حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق بررسی تاریخ تحریم های ایران 31 ص

اختصاصی از حامی فایل تحقیق بررسی تاریخ تحریم های ایران 31 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق بررسی تاریخ تحریم های ایران 31 ص


تحقیق بررسی تاریخ تحریم های ایران   31 ص

.

 

 

عدم پیروی جمهوری اسلامی ایران از مصوبات قطعنامه 1737 میتواند به تحریم های اقتصادی گسترده علیه ایران منجر گردد، روندی که هم اکنون با تحریم های مالی غرب علیه ایران آغاز گشته است.  تاثیر اقتصادی این قطعنامه و تحریم های متعاقب آن چه خواهد بود؟  اساسا، با توجه به کارآیی سیاست تحریم اقتصادی بطور کل، تحریم اقتصادی ایران بطور خاص و سابقه تحریم هایی که توسط شورای امنیت سازمان ملل تحت پوشش ماده 41 فصل هفت منشور سازمان ملل به اجرا گذاشته شده اند، آیا میتوان اطمینان داشت که قطعنامه 1737 و تحریم های متعاقب آن به بحران هسته ای ایران پایان دهند؟  نوشته حاضر تلاش مختصری برای پاسخ به این سوال و بررسی چشم انداز قطعنامه 1737 شورای امنیت سازمان ملل علیه جمهوری اسلامی ایران است.

در راستای فوق، بخش دوم نوشته به بررسی نکاتی از تاریخ تحریم های اقتصادی و قطعنامه های سازمان ملل اختصاص داده شده است.  بخش های 3 تا 5 به بررسی کارآیی سیاست تحریم اقتصادی، انواع تحریم های اقتصادی و شرایط موفقیت آنها می پردازند. سپس، بخش های 6 و 7 تحریم اقتصادی ایران، پیآمدها و کارآیی آنرا مورد بررسی قرار میدهند.  در پایان، در بخش 8 ارزیابی مختصری از چشم انداز احتمالی قطعنامه 1737 ارائه شده است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق بررسی تاریخ تحریم های ایران 31 ص

تحلیل حقوقی تحریم های هوشمند علیه ایران در چهارچوب تحول سیاست اعمال تحریم از سوی شورای امنیت

اختصاصی از حامی فایل تحلیل حقوقی تحریم های هوشمند علیه ایران در چهارچوب تحول سیاست اعمال تحریم از سوی شورای امنیت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحلیل حقوقی تحریم های هوشمند علیه ایران در چهارچوب تحول سیاست اعمال تحریم از سوی شورای امنیت

بصورت ورد ودر300صفحه

شورای امنیت سازمان ملل متحد از اوایل سال 2006 میلادی به دنبال ارجاع پرونده هسته ای ایران از جانب آژانس بین المللی انرژی اتمی 4 دور تحریم موسوم به "تحریم هوشمند" علیه ایران اعمال می کند و به موجب آنها از ایران می خواهد که درخواست های شورای حکام آژانس به موجب موافقت نامه پادمان میان ایران و آژانس را اجرا کند. این تحریم ها به مباحثات و مناقشات زیادی دامن زده که لازم است مشروعیت آنها از منظر حقوق بین الملل مورد بررسی قرار گیرد. یکی ازمسائل اساسی آن است که آیا شورای امنیت صلاحیت اجرای موافقت نامه پادمان را دارد؟ همچنین این مسئله مورد توجه می باشد که در صورت عدم صلاحیت شورای امنیت در این زمینه چه مکانیسم هایی در چهارچوب آژانس بین المللی انرژی اتمی وجود دارند که بدان طریق اختلافات راجع به فعالیتهای هسته ای ایران مورد رسیدگی قرار گیرند؟ با وجود آنکه ادعا می شود تحریم های اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا علیه ایران در راستای اجرای قطعنامه های شورای امنیت بوده اند، اما در واقع به نظر می رسد که این تحریمها بسیار فراتر و گسترده تر از مقررات الزامی این قطعنامه ها هستند. در این راستا لازم است مشروعیت این تحریمها نیز از منظر حقوق بین الملل، بویژه در چهارچوب حقوق مسئولیت سازمانهای بین المللی، بررسی شود. بر این اساس هدف اصلی این پژوهش تعیین حدود مشروعیت قطعنامه های شورای امنیت علیه ایران از منظر منشور سازمان ملل متحد و موافقت نامه پادمان میان ایران و آژانس، و نیز تعیین حدود مشروعیت تحریم های اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا علیه ایران به ترتیب از منظر موافقت نامه عمومی تعرفه و تجارت و طرح مواد راجع به مسئولیت دولتها و راهکارهای لازم می باشد. این پایان نامه نتیجه می گیرد که قطعنامه های شورای امنیت و نیز تحریم های اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا در اجرای قطعنامه ها علیه ایران از منظر حقوق بین الملل مشروعیت نداشته و بایستی تحول اساسی در زمینه نوع تحریمها واجرای آنها، به ویژه در راستای تحریمهای هوشمند، صورت گیرند. بهرحال این پایان نامه پیشنهاد می نماید که تعارضات موجود در قالب روشهایی همچون داوری و رسیدگی قضایی در سطوح ملی، منطقه ای و بین المللی نسبت به تصمیمات شورای امنیت، تحریمهای دولتها و سازمانهای منطقه ای، حل و فصل گردند.


دانلود با لینک مستقیم


تحلیل حقوقی تحریم های هوشمند علیه ایران در چهارچوب تحول سیاست اعمال تحریم از سوی شورای امنیت

مقاله در مورد رابطه مفهوم گناه و جرم

اختصاصی از حامی فایل مقاله در مورد رابطه مفهوم گناه و جرم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد رابطه مفهوم گناه و جرم


مقاله در مورد رابطه مفهوم گناه و جرم

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:8

 

  

 فهرست مطالب

 

 

چکیده

رابطه گناه و مجازات در اسلام و حکومت اسلامى ایران

در سیاست‌ جنایی تقنینی جمهوری اسلامی ایران علاوه بر اعمال و رفتارهای جرم‌انگاری‌شده توسط قوه قانون‌گذاری، محرّمات شرعی نیز قابل تعقیب و کیفر دانسته شده‌‌اند. چنین قولی به وحدت مفهوم «جرم» و مفهوم «حرام» و در نتیجه، خلط «تحریم» و «تجریم» واکنشهای مخالف بسیاری را در میان نویسندگان حقوقی متخصّص و متفنّن برانگیخت. از آنجا که این واکنشهای انتقادی بدون آشنایی یا بی‌توجه به مبانی فقهیِ منشأ این تداخل و درهم‌آمیختگی به عمل آمده و به زبان قانون‌گذار بیان نشده‌‌اند، هیچ اثری در جهت تفکیک جرم‌انگاری حقوقی و حرام‌‌انگاری شرعی بر جای نگذاشته‌‌اند.
در این مقال سعی شده است به زبان فقهی مبنا یا مبانی «لکلّ معصیـﺔٍ تعزیر» بررسی، نقد و نهایتاً رد شود. پس از مقدمه‌‌ای حاوی طرح مسئله، تحت عنوان «تفاوتهای اساسی گناه و جرم » (الف)، به وجوه افتراق عمده‌ای اشاره شده که گناه را از جرم متمایز می‌سازند و مانع از قول به وحدت تجریم و تحریم می‌باشند؛ آنگاه به «فقدان دلیل بر کیفر هر گناه» (ب) پرداخته شده و سرانجام از «موانع و محذورات عملی وحدت تحریم و تجریم» (ج) ذکری رفته و با «خلاصه و نتیجه» سخن به انجام رسیده است.

 

 

گناه وزن مهمى در شکل گیرى و تداوم ادیان دارد. در جستجوى ریشه هاى مذهب به ناتوانى بشر در مقابله با نیروهاى طبیعت انگشت گذاشته اند. فروید آن را حاصل ترس بشر مىداند. انسان اولیه پدیده هایى را که قادر به توضیح آنها نبود، مانند پیچش طوفان در میان برگها، به اجنه و ارواح نسبت می داد. مذهب با آداب و آئین هایش وسیله اى می شدند در خدمت دفاع انسان در مقابل ترس.

اینها مىتوانند دﻻیل باور انسان را به قدرت هاى ماورا طبیعى توضیح دهند اما براى توضیح ادیان که خود را موظف به تحمیل خویش بر مردم و ارشاد آنها مىبینند، کفایت نمىکنند. دین از طریق واسطه هائی بر ترس وناتوانى بشر تکیه دارد. یکى از این واسطه ها موضوع گناه در دین است. ادیان سعى مىکنند ناتوانىهاى بشر را به گناه او نسبت دهند تا بشر همیشه مدیون خدا باشد و خود را در مقابل خدا و رسوﻻن چون بنده احساس کند. داستان آدم و حوا، پدید آمدن انسان را بر روى زمین به گناه آنها نسبت مىدهد. یعنى گناه امرى ازلی ابدى و ضمنا جبرى است و ادیان و رسوﻻن هم که وظیفه دارند انسانها را به توبه از گناه وادارند نمىتوانند مانع گناه بشرى شوند. بدون گناه در روى زمین، ادیان معناى خود را از دست مى دهند. قوم موسى در جستجوى سرزمین موعود غرق در گناه شد. به عیش و عشرت و پرستش گوسفند پرداخت تا ده فرمان موسى از کوه نازل شود. مسیح به صلیب کشیده شده، آذین کلیساها و عبادتگاهها است تا حس گناه بشرى را در قلبها زنده نگه دارد. و سرانجام اسلام چنان گستردگى به گناهان مىدهد تا جائیکه مسلمانان لحظه اى از گناه و عذاب آخرت در امان نباشند. گناه و توبه بار بزرگى در قران دارند و جا به جا تکرار مىشوند.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد رابطه مفهوم گناه و جرم

پاورپوینت : تحریم اقتصادی

اختصاصی از حامی فایل پاورپوینت : تحریم اقتصادی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت : تحریم اقتصادی


 پاورپوینت : تحریم اقتصادی

عنوان پاورپوینت : تحریم اقتصادی

قالب بندی : پاورپوینت

 

شرح مختصر : تحریم: حرام‌کردن, حرام گردانیدن چیزی‌ یا کاری، منع کردن تحریم­، عبارت است از تدابیری قهرآمیز که توسط کشور یا گروهی از کشورها علیه کشوری که به قوانین بین­المللی تجاوز نموده و یا از معیارهای اخلاقی مقبول­، تخطی کرده باشد­، اعمال می­شود. تحریم اقتصادی اقدام برنامه ریزی شده یک یا چند دولت از طریق محدود کردن مناسبات اقتصادی برای اعمال فشار بر کشور هدف با مقاصد مختلف سیاسی است. انتخاب کنند.

فهرست :

تعریف تحریم و تحریم اقتصادی

انواع تحریم اقتصادی

تأثیر و کارایی تحریم‌ها

دلایل نا کارآمدی تحریم‌ها

تاریخچه تحریم اقتصادی دنیا

پیشینه تحریم ایران

اثرات اقتصادی تحریم سازمان ملل

راههای مقابله با تحریم

نتیجه تحریم اقتصادی


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت : تحریم اقتصادی

تحقیق در موردتفسیر سوره تحریم

اختصاصی از حامی فایل تحقیق در موردتفسیر سوره تحریم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در موردتفسیر سوره تحریم


تحقیق در موردتفسیر سوره تحریم

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه7

 

فهرست مطالب

توضیحات تاریخ و حدیث

مفاد آیات

1- تحریم/1-4.

احتمالات درباره جزئیات داستان

 

 

تفسیر سوره تحریم (1)

 

بسم الله الرحمن الرحیم

 

یا ایها النبى لم تحرم ما احل الله لک تبتغى مرضات ازواجک و الله غفور رحیم.قد فرض الله لکم تحلة ایمانکم و الله مولیکم و هو العلیم الحکیم.و اذ اسر النبى الى بعض ازواجه حدیثا فلما نبات به و اظهره الله علیه عرف بعضه و اعرض عن بعض فلما نباها به قالت من انباک هذا قال نبانى العلیم الخبیر.ان تتوبا الى الله فقد صغت قلوبکما (1) .

 

سوره تحریم هم مثل سوره طلاق با«یا ایها النبى‏»شروع شده است.ما در قرآن سه سوره داریم که با«یا ایها النبى‏»شروع مى‏شود:سوره تحریم و سوره طلاق و سوره احزاب که قبل از یس بود.سوره تحریم سوره‏اى است که ابتدا مى‏شود در حالى که اشاره‏اى دارد به جریانى که میان پیغمبر اکرم و بعضى از زنهاى ایشان واقع شده است.آنچه که از قرآن فهمیده مى‏شود-و خیلى جهاتش را تاریخ بیان کرده است و قسمتهاى کوچکى از آن هم هست که از نظر تاریخ خیلى روشن نیست-این است که پیغمبر اکرم یک چیزى را که بر خودش حلال بوده است،بر خود به موجب یک قسم حرام کرده است.این فى حد ذاته یک کار جایزى است.جزء چیزهایى که ما داریم عهد و نذر و قسم است،یعنى انسان به موجب یک نذر مى‏تواند چیزى را بر خود واجب یا حرام کند،که در باب نذر به شرط رجحان مى‏شود این کار را کرد،یا یک امر مباح یا مستحب را مى‏تواند به موجب یک قسم بر خودش واجب کند،یا یک مکروه را بر خودش حرام کند و یا یک مباح را بر خودش حرام کند.مثلا آدمى سیگار مى‏کشد،مرتب تصمیم مى‏گیرد که سیگار نکشد،نمى‏تواند،بعد قسم مى‏خورد که براى مدت موقت‏یا براى همیشه سیگار نکشم.همین قدر که قسم خورد،دیگر کشیدن سیگار بر او حرام مى‏شود،یعنى اگر بخواهد بکشد باید کفاره بدهد،با یک تفاوت مختصرى که در فقه میان نذر و عهد و قسم مطرح است.

 

مفاد آیات

 

به هر حال یکى از مسائلى که در فقه مطرح است این مساله است که انسان با قسم مى‏تواند مستحبى یا مباحى را بر خود واجب کند،مکروهى یا مباحى را بر خود حرام کند.آیه همین قدر نشان مى‏دهد که پیغمبر اکرم یک امرى را که بر او حلال و مباح بود به موجب قسم بر خودش حرام کرد و این کار را براى جلب رضاى بعضى از زنهاى خودش کرد،حال‏«براى جلب رضاى بعضى از زنها»یعنى چه؟آیا به این شکل که مثلا آن زن تمایلى نداشت و پیغمبر اکرم براى اینکه میل او را جلب کند[این کار را کرد؟]یا نه،تحت فشار اذیت زنهاى خودش قرار گرفته بود و براى رهایى از آزار آنها این حلال را بر خودش حرام کرد.از آیات استفاده مى‏شود که این دومى است،چون به دنبال آن فورا به آن دو زن خطاب مى‏کند:امر شما دائر است میان توبه کردن و ادامه دادن به کار خود.اگر توبه کنید،باید هم توبه کنید که دلهاى شما فاسد شده،ولى اگر بخواهید ادامه بدهید(تهدید مى‏کند)خدا به حمایت پیغمبر بر مى‏خیزد.پس معلوم مى‏شود که مساله مساله آزار بعضى از زنها بوده است،آنهم دو زن بوده است،چون کلمه‏«ان تتوبا»دارد.و باز از آیه استفاده مى‏شود که پیغمبر رازى را به یکى از زنها گفت و از او پیمان گرفت که این راز را به کسى نگوید و این زن بر خلاف پیمانى که با پیغمبر داشت رفت به آن دیگرى-که با یکدیگر خیلى رفیق و دوست بودند-گفت.بعد پیغمبر اکرم به حکم وحى الهى آگاه شد که سر میان این دو نفر بازگو شده است.به او فرمود:چرا رفتى این را به او گفتى؟ او تعجب کرد،گفت:چه کسى به تو گفت که من به او گفته‏ام؟فرمود:خداى آگاه به من خبر داد که تو این راز را فاش کرده‏اى.

 

حال در قرآن ضمن اینکه به اصولى در این قضیه تصریح شده است،خصوصیات به ابهام گذاشته شده است:پیغمبر چیزى را به موجب سوگند بر خود حرام کرد،ولى آن چیز چه بود، بیان نشده.پیغمبر به بعضى از زنهاى خودش رازى را گفت و او افشا کرد و به دیگرى گفت.آن که راز به او گفته شده بود چه کسى بود که به دیگرى گفت؟(ولى اجمالا معلوم است که رازى بوده است)و راز چه بود؟این را هم باز قرآن مشخص نکرده است.آنها دو تن بودند که قرآن به شدت به آنها حمله مى‏کند،یعنى نشان مى‏دهد آنها در وضعى بودند که علیه پیغمبر توطئه مى‏کردند،تظاهر مى‏کردند(تظاهر از ماده ظهر است،یعنى پشت به پشت‏یکدیگر داده علیه پیغمبر اقدام مى‏کردند).قرآن مى‏گوید:شما یا باید از این راهتان برگردید و توبه کنید،که باید هم توبه کنید که دلهاى شما منحرف شده است،و اگر نکنید خدا با قدرت الهى،جبرئیل به قدرت وحى(حتى قدرت اصلى و قدرتهاى وسط را هم ذکر مى‏کند)،صالح‏ترین فرد مؤمنین و تمام فرشتگان به حمایت او هستند.قرآن آنچنان موضوع را مهم گرفته است که معلوم مى‏شود وضع خیلى خطرناک بوده است.در عین اینکه تصریح مى‏کند که اینها دو نفر بوده‏اند، ولى نمى‏گوید آن دو زن کدام دو زن بوده‏اند.آنگاه مى‏گوید:آن زنى که فاش کرد و بعد پیغمبر به او اطلاع داد که تو فاش کردى،و او حیرت زده شد و گفت:چه کسى به تو خبر داد؟از کجا فهمیدى؟و فرمود:خدا خبر داد،بعد پیغمبر قسمتى از راز را به آن زن گفت و قسمت دیگر را کتمان کرد،یعنى وقتى که به روى او آورد،قسمتى از مطلب را به روى او آورد،قسمت دیگر را کریمانه صرف نظر کرد،آن کارهاى زشتى که آنها کرده بودند،کارهایى از قبیل توطئه، قسمتى از آن کارها را پیغمبر به روى او آورد و قسمت دیگر را به روى او نیاورد(عرف بعضه و اعرض عن بعض)،به تعبیر امیر المؤمنین عمل کریمانه انجام داد.حال آن قسمتى که گفت چه بود و قسمتى که نگفت چه بود،باز قرآن بیان نکرده است.

 

توضیحات تاریخ و حدیث

 

پس،از این آیات قرآن ما یک قسمتهایى را در کمال صراحت مى‏فهمیم ولى یک قسمتهاى دیگر را قرآن به اجمال و ابهام گذرانده و بیان نکرده است.حال که قرآن بیان نکرده است تاریخ چطور؟تاریخ و حدیث و اقوال مفسرین آیا قضیه را افشا کرده است‏یا نه؟آنچه که از نظر مفسرین،اعم از شیعه و سنى،مسلم و قطعى است این است که آن زنى که پیغمبر به او رازى گفت و فرمود:افشا نکن،حفصه دختر عمر بود،و آن زنى که حفصه راز پیغمبر را به او افشا کرد عایشه بود،و آن دو زنى که قرآن به اینها مى‏گوید:یا دست از توطئه چینى علیه پیغمبر بردارید و یا توبه کنید،به اتفاق شیعه و سنى حفصه و عایشه بودند.چنین نیست که بگوییم شیعه یک حرف مى‏زند،سنى حرف دیگرى،در این جهت اختلافى نیست.یکى و دو تا هم حدیث و روایت و تاریخ نیست،از مسلمات است.یکى از احادیثش حدیثى است که در صحیح مسلم و صحیح بخارى و جامع ترمذى-در این سه تا که من مى‏دانم و از معتبرترین کتب حدیث اهل تسنن است-آمده است،و من به مناسبتى در کتاب مساله حجاب آن را از دو کتاب اول نقل کردم.

 

داستان این است که ابن عباس مى‏گوید:من خیلى میل داشتم که یک وقت از خود عمر بپرسم آن دو زنى که قرآن در سوره تحریم مى‏گوید: ان تتوبا الى الله فقد صغت قلوبکما و ان تظاهرا علیه چه کسانى بودند،تا در یک سفر از سفرهاى حج من همراهش بودم.در یک جایى که عمر پایین آمد و مى‏خواست به اصطلاح تطهیر و تجدید وضو کند،وقتى که آمد وضو بگیرد،من ابریقى نزد او بردم،من آب مى‏ریختم و او وضو مى‏گرفت.من این فرصت را نیمت‏شمردم (2) و گفتم یا امیر المؤمنین!اینکه در قرآن مى‏گوید: ان تتوبا الى الله فقد صغت قلوبکما آن دو زنى که قرآن اینچنین از آنها انتقاد مى‏کند کیستند؟رویش را برگرداند و گفت: عجب است از تو که چنین سؤالى مى‏کنى،عایشه است و حفصه.بعد خود عمر داستان مفصلى را نقل کرد،که البته در این داستان خیلى جهات را روشن نکرده است،ولى قدر مسلم این است که این یک جهت را در کمال صراحت بیان کرده است.

 

عمر مقدمه‏اى براى ابن عباس ذکر مى‏کند،مى‏گوید:ما زمانى که در مکه بودیم بر زنهایمان مسلط بودیم،زنهایمان در مقابل مردها جرات نداشتند.خلاصه آنجا مرد سالارى حاکم بود، زنها خیلى زبون و ذلیل بودند.در مدنیها قضیه بر عکس بود،زنهایشان بر آنها مسلط بودند و آن اطاعتى را که زنهاى مکه از شوهران داشتند،نداشتند و روزى من دیدم که زن خودم به روى من برگشت(عمر با آن خشونتش،زنش بر گردد،دیگر خیلى کار مشکل است).من حرف زدم،دیدم به من حمله کرد و چند و چون کرد.گفتم:عجب!این اخلاق زنهاى مدینه اخلاق شما را فاسد کرده،در مقابل من این جور حرف مى‏زنى؟!گفت:زنهاى پیغمبر هم با پیغمبر همین طور حرف مى‏زنند.گفتم:راست مى‏گویى؟گفت:بله.گفتم:واى به حال دخترم حفصه. بعد آمدم به مدینه نزد دخترم،گفتم:دخترم!شنیدم که شما پیغمبر را اذیت مى‏کنید و چنین حرفهایى مى‏زنید،مثلا با پیغمبر تندى مى‏کنید و گاهى قهر مى‏کنید.این کار را نکن،این کار برایت‏خطر دارد.

 

اما داستانى که او نقل کرده است این است که مى‏گوید:من خانه‏اى داشتم در اوالى مدینه یعنى بالاشهر مدینه (3) .همسایه‏اى داشتم و چون راه دور بود ما نمى‏توانستیم هر روز به مرکز مدینه و مسجد مدینه و خدمت پیغمبر برویم.با آن همسایه نوبت گذاشته بودیم،یک روز او مى‏رفت،تا غروب در شهر بود و بر مى‏گشت و تمام خبرها را براى من مى‏گفت،یک روز من مى‏آمدم و خبرها را به او مى‏دادم.در آن ایام خبرهایى که به ما مى‏رسید خبرهاى وحشتناکى از شمال بود(یعنى از قسمت غسانیها که در سوریه فعلى بودند) (4) .خبرهایى مى‏رسید که غسانیها دارند مجهز مى‏شوند،اسبهایشان را نعل مى‏بندند و براى حمله به مدینه آماده مى‏شوند.آنها خیلى نیرومند بودند و شوخى نبود.مرتب خبرهاى وحشتناک مى‏رسید.یک روزى که نوبت رفیق من بود،من در خانه بودم،یک وقت دیدم که در به شدت کوبیده مى‏شود. بچه‏ها رفتند پشت در که کیست؟دیدم صداى رفیقم است مى‏گوید:در خانه است، در خانه است؟یعنى من را مى‏خواهد.دیدم وحشت زده است.آمدم بیرون،گفتم چه خبر است؟گفت: قضیه خیلى مهم و بزرگى است.گفتم:غسانیها حمله کردند؟گفت:نه،از این هم بزرگتر.وقتى که همسایه من این حرف را گفت،گفتم:حفصه بدبخت‏شد،من قبلا به او گفتم این کار را نکن.

 

آنگاه من بلند شدم و به مسجد مدینه رفتم،دیدم که یک ولوله و غوغایى است و پیغمبر به علامت کراهت آمده در اتاقى که مثل بالاخانه بود،و یک غلام سیاهى هم دم در اتاق است،و مردم هم جمع شده‏اند و گریه مى‏کنند.رفتم سراغ حفصه،دیدم حفصه هم گریه مى‏کند.گفتم: پیغمبر شماها را طلاق داده؟گفت:من نمى‏دانم،ولى اینقدر مى‏دانم که پیغمبر از ما اعراض کرده است.(البته قصه طلاق نبوده،بعد معلوم شد شایعه دروغ بوده است.)من رفتم آن بالا و به آن سیاه گفتم از پیغمبر اجازه بگیر،مى‏خواهم بروم با ایشان صحبت کنم.او رفت داخل و آمد و گفت:گفتم ولى پیغمبر جوابى نداد.مى‏گوید:من برگشتم آمدم در میان مردم،مدتى ایستادم ولى تاب نیاوردم،دو مرتبه رفتم و گفتم براى من اجازه بگیر.رفت و آمد و گفت:گفتم ولى پیغمبر سکوت کرد.دفعه سوم هم همین طور.آخر مرا صدا کرد و گفت:بیا.رفتم و با پیغمبر صحبت کردم،و بعد پرسیدم که شما زنها را طلاق داده‏اید؟فرمود:نه،این جور نیست.

 

عمر این داستان را به اینجا مرتبط مى‏کند و قضیه ان تتوبا الى الله فقد صغت قلوبکما را بعد از اینکه قبول مى‏کند که مقصود عایشه و حفصه است،مى‏برد به[سوى]اینکه تمام زنهاى پیغمبر ایشان را ناراحت کرده بودند به طورى که عن قریب بود که پیغمبر همه را طلاق بدهد.ولى این دیگر مسلم شده است که آن اصلى که عمر مى‏گوید درست است که مقصود از آن دو زن عایشه و حفصه هستند،اما این قصه یک قصه دیگرى بوده که با آن قصه پیوند زده است.این قصه غیر از قصه عایشه و حفصه است،چون اگر این[داستان]مربوط به همه زنهاى پیغمبر مى‏بود،چرا قرآن فقط به دو زن اشاره کند و بگوید: ان تتوبا شما دو زن؟معلوم مى‏شود این قصه غیر از آن قصه است.

 

پس اتفاق شیعه و سنى است که مقصود حفصه و عایشه هستند.همچنین معلوم مى‏شود که قضیه در حدى بوده که قرآن اینها را دعوت به توبه مى‏کند،یعنى در مورد تظاهر علیه پیغمبر، یعنى اقدام توطئه چینى علیه پیغمبر،کار را به جایى کشانده‏اند که گناه کبیره مرتکب شده‏اند،که قرآن مى‏گوید:توبه کنید.البته گناه کبیره لازم نیست غیر از اذیت پیغمبر گناه کبیره دیگرى باشد.اذیت کردن،آزار رساندن به پیغمبر خودش اکبر کبائر است و لو با زبان پیغمبر را اذیت کنند.

 

احتمالات درباره جزئیات داستان

 

حال،اینها چه فشارى روى پیغمبر آوردند و پیغمبر را در چه موضوعى اذیت کردند که پیغمبر آن حلال خدا را بر خود حرام کرد؟بعضى گفته‏اند که پیغمبر در خانه سوده عسلى یا شربتى از عسل آشامیده بود،عایشه و حفصه توطئه کردند،یکى گفت:یک حرف را من مى‏گویم تو هم بگو،این دفعه که پیغمبر آمد بگوییم چقدر دهانت بو مى‏دهد،اینها چیست که خورده‏اى؟تو هم بگو چقدر دهانت بو مى‏دهد اینها چیست که خورده‏اى؟این کار را کردند.این را خود اهل تسنن نوشته‏اند که اینها این حرف را زدند[به عنوان اعتراض که]چرا آنجا آن شربت را خورده است.گفتند:آن زنبور عسلش‏«خرست نحلتها بالقرفة‏».یک گیاه بدبویى در اطراف مدینه هست که اگر زنبور عسل از آن گیاه بخورد مى‏گویند عسلش بدبو مى‏شود.اینها آمدند این حرف را به پیغمبر زدند که چرا اینها را خورده‏اى،دهانت بو مى‏دهد.(لا بد این کار آخرین مرحله اذیت بوده است.)پیغمبر فرمود:بسیار خوب،دیگر من از این شربت نمى‏خورم.

 

بعضى گفته‏اند جریان ماریه قبطیه است.ماریه قبطیه زنى بود قبطى،یعنى مصرى،که بعد از نامه نوشتن پیغمبر به‏«مقوقس‏»پادشاه مصر،او هدایایى از جمله ماریه را براى پیغمبر فرستاد، و او زن خوبى بود و مورد علاقه پیغمبر،و از او ابراهیم پسر پیغمبر متولد شد.اینها پیغمبر را در مورد ماریه اذیت کردند.بعضى گفته‏اند پیغمبر فرمود:دیگر من با ماریه نزدیکى نمى‏کنم، یعنى اینقدر اذیت کردند که گفت:من دیگر به خاطر شما او را رها مى‏کنم یا با او نزدیکى نمى‏کنم.ولى درست روشن نیست که داستان کدام بوده است.این دیگر صد در صد مسلم نیست.

 

بعد آن رازى که پیغمبر به آن زن گفت و فرمود به کسى نگو چه بود؟بعضى گفته‏اند راز همین بوده است که تو به کسى نگو ولى من ماریه را رها مى‏کنم،اما او زود رفت به عایشه گفت: مژده به تو بدهم که توطئه گرفت و پیغمبر ماریه را رها خواهد کرد.بعضى گفته‏اند که پیغمبر اکرم قصه بعد از خودش را به حفصه گفت،فرمود:بعد از من پدر عایشه خلیفه خواهد شد و بعد از او هم عمر خلیفه خواهد شد،زمام امور را اینها به دست مى‏گیرند.اینها هم که دنبال این نبودند که چه کسى واقعا باید چنین بشود،دنبال این بودند که چه کسى خواهد شد، حال هر که باید و هر که نباید به جاى خودش.مساله باید یک مساله است و مساله بودن و نبودن مساله دیگرى... (5)

 

پى‏نوشتها:

 

1- تحریم/1-4.

 

2- چون عمر فوق العاده مرد خشن و مهیبى بوده است،و ابن عباس از کسانى است که همین موضوع را منعکس کرده،مى‏گوید فلان مساله را من تا عمر زنده بود جرات اظهارش را نداشتم،چون بر خلاف میل او بود،با اینکه از پیغمبر حدیث داشتم جرات نمى‏کردم بگویم.

 

3- بالا شهر مدینه قسمت جنوب شرقى مدینه است،آنجا که الآن نخاوله هستند.مدینه باغ و باغستان داشته،یعنى یک قسمت‏خود شهر بوده است،که در ابتدا حصار هم داشته،آن خیلى محدود و همان اطراف مسجد النبى بوده است،ولى مردم مدینه باغدار بودند و باغهاى زیادى داشتند و خانه‏هایى در باغها بود که آنها با خود شهر مدینه فاصله داشت.عمر خانه‏اى در اوالى داشته است،تقریبا در خارج شهر مدینه که با مدینه فاصله داشته است.

 

4- بنى غسان سلسله‏اى بودند از ملوک عرب ولى تحت الحمایه رومیها که قبلا هم جنگ موته میان مسلمین و آنها واقع شد و جناب جعفر بن ابى طالب در آنجا کشته شد.غزوه تبوک پیغمبر اکرم هم که در آن جنگى صورت نگرفت براى همینها بود.منطقه آنها تقریبا صد فرسخ با مدینه فاصله دارد.

 

5- [چند جمله‏اى از پایان این بحث روى نوار ضبط نشده است.]

 

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در موردتفسیر سوره تحریم