لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"
فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات:22
رشد ورفتار در پزشکی کودکان
رشد به افزایش دراندازه بدن به منزله یک کل واحدیاافزایش قسمتهای جداگانه آن اطلاق می شود؛در حالیکه نموبه تغییرات درکارکردهایی اختصاص می یابد که ازمحیط هیجانی واجتماعی تاثیر می پذیرند .مسیر رشد ونمو هرفرد درچرخه زندگی منحصر به فردبوده وباطیفی ازتغییرات پیچیده وهمبسته همراه است. برای هریک ازکودکان الگوهای رشد می توانند بسیار متفاوت باشند. یکی ازاهداف پزشکی کودکان کمک به تمامی کودکان برای دستیابی به توان فردیشان برای رشدونمو؛وسرانجام تبدیل به فردبزرگسال رسیده است.برای بررسی رشد یک کودک اندازه گیریهای مکرر درفواصل زمانی مشخص لازم است .مثلا اگرصدک وزن افزاینده بوده وهمزمان صدک قد کاهش یابد احتمال هیپوتیروئیدی (کمبود هورمون تیروئید )مطرح می باشد.ویابرای اندازه گیری مکرردورسر؛دانستن اندازه دورسروالدین الزامی است.نسبت اعضای بدن اززندگی جنینی تابزرگسالی تغییرمی کند.سرعت رشد دستگاههای متعددبدن نسبت به هم ؛الگوهای متمایزی دارندکه بستگی به اعمال آنها دارد.رشددستگاه عصبی دردوسال اول زندگی سریعتر است ؛درحالیکه سرعت رشد بافت لنفاوی در دوازده سالگی به اوج می رسد.قلب درهنگام تولد نسبتا بزرگ است.تعداد نبض وفشارخون باافزایش سن رشد ونیزدرپاسخ به بسیاری ازتغییرات سوخت وسازی وتغذیه ای فرق می کنند.
نمو :درمورد نمو نظریه های زیادی عنوان شده است .پیاژه می گوید شناخت عبارتست ازفرایند دانستن دروسیع ترین معنای آن؛که شامل ادراک؛ حافظه ؛قضاوت واستدلال می شود وذهن کودک درهرمرحله ای به گونه متفاوت عمل می کندوانتظارات غیرواقع گرایانه والدین ناشی ازعدم درک آنها ازتفاوتهای منطق کودک بامنطق بزرگسال است.اگربه والدین کمک کنیم که ازدیدگاه کودک به یک مشکل رفتاری نگاه کنند؛غالبا مشکل رفتاری بهبود می یابد.درمورد محرکها نیز می گوید محرکهای تازه کودکان راجذب می کند؛ولی اگر ناهماهنگی شناختی بیش ازحدشدید باشد آنهاراوحشت زده یا سرخورده می کندوبه تعادل تازه ای (رشدشناختی )نخواهند رسید. فروید می گوید مفایم اخلاقی ؛ذهن کودک وآرزوهای آرمانی اوراتشکیل می دهند.واضطراب خودبخودهنگامی ایجاد می شودکه روان کودک براثر هجوم شدیدمحرکهایی که خارج از حدتوانایی کودک درکنترل یاتخلیه آنها باشد؛ازپادرآید.این محرکها می توانند خارجی باشند ولی بیشتر آنها درونی بوده وازنهاد منشا می گیرند.مکانیسمهای واپس زنی هنگامی ایجاد می شود که من ؛راه ورود تکانه ناخواسته نهاد را به خودآگاه سد می کند.سرکوب ؛معادل واپس زنی ولی درسطح خودآگاه است.واکنش سازی ؛هنگامی ایجاد می شودکه ازیک جفت واکنشهای دوسو گرا؛یکی به سطح ناخودآگاه فرستاده شده وباتاکید افراطی بردیگری درهمین سطح نگه داشته می شودمثل عشق دربرابرنفرت؛ستمکاری دربرابرمهربانی ولجاجت دربرابراطاعت. واکنش کودک نسبت به خواهر یابرادرتازه متولدشده ؛می تواندبه صورت مکانیسمهای دفاعی مانندواپس زنی (احساس خصومت آمیزنسبت به خواهریابرادر)و واکنش سازی (علاقه به جای تنفر)ونیزسایرفرایندهای من ؛مثل همانندسازی بامادر(تقلیدمراقبت) باشد.سایرمکانیسمهای دفاعی رایج عباتند از انکار؛ یعن انکار قسمتی ناخوشایندیاناخواسته ازواقعیت خارجی ؛وفرافکنی یعنی نسبت دادن تمایلات یاخواسته خودفردبه شخصی دیگر(مثل دوست خیالی دراوایل دوران کودکی).مکانیسمهای دفاعی می توانند هم نشانه روشهای انطباق طبیعی وهم ناشی ازاضطراب باشند.
دلبستگی یک طرفه ودلبستگی متقابل واژه هایی هستندکه روابط عاطفی بین والدین وشیرخوار راتوصیف می کنند.دلبستگی یک طرفه بلافاصله یامدت کوتاهی پس ازتولد ایجادشدهواحساسات والدین رابه نوزاد منعکس می کند؛دلبستگی متقابل شامل احساسات دوسویه بین والدین وشیرخواراست که بتدریج درطی سال اول زندگی تکوین می یابد.دلبستگی به یک چهره خاص وپایدارمادرانه برای رشدطبیعی ؛روانی وجسمی کودک نقش تعیین کننده دارد.بطورطبیعی کودکان درسنین 9 تا18 ماهگی نسبت به جدایی ازمادردچاراحساس ناامنی می شوند.مهارتهای حرکتی تازه کودک وجاذبه تازگی برای اوممکنست ماجراهایی راپیش آوردکه منجربه وحشت یادردودرپی آن تلاش دیوانه واربرای یافتن وپناه بردن به مادر(مراقب اصلی)شود.این مسئله غالبامنجربه تغییرات نوسانی شدیددرحالات کودک؛ازاستقلال لجاجت آمیزتاوابستگی افراطی شده ومی تواندبرای والدین باسرخوردگی وگیجی همراه باشد.دلبستگی توأم بااحساس ایمنی باعث کوتاهترشدن دوره پرآشوب دوسوگرایی می شود.
مقاله بررسی رشد هیجانی و جسمانی کودکان