حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

روانشناسی هوش

اختصاصی از حامی فایل روانشناسی هوش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

روانشناسی - هوش چیست ؟

 

هوش چیست؟ هوش همان استعداد است؟ قوۀ ابتکار است؟ دانایى است؟ قدرت یادگیرى است؟ حافظۀ‌ قوى براى از بر کردن شمارۀ تلفن و شعر است؟ توانایىِ برآمدن از پس مشکلات است؟براى تعریف هوش چند نوع برخورد به این مفهوم در برابر داریم. دو برخورد متداول‏تر، رهیافت روان‏سنجى ( psychometric approach)، رهیافت پردازش اطلاعات (data-processing approach) و رهیافت رشد (cognitive developmental approach) است. شیوۀ برخورد اول را فرانسیس گالتون انگلیسى و دیدگاه رشد را ژان پیاژه سویسى بنیاد نهاد.رهیافت روان‌سنجى‏فرانسیس گالتون انگلیسى در کتاب خود، نبوغ ارثى (1869) این نظر را مطرح کرد که تواناییهاى ذهنى انسان قابل اندازه‏گیرى است. بر اساس این نظریه، بینه و سیمون آزمونى براى اندازه‏گیرى هوش طرّاحى کردند. آزمون آنها بر تعریف زیر استوار است:در مفهوم هوش، استعداد فکرىِ بنیادینى وجود دارد. این استعداد فکرى، توان داورى است و مى‏توان آن را 'حس خوب‏`، 'حس عملى‏`، 'قریحه‏` و 'استعداد فکرىِ فرد براى تطبیق با محیط` نامید. بنابراین، خوب داورى‏کردن، خوب درک‏کردن و خوب استدلال‏کردن فعالیتهاى اساسى هوش‏اند (بینه و سیمون، 1905 (

آزمون سیمون و بینه مجموعه‏اى از مسائل است که از کودک انتظار مى‏رود بدون استفاده از یادگیرى‏هاى قبلى یا حافظه طوطى‏وار، و با یارى‏گرفتن از نیروى داورى و استدلال خویش، از پس حل آنها بر آید، گرچه در این باره که آیا مى‏توان از کودک، یا هر فردى، انتظار داشت که مستقل از پیشینه اطلاعاتى خویش به پرسشهایى پاسخ صحیح بدهد جاى پرسش و تأمل است.درهرحال، بینه دریافت که نسبت سن عقلى کودک به سن حقیقى‏اش تقریباً در تمام مراحل رشد او ثابت است. براى مثال، کودکى که در چهار سالگى سن عقلىِ او دو سال است، به احتمال زیاد در هشت سالگى سن عقلى او چهار سال نشان مى‏دهد، یعنى سن عقلى این کودک در برابر سن عقلى ِ کودک 'بهنجار` همواره نسبت یک به دو خواهد بود.نسبت تقریباً ثابت بین سن حقیقى (یا تقویمى) و سن عقلى را ضریب هوشى، بهره هوشى یا هوش‏بهر( Intelligence Quotient, IQ) مى‏نامند. این آزمون و معادله منتج از آن‏ مبناى همه ارزیابیها و سنجشهاى مهارتهاى ذهنى قرار گرفت.براى پیداکردن ضریب هوشى، سن عقلىِ فرد را بر سن حقیقى یا تقویمى ِ او تقسیم مى‏کنیم: دو تقسیم بر چهار مساوى ½ یا 5/0 خواهد بود. با ضرب کردن این عدد در 100، عدد 50 به دست مى‏آید که بهرۀ هوشى یا ضریب هوشىِ کودکِ مورد بحث است.

در مثالى دیگر، اگر سن عقلىِ یک فرد بیست‏ساله در حد 15 سال باشد، معادله چنین خواهد بود: 15 تقسیم بر 20، که عدد 5/7 تقسیم بر 10 یا 75/0 را به‏دست مى‏دهد. با ضرب کردن این عدد در 100 به رقم 75 مى‏رسیم که بهرۀ هوشى چنین فردى است. بر این قرار، ضریب هوشى ِ فردى که سن عقلى‏اش 12 و سن حقیقى‏اش نیز 12 سال باشد، یک‏یکم یا 100 است. فردى که سن حقیقى‏اش 18 اما سن عقلى او 22 سال باشد داراى ضریب هوشىِ‏ 22 تقسیم بر 18 باشد داراى بهره هوشىِ 22/1 (و با ضرب شدن در عدد صد) معادل 122 خواهد بود.دقت کنیم که وقتى مى‏گویند کسى در سن 40 سالگى از ضریب هوشىِ 160 برخوردار است، یعنى 160 40x تقسیم بر 100 مساوى است با 64؛ و سن عقلىِ چنین فرد نیکبختى در حد فردى 64 ساله خواهد بود. حالا پرسش این است که مگر، در تجربه و در عالم واقع، هر فرد 64 ساله‏اى تقریباً دو برابر فردى 40 ساله از توانایى یادگیرى و مهارت ذهنىِ برخوردار است؟ پاسخ این است که نظریۀ سنجش هوش و تکنیکهاى تخمین ضریب عددى براى هوش، مربوط به دورۀ رشد کودک است.منحنى توزیع هوش‏در بررسیهاى آمارى و تحقیقات تجربى، مى‏توان دید که افراد به دو دسته پرهوش و کم‏هوش تقسیم نمى‏شوند. توزیع هوش نیز، همانند قد یا وزن افراد، روى منحنى مشهور به منحنىِ طبیعی (normal curve) قرار دارد؛ به‏ این ترتیب که اکثریت افراد در وسط منحنى و شمارى کمتر در دو سمت آنند. اکثریت واقع در وسط منحنى طبیعى را 'عادى‏` و افراد واقع در دو طرف آن را کمتر برخوردار و بیشتر برخوردار مى‏نامند.در منحنى توزیع هوش، افراد داراى ضریب هوشىِ بین 90 تا 110 را عادى و داراى هوش متوسط، کمتر از آن را، به‏ترتیب، کـُند، کم‏هوش یا عقب‏مانده، و بیش از 110 را پرهوش، سرآمد یا نابغه مى‏خوانند. شمار افرادى که در دو بالِ منحنى قرار مى‏گیرند کمتر از افراد 'عادى‏` است. حدود 64 درصد افراد هر جامعه‏اى هوش متوسط دارند و تنها 2 درصد افراد را مى‏توان فوق‏العاده پرهوش، و 2 درصد را بسیار کم‏هوش دانست. بنابراین، خوشبختانه، در هیچ جامعه‏اى اکثریت افراد مجبور به رقابت با جماعت کثیرى از نوابغ یا گرفتار خیلِ کودنها نیستند.تعاریف هوش‏چندین راه براى تعریف هوش وجود دارد. سه نظر متداول:هوش عبارت است از توانایى یادگیرى. هوش عبارت است از توانایى فرد در تطبیق با محیط خود. هوش عبارت است ازتوانایىِ تفکر انتزاعى (براونینگ، 1990). این سه تعریف مغایر یکدیگر نیستند. تعریف اول تأکید بر تعلیم و تربیت دارد. تعریف دوم بر شیوه مواجهه افراد با موقعیتهاى جدید تأکید مى‏کند، و تعریف سوم ناظر بر توانایى افراد در زمینه استدلال کلامى و ریاضى است. به این ترتیب، این سه توانایى با یکدیگر وجوه مشترکى دارند.در زمینه هوش دو نظر کلى وجود دارد:نظریه هوش کلى

نظریه چند عاملى. بر پایه نظریه هوش کلى، تواناییهاى ذهنى انسان داراى یک عامل مشترک است که اسپیرمن آن را عامل g (حرف اول general) معرفى مى‏کند. در نظریه چند عاملى، چند عامل مجزا یا مهارتهایى اساسى وجود دارد که هر فعالیتى با یک یا چند عامل از آنها درگیر است. براى مثال، ترستون بر این باور است که هوش از شش عامل تشکیل یافته:عامل عددى: مهارت انجام عملیات ریاضى با صحّت و سرعت.


دانلود با لینک مستقیم


روانشناسی هوش