لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
- مدیریت در سیره پیامبر(ص)
مدیریت در سیره پیامبر(ص) از آنجایی که خداوند در سوره نساء آیه 58 می فرماید "
فرمان خود را بر آن داشته است . که امانت را به اهلش بسپارد. " سیره آن حضرت برآن بود است که مسئولیتها را به اهلش بسپارد . یکی از وظایف اصلی مسئولین شناخت افرادی شخصاً مسئولیت جامعه اسلامی را عهددار بود کافی است برای مشخص شدن خصوصیات مدیران مروری گزرا به سیره پیامبر داشته باشیم . پبامبر (ص) در برخورد با مردم مهربان وخوش روی بود و از عیب جویی و درشت خواری دوری می نمود . و در کارها با آنها مشورت می نمودو به خداوند توکل داشت اری پیامبر نسبت به امتش سوز داشت وبرای ایمان امتش حرص می خورد ایشان الگوی ، صبر ، صداقت ، شجاعت بودند ودر کارها پیشگا مردم حرکت می کردند . ودر کارهای حکومتی آینده نگرو ژرف ایش بود . به عبارت دیگر در انتخاب مدیران مدارس مسئولین امر افرادی را انتخاب کنند که دارای خصوصیات زیر باشند .
1- صبور ومهربان باشند
2- در کارها صداقت ،شجاعت و خلوص نیت داشته باشند
3- مدیریت را برای خدمت بخواهند نه برای ریاست
4- برنامه ریز و آینده نگر باشد نسبت به آینده با دید باز مسائل را بنگرد نقاط بحرانی را شناسایی و برای رفع آنها با با توجه به اهداف سازمان و امکانات ومنابع موجود در سازمان طرح وبـرنامه ای داشته باشند تا در مواقع ضروری از آن استفاده نماید . 5- نسبت به برنامه واهدافش قاطعیت داشته باشد
6- نسبت به کارش علاقه مند باشد و دانش آموزان را دوست داشته باشد وبا آنها رفیق باشد .
7- اهل مشورت باشد و در اداره امور از دیگران کمک ویاری بخواهد
8- سوز داشته باشد . در اجرای وظایفش نسبت به دانش آموزان از روی اخلاص سوز داشته باشد نه اینکه دکانی باز کرده باشد برای پست و مقام و....... سوزی مثمر ثمر است که عملی باشد و بتوان آثار آن را دید در غیراین صورت این حرکتها باعث یاس و ناامیدی در کارکنان و دانش آموزان می شود .
9- پیشگام در امور باشد . مدیری موفق است که در کارها ی اجراعـــــــــی خودش پیش قدم باشد و با حضور فعال خودباعث پیشبرد اهداف سازمانی گردد . اگر چه امروزه مدیران بیشتر در خارج از سازمان مشغول به کار هستند اما این نباید بهانه ای برای عدم حضور و کم توجهی به کارکنان گردد.
10- اهل نظر باشد. 11- اهل تدبیر و فن باشد
در مدیریت الهی، اصل ساخته شدن انسانهاست و هرگونه دگرگونی را با دگرگونی انسان مرتبط می سازد، آیات کتاب آسمانی ما، شاهد زندهای بر این مدعاست پروردگار جهان در سوره رعد، آیه 11 میفرماید: "خداوند سرنوشت هیچ ملتی را تغییر نمیدهد مگر اینکه خودشان بخواهند."
در مدیریت جوامع انسانی نیز مسئله اصلی ساخته شدن انسانهاست و آنها که تکیه اصلی را بر ابزار میکنند، راه خطا میپیمایند، همانگونه که با چشم دیدیم ابرقدرتهایی که پایه تاریخ جامعه انسانی را در ایدئولوژی خود بر تحول ابزار تولید قرار دادند و انسان را مقهور آن شناختند، چگونه گرفتار عواقب دردناک سوء مدیریت ناشی از این تفکر گشتند و سرانجام فروپاشی و مجازات خود را در این جهان دیدند.آیه 52 سوره آل عمران استناد کرده که خداوند میفرماید: «فلما احسن عیسی منهم الکفر قال من انصاری الی الله» هنگامی که عیسی احساس کرد اطرافیانش کفر میورزند، گفت: چه کسانی مرا در راه خدا یاری میکنند. از این آیه دو نکته استنباط میشود که هوشیاری در شناخت افکار و عقاید پیروان، یکی از شروط رهبری است و شناخت نیروهای وفادار، سازماندهی و تمرکز آنان، برای اداره جامعه و ادامه حرکت ضروری است
مدیریت مشارکتی از دیدگاه اسلام
مدیریت اسلامی ،با خود کامگی ،خود محوری ، سلطه گری مخالف است .در نگاه یک مدیر مسلمان انسان شایسته تکریم و تعظیم است . کرامت انسان به عنوان اشرف مخلوقات و عزیزترین موجودات ایجاب می کند . که افکار، اندیشه ها ،آرمان ها ،عقاید ،و نظرات همه انسانها از هر نوع رنگ و نژاد با هر عقیده و سلیقه مورد احترام قرار گیرد . چراکه خداوند در قرآن سوره بنی اسرائیل آیه 70 می فرماید " لقد کرمنا بنی آدم " و فرزندان آدم را بسیار گرامی داشتیم .
مشورت در اداره امور ، پرهیز از هر گونه خود رایی و استثمار گری از سفارشات پیامبر(ص) و ائمه اطهار (ع) به مدیران وکارگزاران خود می باشد . با وجود برخورداری از مقام عصمت و طهارت و متصل بودن به علم ودانش الهی و عقل و خردمندی و تدبیر و سیاست مداری در رتبه ای قرار داشتند که آنهارا از آرا و نظریات دیگران بی نیاز می ساخت اما پیوسته مشورت می کردنند. و دیگران را به مشورت سفارش می کردند .
پیامبر (ص) درباره امور مختلف با نزدیکان ، مسئولین ویاران خود مشورت می کرد و پس از گرفتن نظریات آنها و جمع بندی و ارزیابی نظریه ای را که درست تر و کامل تر بود به مرحلـــه اجرا در می آورد . ( داستان سلمان فارسی و حفر خندق )
مشورت علاوه به اینکه باعث تکریم شخصیت فردمی شود . باعث رشد خلاقیت وشکوفایی استعدادها و ارائه راه حل های مناسب جهت بهبود وضعیت سازمان می شود . عقل سالم و خرد سلیم حکم می کند که مدیران بر اساس مشورت و خرد جمعی کارها را اداره کنند و پذیرش اندیشه و افکار و آرای افراد باشند .(البته این افکار وعقاید بایستی در راستای اهداف سازمان باشد و باعث بهبود و رشد سازمان ارایه گردد.) و همیشه عملکرد خود را در نظر دیگران بنگرند و به عقاید و سلایق دیگران
تحقیق در مورد مدیریت (2)