حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله درباره تفسیر سوره جن

اختصاصی از حامی فایل مقاله درباره تفسیر سوره جن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره تفسیر سوره جن


مقاله درباره تفسیر سوره جن

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 54

 

بسم الله الرحمن الرحیم

موضوع تحقیق:

تفسیر سوره جن

منابع:

CD نورالانوار2

تفسیر نمونه

سوره جن مکى است و بیست و هشت آیه دارد.

شأن نزول :

در تفسیر آیات 29 تا 32 سوره احقاف شان نزولهائى آمده بود که با مطالب سوره مورد بحث ( سوره جن ) کاملا هماهنگ است ، و نشان مى‏دهد که هر دو مربوط به یک حادثه است ، شان نزولها بطور فشرده چنین است :

1 - پیامبر (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم) از مکه به سوى بازار عکاظ در طائف آمد ، تا مردم را در آن مرکز اجتماع بزرگ به سوى اسلام دعوت کند ، اما کسى به دعوت او پاسخ مثبت نگفت ، در باز گشت به محلى رسید که آن را وادى جن مى‏گفتند شب را در آنجا ماند و تلاوت آیات قرآن مى‏فرمود ، گروهى از جن شنیدند و ایمان آوردند ، و براى تبلیغ به سوى قوم خود بازگشتند .

2 - ابن عباس مى‏گوید پیامبر (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم) مشغول نماز صبح بود ، و در آن تلاوت قرآن مى‏کرد ، گروهى از جن در صدد تحقیق از علت قطع اخبار آسمانها از خود بودند صداى تلاوت قرآن محمد (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم) را شنیدند و گفتند : علت قطع اخبار آسمان از ما همین است ، به سوى قوم خود باز گشتند و آنها را به سوى اسلام دعوت کردند .

3 - بعد از وفات ابو طالب کار بر رسول خدا (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم) سخت شده ، به سوى طائف عزیمت فرمود : تا یارانى پیدا کند ، اشراف طائف شدیدا او را تکذیب کردند ، و آنقدر از پشت سر سنگ به پیامبر (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم) زدند که خون از پاهاى مبارکش جارى شد ، خسته و ناراحت به کنار باغى آمد ، و سرانجام غلام صاحبان آن باغ ، که نامش عداس بود ، به حضرت ایمان آورد ، پیامبر (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم) به سوى مکه باز مى‏گشت ، شبانه به نزدیکى نخلى رسید ، مشغول نماز شد و در اینجا بود که گروهى از جن از اهل نصیبین یا یمن از آنجا مى‏گذشتند صداى تلاوت قرآن حضرت را در نماز صبح شنیدند و ایمان آوردند .

نظیر همین شان نزولها را جمعى از مفسران در آغاز سوره جن نیز آورده‏اند ولى شان نزول دیگرى در اینجا آمده که با آنها متفاوت است و آن اینکه از عبد الله بن مسعود پرسیدند : آیا کسى از شما یاران پیامبر (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم) در حوادث شب جن خدمت پیامبر (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم) بود گفت احدى از ما نبود ، ما شبى در مکه پیامبر (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم) را نیافتیم ، و هر چه جستجو کردیم اثرى از او ندیدیم ، از این ترسیدیم که پیامبر(صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم) را کشته باشند ، به جستجوى حضرت در دره‏هاى مکه رفتیم ،

ناگهان دیدیم از سوى کوه حرا مى‏آید ، عرض کردیم کجا بودى اى رسول خدا ؟ ما سخت نگران شدیم ، و دیشب بدترین شب زندگى ما بود ، فرمود دعوت کننده جن به سراغ من آمد ، و من رفتم قرآن براى آنها بخوانم .

تفسیر : ما قرآن عجیبى شنیده‏ایم !

اکنون با توجه به آنچه گفته شد به تفسیر آیات بر مى‏گردیم : در آیه نخست مى‏فرماید : بگو به من وحى شده که جمعى از جن به سخنانم گوش فرا داده‏اند ، و گفته‏اند ما قرآن عجیبى شنیده‏ایم ( قل اوحى الى انه استمع نفر من الجن فقالوا انا سمعنا قرآنا عجبا ) .

تعبیر اوحى الى ( به من وحى شده ) نشان مى‏دهد که پیامبر (صلى‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم) در این ماجرا شخصا افراد جن را مشاهده نکرده ، بلکه از طریق وحى به استماع آنها نسبت به قرآن مجید آگاه شده است .

و در ضمن این آیه به خوبى نشان مى‏دهد که طایفه جن داراى عقل و شعور و فهم و درک ، و تکلیف و مسؤولیت ، و آشنائى به لغت ، و توجه به فرق بین کلام اعجاز


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره تفسیر سوره جن

دانلود مقاله کامل درباره تفسیر سوره جن

اختصاصی از حامی فایل دانلود مقاله کامل درباره تفسیر سوره جن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

تفسیر سوره جن ؛ آیات 1 - 17

سوره جن مکى است و بیست و هشت آیه دارد

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

قُلْ أُوحِیَ إِلَیَّ أَنَّهُ اسْتَمَعَ نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ فَقَالُوا إِنَّا سَمِعْنَا قُرْآنًا عَجَبًا ﴿١﴾ یَهْدِی إِلَى الرُّشْدِ فَآمَنَّا بِهِ وَلَنْ نُشْرِکَ بِرَبِّنَا أَحَدًا ﴿٢﴾ وَأَنَّهُ تَعَالَى جَدُّ رَبِّنَا مَا اتَّخَذَ صَاحِبَةً وَلا وَلَدًا ﴿٣﴾ وَأَنَّهُ کَانَ یَقُولُ سَفِیهُنَا عَلَى اللَّهِ شَطَطًا ﴿٤﴾ وَأَنَّا ظَنَنَّا أَنْ لَنْ تَقُولَ الإنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى اللَّهِ کَذِبًا ﴿٥﴾ وَأَنَّهُ کَانَ رِجَالٌ مِنَ الإنْسِ یَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا ﴿٦﴾ وَأَنَّهُمْ ظَنُّوا کَمَا ظَنَنْتُمْ أَنْ لَنْ یَبْعَثَ اللَّهُ أَحَدًا ﴿٧﴾ وَأَنَّا لَمَسْنَا السَّمَاءَ فَوَجَدْنَاهَا مُلِئَتْ حَرَسًا شَدِیدًا وَشُهُبًا ﴿٨﴾ وَأَنَّا کُنَّا نَقْعُدُ مِنْهَا مَقَاعِدَ لِلسَّمْعِ فَمَنْ یَسْتَمِعِ الآنَ یَجِدْ لَهُ شِهَابًا رَصَدًا ﴿٩﴾ وَأَنَّا لا نَدْرِی أَشَرٌّ أُرِیدَ بِمَنْ فِی الأرْضِ أَمْ أَرَادَ بِهِمْ رَبُّهُمْ رَشَدًا ﴿١٠﴾ وَأَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَمِنَّا دُونَ ذَلِکَ کُنَّا طَرَائِقَ قِدَدًا ﴿١١﴾ وَأَنَّا ظَنَنَّا أَنْ لَنْ نُعجِزَ اللَّهَ فِی الأرْضِ وَلَنْ نُعْجِزَهُ هَرَبًا ﴿١٢﴾ وَأَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُدَى آمَنَّا بِهِ فَمَنْ یُؤْمِنْ بِرَبِّهِ فَلا یَخَافُ بَخْسًا وَلا رَهَقًا ﴿١٣﴾ وَأَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَمِنَّا الْقَاسِطُونَ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُولَئِکَ تَحَرَّوْا رَشَدًا ﴿١٤﴾ وَأَمَّا الْقَاسِطُونَ فَکَانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَبًا ﴿١٥﴾ وَأَلَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِیقَةِ لأسْقَیْنَاهُمْ مَاءً غَدَقًا ﴿١٦﴾ لِنَفْتِنَهُمْ فِیهِ وَمَنْ یُعْرِضْ عَنْ ذِکْرِ رَبِّهِ یَسْلُکْهُ عَذَابًا صَعَدًا ﴿١٧﴾ وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا ﴿١٨﴾ وَأَنَّهُ لَمَّا قَامَ عَبْدُ اللَّهِ یَدْعُوهُ کَادُوا یَکُونُونَ عَلَیْهِ لِبَدًا ﴿١٩﴾ قُلْ إِنَّمَا أَدْعُو رَبِّی وَلا أُشْرِکُ بِهِ أَحَدًا ﴿٢٠﴾ قُلْ إِنِّی لا أَمْلِکُ لَکُمْ ضَرًّا وَلا رَشَدًا ﴿٢١﴾ قُلْ إِنِّی لَنْ یُجِیرَنِی مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ وَلَنْ أَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَدًا ﴿٢٢﴾ إِلا بَلاغًا مِنَ اللَّهِ وَرِسَالاتِهِ وَمَنْ یَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا ﴿٢٣﴾ حَتَّى إِذَا رَأَوْا مَا یُوعَدُونَ فَسَیَعْلَمُونَ مَنْ أَضْعَفُ نَاصِرًا وَأَقَلُّ عَدَدًا ﴿٢٤﴾ قُلْ إِنْ أَدْرِی أَقَرِیبٌ مَا تُوعَدُونَ أَمْ یَجْعَلُ لَهُ رَبِّی أَمَدًا ﴿٢٥﴾ عَالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلَى غَیْبِهِ أَحَدًا ﴿٢٦﴾ إِلا مَنِ ارْتَضَى مِنْ رَسُولٍ فَإِنَّهُ یَسْلُکُ مِنْ بَیْنِ یَدَیْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا ﴿٢٧﴾ لِیَعْلَمَ أَنْ قَدْ أَبْلَغُوا رِسَالاتِ رَبِّهِمْ وَأَحَاطَ بِمَا لَدَیْهِمْ وَأَحْصَى کُلَّ شَیْءٍ عَدَدًا ﴿٢٨﴾

ترجمه آیات

به نام خدا که هم رحمان است و هم رحیم .(تو اى پیامبر) بگو از راه وحى به من چنین رسیده که

چند نفر از طایفه جن قرآن را شنیده و سپس به بقیه گفته اند: ما قرآنى عجیب شنیدیم (1).

قرآنى که به سوى رشد هدایت مى کند و به همین جهت بدان ایمان آوردیم و هرگز احدى را شریک پروردگار خود نخواهیم گرفت (2).

و اینکه خداى تعالى پروردگار عظیم ما است نه همسرى گرفته و نه فرزندى (3).

و اینکه آن چه سفیه و نادانى از ما در باره خدا مى گفت از حق دور بود (4). ما (که تاکنون مشرک بوده ایم فریب خورده ایم چون ) احتمال نمى دادیم انس و جن به خدا دروغ ببندند ولى اینک که قرآن به گوشمان خورد فهمیدیم دروغ بسته بودند (5).

و اینکه مردمى از انس به مردمى از جن پناه مى بردند و همانها باعث بیشتر شدن بدبختى انسیان مى شدند (6).

آنها هم مثل شما پنداشتند که خدا احدى را مبعوث نمى کند (7).

و ما با آسمان تماس گرفتیم دیدیم پر شده است از نگهبانان قوى و شهابها (8).

با اینکه ما قبلا به راحتى در آسمان بگوش مى نشستیم ولى امروز هر کس بخواهد چیزى بشنود شهابها را در کمین مى بیند (9).

و دیگر نمى توانیم بفهمیم که پروردگار زمینیان شر آنان را خواسته و یا رشد ایشان را خواسته است (10).

و اینکه ما نیز دو قسم هستیم بعضى براى ایمان آوردن صلاحیت دارند و بعضى ندارند و همیشه این اختلاف در بین ما هم بوده است (11).

و اینکه ما یقین کردیم که هیچ کس از ما نمى تواند خدا را در زمین عاجز کند و یا از زمین بگریزد به طورى که خدا از گرفتن و عقوبت او عاجز شود (12).

و اینکه وقتى ما این هدایت را شنیدیم بدان ایمان آوردیم ، اینک به همه شما جنیان مى گوییم هر کس به پروردگار خود ایمان بیاورد ترسى ندارد از اینکه چیزى به ظلم از او ناقص شود و نه از اینکه ناملایمات بیچاره اش کند (13).

و اینکه ما نیز دو طایفه ایم بعضى از ما مسلمانند و بعضى منحرف پس هر کس تسلیم خدا گردد راه رشد را پیش گرفته است (14).

و اما منحرفین براى دوزخ هیزم خواهند بود (15).

و اینکه اگر جن و انس بر راه رشد استقامت بورزند ما ایشان را آبى گوارا و زیاد مى چشانیم (16).

تا در آن آزمایششان کنیم و کسى که از یاد پروردگارش اعراض کند خدا او را به راه عذابى دشوار مى اندازد (17 ).

بیان آیات

این سوره به داستان چند نفر از طایفه جن اشاره مى کند که صوت قرآن را شنیدند، و ایمان آورده ، به اصول معارف دین اقرار کردند. و از این اشاره تسجیل نبوت رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلم ) نتیجه گیرى مى شود، و نیز این سوره به وحدانیت خداى تعالى در ربوبیت و مساءله معاد هم اشاره مى کند. این سوره به شهادت سیاقش در مکه نازل شده .

رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم در فضیلت این سوره فرمودند: هر کس سوره جن را قرائت کند خداوند به تعداد همه جنیان و شیطان هایی که رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم را تصدیق یا تکذیب کردند ثواب آزادی بنده به او خواهد داد.

امام صادق علیه السلام در روایتی آورده اند: هر کس سوره جن را زیاد قرائت کند در دنیا آزاری از جنیان به ائ نمی رسد و نه چشم زخمی و نه سحر و نه مکری و نیز، همراه حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم خواهد بود و می گوید : پروردگارا چیزی در عوض آن نمی خواهم و آن را با هیچ چیز عوض نمی کنم و نمی خواهم تغییری در آن ایجاد شود.

امام صادق علیه السلام فرمودند: قرائت سوره جن موجب فرار شیطان از آن جایگاه می شود و کسی که می خواهد به سراغ سلطان و حاکم ستمگری برود با خواندن این سوره امنیت می یابد. و نیز کسی که سرگردان است با قرائت این سوره خداوند راه برون شدنش را آیان می کند همچنین هر کس بر قرائت این سوره مداومت ورزد در حالی که در تنگی و سختی باشد خداوند در گشایش را بر روی او باز می کند

آثار و برکات سوره

1) ملاقات کردن پیامبر اکرم صلی اله علیه و آله وسلم در خواب

از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم روایت شده است: هر کس بر تلاوت سوره جن مداومت ورزد پیامبر خدا صلی الله علیه وآله وسلم را در خواب می بیند و هر چه بخواهد به او داده می شود.

2) افزایش فهم و درک

هر که این سوره را بخواند و بشوید و بنوشد هر چه بشنود یاد بگیرد و با هر کس مناظره کند غالب گردد...

3) ادای قرض

...اگر صاحب حزن و اندوه این سوره را بخواند اندوهش به شادی مبدل می گردد و اگر قرض دار این سوره را به نیت ادای قرض بخواند ادا می گردد...


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره تفسیر سوره جن

تحقیق در مورد روح چیست

اختصاصی از حامی فایل تحقیق در مورد روح چیست دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد روح چیست


تحقیق در مورد روح چیست

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:26

 

 

 

 

عالم خلق و عالم امر

 

دورنمائى از مسائل نفس و روح در قرآن

حسین حقانى زنجانى

روح چیست؟

روح, موجودى مجرد است و جسم و قابل قسمت نیست و حیات و فعالیت اعضاى بدن, به او متکى است.

واژه روح در قرآن در سوره ها و آیات متعددى تکرار شده است و متبادر از آن, همان موجودى است که مبدإ حیات و زندگى است و آن را منحصر به انسان و یا انسان و حیوان ننموده است, بلکه آن را در غیر انسان و حیوان نیز اثبات نموده است مثل آیه مبارکه: ((...فاتخذت من دونهم حجابا فإرسلنا الیها روحنا))(1).
((..مریم میان خود و آنان حجابى افکند و در این هنگام, ما روح خود را به سوى او فرستادیم)).
و آیه مبارکه: ((و کذلک إوحینا الیک روحا من إمرنا))(2). ((همان گونه(که بر پیامبران پیشین, وحى فرستادیم) بر تو نیز روحى را به فرمان خود وحى کردیم)). و آیات دیگر. پس براى روح, مصداقى در انسان هست و مصداق هاى دیگرى نیز در برخى موجودات دیگر.
این دو آیه و آیات دیگر به صراحت دلالت بر وجود روح در انسان و برخى موجودات دیگر غیر از انسان به معانى مختلف وجود دارد از جمله آیاتى که به صراحت دلالت بر این دارد که مراد از روح, تنها روح انسانى است, آیه مبارکه زیر است:
((یسئلونک عن الروح قل الروح من إمر ربى))(3).
((از تو (اى پیامبر) راجع به روح مى پرسند, بگو روح از کار خدا است و به شما جز اندکى از علم داده نشده است)).
در این آیه گرچه روح, مطلق آورده شده و لکن از قرائن موجود در آیه, استفاده مى شود که مراد از روح مورد سوال, روح انسانى است که به امر خدا انجام گردیده است.
بنابر عقیده بیشتر مفسران در آیه بالا روح به معناى روان و عامل حیات به کار رفته است(4).
مفسر بزرگ اهل سنت ((شیخ ابوالفتوح رازى)) در تفسیر ((روح الجنان))(5). در ضمن بیان اقوال مختلف در مورد مفهوم و معناى روح مى گوید:
((آنچه در این آیه مورد سوال قرار گرفته, روح آدمى است که قوام حیات به آن است و آدمى به آن زنده و با فقدان آن انسان زنده نمى ماند)).
مرحوم شعرانى در حاشیه تفسیر رازى چنین بیان مى کند:
((تفسیر روح با این مفهوم درست تر به نظر مىآید که سوال از وجود روح و حقیقت آن از دیرباز میان ملل جهان متداول بود, خاصه یهود و مخصوصا آن جماعت از یهودیان که با فلاسفه آمیخته و از عقاید و اختلافشان درباره روح, اطلاع یافته بودند, تعجب بشر درباره روح از آن است که مى بیند قدرتى است بر خلاف طبیعت و گوئى بر ضد آن در نبرد است و گوشت و پوست و استخوان را چون به خود رها کنند زود پوسیده و متعفن و پراکنده مى گردد و روح, او را سالها از فرسودگى و تعفن, نگاه مى دارد و به حرکت و سخن مىآورد و تعقل و ادراک مى کند و اینها هیچ یک, کار جسم نیست, جسم, سنگین است و سوى پائین میل دارد و روح بر مى جهد و جسم را مى جهاند.
((حال پس خود روح از چه مبدإ و منشإ است؟ خداوند جواب داد که مبدإ آن از فرمان خدا است و مانند نور خورشید بر ابدان تابیده و اگر فرمان الهى نبود و از وراى عالم طبیعت, دستورى نرسیده و فروغى نتافته بود, همه چیز جامد بود و صامت)).
تفسیر آیه ((و ما اوتیتم من العلم الاقلیلا)). ((شما آدمیان جز اندکى که از علم, نصیب ندارند)). این است که روح از دیدگاه قرآن, موقعیتى در عالم وجود دارد و آثار و خواصى در این عالم, بروز مى دهد که بسیار بدیع و عجیب است و شما از آن بى خبرید!
مرحوم ((بحرانى)) مولف تفسیر ((برهان)) در تفسیر آیه فوق از حضرت امام باقر(ع) نقل مى کند که فرمود:
((معناى آیه, این است که جز تعداد کمى از بشر; از روح, آگاهى ندارند)).
استاد معظم علامه فقید, سید محمد حسین طباطبائى(ره) در تفسیر ((المیزان))(6) مى نویسد:
((کلمه روح به طورى که در لغت معرفى شده, به معناى مبدإ حیات است که جاندار به وسیله آن قادر بر احساس و حرکت ارادى مى شود ولى مراد از روح در این آیات همان روح و نفس به نام ((نفس ناطقه)) مى باشد که در کالبد همه افراد انسانهاى موجود, وجود دارد. و وجود آن از ناحیه خدا و وابسته به او است)).
چنانکه در آیه دیگر مى فرماید:
((..انما إمره اذا إراد شیئا إن یقول له کن فیکون))(7).
((فرمان او چنین است که هرگاه چیزى را اراده کند, تنها به آن مى گوید: موجود باش! آن نیز بى درنگ موجود مى شود)).


از این آیه معلوم مى شود که:
1. امر خدا یعنى ایجاد هستى و وجودى است که از ناحیه خداوند به روح متعلق شده و این موجود, وابسته به خداست و به امر او پیدا شده نه علل و اسباب دیگرى.
2. موجودى به نام روح, وجود دارد و به همین مناسبت حضرت مسیح(ع) به عنوان کلمه خدا و روح او شمرده شده, آنجا که مى فرماید: ((انما المسیح عیسى بن مریم رسول الله و کلمه إلقاها الى مریم و روح منه))(8). ((مسیح, عیسى بن مریم, فقط پیامبر خدا و کلمه اوست که آن را به مریم القإ کرده است و روحى از جانب او است)).
خداوند در برخى از آیات روح و جان موجود در انسان ها را متعلق به خود دانسته یعنى تنها از ناحیه او به انسان, عطإ شده است چنانکه در مورد خلقت حضرت آدم(ع) مى فرماید:
((فاذا سویته و نفخت فیه من روحى))(9). ((هنگامى که کار انسان را به پایان رساندم و در او از روح خود (یعنى یک روح شایسته و بزرگ) دمیدم)). و در آیه مبارکه دیگر چنین وارد شده است: ((ثم سواه و نفخ فیه من روحه))(10) ((سپس اندام انسان را موزون ساخت و از روح خویش در وى دمید)).

 


در این دو آیه روح, متعلق به انسان ذکر شده و با کلمه ((من)) آورده شده یعنى مبدإ پیدایش او از ناحیه خداست. و نام این ایجاد را ((نفخ)) یعنى دمیدن نهاده است(11) هم چنانکه این کلمه در سایر آیات وارده در این باب نشان دهنده همین واقعیت است: ((یلقى الروح من إمره على من یشإ))(12). ((وحى را به هر یک از بندگان خویش که بخواهد القإ مى نماید)). و آیه ((ینزل الملائکه بالروح من إمره على من یشإ من عباده))(13). ((فرشتگان را با وحى به هر یک از بندگان خویش که بخواهد مى فرستد تا دلهاى مرده را به وسیله آن زنده نماید)).
و آیه ((تنزل الملائکه و الروح فیها باذن ربهم من کل إمر))(14).
((فرود آیند فرشتگان و روح(مراد جبرئیل است) در آن شب به اذن خدا با هر کارى که تقدیر خدا در امور مختلف است)). چنانکه خوانندگان ملاحظه مى کنند, کلمه ((من)) در همه این آیات مى فهماند که روح از جنس و سنخ امر است و آنگاه امر را بیان مى کند و مى فرماید:
((انما إمره اذا إراد شیئا إن یقول له کن فیکون))(15). ((فسبحان الذى بیده ملکوت کل شىء)), ((جز این نیست که هرگاه خداوند اراده کند چیزى را, امر کند به او و بگوید باش, پس به وجود مىآید)).

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد روح چیست