حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله ویژگیهای دوست خوب

اختصاصی از حامی فایل دانلود مقاله ویژگیهای دوست خوب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 4

 

ویژگیهای دوست خوب

دوستان خوب یک سری ویژگی دارند که آنها را از دیگران متمایز می کند و سبب می گردد دوستان بیشتری در کنار خود داشته باشند. بنابراین با تغییر رفتار خود به جرگه این افراد بپیوندید. 1

 یک دوست خوب حرفهایی که به صورت محرمانه به وی زده شده است را نزد خود نگه داشته و راز دار شما می باشد. 2

 وقت شناس بوده و در قرار ملاقات ها و یا میهمانی ها قابل اطمینان بوده و سر موقع حضور می یابد.3

 یک دوست خوب به موفقیت موفقیت و یا دوستان شما حسادت نمی ورزد. 4

 یک دوست خوب هنگامی که دچار بیماری و کسالت می گردید با شما تماس گرفته و حالتان را جویا می شود وبه عیادت شما می آید.5

 وی می داند که چه زمانی صحبت و چه زمانی سکوت نموده تنها گوش دهد. 6

 هنگامی که حالتان مساعد نبوده و یا دل و دماغ کاری را ندارید و پکر هستید وی از شما دلخور نمی شود. 7

 اگر شما به فضای بیشتری نیاز داشته باشید و یا می خواهید تنها باشید آنها این رفتار شما را طرد شدگی تلقی نکرده و دلگیر نمی شوند. 8

 یک دوست خوب همه چیز های بدتان را تحمیل می کند. 9

 وقتی نظر او را در مورد مسئله ای جویا شوید با جان و دل و صادقانه نظرات و عقاید خوشد را در اختیارتان قرار می دهد و حتی اگر به نصایحش نیز عمل نکنید ناراحت نمی شود. 10

 وی با شما می خندد گریه می کند و کارهای ماجراجویانه انجام می دهد اما به دیگران چیزی در مورد آنها نمی گوید.11

 پیش از سر زدن به منزلتان شما را مجبور نمی کند که خانه را تمیز کنید 12

 وی اجازه نمی دهد کسی پشت سر شما و در غیاب شما در موردتان بد گویی کند و به دفاع از شما خواهد پرداخت. 13

 شما را به کارهای ماجراجویانه رشد دهنده و پیشرفت در کار تشویق خواهد کرد. 14

 هنگامی که خودروی شما دچار نقص فنی گردد شما را به مقصدتان خواهد رساند.15

 روز تولدتان همیشه به یادش بوده و اگر برنامه خاصی برای آن روز تدارک ندیده باشید شما را به بیرون برده و برایتان کیک سفارش می دهد. 16

 دوست خوب از شما انتظار ندارد که اتوماتیک وار با عقاید وی در خصوص مسائلی همچون مد لباس باشید. و به عقاید شما حتی اگر بر خلاف عقایدش باشد احترام می گذارد. 17

 هیچ گاه شما را نزد دیگران خرد و تحقیر نکرده بلکه همواره به شما احترام می گذارد و در حضور دیگران از شما تعریف می کند.اگر دوستی را سراغ ندارید که با شما اینگونه رفتار کند شاید یک دلیل آن این باشد که شما نیز با آنان چنین رفتاری تا به حال نداشته اید

ویژگیهای دوست بد

1)نادان: انسانهایی که از نظر فکری دچار ضعف هستند، چون معیارهای ثابت وصحیحی در زندگی خود ندارند، همواره دچار اشتباه می شوند. چنین افرادی هرگز صلاحیت لازم را برای دوستی ندارند؛ چون از روی نادانی به انسان ضربه های سختی می زنندکه هرگز جبران شدنی نیست و یا جبران آن بسیار مشکل است. مولای متقیان علی(ع) می فرماید: «سزاوار است که مسلمان از برادری کردن با سه گروه اجتناب نماید: بی حیا، نادان و دروغگو».(4) 2) شرور: بعضی افراد را در جامعه می بینیم که اینها اصلا فکر نمی کنند برای چه هدفی زندگی می کنند و در فکر زیبا زندگی کردن و سالم زیستن نیستند وهمواره درصدد اذیت و آزار دیگران اند. چنین انسانهایی هرگز ویژگی دوست خوب را ندارند. در حدیثی از حضرت علی (ع) آمده که: «مصاحبت وهمنشینی با اشرار، موجب پیدایش شر می گردد».(5) پس معلوم شدکه کارکرد دوستی با اشرار، ایجاد شر است. و این نکته هم نباید مورد غفلت قرار گیردکه افراد شرور، غالبا با ظاهری آرام و جذاب با انسان برخورد می کنند و مدعی مرام و معرفت و... نیز هستند. لذا باید مراقب دوستی با چنین افرادی بود. 3) حسود: از دوستی با افراد حسود باید اجتناب کرد؛ زیرا انسانهای حسود به دنبال این هستندکه افراد و دوستان خود را از پیشرفت باز دارند وچنین افرادی هرگز خیر و خوبی را برای دوستان خود نمی خواهند بلکه به دنبال از بین بردن خوبیها و یا جلوگیری از پیشرفت دوستان خود هستند. راه و روشی که دوست حسود برای اجرای هدف شومش دنبال می کند این است که با دوستان خود چنان برخورد صمیمی و عاطفی برقرار می کند که من و شما هرگز تصور نمی کنیم که این شخص، مخالف ماست، بلکه برعکس، تصور می کنیم که خیرخواه ماست، در حالی که او دست اندر کار نفاق و دورویی است، تا بتواند مانع پیشرفت دوستش بشود. حضرت علی (ع) می فرماید: «حسود، دوستی اش را در سخنانش ظاهر می کند و کینه اش در اعمالش مخفی می سازد. پس او به نام، دوست و به صفت، دشمن است».(6) از این کلام زیبا فهمیده می شود که دوست واقعی، بین گفتار و کردار و نیتش هیچ تناقضی مشاهده نمی شود؛ بلکه کردارش با گفتار وی موافق است و هرگز اهل نفاق نیست و هیچ گاه در خیرخواهی برای دیگران، تردیدی به خود راه نمی دهد. 6-4) خیانت کننده، ستمگر و سخن چین امام صادق (ع) می فرماید: «از سه گروه مردم برحذر باش: خیانت کننده، ستمگر و سخن چین».(7) ازدید گاه امام صادق (ع) این سه گروه، اصلا ادبیات دوستی و صمیمیت را نمی شناسند؛ چرا که آدم خیانتکار، اهل وفا نیست و دوستش را در مواقعی که نیاز به او دارد، تنها می گذارد. آدم ستمگر هم معنای دوستی را درک نکرده و به جای محبت واقعی همواره به دنبال ظلم و چپاول و بهره کشی است. شخص سخن چین هم چون صحبتها و گفتگوهای دیگران را اینجا و آنجا بازگو می کند، از این کارش می فهمیم که سخنان و گفتگوهای ما بین او و دوستش را نیز برای دیگران خواهد گفت و ابدا راز دار و امانت دار نیست و زیان دوستی با او، بیش از سود است. 7) افراد پست و کم اعتبار در جامعه امام صادق(ع) یکی از ویژگیهای دوست بد را اینچنین متذکر می شود: «از همراهی با فرد پست و فرومایه برحذر باش؛ چرا که همراهی با او، تو را به راه خیر نمی کشاند».(8) افراد فرومایه و پست پایبند به مسائل اخلاقی و انسانی نیستند و به هر کاری – حتی اگر گوهر انسانی شان را خوار سازد- تن می دهند. در نتیجه کسانی که با آنها همنشین باشند، هرگز به خوبیها گرایش پیدا نمی کنند؛ چون خود شخص فرومایه به دنبال نیکیها نیست و تنها به گذراندن زندگی و خوشیهای گذرا ومنافع آنی فکر می کند. چنین افرادی، نه تنها اعتباری در جامعه ندارند، بلکه از نظر شخصیت فردی نیز خودکم بین و فاقد اعتماد به نفس هستند که از منظر اسلام از همنشینی با آنها باید پرهیز شود. 8) بازدارنده از خوبیها و سوق دهنده به زشتی ها دوستان بد همواره در مسیری قرار دارند که مانع خوبیها و نیکیها می شوند و سعی و تلاش آنها در جهت انجام دادن کارهای زشت و نابهنجار و یا دست کم بیهوده و بد فرجام است. این، قسمتی از صفات دوستان بد است. لذا می توان صفات مقابل آن را از جمله صفاتخوب ومعیارهای دوست خوب دانست. اما نکته ای که باید متذکر آن بشویم این است که در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) آمده است که: «تنهایی، بهتر از همنشین بد است».(9) دوست بد آن قدر بر کالبد و شخصیت و روح انسان، تأثیر می گذارد که پیامبر فرمودند: تنها باش؛ ولی دوست بد نداشته باش! انسان به دنبال تعامل و ارتباط برقرار کردن با دیگران است و همین خصلت است که او را از دیگر موجودات، متمایز می سازد؛ اما باید توجه کرد که به چنگال دوست بد و ناشایست گرفتار شدن، مخرب است و عامل سقوط انسان از جایگاه والای انسانی اش می شود. بدین ترتیب، اگر انسان تنها باشد، بهتر از آن است که در معرض سقوط و انحراف قرار بگیرد. پس چه خوب است که جوانان، بیشتر تلاش و همتشان را در انتخاب دوست خوب، صرف کنند.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ویژگیهای دوست خوب

تحقیق درمورد حکمرانی خوب مفهومی نو در مدیریت دولتی 14 ص

اختصاصی از حامی فایل تحقیق درمورد حکمرانی خوب مفهومی نو در مدیریت دولتی 14 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

حکمرانی خوب مفهومی نو در مدیریت دولتی

مهدی صانعی

چکیده

در سالیان اخیر، حکمرانی (حاکمیت) تبدیل به موضوعی داغ در مدیریت بخش دولتی شده است و این به‌واسطی نقش مهمی است که حکمرانی در تعیین سلامت اجتماع ایفا می کند. بدین جهت است که دبیر کل سابق سازمان ملل، کوفی عنان ابراز می دارد: حکمرانی خوب، احتمالا" مهمترین عامل در ریشه کن کردن فقر و عامل رشد و توسعه است. در اوایل دهی 1980، کمبود بودجه، انگیزی مهم انجام اصلاحات دولتی در بسیاری از نقاط جهان بود، که این کمبود بودجه ناشی از فشارهای بین‌المللی، (مثل بانک جهانی) و یا ناشی از خود دولتهای ملی بود. از آن زمان تاکنون، بسیاری از دولتهای ملی وضعیت بودجه‌ای مناسبتری پیدا کرده اند. هر چند که هنوز نیاز است ارائی خدمات بطور اقتصادی و کارآمد مدیریت شود، با این‌حال وجود انگیزی مالی برای انجام اصلاحات مدیریتی، ضعیف‌تر شده است. در حال حاضر، چالشهای دیگری بروز کرده و انگیزه‌ای برای انجام اصلاحات شده اند. یکی از این چالشها، نحوه ایجاد و شکل دهی حکمرانی خوب است .مقاله حاضر در پی شناسایی چارچوب و مفاهیم مرتبط با حکمرانی است.

مقدمه

از زمان زایش و استقلال رشته مدیریت دولتی از رشته های با پیشینه طولانی تری چون حقوق و علوم سیاسی، نظریات مختلفی جهت نحوه اداره و مدیریت بخش دولتی و فراهم آوردن رفاه بیشتر برای شهروندان از سوی اندیشمندان ارائه شده است که در چارچوب پارادایم های زمان خود، به اظهار نظر و ارائه راه حل پرداخته اند. پارادایم عبارت است از " یک شیوه دیدن جهان" که میان گروهی از اندیشمندان که در یک جامعه علمی بسر می برند، دارای زبان مفهومی یکسانی بوده و نسبت به افراد بیرون از این جامعه که دارای یک حالت سیاسی دفاعی هستند، مشترک است.(‌وارث،1380). یکی از شناخته شده ترین این پارادایم‌ها ، پارادایم " مدیریت دولتی سنتی (PA)" یا همان Public Administration است که بوروکراسی وبر جزء لاینفک آن به‌شمار می آید. این پارادایم یا جریان فکری تا اوایل دهه 1980 ، پارادایم مطرح در حوزه مدیریت بخش دولتی بود. اما با ظاهر شدن ابعاد منفی و نقاط ضعف آن، در همین سالها در کشورهای انگلیس و آمریکا، پارادایم دیگری به‌نام مدیریت دولتی نوین، تولد خود را اعلام داشت و "خصوصی سازی و پیمانکاری" را شعار اصلی خود قرار داد. اما وعده و عیدهای این جریان فکری نیز در بسیاری از کشورها حتی در کشورهای مبدع آن، سرابی بیش نبود و بزودی مشخص شدند این پارادایم نیز قادر نیست خیر ورفاه مناسب و عادلانه‌ای برای شهروندان فراهم سازد. پس بشر مجددا در جستجوی پارادایم های دیگری برآمد. ظهور " خدمات عمومی نوین " (New Public Services) و حکمرانی خوب از جمله آنهاست. ( البته اگر بتوان با توجه به تعریف پارادایم، آنها را پارادایم نامید). در ادامه، با توجه به کمتر شناخته بودن مدیریت دولتی نوین، توضیح مختصری درباره آن ارائه می شود و سپس به مبحث اصلی خود یعنی حکمرانی خوب باز خواهیم گشت.

واژی مدیریت دولتی نوین (NPM) اولین بار توسط لوئیس گان و کریستوفر هود در اواسط دهه 1980 مطرح شد. مدیریت دولتی نوین در رکود اقتصادی زاده شد. از آن زمان تاکنون، نقش مدیریت دولتی نوین در بخش دولتی تغییرات چشمگیری یافته است. رویکرد های ناپخته اتخاذ شده به سمت مدیریت دولتی نوین در اواخر دهه 1980و دهه 1990، که بر خصوصی سازی، بازارهای داخلی، مناقصه رقابتی، شاخصهای عملکردی در سطح سازمان و تشویق عملکرد تأ کید داشتند، خصوصا" در کشورهایی که این رویکردها را خیلی مشتاقانه و مصرانه استفاده می‌کردند- نظیر انگلستان و نیوزلند - بزودی از جریان اصلی خود خارج شدند. با اینحال مدیریت دولتی نوین ، موفقیتهای چندی را در برخی کشورهای انگلوساکسون بدست آورد. در حال حاضر در بخشهای مختلف جهان اشکال مختلفی از مدیریت عملکرد، اقتصادهای ترکیبی و ساختارهای غیرمتمرکز مدیریتی دیده می شود و سبب بهبود تشکیلات دولت و سیستم های ارائه خدمات دولتی در این دسته از کشورها شده است. با این‌حال در همان زمان، نگرانی جدیدی درباری حکمرانی در جهان غرب شکل گرفت. در بخش خصوصی، این نگرانی برخاسته از تاراج محیط، فساد، سوء استفاده از قدرت انحصاری و حقوق های بالای پرداختی به مدیران اجرایی و اعضای هیئت مدیره و در بخش دولتی، این نگرانی برخاسته از شناسایی و کشف فساد و فعالیتهای غیراخلاقی بود. در واقع، دولتها به این واقعیت تلخ آگاهی یافتند که آنها در معرض از دست دادن همان اندک مشروعیت باقی مانده خود هستند، زیرا شهروندان، بطور چشمگیری اعتماد خود را نسبت به دولت در مفهوم عام و مقامات دولتی در مفهوم خاص از دست داده بودند.

تعریف حکمرانی

حکمرانی را می‌توان "نفوذ هدایت شده در فرایند های اجتماعی" تعریف کرد که مکانیسم های مختلفی در آن درگیر هستند، برخی از این مکانیسم ها بسیار پیچیده اند و فقط از بازیگران بخش دولتی سرچشمه نمی گیرند. پس جای تعجب نیست که واژی حکمرانی تبدیل به یک شعار در سالیان اخیر شده و در محیط های مختلفی مورد استفاده قرار گرفته است.

ارائه تعریفی از حکمرانی، چالشی، ظریف و پیچیده است. به‌نظر می رسد اگر بخواهیم با مفهوم حکمرانی بخوبی آشنا شویم باید بفهمیم که حکمرانی، چیست. حکمرانی مشابه دولت نیست.

حکمرانی موضوعی است درباری نحوی تعامل دولتها و سایر سازمانهای اجتماعی با یکدیگر، نحوی ارتباط اینها با شهروندان و نحوی اتخاذ تصمیمات در جهانی پیچیده. حکمرانی فرایندی است که از آن طریق جوامع یا سازمانها تصمیمات مهم خود را اتخاذ و مشخص می کنند چه کسانی در این فرایند درگیر شوند و چگونه وظیفه خود را به انجام برسانند. سیستم حکمرانی، چارچوبی است که فرایند متکی بر آن است. بدین معنی که مجموعه ای از توافقات، رویه ها، قرارداد ها و سیاستها مشخص می‌کنند که قدرت در دست چه کسی باشد، تصمیمات چگونه اتخاذ کردند و وظایف چگونه انجام و ادا می‌شود.

مفهوم حکمرانی را می توان در سطوح مختلفی چون سطح جهانی، ملی، سازمانی و جوامع محلی مورد استفاده قرار داد. چهار بخش اصلی جامعه که می توانند هر یک به نوبه خود در انجام امور انجام وظیفه کنند، عبارتند از: کسب و کار، مؤسسات جامعه مدنی(شامل سازمانهای داوطلب و بخش غیر انتفاعی)، دولت و رسانه.

این بخشها با یکدیگر تداخل دارند. اندازی هر یک از این بخشها ممکن است در کشورهای مختلف، متفاوت باشد. مثلا" در کشوری ممکن است بخش نظامی و یا یک حزب سیاسی، بخش اعظم فضا را اشغال کرده باشد. در این شرایط نقش دولت کم رنگتر خواهد بود. در بسیاری از کشورها، قدرت در سطح مرزهای این بخشها توزیع می‌شود. در بعضی کشورها اندازی بخش خصوصی در حال گسترش بوده و برخی از وظایف دولت به کسب و کارهای خصوصی سپرده شده است.

بسیاری از صاحبنظران حکمرانی معتقدند که این واژه مرتبط با اتخاذ تصمیماتی درباری جهت و هدایت است. یکی از تعارف ارائه شده در خصوص حکمرانی آن‌را بدین صورت تعریف می‌کند: حکمرانی، هنر هدایت جوامع و سازمانهاست. اینکه واژی هدایت کردن واژی مناسبی هست یا نه، پاسخ مناسبی وجود ندارد. اما این نکته مشخص است که حکمرانی شامل تعاملات بین ساختارها، فرایند ها و سنتهایی می شود که نحوی اعمال قدرت، نحوی اتخاذ تصمیمات و نحوی اظهار نظر شهروندان و سایر ذی نفعان را مشخص می کند. اساسا" حکمرانی درباری قدرت، روابط و پاسخگویی است؛ چه کسی صاحب نفوذ است، چه کسی تصمیم می گیرد و تصمیم گیران چگونه پاسخگو باقی می مانند.

لوئیس فرچه دیدگاهی درباری حکمرانی دولتی ارائه کرده و معتقد است که حکمرانی فرایندی است که از آن طریق مؤسسات، کسب و کارها و گروههای شهروندی، علائق خود را بیان می‌کنند، درباره حقوق و تعهدات خود را اعمال نظر کرده و تفاوتهای خود را تعدیل می کنند.

یکی دیگر از تعاریف حکمرانی عبارت است از: وضع فرایند‌ها، ساختار‌ها و مقررات رسمی و غیررسمی که به تعریف روشهایی می پردازند که بدان وسیله افراد و سازمانها می توانند بر تصمیماتی که بر رفاه و کیفیت زندگی آنها تأ ثیر می گذارند، اعمال قدرت کنند.

همانگونه که از این تعریف بر می آید، حکمرانی خوب، به چیزی بیشتر از دولت خوب نیازمند است. سایر بازیگران نیز نظیر کسب و کارها و رسانه، در بهبود و کیفیت زندگی و رفاه کلی گروههای مختلف ذی نفعان تأثیرگذارند. در واقع، حکمرانی بطور کلی شامل شش گروه از ذی نفعان می‌شود که عبارتند از: شهروندان، سازمانهای داوطلب، کسب و کار، رسانه، سطوح بالاتر دولت و پارلمان بعلاوه سطوح بین المللی و مقامات دولتی.

حکمرانی متوجه نحوی اعمال قدرت بین بخشهای مختلف جامعه با منافع مختلف است، به‌گونه ای که آزادیهای مرسوم فراهم شود، تجارت رونق گیرد و فرهنگ و هنرهای مختلف امکان رشد پیدا کنند. پس، حکمرانی به


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد حکمرانی خوب مفهومی نو در مدیریت دولتی 14 ص

نوشته خوب

اختصاصی از حامی فایل نوشته خوب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

زیبایى خواهى، حقیقت جویى و نوآورى، از جمله گرایش هاى فطرى آدمى است. رغبت و علاقه انسان به گفتار و نوشتار درست و شیوا نیز سرچشمه در همان میل نهفته دارد. سخن و نوشته هدفمند، شیوا، روان و رسا، تأثیرى اعجاز گونه بر جان شنونده دارد ، او را مدهوش و سرمست مى سازد و مرواریددرخشان حقیقت را بر ساحل فهم و ادراک او مى نشاند.

رعایت درستى و شیوایى در گویش و نگارش جز از راه آشنایى با آداب و شیوه هاى صحیح نگارش امکان پذیر نخواهد شد.

. تناسب با مقتضیات زمان نوشته خوب باید با نیازهاى روزگار خود همراه باشد. گذشته از اصول ثابت اعتقادى و برخى احکام عملى که در هر روزگارى پابرجا و استوارند، دیگر اصول و فروع را باید به تناسب مقتضیات زمان دریافت کند و به خواننده انتقال دهد. 2. هماهنگى با نیاز مخاطب نوشته خوب پیش از شکل یابى و استوار شدن، مخاطب خود را ارزیابى مى کند. برخى از نیازهاى مخاطب فطرى اند، یعنى پاسخ گویى به آن ها تعهد است. در نوشته خوب، خواننده باید پاسخ نیازهاى فطرى خود را بیابد، خواه علمى باشد و خواه احساسى، تفریحى، و .... از این رو، پیش از دست بردن به قلم، باید بدانیم: ـ براى چه کسانى مى نویسیم. ـ آنهاچه نیازهاى فطرى ودرونی دارند. ـ راه پاسخگویى به آن نیازها چیست. ـ آن راه را چگونه با قالب و زبان گفتار خود هماهنگ کنیم. ویژگى هاى نوشته خوب از نظرآیین نگارش 1. درست نویسى 2. شیوا نویسى نوشته خوب باید هم بر پایه قواعد شناخته شده ادبى استوار باشد و هم زیباو شیوا جلوه کند. درستى سخن در دانش هاى دستور زبان،لغت، بافت شناسى نوشته، و ساخت شناسى آن ارزیابى مى شود. به همین جهت یک نوشته درست با معیارهاى این چهار دانش مطابقت دارد. براى شیوانویسى (فصیح و بلیغ نویسى) راهکارهایی وجود دارد که در دانش هاى معانى، بیان، بدیع، و سبک شناسى مورد مطالعه قرار مى گیرند. آموختن قواعد درست نویسى، براى نویسنده شدن «کافى» نیست، امّا مسلّماً «لازم» است.

درست نویسی دستوری درست نویسى واژگان از دیگر پایه هاى درست نویسى، رعایت اصول واژه گزینى است. گرته بردارى یکى از آفات واژه گزینى در زبان امروز «گرته بردارى» است. گرته بردارى یعنى تقلید محض از یک زبان بیگانه در گزینش واژه ها; تقلیدى که با فرهنگ و فضاى زبان ما سازگارى نداشته باشد. این آفت پس از استوارى نظام مشروطه نمودار شد و آرام آرام در همه اجزاى فرهنگ و اندیشه ما رسوخ کرد. سیل ترجمه های غیر اصولی بهنشر این آفت کمک کرد و سرانجام زبانى را به نسل امروز تحویل داد که هر گوشه اش از گرته بردارى هاى نا بجا نشان دارد. برخى از این موارد در ساخت جملهنیز دخالت دارند و از این جهت در بخش«گرته بردارى ساختارى» جاى مى گیرند،که چند نمونه از آنهارا نیز در همین جا آورده ایم: دوش گرفتن a showerto take او مى رود که...(فعل آینده) to ... is goingHe کسى را فهمیدن one understandto وقت کمى روى درسم گذاشتم. . on my lessonI spent a little time یک لطفى کردن favorto do a گرفتنِ تا کسى a taxito catch کسى را روى فُرم نگه داشتن on form onetoo keep روى چیزى متمرکز شدن ... onto consentrate دیر یا زود (به معنى بالاخره) sooner or later اصول گزینش واژه هر واژه، ترجمه ی وجودى ذهنى است; و تناسب میان آن دو بر پایه رابطه هایى استوار است. امّا پس از این مرحله، یعنى برگرداندن آن وجود ذهنى به یک واژه، مرحله اى مهم تر فرا مى رسد که عبارت است از «گزینش بهترین ترجمه و درست ترین و زیباترین واژه». در این مرحله است که نویسنده خود را با چند واژه براى یک مفهوم روبه رو مى بیند، در حالى که تنها یکى از این واژه ها دقیق تر، اصیل، زیباتر، و استوارتر است. نویسنده خوب کسى است که این بهترین را بیابد. در گزینش بهترین واژه، رعایت این اصول ضرورت دارد: درستى معیارِ درستى، واژه نامه هاى معتبر، ذوق ادبى، و کاربردهاى بهنجار است. در این میان، گویش مردم کوچه و بازار یا فلان شاعر و نویسنده، به تنهایى هرگز اعتبار ندارد. به ویژه باید توجه کرد که اگر نویسنده یا شاعرى بزرگ واژه اى نادرست را به کار برده باشد، معیار درستىِ آن واژه نخواهد بود. اصالت کلمه باید با زبان رسمی هماهنگ و با اصول آن سازگار باشد. صیقل یافتگى واژه باید آن قدر تراشیده شود و ظریف گردد که کاملا در ظرفِ معنى جاگیرد;یعنی لفظ و معنی کاملا هماهنگی داشته باشند. تناسب با سبک و مخاطب واژه نه باید فنى و خاص باشد و نه عامیانه; مگر آن که سَبک چنین اقتضا کند. باید حدّ اعتدال رعایت شودتا مخاطب با واژه هاى نوشته به راحتى ارتباط برقرار کند. همین جا اشاره می کنیم که یکى از آفات گویندگى و نویسندگى «به کارگیرى واژه هاى خاص و اصطلاحى» است. خوش آهنگى کلمات یک متن باید به گونه اى کنار هم قرار گیرند که آهنگى نرم و لطیف در جمله جارى باشد. توانمندى در هر زبان، واژه هایى محدود وجود دارند. اما این محدودیت هرگز باعث نمى شود که نویسنده در به کارگیرى آن ها احساس محدودیت کند. هرچند واژه ها محدودند، نیروى آنها نامحدود است. خوب است در این جا از گفتار استادمهرداد اوستایاد کنیم: «بى تردید، زبان پارسى از نظر استعداد ترکیبى، یکى از مستعدترین زبان هاى عالم است. از این روى، شاید آن را بتوان به جریان زندگى در وجود یک جنگل کوهستانى تشبیه کرد که ... شاخسارهاى جوان هر درختش از هوایى پر از تَرى و سرشار از تازگى، پیوسته جوانه مى زند و ریشه اش از منابع پایان ناپذیر زمین نیرو مى گیرد; و به جاى هر درخت که فرو افتد چندین نهال سر بر مى کشد تا خود را به خورشید رساند.» رعایت قواعد نشانه گذاری نشانه هاى نگارشى 1. نام و شکل علامت: نقطه (.) وظیفه : درنگ کامل موارد کاربرد: یک . در پایان جمله هاى کامل خبرى یا انشایى. دو . پس از پایان یافتن پی نوشت هاى ارجاعى یا تفصیلى. سه . پس از نشانه هاى اختصارى.مثال:دکتر.ر چهار . پس از شماره ردیف رقمى یا حرفى.مثال:1. نکته: در میان جمله هاى مرکّب، هرگز نباید نقطه را به عنوان نشانه مکث کامل قرار داد. 2. نام و شکل علامت: بند، ویرگول، کاما (،) وظیفه: درنگ کوتاه موارد کاربرد: یک. میان جمله هاى پایه و پیرو. دو. قبل و بعد از بدل، اگر بدل در میان جمله باشد. سه. بین همه واحدهاى هم اِسناد:


دانلود با لینک مستقیم


نوشته خوب

تحقیق در مورد ویژگی های یک مدرسه خوب

اختصاصی از حامی فایل تحقیق در مورد ویژگی های یک مدرسه خوب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

یک مدرسه خوب دارای چه ویژگی هایی است. مدرسه ای که مایلید فرزند شما در آنجا درس بخواند؟

مدرسه خوب و مطلوب مدرسه ای است که دارای ویژگی های خاصی باشد شاید بتوانم فهرست وار این طور خدمتتان عرض کنم که یک مدرسه خوب مدرسه ای است که:

اول) مدیر مدرسه یک رهبر آموزشی است و کارها را از طریق مشارکت جلو می برد.

دوم) معلم خود را وقف بچه ها می کند.

سوم) در این مدرسه به توانمندی ها و علایق بچه ها توجه می شود.

چهارم) مدرسه دارای برنامه است و همه تلاش ها در جهت و همسو با همان برنامه است.

پنجم) مدرسه ای شاد و بانشاط است.

ششم) فضایی زیبا و آرام بخش و نظافت و تمیزی قابل توجه دارد.

هفتم) در این مدرسه همه همدیگر را دوست دارند و برای یکدیگر احترام قائلند.

هشتم) مدرسه ای که فرزندم را درگیر یادگیری می کند.

نهم) مدرسه ای که معلم فرزندم شیفته کارش است.

دهم) مدرسه خوب مدرسه ای است که کوشش و تلاش فراگیران در این مدارس نادیده گرفته نمی شود و آنها موردتشویق و تحسین قرار می گیرند.

یازدهم) در چنین مدرسه ای آموزش معلمان به کارآیی فراگیران منجر می شود.

دوازدهم) ارتباط رضایت بخش بین معلم و والدین برقرار است.

سیزدهم) در مدرسه مطلوب، فرآیند یادگیری ثمربخش است و همه عوامل مدرسه در خدمت فرآیند یادگیری هستند.

چهاردهم) در این مدرسه معلم صلاحیت لازم علمی، اعتقادی، عاطفی و اجتماعی لازم را دارد.

پانزدهم) مدرسه برای دانش آموزان جاذبه دارد.

شانزدهم) دانش آموزانی که از این مدرسه فارغ التحصیل می شوند مطالعه کنندگان خوب و شهروندانی مطلوب هستند.

فکر می کنم در این مختصر به پاره ای از ویژگی های یک مدرسه مطلوب اشاره شد هرچند که ممکن است بتوان فاکتورهای دیگری به آن افزود. به هرحال من امیدوارم که روزی فرا برسد که بتوانیم بگوییم همه مدارس کشور ما در زمره مدارس خوب و با ویژگی های مطلوب قرار دارند.

ویژگی های مدرسه هوشمند

مدرسه هوشمند مدرسه ای است که کنترل و مدیریت آن مبتنی بر فناوری رایانه ای و شبکه ای انجام می شود و محتوای اکثر دروس آن الکترونیکی و سیستم ارزشیابی و نظارت آن هوشمند است.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد ویژگی های یک مدرسه خوب