39 -ا قدام پژوهی گوشه گیری
دانلود ا قدام پژوهی دبیر ریاضی چگونه توانستم مشکلات رفتاری دانش آموزان را در ساعت ریاضی با استفاده از روش های نوین تدریس مرتفع نمایم بافرمت ورد وقابل ویرایش
اقدام پژوهی حاضر شامل کلیه موارد مورد نیاز و فاکتورهای لازم در چارت مورد قبول آموزش و پرورش میباشد و توسط مدیر سایت طراحی گردیده است. این اقدام پژوهی کامل و شامل کلیه بخش های مورد نیاز در بخشنامه شیوه نامه معلم پژوهنده میباشد
چکیده
یکی از مسائل و مشکلاتی که دبیران با آن روبرو هستند ، کار با دانشآموزانی است که دچار مشکلات رفتاری و عاطفی هستند. این گروه از دانشآموزان نمیتوانند در مدرسه براساس هنجارها رفتار کنند. دبیران و دبیران امروزی با مسائل پیچیدهای روبهرو هستند که در گذشته رواج کمتری داشته است. یکی از این مسائل و مشکلات، کار با دانشآموزانی است که دچار مشکلات رفتاری و عاطفی هستند. این گروه از دانشآموزان نمیتوانند در مدرسه براساس هنجارها رفتار کنند و در نتیجه بر عملکرد آموزشی تاثیر نامطلوبی بر جای میگذارند. با دانشآموزان دچار مشکلات عاطفی چگونه رفتار کنیم؟ دانش آموزانی با کاستی های توجه، دانش آموزان افسرده، دانش آموزان ضداجتماعی و … جزو این گروه هستند. در واقع این دانش آموزان از خود رفتارهایی بروز می دهند که ممکن است براحتی زمان و انرژی زیادی از دبیر را هدر دهد، با این حال هنوز هم بسیاری از متخصصان بر این باورند که دبیر مهم ترین عامل تعیین کننده کیفیت برنامه های آموزشی برای دانش آموزانی است که با مشکلات رفتاری و عاطفی روبه رو هستند و می توانند در آموزش به این دانش آموزان نقش اصلی را ایفا کنند. آنان مسوول تهیه برنامه درسی، تعیین هدف های دانش آموزان و تشویق و تدارک آنها برای رسیدن به این اهداف هستند. می توان گفت به دلیل مشکل دار بودن این دسته از دانش آموزان، دبیرانشان باید الگوی رفتاری مناسب برای آنان باشند. دبیران باید رفتار مهرانگیز، مودبانه و دوستانه ای را به نمایش بگذارند. همه دانش آموزان در جریان درس خواندن و یادگیری باید احساس سلامت، ایمنی و حمایت کنند و در این میان دانش آموزانی که با مشکلات عاطفی و رفتاری روبه رو هستند و اغلب زندگی آشفته ای دارند، باید بیشتر مورد حمایت قرار گیرند. اینجانب مریم نادری در اقدام پژوهی فوق سعی بر این داشته ام که با استفاده از روش های نوین تدریس این مشکلات را در دانش آموزان برطرف نمایم.
توصیف وضعیت موجود و تشخیص مسئله
اینجانب …..مدت …سال است که در آموزش و پرورش خدمت می کنم و هم اکنون در پایه هفتم این آموزشگاه با 13 نفر دانش آموز مشغول به تدریس درس ریاضی هستم اوایل سال تحصیلی بود که هر جلسه به کلاس وارد می شدم، می دیدم یک سری از دانش آموزان می خواهند قدرت بدنی خود را به سایر بچه ها، نشان داده و قلدری کنند و برای دیگر دانش آموزان مزاحمت ایجاد می نمودند. همچنین همیشه می دیدم دو نفر از ردیف آخر کلاس موقعی که از نظر آنها من متوجه نبودم سر خود را پایین انداخته و مشغول یک کاری هستند. برای متوجه نمودن آنها به تدریس و اشتباه خود از برنامه ی انضباطی ده مرحله ای مانند استفاده از الگوسازی مثبت و سئوال نمودن(هوک، پیتر، و واس، اندی،2004) سعی نمودم آنها را به انتخاب رفتار مناسب هدایت نمایم ولی آنها باز هم به کار خود ادامه می دادند تا اینکه مجبور شدم جهت بررسی موضوع به آنها در کلاس نزدیک شوم. مشاهده کردم که روی صندلی خود عکسی را کشیده و کتابی غیر از کتاب ریاضی در دست دارند اولش ناراحت شدم ولی سریعاً خودم را کنترل نموده و بر نقاشی زیبایی که کشیده بودند آفرین گفته و گفتم به جای این، تصویر یک گل را می کشیدید. در جواب گفتند « برایمان فرقی نمی کند فقط منتظر بودیم یک نفر بیایید و به ما به خاطر نقاشی هایی زیبایی که می کشیم آفرین بگوید ». علاوه بر موارد مذکور هر جلسه که درس جلسه ی قبلی را سئوال می کردم هیچکدام از بچه ها به غیر از چند نفر اصلاً درس را آماده نمی کردند. بی حال و بدون انگیزه می دیدم که در کلاس اینجانب حضور دارند. برخی از آن ها بی مورد اجازهی بیرون رفتن از کلاس را میگرفتند، چند تا از دانشآموزان سرشان را روی میز خود گذاشته چرت می زدند یا سر مدادشان را می جویدند. گاهی اوقات کتاب ریاضیشان را نمیآوردند و هنگام انجام تمرینها، دائم در کلاس راه میرفتند. در واقع آن چه بیش از هر چیز مرا متعجّب میکرد، کمتحرکی و بیتوجهی آنان نسبت به درس ریاضی بود، زیرا آنها در زنگهای دیگر فعال و پرتحرّک بودند و برای انجام دادن فعالیّتهای مربوط به درسهای دیگر میل و رغبت زیادی از خود نشان داده و فعالیتهای مورد نظر را به خوبی، کامل و تمیز انجام میدادند، اما درکلاس ریاضی علاوه بر این که غیرفعال بودند، تکالیف و فعالیتهای مربوطه را نیز کامل و مرتب انجام نمی دادند! زمانی که فعالیتهای عملکردی ارائه میشد تا انجام دهند، مشاهده میکردم که بیحوصله، بیدقت و نامرتب انجام می دهند. از این که آنها این قدر نسبت به درس ریاضی بیتوجه بودند، متأثر میشدم. احساس میکردم حتماً مشکلی هست که به درس مورد نظر بیاعتنا هستند، به همین دلیل توجهم به این مسأله بیشتر جلب شد با توجه به این که درس ریاضی یکی از علوم پایه محسوب میشود، عدم علاقه به این درس، منجر به ناتوانی یادگیری شده، در نهایت، نه تنها باعث افت تحصیلی و اتلاف بودجه میشود، بلکه به سرزنش و تحقیر دانشآموزان، تشکیل خودپنداره ی ضعیف و کاهش عزت نفس آنان انجامیده و سلامت روانشان را نیز به مخاطره میاندازد. و چه بسا آنان را به مکانیزمهای دفاعی ناموفق بکشاند. این مشکلات، از مدرسه و دانشآموزان، به خانه و خانواده کشانده شده و اضطراب و ناخشنودی را در همه فضای زندگی میپراکند و حاصل همهی اینها، آسیب سختی است که به بهداشت روانی جامعه وارد میشود.(تبریزی،1384،ص7) از این رو، و بر اساس وظیفهی خطیر الهی و تعهد شغلی خود و احساس مسئولیتی که در برابر دانشآموزانم داشتم، سعی کردم ابتدا علل بیعلاقهگی آنان را نسبت به درس ریاضی ریشهیابی نموده و سپس به حل آن مبادرت ورزم. مسألهای که برایم مطرح میشد این بود؛ با توجه به محور بودن دانشآموزان در فعالیتهای کلاس، در راستای هدف این اقدام پژوهی چه راهکارهای عملی را میتوان ارائه نمود تا میزان علاقهمندی دانشآموزان به درس ریاضی و فعالیتهای مربوط به آن بیشتر شود؟ به عبارت روشنتر، با استفاده از چه روشهایی میتوان، زمینهی مناسبی برای شرکت فعال فراگیران در انجام فعالیتهای مربوط به درس ریاضی فراهم نمود؟ بنابراین، در تحقیق حاضر که از نوع پژوهش در عمل بوده است، در پی آن بودم تا با استفاده از ابزار معتبر علمی به جمع آوری دادههای لازم با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر ایجاد مسأله و دستیابی به راهحلهای مورد نیاز برای حل آن پرداخته، تا پس از انتخاب و اعتبار بخشی مناسب، به اجرای آنها بپردازم. . تا اینکه تصمیم گرفتم با نفوذ در قلب بچه ها ببینم آنها غیر از مشکل طرح سئوال چه مشکل دیگری با اینجانب دارند که اینگونه نظم کلاس را بهم ریخته اند. بنابراین با توجه به اطلاعاتی که از طریق نظرخواهی از دانش آموزان، مشاهده ی رفتار آنها و مشاهدات کلاس درس اینجانب توسط مدیریت و معاونت محترم جمع آوری کرده بودم به این نتیجه رسیدم که علاوه بر الگوپذیری نادرست، مشکل کلاس را می توان در چند مورد خلاصه نمود. مشکل اول مربوط به گروهی بود که قدرت نمایی می کردند و دو نفری که در کلاس به نقاشی کشیدن مشغول می شدند. دو نفر مذکور در علت ضعف درسی خود معلمین سال گذشته را مسئول می دانستند از طریق مشاهدات کلاسی و نظر خواهی مشخص شده بود که این افراد بر خلاف علایق و مهارت هایشان در کلاس ریاضی حضور داشته و در بقیه دروس نیز ضعیف هستند. در هر دو مورد دانش آموزان مذکور از طریق قدرت نمایی، ایجاد درگیری و رسم نقاشی در کلاس مشکل بوجود آورده بودند. مشکل دوم عادت به طرح سئوال از سوی دبیر بود که این مشکل، مشکل کل کلاس به حساب می آمد. مشکل سوم، طبق اظهارات خودشان وقت، قدرت و حوصله ی یادگیری مطالب را نداشتند. مشکل چهارم، داشتن استرس موقع پرسش و پاسخ کلاسی بود. بنابراین به این فکر افتادم که چگونه می توان با تغییر رفتارهای نامطلوب دانش آموزان روابط عاطفی بین دانش آموزان را بهبود بخشید؟ و چگونه می توان با تامین بهداشت روانی دانش آموزان، کلاس را کنترل نموده و آموزش درس ریاضی را نیز بهبود بخشید؟ بدین جهت سعی نمودم با استفاده از کتاب راهنمای روش های نوین تدریس و سایر منابع، تشکیل کارپوشه، طراحی نرم افزار تحلیل آزمون بر اساس طبقه بندی هدف های آموزشی بلوم، روش تدریس، کلاس داری و ارزشیابی خود را طوری تغییر دهم که ضمن افزایش عزت نفس دانش آموزان به احساسات، مشکلات پنهان دانش آموزان، مهارت ها و عادت آنها نیز توجه شود و روش های خود را طوری طراحی نمایم که در هر امری خود را مسئول بدانند. در ضمن با استفاده از راهبردهایی که در کتابهای روان شناسی تربیتی و یادگیری کدیور، کتاب ضروری معلم و سایر منابع آمده است بتوانم بر مشکلات موجود غلبه نمایم. ضروری بود که رفتارهای نامطلوب دانش آموزان تغییر یابند. زیرا اهداف آموزشی درس ریاضی نیز حائز اهمیت بوده و با تامین بهداشت روانی دانش آموزان بود که می توانستیم در جهت تحقق آن اهداف نیز تلاش نماییم.