لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:powerpoint (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد اسلاید:74
ساختار گفتار و اولویت
اصطلاح اثر متقابل (فعل و انفعال) در واقع میتوانست شامل تعداد زیادی از زد و خوردهای کاملاً متفاوت اجتماعی شود.
برای مثال یک معلم که در کلاس در حال صحبت کردن با دانش آموزان است نوعی از اثر متقابل را نشان میدهد. مثالهای دیگر شامل پزشکی است که در یک کلینیک، بیماری صحبت میکند یا افرادی که در مذاکرات یک دادگاه شرکت میکنند. افرادی که در جلسه کمیته یا هیئت شرکت دارند یا افرادی که در اداره پست در حال خرید تمبر هستند و هزاران تجربه مختلفی که مردم دارند در آن یک تبادل گفتار میان افراد وجود دارد. احتمال میرود نوع مذاکره بر اساس موقعیتهای مختلف تعامل متفاوت باشد. به هر حال ساختار و مذاکره یعنی الگوی بنیادی من میگویم ... تو میگویی ... من میگویم ... تو میگویی از آن نوع تعامل بنیادی که ما در ابتدا آن را بدست میآوریم و اغلب مورد استفاده قرار میدهیم ناشی میشود. این، ساختار مذاکره و گفت و گو است. ساختار گفت و گو چیزی است که ما با آن در طول بیشتر مذاکره آشنا هستیم. اکنون زمان آن رسیده که به این ساختار به عنوان یک منظر حساس و دشوار کاربرد آشنای دقیق تر بنگریم.
کاربردهای صنعتی و ارجاعی:
مهم است که دریابیم ، تمام عبارات ارجاعی، ارجاع فیزیکی مشخصی ندارند. عبارات اسمی نامعین، میتواند برای شناخت شیء حاضر از لحاظ فیزیکی در [2a]، بکار ببریم. اما میتوانند برای توضیح اشیایی که فرض میکند وجد دارد اما ناشناخته است بکار رفته، همانند [2a] ، یا اشیایی ، که تاکنون شناختیم، وجود ندارند. [2c].
[2] a. There's a man waiting for you.
(مردی هست که منتظر شماست)
- He wants to marry a woman with lots of money .
میخواد بازنی که پول زیادی داره ازدواج کنه.
- We'd love to find a ninefoot-tall basketball player.
مایلیم که بازیکن بسکتبال با قد 9 فوت بیابیم.
عبارت در [2b] ، 'a woman with lots of money' ،میتواند موجودی را طراحی کند که برای گوینده و تنها براساس ویژگیهای توصیفی ، شناخته شده است.
لغت 'a' میتواند با 'any' در این مورد، جایگزین شود.
این امر ، گاهی کاربرد صنعتی نامیده شده، یعنی «هرکس هرچیزی که با توصیف متناسب است، این مطلب، از کاربرد ارجاعی متمایز است، بدین شکل که من واقعاً شخصی را در ذهن داشته و بجای استفاده از نام او یا توصیفات دیگر ، عبارت را در [2b] انتخاب میکنم. شاید چون اینطور تصور میشود که شما بیشتر تمایل دارید بشنوید که این زن پول زیادی دارد تا این که نام این زن را بکار ببریم.
تمایز مشابه را میتوان در عبارات اسمی معین دید. در طی یک گزارش خبری از یک مرگ مرموز ، گزارشگر میتواند جمله [3] را بگوید بدون این که مطمئن باشد ، آیا شخصی که مورد ارجاع عبارت معین 'the killer' بوده وجود دارد یا نه. این امر یک کاربرد صنعتی است (یعنی «کسی که قتل را انجام داده» ) براساس فرض گوینده که مورد ارجاع باید وجود داشته باشد.
[3] There was no sign of the killer.
(هیچ اثری از قاتل نبود)
با این حال اگر شخص خاصی را بعنوان قاتل شناسایی کرده و او را تایک ساختمان تعقیب نموده، اما او فرار کند، بیان جمله در [3] درباره شخصی که یک کاربرد ارجاعی است، براساس دانش گوینده از اینستکه مورد ارجاع وجود دارد.
نکته این تمایز اینستکه خود عبارات را نمیتوان بعنوان دارنده ارجاع تلقی کرد( اغلب در برداشتهای معنایی فرض میشوند) ، اما به کارکرد ارجاعی در متن توسط گوینده یا نویسنده، داده شده یا داده نمی شوند، اغلب ، گویندگان مارا ترغیب میکنند که از طریق کاربردهای صنعتی ، فرض کنیم آنچه آنها دربارهاش صحبت میکنند، حتی وقتی شیء یا فرد مورد شرح وجود ندارد، مثلاً در [2c] ، ما آن را میشناسیم.
دیگر اعضای مشهور آن گروه پَری دندان و پاپانوئل هستند.
اسامی و ارجاعها:
گونه ارجاعی که اینجا نشان داده شده، نوعی است که براساس مشارکت «قصد برای شناخت» و «شناخت قصد» در کاربوده است . این فرآیندف نه تنها مستلزم کار بین یک گوینده و شنونده است ، به نظر میرسد که کار براساس قواعد بین تمام اعضای جامعه که زبان وفرهنگ مشترکی هم دارند را میطلبد.
به این معنا، که قاعدهای هست که عبارات ارجاعی معین، برای شناخت اشیاء معین یابراساس منظم، بکار برده میشود. تجربه روزانه ما از عملکرد موفق این قواعد، میتوانند این فرض را ایجاد کندکه عبارات ارجاعی میتوانند ،اشیاء خیلی خاص را طراحی کنند. این فرض به این تفکر منجر شده که یک اسم یا اسم خاص مانند «شکسپیر» میتواند تنها برای شناخت یک شخص خاص بکار رود و عبارت شامل اسم عامل مانند «ساندویچ پنیر» میتواند تنها برای شناخت یک شیء خاص بکار رود. این تفکر ، اشتباه است. دیدگاه کاربردی درست ارجاع به ما امکان میدهد که ببینیم ، چطور یک شخص را میتوان از طریق عبارت «ساندویچ پنیر» و یک شیء را از طریق اسم «شکسپیر» شناخت. برای مثال ، عجیب نیست، که یک دانش آموز سؤال دیگری در [4a] بپرسد و جواب در [4b] دریافت کند.
[4] a.Can I borrow your skakespeare?
(می تونم شکسپیرتون را قرض بگیرم؟)
- Yeah, it's over ther on the table .
(بله، آنجا بالای هنر است)د
وقتی تنها، یک متن ، خلق میشود، ارجاع مورد نظر و ارجاع استنباطی ، یک شخص نیست . اما شاید یک کتاب باشد( به ضمیر it' توجه شود) .
مقاله زبان شناسی و گفتگو (بعضی جملات انگلیسی و فارسی)