حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود پاورپوینت انسان و شناخت محیط زیست-47 اسلاید

اختصاصی از حامی فایل دانلود پاورپوینت انسان و شناخت محیط زیست-47 اسلاید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت انسان و شناخت محیط زیست-47 اسلاید


دانلود پاورپوینت   انسان و شناخت محیط زیست-47 اسلاید

 

 

 

 

 

 

 

 

نرخ زاد و ولد،نرخ مرگ ومیر،طول عمر،علل رشد جمعیت،جدول حیات،ساختمان سنی،

 

آهنگ رشد جمعیت

 در اصطلاح آمارى هر مجموعهاى از عناصر متمایز یا مجموعهاى از افراد انسانى و گیاهى و... که دست کم داراى یک صفت مشترک باشند، ”جامعه یا جمعیت آماری“ نامیده مىشود.  

 در جمعیتشناسى، تمام یا بخشى از ساکنان یک ناحیه را ”جمعیت“ مىگویند.

واژه جمعیت ممکن است به هر اجتماعى از افراد انسانی، در هر مکان، خواه بهطور مستمر یا موقت، گفته شود لیکن بهعنوان تعریف نهایی، ”جمعیت تجمعى از افراد انسانى است که در منطقهاى معین (روستا، شهر، شهرستان، استان یا کشور) بهطور مستمر و معمولاً به شکل مجموعهاى از خانوارها زندگى مىکنند و پایگاه سیاسی، شرایط ملى و قومى واحدى دارند.

انواعى از جمعیت را که نسبت به جمعیت کل جامعه یا کشور کوچکتر و محدودتر هستند، ”جمعیت محدود“ یا ”جمعیت فرعی“ و جمعیت کل جامعه یا کشور را ”جمعیت اصلی“ مىنامند. بنابراین، جمعیت فرعى یا محدود جمعیتى است در داخل جمعیت اصلى که به لحاظ ویژگىهاى اقتصادی، اجتماعى و جغرافیایى مورد بررسى قرار مىگیرد و به اعتبار یکى از این صفتها، نامى بر آن گذاشته مىشود.  

 

جمعیت مقیم و حاضر:

.................................................

تمام کسانى که تابعیت کشورى را دارند و یا اهل منطقهاى هستند، اعم از اینکه هنگام سرشمارى در محل حضور داشته باشند یا نه، جمعیت ”مقیم یا قانونی“ (de jure) نامیده مىشوند. معمولاً در سرشمارىها ساکنان دایم و غائبین موقت یک منطقه را به مثابه جمعیت مقیم یا قانونى در نظر مىگیرند و جمعیت مهمان، مسافر، خدمتکار و نظایر آنها را از این رده حذف مىکنند.  

-

 

 



 

تراکم بوسیله مهاجرت به داخل و زاد و ولد افزایش می یابد. عامل زاد و ولد به عنوان مهمترین عامل محسوب می شود و تقریبا معادل میزان تولید مثل است به استثنا اینکه زادو ولد کلمه ی عام تری است و بر هرنوع تولید مثلی غیر از تخم گذاری و ترکیب گامت ها اطلاق می شود.
 

به طور کلی، زاد و ولد بر افراد جدید هر موجود زنده ای خواه زاییده شوند، از تخم خارج شوند، سبز شوند، تقسیم شوند و یا به هر صورتی که بر شمار جمعیت اضافه شوند گفته می شود.

مهاجرت به داخل و مهاجرت به خارج را به ندرت اندازه گیری می کنند زیرا در اکثر موارد فرض می شود که مهاجرت به داخل و مهاجرت به خارج معادل هم هستند.

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت انسان و شناخت محیط زیست-47 اسلاید

مقاله درباره سیر خلقت انسان و سایر موجودات در قرآن کریم

اختصاصی از حامی فایل مقاله درباره سیر خلقت انسان و سایر موجودات در قرآن کریم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره سیر خلقت انسان و سایر موجودات در قرآن کریم


مقاله درباره سیر خلقت انسان و سایر موجودات در قرآن کریم

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:25

خلقت انسان

سورة البقرة

کَیْف تَکْفُرُونَ بِاللَّهِ وَ کنتُمْ أَمْوَتاً فَأَحْیَکُمْ  ثُمَّ یُمِیتُکُمْ ثُمَّ یحْیِیکُمْ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ(28)

 چگونه خدا را منکرید؟ با آنکه مردگانى بودید و شما را زنده کرد؛ باز شما را مى‏میراند [و] باز زنده مى‏کند؛ [و] آنگاه به سوى او بازگردانده مى‏شوید.

وَ إِذْ قَالَ رَبُّک لِلْمَلَئکَةِ إِنى جَاعِلٌ فى الأَرْضِ خَلِیفَةً  قَالُوا أَ تجْعَلُ فِیهَا مَن یُفْسِدُ فِیهَا وَ یَسفِک الدِّمَاءَ وَ نحْنُ نُسبِّحُ بحَمْدِک وَ نُقَدِّس لَک  قَالَ إِنى أَعْلَمُ مَا لا تَعْلَمُونَ(30)

 و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت: «من در زمین جانشینى خواهم گماشت»، [فرشتگان‏] گفتند: «آیا در آن کسى را مى‏گمارى که در آن فساد انگیزد، و خونها بریزد؟ و حال آنکه ما با ستایش تو، [تو را] تنزیه مى‏کنیم؛ و به تقدیست مى‏پردازیم. » فرمود: «من چیزى مى‏دانم که شما نمى‏دانید. »

سورة آل‏عمران‏

هُوَ الَّذِى یُصوِّرُکمْ فى الأَرْحَامِ کَیْف یَشاءُ  لا إِلَهَ إِلا هُوَ الْعَزِیزُ الحَْکِیمُ(6)

 اوست کسى که شما را آن گونه که مى‏خواهد در رحمها صورتگرى مى‏کند. هیچ معبودى جز آن تواناى حکیم نیست.

* إِنَّ اللَّهَ اصطفَى ءَادَمَ وَ نُوحاً وَ ءَالَ إِبْرَهِیمَ وَ ءَالَ عِمْرَنَ عَلى الْعَلَمِینَ(33)

 به یقین، خداوند، آدم و نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر مردم جهان برترى داده است.

وَ إِنى سمَّیْتهَا مَرْیَمَ وَ إِنى أُعِیذُهَا بِک وَ ذُرِّیَّتَهَا مِنَ الشیْطنِ الرَّجِیمِ(36)

 پس چون فرزندش را بزاد، گفت: «پروردگارا، من دختر زاده‏ام -و خدا به آنچه او زایید داناتر بود- و پسر چون دختر نیست؛ و من نامش را مریم نهادم، و او و فرزندانش را از شیطان رانده شده، به تو پناه مى‏دهم. »

قَالَت رَب أَنى یَکُونُ لى وَلَدٌ وَ لَمْ یَمْسسنى بَشرٌ  قَالَ کذَلِکِ اللَّهُ یَخْلُقُ مَا یَشاءُ  إِذَا قَضى أَمْراً فَإِنَّمَا یَقُولُ لَهُ کُن فَیَکُونُ(47)

 [مریم‏] گفت: «پروردگارا، چگونه مرا فرزندى خواهد بود با آنکه بشرى به من دست نزده است؟» گفت: «چنین است [کار پروردگار]. خدا هرچه بخواهد مى‏آفریند؛ چون به کارى فرمان دهد، فقط به آن مى‏گوید: «باش»؛ پس مى‏باشد. »

إِنَّ مَثَلَ عِیسى عِندَ اللَّهِ کَمَثَلِ ءَادَمَ  خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ کُن فَیَکُونُ(59)

 در واقع، مَثَلِ عیسى نزد خدا همچون مَثَلِ [خلقت‏] آدم است [که‏] او را از خاک آفرید؛ سپس بدو گفت: «باش»؛ پس وجود یافت.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره سیر خلقت انسان و سایر موجودات در قرآن کریم

تحقیق و بررسی در مورد شبیه سازی انسان به کمک تکنولوژی جدید

اختصاصی از حامی فایل تحقیق و بررسی در مورد شبیه سازی انسان به کمک تکنولوژی جدید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

شبیه سازى انسان به کمک تکنولوژى جدید

محمد على تسخیرى

 

 

منظور از شبیه سازى انسانى تولید نسخه- اى مطابق- اصل از انسان، بدون نیاز به تلقیح سلولهاى جنسى- مذکر و مؤنث است.

شبیه سازى حیوانى و نباتى نیزهمین گونه است.

ابتدا نکاتى کلى را تقدیم مى داریم و سپس واردبحث شبیه سازى و حکم شرعى آن مى شویم.

1. بررسى برخى نکات کلى که شایسته است محقق- در این گونه موضوعات مورد توجه قرار دهد: نکته اول: ما معتقدیم که هر پیشرفتى که صورت- مى گیرد و هر حقیقتى که کشف مى شود درچارچوب عظمت الهى بوده و استفاده از آن به- معناى استفاده از قوانین الهى است و نقض یا تغییرى- در خلقت خداوند نیست. آنچه در شریعت موردنهى واقع شده، هرگونه بازیچه قراردادن نیروهاى- فطرى است -  که به آن اشاره خواهیم کرد -  یادست کارى در خلقت به منظور شعبده بازى یا سحرو فریب دیگران و یا هدر دادن ثروتى طبیعى است- که خداوند به انسان بخشیده است.

نکته دوم: وضع انسان نسبت به سایر موجودات،بسیار متفاوت است و این به سبب خصوصیاتى- است که او را ممتاز کرده و محور مخلوفات قرارداده و آنچه را در آسمانها و زمین است مسخر اوکرده است. لذا طبیعت پیرامون انسان نیز به اعتبارمصلحت انسان و نیازهاى حیاتى او مورد توجه- قرار گرفته است. بنابراین در بحث ما توجه اصلى به- شبیه سازى انسان از طریق فن آورى است و به- فرایند شبیه سازى در دیگر جانداران- نمى پردازیم.

نکته سوم: شریعت، «اصالة الاباحه» را مقرر داشته- است. این قاعده هرگونه تصرف انسان را مباح- مى داند مگر اینکه حرمت و منع آن ثابت شود. پس- نمى توان هیچ چیزى را بدون دلیل حرام شمرد،همان گونه که تجویز چیزى که دلیلى بر حرمتش- اقامه شده ممکن نیست.

نکته چهارم: نمى توان در برابر بحثهاى علمى ایستادو آنها را ممنوع کرد، خصوصا چنین بحثهاى تاثیرگذارى که بر دنیاى ناشناخته- اى پرتو افکنده و درصدد کشف پیچیدگیها و مجهولات آن هستند. پس- قبل از صدور هر حکم کلى لازم است که تامل کنیم- و حالاتى را که خواه ناخواه با آنها مواجه خواهیم- شد محاسبه کنیم.

نکته پنجم: هر حادثه نو ظهور، خصوصا اگر مربوط- به مساله- اى حیاتى باشد که مجراى حیات بشرى راتغییر مى دهد، ناگزیر فضاهاى عاطفى را برمى انگیزد و افکار را در فرضیه- ها و گمانهایى غرق- مى کند که بعضى از آنها جالب و برخى دهشتناکند وهر کدام از آنها طرفداران و موافقانى دارد. در چنین- فضایى چه بسا محقق نتواند موضوع را بى طرفانه- بررسى کند، بلکه ناخود آگاه به این گروه یا آن گروه- متمایل مى شود. بنابراین دست یابى به نظریه- اى- اجتماعى یا علمى و یا فقهى در این مرحله بعیداست.

نکته ششم: گاهى به فرضیه هایى بر مى خوریم که- نتیجه تخیلات داستانى است، این فرضیه- ها برسلامت تحقیق اثر منفى مى گذراند. برخى ازفرضیه- ها در این مساله بر محور اجتناب از انواع- سوء استفاده- ها به وجود آمده است، امرى که فقها ومتدینین را به منظور جلوگیرى از هر بهانه- اى به- تحریم مطلق این موضوعات وامى دارد. پیش از این- در مقاله دیگرى به موضوع تلقیح مصنوعى- پرداختیم، در آن بحث نیز فرضیه- هاى مختلفى- مطرح شد، سپس فقها واقعیت را پذیرفتند و حالات- مختلف آن را جداگانه و به دور از غوغاى فرضیات- بررسى کردند. البته به نظر هنوز ما بحث آن کامل- نشده است.

نکته هفتم: روش صحیح در این گونه مسایل، ابتدا ،بررسى خود موضوع و امکان تطبیق عناوین محلله- یامحرمه بر آن است، سپس تلاش در جهت شناختن- نتایج و عوارض ناشى از آن. گاهى نتایج خوب و بدبه هم آمیخته مى شوند که در این صورت بایدحالات غالب را در نظر گرفت.

نکته هشتم: باید اعتراف کرد که تنها متخصصین- علوم طبیعى حق دارند از آثار علمى مخرب یاسازنده این موضوع سخن بگویند و ما نمى توانیم قبل- از پایان یافتن بحثهاى ایشان در این باره اظهار نظرکنیم. هنگامى که آنان به نتایجى، هر چند شبه- قطعى دست یافتند، ما مى توانیم در باره سازگارى- این آثار با اعتقادات و ارزشها و مبادى اسلامى ونظریات سیاسى و اجتماعى و برنامه- هاى زندگى،نظر بدهیم. بنابراین تا زمانى که نتایج علمى، قطعى- نشده- اند، تعجیل در بیان حکم شایسته نیست.

نکته نهم: اسلام خانواده را زیر بناى اجتماع مى داندو بدین سبب، نظریه اجتماعى خود و احکام- متنوعش را براساس این هدف بنا مى گذارد و شدیدادر مقابل هر گونه تخریب خانواده مى ایستد.بنابراین در نظر گرفتن این حقیقت هنگام اتخاذهرگونه دیدگاه اجتماعى، ضرورى است.

نکته دهم: عملیات تلقیح مصنوعى با استفاده از فن- آورى علمى در این بحث ما نمى گنجد. در تلقیح- مصنوعى، فن آورى به رفع موانع یا آماده سازى- شرایط لازم براى جریان روند طبیعى تولید مثل- مى پردازد، بنابراین در حالاتى کاملا جایز است- مانند تلقیح مصنوعى بین نطفه زن و شوهر و درحالاتى جواز آن مورد اختلاف است.

بدون شک عدم بارورى نوعى بیمارى است، زیرانقصى در حالت طبیعى تولید مثل است، لذا هر گونه- استفاده از فن آورى در این مسیر مطلوب خواهدبود. اما محدوده آن، اجتناب از محرمات شرعى درکاربرد این فن آورى است و


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد شبیه سازی انسان به کمک تکنولوژی جدید

تحقیق و بررسی در مورد فلسفة مجازات و کرامت انسان

اختصاصی از حامی فایل تحقیق و بررسی در مورد فلسفة مجازات و کرامت انسان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

/فلسفة مجازات و کرامت انسان

ابوالقاسم مقیمی

مقدمهبراساس معارف اسلامی انسان از کرامت برخوردار می‌باشد و این امتیاز و کرامت او ناشی از برخورداری او از اختیار، آزادی، علم و اندیشه است. این ویژگی‌ها به او امتیاز بخشیده و موجب گردیده است که انسان تنها خلیفة الهی بر روی زمین باشد  و مورد توجه و تکریم پروردگار واقع شود و بر سایر مخلوقات برتری و فضیلت یابد. خداوند در قرآن کریم می‌فرماید:لقد( کرّمنا بنی آدم و حملناهم فی البرّ و البحر و رزقناهم من الطیّبات و فضّلناهم علی ؛  ما آدمیزاد را گرامی داشتیم و آن‌ها را در خشکی و دریا(کثیر ممن خلقنا تفصیلا‌ (بر مرکب‌های راهوار) حمل کردیم و از انواع روزی‌های پاکیزه به آنان روزی دادیم و آن‌ها را بر بسیاری از موجوداتی که خلق کردیم برتری بخشیدیم.از آن‌جا که به لحاظ منطقی، همة مجازات‌ها متضمن تحمیل درد و رنج بر مجرم است و طبع انسانی آن را نمی‌پسندد و در شرایط عادی آن را انتخاب نمی‌کند و معمولاً اثری ناخوشایند بر مجازات‌شونده دارد، این پرسش مطرح می‌شود که اگر انسان موجودی دارای کرامت است، پس چرا در اسلام به جای بازپروری مجرم، دست به مجازات و تنبیه او می‌زنند؟ از این رو، برخی از مجازات‌ها، با منزلت و کرامت انسانی در تنافی می‌باشد و اعمالی مانند شلاق‌زدن، حبس نمودن، شخصیت و کرامت انسان را زیر سوال می‌برد؛ زیرا انسان مجرم به صرف ارتکاب جرم از انسانیت ساقط نمی‌گردد، علاوه بر آن‌که می‌توان گفت: مجازات با اختیار و آزادی انسان که از صفات و ویژگی‌های کرامت‌بخشی او است، منافات دارد؛ زیرا ترس از مجازات، موجب ایجاد محدودیت در اختیار و آزادی انسان می‌گردد و انسان مجبور می‌شود در بسیاری از خواسته‌هایی که دارد، آزادانه رفتار نکند.از آنجا که امام خمینی‌(ره)، اسلام‌شناسی ژرف‌اندیش و فقیهی متبحّر بودند، دیدگاه‌ایشان در تبیین فلسفة مجازات در اسلام و نگاه خاصی که در فلسفة مجازات دارند و آن را برخاسته از نگاه کریمانه و سرشار از رحمت خداوند به انسان می‌دانند، حائز اهمیت است.در این مقاله، فلسفة مجازات در اسلام را با تکیه بر سخنان و نوشته‌های امام راحل(ره)، در چند بخش بررسی می‌کنیم. در آغاز با توضیحی اجمالی در مورد فلسفة دین و فلسفة احکام، به معنای فلسفة مجازات می‌پردازیم. پس از تبیین آن، خلاصه‌ای از نظریات مختلف را در فلسفة مجازات، ذکر می‌کنیم و با یاری‌گرفتن از بیانات امام راحل(ره) به بررسی فلسفة مجازات از دیدگاه اسلام می‌پردازیم تا روشن شود که نگاه اسلام در تشریع مجازات، نگاهی در راستای مصلحت شخص مجرم و جامعه و تکریم آن‌ها است.اما در آغاز بحث، لازم به ذکر است که بر خلاف بسیاری از دیدگاه‌های موجود در فلسفة مجازات که بر حفظ کرامت مجرم استوار نیست و به صراحت بیان می‌کنند که دغدغة آن را ندارند ـ که در صفحات بعدی ذکر می‌گردد ـ در دیدگاه امام(ره) ـ که مبتنی بر آموزه‌های دین مبین اسلام و برخاسته از مبانی عرفانی ایشان است ـ مجازات مجرم نیز در فرایند نگاه انسانی به او و از باب لطف و رحمت بر او به‌شمار می‌آید  و دیگر اساس مجازات با کرامت انسانی او در تنافی نمی‌باشد، هر چند در پاره‌ای از موارد، رعایت مصالح عموم جامعه برای خود اقتضاءاتی دارد که در جای خود به تفصیل طرح می‌شود.فلسفة دین و فلسفة احکامواژة فلسفه به صورت مضاف به واژه‌های دیگر استعمال می‌شود، مانند فلسفة علم، فلسفة حقوق، فلسفة اخلاق، فلسفة هنر و فلسفة زبان، پس واژة فلسفه، هم به علم اضافه می‌شود و هم به غیر آن. مجازات و کیفر نیز یکی از نهادهای هر جامعه است که می‌توان از فلسفه و حکمت‌های نهفته در آن سخن گفت.منظور از فلسفه در این‌جا معنای عام آن‌که بحث از هستی‌شناسی باشد، نیست، بلکه مراد، تأمل نظری و تحلیل و کنکاش عقلانی دربارة یک پدیده است.فلسفة دین به مثابه کوششی برای بررسی دقیق عقلانی دعاوی یک دین معین، تلقی می‌شود و همواره از تعلق خاطر به یک دین خاص یا قسمتی از دین آغاز می‌گردد، ولی در حقیقت هدف از آن، داوری دربارة آن دین خواهد بود. یک فیلسوف ممکن است خود را مستقیماً به مباحث بنیادی‌ای همچون، سرچشمة نهایی موجودات، سرنوشت انسان و غایت عالم هستی، که در دعاوی دینیِ مورد نظر، مندرجند، دل مشغول کند و بدون درنظرگرفتن پاسخ‌هایی که از سوی دین عرضه شده است، به حل و بررسی این مسائل بپردازد. بحث از فلسفة احکام یعنی کوششی عقلانی برای دستیابی و شناخت مصلحت و مفسدة نوعیه‌ای که زیربنا و اساس یک حکم شرعی است؛ زیرا در اسلام احکام بر اساس مصالح و مفاسد بنا شده‌اند، البته این نکته حائز توجه است که این یک کوشش عقلانی است، اما ابزار و شواهدی که عقل با کنکاش و تأمل در آن‌ها به مقصود نائل می‌شود، همواره از قضایای مستقل عقلی نیست، بلکه عقل برای شناخت درست فلسفة احکام و مصون ماندن از آنچه شاید رهزن آن گردد، از خود دین و بیانات وارد در آن کمک می‌گیرد تا بتواند به فلسفه‌ای که مدّنظر شارع مقدّس در تشریع این حکم بوده است، پی ببرد. همان‌گونه که در روایات متعددی به فلسفه و حکمت یک حکم اشاره شده است. پس فلسفة احکام، الزاماً به معنای بررسی عقلانی جدا از شرع نیست، به خلاف فلسفة دین که آن را کوشش عقلانی برون‌دینی تعریف می‌کنند؛ البته سخن از فلسفة احکام و فلسفة مجازات در اسلام، بحثی درون‌دینی، اما برون‌فقهی خواهد بود.از آن‌جا که به تصریح امام راحل(ره) و دیگر اندیشمندان شیعه،   مصالح و مفاسد نوعیه مورد توجه قانون‌گذار بوده است، عدم تحقّق آن‌ها در یک یا چند مورد، خدشه‌ای به عمومیّت و کلّیّت آن حکم وارد نمی‌کند و در صورت تعارض مصلحت افراد با مصلحت عمومی، راهی جز تقدیم مصلحت اهم بر مصلحت مهم وجود ندارد. شارع نیز احکام خود را براساس همین قاعدة عقلی تشریع نموده است.فصل اول: ضرورت مجازات و فلسفه آندر این فصل، بحث را از ضرورت مجازات ـ که خود پاسخی اجمالی به چرایی مجازات است ـ آغاز می‌کنیم و در ادامه به فلسفة مجازات و بیان دیدگاه‌های مختلف می‌پردازیم.1ـ ضرورت مجازاتبا تأمل در ضرورت مجازات که در ذیل بیان می‌شود، این نکته اجمالاً روشن می‌گردد که همة‌ اقوام و ملل به نوعی مجازات را پذیرفته‌اند و به صرف این شبهه که مجازات تحقیر مجرم است و با کرامت او سازگار نیست، دست از مجازات نکشیده‌اند. پس هر جامعه‌ای برای افراد خود حقوق ویژه‌ای را در نظر می‌گیرد، مانند حق حیات، حق آزادی، حق برخورداری از امنیت، حق مالکیت و ده‌ها حق دیگر که مجموعة آن‌ها در راستای تحقق سعادت فرد و جامعه است و برخی از این حقوق، ناشی از برخورداری انسان از کرامت می‌باشد. فلسفة‌ مجازات براساس هدایت افراد به سوی سعادت و پرهیز از جرایم و مفاسد است، همچنین برپایی نظام اجتماع و قوام آن، منوط به رعایت آن حقوق است و اگر در جامعه‌ای اجازة نقض این حقوق داده شود، دیگر نظم و تعادل جامعه از دست خواهد رفت و حقوق فردی و اجتماعی افراد پایمال می‌شود. در نتیجه، جامعه و افراد آن از نیل به سعادت باز می‌مانند.این نکته روشن است که همة جوامع به نوعی به مجازات تن می‌دهند و به بهانة کرامت انسان، مجرم را مطلق‌العنان رها نکرده‌اند که هر کاری که بخواهد، انجام دهد. علاوه بر آن‌که انسان‌های دیگری که در جامعه زندگی می‌کنند نیز دارای کرامت می‌باشند و ما نمی‌توانیم به صرف حفظ کرامت یک فرد به او اجازه دهیم که به دلخواه عمل کند و در این میان متعرض حق حیات، حق مالکیت، حق آزادی و سایر حقوق افراد شود. همان‌طور که انسان از اختیار و قدرت انجام عمل، است در قبال آن نیز مسئول است و باید پاسخگوی اعمال خود باشد.امام خمینی‌(ره) نیز بر ضرورت اجرای حدود الهی و مجازات مجرمان تاکید نموده‌اند و آن را سبب اصلاح جامعه  و بیمه‌کنندة حیات و نظام کشور  می‌دانند و همان‌گونه که ذکر خواهد شد، قوانین کیفری اسلام را نه از باب خشونت، بلکه نشأت گرفته از نگاه رحیمانة الهی به فرد و جامعه معرفی می‌کنند که دقیقاً در راستای تأمین سعادت و کرامت افراد است.بر این اساس، امام راحل(ره) بر نقش خطیر قوة قضاییه در ایجاد تعادل جامعه تصریح می‌نمایند  و آن را مسئول اجرای حدود و احکام الهی دانسته و بیان می‌کنند که بار سنگین تأمین جان و نوامیس و اموال و حیثیت جامعه و حکومت، بر عهدة قوة قضاییه است.  ایشان در دفاع از مجموعة قوانین مجازات اسلامی و در پاسخ به خشن بودن آن، به اجرای مجازات در سایر کشورها، آن هم، مجازاتی ذوقی و نامتناسب با جرم اشاره کرده و احکام جزایی اسلام را برای جلوگیری از مفاسد معرفی می‌کند. ایشان در تبیین ضرورت مجازات به ذکر نمونه‌ای می‌پردازند و از فحشا یاد می‌کنند که تا این اندازه دامنه پیدا کرده است که نسل‌ها را ضایع، جوان‌ها را فاسد، و کارها را تعطیل می‌کند و همة این‌ها را در پی ترویج فساد و عدم اجرای مجازات می‌دانند. 2ـ فلسفة مجازاتفلسفة مجازات و عوامل توجیه‌گر آن، همواره مرکز گفت‌وگوهایی بین حقوقدانان، فیلسوفان، جرم‌شناسان و جامعه‌شناسان بوده است. در هدف‌گذاری و توجیه مجازات، موارد مختلفی ذکر گردیده و دیدگاه‌های متفاوتی بیان شده است.از آن‌جا که در این مقاله به دنبال بحث و بررسی فلسفة مجازات در میان اندیشمندان و حقوقدانان غربی نیستیم، به ذکر خلاصه‌ای از آرای آن‌ها که در مقالة فلسفة مجازات در «دایرة المعارف فلسفة راتلیج» و دیگر منابع به نگارش در آمده است، اکتفا می‌شود تا امکان مقایسة میان نظریات آنان و نظریة اسلام از نگاه امام راحل(ره) به وجود آید و عدم جامعیت آن‌ها روشن شود. نظریات مختلف در فلسفة مجازاتمسئلة مهمی که در مورد مجازات، ذهن فیلسوفان را به خود مشغول کرده است، چگونگی توجیه اخلاقی آن است. بسیاری از آموزه‌ها و اندیشه‌ها در حقوق جزا، به حق مجازات کردن و مبانی آن در جامعه پرداخته است از دو منظر کاملاً متفاوت می‌توان به این موضوع پرداخت.دیدگاه گذشته‌نگر و دیدگاه آینده‌نگردیدگاه گذشته‌نگر یا واپس‌گرا، بر مفاهیمی از قبیل استحقاق و تناسب جرم و مجازات تأکید دارد. در این‌جا توجه به نتایج بعدی مجازات ملاک نیست، بلکه تأکید بر خطایی است که مجرم انجام داده است. بر این اساس، مطابق نظر ارسطو، از لحاظ قضایی هدف اِعمال مجازات، ترمیم خطاهای گذشته است.نقطة مقابل این نگرش، دیدگاه اینده‌نگر یا غایت شناختی است که بر پایة توجیه مجازات بر اساس تحصیل اهدافی در آینده است؛ اهدافی که انتظار می‌رود به‌واسطة تحمیل نوع خاصی، یا به طور کلی هر مجازاتی، تأمین گردد. بتنام در کتاب «اصول اخلاق و قانون‌گذاری» خود (1780) چنین دیدگاهی را توصیف می‌کند، اما منشأ این دیدگاه را باید در زمان افلاطون جست‌و‌جو کرد. با ذکر این نگاه کلی، نظریات معروف  در فلسفة مجازات را ذکر می‌کنیم:در دو نظریة نخست، هدف مجازات با توجه به حق قربانیان جرم، توجیه می‌گردد و در چند نظر بعدی، هدف با توجه به مجرم و جرم او و جامعه تعیین می‌گردد.نظریة اول: تشفّی خاطر و ارضادر نظریة «تشفّی خاطر»  ، هدف مجازات با توجه به حق قربانیان جرم توجیه می‌گردد. براساس آن، اعتبار مجازات ناشی از رضایت خاطری است که در قربانی جرم و اطرافیان وی ایجاد می‌شود. مجازات، وسیلة انتقام و اقناع احساس رنجشی است که به طور طبیعی در قربانی ایجاد شده است. چیزی به‌نام «خشم به حق» وجود دارد که همان تألّم خاطر مشروعی است که بزه دیده و اطرافیان وی احساس کرده‌اند و تردیدی نیست که این احساس رنجش، زمانی تسکین می‌یابد که عامل ایجاد آن دستگیر و در محضر عدالت حاضر شود. اگر قربانیان جرایم، امیدی به سپرده شدن مجرمین به دست عدالت نداشته باشند، خودشان قانون را به دست می‌گیرند و این امر به انتقام‌ها و ضد انتقام‌های نامنظم منجر می‌گردد.نظریة دوم: جبران خسارتدر نظریة جبران خسارت  نیز، هدف مجازات با توجه به حق قربانیان جرم و جبران خسارت بزه‌دیده، توجیه می‌گردد. طبق این نظریه، بازگرداندن و جبران خسارتی که بزه‌دیده، متحمل شده است، هدف توجیه‌کنندة مجازات است. زندانی کردن سارق ـ به ویژه با توجه به ارتزاق زندانی از مالیات و حتی با ملاحظات مربوط به اقناع حاصل از تماشای مجازات مجرم ـ از دید قربانی در برابر ضرری که متحمل شده است، جبرانی ناچیز و اندک است. بنابراین، ایدة اصلی در نظریة جبران، این است که نظام کیفری، زیان‌های وارده بر قرانیان جرایم را تا جایی که امکان دارد، جبران نماید، مانند محاسبة خسارات وارده بر قربانی و کار کردن مجرم در زندان و پرداخت بدهی او پس از کسر هزینه‌های زندان، به قربانی.نظریة سوم: نظریه فایده اجتماعیژان ژاک روسو، در کتاب «قرارداد اجتماعی» خود، مجازات را با در نظر گرفتن فایدة اجتماعی آن  توجیه می‌کند. او در مورد منشأ حق جامعه در مورد مجازات افراد، معتقد است که افراد بشر آزاد به دنیا آمده‌اند و آزاد در طبیعت زندگی می‌کنند و به تنهایی قادر به حفظ خود و دفاع در مقابل عوامل طبیعی نیستند. بنابراین، برای محافظت خود به دور یکدیگر گرد آمده‌اند و با هم «قرارداد اجتماعی» منعقد می‌کنند. در چنین جامعه‌ای، هر گاه کسی مرتکب جرم شود، با میل و اراده، قراردادی را که با جامعه بسته بود، نقض کرده است. متصدیان امر، با محاکمة مقصر و اعلام حکم مجازات، در واقع ثابت می‌کنند که این شخص قرارداد اجتماعی را نقض کرده است و عضو جامعه نیست و چون تعهد خود را لغو نموده است، باید به عنوان پیمان‌شکن، تبعید و یا به اسم دشمن جامعه، نابود گردد و جامعه، حق دارد که چنین فردی را به مجازات برساند.بکاریا نیز، معتقد بود که غرض از مجازات، آن است که متهم و دیگران در آینده، مرتکب چنین جرمی نشوند و از این مسیر سودی نصیب جامعه می‌گردد.بنتام ـ حقوقدان انگلیسی ـ نیز در رسالة «مجازات‌ها و پاداش‌ها»، این هدف را مطمح نظر قرار داده است. وی معتقد بود که انسان فردی است خودخواه که همیشه درصدد جلب منفعت است. کسی که مرتکب جرم می‌شود نیز، هدفش جلب منفعت است، اما در ارتکاب جرم برای وی خطر دستگیری و تحمل مجازات هم وجود دارد. و بدین ترتیب، مجرم به هنگام ارتکاب جرم، در مقابل دو امر متضاد قرار دارد.نظریة چهارم: کاهش جرم، پیشگیری و ارعاباعتقاد صاحبان این نظریه، آن است که مجازات با دو شیوة مهم پیشگیری  و ارعاب،   میزان جرم را کاهش می‌دهد. این نظریه و نظریة بعدی نیز به مجازات نگاه سودگرایانه دارند و بر اصالت فایده، استوار است. به عقیدة برخی، اگر برای مجرم طی مدت خاصی، موانعی وجود داشته باشد، مثلاً زندانی گردد، باعث کاهش میزان کل جرایم ارتکابی در طول زندگی وی می‌گردد، و کم‌ترین حدّ آن، این است که طی مدت حبس مرتکب سرقت، تجاوز به عنف یا هر جرم دیگری نخواهد شد. ایدة محوری ارعاب، این است که ترس از دستگیری و اِعمال ضمانت اجرای کیفری، مجرمین را از ارتکاب جرم منصرف می‌نماید. درنتیجه، کیفر و مجازات مجرمان باعث کاهش وقوع جرم خواهد شد و اگر کیفر ارعابی صورت نگیرد، دیگر افراد جامعه نیز ممکن است که مرتکب جرم شوند. در این توجیه، تنها به فرد بزهکار که قبلاً به قوانین تجاوز کرده است، توجه نمی‌شود، بلکه کل افراد جامعه مورد توجه قرار دارند.نظریة پنجم: اصلاح و تربیت مجرمانوالاترین هدفی که دانشمندان حقوق جزا، برای مجازات قائلند، اصلاح و تحوّل  مجرمان است، تا پس از مجازات، وی را چون فردی سالم و شرافتمند تحویل جامعه دهند. این نظریه نیز، زیرمجموعة مکتب دفاع اجتماعی است که معتقد است که یکی از وظایف اولیة دولت در اجرای مجازات‌های سلب‌کنندة آزادی، اصلاح و تربیت مجرمان است. طرفداران این نظریه، معتقدند که کیفردیدن مجرم، ضربة روحی دردناکی بر وی وارد می‌آورد و بدین ترتیب او خواهد فهمید که


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در مورد فلسفة مجازات و کرامت انسان

دانلود تحقیق خلقت انسان

اختصاصی از حامی فایل دانلود تحقیق خلقت انسان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق خلقت انسان


دانلود تحقیق خلقت انسان

فرمت فایل:  ورد ( قابلیت ویرایش ) 


قسمتی از محتوی متن ...

 

تعداد صفحات : 38 صفحه

رابطه انسان با خود در قرآن گاهی انسان نسبت‏به خود و ارزشهای خود جاهل است چنانکه خداوند می‏فرماید: ما امانت [الهی و بار تکلیف] را بر آسمانها و زمین وکوهها عرضه کردیم، پس، از برداشتن آن سرباز زدند واز آن هراسناک شدند، و [لی] انسان آن را برداشت; راستی او ستمگری نادان بود.
(احزاب;۷۲).
مسئولیت دین در زندگی انسان، تنظیم روابط انسانی است و روابطی که دین در زندگی انسان به تنظیم آنها می‏پردازد چهار نوع است: ۱) رابطه انسان با خدا ۲) رابطه انسان با خود ۳) رابطه انسان با دیگران ۴) رابطه انسان با اشیاء و افکار این روابط جنبه مثبت و منفی دارند.
رابطه انسان با خدا گاهی به بندگی، توبه، تضرغ، اخلاص، حسن ظن، شکر و یقین متصف می‏شود و گاهی به کفر، انکار، استکبار و سوءظن.
رابطه انسان با دیگران گاهی به تندی، زورگویی، ملامت، دشمنی، جنگ، بغض، خیانت و تنفر متصف می‏شود و گاهی به نرمی، بخشش، آسان‏گیری، تسامح، خدمت، دوستی، نیکی و امانت.
رابطه انسان با اشیاء و افکار گاهی به افساد، تبذیر، تخریب و اهمال متصف می‏شود و گاهی به اصلاح، آبادانی، رشد و حفظ رابطه انسان با خود بعد از رابطه با خدا از مهمترین، پیچیده‏ترین، ظریفترین و دقیق‏ترین این روابط بشمار می‏آید.
گاهی انسان نسبت‏به خود و ارزشهای خود جاهل است چنانکه خداوند می‏فرماید: ما امانت [الهی و بار تکلیف] را بر آسمانها و زمین وکوهها عرضه کردیم، پس، از برداشتن آن سرباز زدند واز آن هراسناک شدند، و [لی] انسان آن را برداشت; راستی او ستمگری نادان بود.
(احزاب;۷۲).
جاهل به خود و به ارزشهای خود، ظالم به خود است و گاهی انسان از کسانی است که خداوند خودش را به آنها نشان داده و آنها را به ارزشهای خویش واقف ساخته و به آیات خود آگاه نموده است.
چنانکه خداوند می‏فرماید: «به زودی نشانه‏های خود را در افقها [ی گوناگون] و در دلهایشان بدیشان خواهیم نمود تا برایشان روشن گردد که او خود حق است‏» (فصلت: / ۵۴).
گاهی انسان ارزش خویش را شناخته به آن احترام می‏گذارد، و گاهی نفس خود و مواهبی را که خداوند در آن قرار داده کوچک شمرده و آن را حقیر می‏شمارد.
گاهی از خود فرار می‏کند و به انواع کارهای بیهوده‏ای که باعث دوری وی از خود می‏گردد، روی می‏آورد، به مواد مخدر و خودکشی پناه می‏برد.
گاهی می‏داند که چگونه با جدیت‏با واقعیت مواجه شود.
گاهی با خود هماهنگ است و گاهی در رابطه‏اش با خود دچار آشفتگی و پریشانی است.
گاهی دوست دار خود است و گاهی دشمن خود، گاهی به یاد خویش است و گاهی خود را فراموش می‏کند.
گاهی بر خویشتن مسلط است و گاهی نفس بر او غالب است، گاهی در خود فرو می‏رود و گاهی عکس این حالت را دارد، گاهی خود را هلاک می‏کند و گاهی باعث احیاء خود می‏شود، خداوند می‏فرماید: «و جز خویشتن را به هلاکت نمی‏افکنند» (انعام: ۲۴) گاهی با خود صادقانه رفتار می‏کند و گاهی به آن خدعه می‏زند، خداوند می‏فرماید: «ببین چگونه به خود دروغ می‏گویند و آنچه بر می‏بافتند از ایشان یاوه شد.
» (انعام: ۲۴) گاهی به خطای خویش اعتراف نموده و خود را مورد انتقاد قرار می‏دهد، گاهی مغالطه می‏کند و خطاهای خود و هواهای نفسانی را نیکو جلوه می‏دهد، گاهی عنان نفس را در شهوترانی رها می‏کند و گاهی با تم

متن بالا فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.شما بعد از پرداخت آنلاین فایل را فورا دانلود نمایید

بعد از پرداخت ، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق خلقت انسان