دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 151
فهرست و توضیحات:
مقدمه
بخش اول: کلیات
فصل اول: تعریف اجمالی نفس (مای شارحه)
فصل دوم: برهان بر اثبات وجود نفس (هل بسیطه)
گفتار اول: برهان حرکت ارادی
گفتار دوم: برهان انسان معلق در هوا
گفتار سوم: برهان وحدت نفس
گفتار چهارم: برهان استمرار
فصل سوم : تعریف نفس (مای حقیقیه)
فصل چهارم: ماهیت نفس
بخش دوم: قوه و ملاک تعدد آن
فصل اول: تعریف قوه
فصل دوم: ملاک تعداد قوا
فصل سوم: رد اشکالات وارد بر تعدد قوای نفسانی
بخش سوم: نفس نباتی و قوای آن
فصل اول: تعریف نفس نباتی
فصل دوم: قوای نفس نباتی
گفتار اول: قوه غاذیه
الف) قوه جاذبه
ب) قوه ماسکه
ج) قوه هاضمه
د) قوه دافعه
گفتار دوم: قوه نامیه
بخش چهارم: نفس حیوانی و قوای آن
فصل اول: تعریف نفس حیوانی
فصل دوم: قوای نفس حیوانی
گفتار اول: قوه محرکه.
الف) قوه محرکه فاعله
1) قوه شهویه
2) قوه غضبیه
گفتار دوم) قوه مدرکه
الف) قوه مدرکه ظاهری
1) قوه لامسه (بساوایی)
1ـ1) تعریف قوه لامسه
2ـ1) وحدت یا تعدد قوه لامسه
3ـ1) امور ملموس
2) قوه ذائقه (چشایی)
1ـ2)تعریف قوه ذائقه
2ـ2) انواع طعمها
3) قوه شامه (بویایی)
1ـ3) تعریف قوة شامه
2ـ3) مکانیسم حس بویایی
4) قوه سامعه (شنوایی)
1ـ4) تعریف قوه سامعه
2ـ4) علت پیدایش صوت
3ـ4) ماهیت صوت
5) قوه باصره (بینایی)
1ـ5) تعریف قوة باصره
2ـ5) کیفیت ابصار
ب) قوه مدرکه باطنی
1) حس مشترک (بنطاسیا)
1ـ1) تعریف قوه حس مشترک
2ـ1) اثبات وجود حس مشترک
3ـ1) اشکالات منکران حس مشترک
2) قوه خیال
1ـ2) تعریف قوه خیال
2ـ2) اثبات تغایر قوه خیال با حس مشترک
3ـ2) تجرد قوه خیال
3) قوه متخیله (متصرفه)
4) قوه واهمه
5) قوه حافظه (ذاکره)
بخش پنجم: نفس ناطقه انسانی و قوای آن
فصل اول: تعریف نفس ناطقه انسانی
فصل دوم: قوای نفس ناطقه انسانی (قوة ناطقه)
گفتار اول : تعریف قوه ناطقه
گفتار دوم: اثبات قوه ناطقه
فصل سوم: عقل نظری و عملی
گفتار اول: عقل عملی (قوه عامله)
گفتار دوم: عقل نظری (قوه عالمه)
فصل چهارم: مراتب عقل
گفتار اول : عقل هیولانی
گفتار دوم: عقل بالملکه
گفتار سوم: عقل بالفعل
گفتار چهارم: عقل بالمستفاد
گفتار پنجم: عقل قدسی
گفتار ششم: عقل فعال
فصل پنجم: ادله تجرد نفس ناطقه انسانی
فصل ششم: رابطه نفس ناطقه با قوای نفسانی
خلاصه و نتایج
فهرست منابع
مقدمه
شناخت انسان یکی از مسائلی است که ذهن متفکران را از گذشته تا به حال به خود مشغول کرده است. اهمیت این بحث، تا بدان حد است که فلاسفه، بخشی از مباحث خود را بدین موضوع، اختصاص دادهاند. این تحقیق نیز بر آن است تا گامی برای شناخت بیشتر اشرف مخلوقات یعنی انسان بردارد و به بررسی قوای نفس انسان بپردازد در این تحقیق نظرات چهار فیلسوف بزرگ اسلامی یعنی ملاصدرا شیرازی، ابن سینا، سهروردی و فارابی مورد بررسی قرار گرفته و وجوه تمایز این نظرات، تبیین خواهد شد. مسئله قوای نفس از آنجاییکه جنبة معرفت شناسی نسبت به انسان و دیگر موجودات دارد، از زمانهای گذشته مورد توجه بوده به طوریکه ارسطو، در کتاب نفس خود، در اینباره سخن گفته، همچنین فارابی، در کتاب سیاسه المدنیه خود به این موضوع پرداخته، ابن سینا نیز در کتاب اشارات و تنبیهات و کتاب شفایش و ملاصدرا در کتاب مهم اسفارش، بخش مهمی را به مسئله قوای نفس اختصاص دادهاند. اما سؤالاتی که حول این موضوع مطرح میشوند عبارتند از: 1ـ قوه در اصطلاح عام و در اصطلاح فلاسفه و در حیطة معرفت نفس به چه معنی است؟ 2ـ آیا قوای نفس انسان متعددند؟ 3ـ ملاک تعدد قوا چیست؟ 4ـ رابطه نفس و قوا چگونه است؟ 5ـ آیا با تعدد قوای نفس، نفس هم متعدد می شود؟ 6ـ نفس حیوانی و نباتی دارای چه قوایی هستند؟ 7ـ آیا انسان هم به عنوان برترین موجود و اشرف مخلوقات، قوای موجود در نفوس حیوانی و نباتی را داراست؟ در این صورت وجه اختلاف انسان با نبات و حیوان در چیست؟ اینها سؤالات اصلی و مهم حول موضوع قوای نفس میباشند که در این تحقیق سعی بر آن است که به آنها پاسخ داده شود. اما مطالبی که در این تحقیق آمده است عبارتند از:
بخش اول، کلیاتی را در مورد نفس بیان میکند که شامل تعریف نفس، بررسی ماهیت نفس و اثبات وجود نفس میباشد.
اما بخش دوم، به تعریف قوه پرداخته و ملاک تعدد قوا را مورد بررسی قرار میدهد.
در بخش سوم، قوای نفس نباتی شرح داده میشود و در بخش چهارم، قوای نفس حیوانی مورد بحث واقع میشود و در بخش آخر، قوای نفس انسانی که کاملترین موجود است، مورد بررسی قرار میگیرد.
در این تحقیق سعی شده است که به منابع دست اول و کتب اصلی این چهار فیلسوف بزرگ مراجعه شود روش گردآوری مطالب، روش کتابخانهای است و مهمترین مرکز مراجعه محقق برای استفاده از کتب، کتابخانه دانشگاه امام صادق (ع) بوده است. روش تحقیق توصیفی ـ ارزشیابی و مقایسهای است و نوع تحقیق بنیادی و نظری است. در انتها لازم است که از زحمات استاد بزرگوار، سرکار خانم ذوالحسنی که اینجانب را در انجام این تحقیق یاری بسیار فرمودهاند، نهایت تشکر را داشته باشم.
بخش اول:
کلیات
موضوع نفس یکی از مباح مهم فلسفی است که دانشمندان یونانی و فلاسفه اسلامی درباره آن به گفت و گو پرداختهاند؛ به طوریکه علمالنفس و شناخت خود یکی از بحثهای حکمت مشاء و اشراق و حکمت متعالیه است: ابن سینا، بحث نفس را در حکمت طبیعی بیان کرده و علت این امر را چنین ابراز کرده است: «ذات حیوان و نبات از دو چیز مرکب است: نفس که صورت محسوب میشود و جسم که ماده به شمار میرود و به خاطر علاقة نفس به بدن جهت تدبیر و تکمیل، موضوع نفس جزء طبیعیات قرار داده شده است.([1]) اما سهروردی، بحث نفس شناسی را در الهیات مطرح کرده که مبین نگاه ویژه او به نفس است. علمالنفس سهروردی را نمیتوان از اصل اساسی حکمت اشراق که بحث ارباب انواع و مثل افلاطونی است جدا دانست. زیرا در این نگاه نفس آغاز ملکوتی دارد و با آن آغاز ملکوتی و مراتب طولیه و غرضیه است که تمام فعلیات و ظهورات و تجلیات در این جهان و حتی فیضهایی که به نفس میرسد را میتوان توجیه کرد.([2])
اما صدر المتألهین بر خلاف پیشینیان، فلسفة خویش را در چهار بخش امور عامّه، طبیعیات، الهیات به معنی الاخص و علم النفس عرضه کرد و بدین ترتیب، با تأسیس یک بخش مستقل، تمام مباحث مربوط به نفس را در کنار هم گرد آورد.([3])
نفس در اصطلاح فلسفی، شامل نفس انسانی، حیوانی و نباتی میشود که در این تحقیق نیز نفس در همین معنای عام به کار برده میشود.
فصل اول: تعریف اجمالی نفس (مای شارحه)
در فلسفه، بنابر نظم منطقی، قبل از اثبات وجود و تعریف حقیقی نفس (مای حقیقیه)، تعریفی اجمالی از آن ارائه میگردد. مفهوم نفس به صورت اجمالی عبارت است از: «قوهای که در جسم موجود است، یا به آن تعلق میگیرد و منشأ آثار گوناگون میگردد».([4]) با توجه به اینکه قوه در فلسفه به معانی متعددی به کار میرود، باید توجه نمود که آنچه در تعریف نفس مورد نظر است قوه به معنای مبدأ فعل است.([5])
به بیان ملاصدرا، نفس به حسب ذات بسیطش قابل تعریف و برهان نیست ولی از جهت تعلقش به بدن میتوان آن را تعریف کرد و برای اثبات وجودش برهان آورد.([6])
فصل دوم: برهان بر اثبات وجود نفس (هل بسیطه)
گفتار اول: برهان حرکت ارادی
در بعضی موجودات جسمانی مانند نباتات و حیوانات، آثار و افعالی مشاهده میگردد که این آثار و افعال، ارادی ناهمگون و غیر یکنواخت هستند. حال این سؤال مطرح است که منشأ این افعال و آثار چیست. احتمالاتی که میتوان برای آن فرض نمود عبارت است از صورت جسمیه، ماده اولی و شیء دیگری غیر از این دو اما با توجه به این که جمادات نیز واجد صورت جسمیه و ماده اولی هستند در حالیکه فاقد آثار و افعال مذکور میباشند، مشخص میگردد که منشأ آنها نه صورت جسمیه است و نه ماده اولی بلکه شیء دیگری است که طبق تعریف اجمالی که از نفس ارائه گردید، میتوان به آن نفس را اطلاق کرد.([7])
گفتار دوم: برهان انسان معلق در هوا
این برهان را ابن سینا در کتاب شفای خود اینگونه بیان میکند که اگر انسان تصور کند که یکباره کامل آفریده شده است و دیدهاش از مشاهدة اشیاء خارجی پوشیده است و در هوا یا خلئی پائین میرود بدون آنکه با چیزی از فشار هوا برخورد کند که نیاز به احساس آن داشته باشد و اعضایش با چیزی تلاقی پیدا کند، در این حال اعضاء خود را اعم از خارجی چون دست و پا و داخلی چون احشاء و قلب و دماغ و همچنین هیچ یک از اشیاء خارجی را موجود نخواهد دانست، بلکه تنها خود را موجود میداند بدون طول و عرض و عمق اگر در این حال برای او ممکن شود که دست یا عضو دیگری را تصور کند، آن را نه جزئی از ذات خود خواهد پنداشت و نه شرط ذات خود و آنچه در این حال اثبات شده (خود، من) غیر از چیزی است که اثبات نشده (اعضاء) بنابراین ذاتی که وجودش با این خصوصیت که خود انسان است، ثابت شده غیر از جسم و دیگر اعضای اوست که در آن حال ثابت پنداشته نشدهاند.([8])
این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید