لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
غلبه بر خشم
از کوره در نروید، مشت نکوبید، صندلی پرت نکنید: جلوی خشم خود را بگیرید و شاهد شکوفایی زندگی خود باشید
راب کمپوس (1)ژانویه 2005 آدم ها همیشه عصبانی بوده اند. نیاکان باستانی ما نیاز داشتند که آدرنالین خونشان را به جوش آورد تا با قبایل و غارتگران متخاصم نبرد کنند. جسورترین آدم ها ماندند و زاد و ولد کردند و بی جسارت ها نابود شدند. با این حال، با این که ما در دوران متمدنتری زندگی میکنیم، واکنش های خشماگین خود به خودی همچنان به چشم میخورند.به این ترتیب، هنر "غلبه بر خشم" به وجود آمده است. قضات مردم را به رعایت آن امر میکنند، روان پزشکان در این باره به زوج ها مشاوره میدهند، و هالیوود هم فیلم هایی درباره آن میسازد – مثلا" "غلبه بر خشم" (2) آدام سندلر (3).دکتر کاتلین دبلیو. ویلسون (4)، نویسنده کتاب های متعددی درباره بهداشت روانی، میگوید: "ما هم مثل 10000 سال پیش دچار فشار روانی میشویم. اما این خشم اغلب یک واکنش نامناسب است و به جای آن که به آدم ها کمک کند به آن ها ضرر میزند."به عبارت دیگر، ما به جای آن که با تقدیر دست و پنجه نرم کنیم، میخواهیم با نزدیکترین نزدیکان خود بجنگیم. جنگ و جدل وقتی به وجود میآید که زن و شوهرها کنترل خود را از دست داده و عصبانی میشوند. وقتی کسی احساس کند دارد مورد حمله قرار میگیرد، متقابلا" سعی میکند تا خود کنترل اوضاع را به دست بگیرد. دکتر مری بلیس والر (5)، روان پزشک شاغل در میلواکی (6)، ویسکانسن (7)، میگوید که مردم همه با هم اختلاف نظر دارند، ولی احمقانه است که چون کسی با شما اختلاف نظر دارد از او خشمگین شوید. "خشم معمولا" به خاطر ترساندن دیگران است. خشم به مردم قدرت میدهد، احساس میکنند وقتی خشمگین هستند کنترل اوضاع را بهتر به دست دارند."پس چه کار باید کرد؟ با این کشش و انگیزه بجنگید! دکتر اسکات هالتزمن (8)، استادیار بخش روان پزشکی و رفتار انسانی در "دانشگاه براون" (9) در پروویدنس (10)، رود آیلند (11)، که پنج سال است که سرگرم تحقیق درباره ازدواج و روابط انسانی است، میگوید راه چاره زن و شوهرها برای غلبه بر انگیزه خشم، برقراری ارتباط با چیزی که آن ها را به خشم آورده، جانشان به لب رسانده، و از کوره در برده است.رفتار آموخته شدهزن و شوهرها وقتی نمیتوانند دعوا و مرافعه را حل و فصل کنند، احساس میکنند که واقعا" قادر به برطرف کردن اختلاف نظرهای خود نیستند. بدتر از آن این که وقتی ذهن ما اسیر واکنش نشان دادن های جنگ و گریزی باشد، قادر برای حل مشکلات و مسائل نیست. هالتزمن میگوید: "وقتی دستخوش هیجان احساسی میشوید، ذهن خودانگیخته و سیستم احساسی مغز شما فائق میشود و آن گونه واکنشی را که از بخش فعال ذهن و بخش منطقی تفکر انتظار دارید نشان نمیدهید. واقعا" دیگر فکر نمیکنید."عصبانیت بیش از همه به روابط صمیمانه آدم ها با شریک زندگیشان آسیب میرساند. ویلسون میگوید: "هرکسی قضایا را از دید خود میبیند و این موجب میشود که هر رابطه ای گرفتار جنگ و جدل شود. مجادله و خشم مرز کاملا" مشخصی ندارند؛ آن ها یک طیف به هم پیوسته را تشکیل میدهند. حتی افرادی که عصبانی به نظر نمیرسند هم روش هایی برای بیان خصومت خود دارند، مثل رفتار انفعالی – تهاجمی. نمونه اش شوهری است که میگوید برنامه اش را تنظیم میکند تا با ماشین دنبال بچه ها برود، و خیلی ساده این کار را نمیکند. کوتاه آمدن یک راه حل عصبانیت است، ولی درک خصوصیات جدل های رایج انسانی هم یک راه حل دیگر است."والر میگوید عصبانیت امری عادی است، اما نحوه ابراز عصبانیت واقعا" امری غریزی نیست. این یک رفتار آموخته شده است که لازم است آدم ها آن را نیاموزند. والر میگوید: "همه میگویند که فقط دارند خودشان را ابراز میکنند یا کاری نمیتوانند بکنند که خشمشان فرو بنشیند. عصبانیتی که ما احساس میکنیم یک واکنش فطری است، اما نحوه ابراز آن یک خصلت آموخته شده است."والر میگوید که فرو نشاندن خشم برای حفظ یک رابطه خوب بسیار حیاتی است. اما آدم هایی که خشم خود را اغلب ابراز میکنند به مرور زمان هرچه بیشتر به این کار عادت میکنند. والر میگوید: "آدم هایی که خشم خود را خالی میکنند، در واقع دارند دنباله رو خشم خود میشوند به جای این که کاری برای مقابله با آن بکنند."بسیاری از شدیدترین جر و بحث های ما به دوستان محبوب ما مربوط میشوند، به آدم هایی که بیشتر از هرکسی به ما نزدیکند و بهتر از هرکسی ما را میشناسند. آن ها نقاط قوت و ضعف ما را میدانند، و میتوانند "انگشت روی نقاط حساس ما بگذارند." این میتواند موجب واکنشی فیزیولوژیک شود: تند تند و کوتاه کوتاه نفس میکشید، فشار خونتان بالا میرود، با سر و دست خود گارد میگیرید و آماده دفاع از خود میشوید.اما والر میگوید که این حالت را میتوان به راحتی با عمیقتر نفس کشیدن خنثی کرد. او میگوید: "وقتی نفس را در سینه حبس میکنید نمیتوانید آرامش پیدا کنید. وقتی عمیق و با تانی نفس میکشید در واقع دارید واکنش خود به خودی آرامش پیدا کردن را در مغز خود فعال میکنید. درست همانطور که تنفس کوتاه کوتاه بالاتنه شما را به حالت خشک و منقبضی در میآورد، تنفس عمیق موجب خواهد شد که آرامش پیدا کنید."آرامش پیدا کردنوالر میگوید که بخش جالب غلبه بر خشم این است که با تقلید از واکنش های خود به خودی به خشم – تنفس کوتاه، سفت و سخت گرفتن خود و گره کردن مشت ها – میتوانید عملا" خودتان را خشمگین کنید. به همین نحو، آدم ها به راحتی میتوانند خودشان را عادت بدهند که وقتی واکنش های احساسی خودانگیخته در ذهنشان بیدار میشود، نفس های عمیق و آرامش بخش بکشند. این کار با قدری تمرین به یک واکنش خود به خودی بدل شده و آرامش فوری جای داد و هوار کردن، از کوره در رفتن، به هم کوبیدن در، یا رفتار خشمگینانه ای را خواهد گرفت که موجب وخامت اوضاع میشود و کار را به ناسزاگویی میکشاند.این عدم روشن اندیشی آدم ها را از حالت معقول خارج میکند، و هالتزمن میگوید به همین دلیل است که خیلی از جنگ و جدل ها بر سر موضوعات بی اهمیت است. مهم این است که خودتان را آرام کنید و قبل از آن که واکنش نشان بدهید یا وضع را بدتر کنید، اندیشه معقول خود را باز یابید.اما مهمترین نکته ای که هالتزمن به مراجعین خود گوشزد میکند این نیست که چطور با هم حرف بزنند، این است که چطور به حرف هم گوش بدهند. او میگوید: "سعی کنید اوضاع را از دید دوستانتان ببینید، تا آن حد که بتوانید طوری قضایا را برایشان مطرح کنید که با شما اتفاق نظر پیدا کنند. این کار موجب میشود که طرف مقابل بفهمد که حرفش را شنیده اند، و مساله اصلی این است. به همین دلیل است که اکثر آدم ها با هم جر و بحث میکنند – چون احساس میکنند که حرفشان را نشنیده اند. اگر اشخاص احساس کنند که درکشان کرده اند، حالت دفاعی آن ها کاملا" فروکش میکند و خطر این که خشمگین شوند تقریبا" از بین میرود. 1. Rob Campos2. Anger Management3. Adam Sandler4. Kathleen W. Wilson5. Mary Bellis Waller6. Milwaukee7. Wisconsin8. Scott Haltzman9. Brown University10. Providence11. Rhode Island
غلبه بر خشم