شبیه سازی سیستم ترکیبی توربین بادی و سلول خورشیدی
شبیه سازی سیتم ترکیبی توربین بادی و سلول خورشیدی متصل به شبکه همراه با بار مصرفی
شبیه سازی سیستم ترکیبی توربین بادی و سلول خورشیدی
ندای سلامت با طبیعت
مهندس سید رحمت الله انصاری
گیاه شناسی در فلسفه طبیعی ابن سینا
در فلسفه طبیعی ابن سینا با امتزاج کاملتر عناصر و ایجاد صفا و تکامل و اعتدال بیشتر قوه جدیدی از نفس کلی و یا می توان گفت نفس جدیدی بر این امتزاج عناصر دمیده شده و مولود نباتات را بوجود می آورد. نفس نباتی، علاوه بر قوای مولود معدنی، دارای قوه غاذیه و نامیه و مولده است. با نظر به این قوای نفس نباتی است که شیخ فعل و انفعالات نباتات را مورد نظر قرار داده و حیات گیاهی را تجزیه و تحلیل کرده است.
تولید مثل در گیاهان
نباتات دارای جنسیت است به این معنی که اصل مؤنث هسته و تخم مذکر را در خود پذیرفته و آن را رشد و نمو می دهد لکن این دو نیرو در گیاه از هم کاملا منفک نیست بلکه در یک عضو جمع شده است. کاشتن تخمی در زمین با نهادن نطفه نر در ماده در مورد حیوانات یکی نیست چون حیوان ماده هم غذا برای نطفه تهیه می کند و هم نیروی نفسانی در حالی که زمین فقط تخم را تغذیه می دهد. لکن قسمتهای توالد و تناسل نباتات به حیوانات شباهاتی دارد و حتی تخم گیاه مانند تخم مرغ هسته ای دارد که اصل حیات است و قسمتی که برای تغذیه بکار می رود. گیاهان همچنین به بعضی حیوانات پائین تر که دارای اعضای جداگانه ای برای قوای هاضمه و حاسه نیست شباهت دارد. در هر دو مورد آلات تناسلی مؤنث و مذکر ممکن است با هم باشد و نسل جدید امکان دارد بدون جدا شدن از نسل قدیم بوجود آید. شاخه های درختهائی که می توان قطع کرد و کاشت مانند نسل جدیدی است که می روید بدون اینکه از پدر و مادر خود جدا شده باشد.
میوه گیاه نیز از بسیاری جهات به تخم حیوان شباهت دارد گرچه برعکس تخم همه قسمتهای آن برای تولید نسل ضرور نیست. هسته گیاه دارای مقداری مواد غذائی است که مصرف می شود تا هنگامی که ریشه ای از هسته در زمین بروید. پس از انجام این مرحله نیروی غاذیه در گیاه بیدار شده و می تواند از زمین تغذیه کند همانطور که طفل فورا پس از تولد از شکم مادر می تواند پستان مادر را بمکد و از این راه برای بدن خود غذا تهیه کند. جذب غذا به وسیله گیاه از راه ریشه نیز مانند جلب غذا به سوی کبد از راه آورده متعدد بدن حیوان است.
عوامل مؤثر در حیات نباتات
حیات نباتات مانند همه موجودات دیگر بستگی به ترکیب صورت و ماده دارد و در مورد نباتات این ترکیب فقط با حضور رطوبت امکان پذیر است. و نیز جذب مواد غذایی که بعدا به صورت نبات مبدل می شود وجود آب را شرط اساس زندگی همه نباتات می سازد. علاوه بر رطوبت، گیاه محتاج به حرارت است که همه موجودات زنده برای جذب مواد غذائی باید از آن بهره مند شود. بنابراین رطوبت و حرارت شرایط لازم حیات همه گیاهان و حیوانات است و مرگ و فنا هنگامی بر این موجودات حکمفرما می شود که دو طبع مخالف یعنی یبوست و برودت بر آنها غلبه کند.
اعضای اصلی و فرعی گیاهان
نبات مانند حیوان دارای اعضای اصلی و فرعی است. اعضای اصلی نبات ریشه و تنه و شاخه و پوست و چوب و مغز چوب است و اعضای فرعی میوه و برگ و شکوفه که ابن سینا آنها را با موی حیوانات سنجیده است. اندازه و اهمیت این اعضا بین نباتات مختلف است. مثلا درختی که عنصر ارضی بر آن غلبه دارد احتیاج بیشتری به آلتی برای جذب غذا داشته و به این دلیل ریشه خود را عمیق در زمین فرو می کند. برعکس درختی که طبع گرم دارد بیشتر محتاج به عناصر هوائی و ناری است و به این جهت ریشه آن نزدیک به سطح زمین است. تعدد ریشه درختها از این جهت است که اگر در یک موضع درخت نتوانست مواد غذایی لازم خود را بدست آورد بتواند در نقطه دیگری آن را کسب کند همانطور که حیوانات دارای نیروی حرکت است تا بتواند از مکانی به مکان دیگر در جستجوی غذا حرکت کند.
غایت مولود نباتی در سلسله مراتب وجود
غایت مولود نباتی در لسله مراتب وجود این است که نبات حلقه ای است که عالم حیوان را به معدنیات می پیوندد. گیاه دارای بعضی اعضاست مانند ریشه که وظیفه آن حفظ حیات نباتی است، لکن بعضی جنبه های نبات نیز هست مانند زیبائی طرح و الوان و قرینه و بو که خلق شده است تا موجودات دیگری غیر از نباتات بتوانند از آن بهره برند و در آن تفکر و تعمق کنند، موجوداتی که دارای قوائی حسی و عقلی هستند، که نباتات را از آن بهره ای نیست و به این دلیل این موجودات وراء مرتبه نباتات قرار گرفته اند.
قرابادین، یا داروسازی یکی از مباحث اصلی در پزشکی سنتی است. لزوم داروسازی زمانی بیشتر احساس میشود، که داروی تکی نتواند بیماری را معالجه نماید، یا شخصی چند بیماری داشته باشد. در این صورت ممکن است یک داروی ساده نتواند بیمار را معالجه نماید. البته اگر یک داروی تکی پیدا شود که به تمامی موارد مورد نیاز بیمار پاسخ دهد و بیمار و بیمارها را کفایت نماید، بهتر است با همان داروی تکی معالجه گردد و از بکار بردن داروهای مرکب پرهیز شود.
نام داروها
داروهای مرکب با نامهای:
۱- معجون ۲- گوارشی ۳- شراب ۴- رب ۵- قرص ۶- شیاف چشمی ۷- سرمه ۸- ایارج ۹- کفلمه ۱۰- تریاق ۱۱- حبّ ۱۲- مفرح ۱۳- سنون ۱۴- لعوق ۱۵- مربا ۱۶- مرهم ۱۷- غرغره ۱۸- طبیخ ۱۹-ماءالاصول ۲۰- قیآور ۲۱- مسکن ۲۲- روغن ۲۳- شیاف مقعدی ۲۴- شیاف مهبلی ۲۵- اطریفل عرضه میشوند.
تدبیر داروها
اصلاح طعم
شاید داروی ساده و تکی، نیاز پزشک را در خصوص درمان بیمار برآورده میکند. اما مزه دارو طوری است که طبیعت آن را برنمیتابد، و معده از قبول آن اجتناب مینماید. ترکیب داروهای دیگری که هم کمک کار داروی اصلی باشد، و هم باعث اصلاح مزه آن گردد، لازم و ضروری است.
بدرقه دارو تا اندام هدف
در بحث داروسازی پزشکی سنتی، رسیدن دارو به اندام هدف بایسته است. چون اگر این امر محقق نگردد و دارو قبل از رسیدن به اندام در اثر هضم و مخلوط شدن با غذا و ... اثر خود را از دست بدهد، دیگر تاثیر مورد نیاز را نخواهد داشت. از این جهت لزوم داروهای مرکب، داروهایی که داروی اصلی را تا اندام هدف بدرقه نماید، بسیار حایز اهمیت است
سرعت عمل در تاثیر
داروهای تکی و سادهای هستند که انتظار پزشک را در درمان برآورد میکنند ولی در رسیدن به اندام هدف تاخیر دارند. برای مثال: قرص کافور که برای حرارت مزاج قلب تجویز میشود، در رسیدن به اندام هدف تاخیر دارد. زعفران کار سرعت بخشیدن به قرص کافور را انجام میدهد، و همین که قرص کافور به قلب رسید، زعفران از او جدا میشود.[۶]
کاهش سرعت سیر دارو برای کفایت تاثیر
داروهایی هستند که در تاثیربخشی و درمان بیماری، موثر و کافی هستند، ولی بسیار تند و تیز عمل میمنند و فوراً از محل اندام هدف عبور کرده و فاصله میگیرند. باید برای تاثیردهی مطلوب این داروها، از سرعت آنها کاسته شود. اکثر داروهای بازکننده انسدادها این چنین هستند و سرعت زیادی دارند. برای این مورد میتوان تخم ترب را در داروهای بازکننده انسداد کبدی مثال آورد. تخم ترب باعث تاخیر داروی ضد انسدادی در مبد شده و در این تاخیر، دارو کارش را در کبد انجام خواهد داد.
و
.
.
.
با افزودن داروی دوم، مزاج دارو از حالت اول خارج شده و بحث مزاج مرکب بروز میکند.
مزاج مرکب
نوشتار اصلی: مزاج مرکب
برای بدست آوردن مزاج مرکب دارویی که از زنجبیل که در دویم گرم و خشک است و کندر که در سیم گرم و خشک است و بنفشه که در دویم سرد و تر است، بدین صورت عمل میکنیم:
مجموع درجات گرمی و سردی و شربتها (واحد میزان مصرف) هر یم از اجزاء را جداگانه بدست آورده بعد با جمع آنها مجموع کلی حاصل میشود. این مجموع کلی را از بزرگترین عدد بدست آمده تکی کسر کرده و بر قدر شربتها تقسیم مینماییم، حاصل مزاج مرکب خواهد بود.
تالیفات
در طول سالها تالیفات زیادی در این بخش صورت گرفته است. مشهورترین آنها عبارتند از: