حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

نقش توبه در سقوط مجازات

اختصاصی از حامی فایل نقش توبه در سقوط مجازات دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

نقش توبه در سقوط مجازات

بصورت ورد ودر120صفحه

چکیده

توبه در حقوق جزای اسلام به عنوان یکی از موارد سقوط مجازات شمرده شده است و به عنوان یک تاسیس حقوقی محسوب می شود. به گونه ای که در سایر مکاتب امروزی نمونه آن به چشم نمی خورد. دراهمیت آن همین بس که یکی از بهترین شیوه های جلوگیری از تکرار جرم واصلاح مجرمین است. با تأمل در آیات وروایات وسخنان فقهای اسلام استنباط می شود که برای توبه، ندامت حقیقی و عزم بر ترک گناه برای همیشه کافی است و انجام آن نیاز به لفظ و اعمال خاصی ندارد. در قانون مجازات اسلامی، توبه از جایگاه ویژه ای برخوردار است و اگر با شرایط کامل انجام شود، یکی از معاذیر قانونی معافیت از مجازات شناخته شده است. توبه در جرایم حق الله، قبل از ثبوت جرم به وسیله اقرار یا شهادت شهود، مسقط مجازات بوده ولی در جرایمی که جنبه حق الناس دارند، موجب سقوط مجازات نیست، چون مرتکب علاوه بر اینکه اوامر و نواهی الهی را نادیده گرفته، موجب ضرر و زیان مالی، جسمی یا آبرویی برای دیگران شده و باید جبران کند. البته توبه مجازات اخروی را ساقط می نماید، ولی باید دانست که وضع مجازات دنیوی تابع خاصه مجازات اخروی نیست. از جمله نکات قابل توجه در باب توبه به عنوان یکی از معاذیر قانونی معافیت از مجازات این است که اگر بزهکار بعد از اقرار توبه کند، قاضی می تواند (مخیراست) که از ولی امر برای او تقاضای عفو نماید یا مجازات را در حق او اِعمال کند. اما توبه بعد از اقامه بیّنه هیچ اثر حقوقی ندارد. حال با توجه به نکات ذکر شده این نتیجه به دست می آید که توبه همواره یکی از مهم ترین ابزارهای سقوط یا تخفیف مجازات است که می بایست مورد توجه هر چه بیشتر دستگاه های قضایی قرار گیرد. زیرا با اِعمال مقررات مربوط به توبه ضمن آنکه از حجم پرونده های مطروحه در دادگستری کاسته می شود، برای خود فرد تائب و به تبع آن برای جامعه بسیار مفید و مؤثر خواهد بود و موجب اعتماد و اطمینان نسبت به شخص تائب می شود و او را برای بازگشت به اجتماع و زندگی خانوادگی آماده می گرداند. با توجه به مطالب ذکر شده، اهدافی را نیز می توان ترسیم نمود: هدف از طرح موضوعی با عنوان توبه، شناساندن و آشنایی هرچه بیشتر دانشجویان، اساتید و هم کارکنان و افراد دستگاه های قضایی با مفهوم توبه و تأثیرات آن در روند پرونده های قضایی است. شناخت دقیق توبه و آثار آن موجب می گردد که افراد گناه کار بعد از آگاهی و شناخت مفهوم توبه و نحوه ی انجام آن، با توبه از کرده ی خویش بتوانند راهی برای بازگشت به اجتماع داشته باشند. هدف دیگری که می توان برشمرد این است که باید توبه و آثار آن دقیق و بسیار شفاف مطابق آنچه که در قرآن و روایات ائمه معصومین وکلام فقهای اسلامی است بیان شود تا گناه کاران و مجرمان بر این باور نباشند که می توانند هر گناهی را هر زمانی مرتکب شوند و سپس با توبه از بند مجازات رها گردند که این هدف با به تحریر درآوردن کتاب ها و مقالات و برگزاری کلاس هایی پیرامون توبه و برگزاری جلسات پرسش و پاسخ با اهل فن و علم به دست خواهد آمد.


دانلود با لینک مستقیم


نقش توبه در سقوط مجازات

تحقیق در مورد َسوره توبه

اختصاصی از حامی فایل تحقیق در مورد َسوره توبه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد َسوره توبه


تحقیق در مورد َسوره توبه

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه39

 

فهرست مطالب

َسوره توبه
ََمقدمه
این سوره داراى 129 آیه است که همه در ((مدینه )) نازل شده

 

تفسیر نمونه جلد 7 صفحه 271

توجه به چند نکته
توجه به این نکات قبل از تفسیر سوره لازم است :
1 - نامهاى این سوره
مفسران براى این سوره نامهاى زیادى که بالغ برده نام مى شود ذکر کرده اند، که از همه معروفتر ((برائت )) و ((توبه )) و ((فاضحه )) است ، و هر یک از این نامها دلیل روشنى دارد، نام برائت به این جهت بر این سوره گذارده شده که آغاز آن برائت و بیزارى خداوند از مشرکان پیمان شکن است .
و ((توبه )) به این خاطر است که در این سوره سخن از ((توبه )) فراوان به میان آمده ، و نامگذارى به ((فاضحه )) به جهت آن است که آیات مختلفى از آن موجب رسوائى و فضاحت منافقان و پردهبردارى از روى اعمالشان بوده است .
2 - تاریخچه نزول سوره
این سوره آخرین سوره یا از آخرین سوره هائى است که بر پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) در مدینه نازل گردید، و همانگونه که گفتیم داراى 129 آیه است .
آغاز نزول آن را در سال نهم هجرت مى دانند، و مطالعه آیات سوره نشان مى دهد که قسمتى از آن پیش از جنگ تبوک ، و قسمتى به هنگام آمادگى براى جنگ ، و بخش دیگرى از آن پس از مراجعت از جنگ نازل شده است .
از آغاز سوره تا آیه 28 قبل از فرا رسیدن مراسم حج نازل گردیده ، و همانطور که شرح آن به خواست خدا خواهد آمد، آیات آغاز این سوره که پیرامون وضع باقیمانده مشرکان بود در مراسم حج به وسیله امیر مؤ منان على (علیه السلام ) به مردم ابلاغ شد.

 

تفسیر نمونه جلد 7 صفحه 272

3 - محتواى سوره
از آنجا که این سوره به هنگام اوج گرفتن در جزیره عرب و پس از در هم شکسته شدن آخرین مقاومت مشرکان نازل گردیده ، محتواى آن داراى اهمیت ویژه و فرازهاى حساسى است .
قسمت مهمى از آن پیرامون باقیمانده مشرکان و بت پرستان و قطع رابطه با آنها، و الغاء پیمانهائى است که با مسلمانان داشتند (بخاطر نقض مکرر این پیمانها از طرف آنان ) تا بقایاى بت پرستى براى همیشه از محیط اسلام بر چیده شود.
و از آنجا که با گسترش اسلام و در هم شکسته شدن صفوف دشمنان عده اى تغییر چهره داده ، خود را در صفوف مسلمانان جاى دادند، تا در فرصت مناسب به اسلام ضربه کارى زنند، قسمت مهم دیگرى از این سوره از منافقان و سرنوشت آنان سخن مى گوید، و به مسلمانان شدیدا هشدار مى دهد و نشانه هاى منافقان را بر مى شمرد.
بخش دیگرى از این سوره پیرامون اهمیت جهاد در راه خدا است ، زیرا در این موقع حساس غفلت از این موضوع حیاتى باعث ضعف و عقب نشینى و یا شکست مسلمانان مى شد.
بخش مهم دیگرى از این سوره به عنوان تکمیل بحثهاى گذشته از انحراف اهل کتاب (یهود و نصارى ) از حقیقت توحید، و انحراف دانشمندانشان  تحقیق در مورد َسوره توبه


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد َسوره توبه

تحقیق در مورد توبه

اختصاصی از حامی فایل تحقیق در مورد توبه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد توبه


تحقیق در مورد توبه

ینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:83

فهرست: ندارد

 

راستگو و تائب

ابوعمر زجاجى انسانى وارسته و نیکوکار بود ، مى گوید : مادرم از دنیا رفت ، خانه اى را از او به ارث بردم ، خانه را به پنجاه دینار فروختم و عازم حج شدم . چون به سرزمین نینوا رسیدم ، دزدى بیابانى در برابرم سبز شد ، به من گفت : چه دارى ؟ در درونم گذشت راستى و صدق امرى پسندیده و مورد دستور خداوند است ، خوب است به این دزد حقیقت مطلب را بگویم . گفتم : مرا کیسه اى است که بیش از پنجاه دینار در درون آن نیست . گفت : کیسه را به من بده . کیسه را به او دادم ، شمرد و سپس باز گرداند ، گفتم : چه شد ؟ گفت : آمدم پول تو را ببرم ، راستى تو مرا برد . از چهره اش نور ندامت پدیدار شد ، معلوم بود در درونش از

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ روح البیان : 2 / 181 .

2 ـ روح البیان : 2 / 225 .

وضع گذشته ى خود توبه کرده ، از مرکب پیاده شد ، به من گفت : سوار شو ، گفتم : نیاز به سوارى ندارم . اصرار کرد سوار شدم ، او هم به دنبال من پیاده به حرکت آمد . به میقات رسیدیم ، به حال احرام درآمد ، آنگاه به جانب حرم شتافت ، تمام اعمال حج را در کنار من به جاى آورد ، بعد از آن از دنیا رفت(1) !

همسایه ى ابوبصیر

همسایه باید از هر جهت همسایه ى خود را رعایت کند ، همچون برادرى مهربان با همسایه معامله نماید ، به درد همسایه برسد ، مشکلاتش را حل کند ، در امور زندگى به او کمک دهد ، در حوادث روزگار به یارى او برخیزد ، ولى همسایه ى ابوبصیر این گونه نبود ، در دولت ستمکار بنى عباس شغل پردرآمدى داشت ، با تکیه بر آن دولت ثروت زیادى به چنگ آورده بود . ابوبصیر مى گوید : همسایه ام چند کنیز آوازه خوان و گروهى مطرب داشت ، به طور دایم مجلس لهو و لعب و مشروبخوارى او و دوستانش برپا بود . من که تربیت شده ى فرهنگ اهل بیت (علیهم السلام) بودم از این وضع نگرانى سختى داشتم ، روحیه ام آزرده بود ، در رنج فراوانى بسر مى بردم ، بارها با زبانى نرم با همسایه سخن گفتم ، گوش نداد ، به اصرار زیادى برخاستم توجه نکرد ، ولى از امر به معروف و نهى از منکر غفلت نکردم تا روزى به من گفت : من مردى مبتلا به هوا و شیطانم ، تو اگر وضع مرا براى امام بزرگوارت حضرت صادق (علیه السلام) تعریف کنى شاید با توجه حضرت صادق (علیه السلام) و دم عیسوى آن امام بزرگوار ، از این آلودگى فساد و از این شرّ و بدبختى نجات پیدا کنم .

ابوبصیر مى گوید : سخنش را پذیرفتم ، حرفش را قبول کردم ، پس از مدتى در مدینه خدمت حضرت صادق (علیه السلام) رسیدم و اوضاع همسایه ام را براى حضرت

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ روح البیان : 2 / 235 .

توضیح دادم و نگرانى سخت خود را به امام باکرامتم اظهار نمودم .

امام فرمودند : چون به کوفه برگردى به ملاقاتت مى آید ، از قول من به او بگو اگر کارهاى زشت خود را ترک کنى ، از لهو و لعب دست بردارى و با تمام گناهانت قطع رابطه نمایى ، بهشت را براى تو ضامن مى شوم . چون به کوفه برگشتم دوستان به دیدنم آمدند ، او هم آمد ، وقتى خواست برود به او گفتم : نرو زیرا با تو سخنى دارم ، چون اطاق خلوت شد و جز من و او کسى نماند ، پیام حضرت صادق را به او رساندم و اضافه کردم امام صادق (علیه السلام) به تو سلام رسانده !

همسایه ام با تعجّب گفت : تو را به خدا سوگند مى دهم ، امام صادق به من سلام رسانده و به شرط توبه از گناه ، بهشت را براى من ضامن شده ؟! قسم خوردم که متن این پیام همراه با سلام از جانب حضرت صادق براى توست .

گفت : ابوبصیر ، مرا بس است . پس از چند روز پیام داد مى خواهم تو را ببینم ، به در خانه اش رفتم در زدم ، آمد پشت در ، در حالى که لباسى به تن نداشت ، گفت : ابوبصیر ، آنچه در اختیارم بود به محلّ معیّنش رساندم ، از تمام اموال حرام سبک شدم ، از تمام گناهانم قطع رابطه کردم .

براى او لباس آماده نمودم و گاهى به دیدنش مى رفتم و اگر مشکلى داشت رسیدگى مى نمودم . یک روز برایم پیام فرستاد که در بستر بیمارى گرفتارم ، به عیادتش رفتم ، عیادت از او و رعایت حالش ادامه یافت ، تا روزى به حال احتضار افتاد ، در آن حال براى چند لحظه بیهوش شد ، چون به هوش آمد ، در حالى که لبخند به لب داشت به من گفت : ابوبصیر ، امام صادق (علیه السلام) به وعده اش وفا کرد ، سپس از دنیا رفت !

در آن سال به حج رفتم ، پس از حج براى زیارت قبر پیامبر و ملاقات با امام صادق (علیه السلام) به مدینه مشرّف شدم ، چون به دیدن امام رفتم یک پایم در اطاق و پاى دیگرم بیرون بود که حضرت صادق (علیه السلام) به من فرمودند : ابوبصیر ، من نسبت به

همسایه ات به وعده اى که داده بودم وفا کردم(1) !

توبه ى شخصى که جیب مردم را مى زد

شبى در شهر قم به نماز فقیه بزرگوار ، عارف معارف ، معلم اخلاق ، مرحوم حاج سید رضا بهاء الدینى مشرف شدم .

پس از نماز به محضر آن عزیز عرضه داشتم : محتاج و نیازمند سخنان گهربار شمایم ، در پاسخ فرمود : همیشه به خداوند کریم چشم امید داشته باش که فیض او دایمى است و احدى را از عنایتش محروم نمى کند ، و به هر وسیله و بهانه اى زمینه ى هدایت و دستگیرى عباد را فراهم مى نماید ، آنگاه داستان شگفت انگیزى را از قول حمله دارى از شهر ارومیه که سالى یک بار مسافر به مشهد مى برد بدین صورت نقل کرد :

مسافرت با ماشین تازه آغاز شده بود ; ماشین ، مسافر و بارش را یکجا سوار مى کرد ، چرا که ماشین به صورت ماشین بارى بود ، در قسمت بار هم مسافران را مى نشاندند و هم بار آنها را به صورت متراکم مى چیدند .

من نزدیک به سى مسافر براى بردن به زیارت حضرت رضا (علیه السلام) پذیرفته بودم و قرار بود اوایل هفته ى بعد به جانب مشهد حرکت کنیم .

شب چهارشنبه حضرت رضا (علیه السلام) را در خواب دیدم که با محبتى خاص به من فرمودند : در این سفر ابراهیم جیب بر را همراه خود بیاور . از خواب بیدار شدم در حالى که در تعجب بودم که چرا از من خواسته شده چنین شخص فاسق و فاجرى را که در بین مردم بسیار بدنام است به مشهد ببرم ، فکر کردم خوابى که دیده ام صحیح نیست ، شب بعد همان خواب را بدون کم و زیاد دیدم ، ولى باز توجه به آن ننمودم ، شب سوم در عالم رؤیا حضرت رضا (علیه السلام) را خشمگین

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ کشف الغمة : 2 / 194 ; بحار الأنوار : 47 / 145 ، باب 5 ، حدیث 199 .

مشاهده کردم که با حالتى خاص به من فرمودند : چرا در این زمینه اقدام نمى کنى ؟

روز جمعه به محلى که افراد شرور و گنهکار جمع مى شدند رفتم ، ابراهیم را در میان آنان دیدم ، نزدیک او رفته سلام کردم و از او براى زیارت مشهد دعوت نمودم . با شگفتى با دعوتم روبرو شد ، به من گفت : حرم حضرت رضا جاى من آلوده نیست ، آنجا مرکز اجتماع اهل دل و پاکان است ، مرا از این سفر معاف دار . اصرار کردم و او نمى پذیرفت ، عاقبت با عصبانیت به من گفت : من خرجى این راه را ندارم ، فعلا تمام سرمایه ى من سى ریال پول است ، آن هم پولى حرام که از کیسه ى پیرزن فقیرى دستبرد زده ام ! به او گفتم : من از تو مخارج سفر نمى خواهم ، رفت و برگشت این سفر را مهمان منى . اصرارم مقبول افتاد ، آمدن به مشهد را پذیرفت ، قرار شد روز یکشنبه همراه با کاروان حرکت کند .

کاروان به راه افتاد ، مسافران از بودن شخصى مانند ابراهیم جیب بر تعجب داشتند ، ولى احدى را جرأت سؤال و جواب نسبت به این مسافر نبود .

ماشین بارى همراه بار و مسافر در جاده ى خراب و خاکى به جانب کوى دوست در حرکت بود ، نرسیده به منطقه ى زیدر که محلى ناامن و جاى حمله ى ترکمن ها به زوّار بود ، عرض جادّه به وسیله ى قلدرى ستمکار بسته شده بود . ماشین توقّف کرد ، راهزن بالا آمد ، خطاب به تمام مسافران گفت : آنچه پول دارید در این کیسه بریزید و در برابر من ایستادگى نکنید که شما را به قتل مى رسانم !

پول راننده و تمام مسافران را گرفت ، سپس ماشین را ترک گفت .

ماشین پس از ساعتى چند به محلّ زیدر رسید و کنار قهوه خانه نگاه داشت . مسافرین پیاده شدند ، کنار هم نشستند ، غم و اندوه جانکاهى بر آنان سایه انداخت ، بیش از همه راننده ناراحت بود ، مى گفت : نه اینکه خرجى خود را

ندارم ، بلکه از پول بنزین و دیگر مخارج ماشین هم محروم شدم ، رسیدن ما به مقصد بسیار مشکل به نظر مى رسد . سپس از شدّت ناراحتى به گریه افتاد ، در میان بهت و حیرت مسافران ابراهیم جیب بر به راننده گفت : چه مقدار پول تو را آن راهزن برده ؟ راننده مبلغى را گفت ، ابراهیم آن مبلغ را به او پرداخت ، سپس از بقیه ى مسافران به طور تک تک مبلغ ربوده شده ى آنان را پرسید و به هر کدام هر مبلغى را که مى گفتند مى پرداخت ، در نهایت کار سى ریال باقى ماند که ابراهیم گفت : این هم مبلغ ربوده شده از من بود که سهم من است . همه شگفت زده شدند ، از او پرسیدند : این همه پول را از کجا آورده اى ؟ در پاسخ گفت : وقتى آن راهزن از همه ى شما پول گرفت و سپس مطمئن و آرام خواست از ماشین پیاده شود ، بى سر و صدا جیب او را زدم ، او پیاده شد ، و ماشین هم به سرعت به حرکت آمد و از منطقه دور گشت تا به اینجا رسید ، این پولهایى که به شما دادم پول خود شماست .

حمله دار مى گوید : بلند بلند گریستم ، ابراهیم به من گفت : پول تو را هم که برگرداندم ، چرا گریه مى کنى ؟ خوابم را که در سه شب پى در پى دیده بودم براى او گفتم و اعلام کردم من از فلسفه ى خواب بى خبر بودم تا الآن فهمیدم که دعوت حضرت رضا از تو بدون دلیل نبوده ، امام (علیه السلام) مى خواست به وسیله ى تو این خطر را از ما دور کند . حال ابراهیم عوض شد ، انقلاب شدیدى به او دست داد ، به شدت گریست ، این حال تا رسیدن به تپّه ى سلام جایى که برق گنبد بارگاه ملکوتى حضرت رضا (علیه السلام) دیده ى مسافران را روشن مى کند ادامه داشت ، در آنجا گفت : زنجیرى به گردن من بیندازید ، مرا تا نزدیک صحن به این صورت ببرید ، چون پیاده شدیم مرا به جانب حرم به همین حال حرکت دهید . آنچه مى خواست انجام دادیم . تا در مشهد بودیم همین حال تواضع و خضوع را داشت ، توبه ى عجیبى کرد ، پول پیرزن ناشناس را در ضریح مطهر انداخت ، امام

را شفیع خود قرار داد تا گناهان گذشته اش بخشیده شود ، همه ى مسافران کاروان به او غبطه مى خوردند . سفر در حال خوشى پایان یافت ، همه به ارومیه برگشتیم ولى آن تائب باارزش ، مقیم کوى یار شد !

توسّل و توبه

امام صادق (علیه السلام) مى فرمایند : در حرم خدا ، کنار مقام ابراهیم نشسته بودم ، پیرمردى آمد که تمام عمرش را به گناه گذرانده بود ، به من نظرى انداخت و گفت :

نِعْمَ الشَّفیعُ اِلَى اللهِ لِلْمُذْنِبینَ .

براى اهل گناه ، شفیع خوبى نزد خداوند هستى !

آنگاه پرده ى کعبه را گرفت و اشعارى به این مضمون زمزمه کرد :

« اى خداى مهربان ، به حق جدّ امام ششم ، به حق قرآن ، به حق على ، به حق حسن و حسین ، به حق زهرا ، به حق امامان ، به حق مهدى ، از خطاهاى بنده ى گنهکارت بگذر ! »

شنید هاتفى مى گوید : اى پیرمرد ! گرچه گناهت عظیم بود ولى همه ى آن را به حرمت آنان که مرا به آنها سوگند دادى بخشیدم ، اگر عفو گناه تمام اهل زمین را از من درخواست مى کردى مى بخشیدم ، مگر پى کننده ى ناقه ى صالح و قاتلان انبیا و ائمه(1) .

مشروبخوار و توبه

فیض کاشانى آن چشمه ى فیض و دانش ، و منبع بصیرت و بینش در کتاب

ــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1 ـ بحار الأنوار: 91 / 28 ، باب 28 ، حدیث 14; مستدرک الوسائل: 5 / 230 ، باب 35 ، حدیث 5762 .

پرقیمت محجة البیضاء نقل مى کند : مردى بود شرابخوار ، خانه اش مرکز اجتماع اهل فسق و فجور بود . روزى دوستانش را براى شرابخوارى و لهو و لعب دعوت کرد ، چهار درهم به غلامش داد تا براى میهمانان میوه تهیه کند ، غلام از کنار خانه ى یکى از اولیاى خدا به نام منصور بن عمّار عبور کرد ، شنید آن مرد خدا براى نیازمندى طلب کمک مى کند و مى گوید : هر کس چهار درهم براى حل مشکل محتاجى کمک نماید من به او چهار دعا مى کنم .

غلام چهار درهم را به آن مرد خدا تقدیم کرد ، او به غلام گفت : براى تو از خدا چه بخواهم ؟ گفت : چهار چیز براى من از خداوند مهربان بطلب :

1 ـ آزادى از بردگى 2 ـ خروج از تهیدستى و فقر 3 ـ بازگشت و توبه ى اربابم به حق 4 ـ آمرزش خداوند براى من و اربابم و خودت !

غلام با دست خالى به خانه برگشت ، ارباب گفت : چرا دیر آمدى و چرا میوه نیاوردى ؟ داستان چهار درهم و چهار دعا را براى ارباب گفت


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد توبه