حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره سهراب سپهری شاعر و نقاش کاشانی بود که در

اختصاصی از حامی فایل تحقیق درباره سهراب سپهری شاعر و نقاش کاشانی بود که در دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

زندگینامه سهراب سپهری

سهراب سپهری شاعر و نقاش کاشانی بود که در ۱۵ مهر ۱۳۰۷ در کاشان متولد شد. او از مهم‌ترین شاعران معاصر ایران است و شعرهایش به زبان‌های بسیاری از جمله انگلیسی، فرانسوی، اسپانیایی و ایتالیایی ترجمه شده است. وی پس از ابتلا به بیماری سرطان خون در بیمارستان پارس تهران درگذشت.

سهراب سپهری

دورهٔ‌ ابتدایی را در دبستان خیام کاشان (۱۳۱۹) و متوسطه را در دبیرستان پهلوی کاشان (خرداد۱۳۲۲)گذراند و پس از فارغ‌التحصیلی در دورهٔ‌ دوسالهٔ‌ دانش‌سرای مقدماتی پسران به استخدام ادارهٔ‌ فرهنگ کاشان درآمد.

در شهریور ۱۳۲۷ در امتحانات ششم ادبی شرکت نمود و دیپلم دورهٔ دبیرستان خود را دریافت کرد. سپس به تهران آمد و در دانشکدهٔ هنرهای زیبای دانشگاه تهران به تحصیل پرداخت و هم زمان به استخدام شرکت نفت در تهران درآمد که پس از ۸ ماه استعفا داد.

سپهری در سال ۱۳۳۰ نخستین مجموعهٔ شعر نیمایی خود را به نام مرگ رنگ منتشر کرد. در سال ۱۳۳۲ از دانشکده هنرهای زیبا فارغ التحصیل شد و به دریافت نشان درجهٔ اول علمی نایل آمد. در همین سال در چند نمایشگاه نقاشی در تهران شرکت نمود و نیز دومین مجموعهٔ اشعار خود را با عنوان «زندگی خواب‌ها» منتشر کرد. آنگاه به تأسیس کارگاه نقاشی همت گماشت. در آذر ۱۳۳۳ در ادارهٔ کل هنرهای زیبا (فرهنگ و هنر) در قسمت موزه‌ها شروع به کار کرد و در هنرستان‌های هنرهای زیبا نیز به تدریس می‌پرداخت. در مهر ۱۳۳۴ ترجمهٔ اشعار ژاپنی از وی در مجلهٔ «سخن» به چاپ رسید. در مرداد ۱۳۳۶ از راه زمینی به کشورهای اروپایی سفر کرد و به پاریس و لندن رفت. ضمنا در مدرسهٔ هنرهای زیبای پاریس در رشتهٔ لیتوگرافی نام نویسی کرد. وی همچنین کارهای هنری خود را در نمایشگاه‌ها به معرض نمایش گذاشت. حضور در نمایشگاه‌های نقاشی همچنان تا پایان عمر وی ادامه داشت.

سهراب سپهری مدتی در ادارهٔ کل اطلاعات وزارت کشاورزی با سمت سرپرست سازمان سمعی و بصری در سال ۱۳۳۷ مشغول به کار شد. از مهر ۱۳۴۰ نیز شروع به تدریس در هنرکدهٔ هنرهای تزئینی تهران نمود. در اسفند همین سال بود که از کلیهٔ مشاغل دولتی به کلی کناره‌گیری کرد.

وفات

 

مقبره سهراب سپهری

سهراب سپهری در غروب ۱ اردیبهشت سال ۱۳۵۹ در بیمارستان پارس تهران به علت ابتلا به بیماری سرطان خون درگذشت. صحن امامزاده سلطان علی، روستای مشهد اردهال واقع در اطراف کاشان میزبان ابدی سهراب گردید.

سفرهای خارج از کشور

سفر به ایتالیا (وی از پاریس به ایتالیا می‌رود)؛

سفر به ژاپن (توکیو در مرداد ۱۳۳۹) برای آموختن فنون حکاکی روی چوب که موفق به بازدید از شهرها و مراکز هنری ژاپن نیز می‌شود؛

سفر به هندوستان (۱۳۴۰)؛

سفر مجدد به هندوستان (۱۳۴۲، بازدید از بمبئی، بنارس، دهلی، اگره، غارهای آجانتا، کشمیر)؛

سفر به پاکستان (۱۳۴۲، تماشای لاهور و پیشاور)؛

سفر به افغانستان (۱۳۴۲، اقامت در کابل)؛

سفر به اروپا (۱۳۴۴، مونیخ و لندن)؛

سفر به اروپا (۱۳۴۵، فرانسه، اسپانیا، هلند، ایتالیا، اتریش)؛

سفر به آمریکا و اقامت در لانگ آیلند (۱۳۴۹ و شرکت در یک نمایشگاه گروهی و سپس سفر به نیویورک)؛

سفر به پاریس و اقامت در «کوی بین المللی هنرها» (۱۳۵۲)؛

سفر به یونان و مصر (۱۳۵۳)؛

سفر به بریتانیا برای درمان بیماری اش سرطان خون (دی ۱۳۵۸).

نمایشگاه‌های نقاشی


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره سهراب سپهری شاعر و نقاش کاشانی بود که در

تحقیق در مورد صبح از خواب بیدار شد

اختصاصی از حامی فایل تحقیق در مورد صبح از خواب بیدار شد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

صبح از خواب بیدار شد ، گیج بود در باره کتاب فروشی هایی که کتاب مذهبی دارن می پرسید. هر چی پرسیدیم چی شده جواب نداد .

گذشت تا عصر . عصر که از در خونه وارد شد دیدم دو جلد کتاب دستشه . وقتی نگاه کردم دیدم حماسه حسینی شهید مطهریه .

تازه دو ریالیم افتاد . وقتی بهش گیر دادم گفت دیشب آقایی رو در خواب دیدم با چهره ای نورانی مثل سریال امام رضا نواهای اطراف بهم میگفت این امام زمانه . آقا جلو اومد ابهتش وجودم رو گرفته بود بهم رو کرد و گفت : برو کتاب حماسه حسینی شهید مطهری رو بخون " و بعد از خواب بیدار شدم .

 

وقتی جملش تموم شد چشماش پر از اشک شد و رفت .

این خاطره رو یکی از نزدیکانم درباره بردارش می گفت ، با خودم گفتم :

آن کس است اهل بشارت که اشارت داند نکته ها هست بسی محرم اسرار کجاست

 

 ------------------

 

محرم اومده بود و هیچ مطلبی متناسب به این ماه عزیز و وقایعش پیدا نکرده بودم تا گوشه ای از وظیفه خودم رو ادا کنم تا اینکه این خاطره یادم اومد. هر چند نتونستم خودم همه کتاب رو بخونم اما گفتم شاید عزیزی اراده اش از من قوی تر باشه اون رو بخونه و و بشارتی از این اشارت نصیبش بشه .

هنوز شیعه و حسینی نیستیم

تلنگری خوردم و دیدم نه هنوز شیعه هستیم و نه هنوز حسینی .

به علی و جوانمردی اش نگاه کردم به او که تمام حرکات و سخنان و جنگهایش برای خدا بود .

او که خود را برای گرسنگی دیگران نمی بخشد .

او که با اهل بیت مطهرش طعام خود را با وجود گرسنگی به مسکین و یتیم و اسیر می بخشند .

او که برای پایداری دین از خلافت گذشت و تا به سراغش نیامدند خلافت امور را در دست نگرفت .

ّبه خودمان می نگرم!

به خودمان که هر عملی را برای مصلحت خود انجام می دهیم نه خدا و دین!

به خودمان که از گرسنگی همسایه مان خبر نداریم !

به خودمان که به دقیقه ای صبر پشت ترافیک توانمان نیست و چه حرفها که نمی زنیم و کارها که نمی کنیم !به ما که مصلحت دین و مملکت خود را بر خود ترجیح نمی دهیم و برای کسب قدرت آبرو و دین دیگران را زیر سوال می بریم !

به ما که برای توجیح اعمال خود گذشتگان و دیگران را محکوم می کنیم !

به حسین ، عباس و زینب می نگرم

به آنان که خود سرمشق خصلتی نیکو در آزادی و آزادگی هستند به آن بزرگ اندیشان آزاد اندیش که دین و انسانیت را به دنیا نفروختند .

به حسین می نگرم

به او که دست سربازی که بر اثر دستپاچگی بر زمین خورده و یارای حمله ندارد را می گیرد و می گوید : بلند شو و از نو حمله کن نبرد ما نابرابر است .

به خودمان می نگرم

به خودمان که برای مقابله بر حریف یا کسب پست و مقامی بالاتر به هر عمل ضد انسانی و ضد اخلاقی دست می زنیم !

عباس را می نگرم که آب بر آب می ریزد و خودمان را که به خاطر غذایی شاید رایگان چه کارها که نمیکنیم !زینب را می بینم با کوله باری از غم و محنت که جز زیبایی چیزی نمی بیند و ما که با هر حادثه ای بس کوچک ، خدا را کافر می شویم !

از این که بگویم شیعه هستم خجالت می کشم چون شیعه بودن درخور انسانهایی بزرگ است .

از پا گذاشتن در مجالس عزای حسین شرم دارم که آن ، جای رهروان و فدائیان واقعی حسین است

چگونه می توان از چیزی حرف زد و مدعی شد که نه در عمل ، حتی در فکر هم با آن هم سو نیستیم ؟

چگونه فردای قیامت در برابر انان به توجیح این ادعا بپردازیم ؟

به نظرم باید شیعه و حسینی بود تا از او حرف زد .

 چگونه زبان از چیزی که در دل و عمل نیست سخن بگوید ؟

پس خاموش باید بود و در رسیدن به ادعا کوشا

سبز و بارانی باشید

+ نوشته شده در  پنجشنبه نهم اسفند 1386ساعت 14:18  توسط محب |  2 نگاه

خدا را شکر!!!!

خدا را شکر که مالیات می پردازم ........ این یعنی اینکه من شغل دارم و بیکار نیستم .

خدا را شکر که باید ریخت و پاشهای بعد از مهمانی را جمع کنم ........ این یعنی اینکه من در میان دوستانم بودم .

خدا را شکر که لباسهایم کمی تنگ شده اند ........ این یعنی غذای کافی برای خوردن دارم .

خدا را شکر که در پایان روز از خستگی می افتم ........ این یعنی توان سخت کار کردن را دارم .

خدا را شکر که باید زمین را بشویم و پنجره ها را تمیز کنم ........ این یعنی من خانه ای دارم .

خدا را شکر که جایی برای پارک نمودن پیدا کردم ........ این یعنی من ماشینی دارم .

خدا را شکر که سر و صدای همسایه ها را می شنوم ........ این یعنی توانایی شنیدن دارم .

خدا را شکر که این همه شستنی و اتو کردنی دارم ........ این یعنی من لباسی برای پوشیدن دارم .

خدا را شکر که گاهی اوقات بیمار می شوم ........ این یعنی بیاد آورم که اغلب اوقات سالمم .

خدا را شکر که خرید سال نو جیبم را خالی می کند ........ این یعنی عزیزانی دارم که می توانم برایشان هدیه بخرم .

خدا را شکر که هر روز صبح باید با زنگ ساعت بیدار شوم ........ این یعنی هنوز زنده ام .

خدای مهربان من ، شکرگزارتم به خاطر آنکه هنوز می توانم ترا نیایش کنم و سپاسگذار تو باشم .

خدایا شکر به خاطر آنکه وقتی سال نو به خانه پدری رفتم پدر و مادرم در را به رویم گشودند و شکر از اینکه بر سر سفره ای جمع شدیم که خواهر و برادرم در سلامتی بودند .

خدایا شکر به خاطر اینکه فرزندی خوب و سالم به من بخشیدی که هوش و خلاقیتش مرا به وجد می آورد ، او گل همیشه بهار وجودم است و خنده ها و بازیهایش ، شادمانی و روح خانه من است .

خدایا شکر به خاطر دوستان خوبی که با کلمات حکمت آمیزشان روحم را جلال می بخشند و سطح دانشم را با معلوماتشان بالا می برم .

شکر به خاطر این دریچه ای که به رویم باز کردی تا در خانه خود بتوانم از اندوخته های دیگران بهره ببرم و شکر به خاطر تمام نعمت هایی که به من بخشیدی و هنوز درک و فهمم بدان حد نرسیده که انها را درک کنم .

و در آخر شکر به خاطر بزرگترین نعمتت ، که آن داشتن خدای آرامش بخشی چون تو است ،خدای بی نظیری چون توست ، و من امیدوارم به تو که در واپسین دم حیاتم مرا جزء رستگارانت قرار دهی .

 ناهید عباس پور

منبع : نشریه قرآنی بشارت شماره ۵۸

+ نوشته شده در  جمعه بیست و ششم بهمن 1386ساعت 20:7  توسط محب |  5 نگاه

آن کس است اهل بشارت که اشارت داند

صبح از خواب بیدار شد ، گیج بود در باره کتاب فروشی هایی که کتاب مذهبی دارن می پرسید. هر چی پرسیدیم چی شده جواب نداد .

گذشت تا عصر . عصر که از در خونه وارد شد دیدم دو جلد کتاب دستشه . وقتی نگاه کردم دیدم حماسه حسینی شهید مطهریه .

تازه دو ریالیم افتاد . وقتی بهش گیر دادم گفت دیشب آقایی رو در خواب دیدم با چهره ای نورانی مثل سریال امام رضا نواهای اطراف بهم میگفت این امام زمانه . آقا جلو اومد ابهتش وجودم رو گرفته بود بهم رو کرد و گفت : برو کتاب حماسه حسینی شهید مطهری رو بخون " و بعد از خواب بیدار شدم .

 

وقتی جملش تموم شد چشماش پر از اشک شد و رفت .

این خاطره رو یکی از نزدیکانم درباره بردارش می گفت ، با خودم گفتم :

آن کس است اهل بشارت که اشارت داند نکته ها هست بسی محرم اسرار کجاست

 

 ------------------

 محرم اومده بود و هیچ مطلبی متناسب به این ماه عزیز و وقایعش پیدا نکرده بودم تا گوشه ای از وظیفه خودم رو ادا کنم تا اینکه این خاطره یادم اومد. هر چند نتونستم خودم همه کتاب رو بخونم اما گفتم شاید عزیزی اراده اش از من قوی تر باشه اون رو بخونه و و بشارتی از این اشارت نصیبش بشه .

سبز و بارانی و حسینی باشید

+ نوشته شده در  جمعه دوازدهم بهمن 1386ساعت 11:57  توسط محب |  5 نگاه

دروغ در روایات اسلامی

اینک به بیان پاره ای از روایات در نکوهش دروغ می پردازیم

دروغ در ردیف شرک به خدا

رسول گرامی اسلام (ص) فرمود :

« آیا شما را از بزرگترین گناهان خبر ندهم ؟ بزرگترین گناه شرک به خدا و بد رفتاری نسبت به پدر و مادر و دروغ گفتن است .» « جامع السعادات ، ج2/ص322 »

دروغ کلید گناهان

حضرت امام حسن عسکری (ع) فرمود :

« تمام پلیدیها در خانه ای نهاده شده و کلید آن دروغ است. » « جامع السعادات ، ج2/ص322 »

دروغ از شراب بدتر است

حضرت امام محمد باقر (ع) فرمود :

« خداوند متعال برای شر و بدی قفلهایی قرار داده و کلید ان قفلها شراب است و دروغ از شراب هم بدتر است. » « وسائل الشیعه ، ج8/ص572 ؛ اصول کافی ؛ اصول کافی ج2/ص339، حدیث 3»

دروغ سبب خرابی ایمان

حضرت امام محمد باقر (ع) فرمود :

« دروغ ویران کننده ایمان است » « بحار الانوار چاپ بیروت ، ج 69 / ص247 »

دروغ و روسیاهی

رسول گرامی اسلام (ص) فرمود :

« از دروغ گفتن خودداری کنید زیرا انسان را روسیاه می کند » « مستدرک الوسائل ، ج2/ص100 »

دروغ با ایمان سازگار نیست

« امام رضا (ع) روایت می کند که از پیامبر اکرم (ص) سوال شد : آیا انسان با ایمان ممکن است ترسو باشد ؟ فرمود : آری . سوال شد : امکان دارد بخیل باشد ؟ فرمود : آری . آیا ممکن است دروغ گو باشد ؟ فرمود : نه . » « وسائل الشیعه ، ج 8 /ص 573 ؛ جامع السعادات ، ج 2 / ص322 »

دروغگو از درگاه خدا طرد می شود

امام سجاد (ع) در مقام نیایش می گوید :


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد صبح از خواب بیدار شد

دانلود پروژه دروغ

اختصاصی از حامی فایل دانلود پروژه دروغ دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

اولین دروغی که گفتم کی بود؟

تا به حال فکر کرده اید که چرا و چقدر دروغ گفته اید ؟ حتی در پاسخ به این سوال هم قدری دروغ بگویید . بسیاری از ما دروغ گفته و می گوییم ولی اکثرا نمی دانیم از چه زمانی و به چه علتی دروغ گفته ایم انچه که در مورد دروغ گویی مهم و ناپسند است ، تاثر اختلاطی است که این عمل بر روابط انسانها بر جای می گذارد . چرا که زندگی اجتماعی انسانها بر اساس اعتماد نسبی متقابل استوار است و دروغ این اعتماد را سست می کند . روانشناسان تعاریف مختلفی از دروغ ارایه داده اند که یک عامل در همه انها مشترک است و ان نوعی تعریف حقیقت است . به طور قطع جنبه اجتماعی دروغ بسیار مهم است . در واقع دروغ برای فریفتن دیگری و قبولاندن گفتار و رفتاری است که با حقیقت مطابقت ندارد . انچه مسلم است دروغگویی هم مثل بسیاری از رفتارهای فردی و اجتماعی ریشه در دوران کودکی دارد . بنابراین شناخت و جلوگیری از دروغگویی در کودکان ، در واقع پیشگیری از دروغگویی و یا حداقل عدم تقویت این رفتار در بزرگسالی است .

چرا و چگونه کودک دروغگویی را یاد می گیرد ؟

بعضی ها معتقدند کودک به هنگام تولد ، دروغگویی را نیز با خود می اورد . این اعتقاد خیلی هم دور از واقعیت نیست ، چرا که کودک در نتیجه ارتباط و زندگی اجتماعی ( محیط خانواده ، اولین اجتماعی که کودک در ان قرار می گیرد ) دروغگئویی را می گیرد و در می یابد که برای زندگی در اجتماع لازم است به برخی مخفی کاریها و یا فریب متقابل که به صورت ادب ، ابزار محبت ، بدخواهی و ... متجلی می شود دست زند . به این ترتیب کودک به مرور در می یابد که نم یتواند همواره افکار و احساساتش را به صورت واقعی به همان شکل یکه در درونش می گذرد – نشان دهد و در برخی مواقع لازم است آنها را از صافی بگذراند تا در روابطش با اطرافیان اختلاف پیش نیاید بنابراین گاهی دروغ های کودکانه ناشی از نوعی فشار اجتماعی است که شکل اولیه ان در خانواده و از جانب والدین ایجاد می شود .

علل دروغ در کودکان

دروغ واقعیتی است که بی تردید همه از ان بیزارند . بله دروغ یک واقعیت است زیرا با انکه حقیقتی در درون ان نیست متاسفانه موجود است . حتما شما هم با افاردی روبرو شده اید که این واقعیت ناخوشایند را در میان سایر وقایع اخلاقی خود جای داده اند . جالب انکه هر کس دلیل خاصی برای این عمل دارد و به گونه ای ان را توجیه می نماید . انچه مسلم است علل دروغگویی در بزرگسالان و کودکان متفاوت است .

کودک زمانیکه مرتکب تخلف یا نافرمانی می شود به دلائل مختلف به دروغ متوسل می وشد و این یک پاسخ طبیعی است و مهم ترین دلیل این عکس العمل این است که او اقندر قوی نیست که واقعیت را بیان کند و در حققت قادر به پذیرش مسئولیت خطائی که مرتکب شده و اقرار بدان نیست . در لحظه ارتکاب اشتباه ، نفس خردسالانه وی تصویر ناخشوایندی از او ترسیم می نماید و کودک خود را گناهکار می پندارد ، اما مایل نیست این تصویر در برابر چشم دیگران نیز ظاهر شود . او نمی خواهد اطرافیان گناهکارش بخوانند و تصور بدی از وی داشته باشند . لذا به این دلیل کاملا طبیعی و از طرفی به لحاظ انکه موقعیت دروغ گفتن را فراهم می بیند و راستگویی را باعث به درد سر افتادن خویش می یابد ، دروغ می گوید .

عوامل دروغ

مهم ترین عوامل سازنده دروغ عمدتا تظاهر و اخفا هستند . برخی کودکان تمایل زیادی به تظاهر و بزرگنمایی دارند و سعی می کنند در بیان توانایی ها و کسب موفیت هاشان اغراق کنند . این کودکان معمولا فعال ، پر هیجان و پر جنب و جوش هستند . ولی بر عکس کودکانی که بیشتر به مخفی کاری ، انکار و عدم انجام کاری تمایل دارند ، کودکانی بی قید ارام و ترسو هستند .

رفع نیاز

یکی از دلایلی که روانشناسان برای دروغگوی یدر کودکان بر شمرده اند ، رفع نیازهای کودک است . کودک قبل از یادگیری و استفاده از زبان از نوعی تخیل برخوردار است که خیلی زود اجازه فیب دیگران را به او می دهد . تصور کنید کودکی که گرسنه است و یا چیزی را می خواهد چطور با گریه و فریاد سعی در به دست اوردن ان می کند و وقتی به مقصودش رسید چقدر سریع گریه اش قطع می شود ! همینطور است کودکی که برای جلب نظر و توجه اطرافیان از خشم یا زیبایی خود استفاده می کند . طبیعی است که هر چه بیشتر کودک به این وسیله به اهدافش برسد این رفتار در او تقویت شده و درغگویی و رسیدن به هدف برای او تلقی می شود و این چیزی نیست جز نتایجی که کودک از اولین تحریف هایش در حقایق بدست اورده است .

دسته بندی های دروغ

از دروغ دسته بندی های مختلفی شده است از جمله دکتر شکوه نوابی نژاد در کتاب رفتارهای بهنجار و نابهنجار دروغ را بشرح ذیل دسته بندی کرده است :

دروغ بازی ، که کودک با آن حوادث تخیلی یا بازی را به دیگران می باوراند.

دروغ پوچ ، کودک برای جلب توجه افراد دیگر بکار می برد .

دروغ انتقام جویانه ، که از نفرت ناشی می شود.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پروژه دروغ

دکتر مصطفى چمران

اختصاصی از حامی فایل دکتر مصطفى چمران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 131

 

خدا بود ودیگر هیچ نبود

مقدمه

زندگى حماسه‏آفرین و پرفراز و نشیب دکتر مصطفى چمران از مقاطعى بسیار گوناگون و حساس شکل گرفته است، شرایط خاص هر مقطع کاملاً قابل دقت است، زمانى در دوران مبارزات ملى‏شدن صنعت نفت و پس از آن در دوران اختناق بعد از کودتاى 28 مرداد، سالیانى چند در امریکا، سپس در مصر و بعد از آن دوران حماسه‏ساز لبنان، در کنار مرزهاى اسرائیل و پس از پیروزى انقلاب اسلامى ایران در وطن و میهن اسلامى خود در مسئولیت‏ها و مأموریت‏هاى مختلف، عمر پرجوش و تحرک و انسان‏ساز خود را سپرى ساخت. این مقاطع با هم بسیار متفاوتند ولى آن‏چه که همه این ادوار را به هم ارتباط مى‏بخشد، خط فکرى او، اعتقاد خالصانه و شیدایى او براى تکامل روح انسانى و اوج‏گرفتن از این دنیاى خاکى و وصول به معشوق و لقاى حق بوده است. او لحظه‏اى آرام نداشته است، خود را وقف خدمت به خلق و جهاد در راه خدا نموده و از هیچ کس و هیچ چیز جز خداى تعالى انتظار و ترس و باکى نداشت. سراپا عشق بود، محبت بود، شور بود، تلاش خالصانه بود، مبارزه بود، خودسازى بود، انسان‏سازى بود، سازمان‏دهى بود، درد و غم و رنج بود، تنهایى و پرواز بود، فریاد بود و بالأخره شهادت بود.

مصطفى چمران که در سال 1311 تولد یافت، دوران کودکى و ابتدایى را در دبستان انتصاریه تهران خیابان 15 خرداد - عودلاجان و دوران متوسطه خود را در دبیرستان‏هاى دارالفنون و البرز سپرى ساخت و سپس وارد دانشکده فنى دانشگاه تهران شد و در سال 1335 در رشته برق فارغ‏التحصیل و شاگرد ممتاز گشت. او همیشه در تمام دوران تحصیل پیشتاز و نمونه بود، علاوه بر آن‏که در همه مبارزات سیاسى و مذهبى حضورى فعّال داشت؛ نمونه‏اى از یک نوجوان و جوانى پاک، پرتلاش، عمیق و براى همه دوست‏داشتنى بود. با استفاده از بورس شاگرد اولى براى ادامه تحصیل راهى امریکا شد و ابتدا در دانشگاه تگزاس درجه فوق‏لیسانس مهندسى برق و سپس در یکى از بزرگ‏ترین و مهم‏ترین دانشگاه‏هاى معروف امریکا »برکلى«، در کالیفرنیا و با همراهى برجسته‏ترین اساتید فیزیک، دکتراى خود را در رشته الکترونیک و فیزیک پلاسما با عالى‏ترین نمرات دریافت نمود و مدتى در یکى از مراکز مهم تحقیقاتى روى زمین در کنار دانشمندان و پژوهشگران بنام، سرگرم تحقیق روى پروژه‏هاى بزرگى، در زمان خود بود.

باز هم در کنار این مسیر تحسین‏برانگیز و کم‏نظیر، پایه‏گذار و سازمان‏دهنده مبارزات ضداستعمارى و ضدرژیم طاغوتى شاه و پایه‏گذار فعالیت‏هاى گسترده اسلامى در امریکا بود. بعد از شکست اعراب در جنگ 1967، دنیاى وسیع امریکا بر او تنگ مى‏نمود و براى فراگیرى فنون نظامى و جنگ‏هاى چریکى راهى اروپا، الجزایر و مصر شد و مدت دو سال در مصر ماند. بعد از فوت جمال عبدالناصر به دعوت امام موسى صدر رهبروقت شیعیان لبنان به سرزمین فاجعه، درد و رنج مسلمین به‏ویژه شیعیان لبنان قدم نهاد و در جنوب لبنان، شهر صور و کنار مرزهاى اسرائیل رحل اقامت افکند ولى او در همه جاى لبنان حضور داشت، هر کجا که خطر بود، بلا بود و قیام بود، دکتر چمران نیز در پیشاپیش مردم بى‏پناه لبنان حضور داشت. در لبنان پایه‏گذارى سازمان‏هاى چریکى مسلّح را برعهده گرفت که هم‏زمان با روشنگرى اسلامى و مذهبى و تقویت روحیه و اعتقادات اسلامى و مکتبى، ورزیده‏ترین، زبده‏ترین و شجاع‏ترین رزمندگان اسلام را تربیت نمود که فرزندان و شاگردان آن‏ها امروز نیز در لبنان براساس همین اعتقادات و روحیه شهادت‏طلبى، حماسه‏ها مى‏آفرینند.پس از پیروزى انقلاب اسلامى ایران مشتاقانه همراه با گروه 92 نفره نخبگان مذهبى و سیاسى لبنان به ایران آمد و به دیدار امام بزرگوار خود شتافت و بنا به توصیه امام راحل در ایران ماند. با آن‏که در استمرار برنامه‏هاى خود در لبنان نیز دخالت داشت، در ایران نیز به دستور امامره از پایه‏گذاران سپاه بود و سپس در فرونشاندن توطئه‏هاى خطرناک و جدایى‏طلبانه دشمن در کردستان با آن‏که معاون نخست‏وزیر بود، لباس رزم بر تن کرد و سلاح بر دوش گرفت و با سازمان‏دهى و به‏کارگیرى نیروهاى مسلّح و بخصوص مردمى، به خنثى‏سازى توطئه‏هاى سخت دشمنان برآمد و نام خود و پاوه و حوادث حماسه‏ساز آن و فرمان تاریخى امام خمینىره را براى همیشه در تاریخ ثبت نمود.با آغاز جنگ تحمیلى راهى خوزستان شد و فرماندهى نیروهاى داوطلب مردمى و نظامى را تحت عنوان »ستاد جنگ‏هاى نامنظم« برعهده گرفت و کتابى قطور از رشادت‏ها، شهادت‏ها، حماسه‏ها و مقاومت‏ها را قلم زد. بالاخره درحالى‏که نام او و نیروهاى رزمنده و شجاع او به دوستان روحیه مى‏بخشید و پشت دشمنان متجاوز را مى‏لرزاند در ظهر هنگام روز 31 خردادماه 1360، در روستایى به‏نام »دهلاویه« در نزدیکى سوسنگرد با ترکش خمپاره دشمن، شهادت را در آغوش کشید و به اوج و عروج پرکشید و به لقاءاللَّه رسید و به‏سوى معبودش شتافت تا عندربهم یرزقون شود.

نگارش این سطور متراکم و مختصر از زندگى او، از آن‏جا ضرورت داشت که برهه‏هاى مختلف عمر او، در جوامع و شرایط گوناگون و خط فکرى مستقیم او که در این مجموعه دست‏نوشته‏ها گردآورى شده است بیش‏تر شفاف و مشخص شود و اگر دست‏نگاشته‏اى را در امریکا، لبنان یا در ایران به رشته تحریر درآورده است موقعیت‏ها و شرایط روز نیز مدّنظر قرار گیرد.

دکتر چمران لحظه‏اى بیکار نمى‏نشست. یا کار مى‏کرد، یا مى‏خواند و یا مى‏نوشت. حتى اگر چند دقیقه جلسه‏اى دیرتر تشکیل مى‏یافت از این فرصت کوتاه نیز استفاده مى‏کرد و مى‏نگاشت و آن‏چه را که مى‏نوشت براى خود و دل خود مى‏نوشت نه براى دیگران و نه به‏خاطر آن‏که روزى منتشر شود، مکنونات قلبى او بود، گاهى با خدا راز و نیاز مى‏کند، گاهى با على)ع( و گاهى با حسین (ع)؛ زمانى گزارشى را ثبت مى‏نماید و هنگامى دیگر روحیه شاعرانه و عارفانه خود را پروبال مى‏دهد و با دل خود به پروازى ملکوتى و سیر و صعودى روحانى مى‏پردازد و زمانى دیگر حقایقى تاریخى را با سادگى و صراحت بیان مى‏کند و در نوشته‏اى دیگر به دردها و رنج‏ها و غم‏هاى خود که همه آن‏ها هم درد و رنج اجتماعى بود مى‏پرداخت و بالاخره از هر بابى و هرگونه که آن لحظه افکار او را به خود مشغول مى‏داشت با بیانى زیبا و قلمى ساده و صریح آن‏چه را که در درون او مى‏گذشته قلم زده است، گاهى از شور و شوق و شیدایى و گاهى از عشق و محبت الهى و زمانى از دردها و رنج‏ها و


دانلود با لینک مستقیم


دکتر مصطفى چمران

تحقیق در مورد دهه فجر 12 ص

اختصاصی از حامی فایل تحقیق در مورد دهه فجر 12 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

انقلاب ما انفجار نور بود.

امام خمینی (قدس سره)

 

در دوران معاصر، پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، حادثه مهم و حیرت انگیزی برای جهانیان بود. این حادثه ی بزرگ قرن، از یکسو معادلات سیاسی استکبار را در ادامه ی سیاست سلطه و تقسیم استعماری جهان بر هم زد و از سوی دیگر، یکی از استوارترین رژیم های وابسته را که از حمایت قدرت های بزرگ برخوردار بود، ریشه کن ساخت، و در کشوری چون ایران، با اهمیتی که از نظر استراتژیکی و اقتصادی برای قدرت های بزرگ جهان دارد، تحولی سیاسی – مردمی و عظیم به وجود آورد و این جریان سیاسی، یک بار دیگر اسلام را به عنوان یک قدرت تعیین کننده در جهان مطرح نمود و چشم انداز وحدت جهان اسلام، حرکت عظیم بازیابی خویشتن خویش، گریز از سلطه، ایستادگی در برابر استعمار کهنه و نو، ایجاد قطب سیاسی جدید در جهان و فروریزی رژیم های وابسته و تحمیلی را در سرزمین های پر نعمت اسلامی، در برابر دیدگان مشتاق، بیش از یک میلیارد مسلمان گشود و موجی از وحشت و اضطراب در دل های جهان خواران پدید آورد.

معنای انقلابانقلاب در لغت، برگشتن از حالی به حالی، دگرگون شدن، رجعت، تغییر، تحول و ... است و در اصطلاح رایج جهان، شورش عدّه ای برای واژگون کردن حکومت و ایجاد حکومتی نو به منظور تغییرات اساسی و بنیادین در تمام نهادها، مناسبات، ساختار سیاسی و اجتماعی و جایگزینی سازمانی نوین و مطلوب در چهارچوب اهداف و آرمان های خاص می باشد.

در قرآن واژه ی انقلاب به کار نرفته ولی ده مورد مشتقات آن آمده است. در تمام این آیات، تناسب موضوع و منظور آیات، مفهوم لغوی آن، یعنی تغییر و دگرگونی و برگشتن مورد توجه بوده است، که گاهی انقلاب به سوی تعالی و کمال است (اعراف 119) و گاهی بازگشت به عقب و انحطاط (آل عمران 144) و گاهی نه این و نه آن.

مشروطیت در ایران (1324 ق) که دستاورد تلاش مجموعه ای از اقشار مختلف جامعه و غرب گرایان و روشنفکران برای اصلاح بنیادین در نظام دینی و اجتماعی ایران بود، سرانجام توانست با وضع قانون اساسی و متمم آن، تأسیس مجلس شورا و برخی نهادهای سیاسی و اجتماعی دیگر، گام هایی برای تحقق آرمان های خود بردارد. اما به دلایل فراوان، اهداف نظام مشروطه و مردم، برآورده نشد. استقرار دیکتاتوری رضاشاه (1299 تا 1320 ش) انحطاط عمیقی در ابعاد مختلف پدید آورد. او با نهادهای ملی و مذهبی در افتاد و شعائر دینی مورد دشمنی قرار گرفت. وی آداب مذهبی را خلاف تجدد می دانست حوزه های علمی دینی را تعطیل کرد، لباس روحانیت را خلاف رویه مملکت اعلام نمود و سرانجام در بازگشت از سفر به ترکیه اقدام به کشف حجاب کرد. مشروطیت نیز به طور کلی به فراموشی سپرده شد. در جریان جنگ جهانی دوم، در سال 1320 شمسی، دیکتاتوری بیست ساله فرو پاشید و آزادی های سیاسی و اجتماعی قابل توجهی پدید آمد.

 

در فضای پس از شهریور 20، به طور کلی سه جریان عمده ی فکری – سیاسی پدید آمدند که عبارت بودند از:مارکسیستی، ملی، اسلامی،حزب توده ی ایران مظهر جریان مارکسیستی بود که در برابر این جریان قدرتمند، انجمن های ملی و اسلامی تشکیل گردید. این دوران با کودتای 28 مرداد 1332، پایان گرفت. از سال 1332 تا 1342، اندیشه و سمت گیری افکار دینی به سوی یک تحول انقلابی و عمومی در جامعه و در میان روشنفکران و جوانان اوج بیشتری گرفت.

انقلاب سفیددر سال 1960، جان.اف. کندی، رییس جمهور امریکا به منظور جلوگیری از تعمیق اندیشه های انقلاب و مبارزات ضدِاستعماری و در نهایت حفظ منافع امریکا، برنامه های اصلاحی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی چندی را به حکومت های وابسته توصیه کرد. محمدرضا شاه در سال 1339، در جهت اجرای سیاست «کندی» ، لایحه ی اصلاحات ارضی را به مجلس برد، اما لایحه متوقف شد و کاری از پیش نرفت.

 

به توصیه امریکا، دکتر علی امینی در اردیبهشت 1340، به نخست وزیری منصوب شد. وی دست به انجام اصلاحاتی، از جمله اصلاحات ارضی زد، حکومت ایران و مطبوعات خارجی و به خصوص امریکایی، نام این اقدامات را انقلاب نهادند که رفته رفته نام «انقلاب سفید» بر آن اطلاق شد. به خاطر رقابتی که بین شاه و امینی به وجود آمد، شاه امینی را عزل کرد و در تاریخ 27 تیر 1341، اسد الله علم به نخست وزیری منصوب شد. در تاریخ 16 مهر 1341، مطبوعات نوشتند که در دولت لایحه ای با سه نکته تازه به تصویب رسید(1)

1-    به زنان حق رأی داده شد.

2-    قید اسلام از شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان برداشته شد.

3-    به جای سوگند به قرآن «کتاب آسمانی» آورده شد.

پس از انتشار این خبر، نخستین موج مخالفت از سوی روحانیت و مراجع دینی پدید آمد و در میان بازاریان و دیگر اقشار جامعه، گسترش یافت و رژیم ناچار به عقب نشینی شد واسد الله عَلَم طی تلگرافی به علمای قم نوشت:

1-    نظریه دولت در مسأله « اسلامیت» همان نظریه علمای اسلام است.

2-    سوگند با قرآن مجید است.

3-    در مسأله مسکوت بودن عدم شرکت بانوان در انجمن های ایالتی و ولایتی ...

دولت نظرات آقایان را به مجلس تسلیم و منتظر تصمیم مجلسین خواهد بود.

امام خمینی (قدس سره) که در آن دوران یکی از مراجع بزرگ تقلید بودند آن را کافی ندانسته و خواستار ادامه ی مبارزه تا لغو رسمی تصویب نامه شدند. سرانجام، پس از پنجاه روز مبارزه، در 7 آذر 1341، در مطبوعات نوشته شد:

«در هیأت دولت تصویب شد که تصویب نامه مورخه 14/7/1341، قابل اجرا نخواهد بود.»

پس از پایان این ماجرا، تبلیغات دامنه داری علیه روحانیت، که هماورد غیر منتظره ای برای رژیم تلقی می شد، آشکارا و پنهان آغاز شد. در 19 دی 1341، شاه اصول پیشنهادی خود را که بعدها «لوایح شش گانه» نام گرفت و تا سال 1356، تا 19 اصل گسترش یافت، اعلام کرد و از مردم خواست که با شرکت در همه پرسی، به آن ها رأی دهند.

این لوایح عبارت بودند از:

1-    الغای رژیم ارباب و رعیتی.

2-    تصویب لایحه قانونی ملی کردن جنگل ها در سراسر کشور.

3-    تصویب لایحه فروش کارخانجات دولتی به عنوان پشتوانه اصلاحات ارضی.

4-    تصویب لایحه ی قانون سهیم کردن کارگران در منافع کارگاه های تولیدی.

5-    لایحه ی اصلاحی قانون انتخابات.

6-    لایحه ی ایجاد سپاه دانش به منظور اجرای تعلیمات عمومی و اجباری.

مراجع تقلید قم و تهران طی اعلامیه ای رفراندم را خلاف شرع و قانون اعلام و شرکت در آن را تحریم کردند.

دانشگاه ها، بازاریان و اصناف با اجتماعات، تظاهرات، اعتصابات و بیانیه ها در تهران، قم و برخی شهرهای بزرگ به حمایت از روحانیون برخاستند.

در روز ششم بهمن 1341، همه پرسی انجام گرفت و اعلام شد که پنج میلیون و ششصد هزار رأی موافق و چهارصد هزار و صد و پنجاه رأی مخالف به صندوق ریخته شده است. کندی و دیگر رهبران جهان به شاه تبریک گفتند، در حالی که موج مخالفت روحانیت ایران به خارج از کشور نیز سرایت کرد و علمای عراق در سطح گسترده ای به حمایت از علمای ایران برخاستند.

شروع نهضتنوروز سال 1342 شمسی بر اساس پیشنهاد امام خمینی (قدس سره) و تصویب مراجع قم، عزای عمومی اعلام شد. بعد از ظهر روز دوم فروردین به مناسبت سالروز شهادت امام صادق علیه السلام مجلس سوگواری در مدرسه ی فیضیه قم برگزار گردید. جمعیت انبوهی در آن شرکت کردند، مأموران رژیم، جلسه را به هم ریختند و شرکت کنندگان بخصوص طلاب و روحانیون را مجروح و مضروب ساختند و تنی چند نیز به شهادت رسیدند. پس از این حادثه اعلامیه هایی از علمای قم، تهران، نجف و دیگر شهرها صادر شد که رژیم شاه به دلیل بی حرمتی به دین و اصل دیانت و علما و طلاب محکوم است. رژیم شاه کارت تحصیلی طلاب را لغو و روحانیون جوان را دستگیر و به سربازخانه ها اعزام کرد.

با آغاز محرم سال 1342 شمسی اغلب سخنرانی ها و عزاداری ها به صورت سیاسی برگزار شد. عصر روز عاشورا امام (قدس سره) در مدرسه ی فیضیه ی قم، در حضور انبوه مردم، سخنرانی کرد و در آن از اعمال رژیم شاه و کشتار مردم و قانون شکنی و خطر اسراییل و خطری که اسلام  و کشور را تهدید می کند، یاد نمود و آشکارا شاه را مخاطب قرار داده و گفتند:


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد دهه فجر 12 ص