حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق زندگی ارسطو و اندیشه هایش

اختصاصی از حامی فایل دانلود تحقیق زندگی ارسطو و اندیشه هایش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق زندگی ارسطو و اندیشه هایش


دانلود تحقیق زندگی ارسطو و اندیشه هایش

 

تعداد صفحات : 175 صفحه     -     

قالب بندی : word              

 

 

 

زندگی ارسطو

ارسطو در 384 پ.م ، در شهر کوچک استاگیرا ، استاوروی جدید، در ساحل شمال شرقی شبه جزیره ی خاکیده یک متولد شد. گاهی کوشیده اند رگه ای غیر یونانی در منش او بیابند، و آن را به شمالی بودنش نسبت دهند. اما استاگیرا کاملا شهری یونانی بود، که از آندروس و خالکیس به آن جا کوچ کرده بودند و دارای گونه ای از گویش ایونی بودند پدرش ، نیکوماخوس ، به فرقه یا صنف آسکلیپاد تعلق داشت و محتمل است که خانواده ی او در سهده هشتم یا هفتم از مسنیا مهاجرت کرده  باشند. خانواده ی مادرش، فایستیس ، به خالکیس متعلق بود، جایی که ارسطو در روزهای آخر عمرش، از دست دشمنانش به آن جا پناه برد. پدرش طبیب، و با آمونتاس دوم پادشاه مقدونی، دوست بود، و ممکن است که بخشی از کودکی ارسطو در دربار سلطنتی سپری شده باشد. معقول است که علاقه ی ارسطو به علوم طبیعی و بیش از همه به زیست شناسی را حاصل تعلقش به نسل خانواده ی پزشکی بدانیم. گالینوس ( جالینوس) به ما می گوید که خانواده های اسکلپیاد به پسران تشریح را می آموختند، و محتمل است که ارسطو بعضی از اینگونه تعلیمات را دیده باشد، علاوه بر آن، ممکن است او پدرش را در اعمال جراحی کمک کرده باشد، و احتمالاً منشا داستانی که او را پزشکی قلابی معرفی می کند همین موضوع است. خانواده اش، زمانی که او پسر کوچکی بود، در گذشتند، و او تحت قیمومت خویشاوندی به نام پروکسنوس درآمد، که ارسطو بعدها پسر او نیکانور را به فرزندی پذیرفت.

او در هیجده سالگی وارد مدرسه ی افلاطون در آتن شد، و نوزده سال ، تامرگ افلاطون، در آن جا بود. لازم نیست که فرض کنیم کشش خاصی به زندگی فلسفی وجود داشته است که او را به آکادمی کشانده است، او صرفاً در صدد دیدن بهترین تعلیمی بود که یونان می توانست در اختیار او بگذارد. انگیزه ی او در پیوستن به مدرسه هر چه باشد، روشن است که در فلسفه ی افلاطون مهم ترین تاثیر زندگی اش را یافت. غیر ممکن بود که ذهنی این چنین قدرتمند مستلزمات همه ی آموزه های افلاطون را بپذیرد. اختلافات بزرگی در باب موضوعات مهم به تدریج برای ارسطو اشکارتر شدند. اما بر خلاف آثار علمی اش، هیچ برگی از آثار فلسفی اش نیست که اثری از افلاطون گرایی نداشته باشد .

 حتی هنگامی که با برخی آموزه های افلاطونی برخورد می کند خودش را در جرگه ی کسانی قرار می دهد که به نقد آنها مشغول است و اصول مشترک شان را خاطر نشان می کند. او نیز مانند هر مرد بزرگی در قدیم، افترا زنندگانی داشت او بعدها به گستاخی نسبت به افلاطون متهم شد. زمانی به شدت طرفدار افلاطون بود، و افلاطون او را « دانشجو» ئی تمام عیار و « مغز مدرسه» می نامید . بعدها زمانی که دیدگاه های خود را متمایز تر شد، روابط آنها صمیمیت قبل را نداشت. اما تا زمانی که افلاطون زنده بود، ارسطو عنصر وفادار مدرسه باقی ماند. او در فقره ی معروفی از وظیفه ی ناخوشایند نقد کسانی سخن می گوید که به عنوان مدرسه ی افلاطونی برایش عزیزند.

با این حال ، نباید فرض کنیم که او در خلال این بیست سال صرفا شاگرد بوده است. مکاتعب قدیم فلسفه از مردانی تشکیل شده بودند که رویه ی مشترک و دیدگاه های بنیادین واحدی به آنها وحدت بخشیده بود، اما هر کدام به طور مستقل به پژوهش های خویش مشغول بود. به ویژه، میتوان فرض کرد که ارسطو در خلال این سال ها مطالعاتش را در علم طبیعی به جایی رساند که افلاطون یا هیچ کدام از اعضای مدرسه نمی توانست بدان دست یابد. به نظر می رسد که او تدریس نیز می کرده است، اما شاید فقط درباره ی خطابه، و در مخالفت  باایسوکراتس، به نظر می رسد که تحت نظر ایسوکراتس درس نخوانده است، اما حتی سبک اسان و دقیق و بی حشو و زوایدش، و استعدادش برای صعود به مقامی موثر، بیشتر  مدیون « این مرد فصیح قدیم » است که تاثیرش در سبک یونانی و لاتین بسیار بزرگ است. در خطابه از هیچ نویسنده ای ( به جز هومر) تا این اندازه نقل نمی کند. اما در سرزنش فقر اندیشه ی ایسوکراتس، و ستایش موفقیت های خطیبانه ی او با افلاطون هم عقیده است، و این امر موجب است که ارسطو در روزهای جوانی اش خطابه را، آن چنان که مکتب ایسوکراتی حفظ کرده بود، به نقد کشد. احتمالاً چند اثر مفقود شده اش به این دوره متعلق هستند، اثاری که وی در آن ها کم و بیش به صورت عامیانه بحث کرده است نه به صورت فلسفی اصیل. همچنین به نظر می رسد که بعضی از اثار موجودش در این دوره شروع شده باشند.

هنگامی که در 7-348 پ. م اسپوسیپوس جانشین افلاطون شد و گرایش های افلاطون گرایی ای را که ارسطو آن ناراضی بود- به ویژه تمایل به « برگرداندن فلسفه به ریاضیات» عرضه کرد، ارسطو نسبت به ماندن در مدرسه بی میل شد اما ظاهراً قصد نداشت که مدرسه ای از آن خودش تاسیس کند. هم چنین این نیز ممکن است که طغیان احساس ضد مقدونی در آتن در نتیجه ی شکست الینتوس و نابودی اتحاد یونانی اتن را برای اقامت بیگانه ای دارای ارتباط های مقدومی ناامن ساخته باشد اما این دلیل به سختی می توانست کسنو کراتس را تحت تاثیر قرار دهد کسی که عضو اکادمی بود وارسطو را در مهاجرت از اتن همراهی کرد دلایل ارسطو هر چه باشد به هر حال او دعوت یکی از شاگردان قدیمی آکادمی یعنی هرمیاس  را کسی که از بردگی به رهبری اتارنئوس و آسوس در موسیا رسیده پذیرفت و حلقه ی افلاطونی کوچکی در اطراف خویش به وجود اورده بود او با پوتیاس ازدواج کرد، که زیبا و دختر خوانده ی هرمیاس بود، و او دختری به همین نام به دنیا آورد و ظاهراً در خلال اقامت بعدی ارسطو در اتن در گذشت. پس از درگذشت او، ارسطو با زنی از استاگیرا با نام هرپولیس پیوند دائمی و عاشقانه، هر چند غیر قانونی ، بست و از او پسری داشت به نان نیکوماخوس، که اخلاق نیوکاخوسی به نام اوست.

در پایان این سه سال، ارسطو به میتولنه در جزیره ی مجاور لسبوس رفت. نمی دانیم چه چیزی او را به آن جا کشاند، اما محتمل است که تئوفراستوس ، بومی جزره و کسی که ارسطو قبلا با او به عنوان عضو اکادمی آشنایی داشت، آن جا را در نظر ارسطو برای اقامت، مناسب ساخته باشد. بسیاری از پژوهش های او در زیست شناسی به اقامتش در اسوس و بیشتر از آن به اقامتش در میتولنه متعلق است در این اثار غالبا به پدیده های مربوط به تاریخ طبیعی مشاهده شد و در آن حول و حوش، و به ویژه در تالاب پورها اشاراتی شده است.

اشاره ی ایستوکراتس ، تقریباً در این تاریخ ، به فیلسوفان تازه کاری را که در لوکیوم گرد آمدند و او را چند محترم نداشتند، عموماً اشاره به ارسطو و دیگران دانسته اند، اگر چنین باشد، پس  ارسطو باید دوره از آتن دیدار کره باشد، زندگی نامه نویسان قدیم درباره ی این دیدار چیزی نمی دانند اما به نظر می رسد که این حدس بی مبناست .

در 2- 343  فیلیپ مقدونی که احتمالا ارسطو را آنگاه که نوجوانی هم سن او بوده است می شناخت و قطعا از هر میاس درباره ی  او چیزهایی شنیده بود از او دعوت کرد که آموزش و پرورش اسکندر را که در ان زمان سیزده سال داشت بر عهده بگیرد ارسطو که مایل بود پیوند قدیم با دربار مقدونیه را تجدید کند و چنانکه از سیاست بر می اید به تربیت قرمانروایان آینده اهمیت بسیار قایل بود این دعوت را پذیرفت  این موقعیت به نقوذ ارسطو در درباره منتهی شد و او راقادر ساخت تا به نفع استاگیرا و آتن و ارسوس شهر آبا و اجدادی تئوفراستوس که همراه ارسطو به پلا رفت با موفقیت پادرمیانی کند درباره ی آنچه او به این شاگرد برجسته یاد داد چیز اندکی می دانند یا اصلا چیزی نمی دانند احتمالا موضوع اصلی تعلیم او هومر و درام نویسان بوده است که رشته ی اصلی آموزش و پرورش یونانی بوده است می گویند ارسطو متن ایلیاد را برای اسکندر تجدید نظر کرده است اما شاگردان او به سنی رسیده بود که بتواند از آموزش پیش رفته تر ببیند به ویژه مسلم است که ارسطو باید با او درباب وظایف رهبران و هنر فرمانروایی بحث کرده باشد ارسطو برای او کتابی در باب مونارشی و کتابی درباب مستعمرات تصنیف کرد، که موصوع هر دو برای کسی که بزرگ ترین پادشاه یونانی و بزرگ ترین استعمارگر جالب بود.

می توان فرض کرد که در خلال اقامت وی با اسکندر نخست در پلا و سپس در قصر سلطنتی میزا در حومه ی آن شهر بود که توجه ارسطو  مخصوصا به موضوعات سیاسی جلب  شد و ایده اش در باب مجموعه ی بزرگ قوانین اساسی را شکل داد نبوغ و هوش اسکندر او را به زندگی عملی سوق داد نه به زندگی علمی – به استیلا بر آسیا که ارسطو بر ضد این اندیشه ی اسکندر فیلیپ را در جریان گذاشت و به کوشش برای ادغام تمدن شرقی با یونانی کاری که البته با عقیده ی ارسطو در باب برتری بی چون و چرای یونانی بر غیر یونانی ناسازگار بود به نظر می رسد که رابطه ی این  دو مرد هرگز به کلی گسسته نشده است اما نشانی از صمیمیت واقعی بین آن دو پس از پایان یافتن دوره ی شاگردی اسکندر با انتخاب شدن اش به مقام ولیعهدی پدرش در 340 در دست نیست احتمالا ارسطو از این پس در استاگیرا مستقر شد تردید نیست ارسطو در دوره ای که با اسکندر بود پایدارترین دوستان مقدونی اش را پیدا کرد و از جمله با آنتیپاتر دوست شد کسی که به زودی در طول غیبت اسکندر در آسیا گمارده ی او شد  و به این ترتیب مهم ترین یونان گردید .

ارسطو در 4-335 اندکی پس از مرگ فیلیپ به آتن بازگشت و پر ثمرترین دوره ی حیات او از این جا آغاز می شود در شمال شرقی خارج شهر احتمالا بین کوه لوکابتوس و ایلیسوس باغی قرار داشت که به آپولون و لوکئیوس و موساها وقف شده بود و قبلا پاتوق دلخواه سقراط بود ارسطو در این جا چند  ساختمان اجاره کرد او چون غریبه و بیگانه بود حق خریدن آنها را نداشت و مدرسه اش را بنیاد گذاشت او در این جا هر بامداد با شاگردانش در لوگیه یا میان درختان قدم می زد و درباره ی انتزاعی ترین مسایل فلسفه بحث می کرد و هر شامگاه مسایل کمتر مشکل را برای تعداد زیادتری از شنوندگان تبیین می کرد از این روی روایتی کهن بین گفتارهای آکرواماتیک یا پیشرفته و گفتارهای عمومی فرق می گذارد بی تردید این تمایز درست است اما برخلاف تصور بعضی ها هیچ نکته ی مرموزی در گفتارهای آکرواماتیک نیست یا در گفتارهای عمومی به هیچ وجه در گفتن حقایق مضایقه نشده است موضوعات انتزاعی تر منطق طبیعات مابعد الطبیعه مستلزم بررسی دقیق و برای تعداد اندکی جالب است در حالی که موضوعاتی مانند خطابه مغلطه یا سیاست به خواسته ها و نیازهای وسیع تری پاسخ می دهند و می توان آنها را برای عموم توضیح داد.

همچنین احتمالاً ارسطو در این جا صدها نسخه های دست نویس جمع آوری کرد یعنی اولین کتابخانه ی بزرگ را بنا نهاد که الگوی کتاب خانه های اسکندریه و پرگامون گردید نیز تعدادی نقشه و همچنین موزه ای از اشیا برای وضوح بخشیدن به سخنرانی هایش ، به ویژه سخنرانی های تاریخ طبیعی، تهیه کرد. می گویند اسکندر 800 قنطار به او داد تا بتواند این مجموعه را درست کند،  و به همه ی شکارچیان و شکار کنندگان پرندگان و صیادان ماهیان امپراتوری مقدونیه دستور داد که همه ی موضوعات جالبی را که در می یابند به ارسطو گزارش کنند. بی تردید همه ی این سخنان اغراق آمیز است و دانش ارسطو در باب نقاط دور دست  امپراتوری به گونه ای نیست که بتوان از اینگونه دستورات انتظار داشت اما در این داستان شاید حقیقتی وجود داشته باشد. می گویند ارسطو در مدرسه قانونی وضع کرده بود که بر اساس آن، فی المثل، اعضا موظف بودند مدرسه را به نوبت ده روز  « اداره کنند» که ممکن است از جمله  به این معنا باشد که شخص در خلال این مدت با ذکر کردن بر نهادها در برابر همه ی تازه  واردها سهمی در مدیریت داشته باشد، و این شیوه ای بود که در دانگشاه های قرون وسطایی متعارف شد. همچنین در باب غذا خوردن های دسته جمعی و مهمانی های ماهانه، که ارسطو  بر آن قواعدی وضع کرده بود، سخنانی گفته اند. اما اطلاعات ما در مورد کار مدرسه و تقسیم وظایف در اندرون ان بسیار ناچیز است . درس هایی که آثار موجود ارسطو یادداشت های انهاست، احتملاً به دوازده یا سیزده سال اصلی ریاست او بر لوکیوم متعلق هستند. واندیشه و پژوهشی که این درس ها  در خود گنجانده اند، حتی اگر فرض کنیم که بعضی از آثار را شاگردانش برایش فراهم آورده اند، متضمن نیروی ذهنی ای است که شاید بی همتا باشد ارسطو در خلال این مدت طرح های اصلی طبقه بندی علوم را به صورتی که هنوز هم باقی می مانند وضع کرده، و بعضی از علوم را به نقطه ای بسیار فراتر از آنچه  تا آن زمان رسیده بودند رساند در بعضی از آنها، مانند منطق، به درستی می تواند ادعا کند که هیچ سلفی نداشته است، و سده ها هیچ خلف ارزش مندی نیز نداشت . و در عین حال مدرسه، به سبب علاقه ی او به موضوعات عملی مانند اخلاق و سیاست، تاثیری در زندگی عملی گذاشت که با تاثیر سقراط و افلاطون سنجیدنی است و بیشتر است از تاثیر شاگردان گوشه نشین اکادمی آن عصر.

به هنگام مرگ اسکندر در 323 آتن دوباره مرکز احساسات ضد مقدونی گردید و ارتباطات ارسطو با مقدونیه او را در مظان اتهام قرار داد. ممکن است. خصومت مکاتب افلاطونی و ایسوکراتی احساسات سیاسی بر ضد او را افزوده باشد. در هر حال، بر اساس سرود و سنگ نوشته ای که او درباره ی هرمیاس نوشته بود، او را به اتهام پوچ بی دینی متهم کردند. برای آنکه اجازه ندهد آتنیان « دوباره بر ضد فلسفه گناه کنند» ، مدرسه را به تئوفراستوس سپرد، و خودش به خالکیس، پایگاه محکم مقدونی ، رفت. او در این جا به سال 322 در اثر بیماری ای که مدت ها به آن مبتلا بود در گذشت. دیوگنس وصتی نامه اش را برای ما حفظ کرده است که در ان برای خویشانس به دقت آینده نگری می کند، و بردگانش را از افروخته شدن ایمن می سازد و یکی از مستلزمات سیاست را با آزاد کردن چند تن از آنان عملی می سازد. ما گاهی می خواهیم او را فقط تجسم عقل بدانیم، اما وصیت نامه اش شاهدی گویا بر طبیعیت مهربان و قدر دان اوست.

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق زندگی ارسطو و اندیشه هایش

دانلود مقاله همبستگی اجتماعی در اندیشه مبتکران مسلمان

اختصاصی از حامی فایل دانلود مقاله همبستگی اجتماعی در اندیشه مبتکران مسلمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله همبستگی اجتماعی در اندیشه مبتکران مسلمان


دانلود مقاله همبستگی اجتماعی در اندیشه مبتکران مسلمان

امروزه جامعه شناسی و موجود زنده، هر دو، به عنوان نظام ( system) می نگرد، یعنی «کلی» مرکب از اجزاء به هم پیوسته و در عین حال مستقل، که برای هدف واحدی که همان شکل می باشد تلاش می کنند. و بسیاری از جامعه شناسان، جامعه را نظامی کمابیش هماهنگ می دانند که اجزاء متنوع آن در جهت پایداری کل نظام، فعالیت و همکاری می کنند.1

اما در عین حال، جامعه همیشه نمی تواند این حرکت موزون و هماهنگ را حفظ کند و تحت تأثیر شرایطی دچار نا هماهنگی نیز می گردد. از این رو است که، با نگاهی واقع بینانه، روابط و مناسبات میان انسانها به بیان جامعه شناسی به دو دسته قابل تقسیم می باشند:

  • کنش های متقابل پیوسته، آنهایی هستند که د رجهت یگانه ای صورت می گیرند. مانند: همکاری و تعاون و مانند گردی.
  • کنش های متقابل گسسته، آنهایی هستند که جهت یگانه ای ندارند. مانند: رقابت، سبقت جویی و ستیزه جویی2

وضعیت ایده آل و مطلوب آنست که کنش های پیوسته بر فضای کلی جامعه غالب باشد. چرا که دوام و بقاء و رشد  و تعالی حیات اجتماعی در گرو حالت انجام و اتحاد در میان افراد و گروه ها و همچنین میان اقوام و ملتها می باشد. به رغم همه ی تکثرها و تنوع ها میان عناصر و اجزاء جامعه باید حالت یگانگی اجتماعی حفظ شود، و این مهم مستلزم تلاش و عمل سنجیده و آگاهانه افراد جامعه می باشد. رساله ی حاضر بر آنست که ضمن اشاره ی کوتاهی به نگرش اسلام نسبت به این کیفیت و حالت شایسته و ضروری حیات انسان، نگرش و نحوه تبیین متفکران مسلمان را در این موضوع مورد بررسی قرار دهد و البته در این راستا در مجال کوتاه این نوشته به نمونه های اندکی می توان اشاره کرد.

مفهوم همبستگی:

واژه های اتحاد، انسجام، پیوند، اتفاق، یکانگی و وحدت اگر چه مرزهای معنایی معینی دارند، اما قادر بود اصطلاحی آنها، به ویژه در زندگی اجتماعی غالباً همانند می باشند، و منظور از آن همبستگی و همسویی انسانها در زندگی اجتماعی است.

  • اتحاد، به معنی یگانگی است. اِتَحِدَ الشئانِ، آن دو چیز متحد شوند، یکی شوند، مثل هم شوند. اتحد الشی بالشی، چیزی نزدیک یا مثل چیز دیگر شد. اتحد القوم، قوم با هم متحد و متفق شدند.
  • انسجام، به معنی روان شدن، مرتب و منظم شدن است. انسجم الماء آب ریخت. انسجم الکلام کلام مرتب شد، منظم شد. 3

در اینجا ما این مفهوم را با واژه ی همبستگی اجتماعی (Social solidarity) مورد توجه قرار می دهیم، منظور از این اصطلاح احساس مسئولیت متقابل بین چند نفر یا چند گروه است که از آگاهی و اراده برخوردارند. یعنی پیوند میان انسان ها به طور کلی یا حتی چند نفر یا چند گروه است که از آگاهی و اراده برخوردارند. یعنی پیوند میان انسان ها به طور کلی یا حتی وابستگی متقابل حیات و منافع بین آنان امری آگاهانه و توأم با اختیارات است. همچنین، بیانگر وابستگی متقابل آرکردها، اجزاء و یا موجودات در یک کل ساخت یافته می باشد. به زبان جامعه شناساسی، همبستگی پدیده ای است که بر پایه ی آن در سطح یک گروه یا یک جامعه، اعضا به یکدیگر وابسته اند و به طور متقابل نیازمند یکدیگر می باشند. همبستگی گروهی به معنی آن است که گروه وحدت خود را حفظ کن دو با عناصر وحدت بخش خویشتن تطابق و همنوایی یابد.4

دیدگاه اسلام در مورد همبستگی اجتماعی:

بر اساس آموزه های دینی در اسلام، انسان موجودی است اجتماعی و سعادت و رستگاری او در گرو عبور مسالمت آمیز از مسر زندگانی اجتماعی است. همه ی استعداد ها و قابلیت های انسانی بشر در متن جامعه و در بطن روابط اجتماعی نظم یافته ی مبتنی بر ایمان به خدا و عمل صالح و همزیستی بردارند با همنوعاتش شکوفا شده و هویت انسانی اش شکل می گیرد.

اسلام نهایت اهتمام خود را متوجه سامان اجتماعی کرده و آدمیان را از خود محوری و خود خواهی که منشأ اختلاف و تفرقه و ستیزه جویی است بر حذر می دارد و آنان را به تکیه بر خدا (توحیذ در پرستش و عبودیت)و در نتیجه اجتماعی و اتحاد و همبستگی انسانهای خدا باور فرا می خواند و همگان رابه تعاون و همکاری و بسط مناسبات برادرند تشویق می کند.

دیدگاه قرآن کریم اینست که مردم در آغاز به صورت جامعه ی همسو و هماهنگ (امت واحده) زندگی می کردند، سپس بر اثر گرایشات خود خواهانه (یعنی) با یکدیگر به اختلاف پرداختند و مناسبات رقابت آمیز آن وحدت و همبستگی اولیه را به خاطر انداخت. یکی از اهداف ارسال انبیاء داوری میان مردم و بازگرداندن جامعه به یگانگی اجتماعی است.

کان الناس امۀ واحد فبعث الله البنین، مبشرین و منذرین و انزل معهم الکتاب بالحق لیکم بین الناس فی مختلفوا فیه و ما اختلف فیه الا الذین اوتوه من بعد ما جاء تهم البینات بغیاً بینهم...

در آغاز مردم است یگانه ای بودند، آنگاه خداوند پیامبران را مژده آور و هشدار دهنده برانگیخت، و با آنان به حق کتاب آسمانی فرستاد، تا در میان مردم آنچه اختلاف می ورزند داوری کند، و در آن اختلاف نکردند، مگر کسانی که آن [کتاب] به آنان داده شده بود، آنهم از روی رشک و رقابتی که با یکدیگر داشتند و پس از آنکه برهانهای روشن بر ایشان آمد...(نقره 213)

آیه ی فوق رسالت کلی پیامبران را بیان می دارد، و در دو آیه ی دیگر شیوه و روشی که برای دستیابی به این هدف تعیین می گردد ذکر شده است:

اول تزکیه نفس (بازگرداندن انسانها به فطرت پاک اولیه) و تعلیم کتاب و حکمت (رشد عقلانی) یا به طور کلی تربیت انسان (جمعه/2، بقره/151، آل عمران/164)

دوم ارائه قانون و حکومت (کتاب و میزان) به منظور استقرار چامعه ی مبتنی بر قسط و عدل توسط خود مردم. (الحدید25).

این سه دسته از آیات که فلسفه ی بعثت انبیاء را بیان می کنند جایگاه همبستگی اجتماعی را مشخص می نماید. با این توضیح که: هدف اصلی دین و بعثت انبیاء و نزول

شامل 14 صفحه فایل word قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله همبستگی اجتماعی در اندیشه مبتکران مسلمان

دانلود تحقیق هنر در اندیشه امام خمینی

اختصاصی از حامی فایل دانلود تحقیق هنر در اندیشه امام خمینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق هنر در اندیشه امام خمینی


دانلود تحقیق  هنر در اندیشه امام خمینی

خون صدها هنرمند فرزانه در جبهه‏هاى عشق و شهادت و شرف و عزت، سرمایه زوال‏ناپذیر هنرى است که به تناسب عظمت و زیبایى انقلاب اسلامى، همیشه مشام جان زیباپسند طالبان جمال حق را معطر مى‏کند.خرید کفش

تنها هنرى مورد قبول قرآن است که صیقل دهنده اسلام ناب محمدى‏صلى الله علیه وآله، اسلام ائمه هدى‏علیهم السلام، اسلام فقراى دردمند، اسلام پابرهنگان، اسلام تازیانه خوردگان تاریخ تلخ و شرم آور محرومیت‏ها باشد. هنرى زیبا و پاک است که کوبنده سرمایه‏دارى مدرن و کمونیسم خون‏آشام و نابود کننده اسلام رفاه و تجمل، اسلام التقاط، اسلام سازش و فرومایگى، اسلام مرفهین بى درد و در یک کلمه اسلام امریکائى باشد. هنر در مدرسه عشق، نشان دهنده نقاط کور و مبهم معضلات اجتماعى، اقتصادى، سیاسى و نظامى است. هنر در عرفان اسلامى، ترسیم روشن عدالت، شرافت، انصاف و تجسم تلخکامى گرسنگان مغضوب و قدرت و پول است. هنر در جایگاه واقعى خود تصویر زالوصفتانى است که از مکیدن خون فرهنگ اصیل اسلامى، فرهنگ عدالت و صفا لذت مى‏برند. تنها به هنرى باید پرداخت که راه ستیز با جهانخواران شرق و غرب و در راس آنها امریکا و شوروى را بیاموزد.

هنرمندان ما زمانى مى‏توانند بى‏دغدغه، کوله‏بار مسؤولیت و امانتشان را زمین بگذارند که مطمئن باشند مردمشان بدون اتکاى به غیر و تنها و تنها در چارچوب مکتبشان به حیات جاویدان رسیده‏اند و هنرمندان ما در جبهه‏هاى دفاع مقدس این گونه بودند تا به ملاء اعلا شتافتند و براى خدا، عزت و سعادت مردمشان جنگیدند و در راه پیروزى اسلام عزیز تمام مدعیان هنر بى‏درد را رسوا نمودند خدایشان در جوار رحمت‏خویش محشورشان گرداند.

روح الله الموسوى الخمینى 30/ 6 /67

 

-----------------------

 

فرمت : word 

تعداد صفحات :  29

فهرست مطالب: ندارد

کیفیت صفحه بندی : خوب

فهرست منابع : دارد 

پروژه آماده چاپ و ارائه میباشد 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق هنر در اندیشه امام خمینی

بررسی مبانی نظری اندیشه فمینیستی

اختصاصی از حامی فایل بررسی مبانی نظری اندیشه فمینیستی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی مبانی نظری اندیشه فمینیستی


بررسی مبانی نظری اندیشه فمینیستی

فایل مقاله اندیشه فمینیستی با فرمت قابل ویرایش ورد و با نرم افزار word ساخته شده است. شما پس از دانلود یک فایل زیپ خواهید داشت که با دابل کلیک بر روی آن فایل ورد کامل تحقیق اندیشه فمینیستی قابل مشاهده و ویرایش و پرینت(چاپ) است. پسوند فایل تحقیق آماده با موضوع اندیشه فمینیستی Doc می باشد و بر روی تمام سیستم هایی که نرم افزار ورد روی آنها نصب است قابل اجرا و ویرایش می باشد.لینک دانلود مقاله اندیشه فمینیستی در انتهای صفحه می باشد.این تحقیق با وجود کامل بودن آن فقط باید جهت راهنمایی مورد استفاده قرار گیرد و چه خوب است پس از مطالعه تحقیق حاظر اقدام به تهیه تحقیقی در این زمینه با الگو گیری از همین تحقیق کرده و به تولید دانش کمک کنید. تعداد صفحات:2صفحه
در زیر بخش کوچکی از تحقیق قرار داده می شود که این بخش مختصر صرفا برای این است که بدانید این تحقیق چگونه نگارش یافته و متن کامل در فایل اصلی است که پس از دانلود قابل مشاهده خواهد بود.

بررسی مبانی نظری اندیشه فمینیستی

چکیده

فمینیسم در فضایی سر برآورد و به رشد و حرکت خویش ادامه داد،که شعارها و آرمان های خاصی برآن حاکم بود. این گفتارها به طور برجسته ای از گفتارهای نظری دوران خود تأثیر پذیرفته بود. در این راستا تأثیر انقلابات علمی که تفکرات سنتی را کاملاً در هم کوبیده بود،‌از همه مشهورتر بود. بدین ترتیب عمده ترین اندیشه ی اومانیسم که مولود رنسانس و مبتنی بر جهان بینی غرب با مبانی فکری مدرنیته بود به ظهور رسید، که به عنوان سرمنشأ اکثر تفکرات مدرن و یکی از ریشه های نامحسوس فمینیسم از آن یاد خواهد شد،این گرایشها بر این پیش فرض استوارند.که انسان مصدر تشریع و بی نیاز از هدایت وحی است. در این مقاله سعی شده است تا مبانی نظری اندیشه فمینیستی مورد بررسی قرار گیرد برای نیل به این مقصود، ابتدا معرفی فمنیسم ،بیان مجملی از سابقه این نگرش فکری و تقسیم بندی گرایش های آن مطرح شده است.در ادامه چگونگی پیدایش اندیشه فمینیستی موردبررسی قرار گرفته است و سرانجام آن که به نقد فمنیسم پرداخته شده است .

واژه گان کلیدی

شخصیت زن، فمینیسم، اندیشه فمینیستی، انسان شناسی، معرفت شناسی، هستی شناسی،هویت زن.

مقدّمه

یکی ازمهم ترین عوامل عمده پژوهش درباره یک جنبش اجتماعی یا کنش جمعی زمینهاوعواملی هستند که دریافتن یک درک مشترک از مسائل خاص اجتماعی وفرهنگی در میان یک گروه خاص تاثیر بسزایی دارند.گفتارهای نظری یکی از پایه ها و مبانی شکل گیری فمینیسم را تشکیل می دهد؛ از آن جا که مبانی نظری تأثیر به سزایی در این اندیشه داشته است، در این مقاله به بررسی مبانی نظری اندیشه فمینیستی خواهیم پرداخت قبل از آغاز بحث باید به یک نکته اساسی در این زمینه اشاره نمود: آن چه امروز از آن به نام غرب و فرهنگ غرب یاد می شود،‌در واقع همان فرهنگ و فلسفه حاکم بر دوران جدید است فمینیسم در اصل مولود رنسانس و مبتنی بر جهانبینی غرب جدید با محوریت«اومانیسم» است و چون در دیدگاه اومانیستی انسان مادی و زمینی تنها موضوع ارزشمند برای تلاش و تفکر است بنابراین تمامی گرایشهای فمینیستی بر این پیش فرض استوارند که انسان را مصدر تشریع و بینیاز هدایت وحی میدانند پس در هیچ یک از گرایشهای فمینیستی توسل به وحی و اعتقاد به حاکمیت دین در شئونات اجتماعی پذیرفته نیست.

زنان به لحاظ جمعیت، نیمی از اجتماعات بشری را تشکیل می دهند،به جهت حائز اهمیت بودن مقام تربیت و تأثیر گزاری بر مردان، تمامیت اجتماعات محسوب می شوند، انجام هرگونه تحقیق و رویکردی به تحولات توسعه ای مسائل اجتماعی ایشان از ویژگی خا صی برخوردار است ولی در این میان رویکردهای مبنا نما و چالش های ریشه یاب اهمیت خاصی دارند، زیرا همه مسائل زنان، از مدیریت کلان زن تا خانه داری ...
ادامه مطالب درون فایل ورد(word) و به صورت فرمت بندی شده و آماده چاپ است که پس از پرداخت و دانلود قابل مشاهده است برای خرید پس از وارد کردن ایمیل روی پرداخت کلیک کنید.

 


دانلود با لینک مستقیم


بررسی مبانی نظری اندیشه فمینیستی

تحقیق در مورد اندیشه سیاسی جدید در تفکر هابز

اختصاصی از حامی فایل تحقیق در مورد اندیشه سیاسی جدید در تفکر هابز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد اندیشه سیاسی جدید در تفکر هابز


تحقیق در مورد اندیشه سیاسی جدید در تفکر هابز

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

تعداد صفحه77

فهرست مطالب

4-1- مقدمه

 

4-3-1- غایت و طبع فلسفه و امتناع آن از هرگونه الهیات

 

4-3-2- اقسام علم و روش آنها

 

4-3-3- روش فلسفی هابز

 

4-3-4- جدال دو اندیشمند مدرن

 

4-3-5- تبیین علی رفتار

 

4-3-1- تحول در نگاه سیاست در اندیشه هابز

 

4-3-2- اگزیستانس پیدا  کردن سیاست:

 

4-3-3- اخلاق به مثابه ورود به علم سیاست

«علوم انسانی از تشبیه به علوم طبیعی آغاز کردند و جز این افقی نمی‎دیدند و چاره‎ای نداشتند. پیروزی و کامیابی علوم طبیعی و در صدر آنها علم فیزیک، در فتح عرصه‎های طبیعت چندان کوبنده و دلربا بود که هیچ کس را دو دل نمی‎نهاد که علم اگر هست همان علم روشمند طبیعت است و معیار علمیت را اگر از جایی باید وام کرد، آنجا عرصة علوم طبیعی است. جایی که زانوان کانت در برابر علم نیوتونی لرزید، و متافیزیک را به خاطر «زایندگی ملعونش» طعن زد و طرد کرد»[1] و دیگر نمی‎شد با عینک متافیزیک به طبیعت نگاه کرد. زیرا که طبیعت ریاضی گونه دیده می‎شد.

گسترش غیرمذهبی در عصر ما که معروف به انفجار شناخت یا پیروزی عقلانیت علمی یا تکنولوژی است،[2] مولود این انقلاب علمی بود. ذهن انسان قادر است که عمق و ژرفای عالم طبیعی را با علم و تکنولوژی یعنی با شناخت عملکرد داخلی ملکول و وضعیت فضای بیرونی فیزیک و شیمی بدست بیاورد.[3]

بینش علمی مدرن با فروپاشی جهان میانه همراه شد. به عبارت دیگر،‌ فروپاشی جهان عصر میانه نه تنها طرز برخورد جدیدی از طبیعت بنیادی نهاد، بلکه تلاشها و کوششهای جدیدی را برای فهم از خود نیز مهیا و آماده کرد. از هنگامی که خداوند دیگر بی‎واسطه در آفرینش درک نمی‎شد، برای متکلمین و معتقدان ضروری می‎باشد، که به طور کلی تأکید بیش از اندازه‎ای بر وحی خداوندی کنند که کلامش حاوی کتاب مقدس است، وحی‎ای که تنها برای انسان در میان همه مخلوقات بدلیل توانایی در زبان قابل فهم است. این گرایش منجر به این شد تا برای درک آن نگاه هرمنوتیکی یا تفسیری از کتاب مقدس به عمل آورند، این مسئله در طول رفورم و پست رفورم بوده است.[4]

پس، بینش علمی، در قلمروی تحقیق تجربی است و آن ناشی از تلاشی است تا جهان را چنانچه ما آن را دریافت می‎کنیم، بفهمیم، پیش‎بینی کنیم و رویدادهای قابل مشاهده را تبیین کنیم و قوانین طبیعت را صورتبندی کنیم.[5]

در اینجا به اندیشه سیاسی قدیم می‎پردازیم. زیرا که اندیشه سیاسی مدرن در برابر آن معنا پیدا می‎کند.

4-2- اندیشه سیاسی قدیم

به نظر افلاطون و ارسطو،


[1] - عبدالکریم سروش: مقدمه‎ی کتاب تبیین در علوم اجتماعی از دانیل لیتل، صراط چاپ اول، 1373، ص هفده.

[2] - Fred R. Dellmayr and thomes A. Mccarthy: Understanding and social inquiry, university of Notre Dame press, p1.

[3] - Ibid, p.1.

[4] - Ibid, p-2.

[5] - Rojer scruton: Ashort history of modern philosophy, from descartes to wittjensfeing Routledge, p3.

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد اندیشه سیاسی جدید در تفکر هابز