این جنبش هنری در بین سالهای 1963-1968 در آمریکا و عمدتا در شهر نیویورک شکل گرفت
سادگی بیان و روشهای ساده و خالی از پیچیدگی
اشکال هندسی
خلاصه گرایی
پروژه معماری منظر مینیمال (پاورپوینت)
این جنبش هنری در بین سالهای 1963-1968 در آمریکا و عمدتا در شهر نیویورک شکل گرفت
سادگی بیان و روشهای ساده و خالی از پیچیدگی
اشکال هندسی
خلاصه گرایی
فرمت فایل: ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ )
حجم فایل: (در قسمت پایین صفحه درج شده )
تعداد صفحات فایل: 48
کد محصول : 001Shop
قسمتی از محتوای متن
تندیسهای انتزاعی، هنر مینیمال و هنر مفهومی
در خلال سالهای دهه 1960، تحولات بنیادینی در روند هنر مجسمهسازی معاصر به وقوع پیوست. همگام با ساخت مجسمههای پاپ توسط هنرمندانی چون کلاس اولدنبرگ، هنرمند برجسته دیگری به نام دیوید اسمیت[1] (70-1960) عرصههای موفقیت را به سرعت درمینوردید. او در مقام یک مجسمهساز راهی را در پیش گرفت که با تجربیات جکسون پولاک در نقاشی کاملاً موازی بود. اسمیت زندگی هنری خود را بدواً به عنوان یک نقاش و همکار نزدیک آرشیل گورکی و ویلم دِکونینگ، دو تن از پیشگامان اکسپرسیونیسم انتزاعی، آغاز کرد. وی بعدها به سمت مجسمهسازی سوق پیدا کرده و نقاشی را رها نمود، یا به تعبیر صحیحتر به گونه دیگری آن را دنبال کرد. او خود ترک نقاشی و معطوف شدن به روی مجسمهسازی در اوایل دهه 1930 را یک انقطاع ناگهانی تلقی نمیکند. لیکن باید دانست بین طرز تلقی اسمیت و باورهای نقاشان اکسپرسیونیست انتزاعی تقابل فزایندهای وجود داشت. آثار پولاک نوعی تأکید بر دغدغههای حقوق فرد و نیز بیانیهای در اثبات دنیای درونی رویاها، علیه واقعیت جهان خارج، بودند. درواقع هنر نقاشی، آن چنانکه در ورای این آثار فهمیده میشود، چیزی جز طرد فرآیند مکانیکی «شکلسازی» نبود.
برخلاف این فرآیند، آثار اسمیت محصول یک مدنیت با قدرت فنآوری بسیار پیشرفته بود. او اتکا زیادی به فنآوری صنعتی داشته و همواره در آثار خود از مجسمههای فلزی پیکاسو و خولیو گنزالس[2] الهام میگرفت. جالب آن که او هیچ یک از این دو را از نزدیک نمیشناخت و تنها از طریق کتاب و مجلات با آثار آنان آشنایی پیدا کرد. وی ضمن ساده کردن فرمها، عناصری از صنعت امریکا و فوت و فن آن نیز به کارش میافزود. فرانک اوهارا، شاعر و منتقد معاصر، در مورد او میگوید:
«اسمیت از همان شروع کار نشانههایی از فرهنگ اسپانیایی گرفت. همین نشانهها بعدها او را به سوی بهرهمندی از مهارتهای فنی و صنعتیاش، به عنوان یک فلزکار امریکایی، رهنمون ساختند. او در فلز نوعی خصوصیت زیبایی شناختی را برگرفته و پیوسته تلاش داشت به جای پنهان کردن شخصیت فلز، آن را ستایش کرده و جنبه عملی، فنی، و دوام فوقالعاده آن را تکریم نماید.[3]
با پایان گرفتن جنگ جهانی، اسمیت در میانه راه هنری خود به هنرمندی مشهور و قابل احترام تبدیل شده بود. در ژانویه 1047 نمایشگاه جامع مرور بر آثار او درگالریهای ویلارد و باچ هولز در نیویورک برپا گردید. اما اصالت و ابتکار کار او بیشتر در اواخر دهه 1950، هنگامی که آثاری با ابعاد بزرگتر ساخت، بر همگان روشن شد. او در این آثار از شیوههای مرسوم مجسمهسازی امریکایی فاصله گرفت. تکنیکی که در این آثار به کار رفت او را قادر ساخت با سرعت و آزادی بیشتری کار کند و این امر حتی ساخت فرمهای عظیم با مواد سنگین همچون فولاد را برای وی آسان کرد.
در سال 1962 اسمیت، توسط برگزارکنندگان فستیوال اسپولِتو[4] برای اقامتی یک ماهه به ایتالیا دعوت شد و در همانجا یک کارخانه قدیمی برای استفاده به عنوان کارگاه در اختیار وی قرار گرفت. او در این کارگاه ظرف تنها 30 روز، تعداد 26 مجسمه که بسیاری از آنها ابعادی عظیم و غول پیکر داشتند، ساخت. اسمیت درواقع نخستین مجسمهسازی بود که درصدد خلق اثری مستقل و منحصر به فرد نبوده و فکر هنری خود را در یک مجموعه کار به صورت سری محقق میساخت. در بدو امر آثار او به پیکره انسانی توجه داشت، همانند مجموعه «اگری کولا»[5] و «منبع توتم»[6] که در دهه 1950 ساخته شدند. وی سپس به سوی شیوه انتزاعیتری متمایل شد و در این سمتگیری مجموعهای به نام «زیگ زاگ»[7] را در خلال سالهای 4-1961 و مجموعه دیگری به نام «مکعبی»[8] را در سال 5-1962 خلق کرد. مجوعه «مکعبی» کیفیتی پویا و ناپایدار داشته و دقیقاً همانند خصوصیت در کارهای بعدی این هنرمند نیز به عنوان مشخصه اصلی دنبال شد.
شکل
دیوید اسمیت، مکعبی، 1964، فلز گالوانیزه، ارتفاع 294، گالری مارلبورو، نیویورک، امریکا
اسمیت از بسیاری جهات یک هنرمند نوگرا و انقلابی بود. آثار او علیرغم ابعاد بسیار عظیم، به سختی کیفیت ظاهری یک مجسمه را تداعی میکنند. برخی از آنها تک مجسمههای تنهای هستند که حتی ممکن است یک شی بیمعنی و موقتی یا اشکالی برگرفته از فرمهای صنعتی به نظر برسند. یک مجسمه تنها و منزوی معمولاً کمتر از یک مجموعه مرکب از چندین مجسمه در حالتهای مختلف و متنوع، مورد توجه قرار میگیرد. این واقعیت که اسمیت در مواردی آثارش را رنگ میکرد، یا در مواردی آن را جلا داده به نحوی که اشکال فلزی درخشندگی چشمگیری پیدا کنند، حاکی از تلاش او برای نمایاندن و جلب توجه بیشتر آثارش است. او همانندنقاشان انتزاعگرای دوره پسانقاشانه در دهه 1960، اصرار زیادی به پرهیز از عوامل همراهی کننده و تأثیرگذار داشت. در این خصوصیت اسمیت با مجسمهسازانی همچون هنری مور، که علاقهمند به فراخوانی نیروهای طبیعت- همچون صخرهها، آب و باد- برای استمداد او در اراثه اثرش بودند، بسیار متفاوت به نظر میرسد. تمام این تمایلات ، ترجیحها و روشهای اجرایی، بعدها در شمار زیادی از هنرمندان جوان تأثیرات مهمی برجای گذاشت.
متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.
پس از پرداخت، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.
« پشتیبانی مرجع فایل »
همچنان شما میتوانید قبل از خرید، با پشتیبانی فروشگاه در ارتباط باشید، یا فایل مورد نظرخود را با تخفیف اخذ نمایید.
ایمیل : Marjafile.ir@gmail.com
پشتیبانی فروشگاه : پشتیبانی مرجع فایل دات آی آر
پشتیبانی تلگرام و خرید