دانلود مقاله بحران سیاستهای جنائی کشورهای غربی
نوع فایل : Word
تعداد صفحات : 53
فهرست و پیشگفتار
فهرست:
مقدمه
1. مفهوم سیاست جنایی
1-1 سیاست جنایی از حقوق کیفری متمایز است
2-1. سیاست جنایی به مجموعه قواعد حقوقی
2. نقش و رسالت سیاست جنایی
1. خصوصیات نظام اجتماعی ونظام ارزشهای جاری در جامعه مورد نظر
3. بحران سیاستهای جنایی غربی :
2-3. و اما ایا سیاستهای جنایی کشورهای غربی واقعاً در بحران هستند ؟
4. طرح نوشتار
1. جلوه های بحران سیاستهای جنایی غربی
گفتار نخست
استغراق نظامهای سیاست جنایی
الف . حقوق جزا : تورم
ب. نهادهای کیفری : انسداد و وقفه
مقدمه
1. مفهوم سیاست جنایی
1-1 سیاست جنایی از حقوق کیفری متمایز است
2-1. سیاست جنایی به مجموعه قواعد حقوقی
2. نقش و رسالت سیاست جنایی :
1. خصوصیات نظام اجتماعی و نظام ارزشهای جاری در جامعه مورد نظر
3. بحران سیاستهای جنایی غربی
2-3. و اما ایا سیاستهای جنایی کشورهای غربی واقعاً در بحران هستند ؟
4. طرح نوشتار
1. جلوه های بحران سیاستهای جنایی غربی
گفتار نخست
استغراق نظامهای سیاست جنایی
الف . حقوق جزا : تورم
ب. نهادهای کیفری : انسداد و وقفه
تنزل میزان کارآیی پلیس دوگونه پیامد دارد :
گفتاردوم :
جدایی نظامهای سیاست جنایی از واقعیت جنایی
الف . جلوه های جدایی
1. عدم کارآیی تدابیر جدید کنترل بزهکاری
2. گسیختگی نظم کار نظامهای سیاست جنایی
ب. تبیین جدایی
1. نظریه عدم انطباق حقوق کیفری
2. نظریه فروپاشی ارزشهای اخلاقی
2. شرایط خروج از بحران سیاستهای جنایی غربی
گفتار نخست
شرایط محیطی
الف . محیط اجتماعی – اخلاقی
ب. محیط اجتماعی ، سیاسی
گفتار دوم
شرایط داخلی
الف. تجدید الگوی نظام جرایم
ب. تعریفی مجدد از نظام کیفرها
پ. تجدید سازمان نهادهای مبارزه علیه بزهکاری
نتیجه کلی
مقدمه :
1. مفهوم سیاست جنایی :
امروزه مفهوم سیاست جنایی ، مفهومی نسبتاً شناخته شده است ؛ بنابراین یادآوری تعریف آن دراین نوشتار ضروری به نظر نمی رسد .
اما برای درک بهترنوشته حاضر ، در مقدمه به بیان دو خصیصه مهم آن می پردازیم .
1-1 سیاست جنایی از حقوق کیفری متمایز است :
حقوق کیفری مسلماً یکی از ارکان اساسی سیاست جنایی است اما همه آن را تشکیل نمی دهد . سیاست جنایی علاوه بر حقوق کیفری، یعنی مجموعه قواعد ( مقررات) حاکم بر واکنش اجتماعی علیه بزهکاری، شامل قواعد حقوق دیگر، وبه ویژه قوانین و مقررات اداری بسیار متنوع که « حقوق نوخاسته » پیشگیری بزهکاری را تشکیل می دهد ، نیز می شود.
2-1. سیاست جنایی به مجموعه قواعد حقوقی، یعنی حقوق کیفری حقوق پیشگیری بزهکاری، محدود نمی شود :
سیاست جنایی ،علاوه بر قواعد حقوقی ، شامل عملکرد نهادهای مختلفی که اجرای قواعد مزبور را به عهده دارند نیز می شود . این نهادها عبارتند از پلیس،دادسراها، دادگاهها، اداره زندانها،اداره آموزش و تربیت مراقبتی مجرمان ،نهادهای پیشگیری بزهکاری و ادارات خدمات اجتماعی. این عملکردها نه تنها از نظر مادی بلکه ازنظر حقوقی نیز از قانون متمایز است . در بعضی موارد، قانون به نهادی که مسئوول اعمال آن است اختیارات کم وبیش وسیعی ، به منظور مصلحت سنجی، یعنی بررسی اوضاع و احوال مجرم و شرایط ارتکاب جرم، اعطا می کند . در این خصوص، به عنوان مثال می توان اعطای اختیار « فردی کردن مجازات » را به قاضی جزایی ذکر کرد .
در موارد دیگر، نهادهای مزبور به شیوه هایی متوسل می شوند که مخالف قانون است . « جنحه کردن » بعضی جرایم جنایی به هنگام رسیدگی، نمونه بارزی از این فرض است . و سرانجام ، آخرین مورد مربوط به کارگزاران نظام عدالت جنایی می شود که به شیوه هایی توسل می جویند که گرچه مستقیماً مخالف قانون نیست اما درکنارآن قرار می گیرد . برای مثال، سرزنش جوانان بزهکارتوسط مقامات پلیس که در ایالات متحده آمریکا وکانادا ، به لحاظ وسعت اختیارات این سازمان، کاملاً قانونی است ، در فرانسه کاری است در حاشیه قانون که به منظور پاسخگویی به ضرورتهای عملی فوری در پاره ای موارد جاری است . ..
مقاله بحران سیاستهای جنائی کشورهای غربی