
عنوان مقاله :نقش مؤثر پدافند غیر عامل در مدیریت بحران شریان های حیاتی تحت اثر زلزله
محل انتشار: دهمین کنگره بین المللی مهندسی عمران تبریز
تعداد صفحات:9
نوع فایل : pdf
نقش مؤثر پدافند غیر عامل در مدیریت بحران شریان های حیاتی تحت اثر زلزله
عنوان مقاله :نقش مؤثر پدافند غیر عامل در مدیریت بحران شریان های حیاتی تحت اثر زلزله
محل انتشار: دهمین کنگره بین المللی مهندسی عمران تبریز
تعداد صفحات:9
نوع فایل : pdf
تحقیق بحران هویت در 32 صفحه با فرمت ورد شامل بخش های زیر می باشد:
چکیده
مقدمه
تعریف هویت
فرایند شکل گیری هویت
ابعاد هویت
بعد فلسفی هویت
بعد فرهنگی
بعد اجتماعی
بعد سیاسی
بنیان های هویتی
بحران هویت و رشد اجتماعی نوجوان
انواع هویت عبارتند
بحران هویت
درمان مشکلات هویت نوجوان
نظریه های رشد جوانی ، جوانی و شکل گیری هویت
ویژگیهای دوره جوانی عبارتند از
هویت شغلی
بحران هویت، محصول رژیم های پهلوی و جمهوری اسلامی
مشکلاتی که یکی از دلایل بوجود آمدن آن بحران هویت است
دلایل بحران شدید هویت در جامعه ایران را میتوان به شرح زیر برشمرد
اینترنت در ایران فرصت است یا تهدید؟
چگونه می توان اینترنت را در ایران بومی کرد؟
منابع وماخذ
چکیده:
دراین متن سعی خواهد شد پیرامون هویت ، تعاریف مختلف آن ، لایه های مختلف هویتی ،
عوامل اساسی خلق هویت وبنیان های هویتی ، اهمیت هویت درزندگی بشری و سیر تحولات
هویتی به شکل کلی بحث گردیده پیرامون مقوله بحران هویت وریشه ها ودلایل داخلی و
خارجی بحران در کشور بحث گردیده وراهکارهایی متفاوت ( ازآنچه تا کنون ارائه داده شده
وصد البته که نتیجه نداده ) به امید حل این بحران یا مدیریت صحیح آن ارائه شود.
مقدمه:
زندگی اجتماعی بدون هویت وشناسه غیرممکن وبی معنی است چرا که اگرمن دارای هویت
فردی معین به خود نباشم که با آن شناخته شوم ودیگران را بشناسم وخود را بشناسانم ،
هرگزنخواهم توانست ارتباط وتعاملی صحیح و معنی دار با پیرامون خود برقرار کنم و بدون
وجود چهارچوبی برای مشخص ساختن هویت اجتماعی و هویتهای فردی، من همان بودم که
دیگری هست وهیچ یک از ما قادر نخواهد بود که نسبت معناداری بین خود وغیرخود یا
دیگری برقرارکند. درواقع ، بدون هویت ، جامعه ای درکار نیست.
از طرف دیگر در صورت عدم وجود شباهت و وجوه اشتراک در میان افراد یک مجموعه
وگروه یا جامعه اتحاد آنان وحفظ یکپارچگی شان سختتر بوده وامکان فروپاشی جامعه بالا
خواهد بود وازاین روست که امروزه درجامعه بحران زده ایران نخبگان سیاسی و فکری
کشور از ایجاد بحران هویت در کشور به شدت ابراز نگرانی کرده و درپی ارائه راهکارهای
جهت حل این معضل می باشند.
آنچه که معلوم است نسخه های ارائه شده جهت حل این معضل جامعه تا کنون به جواب
مطلوبی نرسیده و مسائلی از قبیل از خود بیگانگی و مد گرایی و ارزش گریزی وهنجار
شکنی های افراطی و جامعه ستیزی و قانون گریزی و سستی بنیانهای خا نوادگی و گسترش
فساد و بی بندوباری در کشور ، از جهاتی به مسئله بحران هویت در ایران و عدم درمان این
معضل در کشور باز میگردد.
تعریف هویت :
جهت ورود به بحث اصلی ابتدا به ساکن باید مفهوم هویت بررسی و تعریف گردد. ساده ترین
تعریفی که قابل ارائه است،چنین است:"هویت وجه تمایز من با غیر من است"به عبارتی
هویت آن چیزی است که مرا از دیگران باز می شناساند وبه من در زند گی اجتماعی ام معنی
ومفهوم می بخشد....
دانلود مقاله امام حسین(ع) و رهبرى بحران از مکه تا کربلا در 99 ص با فرمت word
امام حسین(ع) و رهبرى بحران از مکه تا کربلا
مقدمه
زمینه بحران
تعریف بحران
بحران در زمان حکومت یزید
1. تهدید هدفهاى عالى و حیاتى
2. محدودیت زمانى
3. محدودیت شرایط مکانى
حرکت امام به سمت عراق
4. عواملى که رهبر را با بروز ناگهانى خود غافلگیرمىکند.
مشخصات وضعیت بحرانى
امام حسین(ع) و مدیریت بحران
1. ویژگیهاى رهبر
1-1. قاطعیت
1-2. داشتن هدف روشن
1-3. دین دارى همراه بصیرت
1-4. مشورت در امور
1-5. استقبال از سختىها
1-6. دیندارى همراه با غیرت و حمیّت
2. ویژگیهاى پیرو
وفادارى
مقاومت
الگوهاى کهنسال
الگوى نادمان
راز دار
علاقهمند به رهبر
جان نثار
معتقد
شجاع
شهید سیاه و الگویى سفید
3. استراتژى و سیاستهاى مقابله
3-1. تاکتیکهاى نظامى
3-1-1. حفاظت شخصى
3-1-2. گزارشگر اطلاعاتى:
3-1-3. خنثى کردن توطئه ترور:
3-1-4. جمع آورى اطلاعات:
3-1-5. مصادره
3-1-6. جذب نیرو:
3-1-7. تصفیه نیرو:
3-1-8. آرایش اردوگاه:
3-1-9. سازماندهى
3-1-10. ایجاد مانع
3-1-11. مهلتخواهى شب عاشورا براى نماز و دعا و تلاوت قرآن
3-1-12.
3-2. روشهاى روانى، تبلیغى
3-2-1. نامشروع دانستن خلافت یزید:
3-2-2. شهود صحنه
3-2-3. ارتباط تشکیلاتى
3-2-4. سنجش افکار:
3-2-5. مشروعیت نهضت:
3-2-6. بهرهگیرى عاطفى:
3-2-7. اتمام حجّت
3-2-8. آماده سازى
3-2-9. جبران کمیت با کیفیت
3-2-10. تقویت بُعد معنوى
3-2-11. رَجَز
3-2-12. افشاگرىهاى اسرا
3-2-13. مجالس یادبود:
3-2-14. فرهنگ گریه و نوحه:
نکات کلیدى مورد استفاده
1. ویژگیهاى رهبر
2. ویژگیهاى پیرو
3. استراتژى و سیاستهاى مقابله
3-1. تاکتیکهاى نظامى
3-2. روشهاى روانى، تبلیغى
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه66
فهرست مطالب موضع جامعة جهانی در قبال افغانستان فاجعة افغانستان به روایت آمار افغانستان کشور بی تصویر تصویر تاریخی این کشور بی تصویر
در افغانستان اقوام بزرگ عبارتند از :
فرهنگ افغانستان در مقابل مدرنیسم واکسینه شده است
چرا سی در صد جامعة افغان از افغانستان مهاجرت کرده است؟ اوضاع جغرافیایی افغانستان و پیامدهای اقتصادی آن
خویش است
بازار خماری جهانی و نسبت آن با تولید مواد مخدر افغانستان مسألة مهاجرت و پیامدهای آن بودا در افغانستان تخریب نشد، از شرم فرو ریخت. چنانچه این مقاله را به طور کامل بخوانید حدود یک ساعت از وقت شما را خواهد گرفت. در همین یک ساعت، حداقل 12 نفر دیگر در افغانستان از جنگ و گرسنگی می میرند و 60 نفر دیگر از افغانستان آواره کشور های دیگر می شوند. این مقاله در توضیح علت این مرگ و آوارگی است. اگر این موضوع تلخ خیلی به زندگی شیرین شما مربوط نیست، از خواندن آن منصرف شوید. جایگاه افغانستان در ذهنیت مردم کرة زمین
در سال 2000 در جشنوارة پوسان در کشور کره جنوبی حضور داشتم و در پاسخ این سؤال که فیلم بعدی تو دربارة چیست، می گفتم: دربارة افغانستان. و بلافاصله مورد این پرسش واقع می شدم که "افغانستان چیست؟"
چرا این چنین است؟ چرا تا این اندازه می تواند کشوری در جهان مهجور باشد که مردم یک کشور آسیایی مثل کره جنوبی حتی نام افغانستان را به عنوان یک کشور دیگر آسیایی نشنیده باشند؟ دلیل آن واضح است. افغانستان در جهان امروزه نقش مثبتی ندارد. نه به عنوان یک کشور اقتصادی که از طریق یکی از کالاهای آن به یاد آورده شود و نه به عنوان یک کشور صاحب علم که جهان را از دانش خود بهرهمند کرده باشد و نه به عنوان یک کشور صاحب هنر که اسباب افتخاری شده باشد.
در امریکا، اروپا و خاورمیانه البته وضع فرق می کند و افغانستان به عنوان یک کشور خاص شناخته می شود. اما این خاص بودن نیز معنی مثبتی ندارد. آن ها که نام افغانستان را می شناسند آن را بلافاصله با یکی از این کلمات به صورت تداعی ـ معانی به یاد می آورند. قاچاق مواد مخدر، بنیادگرایی اسلامی طالبان، جنگ با روسیه، جنگ داخلی طولانی.
در این تصویر ذهنی نه نشانی از صلح و ثبات است، نه نشانی از آبادانی، پس نه هیچ توریستی را رؤیای سفر می آورد و نه هیچ بازرگانی را طمع سود.
پس چرا نباید فراموش شود؟ تا آن جا که می توان در کتاب های لغت در مقابل کشور افغانستان نوشت : افغانستان کشوری تولید کنندة مواد مخدر، با ملتی خشن و جنگجو و بنیادگرا، که زنان خود را زیر چادرهایی بدون منفذ پوشانده اند. به همة این ها اضافه کنید " تخریب بزرگترین مجسمة بودای جهان" را در بامیان افغانستان، که اخیراً تأثر همة کرة زمین را برانگیخت و تمام اهل فرهنگ و هنر را به دفاع از مجسمة بودای تخریب شده واداشت. اما چرا کسی بجز نمایندة امور انسانی دبیرکل سازمان ملل از مرگ قریب الوقوع یک میلیون انسان در افغانستان به دلیل فقر مفرط ناشی از خشکسالی اظهار تأسف نکرد؟ چرا هیچکس از دلایل این مرگ ومیر سخن نمیگوید؟ چرا فریاد بلند همگان برای تخریب "مجسمة بودا" ست، اما کوچکترین صدایی برای جلوگیری از مرگ انسان های گرسنة افغان بر نمی آید؟ آیا در جهان معاصر مجسمه ها از انسان ها عزیزترند؟
نگارنده به عنوان کسی که به درون افغانستان سفر کرده است و تصاویر واقعی تر و زنده تری از این کشور و مردمش را به چشم دیده و همین طور به عنوان کسی که دو فیلم سینمایی را در فاصلة سیزده سال دربارة افغانستان ساخته است (اولی "بایسیکل ران" در سال 1366 و دومی " سفر قندهار " در سال 1379) و نیز به عنوان کسی که برای تحقیق دو فیلمی که ساخته، حدود ده هزار صفحه کتاب و اسناد گوناگون را مطالعه کرده است، تصویر متفاوتی از افغانستان با آنچه در ذهنیت مردم دنیاست سراغ دارد. تصویری پیچیده تر، متفاوت تر، غم انگیزتر و ای بسا مظلوم تر. تصویری که نیازمند توجه است تا فراموشی یا سرکوب. اما کجاست سعدیِ " بنی آدم اعضای یکدیگرند ؟! " تا بیهودگی نصب شعرش را بر سردر سازمان ملل ببیند.
جایگاه افغانستان در ذهنیت مردم ایران
تصور مردم ایران مبتنی است بر همان تصویری که مردم اروپا و امریکا و خاورمیانه از افغانستان دارند، البته از کمی نزدیکتر. کارگران ایرانی، مردم جنوب شهر تهران و اهالی شهرستان های کارگری ایران، افغان ها را دوست ندارند و آنها را رقبای کارگری خود می دانند و از طریق فشار به وزارت کار ایران خواستار بازگشت مهاجران افغان به داخل خاک افغانستان هستند. طبقة متوسط ایرانی معمولاً افغان ها را آدم های امینی می دانند که می توان، حداقل یکی از آنها را به عنوان آبدارچی یا خدمتکار درون دفتر کار خود گماشت. بسازبفروش ها، افغان ها ر
جایگاه افغانستان در ذهنیت مردم کرة زمین
در سال 2000 در جشنوارة پوسان در کشور کره جنوبی حضور داشتم و در پاسخ این سؤال که فیلم بعدی تو دربارة چیست، می گفتم: دربارة افغانستان. و بلافاصله مورد این پرسش واقع می شدم که "افغانستان چیست؟"
چرا این چنین است؟ چرا تا این اندازه می تواند کشوری در جهان مهجور باشد که مردم یک کشور آسیایی مثل کره جنوبی حتی نام افغانستان را به عنوان یک کشور دیگر آسیایی نشنیده باشند؟ دلیل آن واضح است. افغانستان در جهان امروزه نقش مثبتی ندارد. نه به عنوان یک کشور اقتصادی که از طریق یکی از کالاهای آن به یاد آورده شود و نه به عنوان یک کشور صاحب علم که جهان را از دانش خود بهرهمند کرده باشد و نه به عنوان یک کشور صاحب هنر که اسباب افتخاری شده باشد.
در امریکا، اروپا و خاورمیانه البته وضع فرق می کند و افغانستان به عنوان یک کشور خاص شناخته می شود. اما این خاص بودن نیز معنی مثبتی ندارد. آن ها که نام افغانستان را می شناسند آن را بلافاصله با یکی از این کلمات به صورت تداعی ـ معانی به یاد می آورند. قاچاق مواد مخدر، بنیادگرایی اسلامی طالبان، جنگ با روسیه، جنگ داخلی طولانی.
در این تصویر ذهنی نه نشانی از صلح و ثبات است، نه نشانی از آبادانی، پس نه هیچ توریستی را رؤیای سفر می آورد و نه هیچ بازرگانی را طمع سود.
پس چرا نباید فراموش شود؟ تا آن جا که می توان در کتاب های لغت در مقابل کشور افغانستان نوشت : افغانستان کشوری تولید کنندة مواد مخدر، با ملتی خشن و جنگجو و بنیادگرا، که زنان خود را زیر چادرهایی بدون منفذ پوشانده اند. به همة این ها اضافه کنید " تخریب بزرگترین مجسمة بودای جهان" را در بامیان افغانستان، که اخیراً تأثر همة کرة زمین را برانگیخت و تمام اهل فرهنگ و هنر را به دفاع از مجسمة بودای تخریب شده واداشت. اما چرا کسی بجز نمایندة امور انسانی دبیرکل سازمان ملل از مرگ قریب الوقوع یک میلیون انسان در افغانستان به دلیل فقر مفرط ناشی از خشکسالی اظهار تأسف نکرد؟ چرا هیچکس از دلایل این مرگ ومیر سخن نمیگوید؟ چرا فریاد بلند همگان برای تخریب "مجسمة بودا" ست، اما کوچکترین صدایی برای جلوگیری از مرگ انسان های گرسنة افغان بر نمی آید؟ آیا در جهان معاصر مجسمه ها از انسان ها عزیزترند؟