حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

زمینه های مختلفی از آثار هنری و میراث فرهنگی

اختصاصی از حامی فایل زمینه های مختلفی از آثار هنری و میراث فرهنگی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 28

 

مقدمه

آشنایی با هنر تمدنهای باستانی و حوزه های فرهنگی کهن شاید از ضروری ترین دانشهای بشری محسوب می شود ، چرا که هنر آینة تمام نمای هویت فرهنگی انسانها در هر جامعه و هر عصر است و انسان برای شناخت خود و آگاهی به تحولاتی که از ابتدا ترین نوع زیست تاکنون سیری نموده نیاز به این دانش دارد .

امروز ما در کشورهای متعدد و جوامع بی شمار با فرهنگها و آداب و رسوم متنوع و گسترده ای روبه رو هستنم که هر یک از از این فرهنگها بر پایه های یک یا چند تمدن کهن استوار است . شناخت این تمدنها تنها از راه مطالعه اثار هنری بجای مانده ازآنها میسر است .

در این بررسی زمینه های مختلفی از آثار هنری و میراث فرهنگی به جای مانده و همینطور این تحقیق پس از مطالعة کتابها و منابع در دست و و با کسب دانش اجحالی ثبت به هنرهای دوران باستان به توان نسبی تنجزیه و تحلیل آثار و درک ارتباط آنها با خاستگاهشان پابند .

با توجه به این که هنر بازتاب زحمات ، تلاش و حاصل زندگی انسانهاست و نقش بزرگی از تمدن جوامع مختلف را تشکیل می دهد ، بررسی و شناختآندر گذشته های دور و نزدیک بسیار مفید و ضروری است .

ایران باستان :

ایران یکی از اولین کشورهای متمدن جهان بوده که مردمی را نادرآنسکونت داشته و دارند . سرزمینی که هیچگاه مرمانآنبت پرست بودند . مردمانی که نخستین فرمان جهانی حقوق بشر را نوشتند و با شعری از سعدی (بنی آدم اعضای یکدیگرند) سر در سازمان ملل را زینت بخشیده اند .

ایران باستان قبل از اسلام ، است اولسومریها و سپس عیلامیها در این سرزمین حکومت و زندگی می کردند که حدود سه هزار سال پیش آریاییها به درون فلات ایران آمدند و بر ساکنان ایران غلبه کردند . دینآنها نوعی یکتاپرستی بود و به اهورا فردا اعتقاد داشتند آنان سرزمین خودرا اریاتوویچ ( ایران و پچ )یعنی مسکن آریائیان خوانده ، ایران تغییر یافته همین نام است ، مادها و پاریسها توصیه بزرگ آزاریاییها بودن که ابتدا مادها به قدرت رسیدند ، سپس کوروش بزرگ با تشکیل حکومت پارسیان و متعد کردن مادها و سایر ملل و کشورها با خود بزرگترین و درخشانترین دولت اجتماعی و جهانی آنروز را به نام هخامنشان پایگذاری کرد . هخامنشان 130 سال پس از سلوکیان 100 سال ، اشکانیان 400 سا و ساسانیان440 سال ، حکومت کردند در نهایت بدلیل بی منطقی و بی عدالتیهاغی حاکم بر ایران در زمان قبل از اسلام و استفاده از ابزاری از دین زرتشت کشور اهورایی ، متمدن و با فرهنگ ایران برعت مسلمانان فتح شد و دین ذرتشتش به اسلام و زبان پارسی به عربی تغییر کرد .

هخامنشیان :

بنیانگذار سلسله هخامنشان کورش بود که حقوقدانان جهان او را به عنوان نخستین بنیانگذار حقوق بشر ومنشور آزادی او را نخستین فرمان جهانی حقوق بشر می دانند که بخشی ازآنبه شرح زیر است :

بخشی از نخستین فرمان جهانی حقوق بشر :

منم گوروش ، شاه جهان ، شاه بزرگ ، شاه دادگر آنگاه که بدون جنگ و پیکار وارد بابل شدم همة مردم گامهای مرا با شادمانی پذیرفتند ، ارتش بزرگ من آرامی وارد بابل شد . نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و سرزمین وارد آید من برای صلح کوشیدم . من برده داری را بر اندلختم به بدبختیهایآنها پایان بخشیدم .

فرمان دادم که همة مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند من همة شهرهایی را که ویران شده بود از نو ساختم ، فرمان دادم تمام نمایشگاه هایی را که بسته شدهبود بگشایند همه خدایان این نمایشگاه های را بجای باز گردانم ، همة مردم را که پراکنده و آواره شده بودند به جایگاه های خود بر گردانم و خانه های ویران آنان را آباد کردم . من برای همة مردم جامعه ای آرام مهیا ساختم و صلح و آرامش را به تمامی مردم اعطا کردم . افلاطون او را می ستاید و دربارة او می گوید : کوروش سرداری بزرگ و دوستی عالیقدر برای وطن خود بود به هنگام فرمانروایی او ایرانیان ملتهای زیادی را زیر فرمان خود در آوردند ، وی به همة مردمان حقوق مردم آزاد بخشید .

یابسارگاد

در شمال غربی استان فارس بر دامنة کوه ها و تپه های منشعب از جبال زاگرس جلگه ای ذوزنقه ای شکل در امتداد شرق به غرب به فاصلة 70 کیلومتر از تخت جمشید قراردارد که بهآنیابسارگاد می گویند .

مکانی مقدس و خارق العاده کر از دید باز به مقبره ای ما در شاه سلیمان مشهور بوده است . که مکانی است که مهمترین اثر این مجموعة مقبرة کوروش کبیر . مؤسس سلسلة هخامنشیان است .

تخت جمشید :

رمز و رازی است میان انسان و زمان که پیوسته می آیند تا بگذرند . می آیند و می گذرند و لحظه های یانندنی با او با خود می برد و خاطره های ماندگار در باور روزگار می ماند . نزدیک به هزار سال قبل از میلاد مسیح قبایلی از نژاد و قفقازی که آرین


دانلود با لینک مستقیم


زمینه های مختلفی از آثار هنری و میراث فرهنگی

مقاله درباره میراث فرهنگی و تاریخچه

اختصاصی از حامی فایل مقاله درباره میراث فرهنگی و تاریخچه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 23

 

میراث فرهنگی و تاریخچه  

میراث فرهنگی شامل آثار باقیمانده از گذشتگان است که نشانگر حرکت انسان در طول تاریخ می باشد وبا شناسایی آن زمینه شناخت هویت وخط حرکت فرهنگی او میسر می گردد واز این طریق زمینه های عبرت برای انسان فراهم می آید .به تعبیری دیگر میراث فرهنگی به آثار مادی ومعنوی به جا مانده از گذشته گفته می شود که بر هویت یک جامعه انسانی دلالت دارد واز آن جهت قابل توجه است که در شناخت زندگی گذشتگان مفید وموثر است وبرای مطالعه جوامع اقوام وملل گوناگون ونیز بازشناسی آثار مادی تمدنها وسیر تشکیل وتکامل آنها با ارزش به شمار می آید برای هرملت شناخت گذشته برای ساختن آینده ای بر پایه هویت فرهنگی خویش اهمیت میباشد.در حقیقت پویایی وبقای فرهنگی در آینده نیازمند پیوستگی میان دیروز و امروز وفردای ملتهاست امروزه در آغاز هزاره سوم وعصر ارتباطات و جهانی شدن وجه تمایز ملتها از یکدیگر هویت فرهنگی آنهاست که ریشه در میراث فرهنگی دارد از این رو حفظ میراث فرهنگی برای یک ملت پشتوانه حیات فرهنگی در آینده خواهد بود.

میراث مادی ومعنوی :

به طور کلی میراث فرهنگی دو نوع است : میراث فرهنگی ملموس ومادی که به مجموعه مظاهر مادی که خارج از وجود ما تحقق مادی وفیزیکی دارد اطلاق میشود .بیشتر ارزشهای تاریخی وهنری بر آثار ومظاهر مادی مترتب است مانند شهرها وبناها اشیا و.....میراث فرهنگی غیر ملموس ومعنوی مجموعه مظاهری هستند که گرچه وجود خارجی ندارند اما جلوه های مادی آنها قابل درک ودر دسترس است .مانند زبان .باورها .اعتقادات وآداب ورسوم که به خودی خود مادی نیستند .سازمان میراث فرهنگی کشور مسئو ل وعهده دار میراث فرهنگی ملموس ومادی ایران است واشیا واموالی که نشان دهنده فرهنگ باشد مورد توجه این سازمان است زیرا این آثار می تواند بازگو کننده وبرقرار کننده ارتباط فرهنگی انسان در طول تاریخ باشند

چشم انداز سازمان

دست یافتن  به جایگاه واقعی ایران در جهان به عنوان یکی ازغنی ترین، کهن ترین و تأثیرگذارترین فرهنگها و تمدنهای بشری، با ویژگیهای طبیعی کم نظیر و برخوردار از تعاملی سازنده و الهام بخش در عرصه بین المللی

2- برخوردار از نظام مدیریت بروز و کارآمد،(متکی برتعامل و مشارکت جامعه ذینفعان)، بهرهمند از دانش فناوری مرتبط در سطح  جهانی ، توانا در تولیدعلم و فنآوری، با اتکا بر منابع انسانی دانش پایه و ماهر مسئولیت پذیر، سرمایه اجتماعی روبر شد، مبتنی بر اصولا خلاقی و ارزشهای اسلامی و ملی و مقتضیات  فرهنگی ،جغرافیایی و تاریخی کشور.

3-برخوردار از نظام برنامه ریزی هدفمند با اقتصادی سالم، باثبات، رقابتپذیر، و با رشد و شتاب مناسب و در تعامل با اقتصاد جهانی، با ایفای نقش موثر در اقتصاد ملی و منطبق بر مزیتهای نسبی فرهنگی ، تاریخی طبیعی کشور.

 4- بهرهمند از آثار فرهنگی –تاریخی ، طبیعی و هنرهای سنتی متکی بر نظام جامع:شناخت و پژوهش، حفاظت احیاء، ارتقاء و بهره برداری خردمندانه، در تعامل سازنده و هدفمند با حیات فرهنگی– اجتماعی و اقتصادی، تقویت حس مسئولیت عمومی، تحکیم هویت ملی و وفاق اجتماعی.

بهره مند از گردشگری پر رونق، با محصولات متنوع، بازارهای سامان یافته، خدمات استاندارد شده و دست یافته به جایگاه برتر گردشگری منطقه و یکی از قطبهای گردشگری جهان بویژه جهان اسلام.

  اهداف سازمان

1- دستیابی به شناخت جامع ،متوازن وعمیق ازگستره جغرافیائی وتاریخی حضور ونفوذ فرهنگ وتمدن ایرانی-اسلامی درحوزه میراث فرهنگی (ملموس وغیرملموس)وهنرهای سنتی. 

2-  معرفی فرهنگ وتمدن غنی وظرفیتهای فرهنگی،تاریخی وطبیعی کشورو بهره گیری از مزیتها وظرفیتهای آن برای تثبیت وارتقاء جایگاه تمدن ایران در جهان.

 3-تعامل هدفمند وسازنده بین المللی با تاکید بر کشورهای اسلامی دربخش میراث فرهنگی ، طبیعی ، صنایع دستی وگردشگری.

4-توسعه نظام مدیریتی–حقوقی یکپارچه،کارآمد ومتکی بر مشارکت جامعه ذینفعان دربخش میراث فرهنگی(ملموس وغیرملموس)،طبیعی صنایع دستی وگردشگری متکی براصول اخلاقی، ارزشهای ملی- اسلامی ومنطبق برمعیارهای علمی ،فنی ومقتضیات جغرافیائی،تاریخی وفرهنگی کشور.

5-تقویت وتعمیق رابطه جامعه با مواریث ودارائیهای طبیعی وفرهنگی وارتقا آگاهیهای عمومی برای افزایش سرمایه اجتماعی بخش میراث فرهنگی(ملموس وغیرملموس) ،طبیعی وصنایع دستی وگردشگری.

6-توسعه ظرفیتها وارتقاء قابلیتهای موجود درزمینه های میراث فرهنگی(ملموس وغیرملموس)، طبیعی ،هنرودانش سنتی وفناوری بومی، صنایع دستی وگردشگری.

7-توسعه ظرفیت منابع انسانی دانش پایه ، ماهرومسئولیت پذیردربخش دولتی وغیردولتی،خصوصی وجوامع محلی.

 8-ایجاد نظام اقتصادی کارآمد، رقابت پذیر، باثبات ،متوازن ،رشد مستمرو پرشتاب بر پایه مزیتهای نسبی فرهنگی وطبیعی کشور با مشارکت بخش غیردولتی وبخش خصوصی داخلی وخارجی.

 9-توسعه نظام فراگیر وکارآمد تولید وتوزیع صنایع دستی درسطح ملی وبین المللی.

 10-شناخت ، پژوهش ومستندسازی– معرفی ، آموزش وترویج- حفاظت ، احیا و بهره برداری خردمندانه ازمیراث فرهنگی(ملموس وغیرملموس)،طبیعی ،هنرهای سنتی وصنایع دستی کشور.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره میراث فرهنگی و تاریخچه

تحقیق درمورد میراث فرهنگی و حفظ آن

اختصاصی از حامی فایل تحقیق درمورد میراث فرهنگی و حفظ آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

فرمت فایل:  ورد ( قابلیت ویرایش ) 


قسمتی از محتوی متن ...

 

تعداد صفحات : 40 صفحه

مقدمه : قوانین بین المللی جنگ طی صدها سال جنگ و کشمکش میان انسانها با تدوین همزمان قوانین در اواخر قرن نوزده گسترش یافت.
اما این امر تا زمان خسارات کاملاً گسترده خصوصیات فرهنگی جهانی دوم میسر نبود.
در آن زمان جامعة بین الملل نیاز به حفظ میراث فرهنگی در زمان جنگ را تأیید نمود.
کنوانسیون لاهه پیرامون حفظ مایملک فرهنگی در واقعة جنگ مسلحانه (1954) (کنوانسیون لاهه 1954) به همراه پروتکل های آن و پروتکل‌های سال 1977 به کنوانسیون ژنو، چهارچوب مدونی را فراهم می نماید.
همانگونه که مشاهده می‌شود، در قسمت دیگری از قرن بیستم این قوانین با پیشرفتهای اخیر واقع در سال 2003 به کندی تقویت شد.
به هر حال ، علیرغم قوانین شدید و متعادل بین المللی به خصوص خطاب به حفظ آن، ضرر و زیانهای وارده به میراث فرهنگی ادامه یافت.
در جنگهای اخیر یوگسلاوی سابق و عراق باز هم میراث فرهنگی به غارت رفت و فاجعة فرهنگی نیز در افغانستان رخ داد.
واضح است که جنگ باز هم بی ثباتیهای بسیاری را در بر می گیرد و بدون شک کشمکش انسانی و فعالیت نظامی ادامه می یابد.
این امر منجر به تمرکز شدید بر کارآیی قوانین بین المللی و توانایی آنها برای حفظ میراث فرهنگی گرانبهای ما می گردد. این مقاله تاریخچه حفظ میراث فرهنگی بین المللی را بیان می نماید و به ارائه جزئیات ویژگیهای خاص روی حفظ این میراث در زمان جنگ مسلحانه به همراه اریابی اثر آنها میپردازد. میراث فرهنگی میتواند شامل اشیاء منقول و غیرمنقول ، ملموس یا غیرملموسی همچون ساختمان و مجسمة یادبود، اثر و مجموعه های هنری.‌کتاب و دست خط ، بقایا و بسیاری اقلام دیگر باشد.
در زمان صلح میراث فرهنگی به واسطة کنوانسیون 1972 یونسکو با مضمون محافظت از میراث طبیعی و فرهنگی جهان (WHC) و کنوانسیون یونسکو با مضمون پاسداری از میراث فرهنگی ناملموس (2003) حفظ می گردد.
به هر حال این میراث نیز طی هرگونه حملة مسلحانه ای تهدید می شود: آن ممکن است از روی قصد مورد حمله واقع شود زیرا سمبل دشمنی و اصالت آن کشور است، آن یک تاریخ، فرهنگ یا مذهب است.
ممکن است چنین اقلامی به خاطر منفعت ؟
؟
غارت یا دزدیده شوند یا به سادگی طی جنگهای متمادی در معرض آسیبهای تصادفی قرار گیرند. با وجودیکه محافظت ویژه در سطح بین الملل تا زمان کنوانسیون سال 1954 لاهه انجام نپذیرفته بود، اولین گامها به سوی محافظت از این میراث از قرن نوزدهم آغاز گردید، زمانیکه قوانین جنگ معین گردید.
قبل از آن قوانین متعدد زمانی جنگ اشاره ای به حفظ مایملک فرهنگی می نمود.
مثلاً ممنوعیت معمول پیرامون تخریب میراث فرهنگی و قدیمی به زمان یونان کلاسیک باز میگردد.
قبل از رمیها مردم پذیرفتند که فرهنگ باید تنها به عنوان آخرین چاره خراب و نابود شود.
و سپس طی جنگهای ناپلئونی، این اصل که مایملک فرهنگی،‌ میراث تمام انسانهاست اولین بار در قانون بین الملل پدیدار گشت. این قانون لیبر (Lieber code) بود که ارائه شد و اولین تلاش مدرن برای تدوین قوانین جنگ بود.
آن طی جنگ داخلی آمریکا توسط پروفسور فرانسیس لیبر که یک مهاجر آلمانی به ایالات متحدة آمریکا و پرفسور دانشکدة حقوق کلمبیا بود تهیه گردید. هر چند قانون لیبر تنها نیروی نظامی USA را ملزم می ساخت

متن بالا فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.شما بعد از پرداخت آنلاین فایل را فورا دانلود نمایید

بعد از پرداخت ، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد میراث فرهنگی و حفظ آن

تحقیق درمورد میراث چپ در جهان‌بینی سیاسیون ایرانی

اختصاصی از حامی فایل تحقیق درمورد میراث چپ در جهان‌بینی سیاسیون ایرانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 2

 

صنعت و توسعه

چاپ

میراث چپ در جهان‌بینی سیاسیون ایرانی

شاید در ظاهر امر این سخن پارادوکسیکال و متناقض به نظر برسد. چگونه ممکن است ‌اصولگرایان با آن پشتوانه عظیم دینی و الهی‌شان، اصرار و تاکید بر حرکت در چارچوب اصول و رهنمودهای شریعت، در جهان‌بینی‌شان ملهم و متاثر از اندیشه‌های چپ (آن هم به معنای مارکسیستی) آن باشد؟ اما واقعیت آن است که بخش عمده‌‌یی از نگاه اصولگرایان به جهان و جامعه در حقیقت ارث و میراث مارکسیست‌ها و دقیق‌تر گفته باشیم، ارث و میراث حزب توده ایران است. البته که آنان این را منکر شده و همه آرا و اندیشه‌شان را از جمله و بالاخص نگاه‌شان به جهان، تاریخ و جامعه ایران برگرفته از شریعت اسلام و فقه جعفری می‌پندارند. اما بسیاری از آنان نمی‌دانند آرا و اندیشه‌های آنان در آن سه حوزه در حقیقت برگرفته از نگاه مارکسیستی است تا رهنمودهای فقهی و حوزوی. داستان این حکایت غریب باز می‌گردد به 67 سال پیش، به شهریور 1320 و سقوط رضاشاه. رضاشاه ایران را در قریب به دو دهه به زیر شست خود داشت. نظام مخوف پلیسی وی اجازه عرض‌اندام هیچ فکر و اندیشه‌‌یی را اعم از اسلامی، لیبرال، غربی، شرقی یا مارکسیستی نمی‌داد. در سال 1310 اعتصاب عمومی گسترده‌‌یی در تاسیسات نفت خوزستان به وقوع پیوست. رهبری اعتصاب در دست کمونیست‌ها بود. پلیس ایران به دستور رضاشاه اعتصاب را به شدت سرکوب کرده و فعالان اصلی را دستگیر و به زندان‌های طویل‌المدت محکوم کرد. از آنجا که تا قبل از این قانونی برای مجازات کمونیست‌ها نبود، حکومت ایران با عجله قانونی را به تصویب مجلس رسانید که براساس آن داشتن هرگونه عقیده و مرام اشتراکی (یعنی کمونیستی) اقدام علیه امنیت ملی محسوب می‌شد و متهمان به 3 تا 10 سال حبس محکوم می‌شدند. این قانون در حقیقت عطف به ماسبق شده و بسیاری از کمونیست‌ها گرفتار شدند. از میان آنان باید به سیدجعفر پیشه‌وری و رضا روستا اشاره داشت که بعدها از رهبران جنبش مارکسیستی بعد از سقوط رضا شدند. پنج سال بعد از تصویب این قانون شمار دیگری به اتهام داشتن مرام اشتراکی دستگیر شدند. متهمان قبلی عمدتاً عاری از تحصیلات مدرن و عالیه بودند. پیشه‌وری و دیگران اندیشه‌ها و جهان‌بینی‌شان را نه از طریق مطالعه مارکس، انگلس، هگل یا فوئرباخ که در دامن سوسیال دموکرات‌های انقلابی قفقاز فرا گرفته بودند. اما گروه دوم که در سال 1314 دستگیر شدند عمدتاً تحصیلکرده و روشنفکر بودند. رهبری گروه را دکتر تقی ارانی برعهده داشت؛ مردی وزین، باوقار و به غایت اهل مطالعه. ارانی در دوران دانشجویی‌اش در رشته شیمی در برلن با آرای مارکس آشنا شده و به معنای دقیق کلمه مارکسیست بود. پس از مراجعت به ایران او به همراه شمار دیگری که همچون ارانی دارای تحصیلات عالیه بودند، حلقه کوچکی در تهران تشکیل دادند و کارشان صرفاً مطالعه مارکسیسم، تاریخ و فلسفه بود. اما اختناق مطلقه رضاشاهی حتی این مقدار را نیز برنمی‌تافت که عده‌‌یی آدم تحصیلکرده در منزلی خصوصی جمع ‌شوند و به بحث و بررسی مارکسیسم بپردازند. ارانی و دوستانش دستگیر و به حبس‌های طولانی محکومیت یافتند. خود ارانی چند سال بعد به دلیل ابتلا به بیماری تیفوس در زندان قصر درگذشت اما مابقی اعضای حلقه وی که چون هنگام تنظیم پرونده تعدادشان به 53 نفر بالغ می‌شد به نام گروه 53 نفر معروف شده‌اند، بعد از سقوط رضاشاه از زندان آزاد شدند. تقریباً اکثریت زندانیان سیاسی در زمان رضاشاه را محکومان کمونیست تشکیل می‌دادند و اندکی بعد از سقوط رضاشاه و خروج وی از کشور از زندان آزاد شدند. گروه پیشه‌وری و گروه ارانی پس از آزادی از زندان با برخی از کمونیست‌های عصر مشروطه همچون سلیمان میرزا اسکندری و بالاخره کمونیست‌های جوان‌تری همچون نورالدین کیانوری که در دانشکده فنی رشته مهندسی ساختمان تحصیل کرده بود در منزل سلیمان میرزا جمع شده و پس از انتخاب شاهزاده سلیمان میرزا به رهبری خود، سنگ‌بنای حزبی را گذاشتند به نام حزب توده ایران که چه موافق آن باشیم و چه مخالفش، واقعیت آن است که بخشی از تاریخ معاصر ایران را رقم زده است. در فضای بالنسبه آزادی که با سقوط رضاشاه در ایران به وجود آمد ‌حزب توده تنها تشکل و جریان سیاسی نبود که پا به عرصه حیات سیاسی کشور گذاشت. فی‌الواقع در ماه‌های نخست پس از شهریور 1320 و تبعید رضاشاه از کشور به دستور انگلیسی‌ها، ده‌ها حزب و گروه، دسته و باشگاه و انجمن به وجود آمدند. به علاوه شمار مطبوعات که در زمان رضاشاه به چند روزنامه و ماهنامه حکومتی یا خنثی نمی‌رسید در نخستین سال فضای جدید در کشور به بیش از یکصد عنوان رسید. (زیباکلام، صادق، تاریخ تحولات سیاسی و اجتماعی ایران 1322-1320، انتشارات سمت، چاپ سوم، 1386) بسیاری از احزاب و جریانات سیاسی که بعد از شهریور 1320 اعلام وجود کردند (همچون بسیاری از احزاب و تشکل سیاسی که در دوران ما در موسم انتخابات ظاهر می‌شوند) نامی بیش نبودند و حداکثر به چند نفر بالغ نمی‌شدند. بسیاری همچون باران بهاری هنوز نیامده می‌رفتند، بسیاری دیگر هنوز تشکیل نشده دچار اختلاف و انشعاب و انشقاق می‌شدند و بسیاری دیگر صرفاً محدود می‌شدند به یکی دو و حداکثر چند فرد متنفذ. اگر آن چند فرد متنفذ از آن تشکیلات بیرون می‌رفتند (که غالباً هم پیش می‌آمد) از آن تشکل نامی بیش نمی‌ماند و بالاخره احزاب و تشکل‌های سیاسی به وجود آمده عمدتاً محدود می‌شدند به پایتخت و هنوز از خیابان‌های اصلی تهران خیلی فاصله نگرفته بودند که از آن تشکل و مجموعه نه نامی بود و نه نشانی (باز هم همچون جملگی احزاب و تشکل‌های امروزی). نخستین نکته‌‌یی که در خصوص حزب توده ‌باید گفت آن است که برخلاف جملگی احزاب و تشکل‌هایی که بعد از شهریور 1320 به وجود آمدند، حزب توده بسیاری از ویژگی‌های یک تشکل حزبی به معنای اعم کلمه را دارا بود. حزبی بود با یک ایدئولوژی و جهان‌بینی مشخص، کادرها و اعضای مشخص، رهبری که منتخب واقعی اعضا بود، قوانین، مقررات، مسوولیت‌ها، شرح وظایف و در یک کلام دیسیپلین، نظم و انضباط تشکیلاتی. در حالی که احزاب دیگر فاقد اعضا و کادرهای حزبی بودند (همچون احزاب امروزی) حزب توده دارای هزاران عضو و صدها کادر رسمی بود که تمام‌وقت و با تمام وجود در خدمت حزب قرار گرفته بودند. در حالی که احزاب دیگر از خیابان اصلی فراتر نمی‌رفتند، حزب در هر استان، شهر و شهرستانی در اطراف و اکناف کشور شعبه و تشکیلات داشت. احزاب دیگر عمدتاً فاقد نشریات یا ارگان حزبی بودند در حالی که حزب توده از همان آغاز کار دارای نشریات حزبی با تیراژ بالا بود و بالاخره در حالی که احزاب و تشکل‌های دیگر نوعاً چند هفته، یا چند ماه و ندرتاً چند سالی بیشتر دوام نمی‌آوردند، حزب توده دهه‌های 1320، 1330، 1340 و 1350 را با موفقیت پشت سر گذاشته و بعد از انقلاب نیز (تا قبل از سرکوبی آن در سال 1362) عملاً بدل به عمده‌ترین جریان سیاسی چپ شده بود. این فقط ساختار حزبی، سازماندهی و نظم و دیسیپلین تشکیلاتی حزب توده نبود که این تشکیلات را یک سر و گردن از سازمان‌ها و جریانات سیاسی دیگر بالاتر قرار می‌داد، فی‌الواقع مهم‌تر از تشکیلات و سازماندهی، ایدئولوژی، آرا و عقاید و جهان‌بینی حزب توده بود که همچون سیلی بنیان‌کن جامعه ایران را درنوردید. ایدئولوژی حزب توده مبتنی بر مارکسیسم یا به زعم رهبرانش مارکسیسم- لنینیسم بود. حاجت به گفتن نیست که هر نوع بحث و تحلیلی در خصوص ایدئولوژی حزب توده در ورای این نوشتار قرار می‌گیرد. هدف ما نیز در اینجا نشان دادن آن بخش از ایدئولوژی و جهان‌بینی حزب توده است که تاثیر مستقیمی روی گفتمان جریان اصولگرایی گذاشته است. از این منظر باید گفت بیشترین تاثیر و تاثرات فکری را اصولگرایان در عرصه مناسبات بین‌المللی، تاریخ، اقتصاد، مباحث توسعه و برخی دیدگاه‌های سیاسی و اجتماعی از حزب توده گرفته‌اند. نخستین تغییر و تحول بنیادی که حزب توده در میان تحصیلکرده‌ها و نخبگان سیاسی کشور به وجود آورد، در نگاهشان به غرب بود. تا قبل از شهریور 1320 نگاه ایرانیان در مجموع نسبت به غرب نگاهی منفی و کینه‌توزانه نبود. ایرانیان نه تنها خشم و کینه‌‌یی نسبت به غرب نداشتند که در حقیقت غرب منبع الهام و الگوی فکری نخبگان و رهبران سیاسی ایران در انقلاب مشروطه بود. این لیست در حقیقت شامل روحانیون طرفدار مشروطه می‌شود که با اندیشه‌های مشروطه همراهی کردند. (زیباکلام، صادق، سنت و مدرنیته، ریشه‌یابی علل ناکامی جنبش‌های اصلاح‌طلبانه در ایران عصر قاجار، انتشارات روزنه، چاپ هفتم، تهران 1385) البته انتقاداتی نسبت به روسیه و انگلستان به سبب جفاهایی که در ایران کرده بودند وجود داشت، اما نه نخبگان سیاسی سکولار و روشنفکران و نه حتی روحانیت نگاه منفی به غرب نداشتند. نگاه منفی که جای خود دارد، در حقیقت غرب برای ایرانیان مظهر تجدد، تعقل، آزادیخواهی، حاکمیت قانون، برابری و پیشرفت و ترقی بود.

صادق زیبا کلام


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد میراث چپ در جهان‌بینی سیاسیون ایرانی

تحقیق درمورد امام خمینى و میراث حکمت عرفانى اسلام 19ص

اختصاصی از حامی فایل تحقیق درمورد امام خمینى و میراث حکمت عرفانى اسلام 19ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

امام خمینى و میراث حکمت عرفانى اسلام

آفتاب - فرهنگ و اندیشه: باید تاکید کرد که علاقه امام خمینى به فلسفه عرفانى اسلامى در مراحل اولیه دوران تحصیلش، نه چیزى بدیع است و نه امرى احساسى. با این‏که منابع مربوط در دسترسند، پیش از این، هیچ محققى به تحلیل منظم نظرات عرفانى و مابعدالطبیعى امام خمینى نپرداخته است. آنچه در پى مى‏آید کوششى است در جهت اداى حق این جنبه از میراث امام خمینى .

 

مقدمه در سال 1968 پنج‏سال پس از اخراج آیت‏الله روح‏الله خمینى از ایران، ساواک، پلیس امنیتى شاه، به خانه او در قم یورش برد و اوراق و نوشته‏هاى وى، از جمله شروح و تفاسیرى را که در دهه 1930 در باب عرفان نوشته بود، ضبط و توقیف کرد. پانزده سال بعد، در سال 1983، پاره‏اى از آثار مفقود خمینى را یکى از طلاب در همدان پیدا کرد. او، که نامش هرگز در گزارشهاى بعدى این واقعه ذکر نمى‏شود، دو کتاب از فروشنده‏اى دوره‏گرد خرید که، چون نتوانسته بود در بازار شهر خریدارى بیابد، به یکى از مدارس دینى آمده بود تا آنها را به مبلغ پنجاه تومان بفروشد. یکى از این دو کتاب، چاپ سنگى‏اى از شرح شرف‏الدین محمود قیصرى (متوفاى 751/1350) بر فصوص الحکم ابن‏عربى بود که در قرن نوزدهم در مصر انتشار یافته بود; و خود این قیصرى، هم متفکر عرفانى استثنایى و هم از شارحان پرآوازه مکتب ابن‏عربى است. در حواشى کتاب، این طلبه ،تعلیقات دست‏نوشته بسیارى دید که، بر طبق سنت دیرپاى دستنویسى مسلمانان، در عین حال، هم شرح‏الشرحى بود بر متن اصلى فصوص‏الحکم و هم شرحى بر کتاب قیصرى. طلبه مذکور، با کمال تعجب، پى برد که تعلیقات حاشیه، که به زبان عربى نوشته شده بود، امضاى  سید روح‏الله خمینی نیز را در پاى خود داشت. او، که آنچه را دیده بود باور نمى‏کرد، کتاب‏ها را به سرعت نزد آیت‏الله حسین‏نورى، امام‏جمعه همدان برد، و او بى‏درنگ خط [امام] خمینى را در حواشى تشخیص داد. و اما کتاب دیگر، معلوم شد که رساله‏اى همراه با شرح و تفسیر است در باب کلام شیعى، که پسر ارشد آیت الله  خمینى، سید مصطفى، بر آن تعلیقاتى نوشته بود. چندین محقق مسلمان، به سرعت دست‏به کار انتشار این آثار به‏تازگى کشف شده گشتند. این محققان آثار مذکور را متعلق به موضوعات و مطالب عرفانى قلمداد کردند. ظاهرا متن شرح‏الشرح آیت الله  خمینى، به خودى خود، به چشم گردآورنده و ویراستار به اندازه کافى با ابهت جلوه نکرد. چراکه وى تصمیم گرفت که آن را با شرح‏الشرح دیگرى که آیت الله خمینى در حواشى مصباح الانس نوشته بود تکمیل کند، و این مصباح الانس شرحى است که محمد بن حمزه فنارى (متوفاى 834/1431)، عالم مشهور عثمانى، بر مفتاح الغیب صدرالدین قونى (متوفاى 673/74-1273) نگاشته است. این دو شرح‏الشرح کاملا باهم سازگارند و تصورى از دیدگاه عرفانى و فلسفى احتمالا بزرگ‏ترین، یا دست‏کم بانفوذترین، رهبر سیاسى مسلمان در قرن بیستم به ما مى‏دهند. با توجه به جایگاه نویسنده، گردآورنده و ویراستار ،پیش‏نویس دست‏نوشته‏اى را که به خوبى استنساخ شده بود براى آیت الله خمینى فرستاد تا وى تصحیح و تایید کند. آیت الله خمینى، پس از اعمال چند تغییر جزئى مربوط به سبک نوشته، اجازه انتشار آن را داد. گردآورندگان و ویراستاران، از چاپهاى سنگى متون اصلى، آن قطعاتى را که وى بر آنها شرح نوشته بود حفظ کردند. با این همه، کوشش در جهت فهم استدلالهاى پیچیده نویسنده، بدون رجوع به متون اصلى‏اى که آن استدلالها بر آنها توقف دارند، کار نسبتا دشواری است. بنابراین، براى فهم و ارزیابى درست موضع آیت الله خمینى در قبال قیصرى و فنارى و کل فلسفه عرفان، متون این دو متفکر لازمند. از همین آغاز، باید تاکید کرد که علاقه آیت الله خمینى به فلسفه عرفانى اسلامى در مراحل اولیه دوران تحصیلش، نه چیزى بدیع است و نه امرى احساسى. با این‏که منابع مربوط در دسترسند، پیش از این، هیچ محققى به تحلیل منظم نظرات عرفانى و مابعدالطبیعى ایشان  نپرداخته است. آنچه در پى مى‏آید کوششى است در جهت اداى حق این جنبه از میراث بنیانگذار جمهوری اسلامی  که، هرچند به اندازه دستاوردهاى سیاسى‏اش  مورد توجه واقع نشده ،درخور مداقه‏اى جدى است. خاستگاه و تحصیلات [امام]خمینى در 24 سپتامبر 1902 در شهر خمین، که شهرى کوچک در جنوب غربى تهران است، در میان خاندانى روحانى از سلاله پیامبر(ص)، برآمد. علوم دینى را با برادر بزرگ‏تر خود، آیت‏الله مرتضى پسندیده، شروع به فراگیرى نمود و از تعلیم و تربیت دینى استوارى برخوردار گردید; در سنین نوزده سالگى  به شهر اراک، که در نزدیکى خمین بود، عزیمت کرد و در آنجا در حوزه درس عبدالکریم حائرى (متوفاى 1355ه ق./ 1937م.)، که یکى از علماى بزرگ شیعى بود، شرکت نمود. وقتى که حائرى در سال 1921 به قم دعوت شد،این طلبه جوان نیز به دنبال وى رهسپار قم گردید و به زودى با میرزا محمدعلى شاه‏آبادى (1292 1369 /1875-1950)، جامع معقول و منقول، آشنا شد. این استاد، به همراه متفکر دینى تا حدى جنجال‏برانگیزى همچون میرزا على‏اکبر حکیم [شاگرد مرحوم حاج ملاهادى سبزوارى (1878/1295)] (1925/1344) و احتمالا چندتن دیگر از علما، خط سیر مطالعات عرفانى او را مشخص نمودند; این اساتید و مشایخ ایشان، آیت‏الله آینده را به سنت دیرپاى تعلیم و تربیت اسلام ایرانى پیوند دادند. این سنت گرایشهاى عرفانى و حکمى‏اى را باهم تلفیق مى‏کرد که سابقه‏شان به تعالیم شخصیتهاى مؤثرى در تاریخ فکرى شیعه، مانند میرداماد (متوفاى 1040/1630) و ملاصدرا (متوفاى 1050/1640) مى‏رسد. این دو تن نیز از سلف عظام، همچون حیدر آملى (متوفاى حدود 787/1385)، ابن‏عربى و یحیى سهروردى،(کشته شده به سال 587/1191) الهام گرفته‏اند. با این مقدمات، کاملا طبیعى به نظر مى‏رسد که کتاب الاسفار صدرا اولین اثر عرفانى‏اى بوده است که امام خمینى زیر نظر شاه‏آبادى فراگرفته است. ملاصدرا در این اثر، سیر و سلوک معنوى‏اى را که سالک طریق عرفان دارد تشریح کرده است. و بر وظایف عارف در قبال جماعت اهل ایمان، که ناشى از سیر و سلوک ظاهرا فردگرایانه اوست، تاکید ورزیده است. صدرا این سیر و سلوک معنوى را به چهار مرحله تقسیم کرده، که از سویى، مطابق با مرتبه توفیق معنوى سالکند و، از سوى دیگر، مطابق با شان او به عنوان پیام‏آور الهى. سفر اول سیر من النفس والخلق الى الحق، سفر دوم من الحق الى الحق و تردد و آمد و شد میان ذات و صفات الهى، سفر سوم من الحق الى الخلق والنفس، و سفر چهارم من الخلق الى الخلق است که در آن، سالک موهبت جدیدى از سنخ امور معنوى و اخلاقى به جامعه خود ارزانى مى‏دارد. این الگو از سرنوشت انسان که مورد توصیف ملاصدرا و مورد قبول [امام] خمینى قرار گرفت، سابقه‏اش به آموزه‏هاى تصوف متقدم بازمى‏گردد. مثلا توصیف ملاصدرا از اسفار چهارگانه، یادآور نظرات ابن‏عربى در مورد انسان کامل است، از این حیث که بر نقش انسان کامل به عنوان رهبر دینى جماعت اهل ایمان تاکید خاص دارد نقشى که بعضى از محققان غربى خواسته‏اند بى‏اهمیت جلوه‏اش دهند، و در عوض، تمام توجه خود را به نقش انسان کامل در نیروى جهانى بسیار مهمى که حلقه اتصال مبدا و معاد است، معطوف کرده‏اند. متن درسى بعدى آیت الله خمینى در مورد عرفان، شرح فصوص الحکم قیصرى است. این اثر همراه با شرح فصوص الحکم عبدالرزاق کاشانى (استاد قیصرى) ظاهرا از معروف‏ترین و مؤثرترین شروحى مى‏باشد که بر شاهکار ابن‏عربى نوشته شده است. لیکن شرح قیصرى آثار عمیق و دیرپایى در شکل‏گیرى نظرات آیت الله  خمینى، عموما، و آراء مابعدالطبیعى وى، خصوصا، داشته است. او در آثار عرفانى خویش از این شرح استفاده‏هاى زیادى کرده است. بعد از مطالعه شرح قیصرى، آیت الله  خمینى توجه خویش را به سرچشمه و منبع اصلى سنت تفسیر عقلى و استدلالى میراث ابن‏عربى، که به صورت چکیده در آثار قونوى دیده مى‏شود، معطوف نمود. قونوى مرید و شاگرد مستقیم ابن‏عربى است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد امام خمینى و میراث حکمت عرفانى اسلام 19ص