حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره سقراط و افلاطون و ارسطو

اختصاصی از حامی فایل تحقیق درباره سقراط و افلاطون و ارسطو دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 43

 

1- سقراط

در اواخر مائه پنجم در اذهان کسانی که جستجوی حقیقت و معرفت می کردند تشویق و تشتت بسیار دست داده و مخصوصاً تعلیمات سوفسطائیان افکار را پریشان و عقاید را متزلزل ساخته بود و به همین جهت بنیان احوال اخلاقی مردم نیز رو به سستی گذاشته و مفاسد بزرگ از آن بروز می کرد .

در این هنگام سقراط ظهور نمود و او از بعضی جهات به سوفسطائیان شباهت داشت و معاصرین اکثر میان او و آن جماعت فرق نمی گذاشتند و لیکن سقراط که خداوند اخلاق است در حکمت شیوه تازه ای بدست داد و آن شیوه را شاگرد او افلاطون و شاگرد افلاطون ارسطو دنبال و تکمیل کردند و حکمت را به اوج ترقی رسانیدند و از این رو سقراط امام حکماء و استاد فلاسفه است و چون در راه تعلیم و تربیت ابناء نوع جان سپرده است از بزرگترین شهدای عالم انسانیت نیز بشمار می رود ( معاصر اردشیر درازدست و داریوش دوم ) .

مقام سقراط

اگر کسانی کتاب « حکمت سقراط » را خوانده باشند ، از داستان شگفت و تعلیمات آن بزرگوار آگاه شده اند و برخورده اند به این که او جنبه پیغمبری دارد و وظیفه خود را متنبه ساختن مردم به جهل خویش و توجه به لزوم معرفت نفس و مزین نمودن آن به فضایل و کمالات قرار داده و لیکن رأی و نظر مخصوصی در فلسفه اظهار ننموده بلکه همواره اقرار و اصرار بنادانی خویش داشته است .

شیوه سقراط

گفته اند سقراط فلسفه را از آسمان به زمین آورد یعنی ادعای معرفت را کوچک کرده جویندگان را متنبه ساخت که از آسمان فرود آیند یعنی بلند پروازی را رها نموده به خود باید فرو رفت و تکلیف زندگانی را باید فهمید و نیز گفته اند شیوه سقراط دست انداختن و استهزاء بود . اگردر مکالمه او توفرون و مکالمه الکبیادس از رسائل افلاطون که ما به فارسی در آورده ایم نظر شود دیده خواهد شد که سقراط چگونه حریف را دست انداخته و بالاخره او را مستأصل و مجبور می ساخت که اقرار به نادانی خود نماید . اما آنچه استهزاء سقراطی نامیده اند در واقع طریقه ای بود که برای اثبات سهو و خطا و رفع شبهه از اذهان داشت بوسیله سئوال و جواب و مجادله و پس از آنکه خطای مخاطب را ظاهر می کرد باز به همان ترتیب مکالمه و سؤال و جواب را دنبال کرده به کشف حقیقت می کوشید و این قسمت دوم تعلیمات سقراط را مامائی نامیده اند زیر که او می گفت دانش ندارم و تعلیم نمی کنم من مانند مادرم فن مامائی دارم او کودکان را در زادن مدد می کرد من نفوس را یاری می کنم که زاده شوند یعنی به خود آیند و راه کسب معرفت را بیابند و براستی در این فن ماهر بود و مصاحبان خود را منقلب می نمود و کسانی که او را وجودی خطرناک شمرده در هلاکش پافشردند قدرت و تأثیر نفس او را درست دریافته بودند .

مبنای تعلیمات اخلاقی سقراط

تعلیمات اخلاقی سقراط تنها موعظه و نصیحت نبود و برای نیکوکاری و درست کرداری مبنای علمی و عقلی می جست . بد عملی را از اشتباه و نادانی می دانست و می گفت مردمان از روی علم و عمد دنبال شر نمی روند و اگر خیر و نیکی را تشخیص دهند البته آنرا اختیار می کنند پس باید در تشخیص خیر کوشید مثلاً باید دید شجاعت چیست عدالت کدام است پرهیزکاری یعنی چه و راه تشخیص این امور آن است که آنها را بدرستی تعریف کنیم . این است که یافتن تعریف صحیح در حکمت سقراط کمال اهمیت را دارد و همین امر است که افلاطون و مخصوصاً ارسطو دنبال آنرا گرفته برای یافتن تعریف ( حد ) به تشخیص نوع و جنس و فصل یعنی کلیات پی برده و گفتگوی تصور و تصدیق و برهان و قیاس به میان آورده و علم منطق را وضع نموده اند و بنابراین هر چند واضع منطق ارسطوست نظر به بیانی که کردیم فضیلت با سقراط است که راه را باز نموده است .

فلسفه کلیات عقلی

سقراط برای رسیدن به تعریف صحیح شیوه استقراء به کار می برد یعنی در هر باب شواهد و امثال را امور جاری عادی می آورد و آنها را مورد تحقیق و مطالعه قرار می داد و از این جزئیات تدریجاً به کلیات می رسید و پس از دریافت قاعده ای کلیه آنرا بر موارد خاص تطبیق می نمود و برای تعیین تکلیف خصوصی اشخاص نتیجه می گرفت و بنابراین می توان گفت پس از استقراء به شیوه استنتاج و قیاس نیز می رفت و در هر صورت مسلم است که رشته استدلال مبتنی برتصورات کلی را سقراط بدست افلاطون و ارسطو داده و از این رو او را مؤسس فلسفه مبنی بر کلیات عقلی شمرده اند که مدار علم و حکمت بوده است .

اصول اخلاقی سقراط

اما عقاید سقراط را در اصول مسائل مهم فلسفی به درستی نمی توان باز نمود چه او هرگز اظهار علم قطعی نمی کرد و به علاوه تعلیمات خود را نمی نوشت و بنابراین جز آنچه پیروان او بالاختصاص گزنوفون و افلاطون و ارسطو نقل کرده اند مأخذی برای پی بردن به تعلیمات او نداریم . مهمترین مأخذ افلاطون است اما او هر چه نوشته از قول سقراط نقل کرده و بدرستی نمی توان عقاید استاد و شاگرد را از یکدیگر جدا نمود . آنچه تقریباً به یقین می توان دانست اینست که اهتمام سقراط بیشتر مصروف اخلاق بوده و بنیاد تعلیمات او اینکه انسان جویای خوشی و سعادت است و جز این تکلیفی ندارد اما خوشی به استیفای لذات و شهوات بدست نمی آید بلکه به وسیله جلوگیری از خواهش های نفسانی بهتر میسر می گردد و سعادت افراد در ضمن سعادت جماعت


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره سقراط و افلاطون و ارسطو

دانلود پروژه بازگشت به آرزوی سقراط 28 ص

اختصاصی از حامی فایل دانلود پروژه بازگشت به آرزوی سقراط 28 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 28

 

بازگشت به آرزوی سقراط

برنامه درسی آموزشی فلسفه به کودکان چیست؟

به منظور آموزش شناختی اثر بخش، کتاب های راهنمای آموزش لازمند تا تمرین هایی را برای تقویت مهارت شناختی و طرح بحث تهیه کنند و باعث شکل گیری مفهوم شوند.

دکتر یحیی قائدی

تصور کنید فلسفه رشته ای است که درسطح دانشکده ها تدریس می شود . اکنون باید تلاش شود تا این رشته به دوره های آموزش ابتدایی و متوسطه تسری داده شود. در اینجا دو نیاز عمده وجود دارد 1) یک برنامه درسی جدید 2) آماده کردن معلمان برای آموزش فلسفه در این دوره ها. تا سال 1980 فقط یک برنامه درسی فلسفه برای کودکان وجود داشت که به وسیله مؤسسه پیشبرد فلسفه برای کودکان(۱) منتشر شده است. این برنامه درسی مبتنی برپیش فرض هایی درباره کودکان است، اهدافی دارد و کتب و منابعی را تهیه نموده است که در اختیار معلمان و دانش آموزان قرار می گیرد تا در فرایند اجتماع پژوهشی کلاس درس در مدارس بتوانند ازآن استفاده نمایند. تمام این اقدامات به همت ماتیولیپمن(۲) که برای مدتها مسئول مؤسسه APC Iبود، صورت گرفته است.

پیش فرض ها :

۱. این برنامه درسی باید نسبت به مکاتب فلسفی مختلف بی طرف باشد، درعین حال در کل باید نمایانگر فلسفه ای باشد .

۲. این برنامه درسی باید به شکل غیر تلقینی تدریس شود .

۳ . کودکان و فلاسفه هر دو از دنیا در تحیرند. بنابراین کودکان در صورتی که ایده های فلسفی به زبان قابل درک برای آنها تنظیم شده باشد، می توانند ایده های فلسفی را بپذیرند و ایده های فلسفی خود را اختراع کنند به طور خلاصه کودکان پیوندی طبیعی با فلسفه دارند.

۴. حرکت های منطقی که کودکان در مکالمات خود به کار می گیرند، کاملا… از حرکت هایی که فلاسفه می کنند، متفاوت نیستند، هر دو دارای پیش فرض، استنباط، تعریف اصطلاحات، ساخت ایده، طبقه بندی و تحلیل موارد مبهم هستند .

۵ . بسیاری از مهمترین اصطلاحاتی که فلاسفه از آن استفاده می کنند در واژه های مورد استفاده کودکان هم یافت می شود. نظیر خوبی، درستی و انصاف ( دراخلاق ) حقیقت، امکان و درستی( درشناخت شناسی ) زیبایی و هنر ( در زیبایی شناسی ) دلیل و مفهوم ( درمنطق ) فرد، زندگی و دنیا ( درمتافیزیک)

6. سئوالاتی که کودکان می پرسند، شبیه سئوالاتی است که فلاسفه می پرسند، دردوگروه سئوالاتی پرسیده می شود که دیگران آن را مسلم می پندارند.

۷. تصور اینکه کودکان غرق در تجربه های محسوس مورد علاقه شان هستند و درباره ایده های مجرد بحث نمی کنند، سراسر خطاست. در حقیقت این پیش داوری یک بزرگسال است که باعث شده است کودکان درزمینه ایده های مجرد رشد نکنند.

۸. وقتی الگوهایی ازتفکرخوب در اختیار کودکان قرارداشته باشد، بهتر فکر می کنند. این الگوها ممکن است معلمان کتاب ها ویا همسالان آنها باشند. بویژه مهم است که کتاب هایی که برای کودکان نوشته میشود با الگوهایی از کودکان اندیشمند همراه گردد و کلاس درس به صورت یک اجتماع پژوهشی اداره شود.

۹. کودکان وقتی بیشتر یاد می گیرند که کتاب هایشان به شکل داستان باشد، نظیر داستانها و قصه های کوتاه و یا به شکل ادبیات نظیر شعر، زیرا این امر آنها را قادر می سازد تا معانی زمینه ای فراری را که درمتون توضیحی قرار دارند را بفهمند و این معانی را به عنوان جزیی از یک کل سازمان یافته درک کنند.

۱۰ . هرچند هوش به صورت های مختلف خود را نشان می دهد، اما در کلاس درس رایج ترین نمود های آن زبان نوشتاری و شفاهی است، کودکان به استدلال کلامی در زبان معمولی نیاز دارند، استدلال نمادین دردرجه دوم اهمیت است.

11 . کودکان در پی معانی هستند و احتمالا” یافتن چنین معانی ایی برای آنها انگیزشی بزرگ به شمار می رود.

12. به منظور آموزش شناختی اثر بخش، کتاب های راهنمای آموزش لازمند تا تمرین هایی را برای تقویت مهارت شناختی و طرح بحث تهیه کنند و باعث شکل گیری مفهوم شوند.

۱۳ . برای حفظ کیفیت و یکپارچگی رشته های تحصیلی، تمرین ها باید توسط متخصصان برنامه درسی همان رشته نوشته شود نه به وسیله معلمان دیگر.

۱۴ . آموزش شناختی اثر بخش بر تقویت چهار دسته از مهارت ها متمرکز است: مهارت های استدلال، تحقیق، شکل دهی مفهوم و مهارت های ترجمه.

۱۵. تعقل و استدلال یک مهارت است و به وسیله آموزش شناختی که شامل الگوسازی، مربی گری(۳) و تفکر عملی است به بهترین نحو آموزش داده می شود.

هدف های فلسفه برای کودکان :

۱ . بهبود توانایی تعقل

۲ . پرورش خلاقیت 3

۳ . رشد فردی و میان فردی

۴. پرورش درک اخلاقی

۵ . پرورش توانایی مفهوم یابی در تجربه: بررسی شقوق مختلف، بررسی بی طرفی، بررسی انعطاف پذیری دلایل ارایه شده برای باورها ، بررسی جامعیت ، بررسی روابط جزء و کل

لیپمن به عنوان بنیانگذار :

لیپمن استاد سابق دانشگاه کلمبیا و استاد فعلی دانشگاه مونتکلیر آمریکا و مدیر مؤسسه پیشبرد فلسفه برای کودکان است .وی از سال 1969 با طراحی و اجرای برنامه ای با عنوان فلسفه برای کودکان ( p4c )تلاش نموده است تا فلسفه را به جایگاه واقعی خویش آنگونه که سقراط مد نظر داشت - بازگرداند. به نظر او فلسفه ویژه بزرگسالان نیست و کودکان نیز می توانند آن را انجام دهند. او فلسفه را در معنای فلسفیدن به کار برد، کاری که کودکان می توانند آن را انجام دهند و به طور ذاتی مستعد انجام آن هستند. لیپمن با انجام اقدامات متعدد و تلاش پی گیر و بی وقفه تلاش نموده است تا به هدف فوق دست یابد. یکی از اقدامات مهم او تدوین برنامه درسی فلسفه برای کودکان در قالب قصه، رمان و داستان کوتاه برای کودکان به همراه راهنمای آموزش آنها برای معلمان است. اسامی برخی از این کتابها عبارتند از :

۱. پایه اول و دوم

برنامه درسی شامل قصه هایی است که در کتاب سه جلدی الفی گردآوری شده است و یک راهنمای آموزش به نام فکر کردن دست جمعی برای راهنمایی و آموزش معلمان تدارک دیده شده است. در این پایه ها بر فراگیری زبان با توجه به اشکال استدلال ضمنی در محاورات روزمره کودکان تأکید می شود .

پایه سوم

این برنام شامل یک داستان کوتاه به نام پیکسی است و یک راهنمای آموزش معلم به نام به دنبال معنی، برای معلمان تدارک دیده شده است. در این برنامه تأکیدهای پایه دوم ادامه پیدا می کند.

پایه چهارم

این برنامه شامل داستان کیووگس است و راهنمای آموزشی معلم به نام شگفتی دردنیا آن را همراهی می کند و هدف آن آوردن کودکان به سطحی است که بتوانند استدلال صوری مراحل بعدی را تولید کنند. به ساختارهای معناشناسی و نحوی نظیر ابهام و تضاد، مفاهیم ارتباطی و تصورات فلسفی انتزاعی نظیر علیت، زمان، مکان، عدد، شخصی، طبقه، گروه توجه بیشتری خواهد شد .

پایه پنجم و ششم

این برنامه درسی شامل داستان کشف هری استاتلمیر است که یک راهنمای آموزش معلم تحت عنوان کاوش گری فلسفی همراه آن است. در اینجا برروی فراگیری منطق صوری و غیر صوری تأکید می شود. این داستان الگویی گفتگویی ارایه می کند که در آن کودکان با یکدیگر و با معلم به گفتگو می پردازند. این داستان در یک کلاس درسی کودکان تنظیم شده است. جایی که آنها شروع به درک بنیادهای استدلال منطقی می کنند. این زمانی رخ می دهد که هری به کلاس درس توجه ندارد، می گوید ستاره دنباله دار یک سیاره است، زیرا شنیده است که ستاره های دنباله دار پیرامون خورشید می گردند، همان کاری که سیاره ها انجام می دهند. این داستان یک الگوی آموزشی غیر اقتدار گرا و ضد تلقینی(۲۰) است این داستان ارزش کاوشگری و استدلال را درنظر می گیرد وپرورش روش های جایگزین تفکر و تصور را تشویق می کنند و نشان می دهد که کودکان می توانند از یکدیگر بیاموزند. در این داستان تلاش شده است خطوط کلی زندگی ترسیم شود و کودکان را در یک اجتماع کوچک مشارکت دهد. کودکان می آموزند به یکدیگر احترام بگذارند و هر لحظه آماده کاوشگری و مشارکت باشند.

کاوشگری فلسفی، راهنمای آموزش کشف هری استاتلمیر، ایده های فلسفی برآمده از هر فصل داستان را شناسایی می کند و بذای اجرای آن در کلاس، طیفی از تمرینات و فعالیت ها را برای هر ایده تدارک می بیند. در این روش محتوای فلسفی داستان از طریق بحث ها و فعالیت هایی که اطلاعات را در کل کلاس در یک اجتماع پژوهشی ارتقاء می دهد. به تمرین گذاشته می شود.

پایه ششم

این برنامه درسی شامل داستان های کوتاه نوین است. که پیش فرض های اساسی کاوشگری علمی را بررسی می کند. این کار از طریق به بحث گذاردن فرض های اساسی کار عملی صورت می گیرد تا کودکان بتوانند به سمت شناخت هدف ها و سودمندی های علم حرکت کنند. دانش آموزانی که فرصت هایی برای بحث پیرامون مفاهیمی نظیر عینیت، پیش بینی، اثبات، اندازه گیری، تبیین، توصیف و علیت داشته اند، بهتر آماده خواهند شد تا با محتوای علمی رشته ها سرو کار داشته باشند و بهتر برانگیخته می شوند تا در کاوشگری علمی همراه است.

پایه های هفتم تا نهم

با این برنامه درسی، تأکید بروی تخصصی ساختن اولیه فلسفه در حوزه های کاوشگری اخلاقی، هنرهای زبانی و مطالعات اجتماعی است. برنامه درسی کاوشگری اخلاقی برای دانش آموزان در پایه 7-9 شامل داستان لیندا است. و راهنمای آموزشی آن کاوشگری اخلاقی نامیده می شود. لیندا دنباله ای برای داستان کشف هری است و بر روی موضوعاتی نظیر خوبی، طبیعی صحبت واقعی و غیر واقعی و ماهیت قواعد و استاندارد ها تمرکز می کنند موضوعات دیگری نظیر حقوق کودکان، رابطه کار و جنسیت، تبعیض ( جنسی و شغلی ) و حقوق حیوانات نیز مورد بررسی قرار می گیرد. لیندا علاقه مند است که ارتباط درونی منطق و اخلاق را بداند این برنامه درسی به دانش آموزان کمک می کند تا در توجیه باورهایشان و توجیه برخی از انحرافات از الگوهای معمولی زندگی، دلایل خوب ارائه دهند.

سوکی داستانی است درباره همان گروه از کودکان که اکنون دانش آموزان سال اول دبیرستان هستند آنها با تکالیفی در نوشتن شعر و نثر مواجه هستند. این داستان راهی را بررسی می کند که درآن این گروه از نویسندگان با آن سرو کار دارند و برآن غلبه می کنند و درضمن آنها موضوعاتی اساسی نظیر تجربه و مفهوم را بررسی می کنند، معیاری برای ارزیابی نوشتن و ارتباط بین فکر کردن و نوشتن، ماهیت تعریف و تمایز بین فن و هنر ارائه می شود. راهنمای آموزشی عبارت است از کتابی تحت عنوان نوشتن چرا و چگونه.

پایه هشتم تا د هم

شخصیت های داستانی در مارک اکنون درسال دوم دبیرستان هستند، یکی از آنها متهم به ویرانگری شده است و در تلاش برای شناسایی فرد گناه کار و مجرم، کلاس خود را مجبور به بررسی برخی موضوعات اجتماعی عمومی نظیر عملکرد قانون، ماهیت بوروکراسی، نقش جنایت در جامعه مدرن، آزادی فردی و جایگزین های مفهوم عدالت می بینند. راهنمای آموزش کاوشگری اجتماعی نامیده می شود که به این مفاهیم و بسیاری از مفاهیم دیگر در عمل و از طریق فعالیتهای کلاسی و تمرین ها اشاره دارد.

پایه های یازدهم دوازدهم

این برنامه درسی شامل تعدادی از رویکرد هاست که هر کدام ازآنها حوزه های پیشرفته تری از تخصصی سازی فلسفه را ارائه می کنند. پنج داستان مجزا هر کدام با راهنمای آموزشی خود شکل گرفته اند که به حوزه های اخلاق، شناخت شناسی متافیزیک، زیبایی شناسی و منطق اشاره دارد در هر کدام از این حوزه ها مهارت های تفکر و تکنیک های بکار گیری چنین مهارت هایی معرفی می شود و مهارت هایی که در مراحل قبلی آمده بود تقویت می شود .

قصه های من و فلسفه

داستان ها ی کندو کاو فکری اُمید

نوشته : پِر یسپرسن

ترجمه : مریم صفایی

داستان زیر از نمونه داستان هایی است که برای آموزش فلسفه برای کودکان استفاده می شود . که برای آشنایی خوانندگان با این نوع داستان ها، ترجمه شده است.

جک در رختخواب است. صبح شده و اولین پرتوهای نور کم کم هوا را روشن می کند. پرندگان آواز می خوانند و از درختان شبنم می چکد. جک خواب می بیند و در رختخواب قلط میخورد، ناله و گریه می کند. پس از آن، او از رختخواب بلند شده و در صورت خود دردی حس می کند. یک دقیقه بعد با خیال آسوده لبخند می زند و دوباره در رختخواب دراز می کشد. درحالی که پرندگان آواز می خواندند و


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پروژه بازگشت به آرزوی سقراط 28 ص

دانلود تحقیق سقراط و افلاطون و ارسطو 30ص

اختصاصی از حامی فایل دانلود تحقیق سقراط و افلاطون و ارسطو 30ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق سقراط و افلاطون و ارسطو 30ص


دانلود تحقیق سقراط و افلاطون و ارسطو 30ص

دسته بندی : علوم انسانی _ تاریخ و ادبیات، تحقیق

فرمت فایل:  Image result for word ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

فروشگاه کتاب : مرجع فایل 

 


 قسمتی از محتوای متن ...

 

تعداد صفحات : 30 صفحه

1- سقراط در اواخر مائه پنجم در اذهان کسانی که جستجوی حقیقت و معرفت می کردند تشویق و تشتت بسیار دست داده و مخصوصاً تعلیمات سوفسطائیان افکار را پریشان و عقاید را متزلزل ساخته بود و به همین جهت بنیان احوال اخلاقی مردم نیز رو به سستی گذاشته و مفاسد بزرگ از آن بروز می کرد .
در این هنگام سقراط ظهور نمود و او از بعضی جهات به سوفسطائیان شباهت داشت و معاصرین اکثر میان او و آن جماعت فرق نمی گذاشتند و لیکن سقراط که خداوند اخلاق است در حکمت شیوه تازه ای بدست داد و آن شیوه را شاگرد او افلاطون و شاگرد افلاطون ارسطو دنبال و تکمیل کردند و حکمت را به اوج ترقی رسانیدند و از این رو سقراط امام حکماء و استاد فلاسفه است و چون در راه تعلیم و تربیت ابناء نوع جان سپرده است از بزرگترین شهدای عالم انسانیت نیز بشمار می رود ( معاصر اردشیر درازدست و داریوش دوم ) .
مقام سقراط اگر کسانی کتاب « حکمت سقراط » را خوانده باشند ، از داستان شگفت و تعلیمات آن بزرگوار آگاه شده اند و برخورده اند به این که او جنبه پیغمبری دارد و وظیفه خود را متنبه ساختن مردم به جهل خویش و توجه به لزوم معرفت نفس و مزین نمودن آن به فضایل و کمالات قرار داده و لیکن رأی و نظر مخصوصی در فلسفه اظهار ننموده بلکه همواره اقرار و اصرار بنادانی خویش داشته است .
شیوه سقراط گفته اند سقراط فلسفه را از آسمان به زمین آورد یعنی ادعای معرفت را کوچک کرده جویندگان را متنبه ساخت که از آسمان فرود آیند یعنی بلند پروازی را رها نموده به خود باید فرو رفت و تکلیف زندگانی را باید فهمید و نیز گفته اند شیوه سقراط دست انداختن و استهزاء بود .
اگردر مکالمه او توفرون و مکالمه الکبیادس از رسائل افلاطون که ما به فارسی در آورده ایم نظر شود دیده خواهد شد که سقراط چگونه حریف را دست انداخته و بالاخره او را مستأصل و مجبور می ساخت که اقرار به نادانی خود نماید .
اما آنچه استهزاء سقراطی نامیده اند در واقع طریقه ای بود که برای اثبات سهو و خطا و رفع شبهه از اذهان داشت بوسیله سئوال و جواب و مجادله و پس از آنکه خطای مخاطب را ظاهر می کرد باز به همان ترتیب مکالمه و سؤال و جواب را دنبال کرده به کشف حقیقت می کوشید و این قسمت دوم تعلیمات سقراط را مامائی نامیده اند زیر که او می گفت دانش ندارم و تعلیم نمی کنم من مانند مادرم فن مامائی دارم او کودکان را در زادن مدد می کرد من نفوس را یاری می کنم که زاده شوند یعنی به خود آیند و راه کسب معرفت را بیابند و براستی در این فن ماهر بود و مصاحبان خود را منقلب می نمود و کسانی که او را وجودی خطرناک شمرده در هلاکش پافشردند قدرت و تأثیر نفس او را درست دریافته بودند .
مبنای تعلیمات اخلاقی سقراط تعلیمات اخلاقی سقراط تنها موعظه و نصیحت نبود و برای نیکوکاری و درست کرداری مبنای علمی و عقلی می جست .
بد عملی را از اشتباه و نادانی می دانست و می گفت مردمان از روی علم و عمد دنبال شر نمی روند و اگر خیر و نیکی را تشخیص دهند البته آنرا اختیار می کنند پس باید در تشخیص خیر کوشید مثلاً باید دید شجاعت چیست عدالت کدام است پرهیزکاری یعنی چه و راه تشخیص این امور آن است که آنها را بدرستی تعریف کنیم .
این است که یافتن تعریف صحیح در حکمت سقراط کمال اهمیت را دارد و همین امر است که افلاطون و مخصوصاً ارسطو دنبال آنرا گرفته برای یافتن تعریف ( حد ) به تشخیص نوع و جنس و فصل یعنی کلیات پی برده و گفتگوی تصور و تصدیق و برهان و قیاس به میان آورده و علم منطق را وضع نموده اند و بنابراین هر چند واضع منطق ارسطوست نظر به بیانی که کردیم فضیلت با سقراط است که راه را باز نموده است .
فلسفه کلیات عقلی سقراط برای رسیدن به تعریف صحیح شیوه استقراء به کار می برد یعنی در هر باب شواهد و امثال را امور جاری عادی می آورد و آنها را مورد تحقیق و مطالعه قرار می داد و از این جزئیات تدریجاً به کلیات می رسید و پس از دریافت قاعده ای کلیه آنرا بر موارد خاص تطبیق می نمود و برای تعیین تکلیف خصوصی اشخاص نتیجه می گرفت و بنابراین می توان گفت پس از استقراء به شیوه استنتاج و قیاس نیز می رفت و در هر صورت مسلم است که رشته استدلال مبتنی برتصورات کلی را سقراط بدست افلاطون و ارسطو داده و از این رو او را مؤسس فلسفه مبنی بر کلیات عقلی شمرده اند که مدار علم و حکمت بوده است .
اصول اخلاقی سقراط اما عقاید سقراط را در اصول مسائل مهم فلسفی به درستی نمی توان باز نمود چه او هرگز اظهار علم قطعی نمی کرد و به علاوه تعلیمات خود را نمی نوشت و بنابراین جز آنچه پیروان او بالاختصاص گزنوفون و افلاطون و ارسطو نقل کرده اند مأخذی برای پی بردن به تعلیمات او نداریم .
مهمترین مأخذ افلاطون است اما او هر چه نوشته از قول سقراط نقل کرده و بدرستی نمی توان عقاید استاد و شاگرد را از یکدیگر جدا نمود .

  متن بالا فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.شما بعد از پرداخت آنلاین فایل را فورا دانلود نمایید

بعد از پرداخت ، لینک دانلود را دریافت می کنید و ۱ لینک هم برای ایمیل شما به صورت اتوماتیک ارسال خواهد شد.

( برای پیگیری مراحل پشتیبانی حتما ایمیل یا شماره خود را به صورت صحیح وارد نمایید )

«پشتیبانی فایل به شما این امکان را فراهم میکند تا فایل خود را با خیال راحت و آسوده دریافت نمایید »


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق سقراط و افلاطون و ارسطو 30ص

دانلود تحقیق افلاتون و سقراط 10ص

اختصاصی از حامی فایل دانلود تحقیق افلاتون و سقراط 10ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

افلاتون و سقراطش

گویا تاریخ فلسفه را چنین مقدر است که فیلسوفان بزرگش نه تنها راه گشای راه های نامکشوف و نوگشوده بر رهروان خویش باشند، راه بند و راه گیر دیگر راه های پیش گشوده نیز باشند، و در کنار راه هایی که با نو آوری ها و اندیشه های بدیع خود می گشایند، راه هایی را نیز با دگم ها و جمود ها و انحراف های فکری خود ببندند.

اینان اگر چه در برخی مسیرهای زمانی، تاریخ فلسفه را دهه ها و سده ها پیش برده اند اما در مسیرهای زمانی دیگر آن را ده ها و سده ها واپس رانده اند و دچار ایستش و رکود و حتی واپسگرایی کرده اند.

«افلاتون و سقراطش»، و ارسطو از این گونه فیلسوفانند. این که می گویم «افلاتون و سقراطش» به این دلیل است که آن فیلسوفی که ما امروزه به نام سقراط می شناسیم و اندیشه های و مکالمه ها و مجادله هایی که به نام او مشهور است به طور عمده از طریق افلاتون و رسالاتش به ما رسیده است و معلوم نیست چقدر به سقراط حقیقی شباهت دارد و چقدر ساخته و پرداخته ذهن و خیال افلاتون است. این سقراط خیالی شخصیتی ساخته و پرداخته ذهن و خیال افلاتون است که حرف های افلاتون را می زند و اندیشه های افلاتون را تئوریزه می کند، استدلال ها و استنتاج های افلاتون را به زبان می آورد، و بحث های فلسفی را آن گونه که افلاتون می خواهد پیش می برد. بنابراین به طور عمده نقابی است بر چهره افلاتون یا بازیگری است که در صحنه نمایش اندیشه های افلاتون بیانگر حرف ها و نظریات اوست، شاید هم عروسکی ست خوش ساخت در بساط خیمه شب بازی استادش!

مسلم است که از سقراط حقیقی خصوصیت ها و اندیشه هایی در او هست و به طور کامل خیال بافته نیست اما این هم مسلم است که بخش عمده ای از شخصیت شکل گرفته او شخصیت افلاتون است و بخش مهمی از مکالمه ها و اندیشه هایش، مکالمه های درونی و اندیشه های پنهان افلاتون. به همین دلیل امروزه سقراط به عنوان فیلسوفی مستقل و واقعی در تاریخ فلسفه وجود ندارد بلکه آن چه واقعن موجود است سقراطِ افلاتون یا سقراط- افلاتون است. به همین دلیل سقراط موجود در تاریخ فلسفه از افلاتون جدایی ناپذیر است و بخشی ناگسستنی و تفکیک ناپذیر از وجود اوست، و از این رو من آن دو را « افلاتون و سقراطش» می نامم و وجودی واحد برایشان قائلم.

«افلاتون و سقراطش» نیز از بزرگترین فیلسوفان جهان بود که هم راهگشا و هم راه بند بود، هم پیش برنده هم پس کشاننده بود، و در کنار تمام خدماتی که به فلسفه، تفکر و نظریه پردازی فلسفی و دانش هستی شناختی کرد، مرتکب خیانت هایی هم شد، انحرافات مهمی را در این حوزه ها به وجود آورد، و بیراهه ها و کج روی هایی را بانی شد. این مقاله نگاهی کوتاه می اندازد به مهم ترین این انحراف ها و کج روی ها.

متن را با جملاتی از یک کتاب « زوایای تاریک حکمت» آغاز می کنم: « قرن ها صرف تخریب حقیقتی شده که روزی فلسفه نامیده می شد، و حالا ما فقط آن چه را که فلسفه به آن تبدیل شده است می بینیم و هیچ تصوری از آن چه که روزگاری فلسفه بوده است، نداریم.

معنی فلسفه عشق به خرد است. که حالا دیگر تقریبن چیزی از این معنی به جا نمانده. ما در زندگی مان فضاهای زیادی برای دانش و دانسته ها، برای یادگیری و اطلاعات و برای تفریح و سرگرمی داریم، اما نه برای خرد و حکمت.

در حال حاضر وضعیت این چنین است. و با این حال اوضاع همیشه اینطور نبوده است. هنوز می توانیم تأثیرات مکتب های افلاتون و ارسطو را بر روند تحول فلسفه مشاهده کنیم و ببینیم که چگونه پایدار ترین سهم آتنی ها در تاریخ روشنفکری غرب به وجود آمد: به جای عشق به خرد، فلسفه تبدیل شد به عشق به صحبت کردن و بحث کردن در باره عشق به خرد. تا آن جا که حرف زدن و مباحثه هر چیز دیگری را از صحنه بیرون راند- تا آن جا که حالا ما دیگر هیچ چیز دیگری در باب فلسفه نمی دانیم و یا حتی نمی توانیم تصورش را بکنیم که چیز دیگری هم می توانسته وجود داشته باشد.»

یکی از جنبه های مخرب و منحرف کننده شخصیت «افلاتون و سقراطش» عظمت غول آسای طبیعی یا تصنعی است که او به خود داده یا در طی تاریخ فلسفه خود به خود یافته است. « افلاتون و سقراطش» می خواست عظیم ترین غول، یکتا قهرمان یا قهرمان قهرمانان، و سلحشور بی منازع میدان فلسفه باشد. و این اساس برخی از انحراف هایی شد که او در تاریخ فلسفه به وجود آورد و این تاریخ را به بیراهه هایی کشید که فلسفه را از عشق ورزی به خرد و حکمت و حقیقت منحرف و خالی کرد و به راه عشق ورزی به جدل و مباحثه و منازعه کشید.

به قول کینگزلی:

« افلاتون و شاگردش ارسطو نام آور شدند، قهرمانان فرزانه فرهنگ ما. اما یکی از مشکلات خلق قهرمان این است که هر چقدر او را بزرگتر کنیم، سایه هایی را که ایجاد می کند بزرگتر می شود- و به او بیشتر اجازه داده می شود که پنهان شود و در تاریکی بلغزد.»


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق افلاتون و سقراط 10ص

مقاله در مورد اخلاق از دیدگاه قرآن، پیامبر و عترت

اختصاصی از حامی فایل مقاله در مورد اخلاق از دیدگاه قرآن، پیامبر و عترت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد اخلاق از دیدگاه قرآن، پیامبر و عترت


مقاله در مورد اخلاق از دیدگاه قرآن، پیامبر و عترت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:17

 

  

 فهرست مطالب

 

 

 

اخلاق از دیدگاه قرآن، پیامبر و عترت

 

اخلاق از دیدگاه قرآن 

 

اخلاق قرآنى 

 

اخلاق از دیدگاه رسول خدا صلى الله علیه و آله 

 

اخلاق از دیدگاه عترت 

 

سقراط مى گوید

 

نظریه اخلاقى ارسطو

 

دکارت در اخلاق مى گوید

 

نظریه فلسفى و اخلاقى نیچه

 

نظریه اخلاقى امام على علیه السلام

 

نقش علم و اخلاق از دیدگاه جان دیوئى

 

ارسطو و نقش عقل در اخلاق بشرى

 

 

 

اخلاق از دیدگاه قرآن 

پاره اى از آیات اخلاقى ، به عبارت دیگر اخلاق از دیدگاه قرآن را به نظر مبارکتان مى رسانیم که بطور گذرا و اشاره آورده و فقط به ترجمه آیات اکتفاء نموده ایم . قال الله تعالى : و انک لعلى خلق عظیم ، براستى از براى تو است (اى محمد) اخلاق عظیم . قال الله تعالى : لقد کان لکم فى رسول الله اسوة حسنه ، مسلما براى شما در زندگى رسول خدا سر مشق نیکوئى بود.  در سوره مریم فرمود: آن الذین امنو و عملو الصالحات سیجعل لهم الرحمن ودا   مسلما کسانى که ایمان آوردند و کارهاى شایسته انجام داده اند خداوند رحمان محبتى براى آنان در دلها قرار مى دهد. اخلاق حسنه از بر جسته ترین اوصاف انبیاء و سفیران الهى در زمین است . معجزات پیامبران در سایه اخلاق نیکویشان به وقوع پیوست ، بطوریکه خداوند در یکجا اخلاق و خلق عظیم پیامبرش ، حضرت ختمى مرتبت را مى ستاید. و در جاى دیگر قرآن ، پیامبر هظیم الشاءنش را الگو و اسوه حسنه معرفى نموده و بشریت را به پیروى و اطاعت محض از آن حضرت دعوت مى نماید. قال الله تعالى : قل آن کنتم تحبون الله فاتبعونى یحببکم الله .  (اى امت )، اگر شما خداوند را دوست مى دارید، پس از من اطاعت کنید، خدا هم شما را دوست خواهد داشت . این مفاهیم بلند قرآنى ، گویاى این حقیقت است ، که اخلاق حسنه از امتیازات بزرگ انبیاء و اولیاء گرامى خدا بر سایر بشریت است . پس سعى کنیم به اخلاق نیکوى پیامبران الهى ، خاصه حضرت ختمى مرتبت علیه السلام متخلق و متصف گردیم .


اخلاق قرآنى 

قال الله تبارک و تعالى : و عباد الرحمن الذین یمشون على الارض هونا و اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما، بندگان خاص خداوند رحمان ، کسانى هستند که با آرامش بى تکبر بر روى زمین راه مى روند و هنگامى که جاهلان آنها را مخاطب سازند و سخنان نابخرادانه گویند به آنها سلام مى گویند و با بى اعتنایى و بزرگوارى مى گذرند. قال الله تعالى : و نفس و ما سویها، فالهمها فجورها و تقویها قد افلح من زکیها و قد خاب من دسیها   قسم به جان آدمى و آن کس که آن را آفریده و منظم ساخته ، سپس فجور. تقوى را به او الهام کرده است ، که هر کس نفس خود را پاک و تزکیه کرده رستگار شده ، و آنکس که نفس خویش را با معصیت و گناه آلوده ساخته ، نومید و محروم گشته است . قال الله تعالى : و نفس و ما سویها، فالهمها فجورها و تقویها و قد افلح من زکیها و قد خاب من دسیها

قسم به جان آدمى و آن کس که آن را آفریده و منظم ساخته ، سپس فجور و تقوى را به او الهام کرده است ، که هر کس نفس خود را پاک و تزکیه کرده و رستگار شده ، و آنکس که نفس خویش را با معصیت و گناه آلوده ساخته ، نومید و محروم گشته است .

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد اخلاق از دیدگاه قرآن، پیامبر و عترت