حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

رمان زیبای نفس می کشم (بهاره مصلح)

اختصاصی از حامی فایل رمان زیبای نفس می کشم (بهاره مصلح) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

رمان زیبای نفس می کشم (بهاره مصلح)


رمان زیبای نفس می کشم (بهاره مصلح)

رمان زیبا و جذابی که می تواند شما را تا مدت ها مشغول کند.

حتما بخرید

مهشاد
ادای کسانی که چندششان شده در می آورم و می گویم:
-ای,شوهر ذلیل بدبخت!حالا اگه یه ساعت نبینیش می میری؟اصلا چرا خودش نیومد؟
با لب و لوچه ی آویزان می گوید:
-می گه از احسان خجالت می کشم. حس می کنم هر چی تو ذهنم هست می خونه.
می خندم.
-چشم بازارو کور کردی با این شوهر کردنت پریسا.
اخم می کند. میدانم به خاطر امیر می میرد.
-چشه مگه بچه ام؟
-هیچی. فقط همیشه خدا ذهنش درگیر مسایل مثبت هجدست.
با خونسردی میگوید:
-خب باشه. چه اشکالی داره؟من که از خدامه.
در کمد را باز می کنم. بلوز قرمز و شلوار مشکی ام را که سوغاتی جدید احسان هستند بیرون می کشم.
-باشه. اشکال نداره. حالا پاشو برو اماده شو. چون منتظرت نمی مونم. به اندازه ی کافی دیر شده.
به سمت در می رود و می گوید:
-یه ساعت بیشتر طول نمی کشه. نگران نباش.
هم زمان با بیرون رفتنش به این فکر می کنم که پریسا کاملا از دست رفته.
دوش می گیرم و بعد از یک ساعت حاضر و اماده به انتظار پریسا و پارسا مقابل درب خانه می ایستم.خانه ای که از شش سالگی درونش نفس کشیدم و حالا طبقه ی دومش مال خودم است و چراغ های خاموشش تنهایی ام را فریاد میزند.دلم مثل همیشه برای خودم می سوزد.


دانلود با لینک مستقیم


رمان زیبای نفس می کشم (بهاره مصلح)

رمان وداع با اسلحه

اختصاصی از حامی فایل رمان وداع با اسلحه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
رمان وداع با اسلحه

رمان وداع با اسلحه نوشته ارنست همینگوی ترجمه نجف دریابندری


دانلود با لینک مستقیم


رمان وداع با اسلحه

رمان

اختصاصی از حامی فایل رمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

5 رمان است شما پول یکی رو میدید 4تا هدیه میگیرید .


دانلود با لینک مستقیم


رمان

رمان توسکا

اختصاصی از حامی فایل رمان توسکا دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

رمان توسکا


رمان توسکا

 

توسکا داستان جالب و متفاوت از هما پور اصفهانی...

قسمتی از داستان:

به ساعتم نگاه کردم و غر زدم ... - اه ... چهار ساعته اینجا علاف شدیم ... طناز ... خاک بر سرت اینا همه اش کلاهبرداریه بیا بریم یه کوفتی بکنیم تو این شیکمامون ... مردم از گشنگی ... از ساعت هشت صبح تا حالا اینجاییم ... طناز نگاهی به صف انداخت و در حالی که با نیازمندیها خودشو باد می زد گفت: - ده نفر بیشتر جلومون نیستن خره ... یه ذره دیگه دندون سر کبدت بذار رفتیم تو ... نگاهی عاقل اندر سفیهانه بهش کردم ... موهای حنایی رنگ داشت با چشمای قهوه ای روشن ... خوشگل بود و تو دل برو ... با هم دوست بودیم ولی نه خیلی صمیمی ... یه وقتایی که کارمون به هم گره می خورد یاد هم می افتادیم ... یعنی آخر دوستی بودیما!!! ولی حقیقت این بود که من به خاطر صمیمت زیادم با بابام زیاد علاقه ای به دوست شدن با کسی نداشتم ... بابام دنیام بود ... مامانمو هم خیلی دوست داشتم ولی بابا یه چیز دیگه بود ... طناز توی یکی از روزنامه ها یه خبری خونده بود و از دیروز منو دیوونه کرده بود ... یکی از کارگردانای بزرگ برای یکی از کاراش نیاز به یه چهره داره ... چهره ای که شناخته شده نباشه ... و آدرس اینجا رو داده بودن برای تست ... اگه توی تست قبول می شدی تازه می رفتی کلاس بازیگری ... هیچ وقت به بازیگر شدن فکر نکرده بودم ... بابام محال بود اجازه بده من بازیگر بشم ... همیشه بهم می گفت: - دخترم قانع باش و به زندگی عادیت رضایت بده ... اون بالا بالاها هیچ خبری نیست ... اگه یه آب باریکه رو بگیری و بری هیچ وقت ضربه نمی خوری ... ولی شهرت و ثروت و مقام ممکنه به زمین بزندت و اونوقت روحت داغون می شه ...


دانلود با لینک مستقیم


رمان توسکا

رمان جراح دیوانه

اختصاصی از حامی فایل رمان جراح دیوانه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

رمان جراح دیوانه


رمان جراح دیوانه

جراح دیوانه اثری است از یورگن توروالد که به شرح حال اواخر زندگی فردیناند زائربروخ می‌پردازد. ذبیح‌الله منصوری این کتاب را به فارسی ترجمه کرده‌است. فردیناند زائر بروخ جراح معروف آلمانی است که در اواخر دوران زندگی دچار جنون ادواری شده بود و در حین اعمال جراحی به اشتباه موجب قتل چندین نفر از بیماران گشته بود.


دانلود با لینک مستقیم


رمان جراح دیوانه