس مشاغل خدماتی و غیرتولیدی بیشترین نیروی کار را به خود اختصاص داده است.
وضعیت اشتغال در مهاجرین، همواره از مسائل مهم و جنجال برانگیز برای جامعه میزبان بوده است. اثرات میزان اشتغال وبیکاری بر انحرافات اجتماعی و مسائل اقتصادی همواره مشاهده شده است. دلیل مهاجرت بسیاری از مهاجرین نه نابسامانیهای سیاسی-اجتماعی در افغانستان، بلکه انگیزه اقتصادی بوده است.
شرایط دشوار زندگی در کشوری بیگانه فرد را مجبور می کند که برای تامین معاش خانواده به هر کار سختی تن در دهد. مهاجران افغانی رانده شده از وطن، که به ایران پناه آورده اند، برای گذران زندگی به مشاغل و حرفه گوناگون روی آورده اند. اغلب این مشاغل غیر تخصصی اند و نیاز چندانی به دانش و تخصص بالا ندارند. اکثر مهاجرین از تخصص و سواد کافی برخوردار نبوده اند، لذا به مشاغلی پرداخته اند که دارای مزد کم و زحمت فراوان هستند و انجام آن برای هر فردی دشوار است.
بر اساس آمار بدست آمده، بیشترین مهاجران با حدود 77 درصد در بخش خدمات مشغول به کار می باشند، بطوریکه مهاجران استانهای گیلان با 49/96، کرمانشاه با 35/96 و آذربایجانشرقی با 15/96 درصد، بیشترین و استان سیستان و بلوچستان با 37/17 درصد کمترین سهم را در این بخش داشته اند. این بخش مجموعه ای از مشاغل مانند: کارگران ساختمانی، کار در کوره های آجرپزی، کار در چاپخانه های قدیمی که با سرب زیاد سروکار دارند، چاه کنی و غیره را در بر می گیرد، که انجام کلیه این مشاغل با دشواری خاصی مواجه است. بخش کشاورزی با 60/11درصد، در مرتبه دوم قرار دارد که استانهای سیستان و بلوچستان با 59/76، کردستان با 95/46 و گلستان با 54/20 درصد بیشترین و استان های کرمان، ایلام، خوزستان، هرمزگان، قزوین، کهگیلویه و بویراحمد، کرمانشاه، آذربایجان شرقی و بوشهر باکمتر از یک درصد کمترین سهم را در این بخش مشغول داشته اند. این افراد غالباً کسانی بوده اند که قبل از مهاجرت، کشاورزی می کرده اند و بعد از مهاجرت چون قادر به کار دیگری نبوده اند به کشاورزی پرداخته اند. رشد و رونق ساختمان سازی در ایران موجب جذب تعداد کثیری از افراد بدون مهارت و تخصص شده است که 56/11 درصد از مهاجران شاغل، در بخش صنعت و ساختمان مشغول بکار بوده اند. در این بخش، استانهای هرمزگان، قزوین و همدان به ترتیب با 02/77، 28/54 و 43/37 درصد بیشترین واستان های گیلان، زنجان و آذربایجان شرقی به ترتیب با75/0، 80/3 و 15/3 کمترین درصد شاغلین در بخش صنعت را داشته اند.
در سرشماری سال 1375، توزیع جمعیت شاغل ایران در بخشهای فوق عبارت بودند از: کشاورزی 40/23 درصد، صنعت 70/30 درصد و خدمات 50/44 درصد.
مقایسه جمعیت شاغل ایرانیان با جمعیت مهاجر، در بخشهای سه گانه بخوبی نشان می دهد که به دلیل کمبود بیش از حد نیروی ماهر ومتخصص نزد مهاجران، که اکثرا مهاجران افغانی میباشند تفاوتهای عمده ای بین آنها در این سه بخش مشاهده می شود.

وضعیت مسکن مهاجران خارجی
مهاجران خارجی طبق قانون نمی توانند ملکی را رسماً به تملک خویش درآورند، به همین خاطر آنها به اشکال دیگر از املاک و مستغلات استفاده می نمایند.
طبق آمار اخذ شده، اکثر قریب به اتفاق مهاجران خارجی، از ساختمان و املاک مسکونی بصورت اجاره ای استفاده می نمایند، یعنی 93 درصد مهاجران خارجی مسکن اجاره ای دارند. شکلهای دیگر در اختیار گرفتن مسکن، عبارتست از: شخصی در مالکیت غیر* 57/2 درصد و شخصی قولنامه ای 62/2 درصد، که 71/1 درصد نیز به اشکال دیگر از مسکن استفاده می نمایند.
مهاجران خارجی در استانهای کهگیلویه و بویراحمد با 14/99، قزوین با 70/98 و یزد با 37/98 درصد بیشترین مسکن اجاره ای را در اختیار داشته اند، در حالیکه مهاجران خارجی استانهای لرستان با 77/58، اردبیل با 16/63 و کردستان با 82/65 درصد کمترین مسکن اجاره ای را در اختیار داشته اند.
معمولاً نوع مسکنی که مهاجران خارجی در اختیار دارند به نوعی با نحوه سکونت ایرانیان و تراکم آن منطقه نیز مرتبط است. به عبارت دیگر استانهایی که تراکم جمعیت در آنجا بیشتر است و خود ایرانیان مسکن اجاره ای بیشتری نیز در اختیار دارند، بالطبع اکثر مهاجران نیز مسکن اجاره ای بیشتری در اختیار دارند مانند استان های تهران وگیلان.
مهاجران سه استان اردبیل، کردستان و زنجان به ترتیب با 5/31،26و19درصد، بیشترین درصد «مسکن شخصی در مالکیت غیر» را نسبت به سایر استانها دارا بوده اند که شاید علت آن وجود مهاجران عراقی بیشتر نسبت به سایر استانهاست که اعتماد بیشتر مهاجران عراقی را نسبت به ایرانیان نشان میدهد و این اعتماددلایل متعددی می تواند داشته باشد از جمله سابقه سکونت طولانی تر عراقیها نسبت به افغانیها وهمچنین پذیرش بیشتر مهاجران عراقی از سوی ساکنان بومی این استانها.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 29   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ویژگیهای جمعیتی، اقتصادی و اجتماعی مهاجران خارجی با تأکید بر «مهاجران افغانی در ایران»

دانلود مقاله بازرگانی خارجی

اختصاصی از حامی فایل دانلود مقاله بازرگانی خارجی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  15  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 جنگهای ناپلئونی در دهه نخست قرن نوزدهم (1179 تا 1279 ش) موجب تماس مجدداروپاییان با ایران گردید.چون فرانسه و انگلستان خواهان روابط دوستانه با این کشور بودند و دولت روسیه بار دیگر به ایران تجاوز کرده بود.کمپانی هند شرقی بریتانیا به دنبال فترت دراز مدت سده هجدهم (1079 تا1179 ش) در روابطش با ایران در سال 1801 م/1180ش پیمانهای دوستی و تجارت با دولت قاجار امضا کرد .
انگلستان با استفاده از قدرت نظامی در رسیدن به هدفهای دیپلماتیک و استراتزیکی خویش.در نیمه سده نوزدهم (1179 تا 1279 ش) تفوق تجاری خود در ایران را هم تثبیت نمود . داد وستد بریتانیا با ایران در تیمه نخست سده نوزدهم (1179 تا 1279 ش) در خلیج فارس و نیز در مسیر بازارهای پر جمعیت شمالی سیر صعودی شتابنده ای پیدا کرد . با استقرار تفوق سیاسی کمپانی هند شرقی در هندوستان این شرکت در مبادلات تجاری با ایران در خلیج فارس.به جای پارچه های هندی کالاها و پارچه های انگلیسی را به ایران صادر کرد .
انگلستان در ضمن کالا های خود را در مقادیر زیاد با کشتی تا دریای سیاه و بندر ترابوزان متعلق به عثمانی می فرستاد و از آنجا از طریقخاک عثمانی به بازارهای تبریز و صفحات شنالی ایران وارد می نمود . تبریز در این زمان بزرگترین بازار تجارتی ایران بود . وقتی به دهه 1850ذ می رسیم انگلستان بزرگترین طرف تجاری ایران است 50 درصد یا بیشتر صادرات و بیش از 50 درصد واردات ایران را در دست دارد .
در دوره پنجاه ساله مابین 1863م/1242ش و 1914م/1293ش رشته امتیازهایی در مورد بهره برداری یا انحصار موادخام و توسعه زیر بنایی از طرف دولت ایران به اتباع روس و انگلیس و دولتهای مزبور داده شد . در سال 1872 م/ 1251 ش شاه ایران امتیاز احداث راه آهن.خطهای تلگراف.کشتیرانی در رودخانه ها. بهره برداری از معادن و جنگلهای دولتی.کارهای زهکشی و آبیاری در ایران را به مدت هفتاد سال به بارون جولیوس دورویتر از اتباع بریتانیا واگذار کرد و در امتیاز نامه مقرر شده بود که رویتر در آینده برای گرفتن امتیاز بانک.احداث جاده ها و خیابان و ایجاد کارخانه ها نیز حق تقدم خواهد داشت . شاه همه این امتیازها را تنها در ازای گرفتن 40 هزار پوند استرلینگ به رویتر واگذار کرده بود .
دو امتیاز دیگری که در اینجا شایان ذ کرند امتیاز تنباکو و امتیاز نفت است . ناصر الدین شاه در 1890م/1269ش انحصار فروش توتون و تنباکو را به یک شرکت انگلیسی واگذار کرد . به دنبال آن یک نهضت اجتماعی توده ای آغاز شد و شاه را به الغای امتیاز ناچار ساخت . امتیاز دیگری که کمتر جنجال برانگیز بود اما به همان اندازه سرنوشت ساز شد.اجازه مخصوصه ای بود که شاه در ماه مه 1901 به ویلیام ناکسس دارسی داد . با این مضمون که به جهت تفتیش و تفحصص و پیدا کردن و استخراج و بسط دادن و حاضر کردن برای تجارت و نقل و فروش محصولات زیر که عبارت از گاز طبیعی و نفت و قیر وموم طبیعی باشد در تمام وسعت ممالک ایران در مدت 60 سال از تاریخ امروز اعطا میشود . دولت ایران در ازای این امتیاز 20 هزار پوند استرلینگ نقدا دریافت کرد و مقرر شد 16 درصد از سود خالص سالانه نیز به ایران تعلق گیرد . در 26 مه 1908 نفت در صفحات جنوبی ایران کشف شد و شرکت نفت انگلیس و ایران که تمامی سهام آن به دولت بریتانیا تعلق داشت برای این منظور ایجاد گردید . علاوه بر سودی که از این امتیازها عاید بریتانیا شد.برحجم مبادلات تجاری آن کشور با ایران به مقدار زیادی افزوده شد و این روند صعودی تا جنگ جهانی اول ادامه یافت . جمع داد و ستد دو کشور که در سال 1875 م/1254 ش به 7/1 میلیون پوند استرلینگ می رسید در 1895م/ 1274 ش به 3 میلیون و در 1914 م / 1293ش به 5/4 میلیون پوند رسید . تراز تجارت خارجی 20 درصد به سود بریتانیا بود .به دلیل رشد روز افزون سهم روسیه در تجارت خارجی ایران.افزایش مطلق سهم بریتانیا در تجارت ایران روند نزولی یافته بود و از 50 درصد در دهه 1850 م به 33 درصد در 1903 و 20 درصد در 1914 کاهش یافت و حدود نیمی از این حجم داد و ستد در اختیار هند بریتانیا بود . سهم امپراطوری بریتانیا در صادرات به ایران از این بالاتربود و به 25 درصد می رسید . بنا به برآورد تقریبی لیتن.سرمایه گذاری بریتانیا در ایران از 1860 تا 1913 در شرکتهای نفتی.تسهیلات.حمل و نقل.تلگراف و فرش به 10 میلیون پوند استرلینگ بالغ می شد .
روابط تجاری با روسیه :
روسیه بین سالهای 1801 و 1828 در دو جنگ با ایران و پیروزی بر این کشور بخش وسیعی از قلمرو ایران را جدا نمود . در نخستین جنگ.مناطق پهناوری از جمله باکو را به خاک خود ضمیمه ساخت و حقوق گمرکی 5 درصد را برای خود تعیین نمود .به دنبال پیروزی نظامی روسیه بر منافع اقتصادی آن کشور در ایران افزوده شد . بنا به بعضی برآوردها.صادرات روسیه به ایران در فاصله سالهای 1758-1760 تا 1826 ده برابر افزایش یافت .در نیمه قرن نوزدهم ایران 900 هزار روبل کالا به روسیه صادر کرد و روسیه در عوض 3/5 میلیون روبل کالا به این کشور صادر نمود . با این حساب یک دهم واردات و یک سوم صادرات ایران در اختیار روسیه بود که اگر اینطور باشد با سال 1800 تفاوت چندانی نکرده است . روسیه بعد از سال 1850 بر تفوق تجاری و سیاسی خود در ایران افزود.این امر تا حدی ناشی از صنعتی شدن روسیه و تا حدی توسعه طلبی آن آسیای میانه و ایران بود .در بازار ایران برای کالا و اقدام محصولات کشاورزی روسیه تقاضا ایجاد شد و ایران به بازاری برای کالاهای صنعتی روسیه تبدیل گردید و روسیه هم از حالت فشار نظامی کاست و به وسایل مسالمت آمیز و رخنه اقتصادی متوسل شد.سیاستی که ماروین انستز آنرا امپریالیسم روبل نامیده است . روسها هم مانند انگلیسی ها در صدد کسب امتیاز.نفوذدر نهادها و افزایش داد و ستد با ایران برآمدند . مهمترین امتیازهایی که روسها از ایران گرفتند امتیاز شیلات دریای خزر.جاده سازی.احداث خطهای تلگراف.راه آهن و ایجاد بانک بود . بانک استقراضی روسیه یکی از نهادهای کلیدی و عامل نفوذ روسیه در ایران بود که در سال 1801 ایجاد گردید و بزودی املاک زیادی به رهن گرفت.وارد معاملات تجاری شد و وامهای سنگینی به دولت قاجار داد .
بانک استقراضی در سال 1914 معادل 127 میلیون روبل سرمایه داشت که از همه سرمایه گذاریهای دولت بریتانیا و اتباع آن در ایران در آستانه جنگ جهانی افزون تر بود . نقطه عطف صعود صعود روسیه و دستیابی به تفوق در ایران.دهه های 1880 و 1890بود . روسیه حتی در سال 1895 به عنوان طرف عمده تجاری ایران با انگلستان برابری میکرده است (اگر نگوییم از آن پیشی گرفته بود).این فاصله در دهه بعد زیادتر شد . در سال 1914 برتری روسیه در این زمینه امری مسلم بود روسیه56 درصد واردات ایران و 72 درصد صادرات آنرا در اختیار داشت . این ارقام برای بریتانیا به ترتیب 28 درصد و 13 درصد بود . تراز بازرگانی با ایران نیز به تدریج به نفع روسیه شد و در 1910-1914 کسری تجاری ایران با روسیه به یک میلیون پوند رسید . سلطه بی حد و مرز روسیه بر عرصه اقتصادی.در آستانه جنگ جهانی اول بصراحت توسط انتز بیان شده است :ایران تا حد چشمگیری در مدار اقتصاد روسیه قرار داشت و بخشی از اقتصاد آن کشور محسوب میشد .
بخش دوم:
بازرگانی
موقعیت مناسب ایران برای بازرگانی خارجی و امور ترانزیتی در غالب ادوار تاریخی موجب بسط تجارت و تمرکز سرمایه در این کشور بوده است . راه مشهور ابریشم که مدیترانه را از طریق راه های ارتباطی شمال ایران به چین مرتبط ساخته بود و راه ادویه که از طریق خلیج فارس و بنادر جنوبی ایران می گذشت و خریداران کالاهای هندوستان را از طریق ایران با آن شبه قاره مربوط می ساخت . از قرن هفتم تا اوایل قرن دهم هجری و تشکیل دولت صفویه موجب رونق بازار تجارت داخلی و خارجی ایران بوده و بندر سیراف (بندر طاهری کنونی) و گمبرون (بندر عباس فعلی) و ریشهر (بندر بوشهر) و بعضی از بنادر دریای عمان و تکیه گاههای دریای ایران در خلیج فارس از قبیل جزایر هرمز و قشم در دوره حکومت صفویه به پایه ای از فعالیت و رونق تجاری رسیدند که در آسیای غربی و جنوبی نظایر آنها را در آن دوره نمیتوان یافت .
اروپا در قرن هجدهم میلادی مقارن با قرن دوازدهم هجری با انقلاب صنعتی مواجه گردید و استفاده از نیروهای طبیعی مانند بخار آب برای بکار انداختن کارخانه ها نخست در انگلستان و سپس در ممالک دیگر اروپا رواج یافت و در رشته های گوناگون صنایع بخصوص نساجی و ریسندگی اختراعات تازه به عمل آمد و تحول جدیدی روی داد که نتیجه آن بالا رفتن سطح تولید بود .
انگلستان در راس کشورهای صنعتی جدید قرار داشت و روسیه تزاری نیز بتدریج روش و تکنیک صنعت جدید یعنی صنایع ماشینی را از اروپای غربی اقتباس نموده و کارخانه های متعدد پارچه بافی و شیشه گری و چینی سازی و امثال آنها دایر کرده است .
در دوره اول سلطنت قاجاریه یعنی از سال 1210 تا 1250 هجری قمری.حکومت قاجاریه با یک سلسله جنگهای دفاعی در برابرروسیه و عثمانی مواجه گردید و انگلستان پس از راندن رقیب خود.یهنی فرانسه.برای بسط نفوذ سیاسی خویش در کشور ما به فعالیت پرداخت و رقابت اقتصادی و سیاسی روسیه و انگلیس با مظاهر زشت و ناگوار خود به نحو بارزی در ایران تجلی پیدا کرد . این رقابت در درجه اول برای رخنه در امور مالی و اقتصادی ایران و کسب امتیازات اقتصادی و معافیتهای گمرکی و عقد قراردادهای تجاری پر سود برای آن دو کشور آغاز گردید و روز به روز شدت یافت و هر دو رقیب برای پیشرفت مقاصد خود از هیچ اقدام و عمل سیاسی خودداری نکردند . بدین ترتیب بازرگانی خارجی ایران به مرور زمان در انحصار دو دولت زورمند روس و انگلیس قرار گرفت و امور مالی و سایر شئون اقتصادی ایران استقلال خود را از دست داد .
بخش سوم:
واردات و صادرات
ایران یک کشور کشاورزی بوده و جز مواد خام نباتی و حیوانی.محصول دیگری برای صدور به خارج نداشته و این حالت هنوز در کشور ما برقرار و قسمت اعظم صادرات ما به خارج مواد حاصله از کشاورزی و دامپروری است . ممالکی که با ایران داد و ستد داشتند.سعی میکردند مواد خام نباتی و حیوانی را در بازارهای داخلی به حداقل قیمت خریداری کنند و چون ایران راههای ارتباطی درجه اول نداشت.خریداران خارجی کالاهای ایران.حمل کالا ررا تا بنادر جنوب و شمال بر بازرگانان تحمیل میکردند و جنس خریداری شده را در یکی از بنادر جنوب یا شمال ایران تحویل میگرفتند و با کشتی های نقلیه خود حمل میکردند . مقررات گمرکی نیز ردباره تجارت ایران با روسیه و انگلیس تابع مقررات کشورهای کاملته الوداد ودر حداقل تعیین شده بود و بازرگانان انگلیسی و روسی چه از لحاظ خرید کالا در داخل کشور ما و چه از لحاظ وارد کردن کالاهای خود به کشور سود فراوان می بردند .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  15  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بازرگانی خارجی

دانلود مقاله سیاست جذب سرمایه های خارجی و نقش آن در اقتصاد مناطق آزاد دکتر احمد قاسمزاده خسروشاهی

اختصاصی از حامی فایل دانلود مقاله سیاست جذب سرمایه های خارجی و نقش آن در اقتصاد مناطق آزاد دکتر احمد قاسمزاده خسروشاهی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  14  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 

 

چکیده :
وقتی انحصاری ترین مرحله سرمایه داری در جان شکل میگیرد روابط سرمایه داری در جهان گسترش می یابد و استعمار و نیروی کار ملتّها بوسیله سرمایه های بین المللی به حداکثر می رسد. مرحله ای که سرانجام به علت بالا رفتن ترکیب ارگانیک سرمایه با مقیاس جهانی و کاهش نرخ سود و بالاخره جهانی شدن نظام سرمایه همه امکانات ادامه آن به انتها میرسد.
زمانی سرمایه داری با صدور کالا و سرمایه جنبه های جهانی به خود می گیرد در نتیجه تقسیم کار بین المللی و اجتماعی شدن تولید جهانی اقتصاد و واحدهای ملی آن چنان در هم جوش می خورند که جدائی هر جزء در چارچوب مناسبات سرمایه داری موجب مرگ و زندگی اقتصادی آن ملت میگردد.
به همین مناسبت پوشش انباشت سرمایه داری در مقیاس جهانی را باید بصورت یک کل ارگانیک در نظر گرفت نه جمع ساده انباشت سرمایه کشورهای مختلف در روند کار و حرکت سرمایه از کشوری به کشور دیگر بازار جهانی بمنزله بند نقاله ای ارزش های اضافی را از کشورهای فقیر به سختی و از توسعه نیافته به پیشرفته سوق میدهد.
این روش ریشه هر نوع استعمار امپریالیسم سرمایه داری است که به حرکت ناموزون مولدین جامعه (کار- سرمایه- زمین) منجر میگردد و هر قدر سرمایه داری در سطح جهانی تکامل بیشتر می یابد مکانیزم عمل آن پیچیده تر میگردد. (1)
زیرا بازارهای سرمایه بازارهایی هستند که در واحدهای اقتصادی که پس انداز بیشتر است و در واحدهای اقتصادی که پس انداز کمتر است وجوه نقد این واحدها را در مقابل هم قرار میدهند و بدین وسیله نیازهای وجوه نقد در یک اقتصاد را با اضافه کردن وجوه نقدی که در اقتصاد دیگر وجود دارد متعادل می نمایند. با حرکت از این روشها نیاز سرمایه در مناطق آزاد تجاری خصوصاً در کشورهای فقیر و در حال توسعه احساس میگردد.
واژه های کلیدی : سرمایه گذاری داخلی و خارجی- ضرورت سرمایه گذاران در مناطق آزاد- روابط سرمایه در کشورهای مختلف- تاثیر سیاست در سرمایه گذاری خارجی مناطق آزاد.

 


مقدمه :
از آغاز پیدایش سرمایه داری تاکنون روابط کشورهای مادر سرمایه داری و کشورهای دیگر بطور کلی از سه مرحله اساسی گذشته است. (2)
مرحله اول : با غارت مستعمرات شروع میشود و سپس استعمارگران با تصرف سرزمینهای دیگر و ایجاد انحصار تجاری از راه صدور کالای صنعتی و تصرف مواد اولیه مستعمرات به بهره برداری از آنها می پردازند.
مرحله دوم : از پایان قرن نوزدهم شروع میشود و تا سالهای دهه 1950 میلادی ادامه می یابد این مرحله امپریالیستی نامیده میشود.
سرمایه انحصاری حاکم بر اقتصاد کشورهای غربی گردش می کنند و برای بهره برداری بهتر و کاراتر از مواد خام و نیروی کار ارزان مستعمرات در کنار صدور کالا به صدور سرمایه به این سرزمینها می پردازند. بطوریکه صدور سرمایه بتدریج نقش مهمتری را در ترکیب کالاهای صادراتی به مستعمرات پیدا می کند. در این مرحله تقسیم جهان بین قدرتهای امپریالیستی به پایان میرسد و تقریباً همه سرزمینها عقب مانده بصورت مستعمره و نیمه مستعمره زیر سلطه اقتصاد امپریالیستی قرار میگیرند.
مرحله سوم : مرحله برتری و سلطه سرمایه داری انحصاری دولتی است. در این مرحله که از سالهای 1950 میلادی شروع شده است تحت تاثیر تجزیه بازار جهانی سرمایه و جنبش های ملی در مستعمرات نظام مستعمراتی از هم پاشیده میشود و استعمار سرزمینهای عقب مانده و در حال رشد با صدور سرمایه و کالا از طریق مکانیزم بازار جهانی صورت میگیرد. در نتیجه سرمایه حالت جهانی به خود میگیرد و برای تولید سود بیشتر حد و مرزی برای خود نمی شناسد.

 

نگرش به ضرورت سرمایه گذاری در مناطق آزد تجاری :
منظور از سرمایه گذاری خارجی بکارگیری سرمایه های خارجی در یک بنگاه اقتصادی جدید با بنگاه اقتصادی موجود می باشد.
سرمایه گذاری خارجی در کشورهای مختلف به دو طریق انجام میگیرد: (3)
- سرمایه گذاری مستقیم خارجی
- سرمایه گذاری غیر مستقیم خارجی
در سرمایه گذاری مستقیم خارجی سرمایه گذار مستقیماً دست به ایجاد بنگاههای تولیدی و یا خدماتی در کشور میزبان میزند.
در سرمایه گذاری غیر مستقیم خارجی سرمایه گذار در قالب خرید اوراق قرضه و سهام شرکت در معاملات بورس اوراق بهادار دولتی اقدام به سرمایه گذاری می نماید.

 


سرمایه گذاری خارجی از طریق صدور سرمایه :
در ناتوانی تولید سرمایه داری در ایجاد سرمایه لازم برای سرمایه گذاری در بخش تولید و وسایل تولید. زمانی که سرمایه داری قادر نشد برای تجدید تولید گسترش یافته و ایجاد توازن بین رشته های مختلف تولیدی سرمایه کافی ایجاد نماید بناچار مقداری از سرمایه ها و کالاهای تولید شده بعلت بی نظمی در بازار و یا بی تناسبی بین دو بخش عمده تولید به فروش نرسیده و جذب نخواهد شد و سرمایه دار با اینکه در خود کشور متروپل برای تولید نیازمندیهای ضروری جامعه که نیاز به سرمایه گذاری هست سرمایه اضافی خود را به کشورهای دیگر صادر می نماید. (4)
صدور سرمایه به کشورهائی که در راه تکامیل سرمایه داری گام گذاشته اند کشورهائی که نرخ سود در آنها به علت ارزانی مواد خام و نیروی کار و بازارهای وسیع در کشور مبداء زیادتر است موجب بالا رفتن ترکیب ارگانیک سرمایه در مقیاس بین المللی و برقراری یک نرخ واحد سود بین المللی نخواهد شد. پس از استقرار کامل چنین وضعی سرمایه خصلتی کاملاً بین المللی پیدا خواهد کرد.
بعلت گرایش سود به کاهش سرمایه پی می بریم،زیرا در سرمایه داری بخش عمده سرمایه گذاریها در تولید کالاهای سرمایه ای صورت میگیرد. در نتیجه افزایش بازدهی تکنیک نسبت به سرمایه ثابت به متغیر یعنی ترکیب ارگانیک سرمایه بالا می رود و در نتیجه میزان سود حاصله به نسبت سرمایه گذاری کاهش می یابد. این امر سرمایه دار را مجبور خواهد کرد سرمایه خود را به سوی سرزمینهایی صادر کند که در آنها سرمایه زیاد است.

 

عوامل تاثیر گذار در گرایش سرمایه گذاریهای خارجی :
سرمایه دار ابتدا فقط در محدوده کوچکی یعنی در داخل اقتصاد ملی به منزله یک رابطه اجتماعی حاکم عمل می کند سپس به سایر کشورهای جهانی به مثابه یک نیروی خارجی و مهاجم را پیدا کرده و گرایش عمومی بین المللی شدن که در سرشت سرمایه دار وجود دارد بدان جنبه جهانی داده و تحت تاثیر گردش اقتصادی جهانی سرمایه داری بوجود می آید که اقتصادهای ملی جزئی و تابعی از آن هستند.
فرآیند مکانیزم امپریالیسم در کنترل سرمایه های خود را میتوان بشرح زیر جمعبندی نمود : (5)
1- سرمایه به انحصاری در رشته هائی از تولید که در آنها سلطه انحصاری برقرار کرده با وضع قیمتهای انحصاری که بالاتر از قیمت تولید است از برقراری نرخ متوسط و برابر سود جلوگیری میکند. این امر موجب میشود سرمایه به سوی کشورهائی که از حمایت انحصاری برای تامین حداکثر سود برخوردارند حرکت نماید.
2- مداخله دولتها در امر صدور سرمایه بویژه بصورت وامهای دولتی موجب میگردد که صدور سرمایه بیشتر جنبه ملاحظات سیاسی داشته باشد تا اقتصادی.
3- وجود مرزهای ملی و حمایت های گمرکی باوجود قوانین که برای آزادی حرکت کالاهای تجاری و گردش سرمایه وضع شده موانعی در راه حرکت آزاد سرمایه ها از کشورهائی که نرخ متوسط سود در آنها پائین است به کشورهائی که در آنها نرخ متوسط سود بالا است ایجاد میکند.

 

روابط سرمایه و سرمایه گذار در کشورهای مختلف :
روابط بین سرمایه و سرمایه گذار جنبه متقابل دارد بدین معنی همانطوریکه سرمایه قدرت خود را بر سرمایه دار اعمال میکند سرمایه دار نیز بوسیله سرمایه قدرت فرمانروائی خود را بر کار اعمال میکند.
سرمایه زمانی به یک نظام جهانی بدل میشود که تولید و مبادله از مرزهای ملی گذشته و در مقیاس بین المللی انجام می گیرد. در چنین حالتی فرآیند کار بطور فزاینده ای جنبه جهانی گرفته و کارگران ملتها و سرزمینهای مختلف متقابلاً با یکدیگر وابسته میگردند. (6)
همچنین از ترکیب عالی سرمایه های ملی با سلطه سرمایه های بزرگتر روابط بازار و فرآیند انباشت جهانی میگردد.
اگرچه سرمایه در آغاز فقط در سرزمینهای کوچگی بمنزله یک رابطه اجتماعی مسلط میگردد. در سایر سرزمینها بعنوان یک نیروی بیگانه ظاهر شده ولی گرایش بین المللی شدن که ذات فرآیند تکاملی سرمایه داری است سرمایه را با سرعت بی سابقه و در مدتی کوتاه در سراسر جهان پراکنده میسازد.
در روند حرکت سرمایه یک نرخ متوسط سود و یک نرخ متوسط دستمزد بین الملی بوجود میآید. نرخ متوسط سود بین المللی عبارتست از میانگین نرخ سرمایه های ملی و سرمایه های چند ملیتی سرمایه ها به سوی مناطق روان میشوند که در آنها نرخ سود بعلت پائین بودن ارگانیک سرمایه وجود مواد خام ارزان و فراوان و با نیروی کار فراوان ماهر و بالا است.
در جریان حرکت سرمایه از کشوری به کشور دیگر و از یک رشته صنعتی به رشته صنعتی دیگر نرخ کلی متوسط سود بین المللی تشکیل میگردد. بازارهای عمده مالی جهان نقش توزیع کننده سرمایه ها را در مقابل جهانی بعهده دارند. اما بعلت سلطه انحصارات و مرزهای ملی دو نرخ سود در بازارهای جهانی سرمایه وجود دارد.
سودهای فوق العاده در انحصار شرکتهای بزرگ چند ملیتی است و سودهای متوسط در دست شرکتهای کوچک و اشخاص حقیقی می باشند. (7)

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  14  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله سیاست جذب سرمایه های خارجی و نقش آن در اقتصاد مناطق آزاد دکتر احمد قاسمزاده خسروشاهی