حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کامل درباره تاریخ ادبیات ایران 94 ص

اختصاصی از حامی فایل دانلود مقاله کامل درباره تاریخ ادبیات ایران 94 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 82

 

از انقراض حکومت ساسانی تا پایان قرن سوم هجری --> مقدمهدولت ساسانی با شکستهای پیاپی سپاهیان ایران از لشگر اسلام در جنگهای ذات السلاسل(12هجری) وقادسیه(14 هجری) و جلولاء(16 هجری) و نهاوند(21 هجری) واژگون شد، و نفوذ مداوم مسلمین در داخله شاهنشاهی ایران تا ماوراءالنهر که تا اواخر قرن اول هجری بطول انجامید، سبب استیلای حکومت اسلامی بر ایران گردید و ایرانیان برای قرونی محدود و معدود تحت سیطره عرب درآمدند.

از انقراض حکومت ساسانی تا پایان قرن سوم هجری --> ادبیات پهلوی در سه قرن اول هجری

چنانکه میدانیم زبان رسمی و ادبی ایران در دوره ساسانی لهجه پهلوی جنوبی یا پهلوی پارسی بود. این لهجه در دربار و ادارات دولتی و حوزه روحانی زرتشتی چون یک زبان رسمی عمومی بکار میرفت و در همان حال زبان و ادب سریانی هم در کلیساهای نسطوری ایران که در اواخر عهد ساسانی تا برخی از شهرهای ماوراءالنهر گسترده شده است، مورد استعمال داشت. پیداست که با حمله عرب و بر افتادن دولت ساسانیان برسمیت و عمومیت لهجه پهلوی لطمه‏ای سخت خورد لیکن بهیچ روی نمیتوان پایان حیات ادبی آن لهجه را مقارن با این حادثه بزرگ تاریخی دانست چه از این پس تا دیرگاه هنوز لهجه پهلوی در شمار لهجات زنده و دارای آثار متعدد پهلوی و تاریخی و دینی بوده و حتی باید گفت غالب کتبی که اکنون بخط و لهجه پهلوی در دست داریم متعلق ببعد از دوره ساسانی است.

تا قسمتی از قرن سوم هجری کتابهای معتبری بخط و زبان پهلوی تألیف شده و تا حدود قرن پنجم هجری روایاتی راجع بآشنایی برخی از ایرانیان با ادبیات این لهجه در دست است و مثلاً منظومه ویس و رامین که در اواسط قرن پنجم هجری بنظم درآمده مستقیماً از پهلوی بشعر فارسی ترجمه شده و حتی در قرن هفتم «زرتشت بهرام پژدو» ارداویرفنامه پهلوی را بنظم فارسی درآورد. در سه چهار قرن اول هجری بسیاری از کتب پهلوی در مسائل مختلف از قبیل منطق، طب، تاریخ، نجوم، ریاضیات، داستانهای ملی، قصص و روایات و نظایر آنها بزبان عربی ترجمه شد و از آنجمله است: کلیله و دمنه، آیین نامه، خداینامه، زیج شهریار، ترجمه پهلوی منطق ارسطو، گاهنامه، ورزنامه و جز آنها.

در همین اوان کتبی مانند دینکرت، بندهشن، شایست نشایست،ارداویرافنامنه، گجستک ابالش، یوشت فریان، اندرز بزرگمهر بختکان، مادیگان شترنگ، شکند گمانیک و یچار و امثال آنها بزبان پهلوی نگاشته شد که بسیاری مطالب مربوط بایران پیش از اسلام و آیین و روایات مزدیسنا و داستانهای ملی در آنها محفوظ مانده است. مؤلفان این کتب غالباً از روحانیون زرتشتی بوده و باین سبب از تاریخ و روایات ملی و دینی ایران قدیم اطلاعات کافی داشته‏اند. از این گذشته در تمام دیوانهای حکام عرب در عراق و ایران و ماوراءالنهر تا مدتی از خط و لهجه پهلوی استفاده میشده است.

با همه این احوال پیداست که غلبه عرب و رواج زبان دینی و سیاسی عربی بتدریج از رواج و انتشار لهجه پهلوی میکاست تا آنجا که پس از چند قرن فراموش شد و جای خود را بلهجات دیگر ایرانی داد.

خط پهلوی هم بر اثر صعوبت بسیار و نقص فراوان خود بسرعت فراموش گردید و بجای آن خط عربی معمول شد که با همه نقصهایی که برای فارسی زبانان داشت و با همه نارسایی بمراتب از خط

پهلوی آسانتر است.

بهمان نسبت که لهجه پهلوی رسمیت و رواج خود را از دست میداد زبان عربی در مراکز سیاسی و دینی نفوذ می‏یافت و برخی از ایرانیان در فراگرفتن و تدوین قواعد آن کوشش میکردند اما هیچگاه زبان عربی مانند یک زبان عمومی در ایران رائج نبود و بهیچ روی بر لهجات عمومی و ادب ایرانی شکستی وارد نیاورد و عبارت دیگر از میان همه ملل مطیع عرب تنها ملتی که زبان خود را نگاه داشت و از استقلال ادبی محروم نماند ملت ایرانست.

از انقراض حکومت ساسانی تا پایان قرن سوم هجری --> نفوذ لغات عربی در لهجات ایرانیپیداست که این نفوذ سیاسی و دینی و همچنین مهاجرت برخی از قبایل عرب بداخله ایران و آمیزش با ایرانیان و عواملی از این قبیل باعث شد که لغاتی از زبان عربی در لهجات ایرانی نفوذ کند. این نفوذ تا چند قرن اول هجری بکندی صورت میگرفت و بیشتر ببرخی از اصطلاحات دینی (مانند: زکوة، حج، قصاص...) واداری(مانند: حاکم، عامل، امیر، قاضی، خراج...) و دسته‏یی از لغات ساده که گشایشی در زبان ایجاد میکرد یا بر مترادفات میافزود(مانند: غم، راحت، بل، اول، آخر...) منحصر بود و حتی ایرانیان پاره‏ای از اصطلاحات دینی و اداری عربی را ترجمه کردند مثلاً بجای «صلوة» معادل پارسی آن «نماز» و بجای «صوم» روزه بکار بردند. در این میان بسیاری اصطلاحات اداری(دیوان، دفتر، وزیر...) و علمی(فرجار، هندسه، استوانه، جوارشنات، زیج، کدخداه...) و لغات عادی لهجات ایرانی بسرعت در زبان عربی نفوذ کرد و تقریباً بهمان نسبت که لغات عربی در لهجات ایرانی وارد شد از کلمات ایرانی هم در زبان تازیان راه یافت.

باید بیاد داشت که نفوذ زبان عربی بعد از قرن چهارم هجری و خصوصاً از قرن ششم و هفتم ببعد در لهجات ایرانی سرعت و شدت بیشتری یافت. نخستین علت این امر اشتداد نفوذ دین اسلام است که هر چه از عمر آن در ایران بیشتر گذشت نفوذ آن بیشتر شد و بهمان نسبت که جریانهای دینی در این کشور فزونی یافت بر درجه محبوبیت متعلقات آن که زبان عربی نیز یکی از آنهاست، افزوده شد. دومین سبب نفوذ زبان عربی در لهجات عربی در لهجات ایرانی خاصه لهجه دری، تفنن و اظهار علم و ادب بسیاری از نویسندگانست از اواخر قرن پنجم به بعد. جنبه علمی زبان تازی نیز که در قرن دوم و سوم قوت یافت از علل نفوذ آن در زبان فارسی باید شمرده شد.

این نفوذ از حیث قواعد دستوری بهیچروی(بجز در بعض موارد معدود بی اهمیت) در زبان فارسی صورت نگرفته و تنها از طریق مفردات بوده است و حتی در مفردات لغات عربی هم که در زبان ما راه جست براههای گوناگون از قبیل تلفظ و معنی آنها دخالتهای صریح شد تا آنجا که مثلاً بعضی از افعال معنی و وصفی گرفت (مانند:لاابالی= بی‏باک. لایعقل= بی‏عقل، لایشعر= بی‏شعور، نافهم...) و برخی از جمعها بمعنی مفرد معمول شده و علامت جمع فارسی را بر آنها افزودند مانند: ملوکان، ابدالان، حوران، الحانها، منازلها، معانیها، عجایبها، موالیان، اواینها...چنانکه در شواهد ذیل می‏بینیم:

ببوستان ملوکان هزار گشتم بیش گل شکفته برخسارکان تو ماند(دقیقی)

وگر بهمت گویی دعای ابدالان نبود هرگز با پای همتش همبر

(عنصری)

گر چنین حور در بهشت آید همه حوران شوند غلمانش

(سعدی)

زنان دشمنان در پیش ضربت بیاموزند الحانهای شیون

(منوچهری)

بیابان درنورد و کوه بگذار منازلها بکوب و راه بگسل

(منوچهری)

من معانیهای آنرا یاور دانش کنم گر کند طبع تو شاها خاطرم را یاوری

(ازرقی)

گذشته از این نزدیک تمام اسمها و صفتهای عربی را که بفارسی آوردند با علامتهای جمع فارسی بکار بردند(مانند: شاعران، حکیمان، زائران، امامان، عالمان. نکتها، نسخها، کتابها...)بدین جهات باید گفت لغات عربی که در زبان فارسی آمده بتمام معنی تابع زبان فارسی شده و اصولاً تا اواخر قرن پنجم جمعهای عربی نیز بنحوی که امروز میان ما معمول است تقریباً مورد استعمالی نداشته است.

از انقراض حکومت ساسانی تا پایان قرن سوم هجری --> آغاز ادب فارسیاگر چه ادبیات پهلوی در برابر نفوذ و رسمیت زبان عربی اندک اندک راه ضعف و فراموشی می‏پیمود لیکن لهجات محلی دیگر ایران با آمیزش با زبان عربی آماده ایجاد ادبیات کامل و وسیعی میگردید و از آنجمله بود لهجه آذری، لهجه کردی، لهجه فارسی(معمول در فارس)، لهجات مرکزی ایران، لهجه طبری، لهجه گیلی و دیلمانی، لهجه سگزی، لهجه خراسانی، لهجه سغدی، لهجه خوارزمی و جز آن.

لهجه عمومی مشرق ایران و شعب آن از این میان ثروتمندترین لهجه‏های ایرانی بود و چون بازمانده لهجه‏های ادبی مهمی مانند پهلوی اشکانی (پهلوی شمالی)، سغدی قدیم، تخاری و خوارزمی قدیم بود بزودی و با کوچکترین رسمیت سیاسی می‏توانست بهترین وسیله ایجاد ادبیات جدیدی در ایران گردد و این امر خوشبختانه بیاری یعقوب سر لیث صفار(254ـ265) مؤسس سلسله مشهور صفاری در اواسط قرن سوم هجری بشرحی که در تاریخ سیستان بتفصیل آمده است صورت گرفت و با ظهور شاعرانی مانند محمد بن وصیف سگزی دبیر یعقوب و بسام کورد(کرد) از خوارج سیستان که بصلح نزد یعقوب رفته بود و محمد بن مخلد سگزی از فاضلان عهد یعقوب نخستین اشعار عروضی پارسی سروده شد .

قرن چهارم، عصر سامانی و بویی --> اهمیت قرن چهارم در علوم و ادبیاتقرن چهارم بر تارک تاریخ ایران چون تاجی درخشنده است که بانواع گوهرهای تابان مزین باشد. این گوهرهای درخشان علم و ادب مردان بزرگی مانند محمد بن زکریای رازی و ابو نصر فارابی و احمد بن عبدالجلیل سگزی و ابونصر عراق و علی بن عباس مجوسی اهوازی و ابوسهل مسیحی و رودکی و شهید بلخی و دقیقی و ابن العمید و ابن عباد و قابوس و بدیع الزمان همدانی و ابوبکر خوارزمی و بسیاری از رجال نامبردار مانند ایشانند که فرصت شمارش همه آنان در این وجیزه نیست. در پایان این قرن سه تن از مفاخر عالم انسانی یعنی ابوریحان بیرونی و ابوعلی بن سینا و ابوالقاسم فردوسی وارث همه ترقیات و پیشرفتهای ایرانیان در علوم و ادبیات شدند و قسمتی از آغاز قرن پنجم را نیز بنور وجود و آثار گرانبهای خود روشن داشتند. این قرن همانطور که دوره بلوغ علوم اسلامی و ادب عربی است بهمان نحو هم


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره تاریخ ادبیات ایران 94 ص

معرفی گونه های جانوری وگیاهی درحال انقراض درایران

اختصاصی از حامی فایل معرفی گونه های جانوری وگیاهی درحال انقراض درایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

معرفی گونه های جانوری وگیاهی درحال انقراض درایران


معرفی گونه های جانوری وگیاهی درحال انقراض درایران

همه جانوران و گیاهان علاوه برمضراتی که دارند فوایدی نیز درآنها وجود داردکه به طور مستقیم یا غیر مستقیم در زندگی ما نقش بسزایی داشته ، دارند و خواهند داشت. همان طور که می دانیم تمام گونه های نادربه تعداد ناچیز درطبیعت وجود دارند. همین تعداد کم باعث می شود که این گونه ها کم و بیش در خطر انقراض قرار بگیرند.همچنین باید بدانیم که انقراض گونه های نادری که در استان ما وجود داردمتناسب با فواید و تاثیرات آنان و همچنین چرخه ی زندگی جانداران صورت می گیرد و موجب تغییرات ناگهانی در طبیعت می شود و حتی باعث می شود دیگر گونه ها نیز در خطر انقراض قرار گیرند. همان طور که می دانیدانقراض گونه های نادر می تواند مشکلات زیادی را بر سر جوامع انسانی قرار دهد.همین عوامل انسان ها را به این فکر انداخته که از انقراض گونه های مختلف جلوگیری کنند و اقداماتی کار ساز را انجام دهند که بوجود آوردن مناطق حفاظت شده و شکار ممنوع نیز بخشی از آن است. به همین دلیل مناطق حفاظت شده بسیاری در سراسرایران دیده می شودکه نتیجه آن جلوگیری از شکار های بی رویه وجلوگیری از انقراض گونه هاست. دراین مقاله هدف آن است که با بعضی ازگونه های گیاهی وجانوری درحال انقراض   ایران آشنا شویم.

در قالب word و در 15 صفحه مهیا شده است.


دانلود با لینک مستقیم


معرفی گونه های جانوری وگیاهی درحال انقراض درایران

پایان نامه ی بررسی دلایل انقراض حکومت ساسانی توسط مسلمانان. doc

اختصاصی از حامی فایل پایان نامه ی بررسی دلایل انقراض حکومت ساسانی توسط مسلمانان. doc دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه ی بررسی دلایل انقراض حکومت ساسانی توسط مسلمانان. doc


پایان نامه ی بررسی دلایل انقراض حکومت ساسانی توسط مسلمانان. doc

 

 

 

 

 

 

 

نوع فایل: word

قابل ویرایش 135 صفحه

 

پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد «M.A»

گرایش: تاریخ ایران اسلامی

 

چکیده:

اگرچه امپراتوری ساسانی در زمان حکومت یزدگرد سوم سقوط کرد، اما انحطاط این حکومت از چندین دهه قبل آغاز شده بود. انحطاط مزبور تنها به قلمرو سیاسی مربوط نمی شد بلکه در همه زمینه ها گسترش می یافت. اتفاقاً انحطاط سیاسی اندکی دیرتر از زمینه های دیگر شدت گرفت. مهم ترین جنبه های انحطاط جامعه ایرانی در سال های پایانی فرمانروایی ساسانیان عبارتند از:

الف- انحطاط اعتقادی ب- افزایش فقر مالی مردم ج- فشار ناشی از جنگ های شاهان د- افزایش مالیات‌ها.

دلایل انقراض حکومت ساسانی توسط مسلمانان عبارتند از: 1- ناخشنودی مردم ایران از حکومت ساسانی در پایان کار این خاندان 2- امتیازهای طبقاتی و برخورداری دسته ای خاص از این امتیاز و محروم ماندن اکثریت مردم در دوره ساسانی 3- انحطاط عقیدتی حکومت ساسانی بر اثر اقدامات و رفتارهای نسنجیده موبدان زرتشتی 4- اختلافات داخلی بین شاهزادگان ساسانی به خاطر رسیدن به سلطنت 5- انتشار آیین اسلام در واقع منادی اصلاحات اجتماعی و برابری انسانها بدون توجه به قومیت ها، نژادها و موقعیت های اجتماعی بود.

 

پیشگفتار:

اینجانب برای پی بردن به علل اصلی سقوط ساسانیان و شناسایی ریشه های نابسامانی و انحطاط امپراتوری ساسانی، موضوع پایان نامه خود را انتخاب کردم.

بحران های داخلی، ضعف و فساد دستگاه حاکمه، نفوذ ایدئولوژی اسلام در مرزنشینان ایران و ... باعث گردید تا حکومت ساسانی که روزگاری می توانست در سطح جهانی تهاجمات وسیع امپراتوری قدرتمند روم را دفع کند، به سرعت از پای درآید و شهرهای مرزی ایران یکی بعد از دیگری سقوط کند و تیسفون به دست اعراب مسلمان بیفتد.

در پایان از استاد راهنمایم، دانشمند فرزانه جناب آقای دکتر داود اصفهانیان و استاد مشاورم سرکار خانم دکتر لیلی خبازی، که در تهیه و گردآوری منابع تاریخی و نگارش پایان نامه، بنده را راهنمایی نموده اند، سپاسگزاری می نمایم.

                                                                                                    

مقدمه

تاریخ ایران بعد از اسلام، از فتح مداین بدست اعراب مسلمان آغاز می شود که به دنبال آن امپراتوری کهنسال ساسانی انقراض یافت و سراسر ایران به دست اعراب مسلمان افتاد. این حادثه بزرگ سرفصل تاریخ جدید ایران و پایان عهد باستان آن به شمار می رود. و هر کسی به تاریخ ایران می نگرد می خواهد سرّ این نکته را کشف کند و معلوم بدارد که امپراتوری ساسانی به چه سبب با سرعتی چنان شگفت انگیز سقوط کرد. تحقیق این نکته، مستلزم غور در تاریخ اواخر دوره ساسانی و مطالعه وقایع و احوالی است که منجر به ضعف و انحطاط قطعی حکومت ساسانی گشت.

می توان گفت که مقارن هجوم اعراب مسلمان، ایران خود از پای درآمده بود و شقاق و نفاق بین طبقات و اختلافات و رقابتهای میان نجبا، آن را به کنار ورطه نیستی کشانیده بود. حرص و تجمل تمام مبانی حکومت ساسانی را سست و ضعیف کرده بود موبدان در دوره سلطه ساسانیان بر ایران در حقیقت ابزار سلطه سیاسی شاهان و توجیه کننده سیاست های آنان به شمار می رفتند. و با همه قدرتی که در دستگاه شاهی داشتند هرگز قدمی به نفع مردم محروم برنمی داشتند و از حقوق آنان دفاع نمی کردند. در شرایطی که قوه قضایی کشور، در انحصار موبدان بود و آنان در امور کشور نقشی اساسی داشتند، هرگز به هنگامی که مردم دچار شدیدترین مشکلات اقتصادی بودند و گاه با قحطی و بیماری دست و پنجه نرم می کردند کاری به نفع آنان نمی کردند.

پیوستگی دین و دولت که اساس سیاست دولت ساسانی به شمار می آمد موبدان را مداخله جوی و قدرت طلب نموده بود. جامعه ساسانی آماده پریشانی و پاشیدگی بود و در این جامعه بین طبقه اشراف و نجبا با طبقه عامه جدایی بسیار بود. به تعبیر نویسنده نامه تنسر این اشراف و نجبا از عامه مردم به، (لباس و مرکب و سرای و بستان وزن و خدمتکار) ممتاز بودند. در جامعه ساسانی، هر فرد و هر خانواده جا و مقامی داشتند و هیچ کس نمی توانست خواهان درجه یی باشد برتر از آنکه به مقتضای نسب به او تعلق دارد. خون و نژاد، عامل عمده یی در امتیاز طبقاتی به شمار می‌آمد و عامل دیگر مالکیت بود.

از مرگ خسروپرویز تا به تخت نشستن یزدگرد سوم بیش از چهار سال نمی گذشت که در این چهار سال اگر پادشاهی شهر براز، را به حساب نیاوریم، یازده نفر به تخت پادشاهی این کشور نشسته اند. این سلطنتهای لرزان نشان می دهد که اوضاع سیاسی در آن سال ها تا چه اندازه بی ثبات بود و چگونه این امپراتوری گسترده از داشتن قدرتی که حافظ نظم دربار شاهنشاهی باشد محروم بوده است. جنگ های طولانی ایران و روم در مدتی بیش از بیست سال، که جز در سال های نخست به زیان ایران بود، فشار زیادی بر مردم وارد می کرد. در این جنگ ها چه نیروهای انسانی فراوانی که از پا درآمد و چه شهرها و روستاها که بیهوده ویران شد و چه مالیاتهای سنگین که برای تامین هزینه این جنگ های طولانی بر ملت تحمیل گردید. ناامنی شهرها و راه ها که پی آمد چنین وضعی است، بحران وضع بازرگانی و خرابی اقتصاد، عواملی بودند که هر یک، برای ناخشنود کردن مردم و ایجاد گلایه و شِکوه و مقاومت در برابر دولت، کافی بود، چه رسد بدانکه همه یکباره فراهم آید. می‌توان گفت از نیمه دوم پادشاهی خسروپرویز تا جلوس یزدگرد سوم، مردم ایران از دو دسته اقلیت و اکثریت تشکیل می شد. اقلیتی از درباریان و وابستگان به آن، از لشکریان و موبدان گرفته تا دهقانان (مالکان) که همه چیز برای آنان آماده بود، و اکثریتی که هرچه می خواست، نداشت. و نیز طبقه اشراف یا بزرگان امتیازات ویژه ای مانند حق درس خواندن و رسیدن به شغل های مهم را در انحصار خود گرفته بودند و طبقه عامه مردم که شامل کشاورزان و پیشه وران بود از این امتیازات محروم بودند. موبدان که از بانفوذترین و قدرتمندترین طبقات جامعه ساسانی محسوب می شدند با رفتارها و کارهایی که انجام دادند آسیب های جدی به آیین زرتشت وارد کردند و نه تنها در مواقع سختی پشتیبان مردم نبودند بلکه بیشتر توجیه کننده کارهای ظالمانه شاهان ساسانی بر مردم بودند. بدون تردید مردم از موبدان زرتشتی به شدت ناخرسند بودند. علاوه بر این احکام و مراسم مذهبی در آیین زرتشت بسیار سخت و طاقت فرسا بود و در حالی که احکام دین اسلام بسیار معقول و منطقی و آسان بود و نیز دین اسلام بر مساوات و عدالت و برابری انسانها بدون توجه به قومیت و نژاد و موقعیت اجتماعی، تأکید داشت.

 

فهرست مطالب:

چکیده    

پیشگفتار 

مقدمه    

شناخت منابع و نقد و بررسی آنها        

فصل اول: کلیات   

1- 1. هدف

1-2. پیشینه تحقیق

1-3. روش کار و تحقیق

قلمرو جغرافیایی ساسانیان                                                                           

فصل دوم: اوضاع سیاسی و تشکیلات اداری و اوضاع اجتماعی و اقتصادی ایران در دوره ساسانی  

2- 1. اوضاع سیاسی ایران در دوره ساسانی      

2-2. تشکیلات اداری حکومت ساسانی

2- 3. اوضاع اجتماعی ایران در دوره ساسانی    

2- 4. اوضاع اقتصادی ایران در دوره ساسانی    

فصل سوم: مذاهب دوره ساسانی         

3-1. آئین زرتشت

3- 2. آئین مانی    

3- 3. آئین مزدک  

فصل چهارم: جنگ های ساسانیان با اعراب مسلمان و دلایل انقراض حکومت ساسانی      

مقدمه فصل چهارم                                                                                     

4-1. جنگ یُل یا (واقعه جسر)

4- 2. واقعه بویب یا (واقعه نُخیله)      

4- 3. جنگ قادسیه

4- 4. فتح مداین   

4- 5. جنگ جلولاء

4- 6. جنگ شهر شوشتر     

4- 7. جنگ نهاوند

4- 8. دلایل انقراض حکومت ساسانی  

فصل پنجم: نتیجه گیری      

نتیجه‌گیری          

پیوست ها

منابع و مآخذ        

فهرست منابع       

چکیده انگلیسی      

 

منابع و مأخذ:

1- ابن اثیر، عزالدین علی، 1370، تاریخ کامل بزرگ اسلام و ایران، مترجم عباس خلیلی، انتشارات علمی، تهران، جلد دوم.

2- ابن ندیم، 1346، الفهرست، مترجم رضا تجدد، انتشارات ابن سینا، تهران.

3- اصفهانی، حمزه، 1346، سنی ملوک الارض و الانبیاء، مترجم دکتر جعفر شعار، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، تهران.

4- امستد، 1334، تاریخ شاهنشاهی هخامنشی، مترجم دکتر مقدم، انتشارات ابن سینا، تهران.

5- اقبال آشتیانی، عباس، تاریخ مفصل ایران از صدر اسلام تا انقراض قاجاریه، انتشارات کتابخانه خیام، تهران.

6- آلیاری، حسین، 1385، جزوه نقد و بررسی تاریخ ایران از سقوط ساسانیان تا آغاز خلافت عباسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد شبستر.

7- بلاذری، احمدبن یحیی، 1346، فتوح البلدان، مترجم آذرنوش آذرتاش، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، تهران.

8- بلعمی، ابوعلی، 1372، گزیده تاریخ بلعمی، انتخاب و شرح دکتر جعفر شعار، دکتر محمود طباطبایی، نشر قطره، تهران، چاپ اول.

9- بیرونی، ابوریحان، 1363، آثار الباقیه، مترجم اکبر داناسرشت، انتشارات امیرکبیر، تهران.

10- بویل، جی. آ، 1368، تاریخ ایران کمبریج (از سلوکیان تا فروپاشی دولت ساسانیان)، مترجم حسن انوشه، انتشارات امیرکبیر، تهران، جلد سوم(قسمت اول)، چاپ اول.

11- بهمنش، احمد، 1332، تاریخ ملل قدیم آسیای غربی، انتشارات دانشگاه تهران، تهران.

12- پلوتارک، 1346، حیات مردان نامی، مترجم رضا مشایخی، انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران، جلد چهارم.

13- پیرنیا، حسن، تاریخ ایران از آغاز تا انقراض ساسانیان، انتشارات کتابخانه خیام، تهران.

14- پیرنیا، حسن، ایران باستان، انتشارات دنیای کتاب، تهران، 3 جلد.

15- تاریخ سیاسی- اجتماعی ایران (قبل از اسلام)، 1370، شرکت چاپ و نشر ایران، تهیه شده در گروه تاریخ دفتر برنامه ریزی و تألیف کتب درسی.

16- جوان، موسی، 1340، تاریخ اجتماعی ایران، انتشارات بی تا، تهران.

17- خواجه نظام الملک طوسی، سیاست نامه، به اهتمام هیوبرت دارک، انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران.

18- دینوری، احمدبن داود، 1371، اخبار الطوال، مترجم دکتر محمود مهدوی دامغانی، نشر نی، تهران.

19- دورانت، ویل، 1337، تاریخ تمدن، مشرق زمین گاهواره تمدن، مترجم احمد آرام، انتشارات اقبال، تهران، جلد اول.

20- دیاکونف، 1354، تاریخ ماد، مترجم کریم کشاورز، انتشارات پیام، تهران.

21- دیاکونف، 1354، اشکانیان، مترجم کریم کشاورز، انتشارات پیام، تهران.

22- داندامایف، 1354، تاریخ سیاسی، اقتصادی و اجتماعی هخامنشیان، مترجم میرکمال نبی پور، نشر گستره، تهران.

23- دوبوار، نیلسون، 1342، تاریخ سیاسی پارت، مترجم علی اصغر حکمت، انتشارات ابن سینا، تهران.

24- دریایی، تورج، 1384، شاهنشاهی ساسانی، مترجم مرتضی ثاقب فر،انتشارات ققنوس، تهران، چاپ دوم.

25- راوندی، مرتضی، 1354، تاریخ اجتماعی ایران، انتشارات امیرکبیر، تهران، جلد اول.

26- زرین کوب، عبدالحسین، 1373، تاریخ مردم ایران (1) (ایران قبل از اسلام)، انتشارات امیر کبیر، تهران، جلد اول، چاپ چهارم.

27- زرین کوب، عبدالحسین، 1371، تاریخ مردم ایران، انتشارات امیرکبیر، تهران، جلد دوم، چاپ سوم.

28- زرین کوب، عبدالحسین، 1373، تاریخ ایران (بعد از اسلام)، انتشارات امیرکبیر، تهران، چاپ هفتم.

29- زرین کوب، عبدالحسین، 1380، بامداد اسلام، انتشارات امیرکبیر، تهران، چاپ دهم.

30- زرین کوب، عبدالحسین، 1386، کارنامه اسلام، انتشارات امیرکبیر، تهران، چاپ دوازدهم.

31- زرین کوب، عبدالحسین، 1386، آشنایی با تاریخ ایران، انتشارات سخن، تهران، چاپ اول.

32- زیدان، جرجی، 1373، تاریخ تمدن اسلام، مترجم علی جواهرکلام، انتشارات امیرکبیر، تهران، جلد اول، چاپ هشتم.

33- سایکس، سرپرسی، 1363، تاریخ ایران، مترجم فخر داعی گیلانی، انتشارات دنیای کتاب، تهران، جلد اول.

34- شهیدی، سیدجعفر، 1370، تاریخ تحلیلی اسلام، شرکت چاپ و نشر ایران، تهران.

35- ضیاءپور، جلیل، مادها و بنیانگذاری نخستین شاهنشاهی در غرب فلات ایران، انتشارات انجمن آثار ملی، تهران.

36- طبری، محمدبن جریر، 1352، تاریخ طبری، مترجم ابوالقاسم پاینده، انتشارات بنیاد فرهنگ ایران، تهران، جلد پنجم.

37- فیاض، علی اکبر، 1374، تاریخ اسلام، انتشارات دانشگاه تهران، تهران، چاپ هفتم.

38- فرای، ر.ن، 1363، تاریخ ایران کمبریج (از اسلام تا سلاجقه)، مترجم حسن انوشه، انتشارات امیرکبیر، تهران، جلد چهارم، چاپ اول.

39- فرای، ریچارد، 1344، میراث باستانی ایران، مترجم مسعود رجب نیا، انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران.

40- کریستین سن، آرتور، 1375، ایران در زمان ساسانیان، مترجم رشید یاسمی، انتشارات دنیای کتاب، تهران، چاپ هشتم.

41- گیرشمن، رومن، 1383، ایران از آغاز تا اسلام، مترجم دکتر محمد معین، انتشارت معین، تهران، چاپ اول.

42- گوتشمید، آلفردفن، 1356، تاریخ ایران و ممالک همجوار آن از زمان اسکندر تا انقراض ساسانیان، مترجم کیکاوس جهانداری، انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران.

43- گیبون، 1353، انحطاط و سقوط امپراطوری روم، مترجم فرنگیس شادمان، انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران، جلد اول.

44- لوکونین، 1350، تمدن ایران ساسانی، مترجم عنایت الله رضا، انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران.

45- مستوفی، حمدالله بن ابی بکر، 1364، تاریخ گزیده، به اهتمام عبدالحسین نوایی، انتشارات امیرکبیر، تهران، چاپ سوم.

46- مسعودی، علی بن الحسین، 1382، مروج الذهب، مترجم ابوالقاسم پاینده، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، جلد اول، چاپ هفتم.

47- مسعودی، علی بن الحسین، 1349، التنبیه والاشراف، مترجم ابوالقاسم پاینده، انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران.

48- نولدکه، تئودور، 1356، تاریخ ایرانیان و عربها در زمان ساسانیان، مترجم عباس زریاب خوئی، انتشارات انجمن آثار ملی، تهران.

49- هرودوت، 1338، تاریخ هرودوت، مترجم دکتر هادی هدایتی، انتشارات دانشگاه تهران، تهران، جلد اول.

50- هوار، کلمان، 1363، ایران و تمدن ایرانی، مترجم حسن انوشه، انتشارات امیرکبیر، تهران.

51- یعقوبی، ابن واضح، 1355، تاریخ یعقوبی، مترجم دکتر محمد ابراهیم آیتی، انتشارات بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران، جلد اول.


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه ی بررسی دلایل انقراض حکومت ساسانی توسط مسلمانان. doc

علل انقراض دایناسور ها

اختصاصی از حامی فایل علل انقراض دایناسور ها دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

جدید ترین یافته های علل انقراض دایناسور ها را ما در این مقاله گرد آوری کردیم 


دانلود با لینک مستقیم