حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

کرامت و تکریم

اختصاصی از حامی فایل کرامت و تکریم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 27

 

جایگاه خانواده از دیدگاه پیامبر

«و لقد کرّمنا بنى آدم» (اسراء /70)

و ما فرزندان آدم را کرامت بخشیدیم.

به طور کلى در برخوردها و رفتارهاى اجتماعى، روابطى که انسانها با هم برقرار مى‏کنند تابع

دو دیدگاه است . یا بر مبناى دیدگاه «کرامت» است و یا بر مبناى دیدگاه «اهانت» است . بر

اساس این دو نوع نگرش ، روابطى که انسانها با هم دارند یا مبتنى بر «تکریم» وگرامى

داشتن است و یا مبتنى بر «استخفاف » و حقیر شمردن است. در یک نگاه،انسان موجودى

است با ارزش و شریف و صاحب کرامت ذاتى و «حاصل بر و بحر» 1 و در نگاه دیگر موجودى

است بى ارزش و حقیر و فاقد کرامت ذاتى و صرفاً طبیعى .

هرگونه که انسان را تلقى کنیم، همان گونه با او برخورد مى کنیم . اگر انسان را موجودى

صاحب کرامت بدانیم، تلاش مى کنیم این کرامت را در او تقویت کنیم، و به عکس اگر دیگران

را بى کرامت بدانیم، از سر تفرعن، آنان را کوچک شمرده ، مورد اهانت و حقارت واسخفاف

قرار مى‏دهیم . خداوند در مورد کرامت ذاتى انسانها، در آیه 70 سوره اسراء فرمود: «و لقد

کرمنا بنى آدم» (ما فرزندان آدم را - نوع انسان را - کرامت بخشیدیم) و همچنین فرعون را، به

عنوان نمونه نگرش و برخورد تحقیر آمیز با انسان معرفى کرده است:

«فاستخف قومه فاطاعوه انهم کانوا قوماً فاسقین.» 2

او (فرعون) قومش را استخفاف کرد، پس اطاعتش کردند که آنها قومى فاسق بودند.

فرعون، سمبل برخورد تحقیر آمیز با انسان است که بقاى نظام فرعونى و مناسبات سلطه و

استثمار و استحمار ، جز در چهار چوب تهى کردن انسانها میسر نمى‏شود.

انسان خفیف است که مطیع فراعنه مى‏شود و این نیست مگر به سبب «فسق» 3 او.

انسانى که کرامت خود را زمین مى‏گذارد؛ انسانى که پذیراى اهانت مى‏شود، ابتداً باید

فاسق شده باشد، باید از محتواى الهى خود عدول کرده باشد، تا پذیراى استخفاف ستمگر و

حکومت ستم شود. اصولاً راه و رسم و سیره همه جباران و حکومتهاى خودکامه و فاسد بر

این است که بارى ادامه تفرعن و خودکامگى خود، مردم را خفیف سازند، تهى کنند و آنها را

از نظر تفکر در سطحى نگاه دارند که خطرى برایشان ایجاد نشود با تحمیق آنها و خرد کردن

شخصیت حقیقى شان، آنان را به صورت ابزار وادواتى براى مقاصد خود سازند. جالب آنکه در

آیه فوق علت پذیرش استخفاف و قدرت گرفتن فراعنه را در فسق مردم معرفى مى‏کند: «آنها

گروهى فاسق بودند»، که اگر فاسق نبودند و از اطاعت خدا و فرمان عقل خارج نشده بودند و

خود را از محتواى الهى، انسان خویش تهى نساخته بودند، تسلیم هیچ فرعونى نمى‏شدند

آنها خود کرامت خویش را لگدمال کرده بودند، آن گاه تسلیم استخفاف فرعونى شدند، آنها

فاسق بودند که تن به تبعیت فاسق دادند.

بنابر آنچه گذشت، به اعتبارى در برخورد با انسان دو دیدگاه وجود دارد:

1- دیدگاه «الهى» که انسان را با کرامت مى‏داند و نحوه برخورد با انسان را برخورد از سر

تکریم مى‏خواهد.

2- دیدگاه «فرعونى» که انسان را براى اینکه به زیر سلطه بکشد، استخفاف مى کند او را

حقیر مى‏داند و دست به تحمیقش مى‏زند، که اگر انسان خرد شد، خفیف شد، سبک شد ،

تن به هر خوارى و پستى مى‏دهد.

منطق عملى پیامبر (ص)

سیره انبیا در برخورد با انسان، سیره الهى است . آنها «کریم» بودند و برخوردهایشان

«کریمانه» ؛ «صاحب کرامت» بودند و اهل «تکریم» مردم. انسان تا کرامت نداشته باشد،

نمى‏تواند تکریم کند و رسول خدا (ص) با کرامت‏ترین انسانها بود، چنانکه سیره نویسان در

وصف آن حضرت نوشته‏اند: «کان اکرم الناس» ؛ 4 و على (ع) در توصیف این شأن رسول اکرم

(ص) او را گرامى‏ترین فرد عشیره و خاندانش معرفى کرد. 5 او گرامى‏ترین خلق خدا بود، که

خداوند در کتاب شریفش به وجود گرامى او سوگند یاد مى‏کند و مى‏فرماید:

«لعمرک انهم لفى سکرتهم یعمهون.»6

به جانت سوگند اینها در مستى خود سرگردانند.

قاضى عیاض پس از ذکر این آیه شریفه و بیان اینکه خداوند در اینجا نهایت تعظیم و تکریم را

نسبت به آن وجود عزیز عنوان فرموده است ، از قول ابن عباس نقل مى‏کند: «ما خلق الله

تعالى، و ما ذرأ ، و ما برأنفساً اکرم علیه من محمد (ص) و ما سمعت الله تعالى أقسم بحیاة

أحد غیره.» 7(خداوند تعالى وجودى را گرامیتر از محمد (ص) خلق نکرد و نیافرید و لباس

هستى نپوشانید، و من نشنیده‏ام که خداوند جز به وجود (گرامى) او به کس دیگرى سوگند

یاد کرده باشد). و از ابوالجوزاء 8 نیز شبیه به همین سخن نقل شده است .9

آن حضرت «اکرم خلق» بود و بیشترین تکریم را در رفتارش نسبت به خلق خدا داشت . او که

مزین به وصف «لولاک لما خلقت الافلاک » 10 بود، در مناسبات اجتماعى خود آن قدر

بى‏پیرایه وعارى از هر تکلف و افتاده بود که گویا بشرى است مثل سایر مردم بى هیچ مزیتى

، 11 و سیره اجتماعى‏اش بر تکریم انسانها استوار بود و آن چنان آنها را مورد احترام قرار

مى‏داد و گرامى مى‏داشت و شخصیت مى‏بخشید که تصورش نیز دشوار بود . حضرت

حسین (ع) گوید از پدرم از مجلس رسول خدا (ص) پرسش کردم ، فرمود:

«(پیامبر) در مجلسش بهره هر کس را عطا مى کرد (هیچ کس بى بهره از مجلس رسول

خدا نمى ماند و چنان با کرامت با افراد برخورد مى کرد که ) هیچکس گمان نمى برد از او

گرامیتر هم کسى باشد... مجلس او مجلس گذشت، حیا، راستى و امانت بود؛ در آن صداها

بلند نمى‏شد (و داد و قال نبود) ... انسانها در مجلس رسول خدا متواضع بودند و بزرگ را

گرامى مى داشتند و با کوچکترها مهربان بودند؛ حاجت انسان حاجتمند را بر خویش مقدم

داشته روا مى‏کردند وغریب و بى کس را نگهدارى و رسیدگى مى‏نمودند.

حسین (ع) گوید به پدرم گفتم : سیره آن حضرت با همنشینانش چگونه بود؟ فرمود: همیشه

خوشرو و خوشخوى و نرم بود، خش و درشتخو و سبکسر و فحاش و عیبجو نبود و کسى را

مدح نمى‏کرد... هرگز کسى را سرزنش نمى‏کرد و از او عیب نمى‏گرفت ، و لغزش و عیبهاى

مردم را جستجو نمى‏کرد... براسائه ادب شخص غریب در پرسش و گفتار شکیبا بود، تا آنجا

که اصحاب درصدد برخورد (با آن شخص مزاحم) مى‏شدند، و (آن حضرت) مى فرمود: وقتى

حاجتمندى را دیدید یارى و کمکش کنید هرگز ثناى کسى را نمى‏پذیرفت مگر آنکه به عنوان

تشکر (از آن حضرت ) باشد. و کلام احدى را قطع نمى‏کرد مگر آنکه از حد گذشته باشد که

در آن صورت با نهى و یا برخاستن کلام او را مى‏برید.» 12

رفتار اجتماعى پیامبر مبتنى بر تکریم انسانها، چنین بود و توصیه مى کرد که برادران دینى

خود را گرامى بدارید که اگر کسى برادر مسلمان خود را تکریم کند ، خداى عز و جل را تکریم

کرده است :

«من أکرم أخاه المسلم فانما یکرم الله عز و جل.» 13

آن حضرت به هیچ وجه اجازه تحقیر کردن نمى‏داد و مسلمانان را از اینکه یکدیگر را تخفیف

کنند پرهیز مى‏داد:


دانلود با لینک مستقیم


کرامت و تکریم

دانلود مقاله نظام خانواده در اسلام

اختصاصی از حامی فایل دانلود مقاله نظام خانواده در اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله نظام خانواده در اسلام


دانلود مقاله نظام خانواده در اسلام

 

مشخصات این فایل
عنوان: نظام خانواده در اسلام 
فرمت فایل : word( قابل ویرایش)
تعداد صفحات: 34

این مقاله درمورد نظام خانواده در اسلام می باشد.

خلاصه آنچه در مقاله نظام خانواده در اسلام می خوانید :

راه انتخاب همسر در اسلام
راه انتخاب همسر در ادیان و مکاتبى که رنگ و بوى وحى را از دست داده اند، یا از ابتدا از ویژگى آسمانى بودن محروم بودند، با راه انتخاب همسر در فضاى ملکوتى اسلام فرق مى کند.
اسلام به مرد مسلمان و انسان مؤمن اجازه انتخاب هر زنى را که بخواهد نمى دهد، چنانکه به زن مسلمان و بانوى مؤمنه اجازه اختیار هر شوهرى که بخواهد نمى دهد، چرا که در انتخاب و اختیار همسر باید خیر دنیا و آخرت، و سعادت امروز و فرداى انسان ملاحظه شود، و پاک ماندن انسان از آلودگیها و پاکیزه ماندن زندگى از برنامه هاى شیطانى لحاظ گردد، زیرا در بناى ازدواج در اسلام فقط شهوت و تمتع و لذت بدنى و مادى منظور نیست، بلکه هدف اسلام از مسئله ازدواج حفظ دین زنان و مردان، و ساخته شدن خانه اى الهى، و بوجود آمدن فرزندانى شایسته، و تأمین رضایت حق است، به همین خاطر در چنین چهارچوبى اصل ازدواج، آئین همسردارى، عشقورزى به زن شرعى، تأمین نیاز جنسى به هر اندازه اى که مزاج مرد و زن اقتضا کند، رعایت حقوق، فرزنددار شدن، تربیت اولاد، و به عهده داشتن وظایف لازم، و کار و کوشش و کسب براى تأمین مسکن و لباس و تغذیه زن و بچه به عنوان عبادت خدا شناخته شده، و براى هر قدمى که انسان در این زمینه برمى دارد اجر عظیم و ثواب زیاد منظور شده است.
اینجاست که معجزه اسلام در اصرار به مسئله کفویّت روشن مى شود، و انسان در برابر شرایط الهى ازدواج که در اسلام مطرح است با تمام وجود به خضوع وادار مى شود، که اگر آن شرایط الهى و معنوى لحاظ نشود، از سر و روى زندگى شرّ و فتنه برخواهد خاست، و فضاى خانه به فضائى پر از عذاب و رنج، و درد و محنت، و تأسف و غصّه تبدیل خواهد شد، و کار به طلاق و جدائى یا تلخى همیشگى و یا اگر ظرفیتى در کار نباشد به جنون و دیوانگى و یا خودکشى یکى از طرفین منجرّ
خواهد گشت.

از زنى که به رشد عقل و فکر خود با کسب معرفت، و به کمال خود با کسب ایمان و اخلاق و تقوا کمک نکرده باید پرهیز کنید، و از ازدواج با چنین زنى خوددارى نمائید، زنى که در خانواده اى به دور از خداپرستى، و اخلاق و تقوا، و توحید و عبادت بار آمده و براى مرد جز فتنه و فساد، و هلاکت و تباهى
چیزى ندارد.
روایت بسیار مهم و فوق العاده اى در این زمینه از حضرت باقر (علیه السلام) بدین صورت نقل شده :
مَرَّ رَسُولُ اللّهِ عَلى نِسْوَة فَوَقَفَ عَلَیْهِنَّ ثُمَّ قالَ: مَا رَأَیْتُ نَواقِصَ عُقُول وَ دین اَذْهَبَ بِعُقُولِ ذَوِى الاَْلْبابِ مِنْکُنَّ، اِنّى قَدْ رَأَیْتُ اَنَّکُنَّ اَکْثَرُ اَهْلِ النّارِ عَذاباً فَتَقَرَّبْنَ اِلَى اللّهِ مَا اسْتَطَعْنَ...[162]
رسول خدا به عده اى از زنان گذشت، ناگهان ایستاد و به آنان خطاب کرد، چون شما جمعیتى با نقصان عقل و دین ندیدم که عقل خردمندان را از دست آنان بگیرد، من چنین دیدم که عذاب شما از تمام دوزخیان بیشتر است، من به شما سفارش اکید مى کنم که به حضرت حق، با تکمیل ایمان و کسب معرفت، و آراسته شدن به حسنات تقرب جوئید.
امام صادق (علیه السلام) فرمود :
اَغْلَبُ الاَْعْداءِ لِلْمُؤَمِنِ زَوْجَةُ السُّوءِ.[163]
کوبنده ترین دشمن مؤمن همسر بد است.
در روایت دیگرى آمده :
اَوَّلُ ما عُصِیَ اللّهُ عَزَّ وَجَلَّ بِسِتِّ خِصال: حُبُّ الدُّنْیا، وَ حُبُّ الرِّئاسَةِ، وَ حُبُّ النَّوْمِ، وَ حُبُّ النِّساءِ وَ حُبُّ الطَّعامِ، وَ حُبُّ الرّاحَةِ.[164]
نخستین مایه گناه، که نسبت به آن عصیان و معصیت حق صورت گرفت شش چیز است :
دنیاپرستى، ریاست پرستى، عشق به خواب، زن پرستى، شکم پرستى، راحت طلبى.
بنابراین خود را در انتخاب همسر، به شرایطى که اسلام اعلام فرموده، و اینجانب آن شرایط را از طریق روایات بیان خواهم کرد، مقید نمائید، و سعى کنید زیبائى تنها، و عشق به زن گرفتن، و چشم دوختن به مال و ثروت زن، براى شما موجب انتخاب همسر نشود.
رسول حق فرمود :
زن را براى مال و جمالش انتخاب نکنید، مالش موجب طغیان و جمالش
مایه تباهى است، در ازدواج دین و ایمان زن را لحاظ کنید.[165]
رسول خدا در روایتى فرمود :
اِنْ کانَ الشُّؤْمُ فى شَیْء فَفِى النِّساءِ.[166]
اگر شومى در چیزى باشد، در زنان است.
آرى زنى که از معرفت و ایمان و اخلاق و خوشرفتارى، و وقار و کرامت برخوردار نباشد، شوم و موجب تباهى زندگى و هلاکت شوهر است.
و نیز آن حضرت فرمود :
شَرُّ الاَْشْیاءِ الْمَرْأَةُ السُّوءُ.[167]
بدترین اشیاء زن بد است.

داستانى حیرت آور
در تفسیر ابوالفتوح رازى آمده : جوانى در اوقات نماز بالاى مأذنه مسجد اذان مى گفت، یک روز در حال اذان گفتن به خانه هاى اطراف مسجد نظر انداخت، نظرى که اسلام از بابت مصلحت انسان و حفظ وى از فتنه ها حرام کرده است .
ناگهان دیده اش در خانه اى به دخترى نیکو منظر و صاحب جمال افتاد، دل به او داد، پس از اذان در آن خانه را کوبید، صاحب خانه در را باز کرد، جوان به او گفت اگر دختر به شوهر مى دهید، من به او مایلم، صاحبخانه گفت ما « آسورى » مذهبیم، اگر مذهب ما را انتخاب کنى من از اینکه دخترم را به تو تزویج کنم منعى نمى بینم .
جوان که دل به زیبائى و جمال دوخته بود، و از انتخاب هم کفو روى گردانده بود، و دلاّلِ خود را در ازدواج چشم و شهوت و جمال و زیبائى قرار داده بود، از پذیرش شرط پدر دختر استقبال کرد، از اسلام دست برداشت، به شرک روى آورد، به روز عقد دختر ازبالاى پله هاى خانه با سر به زمین آمد وبه هلاکت ابدى دچارشد!
شرایط اسلامى و انسانى در انتخاب همسر
1 ـ لازم است خانواده هاى عزیز قبل از ازدواج دختر و پسر، زمینه دیدار آن دو را با هم فراهم نمایند، در این زمینه خواندن عقد و ایجاد محرمیّت لازم نیست، این واقعیتى است که اسلام آن را اجازه مى دهد، و فقه اسلامى آن را بى مانع مى داند، این دیدار براى هر دو ضرورى است، تا با دیدن یکدیگر کمالات و عیوب ظاهرى را بفهمند، و سپس در تصمیم گیرى اقدام نمایند، علاوه راه ردّ و ایراد و اشکال تراشى را براى بعد از ازدواج ببندند، البته در این دیدار باید قصد و نیت ازدواج، و پسند و عدم پسند مطرح باشد، تا فضاى برنامه از معصیت حق پاک بماند، به روایاتى که در این زمینه وارد شده عنایت کنید :
قالَ النَّبِىُّ لِلْمُغیرَةِ بْنِ شُعْبَةَ وَ قَدْ خَطَبَ إِمْرَأَةً لَوْ نَظَرْتَ اِلَیْها فَإِنَّهُ اَحْرى اَنْ یَدُومَ بَیْنَکُما.[168]
رسول حق به مغیرة بن شعبه که با زنى ازدواج کرده بود فرمود : اگر قبلاً او را مى دیدى امید توافق و سازش در بین شما بیشتر بود.
محمد بن مسلم مى گوید از حضرت باقر (علیه السلام) پرسیدم :
عَنِ الرَّجُلِ یُریدُ اَنْ یَتَزَوَّجَ الْمَرْأَةَ أَیَنْظُرُ اِلَیْها ؟ قالَ نَعَمْ اِنَّما یَشْتَریها بِاَغْلَى الثَّمَنِ.[169]
مردى که مى خواهد ازدواج کند، حق دارد زن مورد نظر براى ازدواج را ببیند ؟ فرمود : آرى به گران ترین قیمت مى خرد، چرا حقّ دیدن نداشته باشد ؟
حسن سرى گوید :
قُلْتُ لاَِبى عَبْدِاللّهِ الرَّجُلُ یُریدُ اَنْ یَتَزَوَّجَ الْمَرْأَةَ یَتَأَمَّلُها وَ یَنْظُرُ اِلى خَلْفِها وَ اِلى وَجْهِها ؟ قالَ نَعَمْ لا بَأْسَ اَنْ یَنْظُرَ الرَّجُلُ اِلَى الْمَرْأَةِ اِذا اَرادَ اَنْ یَتَزَوَّجَها یَنْظُرُ اِلى خَلْفِها وَ اِلى وَجْهِها.[170]
به حضرت صادق(علیه السلام) عرضه داشتم براى مرد جایز است پیش از ازدواج در وجود زن دقت کند، پشت سر و صورتش را ببیند ؟ فرمود : آرى مانعى ندارد که زن مورد نظر را از پشت سر یا جلوى رو ببیند.
و مردى به امام ششم گفت :
اَیَنْظُرُ الرَّجُلُ اِلَى الْمَرْأَةِ یُریدُ تَزْویجَها فَیَنْظُرُ اِلى شَعْرِها وَ مَحاسِنِها قالَ لا بَأْسَ بِذلِکَ اِذا لَمْ یَکُنْ مُتَلَذِّذاً ـ وَ فى خَبَر : وَ تَقُومُ حَتّى یَنْظُرَ اِلَیْها ؟ قالَ نَعَمْ وَ تُرَقِّقُ لَهُ الثِّیابَ.[171]
جائز است مرد موى سر و زیبائیهاى زنى را که مى خواهد بگیرد، ببیند ؟ فرمود : اگر منظور آگاهى از خصوصیات اوست اشکال ندارد، در خبر دیگرى آمده که از حضرت سئوال شد، جایز است زن بایستد تا مرد او را نظر کند، فرمود : آرى، بلکه پوشیدن لباس نازک هم در آن وقت مانعى ندارد.
وَ قالَ (صلى الله علیه وآله وسلم) لِصَحابِىٍّ خَطَبَ إِمْرَأَةً : أُنْظُرْ اِلى وَجْهِها وَ کَفَّیْها.[172]
رسول خدا به مردى از صحابه که زنى را خواستگارى کرده بود فرمود : صورت و دستهاى او را ببین.
امثال این روایات مى خواهد بگوید اگر کسى زنى را براى همسرى انتخاب کرد پس از بررسیهاى لازم در رابطه با خانواده و اخلاق و ایمان او، مانعى ندارد براى آگاهى از خصوصیات بدنى او نظیر مو، قیافه، زیبائى، قد و قامت، اندام، وى را ببیند، مبادا نقص و عیبى در وجود او باشد، یا موردى در او ببیند که باعث دلسردى، یا موجب تفرقه شود، نه اینکه حق دارد خانه به خانه برود، و ناموس اسلام را یک به یک از نظر بگذراند، و سراپاى همه را دقت نماید تا اگر خواست یکى را از آن میان انتخاب کند .[173]

2 ـ چون زن را پسندید، و مایل به ازدواج با او شد در عین زیبائى زن، و آراسته بودنش به جمال و کمال، و دلبرى و طنازى وى، نیت خود را در ازدواج با او براى خدا قرار دهد، و به عنوان عمل به دستور و فرمان حضرت حق و اجراى سنت انبیاء الهى، بخصوص رسول باکرامت اسلام قدم بردارد.
در این زمینه یعنى اقدام براى ازدواج به قصد قربت و به نیت جلب خوشنودى حق روایت بسیار مهمى از رسول خدا نقل شده :
مَنْ نَکَحَ لِلّهِ وَ أَنْکَحَ لِلّهِ اِسْتَحَقَّ وِلایَةَ اللّهِ.[174]
آنکه براى خدا ازدواج مى کند، و براى فراهم کردن وسیله ازدواج دیگران محض خدا قدم برمى دارد استحقاق قرار گرفتن در ولایت خدا را پیدا مى کند .
آرى چنین انسانهاى بافضیلتى مشمول این آیه شریفه مى گردند :
الله ولىّ الّذین آمنوا یخرجهم من الظّلمات الى النّور.[175]
خداوند سرپرست کسانى است که ایمان آوردند، آنان را از ظلمت جهل، ظلم، ضعف روحى، بداخلاقى، سستى در عمل به نورانیت فهم و بصیرت، عدالت، قوت قلب خوش خلقى و قدرت در عمل مى برد.
خداوند داشتن زن و فرزند را دوست دارد، به همین خاطر در سن پیرى به زکریا، یحیى و به ابراهیم، اسماعیل را عنایت فرمود، و در آیه اى از کتابش به رسول مطهّرش فرمود :
و لقد ارسلنا رسلاً من قبلک و جعلنا لهم ازواجاً و ذریّة.[176]
و به تحقیق رسولانى براى هدایت مردم، پیش از تو فرستادیم و براى آنان زنان و فرزندان قرار دادیم.
3 ـ عجله در ازدواج کار صحیحى نیست، در معارف اسلامى آمده که : عجله کار شیطان است، انتخاب همسر باید بادقت و وقت گذارى و مشورت، و شناخت لازم از او و خانواده اش صورت بگیرد، مبادا که در این زمینه خسارتى به طرفین وارد شود، و ضربه روحى و روانى ببار آید.
حضرت صادق (علیه السلام) در این زمینه فرموده :
اِنَّما الْمَرْأَةُ قِلادَةٌ فَانْظُرْ ما تَتَقَلَّدُ...[177]
همانا زن گردن بند است، دقت کن چه گردن بندى بر گردن زندگى و حیات خود مى افکنى.
4 ـ در روایاتى که از رسول حق و اهل بیت طاهرین آن حضرت در کتابهاى پرارزش شیعه آمده خصوصیات زنى که لایق همسرى مرد مؤمن و جوان مسلمان است و با ظرافت و دقت کامل بیان شده است.

بخشی از فهرست مطالب مقاله نظام خانواده در اسلام

آئین ازدواج در نظام هستى
نظام همزیستى در گیاهان
نظام ازدواج و توالد و تناسل در
در تحقق برنامه نکاح سخت گیرى نکنید
ارزش و اهمیت ازدواج از نظر روایات
تقواى الهى در خانواده و جامعه
حقیقت تقوا
اهداف والاى ازدواج در اسلام
خانه پاک
اهداف والاى ازدواج در اسلام
بدترین مردم
شکوفائى استعداد
کوشش براى خانه و خانواده عبادت است
در مسئله ازدواج والاترین هدف را منظور داشته باشید
نظام خانواده در مغرب زمین
هم کفوى
نظر حضرت سجاد(علیه السلام) نسبت به کفو
به چند طایفه دختر ندهید
با اینگونه زنان ازدواج مکنید
راه انتخاب همسر
ناقص از رحمت حق محروم است
راه کمال
راه انتخاب همسر در اسلام
داستانى حیرت آور
شرایط اسلامى و انسانى در انتخاب همسر

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نظام خانواده در اسلام

تحقیق در مورد تربیت دینی کودکان در خانواده 40 ص

اختصاصی از حامی فایل تحقیق در مورد تربیت دینی کودکان در خانواده 40 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 40

 

تربیت دینی کودکان

پرورش دینی :

آموزش آداب و رفتار صحیح زندگی همان آموزش دین است , یعنی اگر طفل روش صحیح زندگی کردن را آموخته باشد , در حقیقت تربیت دینی پیدا کرده است .

" پیامبر اسلام "( ص ) در مقام اندرز , برخی از والدینی که از زیر بار آموزش و پرورش دینی در آخر الزمان شانه خالی کنند فرموده اند :

" ویل للاولاد و آخرالزمان من ابائهم لا یعلمونهم الفرائض "

" وای بر فرزند آخر الزمان از دست پدر و مادرانشان که به آنها فرائض دینی را می آموزند.

" تعالیم و دستورات دینی کلاً شامل دو بخش می شود :

1- بخشی که شامل اعتقاد و ایمان در رابطه با آفریدگار است . 2- بخشی دیگر که شامل اعمال و رفتار آدمی و روابط با دیگران است و والدین مسئولند هر دوجنبه را به طفل بیاموزند. "

آغاز تربیت دینی

تربیت دینی , در حقیقت از روزگاران قبل از تولد و در مرحله انتخاب همسر شروع می شود و مراقبتهای دوران حمل آن را رنگ و صفا می بخشد و پس از تولد والدین مستقیما به جهت دادن و ساختن او می پردازند و از همان لحظات اول تولد قبل از بریدن ناف در گوش راست اذان و در گوش چپ اقامه خوانده میشود (1) درست است که نوزاد معانی کلمات و جمله ها را نمی فهمد لکن آنها را می شنود و اعصاب و مغزش از آنها متاثر میگردد , کودک تدریجا با آنچه دیده و یا شنیده است , مانوس و آشنا می گردد و همین آشنائی در آینده او موثر است . (2) بعد ها به همراه رشد در سنین مختلف تکالیف گوناگونی به کودک داده می شود , مثلا از 3 سالگی آموزش جمله تهلیل است ( ذکر لا اله الا الله ) از 5/3 سالگی آموزش شهادت به رسالت محمد( ص ) , از 4 تا 5 سالگی تمرین صلوات , از 5 سالگی آموزش دست راست و چپ , از 6 سالگی آموزش قبله , سجده و رکوع از حدود 7 سالگی تمرین نماز و بیدار شدن برای سحری است .(3)

کودک و عقائد دینی

" توجه به خدا و دین ریشه فطری دارد , هر کودکی طبعا خداپرست است مگر اینکه عوامل خارجی فطرتش را آلوده سازند و از صراط مستقیم منحرف سازند " (1)

پیامبر اسلام ( ص ) فرمودند : " هر نوزادی با فطرت خدائی به دنیا می آید و پرورش می یابد مگر اینکه پدر و مادر او را به سوی یهودیگری و یا مسیحی گری بکشانند . (2)

" پدر و مادر وظیفه دارند که محیط مناسب برای فرزند خویش بوجود آورند تا عقایدی که در فطرت او نهاده شده تدریجا ظهور و بروز نمایند و پرورش و تکامل یابند .

کودک از همان خردسالی به یک نیروی مافوقی که می تواند نیازمندیهایش را برطرف سازد طبعا توجه دارد اما درک او به حدی نیست که بتواند توجهخویش را بیان کند , اما تدریجا به مرحله ظهور و بروز میرسد " تدریجا که کودک بزرگتر می شود و معمولا در حدود4 سالگی ( که اصطلاحا سن چراها نامیده می شود )

خصوصا اگر در خانواده دین دار زندگی کند به خدا توجه پیدا می کند و گاهگاه نام خدا را برزبان جاری سازد . از حرفها و سئوالاتش پیداست که فطرتش بیدار گشته و می خواهد در این باره اطلاعات بیشتری به دست آورد چه کسی خورشید و ماه و ستاره ها را آفریده است ؟ آیا خدا مرا دوست دارد ؟ خدا کجاست ؟ چه شکلی است ؟ آیا در آسمان است ؟

نحوه پاسخگویی والدین به سئوالات کودک

اولیاء و مربیان باید به تمام سئوالات کودک پاسخ دهند والا روح تحقیق و کنجکاوی او خاموش خواهد شد . اما پاسخ دادن به سئوالات آنها کار آسانی نیست , پاسخها باید صحیح و کوتاه و قابل فهمبرای کودک باشد . و هرچه درک و فهم کودک ترقی می کند پاسخها نیز به همان نسبت عمیق تر می گردد .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تربیت دینی کودکان در خانواده 40 ص

تحقیق در مورد مشارکت خانواده در برنامه¬های آموزشی و تربیتی مدارس 17 ص

اختصاصی از حامی فایل تحقیق در مورد مشارکت خانواده در برنامه¬های آموزشی و تربیتی مدارس 17 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

مشارکت خانواده در برنامههای آموزشی و تربیتی مدارس

مقدمه:

در نظام جمهوری اسلامی جایگاه خانواده نشأت گرفته از جهان بینی و تعالیم عملی اسلام است و از آن به عنوان کانون اصلی رشد و تعالی انسان و ارتقای ارزش های فرهنگی، اخلاقی، اجتماعی و عامل حفظ و صیانت ارزشهای انسانی، هویت فرهنگی، دینی و ملی یاد می شود. قانون اساسی ما خانواده را واحد بنیادین جامعه معرفی کرده و معتقد است که تشکیل خانواده زمینه ساز اصلی حرکت تکاملی و رشد یابندهی انسان است. توافق عقیدتی و آرمانی اصلی اساسی بوده و فراهم کردن امکانات برای نیل به این مقصود از وظایف حکومت اسلامی است.

وزارت آموزش و پرورش در نظام جمهوری اسلامی از جمله دستگاههائی است که بیشترین ارتباط را با خانوادهها داشته و تقریباً میتوان گفت تنها دستگاهی است که با تمام خانواده ها در کشور ارتباط مستقیم روزمره دارد.

مسؤولیتی که نهاد آموزش و پرورش در انتقال ارزشها و باورهای اعتقادی، ملی و فرهنگی و آماده سازی نسل آینده برای پذیرش مسؤولیت های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی بر عهده دارد، این نهاد را ملزم میکند که به موضوع خانواده توجه جدیتری داشته باشد. چون خانه و مدرسه در ایفای این وظیفه نقش مکمل یکدیگر را دارند.

نقش خانه و مدرسه در فرهنگ سازی، حفاظت و صیانت از فرهنگ اسلامی و ملی و مقابله با فرهنگ مهاجم بیگانه بر کسی پوشیده نیست.

جهت ثبات سیاسی، اعتلای فرهنگی و توسعه و سازندگی انکار ناپذیر است. مفاهیمی همچون عدالت، شجاعت و نیکوکاری، اعتماد متقابل، احترام، محبت، همکاری، ایثار، انتقاد پذیری، عفو و اغماض، انضباط و رعایت حقوق و حدود را فرزندان برای نخستین بار در محیط خانواده تجربه میکنند و سپس در مدرسه به آموزش و تمرین آن می پردازند.

خوشبختانه آموزش و پرورش در چند سال اخیر در کنار آموزش و ارتقای دانش و آگاهی معلمان و فرهنگیان، به آموزش خانواده ها نیز همت گمارده است؛ زیرا بر این اعتقاد است که خانواده زمانی به ایفای مسؤولیتهای خود به نحو مطلوب اقدام میکند که آگاهی لازم را داشته باشد. توانایی در گرو دانایی است. برای داشتن یک زندگی مطلوب که اعضای آن بتوانند وظایف خود را به نحو 0شایسته انجام دهند، کسب دانایی و آگاهی لازم است و این مطلوب با افزایش راههای توسعهی مشارکت خانه و مدرسه امکان پذیر می باشد.

دلایل ضرورت آموزش خانواده:

در خانواده والدین در موضعی هستند که می توانند به گونهای رفتار کنند که نتیجهی آن هدایت رفتار کودک باشد. بنابراین هنگامی که کودک رفتار نامطلوب در منزل نشان می دهد دلیل آن می تواند واکنش های نامناسب و ناهمسان والدین باشد. در واقع والدین ممکن است نادانسته رفتار نامناسب فرزند خود را تقویت کنند. از این رو اصلاح رفتاری


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد مشارکت خانواده در برنامه¬های آموزشی و تربیتی مدارس 17 ص

تحقیق در مورد نقش خانواده در آموزش علوم

اختصاصی از حامی فایل تحقیق در مورد نقش خانواده در آموزش علوم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

نقش خانواده در آموزش علوم

دانش، شیوه‌ای برای شناخت جهان و زاویه و الگویی از تفکر است که از همان نخستین سال‌های زندگی شکل می‌گیرد. از این رو، مشارکت والدین در آموزش علوم به کودکان اهمیت زیادی دارد. خانواده‌هایی که با هم در جهان کاوش می‌کنند، اندیشمندان علمی و دانش‌آموزان عالی و دلخواه پرورش می‌دهند.

آن‌چه که به فرزندان خود می‌گویید مهم است، اما آن‌چه که نباید بگویید شاید مهم‌تر باشد. والدین، اغلب نگرش‌ها و انتظار خود را به طور مستقیم به فرزندانشان منتقل می‌کنند. اگر به فرزندتان می‌گویید «من هیچگاه درس علوم را دوست نداشتم» یا «من بدترین نمراتم را در درس علوم گرفتم»، شما این تصور را در او به وجود می‌آورید که درس علوم خسته کننده یا دشوار است، یا بدتر از آن، او تصور می‌کند شما کم‌کاری در درس علوم را از او می‌پذیرید. از سوی دیگر، اگر شما بگویید، «من خیلی دلم می‌خواهد می‌توانستم آن آزمایش را همراه شما انجام دهم» یا« من خیلی خوشحالم شما فرصت‌هایی دارید که من آن‌ها را از دست دادم»، شما درها را برای فرزندانتان باز می‌کنید. البته، قرار نیست همه‌ی بچه‌ها در یک رشته‌ی علمی تخصص بگیرند. اما هر بچه‌ای باید بتواند بزرگسالی شود که سواد علمی دارد و همه بچه‌ها باید بدانند اگر آنان علم را به عنوان یک حرفه برگزینند، می‌توانند انسان‌های موفقی شوند.

انتظار والدین می‌تواند نگرش‌های مثبتی در فرزندان ایجاد کند. فراموش نکنید که دخترها نیز به اندازه‌ی پسرها درباره‌ی علم کنجکاوند. برای دخترتان جعبه ابزار بخرید و به خاطر داشته باشید که علم اغلب با «ریخت وپاش» همراه است. ریخت وپاشی را که از فعالیتی همراه با شور و شوق فراهم می شود، با خروارها شلختگی مقایسه کنید که نتیجه بی‌توجهی و سهل‌انگاری است. والدین با پرسیدن پرسش‌های نامحدود و صرف وقت می‌توانند شوق آموختن را در فرزندانشان تقویت کنند.

مهارت های علوم را آموزش دهید

۱) مشاهده: از فرزند خود بخواهید به چیزها‌ی گوناگون بادقت نگاه کند.

* «در شبکه‌ی تار عنکبوت چه شکل‌هایی می‌بینی؟»

* « سطح این دو قطعه سنگ را لمس کن. آیا تفاوتی حس می‌کنی؟»

۲) طبقه بندی: از فرزندتان بخواهید چیزها را بر پایه‌ی ویژگی‌هایشان دسته‌بندی کند.

* «بیا جوراب‌ها را بر پایه‌ی رنگشان دسته‌بندی کنیم.»

* «فکر می‌کنی بهتر است اسباب‌بازی‌هایت را بر چه پایه‌ای دسته‌بندی کنیم.»


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد نقش خانواده در آموزش علوم