حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تفسیر المیزان سوره نساء

اختصاصی از حامی فایل تفسیر المیزان سوره نساء دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 44

 

تفسیر سوره نساء

آیه 1

بیان آیه

بطورى که از همین آیه (که اولین آیه این سوره است ) برمى آید سوره نساء در مقام بیان احکام زناشوئى است ، از قبیل اینکه : ((چند همسر مى توان گرفت ))، ((با چه کسانى نمى توان ازدواج کرد)) و... و نیز در مقام بیان احکام ارث است و در خلال آیاتش امورى دیگر نیز ذکر شده ، نظیر احکامى از نماز، جهاد، شهادات ، تجارت و غیره و مختصرى هم درباره اهل کتاب سخن رفته است .

و مضامین آیاتش شهادت مى دهد بر اینکه این سوره در مدینه و بعد از هجرت نازل شده و از ظاهر آنها بر مى آید که یک باره نازل نشده است ، هر چند که غالب آیات آن بى ارتباط به هم نیستند.

و اما آیه مورد بحث با چند آیه بعدش که متعرض حال یتیمان و زنان است فى نفسه به منزله زمینه چینى براى مسائل ارث و محارم است که بزودى متعرض آن خواهد شد و اما عدد زوجات که در آیه سوم از آن سخن رفته هر چند که مساءله زوجات از امهات مسائل سوره است اما آیه شریفه به عنوان طفیلى و استفاده از کلام ذکر شده ، کلامى که گفتیم جنبه مقدمه و زمینه چینى دارد.

یَأَیهَا النَّاس اتَّقُوا رَبَّکُمُ...

در این آیه مى خواهد مردم را به تقوا و پروا داشتن از پروردگار خویش ‍ دعوت کند، مردمى که در اصل انسانیت و در حقیقت بشریت با هم متحدند و در این حقیقت بین زنشان و مردشان ، صغیرشان و کبیرشان ، عاجزشان و نیرومندشان ، فرقى نیست ، دعوت کند تا مردم درباره خویش به این بى تفاوتى پى ببرند تا دیگر مرد به زن و کبیر به صغیر ظلم نکند و با ظلم خود مجتمعى را که خداوند آنان را به داشتن آن اجتماع هدایت نموده آلوده نسازند، اجتماعى که به منظور تتمیم سعادتشان و با احکام و قوانین نجات بخش تشکیل شده مجتمعى که خداى عزوجل آنان را به تاءسیس آن ملهم نمود، تا راه زندگیشان را هموار و آسان کند همچنین هستى و بقاى فرد فرد و مجموعشان را حفظ فرماید.

از همین جا روشن مى شود که چرا در آیه شریفه ، خطاب را متوجه ناس ‍ (همه مردم ) کرد و نه به خصوص مؤ منین و نیز چرا فرمان ((اتقوا)) را مقید به قید ((ربکم )) کرد و نفرمود: ((اتقوا الله از ((خدا)) پروا کنید))، بلکه فرمود: (از پروردگار خود پروا کنید) چون صفتى که از خدا به یاد بشر انداخت (که همه را از یک نفر خلق کرده ) صفتى است که پر و بال آن تمامى افراد بشر را مى گیرد و اختصاصى به مؤ منین ندارد و این صفت خود یکى از آثار ربوبیت او است چون منشاءش ((ربوبیت )) خدا یعنى تدبیر و تکمیل است نه ((الوهیت )) او.

و اما این که فرمود: ((خدائى که شما را از یک نفس آفرید))، منظور از ((نفس )) به طورى که از لغت برمى آید عین هر چیز است مثلا مى گویند: ((جائنى فلان نفسه فلانى خودش نزد من آمد)) در اینجا منظور این است که عین او آمد. البته منشاء اینکه دو کلمه ((نفس )) و ((عین )) متعین در معناى ((چیزى که بوسیله آن شى ء، شى ء مى شود)) باشد، مختلف است .

و نفس چیزى است که انسان بواسطه آن انسان است و آن عبارت است از مجموع روح و جسم در دنیا و روح به تنهائى در زندگى برزخ که بحث در این باره در ذیل آیه : ((و لا تقولوا لمن یقتل فى سبیل الله اموات ...)) گذشت .

مراد از نفس واحده و زوج او که انسان از آن آفریده شده است

و از ظاهر سیاق برمى آید که مراد از ((نفس واحده )) آدم (علیه السلام ) و مراد از ((زوجها)) حوا باشد که پدر و مادر نسل انسان است که ما نیز از آن نسل مى باشیم و بطورى که از ظاهر قرآن کریم برمى آید همه افراد نوع انسان به این دو تن منتهى مى شوند همچنانکه از آیات زیر همین معنا برمى آید که : ((خلقکم من نفس واحده ، ثم جعل منها زوجها)).

((یا بنى آدم لا یفتننکم الشیطان کما اخرج ابویکم من الجنة )) و آیه زیر که حکایت گفتار ابلیس است : ((لئن اخرتن الى یوم القیمة لاحتنکن ذریتة الا قلیلا.

و اما احتمالى که بعضى از مفسرین در معناى ((نفس واحده )) و ((زوجها)) داده اند، ذیلا از نظر خوانندگان مى گذرد که البته به هیچ وجه درست نیست ، آنان گفته اند که : مراد از ((نفس واحده )) و ((زوج او)) در آیه شریفه مطلق ذکور و اناث نسل بشر است که کل بشر از مجموع پدر و مادر متولد مى شود، در نتیجه معناى آیه چنین مى شود که مثلا آیه فرموده است که هر یک نفر از شما نوع بشر از یک پدر و مادر و یا به عبارت دیگر: از دو فرد بشر خلق شده اید بدون اینکه در این معنا فرقى میان شما باشد، بنابه گفته این مفسر آیه شریفه همان را مى خواهد افاده کند که آیه : ((یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثى و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عند الله اتقیکم )) آن را افاده مى کند و مى فرماید: هان اى مردم ما شما را از یک نر و یک ماده آفریدیم و شما را تیره تیره و قبیله قبیله نمودیم تا یکدیگر را بشناسید و از میان همه شما آنکه باتقواتر است نزد خدا گرامى تر است و خلاصه مفادش این است که شما افراد بشر از این جهت که هر یک متولد از پدرى و مادرى هستید هیچ فرقى ندارید.

و وجه نادرستى این احتمال روشن است براى اینکه : این مفسر غفلت کرده از اینکه بین دو آیه ، یعنى آیه سوره حجرات و آیه سوره نسا فرق واضحى است زیرا آیه سوره حجرات در مقام بیان این جهت است که افراد انسان از نظر ((حقیقت انسانیت )) یکسانند و هیچ فرقى در این جهت ندارند که هر یک آنان از پدرى و مادرى از جنس بشر متولد شده اند پس دیگر جا ندارد یکى بر دیگرى تکبر ورزد و خود را از دیگران بهتر بشمارد مگر به یک ملاک که آن هم تقوا است .

و اما آیه سوره نسا که مورد بحث ما است در مقام دیگرى است این آیه مى خواهد بیان کند که افراد انسان از حیث ((حقیقت و جنس )) یک واقعیتند و با همه کثرتى که دارند همه از یک ریشه منشعب شده اند مخصوصا از جمله : ((و بث منهما رجالا کثیرا و نساء...)) این معنا به روشنى استفاده مى شود به طورى که ملاحظه مى کنید چنین معنائى با این احتمال که مراد از ((نفس واحده )) و ((زوج او)) تمامى نر و ماده هاى بشرى باشد نمى سازد گذشته از این دلیل آن معنا با غرضى که سوره نسا آن را تعقیب مى کند که بیانش گذشت سازگارى ندارد.

معناى کلمه زوج و جمله (و خلق منها زوجها)

و اما کلمه زوج در جمله : ((و خلق منها زوجها)) بنا به گفته راغب به معناى همسر است یعنى این کلمه در مورد هر دو قرین که یکى نر و دیگرى ماده باشد استعمال مى شود یعنى هم به نر زوج مى گویند و هم به ماده و همچنین در غیر حیوانات یعنى در هر دو چیزى که جفت داشته باشد به کار مى رود، مانند چکمه و دمپائى که به هر لنگه آن گفته مى شود: این زوج آن دیگرى است و نیز به هر چیزى که شبیه و نزدیک به دیگرى و یا ضد دیگرى است زوج گفته مى شود، آنگاه راغب در ادامه سخنانش مى گوید: زوجه واژه نامطلوبى است ، (یعنى در لغت صحیح به زن نیز زوج گفته مى شود نه زوجه ).

و ظاهر جمله مورد بحث یعنى جمله ((و خلق منها زوجها)) این است که مى خواهد بیان کند که همسر آدم از نوع خود آدم بود و انسانى بود مثل خود او و این همه افراد بى شمار از انسان که در سطح کره زمین منتشر شده اند همه از دو فرد انسان مثل هم و شبیه به هم منشاء گرفته اند و بنابراین حرف ((من )) من نشویه خواهد بود و جمله مورد بحث همان نکته اى را مى رساند که آیات زیر در صدد افاده آن است : ((و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها و جعل بینکم موده و رحمه و الله جعل لکم من انفسکم ازواجا و جعل لکم من ازواجکم بنین و حفده )).

فاطر السموات و الارض ، جعل لکم من انفسکم ازواجا و من الانعام یذروکم فیه )) و نظیر این آیات آیه زیر است : ((و من کل شى ء خلقنا زوجین )).

پس اینکه در بعضى از تفسیرها آمده که مراد از آیه مورد بحث این است که همسر آدم از بدن خود درست شده صحیح نیست ، هر چند که در روایات آمده که از دنده آدم خلق


دانلود با لینک مستقیم


تفسیر المیزان سوره نساء

مقاله درباره تفسیر آیه ۸۹ سوره نسا

اختصاصی از حامی فایل مقاله درباره تفسیر آیه ۸۹ سوره نسا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره تفسیر آیه ۸۹ سوره نسا


مقاله درباره تفسیر آیه ۸۹ سوره نسا

 لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

 تعداد صفحات:32

 

تفسیر آیه ۸۹

سوره نسا

کتاب تفسیرنمونه مکارم شیرازی-جلد ۴- صفحه ٥۱،٥٢،٥۳

وَدُوا لَوْ تَکْفرُون کَمَا کَفرُوافتکُو نونَ...

     آنان دوست دارند که شما هم مانند آنها کافر شوید و مساوی یکدیگر گردید، بنابراین از آنها دوستانی انتخاب نکنید مگر اینکه(توبه کنند و) و مهاجرت در راه خدا نمایند، اما آنها که از کار سرباز زنند(و به اقدامات بر ضد شما ادامه دهند) آنها را هر کجا بیابید اسیر کنید و(یا در صورت لزوم) به قتل برسانید و از میان آنها دوست و یار و یاوری اختیار نکنید. 

تفسیر:

     در تعقیب آیه قبل درباره منافقانی که بعضی از مسلمانان ساده دل به حمایت از آنها برخاسته و از آنها شفاعت می کردند و قرآن بیگانگی آنها را از اسلام بیان داشت در این آیه می فرماید :  تاریکی درون آنها به قدری است  که نه تنها خودشان کافرند بلکه « دوست  می دارند که شما هم همانند آنان کافر شوید و مساوی یکدیگر گردید».

(و دوا لو تکفرون کما کفرو فتکونون سواء)

     بنابراین آنها از کافران عادی نیز بدترند، زیرا کفار معمولی دزد و غارتگر عقاید دیگران نیستند،اما اینها هستند، فعالیتهای پی گیری برای تخریب عقاید دیگران دارند.

     اکنون که آنها چنین هستند هرگز نباید شما مسلمانان دوستانی از میان آنها انتخاب کنید(فلا تتخذوا منهم اولیاء).

     مگر اینکه در کار خود تجدید نظر کنند و دست از نفاق و تخریب بردارند و نشانه آن این است که از مرکز کفر و نفاق به مرکز اسلام (از مکه به مدینه) مهاجرت نمایند.

(حتی یهاجروا فی سبیل الله)

     « اما اگر آنها حاضر به مهاجرت نشدند بدانید که دست از کفر و نفاق خود برنداشتند و اظهار اسلام آنها فقط به خاطراغراض جاسوسی و تخریبی است ودر این صورت می توانید هر جا بر آنها دست یافتید،آنها را اسیر کنید و یا در صورت لزوم به قتل برسانید».

(فان تولوا فخذوهم و اقتلوهم حیث وجد تموهم)

     و در پایان آیه بار دیگر تاکید می کند که هیچگاه دوست و یار ویاوری از میان آنها انتخاب نکنید.

(و لا تتخذوا منهم ولیا و لا نصیرا)

     این شدت عمل که در آیه فوق نسبت به این دسته از منافقان نشان داده شده به خاطر آن است که نجات یک جامعه زنده که در مسیر یک انقلاب اصلاحی گام برمی دارد،از چنگال دشمنان دوست نما و جاسوسانی خطرناک ،راهی جز این ندارد.

     قابل توجه اینکه در حالی که اسلام افراد غیر مسلمانی همانند یهود و نصاری را با شرایطی تحت حمایت خود قرار داده، و اجازه هیچگونه مزاحمت نسبت به آنها نمی دهد در مورد این دسته از منافقان این چنین شدت عمل به خرج داده است،و با اینکه آنان تظاهر به اسلام می نمودند دستور اسرت و حتی اعدام آنان را در صورت لزوم صادر کرده است ، و این نیست مگر به خاطر آنکه این گونه افراد زیر پوشش اسلام می توانند ضربه هایی بزنند و هیچ دشمنی قادر بر آن نیست.

سوال:

      ممکن است گفته شود سیره پیامبر درباره منافقان این بوده که هیچگاه دستور قتل آنها را صادر نمی کرد مبادا دشمنان او را متهم به کشتن یارانش کنند و یا بعضی از این مسئله سوء استفاده کرده، با افرادی که خرده حساب داشتند به عنوان منافق بودن در آویزند و آنها را به قتل برسانند.

پاسخ:

     باید توجه داشت که سیره پیامبر تنها در مورد منافقان مدینه و مانند آنها بوده است که به ظواهر اسلام عمل می کردند و مبارزه صریحی با اسلام و مسلمین نداشتند اما کسانی که مانند منافقان مکه همکاری روشنی با دشمنان اسلام داشتند مشمول این حکم نبودند.

تفسیر سوره نسا آیه ۸۹

کتاب تفسیر المیزان طباطبایی-جلد ۵ صفحه۴۵،۵۴، ۵۵ - جزء پنجم

وَدُوا لَوْ تَکْفرُون کَمَا کَفرُوافتکُو نونَ...

     این آیه شریفه به منزله بیان است برای جمله «و الله ارکسهم بما کسبوا اتریدون ان تهدوا من اضل الله»و معنای آن این است که چگونه می خواهید آنان را که خدای تعالی گمراهشان کرده،هدایت کنید؟ و حال آنکه علاوه بر اینکه خدا گمراهشان کرده و شما نمی توانید آنان را هدایت کنید، آنها می خواهند شما را به طرف خود بکشند، دوست دارند شما و ایشان در کفر مساوی باشید پس مسلمانان را نهی می کند از اینکه با کفار دوستی کنند، مگر آنکه آن کفار دست از کفر برداشته به سوی اسلام هجرت کنند،پس اگر از این کار روی گرداندند دیگر وظیفه ای جز این ندارید که آنان را هر جا یافتید دستگیر نموده و به قتل برسانید، و دیگر از ولایت و نصرت آنها اجتناب کنند و اینکه فرمود:« وا گر روی گردانند...»دلالت دارد بر اینکه مومنین موظف شده بودند دوستان مشترک خود را وادار به مهاجرت نمایند، اگر اجابت کردند به دوستی خود با آنان ادامه دهند و اگر اجابت نکردند به قتلشان برسانند.

 

 

 

بحث روایتی

      در تفسیر فقی در ذیل آیه شریفه :«و دوا لو تکفرون...» آمده است که این آیه در شان قبیله اشجع و بنی ضمره نازل شده و یکی از اخبار این دو قبیله این است که وقتی رسول خدا (ص)به قصد جنگ حدیبیه از مدینه خارج شد، از نزدیکی سرزمین این دو قبیله عبور کرد و قبلا آن جناب با قبیله بنی ضمره صلاح کرده ، قراردادی رد وبدل کرده بود، اصحاب رسول خدا (ص) عرضه داشتند: اینجا نزدیکی های  سرزمین بنی ضمره است وما بیم آن داریم که وقتی بفهمند ما از مدینه بیرون شده ایم به مدینه حمله کنند و یا قریش را علیه ما کمک نمایند،چه صلاح می دانی که اول به سرکوبی آنان بپردازیم؟ رسول خدا (ص) فرمود: ابدا و هرگز،چون بنی ضمره از هر قبیله دیگر عرب احترام و احسان به پدر و مادر را بیشتر رعایت می کنند و بیشتر به صله رحم می پردازند بیشتر پای بند به عهد وپیمانند.

     قبیله اشجع نیز در نزدیکی های  بنی ضمره زندگی می کردند و این قبیله شاخه ای از دودمان کنانه بودند بین آنان و بنی ضمره نیز پیمان صلح برقرار بود،سوگند خورده بودند که امنیت وحال یکدیگر را رعایت کنند، اگر یکی از آن دو گرفتار خشکسالی شد حیوانات خود را در سرزمین دیگری بچراند و اتفاقا در همان ایام سرزمین اشجع دچار خشکی و قحطی شده بود و سرزمین بنی ضمره از فراوانی نعمت و سرسبزی بیابانها برخوردار بود ،و در نتیجه قبیله اشجع داشتند به سرزمین آنان کوچ می کردند ،مسلمانها از پیمان این دو قبیله    بی خبر بودند و پنداشتند که اشجع قصد دارد به بنی ضمره حمله کند،وقتی به رسول خدا (ص) خبر دادند که اشجع دارد به طرف بنی ضمره می رود، آماده شد تا به خاطر پیمانی که با بنی ضمره بسته بود، با قبیله اشجع جنگ کند، در چنین حالی آیه شریفه زیر نازل شد:« و دو لو تکفرون کما کفروا... و لا نصیرا» سپس قبیله اشجع را استثناء کرده، فرمود:« الا الذین یصلون الی قوم بینکم... علیهم سبیلا».

     و قبیله اشجع در چند نقطه فرود آمده بودند،یکی بیضاءو یکی حلّ و دیگری مستباح، و چون این سه محل نزدیک به لشکر رسول خدا (ص) بود دچار وحشت شدند،که مبادا آن جناب کسانی را به جنگ با آنان روانه کند، از سوی دیگررسول خدا (ص) نیز بیم آن داشت که اشجع از اطراف حمله ای بیفکند و دستبردی بزنند،تصمیم گرفت مستقیما به طرف اشجع برود، در همین بین بود که قبیله اشجع که هفتصد نفر بودند به ریاست مسعود بن رجیله از راه رسید و در دره سلع اطراق کرد، و این جریان در ماه ربیع الاول سال ششم ازهجرت بود،پس رسول خدا (ص)اسیدبن حصین را خواست و به او فرمود:با چند نفر از یارانت به طرف اشجع برو و ببین چرا به طرف ما آمده اند.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره تفسیر آیه ۸۹ سوره نسا

تحقیق در مورد تفسیر سوره نسا ایه 79

اختصاصی از حامی فایل تحقیق در مورد تفسیر سوره نسا ایه 79 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد تفسیر سوره نسا ایه 79


تحقیق در مورد تفسیر سوره نسا ایه 79

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحه32

 

 

تفسیر سوره نسا آیه ۸۹

کتاب تفسیرنمونه مکارم شیرازی-جلد ۴- صفحه ٥۱،٥٢،٥۳

وَدُوا لَوْ تَکْفرُون کَمَا کَفرُوافتکُو نونَ...

     آنان دوست دارند که شما هم مانند آنها کافر شوید و مساوی یکدیگر گردید، بنابراین از آنها دوستانی انتخاب نکنید مگر اینکه(توبه کنند و) و مهاجرت در راه خدا نمایند، اما آنها که از کار سرباز زنند(و به اقدامات بر ضد شما ادامه دهند) آنها را هر کجا بیابید اسیر کنید و(یا در صورت لزوم) به قتل برسانید و از میان آنها دوست و یار و یاوری اختیار نکنید. 

تفسیر:

     در تعقیب آیه قبل درباره منافقانی که بعضی از مسلمانان ساده دل به حمایت از آنها برخاسته و از آنها شفاعت می کردند و قرآن بیگانگی آنها را از اسلام بیان داشت در این آیه می فرماید :  تاریکی درون آنها به قدری است  که نه تنها خودشان کافرند بلکه « دوست  می دارند که شما هم همانند آنان کافر شوید و مساوی یکدیگر گردید».

(و دوا لو تکفرون کما کفرو فتکونون سواء)

     بنابراین آنها از کافران عادی نیز بدترند، زیرا کفار معمولی دزد و غارتگر عقاید دیگران نیستند،اما اینها هستند، فعالیتهای پی گیری برای تخریب عقاید دیگران دارند.

     اکنون که آنها چنین هستند هرگز نباید شما مسلمانان دوستانی از میان آنها انتخاب کنید(فلا تتخذوا منهم اولیاء).

     مگر اینکه در کار خود تجدید نظر کنند و دست از نفاق و تخریب بردارند و نشانه آن این است که از مرکز کفر و نفاق به مرکز اسلام (از مکه به مدینه) مهاجرت نمایند.

(حتی یهاجروا فی سبیل الله)

     « اما اگر آنها حاضر به مهاجرت نشدند بدانید که دست از کفر و نفاق خود برنداشتند و اظهار اسلام آنها فقط به خاطراغراض جاسوسی و تخریبی است ودر این صورت می توانید هر جا بر آنها دست یافتید،آنها را اسیر کنید و یا در صورت لزوم به قتل برسانید».

(فان تولوا فخذوهم و اقتلوهم حیث وجد تموهم)

     و در پایان آیه بار دیگر تاکید می کند که هیچگاه دوست و یار ویاوری از میان آنها انتخاب نکنید.

(و لا تتخذوا منهم ولیا و لا نصیرا)

     این شدت عمل که در آیه فوق نسبت به این دسته از منافقان نشان داده شده به خاطر آن است که نجات یک جامعه زنده که در مسیر یک انقلاب اصلاحی گام برمی دارد،از چنگال دشمنان دوست نما و جاسوسانی خطرناک ،راهی جز این ندارد.

     قابل توجه اینکه در حالی که اسلام افراد غیر مسلمانی همانند یهود و نصاری را با شرایطی تحت حمایت خود قرار داده، و اجازه هیچگونه مزاحمت نسبت به آنها نمی دهد در مورد این دسته از منافقان این چنین شدت عمل به خرج داده است،و با اینکه آنان تظاهر به اسلام می نمودند دستور اسرت و حتی اعدام آنان را در صورت لزوم صادر کرده است ، و این نیست مگر به خاطر آنکه این گونه افراد زیر پوشش اسلام می توانند ضربه هایی بزنند و هیچ دشمنی قادر بر آن نیست.

سوال:

      ممکن است گفته شود سیره پیامبر درباره منافقان این بوده که هیچگاه دستور قتل آنها را صادر نمی کرد مبادا دشمنان او را متهم به کشتن یارانش کنند و یا بعضی از این مسئله سوء استفاده کرده، با افرادی که خرده حساب داشتند به عنوان منافق بودن در آویزند و آنها را به قتل برسانند.

پاسخ:

     باید توجه داشت که سیره پیامبر تنها در مورد منافقان مدینه و مانند آنها بوده است که به ظواهر اسلام عمل می کردند و مبارزه صریحی با اسلام و مسلمین نداشتند اما کسانی که مانند منافقان مکه همکاری روشنی با دشمنان اسلام داشتند مشمول این حکم نبودند.

تفسیر سوره نسا آیه ۸۹

کتاب تفسیر المیزان طباطبایی-جلد ۵ صفحه۴۵،۵۴، ۵۵ - جزء پنجم

وَدُوا


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تفسیر سوره نسا ایه 79