حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد رفتار پیامبر با خانواده

اختصاصی از حامی فایل تحقیق در مورد رفتار پیامبر با خانواده دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد رفتار پیامبر با خانواده


تحقیق در مورد رفتار پیامبر با خانواده

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:8

 

 

 

 

 

رفتار پیامبر با خانواده

اخلاق خانوادگى پیامبر(ص)

کار در منزل

عایشه همسر آن حضرت مى گوید:

پى نوشت ها:

 

 

رفتار پیامبر با خانواده

رهبران اسلام در همه زمینه هاى زندگى, راهنمایى هاى لازم را بیان کردند تا هر عضو جامعه اسلامى از هر جهت فردى و اجتماعى کامل باشد.

مشاهده سیره عملى ((اسوه هاى حسنه)) از سخنان آنان نقش بیشترى در زندگى نسل جوان دارد, سیره هر شخصیت بیشتر از سخنش گویاى هویت واقعى اوست. اگر سخن از زبان شخص بیرون مىآید, سیره از مرکز دل آن شخصیت برمى خیزد. و سیره عملى پیامبر اکرم(ص) و خاندان پاکش درتمامى زمینه ها بهترین تابلو و الگو براى تإسیس مدینه فاضله و جامعه نمونه اسلامى است.

اخلاق خانوادگى پیامبر(ص)

یافتن و داشتن اسوه و چهار چوب هاى فکرى, کردارى و گفتارى در روابط خانوادگى براى هر انسانى توفیقى در جهت تکامل هر چه بهتر اوست. از سویى محک اخلاق انسان در خانواده است زیرا اشخاص در بیرون قدرت بر رفتار ضد اخلاقى ندارند یا به دلیل پاره اى ملاحظات, بد اخلاقى نمى کنند. آن کس که در منزل که زن و فرزندانش تحت نظر اویند خوش رفتارى کرد, خوش اخلاق است.

در این مقاله نمایى کلى از اخلاق خانوادگى پیامبر(ص) را ـ که سرمشق اعلا و بالاترین اسوه(1) و نمونه برجسته اخلاق الهى است و براى تکمیل اخلاق مبعوث شدـ (2) تصویر مى کنیم تا با الهام گیرى از سیره والاى او زندگى خداپسندانه اى داشته باشیم و به گونه اى که آن بزرگوار با اعضاى خانواده رفتار مى کرد معاشرت کنیم, به گونه اى سخن بگوییم که آن حضرت سخن مى گفت, آن جایى غضب کنیم که آن عزیز خشمگین مى شد, و جایى عفو کنیم که آن جناب مى بخشید.(3)

عایشه, عیال رسول خدا(ص) که به خصوصیات اخلاقى او آگاه بود, جزئیات اخلاقى و رفتارى پیامبر را در یک جمله خلاصه کرد; که در روایت آمده است:

قال سعد بن هشام: دخلت على عایشه, فسإلتها عن اخلاق رسول الله صلى الله علیه و آله. فقالت: إما تقرء القرآن؟ قلت: بلى, قالت: خلق رسول الله(ص) القرآن.

مرحوم فیض کاشانى درکتاب ((محجه البیضإ)) از ((سعدبن هشام)) روایت کرده که گفت: به دیدار ((عایشه)) رفتم و از اخلاق رسول خدا(ص) پرسیدم. او گفت: آیا قرآن نمى خوانى؟ گفتم: چرا. گفت: اخلاق رسول خدا(ص) قرآنى است.(4)

قالت عایشه: ما کان احد احسن خلقا منه 9 ما دعاه احد من اصحابه و لا اهل بیته الا قال: لبیک ; عایشه گفته است: احدى از پیامبر(ص) خوش خلق تر نبود, هیچ کس از اصحاب و اهل بیت او را صدا نمى زد مگر این که در جواب مى فرمود: لبیک.(5)

رشید الدین میبدى در تفسیر آیه (انک لعلى خلق عظیم)(6)مى گوید:

((رسول خدا(ص) امر و نهى قرآن را چنان پیش رفتى و نگه داشتى به خوش طبعى که گویى خلق وى و طبع وى خود آن بود.))

بلغ العلى بکماله

کشف الدجى بجماله

حسنت جمیع خصاله

صلوا علیه و آله

او رهنمودهاى قرآن را به دل مى گرفت و در زندگى اش از شیوه اى که قرآن پیشنهاد مى کردـ بى هیچ انحرافى و بى آن که هیچ ناراحتى در آن روا دارد ـ پیروى مى کرد و لذا تجسم قرآن به حساب مىآمد.و این ادعا از نظر کلام الله مجید مورد تإیید است. (7))


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد رفتار پیامبر با خانواده

تحقیق در مورد امکان‌ دیدار و لقاء خداوند برای‌ مؤمنین‌ خوش‌ کردار

اختصاصی از حامی فایل تحقیق در مورد امکان‌ دیدار و لقاء خداوند برای‌ مؤمنین‌ خوش‌ کردار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد امکان‌ دیدار و لقاء خداوند برای‌ مؤمنین‌ خوش‌ کردار


تحقیق در مورد امکان‌ دیدار و لقاء خداوند برای‌ مؤمنین‌ خوش‌ کردار

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه19

 

فهرست مطالب

 

امکان‌ دیدار و لقاء خداوند برای‌ مؤمنین‌ خوش‌ کردار

 

 أعوذُ بِاللَهِ مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیم‌

بِسْـمِ اللَهِ الـرَّحْمَنِ الـرَّحیم‌

وَ صَلَّی‌ اللَهُ عَلَی‌ سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ وَ ءَالِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ

وَ لَعْنَةُ اللَهِ عَلَی‌ أعْدآئِهِمْ أجْمَعینَ مِنَ ا لآنَ إلَی‌ قِیامِ یَوْمِ الدّینِ

وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إلاّ بِاللَهِ الْعَلیِّ الْعَظیم‌

 

تفسیر آیة‌ مبارکة‌:  فَمَن‌ کَانَ یَرْجُوا لِقَآءَ رَبِّهِ  

 قالَ اللَهُ الْحَکیمُ فی‌ کِتابِهِ الْکَریم‌:

  قُلْ إِنَّمَآ أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحَی‌'´ إِلَیَّ أَنـَّمَآ إِلَـ'هُکُمْ إِلَـ'هٌ وَ  ' حِدٌ فَمَن‌ کَانَ یَرْجُوا لِقَآءَ رَبِّهِ   فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صَـ'لِحًا وَ لاَ یُشْرِکْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا  .

 (آیة‌ یکصد و دهمین‌ ، از سورة‌ کهف‌: هجدهمین‌ سوره‌ از قرآن‌ کریم‌)

 «بگو ـ ای‌ پیغمبر ـ که‌ اینست‌ و غیر از این‌ نیست‌ که‌ من‌ بشری‌ می‌باشم‌ همانند شما که‌ به‌ من‌ وحی‌ کرده‌ می‌شود که‌: فقط‌ معبود شما معبود واحد است‌! پس‌ هر کس‌ امید دیدار و لقای‌ پروردگارش‌ را داشته‌ باشد ، باید حتماً کارنیکو انجام‌ دهد و هیچ‌ کس‌ را با پروردگارش‌ انباز و همتا قرار ندهد!»

بازگشت به فهرست

 تفسیر «المیزان‌» دربارة‌ آیة‌:  فَمَن‌ کَانَ یَرْجُوا لِقَآءَ رَبِّهِ

حضرت‌ اُستادنا الاکرم‌ آیة‌ الحقّ و العرفان‌ و سند العلم‌ و الاءیقان‌: آیة‌ الله‌ علاّمة‌ طباطبائی‌ تغمَّده‌ اللهُ بأعلَی‌ رضوانِه‌ ، و رفَع‌ درجتَه‌ بما لا یُدرِک‌ به‌ عقلُ بشرٍ و لا مَلَکٍ و لا جِنٍّ و لا أحدٍ سِوی‌ ذاتِه‌ الاقدسِ ، در تفسیر آیه‌ فرموده‌اند: 

 »  این‌ آیه‌ خاتمة‌ سوره‌ (سورة‌ کهف‌) است‌ و ملخّص‌ غرض‌ از بیان‌ سوره‌ را ارائه‌ می‌دهد؛ و اصول‌ سه‌گانة‌ دین‌ را در خود گردآوری‌ نموده‌ است‌ که‌ عبارت‌ باشد از  توحید  و  نبوّت‌  و  معاد . توحید  عبارت‌ است‌ از گفتارش‌:  أَنـَّمَآ إِلَـ'هُکُمْ إِلَـ'هٌ وَ  ' حِدٌ . و نبوّت‌ عبارت‌ است‌ از گفتارش‌:  إِنَّمَآ أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحَی‌'´ إِلَیَّ  و گفتارش‌:  فَلْیَعْمَلْ عَمَلاً صَـ'لِحًا  تا آخر. و معاد عبارت‌ است‌ از گفتارش‌:  فَمَن‌ کَانَ یَرْجُوا لِقَآءَ رَبِّهِ .

  در این‌ گفتار خداوند تعالی‌:  قُلْ إِنَّمَآ أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ یُوحَی‌'´ إِلَیَّ أَنَّمَآ إِلَـ'هُکُمْ إلَـ'هٌ وَ 'حِدٌ ،   حصر اوّل‌ ، حصر رسول‌ الله‌ است‌ در بشریّت‌ که‌ مماثل‌ می‌باشد با بشریّت‌ مردم‌ ؛ که‌ زیاده‌ از آن‌ چیزی‌ را دارا نیست‌، و در قبال‌ آنچه‌ را که‌ گمان‌ می‌کنند که‌ ادّعای‌ نبوّت‌ مستلزم‌ ادّعای‌ کینونت‌ الهی‌ و قدرت‌ غیبیّه‌ است‌، رسول‌ خدا برای‌ خود چیزی‌ را ادّعا نمی‌نماید.

 و از همین‌ جهت‌ بوده‌ است‌ که‌ مطالب‌ و اموری‌ را بر رسول‌ الله‌ اقتراح‌ و پیشنهاد می‌کرده‌اند که‌ غیر از خدا کسی‌ را بر آن‌ علم‌ نبوده‌ است‌ و غیر از خدا احدی‌ قدرت‌ و توانائی‌ آنرا نداشته‌ است‌، ولیکن‌ آنحضرت‌ صلّی‌ الله‌ علیه‌ و آله‌ جمیع‌ آنها را به‌ امر خدا از خود نفی‌ می‌نموده‌ است‌ ، و برای‌ خود چیزی‌ را اثبات‌ نمی‌نمود مگر آنکه‌ فقط‌ به‌ وی‌ وحی‌ می‌شده‌ است‌ را.  

 و حصر دوّم‌ ، حصر الوهیّت‌ می‌باشد در الهی‌ که‌ واحد است‌ ، و آلهة‌ ایشان‌ وجود و اثری‌ ندارند ؛ و این‌ توحید است‌ که‌ ناطق‌ است‌ به‌ آنکه‌ اله‌ و معبود همه‌ ، اله‌ و معبود واحد است‌.

 و گفتار خداوند:  فَمَن‌ کَانَ یَرْجُوا لِقَآءَ رَبِّهِ   فَلْیَعْمَلْ  ـ تا آخر آیه‌ ، مشتمل‌ است‌ بر اجمال‌ دعوت‌ دینیّه‌ که‌ آن‌ عمل‌ صالح‌ می‌باشد برای‌ خداوند وحدَه‌ لا شریکَ لَه‌. و این‌ را خداوند متفرّع‌ نموده‌ است‌ بر امید و رجای‌ دیدار و لقای‌ حضرت‌ ربّ تعالی‌ که‌ بازگشتِ بسوی‌ اوست‌. چرا که‌ اگر حساب‌ و جزاء در میانه‌ نبوده‌ باشد، موجبی‌ برای‌ اخذ به‌ دین‌ و تلبّس‌ به‌ اعتقاد و عمل‌ وجود ندارد تا که‌ دعوت‌ بسوی‌ آن‌ کند ؛ همانطور که‌ خدای‌ تعالی‌ فرموده‌ است‌:

إِنَّ الَّذِینَ یَضِلُّونَ عَن‌ سَبِیلِ اللَهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِیدُ بِمَا نَسُوا یَوْمَالْحِسَابِ .1  

 و خداوند مترتّب‌ گردانیده‌ است‌ عدم‌ شرک‌ به‌ پروردگار و عمل‌ صالح‌ را بر اعتقاد به‌ معاد. بجهت‌ آنکه‌ اعتقاد به‌ یگانگی‌ و وحدانیّت‌ خدا با شرک‌ در عمل‌، متناقض‌ بوده‌ و با یکدگر جمع‌ نمی‌شوند. پس‌ معبود تعالی‌ اگر واحد باشد، باید واحد باشد در جمیع‌ صفاتش‌ ؛ و از جمله‌ وحدانیّت‌ در معبودیّت‌ است‌ که‌ در آن‌ شریک‌ ندارد.

  و نیز مترتّب‌ گردانیده‌ است‌ اخذ به‌ دین‌ را بر امید و رجاء به‌ معاد، نه‌ بر علم‌ قطعی‌ به‌ معاد. زیرا احتمال‌ معاد و بازگشت‌ به‌ سوی‌ او کافی‌ می‌باشد در وجوب‌ تحذّر و اجتناب‌ از آن‌ به‌ قاعدة‌ وجوب‌ دفع‌ ضرر محتمل‌. و نیز گفته‌ شده‌ است‌: مراد به‌ لقاء، لقاء کرامت‌ است‌ و آن‌ مورد امید و رجاء می‌باشد بدون‌ آنکه‌ امری‌ قطعی‌ بوده‌ باشد.

 و رجای‌ لقای‌  خدا را متفرّع‌ کرده‌ است‌ بر قول‌ خود:  أَنَّمَآ إِلَـ'هُکُمْ إِلَـ'هٌ وَ  ' حِدٌ  . چون‌ رجوع‌ مردم‌ به‌ سوی‌  الله‌  سبحانه‌ از تمامیّت‌ معنی‌ الوهیّت‌ است‌. خداوند واجد منحصر به‌ فرد تمام‌ کمال‌ مطلوب‌ و تمام‌ اوصاف‌ جمیله‌ است‌ ، و از آن‌ جمله‌ می‌باشد فعل‌ حقّ و حکم‌ به‌ عدل‌ ؛ و این‌ دو امر اقتضا دارند رجوع‌ بندگانش‌ را به‌ سوی‌ او و حکم‌ و قضاوت‌ میانشان‌.

 وَ مَا خَلَقْنَا السَّمَآءَ وَ الاْرْضَ وَ مَا بَیْنَهُمَا بَـ'طِلاً ذَ  ' لِکَ ظَنُّ الَّذِینَ کَفَرُوا فَوَیْلٌ لِلَّذِینَ کَفَرُوا مِنَ النَّارِ * أَمْ نَجْعَلُ الَّذِینَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّـ'لِحَـ'تِ کَالْمُفْسِدِینَ فِی‌ الاْرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِینَ کَالْفُجَّارِ . 2

 «و ما آسمان‌ و زمین‌ و آنچه‌ در بین‌ آنها می‌باشد را باطل‌ نیافریده‌ایم‌. این‌ پندار کسانی‌ است‌ که‌ کفر ورزیده‌اند، پس‌ وای‌ بر حال‌ آن‌ کسانیکه‌ کفر ورزیده‌اند از آتش‌ ! بلکه‌ آیا ما قرار می‌دهیم‌ آنان‌ را که‌ ایمان‌ آورده‌اند و اعمال‌ صالحه‌ انجام‌ می‌دهند ، مانند آنان‌ که‌ در زمین‌ فساد کنندگانند؟! بلکه‌ آیا ما قرار می‌دهیم‌ مردمان‌ با تقوی‌ را بمانند مردم‌ اهل‌ فسق‌ و فجور؟!»

 « بحث‌ روائی‌ »

 در تفسیر «الدُّرّ المنثور» آورده‌ است‌ که‌ ابن‌ مَنْدَه‌ و أبو نُعَیم‌ در کتاب‌ «صحابه‌» و ابن‌ عَساکر از طریق‌ سُدّی‌ صغیر، از کَلْبی‌، از أبو صالح‌، از


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد امکان‌ دیدار و لقاء خداوند برای‌ مؤمنین‌ خوش‌ کردار