لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
مفهوم رنگ ؟
وقتی از رنگ سخن به میان می آید همه ما تصوراتی از آن خواهیم داشت و بلافاصله رنگ یا رنگ هایی در نظرمان جلوه گر می شود مثل قرمز ، آبی ، سبز و … معمولاً رنگ های اصلی بیش از هر رنگ دیگری به نظر می رسند یا با شنیدن کلمة رنگ عناصری رنگین از طبیعت و جهان پیرامون را به خاطر می آوریم مثل انواع گل های رنگین یا وسایل و اشیایی که با آنها سر و کار داریم و رنگین هستند. سرانجام احساس می کنیم که رنگ یعنی خیلی از چیزها یعنی کاربرد و نقشی که زندگی می تواند در دیدن تشخیص دادن و درک معانی داشته باشد در نظرمان جلوه گر می شود.
زندگی سرشار از رنگ و جلوه های رنگ است . اهمیت و نقش رنگ در زندگی مفاهیم مختلف و متنوعی از آن را در ذهن ما زنده می کند . در این صورت ارایه یک تعریف مشخص و تعبیر مختصر نه تنها مفهوم جامع و گسترده رنگ را در بر نخواهد گرفت بلکه برای درک ابعاد وسیع آن گمراه کننده نیز خواهد بود . رنگ در همه ابعاد زندگی جاریست و بنابراین مفهوم آن به همان گستردگی مفهوم زندگی است یا به قول ایتن رنگ خود زندگی است.
نقش رنگ و مسایل روزمره ای که با آنها سر و کار داریم آن همه زیاد است که هیچ گاه رنگ را به مفهوم یک واژه ناشناخته و غریب احساس نمی کنیم . زیرا انسان معمولاً وقتی یک مفهوم ، یا یک واژه ، یا اصطلاح را نمی شناسد و یا به دانستن معنی آن تردید دارد به جستجوی مفهوم آن می پردازد. اما در مورد رنگ به نظر می رسد آنقدر بدیهی است که انسان احساس می کند چیزهای بسیاری از آن می داند و مفهوم روشنی را از آن در ذهن دارد اگر چه نتواند تعریف خاصی از آن ارایه دهد. به همین دلیل وقتی درباره رنگ در هنر به طور خاص در هنر تجسمی سئوال بشود آنگاه به نظر می رسد که پاسخ دادن به آن قدری پیچیده است و نیاز به مباحث تخصصی در حیطه هنر تجسمی و نقش و کاربردهای رنگ در آن دارد. به عنوان مثال رنگ را می توان عنصر اصلی کار هنرمندان نقش دانست ، این هنرمندان برای ابداع آثار خود بیش از هر چیز از رنگ استفاده می کنند و آن را به کار می گیرند. در این خصوص آنها حتی از هنرمندان طراح نیز متمایز می شوند. زیرا معمولا هنرمندان طراح از خط استفاده می کنند اگر چه ممکن است خطوط آنها رنگین باشد یا از رنگ در بخش هایی از کار خود برای تاکید نمایش تیرگی ـ روشنی و یا به هر دلیل دیگری استفاده کنند.
در یک تقسیم بندی کلی می توان سه دسته آثار را تشخیص داد که در آنها هنرمندان نقاش مفاهیم و ویژگی های رنگ را به کار گرفته اند :
الف) رنگ به عنوان عنصری تجسمی برای توصیف موضوع اثر و خصوصیات آن مثل ترسیم یک منظره پاییزی یا زمستانی که برای هر کدام از آنها طیف رنگ های خاصی استفاده می شود و به این ترتیب پاییزی یا زمستانی بودن یک منظره با همه ویژگی هایش به نمایش گذاشته می شود و توصیف می گردد. آنچنان که رنگ درختان طبیعت و فضای منظره نشان می دهد . این خصوصیت توصیف گرانه رنگ می تواند در ترسیم یک طبیعت بیجان و عناصر آن یک چهره و پیکره و یا هر موضوع دیگری به کار گرفته شود . مثل آثار نقاشان طبیعت گرا همان گونه که رنگ های یک عکس رنگی موضوع خود را توصیف می کنند.
ب) رنگ به عنوان عنصری نمادین و استعاری که ویژگی های باطنی و درونی اثر را بر اساس موضوعات و مفاهیم مورد نظر هنرمند برای انتقال معانی خاصی به نمایش می گذارد . برای مثال در بسیاری از آثاری که هنرمندان بر اساس محتوای موضوعات اعتقادی ، مذهبی ، رمزی و افسانه أی ساخته اند کاربرد رنگ عموماً جنبه أی نمادین و استعاری دارد.
ج) استفاده از رنگ برای به نمایش گذاشتن ارزش های درونی و زیبایی ها و تاثیرات خود رنگ ، بدون در نظر داشتن ارزش های استعاری و توصیفی رنگ این خصوصیات به ویژه در هنر معاصر بیش از هر دوره دیگری مورد توجه هنرمندان قرار گرفته است. به طوری که برخی از شیوه های هنر جدید آثار صرفاً بر اساس ارزش های قانونی بیانی خود رنگ ها و نمایش قدرت تاثیرگذار و زیباهای بعدی رنگ ساخته شده است. همچنین از این خصوصیت رنگ به عنوان جنبه تزئینی در بسیاری از محصولات صنایع دستی و هنرهای سنتی مثل ظروف ، معماری ، فرش و گلیم ، پارچه طراحی و دوخت لباس بهره می برند.
البته تفکیک این جنبه های سه گانه کاربرد رنگ از یکدیگر به هیچ وجه به معنای آن نیست که در هر کدام از آثار و شیوه های یاد شده صرفا یکی از این جنبه ها مورد توجه هنرمندان بوده است بلکه یک یا تعدادی از این جنبه ها را در اثر مورد تاکید و استفاده قرار داده اند ، اگر چه رنگ همواره به عنوان ماده و عنصر اصلی کار هنرمندان نقاش مورد تاکید قرار می گیرد. لیکن نقش آن نه تنها در سایر شاخه های هنر تجسمی و ارتباطات بصری قابل بررسی است بلکه در هنرهای دیگر نیز از اهمیت ویژه أی برخوردار است یکی از عوامل اصلی ارتباط بصری در همه آثار گرافیک رنگ و نحوة کاربرد آن است از مقوله بسته بندی گرفته که استفاده هیچ رنگ در آن می تواند سبب رونق بازار تجاری برای یک کالا بشود تا ترسیم و اجرای یک اعلان ، یک نشانه یا ساختن روی جلد و تصویر سازی برای یک کتاب و به همین نسبت کاربرد رنگ در آثار حجمی ، فضاهای عمومی شهری و معماری می تواند روح و حیات خاصی را در زندگی جمعی بدهد و یکی از ارکان اصلی طراحی شهری ، معماری و مجسمه سازی تلقی می شود. همچنین کاربرد رنگ و توجه به ویژگی های زیبایی شناختی و تاثیرات گرافیکی آن در طراحی صنعتی و ابزار و لوازمی که به طور روزمره با آنها سروکار داریم بر هیچکس پوشیده نیست.
طراحی پارچه ، مبلمان و تزئینات داخلی فضای زندگی روزانه ما با استفاده خلاقانه از رنگ می تواند به ریتم زندگی ما معنای عمیق تری بدهد. نقش رنگ در عکاسی و در سینما نیز دارای اهمیتی چشم گیر است و نه تنها می تواند سبب ایجاد جذابیت و تاثیرگذاری بر مخاطب شود بلکه در انتقال معانی و مفاهیم در یک ساختار بصری و تصویری عمق و فضای بیشتری ببخشد.
هنر نمایش با استفاده از امکانات تاثیرگذاری بصری و روانی رنگ در طراحی صحنه ،
مفهوم رنگ ؟ 10 ص