حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیقی بنیادی یا محیطی

اختصاصی از حامی فایل تحقیقی بنیادی یا محیطی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

تحقیقی بنیادی یا محیطی

Emmanual Dormy

بررسی منشا میدان مغناطیسی زمین سیری طولانی دارد که توسط بسیاری از دانشمندان در زمان های مختلف هرروز نو شده و مورد توجه قرار گرفته است . اگر تعداد زیادی از دانشمندان مثل ویلیام گیلبرت ، آندوماری آمپر، رند اسکارتز ،ادموند هالی ، کارل فردریش گوس،لورد بلاکت و خیلی دانشمندان مهم دیگر در این بررسی ها نقش داشته اند به دلیل کاربرد های بسیار زیاد این موضوع در زمینه ی دریانوردی بوده که در زمان خودش اهمیت زیادی داشته است. اکنون موضوع دیگر اهمیت خود را از دست داده چون ماهواره ها طول و عرض جغرافیایی هر نقطه را بدون بررسی خاصیت مغناطیسی زمین مشخص می کنند . البته هنوز پرسش منشا میدان مغناطیسی زمین ،موضوع مهم و جدی برای تحقیق است .کسی نمی تواند انحراف سوزن به سمت شمال را نادیده بگیرد ، همچنین این موضوع کمی آزار دهنده است که ما هنوز فهم کاملی از این پدیده هم نداریم . این مسئله حوزه فعالی از تحقیقات بنیادی شده است به طوری که در چند سال اخیر پیشرفتهای مهمی در رویکردهای تئوری ،تجربی و عددی از این موضوع به وجود آمده است . این موضوع با ماهیت طبیعیش یک مقوله بین رشته ای بین رشته های فیزیک ، زمین شناسی و ریاضیات کاربردی است . به خاطر معکوس شدن قطب های مغناطیسی زمین در آینده نزدیک این موضوع در بین محققان توجه بیشتری را به خود جلب کرده است. اگر سیاره ما در برابر بادهای (ذرات باردار پر انرژی ) خورشیدی محافظت نشده بود (توسط میدان مغناطیسی زمین) خطری بزرگ ساکنان سیاره ما را تهدید می کرد . پس فهم این پدیده ارتباط مهمی با زندگی عمومی ما نیز دارد و همچنین هدفی بسیار خوب برای تحقیق در مورد پدیده های محیطی است .

من به طور خلاصه پایه های فهم اولیه منشا میدان مغناطیسی زمین را شرح می دهم و سپس به بررسی نشانه های علمی که به دنبال پدیده قریب الوقوع معکوس شدن قطبهای این میدان است می پردازم .

منشا میدان مغناطیسی زمین

 وقتی که زمین در 5/4 میلیارد سال قبل شکل گرفت عناصر سنگین تر در مرکز آن متمرکز شدند و 3000 کیلومتر زیر پای ما بزرگترین اقیانوس سیاره ما شکل گرفت ، یک هسته مذاب آهنی (البته مخلوط با کمی عناصر سبک تر) و کره ای با شعاع 3400 کیلومتر با افزایش فشار در مرکز زمین این هسته مذاب آهنی جامد شده و یک هسته کروی جامد به شعاع 1200 کیلومتر در زمین به وجود آمد ،که منشاء میدان مغناطیسی زمین در این هسته جامد است . دما در این کره حدود3000  کلوین است که بالای دمای کوری است (دمایی که فلزات ، خواص فرو مغناطیس خود را از دست می دهند

پس فقط میدان مغناطیسی می تواند ناشی از جریان الکتریکی مداری در این اقیانوس آهن مذاب باشد . از طرف مقاومت اهمیک ، جریان الکتریکی موجود در مرکز زمین را در طول حدود 2 هزار سال متوقف می کند ولی هنوز ما می بینیم که این میدان مغناطیسی برای میلیونها سال باقی مانده است،این بدین معنی است که فر ایندی باید وجود داشته باشد تا این افت اهمیک را جبران کرده و این جریان را باز تولید کند . وجود این میدان مغناطیسی برای میلیونها سال از روی نشانه های ثبت شده مغناطیسی (ثبت آثار آن بر روی رسوبها و مواد آتشفشانی ) آشکار شده است .همچنین مطالعه نشانه های ثبت شده مغناطیسی موضوعی را آشکار کرده است:میدان مغناطیسی زمین به دفعات قطبین خود را به روش آشوبناکی تغییر داده است .

 

شکل 1 - کاهش شدید گشتاور دو قطبی مغناطیسی در بیش از جهار قرن اخیر ( با استفاده از مدل های IGRF و GUFM)

مکانیسم دینامیک خود تحریک ، اولین بار توسط سر جوزف لارمو در سال 1919 برای اندازه گیری میدان مغناطیسی لکه های خورشیدی پیشنهاد شد . این تئوری به طور خلاصه تئوری دینامو نامیده شد که بیان می دارد که اگر شارش به اندازه کافی شدید باشد جواب غیر مغناطیسی در یک شار مگنتو هیدرو دینامیک نا پایدار است . این ناپایداری به سادگی در یک دیسک مکانیکی ساده دیده می شود ( ضمیمه را ملاحظه کنید ) . البته این یک مدل ساده از این شار رساناست . در سال 1934 برای اولین بار دلیلی قانع کننده برای این پدیده توسط توماس کولینگ معرفی شد .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیقی بنیادی یا محیطی

منزل الاول یا بدایت و العشق

اختصاصی از حامی فایل منزل الاول یا بدایت و العشق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 76

 

منزل الاول یا بدایت و العشق

فی منزل الاول رمیت العشق است فی قلب العاشق که این را بدون اختیار معشوق به سوی عاشق شلیک می شود و عاشق بدون هیچ گونه دفاعی در مقابل هجمت النامعلومه که از سوی معشوق سوق العاشق می شود انجام نمی دهد. بلکه تسلیم و مخدوع آن می شود و آن را زیباترین چیز و زیباترین تسخیر القلوب می داند و آن را برای هممگام آرزو می کند و می گوید لحضه است رویدن عشق آن لحظه هزار بار تقدیم تو باد.

عاشق هزاران چیز زیبا دیده و شنید هزاران چیز هست که قلب وی را برای مدتی به اسارت کشیدند ولی هیچ کدام به این اندازه که معشوق او را در بند کرده در بند نکرده اند. این تسخیر با همة تسخیرها فرق می کند.

در منزل اول و خان اول عشق لحضه الاول و معمولاً نظرت الاول وجود دارد لحضه الاول لحظه ایست که در آن عشق می روید در آن بذر عشق در خاک قلب پنهان می شود و به وسیلة دردی که در راهش می کشی آن را آبیاری می کنی و علف هرزش را با لفتت المعشوق به خود می خوشکلانی و می سوزانی و از بین می بری و در وقت عشق گاهی حالا لحظة اول معمولاً همراه با نظرات الاول است یعنی شاید همیشه لحظة اول عاشقی شروعش با نگاه اول است و نگاه اول گاهی دو طرفه است گاهی یک طرفه یعنی گاهی عاشق فقط با نگاه اول به عشق می رسد و گاهی نگاه سحر آمیز معشوق باعث این عشق می شود. نگاهش بدون اغراض در نظر نسبت به عاشق است و یک نگاه معمولی باشد و گاهی عشق با نگاه اول نیست بلکه با نگاه های دوم و سوم است و گاهی معشوق را مدت هاست می شناسی سالهای سال ولی زمانی می آید که نگاهی باعث ایجاد، عشق می شود. حال ما که می گویم نگاه حتماً نگاه چشم در چشم نیست بلکه نگاه یک طرفه و نظاره به روخ و یا چشم معشوق باشد که همیشه نگاه به روخ چون ماه معشوق است که ایجاد کنندة عشق است و روخ زیبایش تمام معایبش را می پوشاند ومعمولاً از رخ زیبایش چشمایش و لبانش است که جذابیت بیشتر دارد و گاهی عشق هم با دیدن مثلاً ران و باسن و مو باعث ایجاد عشق می شود در واقع عشق با نگاه اول به یکی از اندام های معشوق است که باعث عشق می شود ولی در دوستی نگاه اول نیست شما توجه کنید همیشه انسان یک معشوق دارد و یک دوست که روح و روانش در نظر آن به آرامش می رسد و حتی در نزد وی از معشوق هم شکایت می کنید خوب در زندگی توجه کنید دوست خود را پیدا کنید .

دوست یعنی کسی که در نزد وی درد دل می کند بدون ترس بدون خوف دوست معنی کسی که در مدرسه یک سال است او را می شناسید و بعد تمام شد نیست بلکه دوست کسی است که راحت با او حرف می زنید ولی نزد معشوق با ایهام حرف می زنید که مبادا مرغ از قفس بپرد. حالا منظور این است که عشق معمولاً با نگاه اول است ولی دوست ودوستی با نگاه اول نیست بلکه با احساس امنیت اول است که باعث ایجاد آن می شود.

کسی که احساس می کنید در کتمان می کند و با این احساس و هم فکری وی با شما در اکثر موارد باعث ایجاد دوست می شود ولی معشوق معمولاً هم فکر شما نیست پس عشق با نگاه اول ست و دوستی با احساس امنیت اول درد دل اول است و راحتی نفس اول است و عارف معمولاً با صدمة اول شروع می شود معمولاً کسانی که به عرفان می رسند باعث آن صدمه ای بوده است که بر اثر این صدمه به سمت معروف عارف عروج می کند. مثلاً عارفان شاعران که با صدمه از عشق زمینی که دیده اند به عشق الهی روی آوردند و یا عارف مانند دوست با احساسص امنیت نزد خداوند و یا وجه و احاساس توجه خداوند به او و یا با صدمه ای و یا احساس راحتی و فرار از روزگار به عرفان می رسد پس ما باید در اینجا بین عرفان عشق دوستی فرق بگذاریم و این سه را یکی ندانیم که این موضوع در بعدها گسترده تر مورد بحث قرار می گیرد حالا موضوع ما نگاه اول در عشق است.

قبل از بحث در نگاه اول باید متضاد عشق را پیدا کنیم.

ممکن است بگویید دشمنی باید دشمنی در مقابل دوستی است نه در مقابل عشق. یعنی در دوستی احساس امنیت احساس آرامش نزد دوست می کنید در دشمنی متضاد آن وجود دارد از حسادت و رقابت و احساس تنفر و احساس آرامش و امنیت روحی فکر در نزد وی حل خصومت هم وجود که خصومت می تواند دشمنی به وجود آورد ولی دشمنی نیست شیه آن است خصومت معمولاً عدم توافق و عدم رضایت در مورد موضوعی است که خصومت دربارة آن به وجود می آورد نفرت که عامل گروه کراهت است چیزی است که در مقابل عشق قرار می گیرد مثلاً شما با نگاهی از کسی نفرت و کره پیدا می کنید مثل عشق که با نگاهی مجذوب می شوید و اسیر این هم با نگاه متنفر می شوید از آن شخص ممکن است آن شخص را تا به حال ندیده اید همین نگاهتان نگاه اول است به آن شخصی ولی با نگاه اول از او تنفر پیدا می کنید و یا در نگاه اول از او متنفر می شوید ولی در نگاه های دوم و سوم و بعدی تنفر به شدت واج می رسد مانند عشق که به


دانلود با لینک مستقیم


منزل الاول یا بدایت و العشق

فلسفه ریاضی یا فلسفه ریاضیات

اختصاصی از حامی فایل فلسفه ریاضی یا فلسفه ریاضیات دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

فلسفه ریاضیات

فلسفه ریاضی یا فلسفه ریاضیات ، شاخه‌ای از فلسفه است که به بنیادهای وجودی ریاضیات می‌پردازد. از جمله پرسش‌ هائی که فلسفه ریاضی ، کوشش در پاسخ به آن دارد این‌ها است:

چرا ریاضی ، در توضیح طبیعت موفق است؟

وجود داشتن عدد یا دیگر موجودات ریاضی ، به چه معنا است؟

گزاره‌های ریاضی به چه معنائی صحیح‌اند و چرا؟(ناظر بر منطق و استدلال ریاضی)

بعضی مسائل موجود در دنیای طبیعی را نمیتوان به سادگی حل نمود ولی زمانیکه وارد دنیای ریاضیات میشویم آن مسئله به سادگی حل شده و وقتیکه نتیجه به دنیای طبیعی منتقل میشود کاملأ منطبق بوده به همین دلیل دنیای ریاضیات به سرعت گسترش یافته و در آن دنیاهای دیگری ایجاد شده است. از جمله دنیای جبر - هندسه - معادلات دیفرانسیل - لاپلاس - انتگرال و ... حال کافیست که شما بتوانید این المانهای دنیای طبیعی را به دنیای ریاضیات وارد نموده و بلعکس نتیجه را به دنیای طبیعی باز گردانید که این عمل معمولأ توسط علم فیزیک انجام میگردد.

در آغاز قرن بیستم سه مکتب فلسفه ریاضی برای پاسخ‌گوئی به این‌گونه پرسش‌ها به وجود آمد. این سه مکتب به نام‌های شهودگرایی و منطق‌گرایی و صورت‌گرایی معروف‌اند.

سرنوشت هر بحث بستگی به سوالهایی بنیادی دارد که در آن مطرح می شود اینجا که بحث در مورد فلسفه ی ریاضیات است پرسش اساسی ما از ریاضیات درباره ی چیستی آن است پیداست مولفی دیگر که در سلسله مراتب قدرت جایگاهش با مولف این متن فرق دارد ممکن است سوال دیگری را بنیادی تر بداند هرچند پیشرفت در این راه به منظور رسیدن به پایان کار نیست بلکه کشف ویژگیهای راه است

ریاضیات چیست ؟

ما این سوال را در مرکز توجه قرار می دهیم وپیرامون آن حرکت می کنیم تا از زوایای مختلف به آن بنگریم.

چیزی که در این میان مهم جلوه می نماید حکومت منطق بر ریاضیاتی است که  چیستی اش را نمی دانیمدر اینجا با عملکرد منطق سر وکار داریم و آن باز شناختن درست از نادرست است  وچیزی که در اکثر شاخه های ریاضیات راه را تعیین می کند همین گزاره ی درست ونادرست بودن نقیض آنست پذیرفتن گزاره أی درست و ادغام آن با گزاره ی درست دیگر گزاره ی سومی پدید میآورد وریاضیات پیش میرودنیچه در فراسوی نیک وبد می گوید : ((از کجا معلوم که ما نادرست را خواستار نباشیم؟))

این سوال ما را به یاد حرف دیگری ازنیچه می اندازد :

 ((از نظر ما نادرستی یک حکم دلیل رد ناگزیر آن حکم نیست  باید ببینیم آن حکم تا کجا پیش برنده ی زندگی است  ))

 به عنوان مثال هندسه ی اقلیدسی آنچنان که که باید پیش برنده ی زندگی نبود بنابراین چیزی که تا آن زمان درست بود به نادرست تبدیل شد و هندسه ی هیلبرت جای آنرا گرفت . این از لحاظ تاریخی! اما مساله به همین جا ختم نمی شود هیدگر مقایسه بین علم جدید وعلم قدیم را جایز نمی داند او سخن ارسطو ونیوتون وانیشتین  هر سه را در مورد حرکت درست می داند به این ترتیب بحث ما باید ریشه ای تر شود باز یاد حرف دیگری از نیچه می افتیم ((دانشمندان جهان را توضیح نمی دهند بلکه تفسیر می کنند))اینجاست که حرکت ما هم راه دیگری انتخاب می کند والبته برای رسیدن به چیستی ریاضیات سوال دیگری مطرح می کنیم وراه دیگری پیش پای خود قرار می دهیم :

با قطع حکومت منطق از ریاضیات ،آیا دوباره می توان نام ریاضیات بر آن نهاد؟

این سوال به چیستی ریاضیات برمی گرددو اینکه آیا منطق جز’ لاینفک وقسمتی از چیستی ریاضیات است ؟

می پردازیم به تبار شناسی امر مته متیکال و رابطه آن با ریاضیات مته متیکال از واژه ی یونانی   گرفته شده که عبارت است از:  

 آنچه انسان در بر خورد با چیزی از قبل در مورد آن می داند مثلا اگر در خانه ی ما پنج


دانلود با لینک مستقیم


فلسفه ریاضی یا فلسفه ریاضیات

دانلود تحقیق درمورد بررسی سقط جنین

اختصاصی از حامی فایل دانلود تحقیق درمورد بررسی سقط جنین دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 21

 

بررسی احکام سقط جنین یا سقط حمل

مقدمه سقط جنین یا سقط حمل یکی از جرائمی است که جوامع پیوسته با آن درگیر بوده اند و راه یابی برای مقابله با آن از جمله مسائل و مشکلات جوامع بشری بوده و از دیرباز نیز مقررات خاصی برای جلوگیری از وقوع این پدیده و تعقیب و مجازات مرتکبان آن تدوین شده است . نکته قابل ذکر آن است که قوانین و مقررات و همچنین در کتب و آثار صاحبنظران کیفری ، راجع به مفهوم و معنی این جرم و مجازات آن اتفاق نظر دیده نمی شود .

منشا اختلاف نظر بیشتر تفسیر هدف و سیاست کیفری قانونگذار در وضع آن دسته از مقررات کیفری است که در جهت حمایت از تکامل دوران عادی حاملگی مادر تدوین شده است

علاوه بر این بین مفهوم لغوی و پزشکی و عرفی این پدیده تفاوتهائی موجود است که موجت گسترش دهمنه این اختلاف می باشد .

در حقوق ایران تدوین کنندگان قانون مجازات عمومی سابق در بحث مربوط به " قتل و ضرب و جرح عمدی " مقررات حاکم بر این پدیده را در مواد 180 تا 184 بدون توجه به منابع فقهی و موازین اسلامی آن آورده اند و در تدوین آن تحت تاثیر قانون جزای فرانسه بوده و بدون اشاره به تعریف این پدیده ، از استعمال سقط ( جنین ) خودداری کرده و در همه جا اصطلاح " سقط حمل عمدی " را بکار برده اند . همچنین برای مراحل حیات جنینی مجازاتهای متفاوت قائل نشده اند لکن در عمل ، دیوان عالی کشور ، بیشتر تحت تاثیر منافع فقهی بوده و براساس موازین اسلامی آرا خود را صادر کرده است .

پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، ضوابط قانونی حاکم ، بر سقط جنین حمل ، براساس موازین اسلامی مورد تجدید نظر قرار گرفت و در نتیجه تغییرات عمدهای در ضوابط ایجاد گردید .

تدوین کنندگان قانون مجازات اسلامی ، به پیروی از شیوه فقها و صاحبنظران اسلامی ،که در کتب و آثار خود احکام مربوط به این مسئله را در مبحث " دیات " مورد بحث قرار داده اند ، مقررات مربوط به این امر را در مواد 194 الی 200 قانون دیات و نیز در مواد 90 و 91 قانون تعزیرات تنظیم کرده و برخلاف گذشته سقط جنین را از همان مراحل اولیه استقرار نطفه قابل مجازات دانسته اند .

نهایت آنکه در هر یک از مراحل دوران طبیعی بارداری ،تا قبل از حلول روح در جنین ، میزان دیه را بطور متفاوت بیان کرده و برای پایان دوران حیات جنینی و زمان حلول روح در جنین که مربوط به ماههای آخر بارداری است در مورد کسی که موجبات سقط جنین زن حامل را فراهم نماید ، مجازات حبس از سه ماه تا شش ماه را پیش بینی کرده اند و اگر مرتکب جرم طبیب یا قابله باشد و عالما در اسقاط جنین مباشرت نماید و یا اینکه زن حامل را به وسائل اسقاط جنین راهنمائی کند بر حسب مورد مجازات قصاص یا حبس از سه ماه تا شش سال را پیش بینی نموده اند . نظر به اهمیت این تغییرات ، مقاله حاضر بررسی مقدماتی و تبیین عناصر و شرائط اختصاصی و فنی پدیده سقط جنین را وجهه همت قرار می دهد .

مبحث اول

تعریف سقط جنین یا سقط حمل و ضابطه تشخیص آن

تعریف سقط جنین یا سقط حمل

گفتیم که حقوق دانان کیفری راجع به تعریف این پدیده اتفاق نظر ندارند ، بعضی از مولفان خارجی مانند " گارو " سقط جنین را عبارت از اخراج عمدی و قبل از موعد حمل می دانند و بر عکس " گارسون " یکی دیگر از حقوقدانان فرانسوی ، سقط جنین را به منقطع ساختن دوران طبیعی بارداری تعریف می نماید و دکتر پادپا با توجه به مواد قانون مجازات سابق ایران ، سقط جنین را جرم عمدی دانسته و در تعریف آن نوشته است : سقط جنین عبارت است از اخراج حمل قبل از موعد طبیعی زایمان به نحوی که زنده یا قابل زیستن نباشد .

بدیهی است که در حال حاضر هیچ یک از این تعاریف به تنهائی نمی تواند بازگو کننده هدف و تعریف مورد نظر قانون گذار اسلامی باشد . اما قانون گذار کنونی نیز در مواد قانونی مربوط ،این جرم را تعریف نکرده ، بلکه در هر مورد تنها به ذکر موضوع و مجازات آن اکتفا نموده است . در موادی از قانون دیات و نیز ماده 91 قانون تعزیرات ، حمایت از جنین مورد توجه قانون گذار قرار گرفته و در نتیجه سقط آن اعم از عمدی یا غیر عمدی قابل مجازات دانسته شده است در ماده 90 قانون تعزیرات هم حمایت از دوران طبیعی بارداری مادر مورد نظر واقع شده و لفظ " سقط حمل " به کار رفته است .


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق درمورد بررسی سقط جنین

یا می دانید معنی لغوی قران چیست

اختصاصی از حامی فایل یا می دانید معنی لغوی قران چیست دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

آیا می دانید معنی لغوی آیات قران چیست ؟

قران در اصل مصدر است به معنی خواندن . چنانکه در بعضی ار ایات معنای مصدری مراد است مثل « ان علینا جمعه و قرانه فاذا قراناء فا تبع قرانه » سپس قران علم است ( اسم خاص ) برای کتاب حاضر که بر حخرت رسول ( ص ) نازل شده است به اعتبار انکه خواندنی است . قران کتابی است خواندنی باید انرا خواند و در معانیش دقت و تدبر نمود . بعضی ها قران را در اص به معنب جمع گرفته اند که اصل ( قرء ) به معنی جمع است دز این صورت می توانید بگویید قران یعنی جامع حقایق و فرموده های الهی . و نیز گفته انداز آن جهت قران نامیده می شود که سوره ها را جمع نموده آنها را به یکدیگر می پیوندد .

وَإنَّکَ لَتُلَقَّی الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَکِیمٍ عَِلیمٍ.

(ششمین آیه، از سوره نمل: بیست و هفتمین سوره، از قرآن کریم.)

(و حقّاً و حقیقتاً بر تو آیات قرآن، از جانب خداوند حکیم و علیم، إلقآء می‌شود!)

در معنای‌ قرآن‌ و فرقان‌

حضرت آیة الله علّامه طباطبائی قدس الله نفسه در تفسیر فرموده‌اند:قُرْأنْ اسم است برای کتاب الهی به اعتبار آنکه خوانده میشود، و قرآئت میگردد.ومعنای تَلْقِیَه مصدر تَلَقِّی با معنای تلقین نزدیک است. و نکره آوردن حکیم و علیم برای تعظیم‌ است. و تصریح به‌ آنکه ‌این قرآن، از نزد خداوند متعال است؛ برای آنستکه: حجّت برای رسالت باشد؛ و نیز برای تأیید معارفی که گذشت؛ و برای صحّت داستانهای أنبیاء علیهم السلام که بعداً بیان میکند.

و اختصاص دادن نزول را از ناحیه این دو اسم گرامی (حکیم وعلیم) برای آنست که بفهماند: قرآن از منبع و سرچشمه حکمت فرود آمده است. و بنابراین هیچ قدرت علمی و شکننده‌ای نمیتواند آنرا نقض کند و بشکند؛ و هیچ توانی نمیتواند آنرا سُست بنماید. قرآن منبع علم است. نه أخباری که میدهد، تکذیب می‌شود؛ و نه حکم و قضائی را که ‌میآورد، مورد ایراد و تخطئه قرار میگیرد.)[1]

قرآن ازماده‌ قَرَءَ یَقْرَءُ قَرَاءَهً و قُرْأنَاً، یعنی جمع کردن و ضمّ نمودن بعض از چیزی است با بعضی دیگر. و چون در وقت خواندن، انسان حروفات مختلفه را جمع میکند و با ضمّ بعضی به بعضی دیگر، کلمه پیدا می‌شود. و سپس‌ کلام و عبارت پدید می‌آید، لهذا به ‌سخن گفتن و خواندن، قرآئت گویند.

قرآن مصدر از این باب است؛ و عَلَم نهاده‌اند برای کتاب آسمانی مسلمانان که برپیغمبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلم‌ نازل شده است. و بدینجهت قرآن نامیده شده است که: عقآئده حقّه واقعیّه و احکام ‌و مواعظ و قصص در آن جمع شده است.

بعضی از علمآء رضوان الله علیهم گفته‌اند: علّت تسمیه قرآن به قرآن، آنستکه: در میان ‌جمیع ‌کتب آسمانی، قرآن ‌است‌ که‌ در آن‌ ثمره ‌تمام ‌آن کتب، بلکه ثمره ‌جمیع ‌علوم حقّه در آن جمع است؛ و تفصیل هر چیزی را میتوان در آن مشاهده نمود؛ همچنانکه میفرماید:

لَقَدْ کَانَ فِی قَصَصِهِمْ عِبْرِةً لِاُولی الْألْبَابِ مَا کَانَ حَدِیثاً یُفْتَرَی وَلَکِنْ تَصْدِیقَ الَّذِی بَیْنَ یَدَیْهِ وَتَفْصِیلَ کُلِّ شَیْءٍ وَهُدیً وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ یُؤمِنُونَ.[2]

(هرآینه تحقیقاً دربیان قصّه‌ها و داستانهای پیامبران و امّت‌هایشان (همچون یعقوب و یوسف و برادرانش که ‌این سوره از آن بحث دارد) عبرتی است برای اندیشمندان و متفکران. این آیات قرآن، گفتاری ساختگی نیست که من درآوردی باشد؛ و از روی افترآء به خدا نسبت داده شود. بلکه قرآن تصدیق

میکند آنچه راکه درپیش روی آنست (ازکتب سماویّه: تورات و انجیل و غیرهما) و در آن تفصیل و شرح هر چیزی است؛ و هدایت و رحمت است برای گروهی که ایمان میآورند.)

و همچنین قرآن را تبیان و آشکارا کنند و واضح و هویدا سازنده هر چیز شمرده است:

وَ نَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبیَاناً لِکُلِّ شَیْیءٍ وَهُدیً وَرَحْمَةً وَیُشْرَی لِلْمُسلِمیْنَ.[3]

(و ای پیامبر! ما بر تو فرو فرستادیم کتاب آسمانی قرآن را که،مبیّن و روشن کننده هر چیزی است؛ و هدایت و رحمت و بشارت است برای مسلمانان!)[4]

شاهد بر گفتار ما آیاتی است در قرآن که ‌بر این معنی دلالت دارد، از قبیل:

لَاتُحَرِّکْ بِهِ لِسَانَکَ لِتَعْجَلَ بِهِ- إنَّ عَلَیْنَا جَمْعَهُ وَقُرْآنَهُ- فَإذَاَ قرَأنَاهُ فَاتَّبعْ قُرْآنَهُ- ثُمَّ إنَّ عَلَیْنَا بَیَانَهُ.[5]

(ای پیغمبر! زبانت را برای خواندن آیات قرآن، به‌ حرکت در میآور؛ تا برای رساندن آنها را به‌ مردم عجله ‌کنی، و شتاب‌زده باشی! ما برعهده خود گرفته‌ایم که: قرآن را جمع کنیم، و به‌ صورت مجمومه‌ای قابل قرآئت در آوریم پس هنگامیکه آن را گرد آوردیم، و بر تو قرآئت نمودیم؛ در آنوقت از آنچه قرآئت شده است، پیروی کن، و به دنبال آیات قرآئت شده باش- و پس از آن ما برعهده خود گرفته‌ایم که: آنرا واضح و مبیّن ساخته، و بدون إبهام و گرفتگی در آوریم.)[6]

و از قبیل:

وَقُرأنًا فرَفْنَاهُ لِتَقْتَرأَهُ عَلَی النَّاسِ عَلَی مُکْثٍ وَنَزَّلْنَاهُ تَنْزِیلاً.[7]

 

(و این قرآن را ما جزءجزء، و تکه‌تکه جدای از هم نموده، و به سوی تو فرستادیم، تا آنرا برای مردم به تدریج بخوانی(و با صبر و حوصله و درنگ آنرا تعلیمشان بنمآئی) و ما به ‌تدریج از مقام عالی و شامخی آنرا نزول دادیم[8])

فُرْقَان نیز از اسامی قرآن است ازماده فَرَقَ یَفْرُقُ فَرْقاً وفُرْقَاناً یعنی بین أجزآء آن جدائی انداخت؛ و لهذا در آیه أخیر: وَ قُرْأنَّا فَرَفْنَاهُ دانستیم که: معنایش آنستکه: قرآن را جزءجزء تفضیل داده، و آنرا محکم و متقن ساختیم.[9]

و بنابراین فُرْقَان که مصدر آنست، به معنای فارق و جداکننده بین حقّ و باطل است؛ و چون این کتاب مبین آسمانی کتاب فَصْل است، نه هَزْل. و کتاب حقّ است، نه باطل. بنابراین جداکننده و تمیز دهنده بین حقّ و باطل است.

شَهْرُ رَمَضانْ الَّذِی اُنْزِلَ فِیهِ الْقُرْأنُ هُدیً لِلنَّاسِ وَ بَیِّنَاتٍ مِنْ الْهُدَیَ وَالفرقانِ.[10]

(روزه واجب در شهر رمضان است؛ آن ماهی که در آن قرآن نازل شده است. قرآن کتاب هدایت و راهنمآئی است برای مردم. و دارای أدلّه واضحه و حُجَج و براهین ساطعه، و دلآءل متقنه‌ای است، از رهبری و هدایت؛ و کتاب جدا کننده بین حقّ و باطل، و تمیز دهنده میان حقیقت و أوهام است.)

فُرْقَان در قرآن مجید در هفت موضع آمده است. و در همه جا به معنای قوّه تشخیص حقّ از باطل، و نور بصیرتی است که‌ برای مؤمنین در أثر تقوی حاصل می‌شود. و قرآن که‌شامل جمیع معارف است أعمِّ از آنچه بر أنبیای سالفه وحی می‌شده، و برای پیامبر ما بیان شده است؛ و أعمِّ از آنچه برخود رسول الله وحی

شده است؛ نیز فرقان است.

و آنچه از روایات آورده از أئمه معصومین صلوات الله و سلامه علیهم أجمعین استفاده میشود، آنستکه: قرآن به ‌مجموع آیات الهی گفته می‌شود؛ خواه محکم باشد؛ و خواه متشابه؛ و فرقان به‌ خصوص آیات محکم إطلاق میگردد.

درتفسیر نورالثَّقلینْ از اُصول‌ کافی، از علی بن ابراهیم، از پدرش از ابن‌سنان ‌یا غیر او، از کسی که ‌وی را ذکر کرده است، روایت میکند که او گفت:سَألْتُ أبَاعَبْدِاَلله عَلَیْهِ السَّلامُ عَنِ قرآن و الْفُرقَانِ. أ هُمَا شَیْئًانِ أوْ شَیْیءٌ وَاحِدٌ؟!

من از حضرت صادق علیه السّلام پرسیدم از قرآن و فرقان، که ‌آیا آنها دو چیز هستند؛ یا چیز واحدی؟!

فَقَالَ عَلَیْهِ السّلامُ: الْقُرْأنُ جُمْلَةُ الْکِتَابِ؛ وَالْفُرقَانُ الْمُحْکَمُ الْوَاجِبُ الْعَمَلُ بِهِ[11]

حضرت فرمود: قرآن به ‌تمام الهی گویند؛ و فرقان به‌ خصوص محکماتی که ‌عمل بدانها واجب است.

وهمچنین درصحیفه سَّجادیَّه،دردعای ختم قرآن،عرض میکند:

الَّهُمَّ إنَّکَ أعَنْتَنِی عَلَی خَتْمِ کِتَابِکَ الَّذِی أنْزَلْتَهُ نُوراً؛وَجَعَلْتَهُ مُهَیْمِناً عَلَی کلِّ کتابٍ أنْزَلْتَهُ؛وَفَضَّلْتَهُ عَلَی کُلِّ حَدِیثٍ قَصَصْتَهُ! وَفُرْقَاناً فَرَقْتَ بِهِ بَیْنَ حَلَالِکَ وَحَرَامِکَ! وَقُرْأَنَّاأعْرَبْتَ بِهِ عَنْ شَرَائعِ أحْکَامِکَ![12]

(بار پروردگارا! حقّاً تو مرا بر ختم نمودن و به پایان رسانیدن کتاب خودت، کمک نمودی؛ آن کتابی که چون آن را فرو فرستادی، نور بود؛ و آنرا


دانلود با لینک مستقیم


یا می دانید معنی لغوی قران چیست