لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 4 صفحه
قسمتی از متن .doc :
بودجه بندی بر مبنای عملکرد از سال 1970 در دولتهای ایالتی امریکا به عنوان یک نوآوری و ابداع و به منظور تحول در نظام بودجهبندی آغاز شد. کشورهای دیگری نیز این نظام بودجهبندی را برگزیده اند. الگوهای مورد استفاده میان کشورهای جهان در این زمینه یکسان نیست. هدف از پیادهسازی این نظام چیست؟ موفقیت و نارساییهای آن چیست؟ هدف اصلی این نوشتار بررسی این موضوع است که از میان هدفهای مورد نظر برای پیادهسازی نظام بودجهبندی برمبنای عملکرد، کدامیک دستیافتنی است و کدامیک در اولویت قرار دارد. بررسیها نشان میدهد که هدف پاسخگویی، مبنا و پایه قویتری برای تعیین موفقیت بودجهبندی بر مبنای عملکرد، نسبت به تخصیص بودجه، ایجاد میکند. همچنین اثر اجرای این سیستم بر عملکرد دولتها هم بررسی شده است. روشن شدن این موضوع میتواند تاثیر عمیقی بر جهتگیری، نحوه پیادهسازی، و انتظارات از نظام بودجهبندی بر مبنای عملکرد در ایران، که در آغاز فرایند پیادهسازی آن هستیم، داشته باشد.
بودجه مهمترین سند مالی کشور است. براساس تعریف ماده 1 قانون محاسبات عمومی " بودجه کل کشور برنامه مالی یکساله دولت است که درامدها و سایر منابع تامین اعتبار را پیشبینی می کند و هزینه های انجام عملیاتی را که منجر به تحقق سیاستها و هدفهای قانونی میشود، براورد می کند." با توسعه وظایف دولت و افزایش سریع هزینههای دولتی و پیوند آن با وضعیت عمومی اقتصاد کشور، کنترل مخارج اهمیت خود را از دست داد و نیاز به بهبود در سیستمهای برنامهریزی، کنترل و مدیریت منابع بخش عمومی مطرح شد تا تصمیم گیرندگان بتوانند دید وسیعتری پیدا کنند و اطلاعات گستردهتری در مورد نتایج عملکردها و هزینههای اجرای فعالیتها داشته باشند. این امر موجب توجه دولتها به اقتصادی بودن، کارایی و اثربخشی منابع دولت و به عباری مدیریت مالی دولت شد. روبرو شدن با این شرایط نه تنها نیاز به بهبود روشها و رویههای بودجهبندی موجود برای افزایش هماهنگی در سیستم را مطرح ساخت، بلکه بُعد جدیدی برای تصمیمگیری در مدیریت و مدیریت مالی دولت ایجاد کرد و باعث ایجاد سیستم بودجهبندی بر مبنای عملکرد برای بازنگری و ارزیابی مدیریت فعالیتهای دولتی شد. از آنجا که اختصاص هدفمند اعتبار به فعالیتهای هر سازمان میتواند ضمن شفافسازی نحوه توزیع منابع، امکان پایش عملیاتی و انتظار برای دسترسی به نتایج هزینهها را فراهم سازد، استفاده از بودجهبندی بر مبنای عملکرد گام موثری در افزایش کارایی و اثربخشی اعتبارات خواهد بود.
وظایف و ویژگیهای بودجه بندی بر مبنای عملکرد
فرایند بودجهبندی سه نوع متفاوت از وظایف را برعهده دارد؛ وظایف برنامهریزی، مدیریتی و کنترل. در بودجه سنتی فقط وظیفه کنترلی وجود داشت در حالی که در بودجهبندی بر مبنای عملکرد، وظیفه مدیریتی و برنامه ریزی هم بدان اضافه شده و به عبارتی به ستانده نیز توجه شده است. در واقع بودجهبندی بر مبنای عملکرد بر دو موضوع تاکید دارد (ورمزیار، 1382):
هدفهای بودجه بندی بر مبنای عملکرد
هدف اصلی بودجهبندی بر مبنای عملکرد، کمک به تصمیمگیری عقلایی درباره تخصیص و تعهد منابع دولت براساس پیامدهای سنجشپذیر است. میتوان هدفهای بودجهبندی برمبنای عملکرد را به صورت زیر بیان کرد (قادری،1382):
ارائه مبنای صحیح برای تصمیمگیری در مورد تخصیص منابع، تعیین نتایج سنجش پذیر و مورد انتظار از یک تخصیص بودجه خاص،تمرکز فرایند تصمیمگیری روی مهمترین مسائل و چالشهایی که دستگاه با آن روبروست، ایجاد ارتباط میان بودجه و نتایج عملکرد برنامه،پربار ساختن خدمات دریافتی یا همان مدیریت کیفیت جامع،ارائه مشوقهایی برای مدیریت عملکرد بر مبنای بهبود مستمر،ارائه مبنایی برای پاسخگویی بیشتر در ازای استفاده از منابع کشور، امکان نظارت موثر بر اجرای عملیات،بهبود روابط با مردم از طریق انتشار اطلاعات صریح و روشن درباره برنامههای عمومی.
هدف دولت از استقرار سیستم بودجه بندی بر مبنای عملکرد چیست؟
بینشها در مورد راهبرد و رویکردهای مربوط به اجرای سیستم بودجهبندی بر مبنای عملکرد به چه صورت است؟
پاسخ دهندگان، هدفهای دولت از اجرای سیستم بودجه بندی بر مبنای عملکرد را به صورت زیر بیان کردند. بیشترین نمره به بهبود مسئولیت پاسخگویی برنامه ای(31/2) و کمترین نمره به تغییرات در سیاستهای ایالتی داده شده است.
بودجه بندی بر مبنای عملکرد و تاثیر آن بر عملکرد دولت
یکی از هدفهای سیستم بودجهبندی بر مبنای عملکرد پربار کردن خدمات دریافتی یا همان مدیریت کیفیت جامع است. مدیریت کیفیت جامع بیشتر بر رضایت مشتریان و مصرفکنندگان تاکید دارد. در واقع «مدیریت»، همان استفاده بهینه از منابع سازمان برای جلب رضایت مشتری، «کیفیت» میزان پاسخگویی محصولات و خدمات عرضه شده به نیاز مصرفکنندگان، «جامع» هماهنگی و همکاری در کل سازمان برای کسب رضایت مصرفکنندگان است. در این سیستم، پس از تعیین هدفهای عملیاتی بهطور همزمان شاخصها و ابزارهایی را برای مشخص کردن میزان اثربخشی و کارایی اقدامهای انجام شده در حوزه خدمات دریافتی نیز تعیین می کنند که این عمل خدمات دریافتی را با کیفیت تر می سازد.
مدیریت کیفیت جامع و برنامه های مشابه آن جزو اقدامهای راهبردی و مدیریتی هستند که در این سیستم در همه سطوح بخش دولتی جای گرفته و بر بهره وری تاکید دارند. در واقع مدیریت کیفیت جامع و سایر برنامه های مشابه آن بر رضایت مصرف کنندگان و همکاری کارکنان و گروههای کاری و سنجش عملیات و همچنین بر ساختار انعطاف پذیر و باز تمرکز دارند. در نتیجه یکی از هدفهای اساسی بودجه بندی بر مبنای عملکرد، مدیریت کیفیت جامع است (2003Young,).
برای بالابردن کارایی و اثربخشی بودجه بندی بر مبنای عملکرد باید هدفها و مقاصد برنامهها بهطور مناسب توسط برنامهریزان و سیاستگذاران تعیین شود. همچنین شاخصهای مناسب که مشخصکننده درجه تحقق هدفها با توجه به میزان منابع مصرف شده است، تعیین گردد. از آنجا که مدیران اجرایی، سازوکار اجرایی برنامه ها را می شناسند، می توانند فعالانه به سیاستگذاران در تعریف و بازنگری برنامه های سالانه سازمان خود یاری رسانند. سیاستگذاران و برنامه ریزان هم تنها در صورت همکاری نزدیک با سطوح اجرایی، می توانند از پایبندی مدیران اجرایی به هدفهای تعیین شده مطمئن شوند. بودجه ریزی برمبنای عملکرد می تواند از طریق افزایش درک تصمیمگیران از پیوندهای منابع درخواستی و نتایج عملیات مورد نظر، باعث بهبود فعالیتهای دولت شود. در نهایت اجرای بودجه بندی بر مبنای عملکرد و به تبع آن افزایش عملکرد فعالیتهای دولت مستلزم وجود انگیزه های مدیریتی و پرسنلی قوی در میان کارکنان، گروههای کاری متخصص، برنامه های توسعه فعالیتها، اجرای نظام حسابداری تعهدی و تهیه نرم افزارهای جامع برای محاسبه بهای تمام شده، است.
تحقیق در مورد بودجه 2