لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
تعریف بازیگری: بازیگری انسانی ترین هنرهاست
بازیگری در قالب شخص دیگری رفتن است.فقط همین واین یعنی اعجاز.
بازیگر کسی است که درست بازی می کند.بازی درست یعنی اینکه هنرپیشه در صحنه به نحوی منطقی،مداوم وبنابر قوانین طبیعی آنچنان که نقش ایجاب می کند، در انطباق کامل با آن بیاندیشد و عمل کند.
بازیگری نوعی انطباق خود است.
بازیگری هنری آمیخته به علم است وهر بازیگری درساختار احساسات ،تجربیات وتعلیمات قبلی اش منحصر به فرد است.
تبدیل شدن به یک بازیگر خوب ،بیشتر یک جریان پرورش اعتماد به استعدادهای اولیه است.
بازیگر روی صحنه کسی است که با تمام وجود ،باچهره ، قیافه وبا صدای خود هنر آفرینی می کند.
وظیفه او این است که خود را با نقشی که بر عهده داردیکی سازدوتطبیق دهد.
بازیگری هنر متقاعد ساختن است.ابتدا خود را وسپس تماشاگررا.(لارنس اولیویه)
بازیگر که خود موجود زنده ای است مجبوراست همه چیز خودرا از یاد ببردتا بتواند احساس دیگری را نشان دهد.یعنی نقش انسان دیگری رابازی کند.
بازیگر مثل هر انسان زنده صاحب صدا ،چهره ،قیافه وحالتی خاص است که با سرشت آمیخته و مختص به خود اوست .اوباید این همه را تغییر دهدتا بتواند خودش را با نقشی که بر عهده می گیرد تطبیق دهد.(هگل –فیلسوف شهیر آلمانی)
ابزارهای بازیگری
ضروری ترین مهارت های اصولی برای تبدیل شدن به یک بازیگر خوب،همان استعدادهای ذاتی انسان است.
شما با استعداد ذاتی تقلید کردن به دنیا آمده اید.
هنر بازیگری همیشه به انضباط،مقاومت ،صبرویک خواست قوی نیاز دارد.
به عنوان بازیگر ، شما بایدبه طور مداوم بر روی:
-بدن
-بیان
-ذهن
-احساسات
خود کار کنید.
بدن وحرکت
تا به چه میزان در زندگی به دست هایمان تکیه داریم؟
چند درصد از چشم هایمان استفاده می کنیم؟
اگر یکی از پاهایمان را از دور خارج کنیم،چه خواهد شد؟
در چه صورت میتوانیم بدون استفاده از گردن ،حرکات روزانه خود را انجام دهیم؟
تنها وسیله کار بازیگر،بدن اوست.
هرکدام از اعضاء بدن ما بادرنظر گرفتن توانایی هاومحدودیت های آن ،عنصر بسیار مهمی در فعالیت های ما می باشد.
حتی انگشت کوچک پا نیز در چگونه راه رفتن و ایستادن ما تآثیر دارد.
شناخت این تآثیرات تنها با حذف این عوامل ازارگانیسم ممکن می باشد.
در این صورت شما می توانید به تدریج اعضای بدن خود را به حالت های مختلف و دلخواه هدایت کنید،یعنی به بیان روشن تر ،بربدن خود حکومت کنید.
آنچه که محیط لذت بخش یا غیر قابل تحمل پیرامون ما را به وجود آورده ،بسیار متنوع و گوناگون می باشد.اما شیوه درک ما از این محیط بر تنوع آن می افزاید.
آیا تا به حال ماهی گلی سفره هفت سین را لمس کرده اید؟
چه تفاوتی با دیدن آن دارد؟
برای شناخت هر چه بیشتر یک پدیده ، بهتر آن است که از تمام ابزارهای شناختی که در اختیارمان است،استفاده کنیم.
برخی از ابزارهای شناخت که ما بیشتر از آن استفاده می کنیم عبارتند از: بینایی – شنوایی – لامسه
تمرین:
آیا می توان یک تابلو نقاشی را لمس کرد؟
آیا می توان یک کلاس را با شنیدن تصور کرد؟
سعی کنید ابزارهای شناخت خود را جایگزین یکدیگر کنید.
برای انجام حرکاتی که به آن عادت ندارید،باید اعضای بدن خود را کنترل کنید.(مثل توانایی راه رفتن به اشکال مختلف)
قبل از هرچیز باید به معیارهای خود دست یافته و بدن خود را بشناسید.
این خود شما هستید که باید قانع شوید که آنچه انجام می دهیدحقیقی است.
ماعادت داریم که برای تآکید بر گفتار خود و سهولت در امر بیان ، از اشارات جسمانی زیادی استفاده کنیم.
استفاده از اشارات جسمانی و بکار گرفتن وسایل صحنه ،ابزارهایی در دست بازیگرند که به کمک آن می تواند هم خصوصیات ظاهری شخص بازی را به تصویر بکشد و هم به ابراز حالات درونی وی بپردارزد.
هنگام تصویر سازی از شخص بازی خود،حرکت بدن و اشارات جسمانی مناسب او را کشف کنید.
حرکت بیانگر شخصیت،رفتارها،واکنش ها،اندیشه ها، حالات درونی وموجودیت انسان است.
حرکات باید آگاهانه و تنظیم شده باشد.برای رسیدن به این مهم نیاز به تمرین فراوان ،اتودهای متنوع وهمآهنگی است.
بدن باید از چنان آمادگی برخوردار باشدکه بازیگرهرگاه اراده کرد مانندموم بتواند به هرصورتی که بخواهد از آن استفاده کند.
هیچگاه به طور ظاهری به بدن و حرکات خود نگاه نکنیم وسعی نکنیم که فقط جلوی آینه بایستیم و بدنمان را بررسی وتشریح کنیم ،مابایدبابدن خود رابطه ای برقرارونسبت به درستی درون،احساس نزدیکی کنیم.
◄بدن ما به دلیل حضور ما درآن و شناخت ما ازآن،متعلق به ماست.
هر حرکتی باید انگیزه ای داشته باشدو ازخودمان سؤال کنیم که :
چرا حرکت می کنیم؟
درچه جهتی ؟
باچه سرعتی؟
به چه مقدار انرژی لازم است؟
تاچه اندازه باید حرکت کنیم؟
چه ویژگی های جسمی و روحی باید درحرکت عیان شود؟
تمرین:
تمام کاستی هاوویژگی های بدنی وحرکتی خود را تشریح کنید.
با دقت در رفتار و حرکات افراد پیرامون خود نظاره کنید.
بیان و تنفس
یکی دیگر از ابزارهای بسیار مهم بازیگری بیان است.
بیان یک بازیگر متناسب بانقشی که ایفا می کنداز جهات گوناگون متفاوت است.این تفاوت درنوع جنس،طنین،حجم ،ریتم،لحن و...به چشم میخورد.
صدا باید با نقشی که ایفا می شودبه نحوی همآهنگی داشته باشد-مگردرمواردی که ضرورت ایجاب می کند- مثلا در نمایش های کمدی تضاد بین صدا وشخصیت موجب خنده می شود.
بیان هم مانند حرکت بایدچنان تربیت شده باشد که به هیچ وجه حالت تصنعی نداشته باشدوتماشاگراحساس کند که دقیقا بیان متعلق به خود بازیگر است.
نوع صدا نشانگر شخصیت صاحب صداست.
اگر بازیگر گرفتار یکنواختی بیان شود ،نشان می دهد که هنوز حس لازم در نقش را نشناخته است.
یکی از نکات بسیار مهم در بیان بازیگر،شناخت موقعیت های مکث،سکوت و اندازه آن است.
کیفیت صدای بازیگر در سینما چندان مهم نیست ،زیرا در صورت لزوم دوبله می شود.امادرنمایش صدای بازیگر یکی از مهم ترین ابزار کار وی در ایجاد ارتباط با تماشاگر است.
بیان اگر به درستی به کار گرفته شود تمام احساسات درونی ما را بیرون می ریزد.
اشخاص بازی همانگونه که ازنظروضع ظاهری(نوع راه رفتن،لباس پوشیدن،و...)با هم متفاوتند،ازنظرشکل بیان ونوع صدا نیزبایکدیگرتفاوت دارندواین تفاوت هم درنوع کلمات است.
(پیتربروک) :
«صدابه کوهستانی می ماندباغارهای فراوان ،
به داخل غارهای متفاوتی که درآنجاست بروید.»
سعی کنید ارزش واعتبارزیادی برای مفاهیم کلمات قایل شویدوسپس کاری کنید که جملات بلیغ ورساونمایانگرنهادواقعی شخصیتی باشدکه ایفاگرآن هستید.
موضوعی که شایان توجه قراوان است،لحن و اندازه صدای بازیگراست.لازم است که به دقت معلوم شودکه صدا را بایددرکجاپایین آوردودرکجاشدت داد.بایدپی بردکه چگونه تماشاگرراتحت تآثیر قراردادوباچه بیانی بازی راتقویت کرد.زیرااگرکلمه ای یاجمله ای درست ادانشود،دردل تماشاگرنخواهدنشست.
گفتار اساس زندگی روزمره ماست وشکلی ازارتباط است که ما در اختیارداریم وهمواره ازآن استفاده می کنیم.
سبک گفتگو ،کلیدی است که درک را کامل می کند،و درک کامل هدف و منظورگفتارخوب است.
بسیاری ازاعمال و الزام ها به بیان کلمه کمک می کنند(نفس کشیدن،تولیدصدا،تلفظ شمرده ونیزقدرت مکانیزم های بدن).احتمالا غلبه برتمامی آنهابرای بازیگر،قدرت گوش دادن باتمرکزوشنیدن بادرک راتضمین خواهد کرد.درزندگی معمولاانتظارکشیدن برای سخن گفتن ،جایگزین شنیدن شده است.کافی است حالات چهره مردم رازمانی که مشغول سخن گفتن هستند،تماشاکردتااین امر کاملامشخص شود.بسیاری به این دلیل گوش می دهندتاخیز بردارندتاخودصحبت کنند.ضروری است که یک بازیگربایدباتوجهی بیش ازحدمتوسط ،گوش دهدتادرآینده بتواندازشنیده هایش استفاده
کارگاه بازیگری