فرمت فایل : WORD (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:32
فهرست مطالب:
سرآغاز
مشروعیت چیست؟
مشروعیت الهى و مشروعیت دینى
سطوح مشارکت سیاسى
مشروعیت و مشارکت سیاسى
سرآغاز
از جمله مفاهیم پراهمیت در فلسفه سیاسى، مفهوم «مشروعیت» است که علاوه بر گرانمایگى تئوریک و مفهومى که پاسخ پرسش مهمى چون چرایى الزام قدرت سیاسى و التزام آن را بر عهده خویش گرفته است؛ از حیث تأثیرگذارى بر دیگر مفاهیم نیز پر ارج و اهمیتاست.
در این نوشتار تأثیرگذارى مشروعیت در یکى از مفاهیم مهم دیگر،یعنى «مشارکتسیاسى» مدنظر قرار گرفته است و در این طریق، تلاش در تبیین این نکته بوده است که انواع نظریههاى مشروعیت به طور مستقیم در چگونگى، کیفیت و سطح مشارکت سیاسى تأثیرگذار مىباشند. به گمان نگارنده هر یک از انواع مشروعیت علىالاصول میزان خاصى از مشارکت سیاسى را برمىتابند و هر نظام سیاسى با لحاظ مشروعیت خاصّ خویش، سطح معینى از مشارکت سیاسى را تحمل مىکند. در پایان سخن، این بحث نظرى را بر ایران پیش و پس از انقلاب اسلامى افشاندهایم تا به اختصار پتانسیلهاى مشارکت سیاسى را در حکومتهاى قبل و بعد از انقلاب اسلامى ملاحظه کنیم. از همین رهگذر در مقطع پس از انقلاب انواع نظریههاى مطرح در خصوص حکومت دینى و ولایت فقیه را از نظر گذراندهایم. بىشک این بنیان نظرى قابلیت طرح تفصیلى بیشترى را در تطبیق با مصادیق و حکومتها دارا مىباشد و ما در این مجال به همین میزان بسنده کردهایم. تا توفیقى دیگر ...
مشروعیت چیست؟
پیش از آنکه بخواهیم به بررسى تأثیر انواع مشروعیت در مشارکت سیاسى بپردازیم، مىبایست تعریف و تبیین مختصرى از مشروعیت ارائه دهیم تا از این رهگذر بتوانیم به نظریههاى موجود در باب حکومتهاى مختلف نگاهى بیافکنیم. اصولاً میان حاکمیت و مشروعیت ارتباطى وثیق وجود دارد. به طورى که مىتوان گفت مشروعیت پایه و اساس حاکمیت است. اگرچه واژه «مشروعیت» از «شرع» ساخته شده و در برخى موارد و در استعمالهاى دروندینى به معناى «وابسته و مستند به شرع یا شارع» است، اما در ادبیات سیاسى که مشروعیت (hegitimacy) در ارتباط با حاکمیت و قدرت سیاسى مورد استفاده قرار مىگیرد، اگر بخواهیم با یک واژه مختصر آن را مترادفسازى کنیم، شاید «حقانیت» نزدیکترین و مناسبترین لغت براى معناى خاصّ مشروعیت باشد.(2) اما تعریف و توضیح تفصیلى مشروعیت چیست؟
در درون مشروعیت و به هنگام کالبدشکافى این واژه با دو مطلب مواجه مىشویم: اول، ایجاد حق حکومت براى حاکمان و دوم، پذیرش آن حق از جانب مردم. در واقع توجیه حق حکومت براى حاکمان (Governors) و پذیرش آن حق از سوى حکومتشوندگان (Governeds) تشکیلدهنده اجزاى مفهومى مشروعیت هستند. اگر حکومت حکومتگران و حکومتپذیرى حکومتشوندگان را الزام و التزام سیاسى بنامیم، مىتوان گفت که پرسش از چرایى الزام و التزام سیاسى پرسش از مشروعیت است. تعریف تقابلى و واژه مخالف و مقابل مشروعیت - از باب تعرف الأشیاء بأضدادها - غَصب (Usurpation) مىباشد و لذا مقابل حکومتهاى مشروع، «حکومتهاى غاصب» قرار دارد.
تحقیق مشروعیت حکومت دینی و ولایت فقیه