چکیده:
تحقیق حاضر به منظور بررسی تاثیرات اختلالات زبان در میزان افسردگی کودکان انجام گرفته است. در این پژوهش افراد مورد مطالعه 60 نفر دانشآموز دختر مقطع راهنمایی (سوم راهنمایی) از مناطق 17 و 13 و 10 آموزش و پرورش استان تهران در سال تحصیلی 84 انتخاب شدهاند و این پژوهش به شیوه تصادفی از میان دانشآموزان مدارس عادی و استثنایی انتخاب شدهاند.
و ابزار و اندازه گیری در این پژوهش شامل تست افسردگی بک بود و نتایج بررسی نشان داد که بین میزان افسردگی دانشآموزان مبتلا به لکنت زبان و عادی تفاوت معناداری وجود ندارد.
مقدمه
زبان به معنای اعم عبارت است از وسیله کلامی یا غیر کلامی که جهت تفاهم و تفاهیم بین موجودات زنده به کار میرود و غنی ترین تجارب آدمی را ایجاد مینماید. (بلو اشتاین 1699) زبان در واقع نه تنها ارتباط فرد را با درون گروه و برون گروه فراهم می سازد بلکه وسیله ای برای انتقال فرهنگ از نسلی به نسل دیگر است به علاوه وسیله تنظیم زندگی بشر نیز میباشد. چه در اطراف انسان امور پراکنده وجود دارد که زبان آنها را طبقه بندی کرده و نامگذاری میکند (ریبو بروبیکر 1977 آزاد 1380).
گروهی از روانشناسان اندیشه را کلام صامت و زبان را فکر گویا دانسته و حتی با استفاده از وسایل فیزیکی دقیق ثابت کرده اند که هنگامی که فکر میکنیم در حقیقت به نوعی دستگاه تلکس خود را به کار می اندازیم (برنشتاین 1966 به نقل از فریاد درخشان 1382).
با توجه به آنچه گفته شد میتوان زبان را عامل اساسی در رشد و تکامل اجتماعی عقلانی و اخلاقی انسان دانست پژوهشهایی که توسط روانشناسان شوروی صورت گرفته حاکی است که کاربرد زبان موجب تسریع در اکتساب رفتارهای مختلف و تصمیم به جا در کودکان میگردد (جایخوف 1984 عبادی 1380).
همچنین بررسیهای متعدد نشان میدهد که کودکانی که رشد هوشی سریع دارند، سخن گفتن را زودتر شروع میکنند (کراوتیز 1966، به نقل از فریاد درخشان 1381).
یکی از عقبماندگی ذهنی و بدنی اختلال در رشد تکلم شناخته شده است علاوه بر اهمیت رشد تکلم و تاخیر آن در سازگاری های اجتماعی افراد میتوان از اهمیت تکلم در رابطه با وضعیت اقتصادی و میزان تحصیلات فرد نیز سخن گفت با توجه به اهمیت زیادی که برای تکلم برشمردیم اختلال در تکلم میتواند مشکلات زیادی در جنبه های مختلف اقتصادی تحصیلی و اجتماعی افراد مبتلا ایجاد کند (به قول پیچسمن 1986) لکنت زبان چیزی بیش از قطع جریان روان واژه هاست که از آن به عنوان ناروانی صحبت میکنیم لکنت زبان ناشی از واکنشهای عاطفی در مقابل تجربه های تلخ گفتاری است.
(سوال پژوهش)
آیا بین اختلال تکلم (لکنت زبان) و میزان افسردگی کودکان شهر تهران رابطه وجود دارد؟
آیا کودکان دچار لکنت زبان از کودکانی که روان و عادی صحبت میکنند افسرده تر هستند؟
(فرضیه پژوهش)
بین میزان افسردگی دانشآموزان مقطع راهنمایی (سال سوم) دچار لکنت زبان در شهر تهران با دانشآموزان عادی همان سن تفاوت وجود دارد.
(هدف پژوهش)
هدف این پژوهش بررسی رابطه لکنت زبان با افسردگی است بدین معنی که میزان افسردگی در بین افراد دارای لکنت زبان تا چه حد با افراد سالم (بدون لکنت) متفاوت است.
(ضرورت پژوهش)
زبان وسیله تفهیم و تفاهم و وسیله ارتباط بشر است و هر نوع اختلال که در زبان و بیان به وجود بیاید خللی در روابط اجتماعی به وجود میآورد. توجه به این اختلال به دلیل وجود عدد نسبتاً زیاد کودکان یا افرادی که دچار این اختلالات هستند دارای اهمیت فراوان میباشد.
از علل دیگری که باید حتماً به افراد دارای این اختلال توجه و رسیدگی بیشتری نمود، علت عاطفی ارثی، خانوادگی و اقتصادی است و عدم توجه به افراد دارای اختلال گویایی، موجب رنجش عاطفی آنان میشود. و از آن جایی که این افراد همیشه در سنین کودکی باقی نخواهند ماند بلکه بزرگتر شده و وارد اجتماع میشوند. آن وقت است که به علت بی توجهی به وضع عاطفی در کودکی به این نقص خود پی برده اند نسبت به اجتماع در آنها کینه ایجاد میشود (یریس، 1977، داوریان، 1367).
همچنین بی توجهی به ناسازگاری حسی- حرکتی کودک در دوران کودکی و نوجوانی موجب سوق دادن او با ناسازگاری در دوران جوانی خواهد شد. از نظر خانوادگی هم این موضوع حائز اهمیت است که وقتی چنین فردی خود ناخواه خانواده ای تشکیل میدهد چگونه میتواند فرزندان سالم تربیت کند؟
چگونه میتوان به فرزندانی که در دامان او لب به سخن باز میکنند طریقه سخن گفتن درست کلمات را بیاموزند؟ باید حداقل مرجعی باشد که پدران و مادران این کودکان بتوانند با مراجعه به آن مکانها مشکلات خود را رفع کنند. و احیاناً راهنمایی نیز بشوند. به آنها یاد داده شود که از نظر عاطفی چگونه با کودکان مبتلا به اختلالات گویایی خود رفتار کنند. تا آنها احساس حقارت نکرده و به خاطر این نقض قابل علاج، نقایص دیگری پیدا نکنند. گوشه گیر، دور از اجتماع و کینهتوز بار نیایند. اینگونه تحقیق های اجتماعی اگر با دلسوزی و علاقهمندی انجام شود میتواند تا حدی توجه خانواده ها و اجتماع را به این موضوع جلب کند: زیرا همین امر باعث میشود خانواده ها زودتر به وضع کودک پی برده و در نتیجه شانس بیشتری در معالجه کودک خود داشته و بنابراین توجه به این امر چه بسا موجب تسریع معالجه فرد مبتلا نیز بشود (یریس، 1977، داوریان، 1367).
از طرف دیگر میتوان با استناد از اطلاعات حاصل از این تحقیق برنامه ریزی های موثری جهت راهنمایی و کمک به افراد مورد مطالعه با توجه به توانمندی ها و خصوصیات آنها انجام داده و به ویژه این بررسی باعث میگردد که علاوه بر یافتن دیدی کمی جهت نگریستن و برخورد با این اختلال در زمینه ای یادگیری اجتماعی و سایر جنبه ها میتوان با اختیار گزاردن این اطلاعات به خانواده ها در آموزش آنان طرز برخورد آنها با افرادی که دارای این اختلال هستند را نیز کنترل و تعلیم نمود. تا برخوردهای غلط موجب بروز احتمالی ناراحتی ها و مشکلات جنبی نشوند.
شناخت ویژگیهای بارز روانی این افراد در زمینه عاطفی- هیجانی موجب استفاده صحیح از نیرومندی های موجود در افراد دارای لکنت زبان میگردد.
همچنین اگر بتوان در سطح وسیعی و بطور همه جانبه به این توانمندی ها توجه کافی مبذول داشت میتوان انتظار داشت که در پایان دوره آموزشی دبیرستان این افراد یک رضایت روانی در ارتباط با نوع و کیفیت آموزشی که دارا بودند برخوردار شوند. (یریس، 1977، داوریان، 1367).
مفاهیم و واژه ها:
لکنت زبان:
اختلال ریتم و سلامت تکلم که ممکن است بصورت سیلابها و کلمات یا انسداد در تولید آنها باشد (جانسون پورافکاری 1368).
تعریف عملیاتی لکنت زبان:
منظور از لکنت زبان در پژوهش حاضر افرادی هستند که با مراجعه به مراکز گفتار درمانی بنا به تشخیص متخصصان گفتار درمانی دارای لکنت زبان میباشند و به عنوان فرد لکنتی تشخیص داده شدهاند.
افسردگی:
واژه افسردگی به تجربه حالات ناشادی گفته میشود که تحمل آن دشوار است.
تعریف عملیاتی افسردگی:
منظور از افسردگی در این پژوهش نمره ای است که آزمودنی از آزمون افسردگی بدست میآورد.
مقدمه
قرنها و شاید بیش از دو هزار سال است که لکنت زبان مورد توجه قرار گرفته است و عقاید مختلف بسیاری در مورد طبیعیت و علت و درمان آن پیشنهاد شده است. علیرغم تلاشهای بسیار علت این اختلال هنوز کاملاً شناخته نشده است. برخی علت لکنت زبان را نارسایی مغزی می دانستند. گروهی تصور میکردند با جراحی زبان و یا لوزه ها مشکل برطرف میشود و عده ای آن را یک مشکل مادرزادی لاعلاج قلمداد میکردند.
اگرچه اختلال لکنت زبان ممکن است گاهی با ناهنجاری ها و یا مشکلات فیزیکی همراه باشد ولی در اکثر مواقع هیچگونه ضایعه و بیماری در شخص نمی توان یافت. مگر تنها لکنت زبان که آن هم تحت تاثیر عوامل متعدد طبیعی شدت و ضعف می یابد. احتمالاً لکنت زبان بیش از تمام اختلالات گفتاری دیگر توجه را به خود جلب کرده است ولی همچنان آیینه تاریک گفتار اختلال در مراحل رشد و تکامل گفتار است که تحت تاثیر عوامل مختلف به وجود میآید. نظر آدافر (1982) بر این است که فراوانی لکنت زبان در سنین سه تا هفت سالگی همزمان با تغییرات فیزیکی و روانی متعدد و قابل توجهی در این مقطع سنی است. او عقیده دارد که تکامل هماهنگ تمام سیستمهایی که در تکلم و بیان نقش دارند برای سلامت گفتار ضروری است و عناصر ژنتیک و محیط بر روند عادی تکامل این سیستمها تاثیر میگذارد.
کوپر (1976) معتقد است که لکنت زبان ثمره اثر زیانبخش عوامل متعدد روانی- فیزیکی است. بنابراین تا آنجا که امکان دارد باید علت اختلال را یافت و بر مبنای آن برای درمان مناسب برنامه ریزی کرد.
معلولیت گفتاری میتواند یکی از مهمترین عوامل شکست و ناکامی برای شخص باشد به ویژه وقتی که آن بی توجهی گردد و یا به اشتباه به معلولیت ذهنی یا جسمی ربط داده شود. بنابراین هر کوششی برای شناخت عمیق تر آن به رشد طبیعی کودک کمک میکند.
کثرت ناروانی گفتار در کودکان زیر سن دبستان و به نسبت کمتری در دوران دبستان و راهنمایی و مشاهده اضطراب و نگرانی والدین که گاهی به برخوردهای نادرست با کودکان می انجامد.
یافته های پژوهش
اختلالات زبانی
1-1 تعریف اختلالات زبانی:
اختلال زبان به هر گونه نارسایی در بیان و درک گفتار اطلاق میشود. نمونه ای از این اختلال لکنت زبان است که در آن شنونده به جای توجه به محتوای صحبت یک فرد به نحوه صحبت او توجه دارد، به عبارت دیگر هرگونه ناتوانی فرد در برقراری ارتباط طبیعی کلامی با افراد همزمان خود را اختلال زبانی گویند. این ناتوانی میتواند هم به درک و هم به بیان گفتار و زبان مربوط باشد. مثلاً فرد ناشنوایی که گفتار دیگران را به زبان مادریش درک کند دچار اختلال زبانی است. (خواجه پور، 1378).
اختلال زبانی به دلیل اشکالاتی که در برقراری ارتباط با افراد دیگر در جامعه ایجاد میکند مانع بزرگی در راه پیشرفت فرد در جامعه محسوب میشود. فردی که اختلال زبانی دارد شفعی متناسب با مهارت و توانایی های خود به دست نمی آورد و معمولاً نمی تواند تا سطح مطلوب تحصیل کند. اختلال در زبان سبب گوشه گیری اجتماعی فرد میشود و او را از مشارکت شایسته در گروههای اجتماعی باز می دارد به این دلیل و دلایل متعدد دیگر، این اختلال به بروز مشکلات عاطفی مثل خجالت، گوشه گیری، پرخاشگری، اضطراب و... منجر میشوند.
در نهایت باید گفت: همان گونه که زبان به عنوان وسیله ارتباطی بی نظیر در خدمت پیشرفت فردی و اجتماعی انسان است، اختلالات زبانی نیز مانع این پیشرفت اند (خواجه پور، 1378).
1-2 خصوصیات اختلالات زبانی
علائم ظاهری مختلفی وجود یک یا چند مقوله از اختلالات زبانی را در افراد مشخص میکند. مهمترین این علائم که با مشاهده آنها میتوان به وجود اختلال در فرد پی برد عبارتند از:
1- گفتار فرد به آسانی شنیده نمیشود. یعنی صحبت فرد خیلی آهسته است و شنونده معمولاً از فرد می خواهد که بلندتر صحبت کند یا حرف خود را تکرار کند. در این مورد افراد خجالتی که خیلی آهسته صحبت میکنند یا افرادی را که تارهای صوتی آنها فلج شده است و نمی تواند صداسازی کنند و در نتیجه فقط به صورت نجوا صحبت میکنند میتوان نمونه آورد. نمونه دیگر آنهایی هستند که حنجره شان مبتلا به سرطان شده است و آن را برداشته اند در نتیجه صدای آنها به صورت نجوا درآمده است (خواجه پور، 1378).
نمونه دیگر شخصی است که برای عارضه سرماخوردگی شدید به طور موقت دچار گرفتگی صدا و به عبارت دیگر گرفتار بی صدایی شده است و مخاطب او هنگامی متوجه حرفهای این شخص میشود که در برابر دهان او قرار گیرد (خواجه پور، 1378).
در مواجهه با موارد بالینی ای که این نوع در کلینیک های گفتار درمانی در حین مصاحبه و ارزیابی بیمار، مجبوریم گوشمان را نزدیک دهان او قرار دهیم یا در صورت امکان برای برقراری ارتباط از نوشتن استفاده کنیم.
2- گفتار فرد از نظر صوتی خوش آیند نیست: یعنی موقعی که فرد صحبت میکند، صدای او شنونده را ناراحت میکند. افرادی که صدایشان خیلی بلند است و یا کسانی که دورگه و زنگدار دارند شنیدن صدای آنها در درازمدت باعث خستگی و ناراحتی میشود گفتاری از این نمونه دارند. نمونه دیگر این گفتار در افرادی دیده میشود که صدایشان گرفته است و به هنگام بلند حرف زدن از گفتار آنها صدای خشخش شنیده میشود شایع ترین موارد فوق که با آن مواجه می شویم گرفتگی صدا از نوع خفیف تا شدید در بین کودکان، زنان و مخصوصاً معلمان و گویندگان است (خواجه پور، 1378).
3- فرد در زبان بومی خود، در تلفظ صداهای خاص مشکل دارد. نمونه این افراد کسانی اند که بیشتر صداها را غلط تلفظ میکنند، مثلاً کسانی که صدای «س» «s» را به صورت بین دندانی تلفظ میکنند، نمونه بارز آن در افراد ناشنوا است که به سبب ناتوانی در شنیدن درست صداهای بعضی از آنها را غلط تلفظ میکنند در نتیجه صحبت آنها نامفهوم است و فقط متوجه ریتم و آهنگ جمله شان می شویم(خواجه پور، 1378).
نمونه بالینی شایع این نوع کودکانی است که در موقع صحبت در شعر و سرود خوانی فقط آهنگ کلام را ادا میکنند و جمله ای مثل «سلام، صبح به خیر!» را به این صورت بیان میکنند «تلات توب به یل» (Talam tob beyl)
4- گفتار فرد فاقد وزن، آهنگ و تکیه و سرعت طبیعی است: نمونه این گفتار در افراد لکنتی دیده میشود که گفتار آنها سرعت طبیعی لازم را ندارند و پر از مکث و کشش و تکرار است. مورد نادری نیز به نام تندگویی وجود دارد که وزن، سرعت و آهنگ گفتار در آن مختل است و فرد به حدی تند صحبت میکند که کلام او نامفهوم جلوه میکند. موارد بالینی این نوع گفتار در برخوردهای روزمره با افرادی که لکنت زبان دارند مکرر مشاهده میشوند (خواجه پور، 1378).
5- گفتار فرد با سن و جنس او نامتناسب است: مثل فرد سی ساله ای که لحن هماهنگ صحبتش کاملاً کودکانه است. نمونه دیگر موردی است که صدای زیر زنانه دارد، یا زنی که صدای بم مردانه داشته باشد، این افراد معمولاً خودشان از غیرطبیعی بودن گفتارشان اطلاعی ندارند و به توصیه دیگران به کلینیک مراجعه میکنند و وقتی صدای ضبط شده خود را می شنوند متوجه تفاوت صحبت خود با دیگران میشوند (خواجه پور، 1378).
6- فرد در درک گفتار اشکال دارد: این گفتار بیشترین مقدار از افراد مبتلا به اختلال زبانی تشکیل میدهد. در اینجا فرد به دلایل مختلفی ممکن است قادر به درک زبان بومی خود نباشد و یا این توانایی را از دست بدهد. نمونه اول کودکان عقب مانده ذهنی و یا کودکان ناشنوا هستند که از درک گفتار دیگران ناتوان اند و یا به زحمت آن را درک میکنند. نمونه دوم افراد بزرگسالانی اند که در اثر ضربه یا سکته مغزی، توانایی درک گفتار دیگران را از دست می دهند مورد مربوط به ضربه مغزی در طی هشت سال جنگ تحمیلی به وضوح در کلینیک ها مشهود بوده است افراد متعددی به کلینیک مراجعه کرده اند که در اثر موج انفجار، اصابت ترکش به مغز از بین رفتن قسمتی از مغز و غیر آن.دچار مشکل شده اند ( خواجه پور ،1378).
1-3 شیوع اختلالات زبانی
تعیین میزان فراوانی اختلالات زبانی در زبان فارسی به صورت دقیق ممکن نیست. چون تاکنون کار پژوهشی عمده ای در این زمینه صورت نگرفته است و بیشتر داده های موجود به مدارس و کلینیک های گفتار درمانی تهران محدود میشوند. ولی بنا بر تجربه بالینی چندین ساله با افرادی که اختلالات زبانی داشته اند می توانیم بگوییم که اختلالات تولیدی و تاخیر در گفتار زبان از بالاترین میزان شیوع برخوردارند، و در هر کلاس مدرسه عادی حداقل یک تا پنج نفر را می یابیم که دچار اختلال تولیدی از خفیف تا شدیدند. همچنین مراجعان به کلینیکهای گفتار درمانی را اکثراً کودکان تشکیل می دهند که مراحل رشد گفتار و زبان آنها طی شده است و هنوز صحبت نمی کنند و یا صحبتشان نامفهوم است مقولات دیگر مثل زبان پریشی و اختلالات صوتی از کم ترین میزان فراوانی برخوردارند. لکنت زبان درصد بینابینی دارد. و میتوان گفت که بعد از اختلالات تولیدی و تاخیر در گفتار و زبان بیشتر مراجعان افراد لکنتیاند. جنسیت نیز در میزان شیوع اختلالات مخصوصاً لکنت زبان تاثیر دارد. معمولاً اختلالات زبان در افراد مذکر بیشتر از افراد مونث است. این نسبت در افراد لکنتی 3 به 1 است (سیف نراقی، 1382).
1-4 انواع اختلالات زبانی
اختلالات زبانی را از نظر علت شناسایی و علائم بالینی به شیوه های مختلفی تقسیم بندی میکنند. بررسی ما در موارد بالینی و داده های بالینی بر اساس صدای ضبط شده افراد در کلینیک است. اختلالات زبانی را از نظر بالینی به چهار دسته تقسیم میکنیم.
الف: اختلالات تولیدی
ب: اختلالات روانی گفتار
پ: اختلالات کارکرد زبانی
ج: اختلالات صوتی
صور گوناگون اختلالات زبانی به علل مختلفی به وجود می آیند که ذکر آنها در مبحث مربوط به خود آن اختلال مناسب خواهد بود (سیف نراقی، 1382).
اختلالات تولیدی
تعریف اختلالات تولیدی
تولید به معنی ساختن صدای گفتاری یا ویژگی آکوستیکی مشخص است هوا از شش ها به صورت بازدم بیرون میآید و بعد از عبور از نای به حنجره میرسد.
در داخل حنجره دو رشته عضلانی کوچک به نام تار صوتی وجود دارد. هوا از برخورد با این تارها مرتعش میشود و تولید صدا میکند.
این صدا که همان ماده خام اولیه گفتار است. بعد از حنجره به حلق میرسد که فضای وسیعتری نسبت به حنجره دارد، و در آنجا تشدید میشود. پس این صدا در حفره دهان و بینی به وسیله اندامهای گفتاری از جمله لب ها و زبان، سخت کام، نرم کام و زبان کوچک به صدای گفتاری تبدیل میشود.
اختلال تولیدی به اشکالاتی می گویند که در تولید صداهای گفتاری به وجود آید. اشکال در تولید صحیح صداها، نامفهوم شدن کلمات و در نتیجه گفتار میشود. فردی که مشکل تولیدی دارد ممکن است صدای گفتاری را طوری تلفظ کند که به هیچ کدام از صداهای موجود در زبان خودش شباهتی نداشته باشد. مثلاً فرد مبتلا به اختلال تولیدی ممکن است صدایی را به جای صدای دیگری به کار برد مثلاً از صدای «ت» (t) به جای صدای «ک» (K) استفاده کند. در نوع دیگر اختلال فرد ممکن است صدای خاصی را از اول، وسط و یا آخر کلمه حذف کند. مثلاً صدای (س) (S) را حذف میکند و کلمات سیب. اسلب. درس را به صورت ایب. اب. و در تلفظ میکند.
وقتی کودک به سنین مدرسه میرسد و هنوز در تولید صداهای گفتاری مشکل دارد. در امر تحصیل و خواندن و نوشتن نیز دچار اشکال میشود و در بعضی مواقع این اختلال به ترس و گریز کودک از درس و مدرسه منجر میشود (سیف نراقی 1382).
علل اختلالات تولیدی
اختلالات تولیدی علل گوناگونی دارد که هر کدام از آنها میتواند موجب ایجاد مشکل در تلفظ صداها و در نتیجه نامفهوم بودن گفتار شود. مهمترین این علل عبارتند از:
1- علل عضوی: مهمترین این علت عفونی است. هرگونه ضعف یا فلجی که در اعصاب مربوط به عضلات اندام های گفتاری اتفاق بیافتد به عبارت دیگر هرگونه مشکلی که در اعصاب جمجمه ای از قشر مغز به بعد تا رسیدن آنها به عضلات اندامهای گفتاری پیش بیاید کارایی اندامهای گفتاری و در نتیجه تولید صداهای گفتاری را مختل میکند.
این ضعف و فلجی در اعصاب ممکن است مثل فلج مغزی به صورت مادرزادی باشد. عضلات اندام های گفتاری کودکانی که با این مشکل به دنیا می آیند شل و کم تحرک اند. این کودکان آب ریزش دهان دارند. لبهایشان بسته نمی شوند.
عضلات نرم کام و زبان کوچکشان فلج است و حرکتی ندارند و زبان آنها کم تحرک یابی حرکت است و اعمال مکیدن، جویدن، و بلعیدن را نمی توانند انجام دهند. در نتیجه تولید صداهای گفتاری نیز به شدت مختل میشود. نمونه بالینی دیگر ضعف و فلجی اعصاب ناشی از بیماری های اکتسابی است. از جمله بیماریهای عصبی که بیماریهای پیشرونده مغزی نامیده میشوند. بیماری پارکینسون از این نوع بیماریهاست که در آن عضلات اندام های گفتاری به سبب ضعف یا فلج عصب به تدریج کارایی خود را از دست می دهند و در نتیجه اختلال تولیدی به وجود میآید. (علیزاده، 1383).
2- علل ساختمانی: علل ساختمانی به وجود نقص و صدمه در ساختمان اندام های گفتاری اطلاق میشود. هرگونه نقص ساختاری در اندامهای گفتاری میتواند اختلال تولیدی را ضعیف تا شدید ایجاد کند. مهمترین نقایص موجود در اندامهای گفتاری عبارتند از:
الف: شکاف لب، شکاف لثه، شکاف سخت کام، شکافت نرم کام، شکاف زبان کوچک
ب: ضعف یا کوچکی نرم کام در زبان کوچک، نبود یا کوچکی زبان کوچک
پ: بزرگی زبان
ت: اشکال در به هم رسیدن تارهای صوتی
ث: رشد غیر طبیعی دندان ها و عدم تطابق فک بالا و پایین
ج: انسداد یا انحراف بینی
شکاف لب میتواند تماس کامل لب ها را دچار اشکال کند که در نتیجه تولید صداهای دو لبی مثل «پ» (p) «ب» (B) «م» (M) مختل شود شکاف لثه موجب میشود که در موقع تماس زبان با آن، انسداد کامل برای تولید بیشتر صداهای لثه ایجاد نشود، شکاف سخت کام، نرم کام، و زبان کوچک باعث میشود که راه بینی و دهان به هم متصل شوند و در نتیجه همه صداها از راه بینی و به صورت خیشومی تولید میشوند بزرگی بیش از حد زبان سبب فشار آمدن به دندانها و عدم تطابق فک و در نتیجه باز ماندن دهان و لب ها میشود، که برای صداهای دو لبی مشکل ایجاد میکند. وجود اشکال در تارهای صوتی به علت بیماری سرطان، زگیل تار صوتی، و بیماریهای متعدد دیگر میتواند در تماس آنها مشکل ایجاد کند و تولید صداهایی مثل (S) (؟ را مختل می سازد.
دیر آمدن یا نبودن دندانهای پیشین و نیز جلو بودن فک بالا در بیشتر صداها ایجاد اشکال میکند. انسداد یا انحراف بینی سبب می شود که صداهای خیشیومی از راه دهان تولید شوند ودراین حالت صحبت فرد مثل افراد سرماخورده میشود و در این صورت صدای «م» (M) به صورت «ب» (B) و صدای «ن» (N) به صورت «د» (D) تولید میشود. چنین فردی می خواهد بگوید: «من به مدرسه رفتم» اما صحبت او به این صورت شنیده میشود. «بد به بدرسه رفتب» (bad be badraftab) (علی زاده، 1383).
3- علل محیطی: در محیط زندگی کودک عوامل مختلفی می توانند اختلالات تولیدی ایجاد کند. مهمترین این عوامل عبارتند از:
الف: تقلید از الگوی غلط گفتاری: وقتی در محیط زندگی کودک، پدر، مادر، خواهر، برادر و یا یکی از افراد نزدیک او صداها را به صورت نادرست تلفظ کند او نیز به تقلید این نوع گفتار را یاد می گیرد. مثلاً کودکی که مادری ناشنوا دارد که به دلیل، ناشنوایی بیشتر صداها را غلط تلفظ میکند به خاطر تقلید از مادرش صحبت نامفهوم خواهد داشت.
ب: دو زبانگی: مسئله مهم دیگر در امر زبان آموزی و یادگیری صداها، دو زبانه بودن کودک است. کودکی که به طور همزمان در معرض یادگیری دو زبان متفاوت قرار می گیرد. به احتمال زیاد دچار اختلال تولیدی میشود. مثلاً کودکی که در خانه ترکی صحبت میکند. ولی در محیط خارج از خانه فارسی حرف می زند از یادگیری مفاهیم در هر دو زبان و در نتیجه از یادگیری صداهای گفتاری ناتوان خواهد بود (علی زاده، 1383).
4- ناشنوایی: ناشنوایی یکی از مهمترین علل اختلالات تولیدی است که باید آن را جدای از علل عضوی و ساختمانی تقسیم بندی کرد. فرد ناشنوا چون قادر به شنیدن تلفظ صحیح نیست. اختلال تولیدی دارد. در واقع باید گفت هر فرد ناشنوا به نوعی دچار اختلال تولیدی است. هرچه میزان ناشنوایی بیشتر باشد میزان اختلال در تولید صداها نیز بیشتر خواهد بود. به همین دلیل است که مادرزاد لال هم لال میشود. چون وقتی هیچ صدایی نمی شنود، هیچ صدایی را هم نمی تواند بگوید (علی زاده، 1383).
انواع اختلالات تولیدی
اختلالات تولیدی را از نظر علت شناسی و علائم بالینی دو نوع تقسیم بندی دارند. از نظر علت شناسی اختلالات تولیدی به دو دسته تقسیم میشوند:
الف: دیسارتریا: نوعی از اختلال که در اثر علل عضوی ایجاد میشود.
ب: دیسلیلیا: نوعی از اختلال که به علل ساختمانی، محیطی و ناشنوایی ایجاد میشود.
اختلالات تولیدی از نظر علائم بالینی نیز به سه دسته تقسیم میشوند:
الف: غلطگویی: فرد صدای گفتاری را به نحوی تلفظ میکند که به صدای آن زبان شباهتی ندارد مثل تلفظ صدای «س» (S) «کلمات سیب، ساعت، اسب، حسن به صورت زیر اثب، ثاعت، ثیب، ثن
ب: جانشین سازی: فرد صدای خاصی را به جای صدای دیگری به کار میبرد. مثلاً استفاده از صدای «ت» (T) به جای صدای «ک»K در بیشتر کودکان شایع است.
مثلاً کلمات کتاب، کره، اکبر و خاک به صورت زیر تلفظ میشوند:
تناب، تره، اتبر، خات
پ: حذف: فرد صدای خاصی را از کلمه حذف میکند. مثلاً صدای «خ» (X) در کلماتی مثل: خواب، خاک، خرس به صورت زیر تلفظ میشود:
آپ، آک، ارس (علی زاده، 1383).
موارد بالینی اختلالات تولیدی
کودک 9 ساله مبتلا به اختلال تولیدی
از کودک خواسته اند داستانی تعریف کند. او داستان زیر را تعریف میکند. اول صورت صحیح آن قسمت از داستان و بعد شکل آوانویسی گفته کودک میآید.
«موش تصمیم گرفت که برگردد که یک راه خشک بی خطر را پیدا کند یا به ناچار از این سفر خوب و خوش و دیدار اقوام و عزیزان خود صرف نظر کند و چون تصمیم گرفت ناگهان قورباغه ای غورغورکنان سر از آب بیرون آورد و گفت: «صبح به خیر آقا موشه، شما کجا، این جا کجا؟»
موش تشمیم گلفت که بلگلدد که یالاد خوشکه بی خطلی لا پیدا کند یا به ناشال اژ این شفلر خود شرفه نژل کند و شون تشمیم گلفت ناگهان گوباغه ای گولگول کنان شل از آب بیلون آولد و گفت: شب به خیل آقا موشه شما کوژا این ژا کوژا؟
مورد دوم دختر 8 ساله مبتلا به اختلال تولیدی
این مورد مربوط به اختلال تولیدی از نوع دیسارتریا مربوط است که کودک مبتلا به فلج مغزی است از این کودک آزمون آواشناختی به عمل آمده. وی کلمات موجود در آزمون را به صورت زیر تلفظ کرده است:
اوباه روباه ، اسب اسب
آکت ژاکت ، پروانه پروانه
اندی صندلی ، آرو جارو
ازا غذا ، اشم چشم
همان طور که از این کلمات بر میآید، این کلمات مثل بیشتر کودکانی که دیسارتریا دارند صداهای مختلف را از اول کلمات حذف کرده و این حذف صداها در کلمه سبب نامفهوم بودن شدید گفتار این افراد شده است. (علی زاده، 1383).
اختلالات سلیسی گفتار
تعریف اختلالات سلیسی گفتار:
اختلالات سلیسی گفتار به اختلالاتی گفته میشود که در جریان، ریتم، سرعت، و آهنگ گفتار به وجود میآید. در این اختلالات ممکن است سرعت گفتار کمتر یا بیشتر از حد معمول باشد، ریتم گفتار منظم نباشد و گفتار دچار گسستگی و مکث و وقفه باشد. اختلالات سلیسی گفتار به دو نوع تقسیم میشوند:
تندگویی
تندگویی در موارد بسیار نادری وجود دارد. در این حالت فرد آن قدر تند صحبت میکند که گفتارش پر از حروف ندا و کلمات اضافی است و معمولاً آخر کلمات را حذف میکند. و در نتیجه صحبتش نامفهوم است. در فرد تندگو سیل کلمات از دهان بیرون می ریزد و سرعت گفتار خیلی زیاد و ریتم آن بی نظم است (علی زاده، 1383).
لکنت زبان
نوع دوم اختلالات سلیسی گفتار لکنت زبان نامیده می شو که بعد از اختلال تولیدی شایع ترین نوع اختلال در بین اختلالات گفتار و زبان است. لکنت زبان به صورت گیرهای متفاوت، تشنج آمیز، و یا کشیده گویی صداها، هجاها، کلمات، عبارات ویا حرکات اندامهای گفتاری مشخص میشود.
به عبارت ساده تر لکنت عبارت از تکرار، مکث، گیر یا کشیده گویی صداها، هجاها یا کلمات در طول گفتار است.
طبق پژوهش های به عمل آمده از هر هزار نفر کودک در حدود هفت نفر از لکنت زبان رنج می برند. موارد لکنتی در میان افراد مذکر بیش از افراد مونث است. لکنت ممکن است در هر سنی ظاهر شود. اما به ندرت در بزرگسالی شروع میشود. نقطه اوج شروع آن بین 5 تا 7 سالگی است. افراد لکنتی از نظر هوش عموماً طبیعی و حتی بالاتر از طبیعی اند. مشکلات روحی و عاطفی از جمله اضطراب، حساسیت زیاد از حد، دست پاچگی و ترس و افسردگی در بین آنها شایع است. این افراد معمولاً گوشه گیرند و از تماس زیاد با افراد دیگر خودداری میکنند. (علی زاده، 1383).
علل لکنت زبان
ظهور لکنت زبان معمولاً بین 2 تا 5 سالگی و در اثر ترس کودک از صدایی خاص، و حیواناتی مثل سگ و گربه یا تهدید و کتک خوردن و غیره اتفاق می افتد.
با آنکه درباره علت اصلی بروز لکنت زبان تاکنون نظریه های گوناگونی ابراز شده است. معذلک هنوز علت مشخصی برای این اختلال بیان نشده است. عده ای معتقدند که لکنت جنبه ارثی دارد و در میان افراد بعضی از خانواده ها آمادگی ابتلای به لکنت بیشتر است. عده ای دیگر لکنت را عصب شناختی می دانند و می گویند منشا لکنت زبان نقص عضلات گفتاری در حین دریافت علائم عصبی زمان بندی شده مناسب از دستگاه مرکزی اعصاب است. بعضی از پژوهشگران لکنت را ناشی از یک مشکل عاطفی- روانی می دانند. افراد دیگری معتقدند که لکنت یک رفتار اکتسابی است و برای هر فردی ممکن است اتفاق بیافتد.
ون رایپر یکی از معروفترین پژوهشگران و درمانگران لکنت، معتقد است که لکنت زبان چندین علت دارد. او میگوید که لکنت زبان معمولاً بین 2 تا 4 سالگی آغاز میشود. یعنی در شروع زمان سخن گفتن که کودک به طور طبیعی در کسب مهارتهای مربوط به روانی گفتار اشکال دارد. به نظر ون رایپر، کودکانی که بعد از عبور از این مرحله لکنتی میشوند ممکن است خصوصیات زیر را داشته باشند:
1- قدرت علم کمتری دارند.
2- استعداد مزاجی برای لکنت زبان دارند.
3- والدین آنها گفتار فرزندان را به طوری غلط ارزیابی میکنند و یا با واکنش های نامناسب، از قبیل اضطراب یا تنبیه کودک، در صدد علت ناروانی گفتار آنها بر می آیند.
4- گفتار ناروان آنها تظاهری از یک تضاد عاطفی مخفی است.
5- یا احتمالا قربانی مجموعه از عوامل بالا هستند.
اسمایلی بلانتون معتقد است که عوامل روانی سبب بروز لکنت میشود بدین ترتیب که ترس باعث میشود قشر مغز نتواند کنترل خود را بر اندامهای گفتاری اعمال کند و لکنت زبان، که ریشه در مسائل مشکلات عاطفی دارد. به صورت نشانه های فیزیکی و اختلالات زبانی تظاهر میکند.
نظریه دکتر نایب دونلاپ
دکتر دونلاپ میگوید لکنت عادتی است که باید ترک شود اصول روانشناختی یادگیری در ایجاد یا عدم ایجاد این عادت دخالت دارد. در زمینه یادگیری قبلاً چنین تصور میشد که شخص با انجام دادن کاری آن را یاد می گیرد و در اثر تکرار در آن نهایت می یابد. این زمینه آلفای دونلاپ است. پاسخ به محرک مورد نظر مشخصاً این احتمال را افزایش میدهد که در برگشت الگوی مشابه پاسخ مشابهی اتفاق بیفتد.
به هر حال دونلاپ دریافت که این تئوری با واقعیت مطابقت ندارد. شخص برای زدن تیر به هدف بارها خطا میکند. او در واقع خطا را تمرین میکند. اما این را ترجیح نمی دهد. به همین جهت بالاخره با زدن به هدف پاسخ متفاوت از پاسخهای دیگری میدهد. به عبارت دیگر پاسخ یادگیری (در مورد خطای هدف) پاسخ یاد گرفته شده نیست.
دونلاپ با به خاطر سپردن این نکته فرضیه بتا را پایه ریزی کرد. پاسخ به نوبه خود بر روی احتمال ایجاد الگوی تحریک مشابه که پاسخ مشابهی را تولید کند. تاثیری ندارد. این فرضیه تاثیر منفی احتمالی را که در تکرار وجود دارد نشان میدهد. ممکن است این تمرین منفی برای از بین بردن عادت ناخواسته به کار رود. عواملی که موفقیت فرد را در هنگام پاسخ به محرک به صورت پاسخی متفاوت تضمین میکند. درک، تفکر و احساس هستند. او هدف را درک میکند به منش می اندیشد. موفقیتها و شکستهای قبل را ارزیابی میکند و تمایل به کسب موفقیت دارد. این عوامل صرفاً با واکنش همراه نیستند. اما بخشی از پاسخ محسوب میشوند. این عوامل مشابه می توانند برای نابود کردن علت ناخواسته به کار روند.
درمان پیشنهادی دکتر دونلاپ
لکنت عادی است که میتوان آن را با تمرین منفی برطرف کرد. از لکنتی نمی توان خواست که لکنت نکند اما میتوان او را به شیوه خاصی آموزش داده . او باید با استفاده از همین عادت ناخواسته به هدف دلخواه خود برسد.
فرد لکنتی نوع خاصی اسپاسم غیر ارادی خود را بررسی میکند و تا آنجا که ممکن است از آن تقلید میکند و سپس به طور ارادی لکنت میکند. در همین حال او به روشنی به خاطر دارد که این عمل نباید در آینده دنبال شود. او غلبه بر عادت را پیشگویی میکند و چنین هدفی را در سر می پروراند. درک، تفکر و احساس باید در جهت پاسخ آینده هدایت شوند نه به سوی عادت موجود. در موقع انجام لکنت ارادی باید توجه کرد که بیمار دچار اسپاسمهای غیرارادی نشود.
تمرینات باید تحت نظر کارشناسی دست کم سه بار در هفته و هر بار به مدت 45 دقیقه اجرا شود. فهرستی از کلمات تهیه میشود و زیر کلماتی که فرد به طور ارادی باید روی آن لکنت کند خط کشیده میشود.
خواندن شفاهی و همخوانی با درمانگر نیز ممکن است تمرین شود که طی آن درمانگر به تدریج از شدت صدایش میکاهد. در بعضی موارد تمرین منفی بسیار موثر است با پیدایش علائم بهبودی تمرین منفی به تدریج حذف میشود و در صورت برگشت مشکل، فوراً تمرین با شدت کامل انجام میشود. هیچ گاه نمی توان دو فرد لکنتی را دقیقاً مانند هم درمان کرده. لازم به تذکر است که هرگونه عامل شرطی در زندگی فرد باید قبل از انجام تمرینات از بین برده شود.
در مورد عوامل ایجاد کننده و زمینه ساز لکنت زبان و عواملی که باعث تثبیت و تشدید آن میشود و تحقیقات زیادی در سراسر دنیا انجام گرفته است این تحقیقات در زمینه های روانپزشکی، روان شناسی و آسیب شناسی گفتاری و... بوده است. هر پژوهشگری بر اساس نظریات خود درباره لکنت زبان شیوه های ویژه ای را برای درمان آن پیشنهاد کرده است. گروهی از دستاندرکاران نیز تلفیقی از این شیوه ها را مورد استفاده قرار داده اند.
در این متن گزیده ای از نظرات و شیوه های درمانی مطرح شده را ذکر میکنیم (عظیمی راد 1380).
دکتر بلانتون معتقد است که عوامل روانی، سبب بروز لکنت میشود. بدین ترتیب که ترس باعث میشود که کورتکس نتواند کنترل خود را بر اندامهای گفتاری اعمال کند. لکنت زبان ریشه در مسائل و مشکلات عاطفی دارد و نشانه های فیزیکی به صورت نورولوژیک تظاهر میکند. مطالعه دقیق درباره رشد دستگاه عصبی نخستین قسمتی است که در روند رشد برای انتقال تکانه های حسی به سلولهای حرکتی تشکیل میشود. سلولهای عصب به منظور حفظ یکپارچگی اجزا و جلوگیری از پاسخهای آنی، منجر به نوع پیچیده تری از پاسخهای حرکتی میشود. به علت تقاطع بین تکانه های حسی مختلف، تالاموس به وجود آمده است تا تکانه های حسی قسمتهای مختلف اندامهای بدن را دریافت کند و آنها را قبل از رسیدن به مراکز عصب حرکتی اصلاح کند. همچنین مراکز عصبی حرکتی زبر زنجیری برای هماهنگ کردن تکانه های حرکتی ایجاد شده توسط محرک حسی تالاموس به وجود آمده است. به طوری که فقط یک تکانه بتواند به مرکز عصب تحتانی برسد. همچنان که حیوانات به مرور زمان تکامل یافته اند، مراکز عصبی در کودک نیز برای کنترل تالاموس و مراکز عصب حرکتی هماهنگ کننده تکانه های حرکتی ایجاد شده است.
واکنش های رفتاری افراد لکنتی، احتمالاً از نوع رفتار دوران نوزادی آنها ناشی میشود. هنگامی که در اثر ترس فعالیت کورتکس به طور کامل یا ناقص دچار اختلال میشود، پاسخ رفتاری معین به صورت عادت همراه با ترس به وجود میآید که در موقعیتهای مشخص خودنمایی میکند و باعث تقویت گیر و مکثهای اصلی لکنت میشود.
لکنت زبان منشا عاطفی دارد و به نقص اندامهای گفتاری مربوط نمیشود. رشد شخصیت از دوران کودکی شروع میشود و بسته به نوع رابطه کودک با والدین خود شکل می گیرد. تجربه ای اولیه در ناخودآگاه باقی می ماند و اغلب هنگامی که شخص با این الگوهای ناخودآگاه مواجه میشود احساس گناه یا اضطراب میکند. علت اضطراب که ناخودآگاه نهفته است ناشناخته باقی می ماند. این اضطراب ها همان مشکلات عاطفی هستند که در بسیاری از اختلالات از جمله لکنت زبان خود را نشان میدهد.
بنابراین کشف واکنشهای عاطفی دورة نوزادی و تصحیح و تکمیل آن به کمک الگوهای سالم بزرگسالی و در نتیجه از بین بردن اختلالات عاطفی و روانی، به کورتکس اجاره خواهد داد که کنترل خود را بر تالاموس و مراکز عصب تحتانی اعمال کند و از این طریق به هدایت عضلات اندامهای گفتاری بپردازد.
درمان پیشنهادی:
اهداف این درمان عبارتند از: رفع مشکلات عاطفی- سازش دادن با محیط- رفع علامتی که لکنت نامیده میشود (عظیمی راد، 1380).
نظریه دکتربوم از لندن انگلستان
علت لکنت زبان بر دو دسته است: 1- داخلی یا مزاجی که طی آن، کودک تمایلات بیمارگونه را به ارث میبرد و در واقع مستعد لکنت میشود. 2- خارجی یا محیطی که از شوک، ترس، بیماری و منشاء ناشی می شود. علت لکنت اولیه، بی ثباتی و عدم استحکام سیستم اعصاب است. عوامل محیطی نیز با تضعیف مقاومت فیزیکی و روانی فرد، زمینه های پنهان لکنت زبان را آشکار میکند. لکنت زبان پدیده ای ارثی نیست. اما این امکان وجود دارد که فرد بی ثباتی روانی را از والدین خود به ارث ببرد. البته عوامل ثانویه نیز در بی ثباتی عمومی سیستم اعصاب موثر است و به طور کلی هرگونه ضعف و ناتوانی که جلو رشد مغز و سیستم اعصاب را بگیرد ممکن است با ایجاد اختلال در مراکز عصبی، موجب عدم هماهنگی عمومی در عضلات به ویژه عضلات دخیل در مکانیسم گفتار شود.
لکنتی ها اعم از کودک یا بزرگسال معمولاً درونگرا و فاقد اعتماد به نفس هستند و از احساس بی کفایتی رنج می برند. آنها مانند سایر افراد عصبی هستند رنج بردن از ترسها، نگرانی ها و اضطراب ها هستند. وجود این هیجانات باعث میشود که انرژی عصبی فرد بیش از حد مصرف شود و او نتواند آن را مجدداً بدست آورد. بیمار ممکن است از ترسی که باعث لکنتش شده است آگاه نباشد. اما در وجود خویش درگیری گسترده ای با آن دارد که در تنش(1) سراسری بدنش آشکار است. تنش عضلانی نتیجه و نشانه بارز مثال عصبی است. به جز عوامل ثانویه یا محیطی عوام پیش و پس از تولد نیز معمولاً بر روی سلسله اعصاب کودک تاثیر می گذارد. در بسیاری از افراد الکن، علائم رواننژندی، مستقیماً ریشه در نگرانی و اضطراب بیش از حد مادر دوران حاملگی، شرایط دشوار و ناراحت کننده کودک در هنگام تولد و عدم مراقبت صحیح از کودک دارد. در بسیاری از موارد لکنت زبان به دنبال بیماریهای دوران کودکی و یا در اثر شوک شروع میشود و به هر حال علت اصلی لکنت را باید در گذشته های دورتر در وضعیتهای بی ثباتی عاطفی جستجو کرد.
درمان پیشنهادی دکتر بوم
لکنت زبان را میتوان به وسیله آرامش بخشیدن و ایجاد سازگاری روانشناختی درمان کرد. نخستین هدف درمان رفع منشا روانی بیمار است. فرد میتواند با کسب مهارت های آرام سازی عضلانی به تدریج آرامش خاطر بیشتری کسب کند، اعتماد به نفس بیابد و در نتیجه، بر ترس خود غلبه کند. بدین ترتیب، نوعی بازآموختگی (باز شرطی شدن) صورت می گیرد. روشهای آرام سازی باید به وسیله افراد آموزش دیده که قادرند خودشان را آرامش بخشند انجام شود. بخشی از هر جلسه آموزشی تحت نظر مربی مخصوص به آرامش بخشی تدریجی اختصاص می یابد که بعد از توسط خود اشخاص ادامه می یابد. سلامتی عمومی و ثبات عاطفی لکنتی ها به مجرد شروع این تمرینات بهبود می یابد. بدین ترتیب لکنت آخرین نشانه ای است که به درمانش پرداخته میشود. بعضی از بیماران تصور میکنند که هرگز بهبود نمی یابند. از همین رو درمان را قطع میکنند. در حالی که از نظر ما تمام افراد لکنتی درمان پذیرند.
از آن جا که لکنتی ها به علت مکانیسم گفتار خود ناگزیر از لکنت کردن هستند. باید توجهشان را از لکنت زبانشان منحرف کرد. به طور کلی تمرینات غیر مجاز مربوط به اندامهای گفتاری و تمرینات تنفس عمیق مناسب نیست. هنگامی که بیمار یاد بگیرد عضلاتش را آرام سازد و به جای فشار بر مکانیسم تنفسی اش به طور عادی عمل کند. گفتارش جریان صحیح خود را باز می یابد و این همان عمل اتوماتیک است.
قبل از درمان لازم است با انجام معاینات کامل، در صورت امکان نقائص فیزیکی موجود اصلاح شود پس از آنکه درمانگر، تاریخچه فردی بیمار و محیط و رفتار عمومی او را مطالعه کرده شیوه های مناسب برای سازگاری روانی او را انتخاب میکند.
تلقین در درمان لکنت زبان بسیار موثر است. تلقین نه تنها در درمان گروهی برای آرام سازی روانی و فیزیکی موثر است، بلکه برای تغییر ذهنیت بیمار در موارد ترسهای قدیمی از صحبت کردن نیز کاربرد دارد. از طریق خودالقایی این احساس آرامش ممکن است به صحبتهای روزمره منتقل شود. در گروههای کلاسی، تمرینات آرام سازی با تنفس آرام و آهنگین دنبال میشود که مستلزم هیچ کوشش یا فشاری نیست این احساس آرامش در طول بازیهای گفتاری و از بر خوانی نیز حفظ میشود.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 71 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دانلود مقاله بررسی تاثیرات اختلالات زبان در میزان افسردگی کودکان