حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پایان نامه بررسی انطباق بین محتوا و اهداف کتاب زبان انگلیسی سال سوم متوسطه از دیدگاه دبیران

اختصاصی از حامی فایل پایان نامه بررسی انطباق بین محتوا و اهداف کتاب زبان انگلیسی سال سوم متوسطه از دیدگاه دبیران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه بررسی انطباق بین محتوا و اهداف کتاب زبان انگلیسی سال سوم متوسطه از دیدگاه دبیران


پایان نامه بررسی انطباق بین محتوا و اهداف کتاب زبان انگلیسی سال سوم متوسطه از دیدگاه دبیران

 

این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 142 صفحه می باشد.

 

فهرست
فصل یکم ۱
کلیات تحقیق ۱
مقدمه ۱
بیان مسئله ۴
اهمیت و ضرورت پژوهش ۶
اهداف پژوهش ۹
سوالات پژوهش ۹
تعریف واژه ها و اصطلاحات ۱۰
فصل دوم ۱۲
ادبیات ۱۲
پیشینه تحقیق ۱۲
مقدمه ۱۲
زبان آموزی (تعریف زبان) ۱۶
زبان و گفتار ۱۶
توانش زبانی وکنش زبانی ۱۷
زبان دوم و زبان خارجی ۱۷
مکاتب و دیدگاههای زبانشناسی ۱۹
دیدگاه رفتارگرایانه: ۱۹
دیدگاه ذهن گرایانه: ۲۰
دیدگاه مبتنی بر روالهای کشف: ۲۱
اصل اول: ۲۲
اصل دوم : ۲۲
اصل سوم: ۲۲
اصل چهارم: ۲۲
اصل پنجم: ۲۳
اصل ششم: ۲۳
اهمیت یادگیری با تاکید بر یادگیری زبان (از دیدگاه روان شناسان) ۲۴
یادگیری زبان دوم/ خارجی ۲۷
اهداف یادگیری زبان دوم/ خارجی ۲۷
سیر تحول آموزش زبان ۲۸
عهد قدیم و قرون وسطی ۲۸
دوره رنسانس ۲۸
قرنهای هفدهم و هجدهم ۲۹
قرن نوزدهم ۳۰
قرن بیستم ۳۱
هدفهای آموزش زبان ۳۳
شرایط یادگیری ۳۴
یادگیری و تدریس ۳۵
یادگیری را این گونه تعریف کرده است: ۳۶
اصول یادگیری در رابطه با محتوای برنامه ی درسی ۳۶
رابطه برنامه درسی، آموزش و تدریس ۳۷
دیدگاههای اساسی درآموزش ۳۸
تعلیم و تربیت بسته: ۳۸
تعلیم و تربیت باز ۴۱
تعلیم وتربیت جدید ۴۲
آموزش زبان در عربستان سعودی ۴۵
مشکلات متداول یادگیری ۴۵
مشکلات در سطوح مختلف وراه حل های هنگام آموزش وآزمون ۴۵
در تمام سطوح: ۴۵
در سطح دو: ۴۶
در سطح سه: ۴۶
در سطح چهار: ۴۷
مشکلات دانش آموزان دریادگیری انگلیسی در SLTP در تربوکا(اندونزی) ۵۰
انتخاب محتوا در برنامه ریزی درسی ۵۱
مفهوم محتوا ۵۲
ملاکهای انتخاب محتوا ۵۳
۱- تناسب باعوامل و ارزشهای اجتماعی ۵۳
۲- تناسب با ویژگیها و نیازهای یادگیرندگان ۵۵
۳- تناسب با قانون مندیهای برنامه درسی ۵۵
دیدگاههای اساسی در انتخاب محتوا ۵۶
۱-دیدگاه سنتی ۵۶
۲ – دیدگاه پویا (محتوا درخدمت تغییر و تحول) ۵۷
۳- دیدگاه سازنده (محتوا برای تغییر) ۵۷
عناصر اصلی در سازماندهی محتوا ۵۸
۱- اصل توالی ۵۸
۲- اصل تداوم ۵۸
۳- اصل وحدت ۵۹
برنامه ریزی درسی و ارزشیابی ۵۹
برنامه ریزی ۵۹
اجرا: ۶۰
ارزشیابی: ۶۰
کارکردهای عمده ارزشیابی ۶۱
۱-تشخیص ۶۱
۲- تجدید نظر در برنامه درسی ۶۱
۳- مقایسه کردن ۶۱
۴- پیش بینی نیازهای آموزشی یا نیازسنجی ۶۱
۵-تعیین میزان تحقق هدفها ۶۱
موضوعهای اساسی ارزشیابی برنامه ۶۲
مفهوم کتاب درسی ۶۲
اهمیت کتب درسی ۶۲
معیارهای مطلوب کتاب درسی (طرح ۲۰ معیاری) ۶۳
انتخاب محتوا در کتاب زبان انگلیسی ۶۵
ملاکها و معیارهای انتخاب محتوا در برنامه های درسی آموزش زبان انگلیسی از نظر صاحبنظران و متخصصان آموزش زبان انگلیسی ۶۶
طراحی کتابهای درسی زبان انگلیسی ۶۷
محتوای کتاب زبان انگلیسی سال سوم متوسطه ۶۸
نتایج تحقیقات زبان شناسی ۶۹
نتایج پژوهشهای روانشناسی یادگیری زبان ۷۰
بررسی تحقیقات انجام شده ۷۱
فصل سوم ۷۶
روش تحقیق ۷۶
روش پژوهش ۷۶
جامعه آماری تحقیق ۷۷
نمونه آماری و روش نمونه برداری ۷۷
ابزار اندازه گیری ۷۸
روش گردآوری اطلاعات ۷۸
تعیین روایی و اعتبار ابزار اندازه گیری ۷۸
روش آماری تحلیل داده ها ۷۹
فهرست محتوای کتاب زبان انگلیسی سال سوم دبیرستان ۸۰
فصل چهارم ۸۱
تجزیه وتحلیل ۸۱
یافته های تحقیق ۸۱
مقدمه: ۸۱
روشهای آماری تجزیه و تحلیل داده ها ۸۲
الف ) توصیف داده ها ۸۲
ب) تحلیل استنباط داده ها ۸۳
بررسی سوال یک پژوهش ۸۳
فصل پنجم ۱۲۲
بحث ۱۲۲
و ۱۲۲
نتیجه گیری ۱۲۲
بحث و نتیجه گیری ۱۲۲
سوال اول پژوهش: ۱۲۳
سوال دوم پژوهش: ۱۲۴
سوال سوم پژوهش ۱۲۴
سوال چهارم پژوهش ۱۲۵
سوال پنجم پژوهش: ۱۲۵
سوال ششم پژوهش: ۱۲۶
سوال هفتم پژوهش: ۱۲۶
محدودیت ها و مشکلات تحقیق ۱۲۷
پیشنهادها ۱۲۷
منابع و ماخذ ۱۲۹

 


مقدمه
برخوردهای هر روزه با زبان چنان طبیعی و گسترده است که به ندرت آن را موضوعی در خورمطالعه جدی تلقی می کنیم. زبان همیشه در دسترس است و اغلب بدون هیچ تلاشی آگاهانه بی اختیار آن را بکار می بریم. همه انسانها از دوران کودکی بر زبانی مسلط می شوند و آن را به کار میببرند.
اما بررسی زبانهای بشری نشان می دهد که زبان، نظامی به غایت پیچیده، بسیار انتزاعی و بی‌نهایت زایاست که بین معانی و صوتها ارتباط ایجاد می کند. ( وان الس، ۱۹۸۳)
به بیان دیگر، زبان واسطه ای بین فکر و عمل ماست ، گذرگاهی است که فکر آدمی را به عمل ارتباط می دهد . لیکن ارتباط زبانی ما فقط به همین فکر وعمل خودمان مربوط نمی شود بلکه زبان یک وسیله ارتباطی مهم با دیگران، با گذشتگان و آیندگان است.(لطف آبادی، ۱۳۶۵)
انسان تنها موجودی است که با زبان ارتباط ایجاد می کند، دانشمندان زبان شناسی وروانشناسی از دیرباز سعی داشتند که بدانند آیا به جز انسان موجود دیگری از این موهبت برخوردار است یا خیر، اگرچه تعدادی از شامپانزه ها توانایی اعجاب انگیزی در یادگیری تعدادی واژه و جمله و حتی تولید الگوهای زبانی که خاص انسان است. نشان دادند اما تاکنون هیچ موجودی نتوانسته است همانند یک کودک سه ساله انسان، زبان را برای ایجاد ارتباط بکار گیرد. (رشد زبان، ۱۳۶۹)
مساله آموزش زبان اول و دوم در نظام آموزشی تمام کشورها دارای اهمیت است ولیکن ما نمی توانیم از آموزش زبان به عنوان یک پدیده جدا و بدون ارتباط با فرآیند رشد انسان درمعنای تغییرات همه جانبه زیست شناختی سخن بگوییم.
همانگونه که آزمایشات و تحقیقات انجام گرفته در علوم زیستی و روانی نیز نشان می دهد و اصولا قابلیتها و توانایی‌های مختلف انسان دوشادوش رشد جسمانی او تغییر می یابد. به عبارتی رشد زیستی و بیولوژیک انسان به عنوان مبنا و پایه رشد جنبه‌های مختلف انسان و از جمله رشد تفکر و زبان او محسوب می گردد.
به همین دلیل است که هرگاه بر آن باشیم تا قابلیتهای گفتاری (زبانی) کودکی را شکوفا کرده و او را از این نظر به حد اعلای رشد برسانیم، لازم است که از یک سو اصول و مبانی تکامل جسمانی و رشد حواس و سیستم اعصاب مرکزی را شناخته و از سوی دیگر از نحوه رشد فعالیتهای ذهنی و چگونگی شکل گیری الگوهای رشد زبانی اطلاع و آگاهی دقیق داشته باشیم. آنگاه اقدامات آموزشی و پرورشی ضروری را برای نیل به اهداف تعیین شده، انجام دهیم دلیل این امر آن است که مکانیسم پیچیده زبان از یک طرف ریشه در فیزیولوژی و اعصاب ما دارد و ازطرف دیگر در رابطه با فعالیتهای یادگیری سایر کارکردهای ذهنی ماست. (لطف آبادی، ۱۳۶۵)
همگام با رشد مغز کودک و قبل از آن که او قادر به استفاده از زبان باشد اولین ارتباطات اجتماعی او پایه ریزی می شود.
شعاری نژاد دراین مورد چنین بیان می کند.:” کودک قبل از آن که قادر به تکلم گردد، از سه شیوه گریه و فریاد، ادای صداهای نامشخص و اشارات استفاده می کند” این امر نشان دهنده رشد و تکامل قوه گویایی وی می باشد.
رشد ارتباطی کودک منجر می گردد روابط اجتماعی او استحکام یافته و بدین ترتیب رشد ذهنی و یادگیری زبانی او را فراهم می کند. می توان گفت درمیان گونه های مختلف زبان این تنها انسان است که می تواند از زبان به عنوان یک نظام ارتباطی منسجم در مسیر تفکرات و فعالیتهای خود بهره بگیرد.
این نظم ارتباطی پیچیده دارای ساخت واحدی است که بخشی از آن را روساخت [۱] و بخش دیگر از ژرف ساخت [۲] زبان می گویند، هرچند این دو بخش درارتباط متقابل با یکدیگر می باشند، ولی معنا و محتوای اندیشه است که اهمیت و درجه اول را دارد یکی ازراههای ایجاد و تبادل افکار با سایر ملل، یادگیری زبان خارجی مانند انگلیسی است.
بسیاری از دانش پژوهان مطالب علمی خود را در قالب زبان اشاعه داده اند وبرای دستیابی به دانش آنها باید به زبان انگلیسی را آموخت. به همین دلیل است که امروزه آموزش زبان خارجی به عنوان یکی از رشته های تحصیلی در نظر گرفته شده است.
آموزش زبان نیز درایران سابقه بسیار طولانی دارد و در سطوح مختلف تدریس می شود . زیرا بدون زبان، ارتباطی بین افراد جامعه برقرار نمی شود و بدون ارتباط آموزش و پرورشی صورت نمی گیرد و بدون آموزش وپرورش انتقال میراث فرهنگی و تمدن بشری به نسل های بعدی امکان پذیر نمی گردد.
ازاین روست که گفتیم اگر زبان از جامعه انسانی گرفته شود، چرخ اجتماع از حرکت باز می ایستد، جامعه انسانی از هم گسیخته میشود، تمدن وفرهنگ بشری نابود می شود. (باطنی، ۱۳۷۰)
در ایران با توجه به نظام آموزشی کنونی، یکی از مهمترین مراجع و منابع یادگیری زبان خارجی، کتاب درسی است وبیشتر فعالیتهای آموزشی درچارچوب کتاب درسی صورت می‌گیرد بنابراین محتوای مطالب آموزشی به تحلیل وبررسی نیاز دارد .(یارمحمدیان، ۱۳۷۷)
لذا باید به اقدامات اساسی در مورد برنامه ی درسی به عمل آید.

زبان آموزی (تعریف زبان)
زبان به نظامی از علایم اطلاق می گردد که جنبه ی آوایی و قراردادی دارد و به افرادی که از فرهنگی مشترک برخوردارند اجازه می دهد تا با یکدیگر ارتباط برقرار نمایند. ( راهنمای معلم، ۱۳۷۹: ۸)
زبان پدیده ای است متشکل از اجزای مختلف که تک به تک قابل بررسی و مطالعه است مجموعه ی این اجزاء به صورت مهارتهای گفتاری و نوشتاری ظهور می ‌نماید که طبق نتایج حاصله از تحقیقات درزمینه فراگیری زبان مادری، این مهارتها به ترتیب به صورت شنیدن، گفتن، خواندن و نوشتن ظهور کرده و تکامل می یابند.
زنجیره عوامل زبان که از اجزاء و مهارتهای مختلف تشکیل می شود و در جدول (۲-۱) نمایش داده شد است . (فرهادی، ۱۳۷۹: ۵۵)

زبان و گفتار
از نظر زبانشناسان زبان و گفتار هم معنا نیستند . “گفتار یک کنش مادی و فیزیکی است تولید گفته های خاص با واژه های خاص که به شیوه ای خاص آرایش یافته و توسط آواهای ویژه ای بیان می شوند- زبان یک پدیده ذهنی است پیکره ای از دانش مربوط به آواها، معانی و نحو که درذهن جای دارد” (فالک، ۱۹۷۸)
توانش زبانی[۳] وکنش زبانی[۴]
زبان شناسان بین توانش و کنش تمایز قایل می شوند .”توانش زبان، دانش ناخودآگاه سخنگویان یک زبان درباره آواها، معانی و نحو آن است.
کنش زبان، رفتار زبان واقعی است. یعنی کاربرد زبان در زندگی رومزه از آنجا که توانش، دانش است نمی توان آنرا مستقیما مشاهده کرد” (فالک، ۱۹۷۸)
زبان دوم و زبان خارجی
به طور کلی هرگاه زبانی بعد از زبان مادری آموزش داده شود به آن، آموزش زبان دوم می گویند ولی آموزش زبان دوم به معنای خاص تر نیز به کار می رود و آن زمانی است که فرد درمحیطی قرار گیرد که زبان رسمی و غالب آن جامعه با زبان مادری فرق داشته باشد.
یادگیری زبان دوم، گاهی به صورت طبیعی و بدون هیچگونه راهنمای منظم آموزش و یا آموزش عمومی صورت می گیرد و آن زمانی است که زبان آموزد درجامعه ی‌دوم به سر می برد و از راه ارتباط اجتماعی به فراگیری آن زبان نایل می‌شود.
گاهی نیز آموزش زبان دوم در محیط آموزش صورت میگیرد و آن هنگامی است که زبان دوم به عنوان زبان رسمی آنان، با زبان بومی برخی نواحی یا همه نواحی متفاوت است، مانند زبان انگلیسی در هندوستان، دراین جوامع زبان رسانه‌های گروهی، ادارات و مکاتبات رسمی غیر از زبان مادر میباشد. (طوسی، ۱۳۷۱: ۱۷)
آموزش زبان خارجی را غالبا به مواردی اطلاق می کنند که درآن، زبان آموز از راه آموزش آنرا فرا میگرد وغالبا پیش از فراگیری درموقعیتهای مادی اجتماعی کاربرد چندانی ندارد و بنابراین به هر زبانی غیر از زبان مادری که به عنوان یک درس در برنامه ی مدارس و دانشگاهها گنجانده می شود و زبان رسمی کشور نیز نباشد، زبان خارجی گفته می شود مانند آموزش زبان انگلیسی درایران (طوسی، ۱۳۷۱: ۱۷)
بر اساس بررسیهای به عمل آمده از لحاظ عملکرد فرآیندهای درونی زبان آموز، میان زبان خارجی و زبان دوم متفاوت چندانی وجود ندارد هر چند که درهریک از این دو مورد عوامل روانشناختی و اجتماعی متفاوتی را می توان تشخیص داد.
زیرا درهر موقعیت از لحاظ قرار گرفتن زبان آموز، در معرض زبان امکان ارتباط زبانی و نیز موقعیت به کارگیری آن تفاوتهای دیده می شود.
با این حال، مشاهدات تجربی مختلف نشان از فرآیند یادگیری کم و پیش یکسانی دارد و در واقع شاید بتوان گفت تنها سرعت یادگیری و فراگیری مهارتهای گفتاری، شنیداری و نیز ظرافتهای زبانی متفاوت باشد. (طوسی، ۱۷:۱۳۷۱)
باتوجه به مطالبی که ذکر شد، دراین پژوهش هرجا ازآموزش زبان دوم، سخن به میان آمد، منظور به طور کلی آموزش زبان خارجی می باشد. دراین پژوهش این دو واژه به صورت مجزا بررسی نشده بلکه از تحقیقات در مورد آموزش زبان دوم، در جهت راهیابی به روشهای آموزشی زبان خارجی بهره برده شده است.

مکاتب و دیدگاههای زبانشناسی
دیدگاه رفتارگرایانه:
نظریه های یادگیری رفتارگرا با استفاده از یک الگوی محرک- پاسخ به توصیف و تببین رفتار می پردازد. دراین دیدگاه رفتاری تاکید می شود که هم انسان و هم حیوان می تواند آن را بیاموزد.
از آنجایی که دراین نظریه باید رفتار “رفتار یادگیری” همه‌ی موجودات زنده را تبیین کند، در تبیین رفتار انسان جایی را برای عوامل غیر قابل مشاهده که خاص انسان هستند، درنظر
نمی گیرد.
نماینده ی اصلی این دیدگاه ، اسکینر (۱۹۷۵ است ، به اعتقاد وی ، یک نظریه ی یادگیری زبان را باید از یک نظریه ی رفتارگرای عمومی استخراج کرد. اثر اسکینر، تلاشی مشخص درزمینه ی تحلیل رفتار زبانی به وسیله دنبال کردن عواملی که بر این رفتار اثر می گذارند، میباشد این عوامل حسب محرک و پاسخ توصیف شده اند.
بر طبق این دیدگاه،رفتار زبانی را تنها می توان از طریق مشاهده‌ی دنیای اطراف فرد بکار برنده زبان، یعنی از راه مشاهده‌ی عوامل بیرونی مورد مطالعه قرار داده، از دیدگاه رفتار گرایان، کودکان تا حد زیادی زبان محیط خود را تقلید میکنند و تقلید عامل کمک کننده ی موثری در فرآیند یادگیری زبان است.(دوان الس، ۱۹۸۳)
این دیدگاه ضرورت اندیشیدن در فرآیندهای ذهنی را کاهش می دهد و بررفتار مشهود تمرکز دارد، نه تنها به این دلیل که معتقدند آنچه از بیرون بر ارگانیسم می گذرد، از اهمیت اساسی برخوردار است بلکه همچنین به این دلیل که با استفاده از روشهای علوم فیزیکی و طبیعی می خواهند تا حد ممکن، عینی عمل کنند. (بیلر، ۱۳۷۴)
دیدگاه ذهن گرایانه:
چامسکی (۱۹۵۹) رفتار کلامی که توسط اسکینر مطرح شده بود را شدیدا مورد انتقاد قرار داد. او چنین استدلال می کند که رفتار انسانی به نحو قابل ملاحظه ای پیچیده تر از رفتار حیوانی است. علاوه بر این مسلما رفتار زبانی آنچنان خاص انسانهاست که آنرا نمی توان به کمک رفتار حیوانی توجیه کرد پس از سال ۱۹۶۰ عامل مهم دیگری در یادگیری زبان، یعنی خود کودک به تدریج نقش برجسته ای را دراین زمینه ایفا نمود.
این انقلاب تا حد بسیار زیادی متاثر از پیشرفت زبانشناسی بود که دستور زبان “گشتاری- زایشی”[۵] مطرح گردید. دراین دستور این فرض وجود دارد که توانایی یادگیری زبانها امری فطری است.
دستگاه فراگیری زبان کودک را قادر می سازد تا در مورد ساخت زبانی که در حال یادگیری آن است،دست به طرح فرضیه هایی بزند . این فرآیند آگاهانه ای نیست فرضیاتی که کودک به طور نیمه آگاه طرح می کند، درهنگام استفاده از زبان محک زده می شوند و به طور مداوم با دروندادهای زبانی جدیدی که کودک آنها را از راه گوش دادن به محیط اطرافش بدست می‌آورد، مطابقت داده می شوند.
درنتیجه، این دیدگاه در فرآیند یادگیری زبان بر فعالیتهای ذهنی زبان آموزان تاکید
می کند فراگیری زبان تنها از طریق تمرین و تکرار و بدون درک واقعی صورت نمی پذیرد.

دیدگاه مبتنی بر روالهای کشف:
بحث میان فطری یا اکتسابی بودن توانایی یادگیری زبانها که میان رفتارگرایان و زایاگشتاریها وجود دارد ، ظاهرا بحثی بی ثمر می باشد. زیرا هر یک در رده نظره های دیگری اقدام می کنند.
رفتارگرایان سهم خود کودک را در فرایند یادگیری نادیده می‌گیرند و زایاگشتاریان، نقش محیط را انکار می‌کنند، دیدگاه مبتنی بر روالهای کشف ، به هر دو عامل درونی و بیرونی دررشد زبان توجه کرده و برای اولین بار اشتون[۶] (۱۹۰۷) آنرا مطرح کرده و بلومنتال [۷] (۱۹۰۷) آنرا چنین نقل می کنند:
کودکی که در حال یادگیری و صحبت است ، از نظر تولید صوت گفتار نه همچون گرامافونی که به تولید مجدد در صداهای خارجی می پرازد، عمل می کند و نه به عنوان یک خالق مقتدر زبان، از نظر محتوای گفتار، روند یک ماشین متداعی صرف و نه یک سازنده ی مقتدر مفاهیم است، بلکه گفتار وی بیشتر بر کنش متقابل مداوم برداشتهای برونی و نظامهای درونی مبتنی است .(الیاسی، ۱۳۷۲: ۷۷)
اصول دیدگاه مبتنی بر روالهای کشف رامی توان به صورت زیر نشان داد:

بر طبق نظر اسلوبین[۸] و کلارک [۹]سازمان شناختی زبان کودکان برمبنای روالهای کشف بر طبق اصول زیر میباشد:
اصل اول:
باید کودکان را متوجه امکان تغییر در پایه ی واژگان کرد تا متوجه فرآیندهای صرف فعل، صرف اسم و اشتقاق واژه ها شوند. به این ترتیب کودکان بعد ازپشت سرگذاشتن یک مرحله ابتدایی که در آن، این صورتها ظاهر نمی شوند، برای کاربرد صورتهای فوق آماده نمی شوند.
اصل دوم :
به کودکان کمک شود تا نشانه های عینی وآشکار را درگفته ها دنبال کنند. مثلا کودکان در مراحل ابتدای گفتار، به صورتهای اختصاری شده و یاحذف شده توجهی ندارند.
اصل سوم:
کودکان غالبا به قواعدی توجه دارند که طبقه بزرگتر را دربر می گیرد و بعد از آن به قواعدی که تنها در موارد خاصی محدود میشود، گسترش می یابد، بنابراین در ابتدا از موارد استثنا باید صرفنظر کرد.
اصل چهارم:
از شواهد چنین بر می آید که کودکان به نشانه های پایانی توجه بیشتری از نشانه های آغازین دارند به نظر می رسد که کودکان آنها را زودتر فرا میگیرند.
اصل پنجم:
کودکان را متوجه ترتیب عناصر در درون واژه ها و ترتیب واژه ها در درون جمله ها باید کرد این اصل به کودکان کمک می کند تا ترتیب به کارگیری اسم وفعل یا فاعل، مفعول و فعل را درنظر داشته باشند.
اصل ششم:
دراین مرحله کودکان قادر می شوند خطاهای گفتاری خود را با قراردادن هر جزء جمله درجای خودبه صورت صحیح بیان کنند: (الیاسی، ۱۳۷۲: ۷۸) بنابراین اسلوبین معتقد است که به کارگیری این اصل هم برای یادگیری زبان اول، هم زبان دوم می تواند مناسب باشد. زیرا بدین درترتیب می توان فهمید که هر چیزی برای زبان آموز آسان یا دشوار است و چرایی آن نیز مشخص می شود.
او به قانون فراوانی یا بسامد توجه خاصی داشت ، قانون بسامد می گوید:
هرچه یک تجربه بیشتر رخ دهد، آسان تر به یاد می آید .(سیف ، ۱۳۷۱: ۷۷)
ثراندایک [۱۰] را شاید بتوان یکی ازبزرگترین نظریه پردازان یادگیری دانست. او با مطالعه بر روی حیوانات، نظریه های یادگیری را تحت تاثیر قرار داد.
پاولف[۱۱] فیزیولوژیست روسی نیز درباره ی چگونگی یادگیری و بازتابهای شرطی دست به آزمایشاتی زد و بدین ترتیب، مطالعات علمی و تجربی در چگونگی عمل یادگیری آغاز گردید.(شعاری نژاد، ۱۳۴۹: ۴۹)
درمطالعه روی سیر تحول یادگیری از زمانهای گذشته تاکنون، موضوعی که بیش از همه مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است ، این می باشدکه آیا هر گونه یادگیری از جمله ،
یادگیری زبان امری ذاتی است یا اکتسابی [۱۲] برای پاسخ به این سوال روانشناسان و زبانشناسان به بررسی و ابراز نظریه های مختلفی می پرداختند، از جمله اسکینر[۱۳] معتقد بود که رشد زبان بر اثر تقویت پاسخهای زبانی کودک توسط اطرافیان او صورت می گیرد و یادگیری زبان را نیز مانند دیگر رفتارها، تابع قوانین تقویت وخاموشی، انتقال یادگیری ، کنترل نتایج رفتاری و … می دانست.
اهمیت یادگیری با تاکید بر یادگیری زبان (از دیدگاه روان شناسان)
انسان موجودی است که بیش از سایر موجودات دیگر برای سازگاری با محیط، نیاز به امریادگیری دارد تا بدین وسیله بتواند مهارتهای مختلف را یاد گرفته و عادتهای تازه ای را در خود ایجاد کند. بنابر گفته شعاری نژاد:” میزان پیشرفت و کامیابی هرفرد در زندگی، به چگونگی و اندازه ی استعداد یادگیری او بستگی دارد” (شعاری نژاد، ۱۳۴۹، ۴۹)
از این رو می‌توان گفت که یادگیری از عوامل بسیار مهم و ضروری درریشه و تکامل و هر فردی و سازگاری او با محیط می باشد. ازیادگیری تعاریف مختلفی شده است ، مثلا در کتاب نظر یه های یادگیری، آنرا چنین تعریف کرده اند:
یادگیری عبارت است از تغییری در رفتار آزمودنی در برابر موقعیتی خاص، تغییری که حاصل تجربه های مکرر آزمودنی در چنین موقعیتی باشد و بتوان آنرا ناشی از گرایشهای فطری به پاسخ دادن، بلوغ جسمی و یا حالات گذرای آزمودنی از قبیل خستگی، اثرداروها و جز اینها دانست.( هیلیگاردوباور، ۱۳۷۱، ۲۵) بنابر اهمیتی که امر یادگیری در زندگی بشر دارد ، علم روانشناسی یادگیری به عنوان شاخه‌ای مجزا درروانشناسی ازاواخر قرن نوزدهم پا گرفت. یکی از اولین آزمایشگران درمطالعه یادگیری ابینگهوس [۱۴] آلمانی می باشد که برای اولین بار روشهای سنجش فرآورده های حفظی را اختراع کرد.
بنابراین زبان آموزی را امری اکتسابی می دانست .(لطف آبادی، ۱۳۶۵: ۱۷)
برونر[۱۵] معتقد است که افراد به طور طبیعی و ذاتی میل به یادگیری دارند و معلم باید کاری کند تا این میل طبیعی کودک به یادگیری صرفا به خاطر خود یادگیری دنبال شود برونر، عالی ترین مرحله ی رشد شناختی انسان را، شامل تبدیل اعمال حسی و حرکتی و دریافتهای مفهومی ازجهان به دستگاههای علامتی می داند که بدین ترتیب زبان وارد میدان شناختی کودک می شود. او زبان را کلید تفکر وواسطه ارتباط آدمی با جهان اطراف خود می داند. (لطف آبادی، ۱۳۶۵: ۱۷)
ژان پیاژه [۱۶] یکی دیگر از روانشناسانی است که درزمینه رشد زبان و تفکر کودک مطالعاتی انجام داده است. پیاژه مراحل مختلف رشد سنی را در تفکر، هوش و عمل سازگاری کودک، موثر می داند و عقیده دارد که درهر مرحله ازرشد، آمادگیهای جدید پیدا می شود که تواناییها و محدودیتهای ذهنی کودک را مشخص می کند.
بنابراین در تهیه مطالب و انتخاب روش و وسایل آموزشی باید به این امکانات و محدودیتهای ذهنی کودک توجه شود دیدگاه پیاژه در کتاب روانشناسی رشد زبان چنین بیان شده است:
رشد کارکردهای علامتی و زبان کودک بر پایه ی رشد حسی – حرکتی دوره ی شیرخوارگی از سن نوپایی به بعد ، درذهن کودک شکل می گیرد.
در سنین دو یا پنج سالگی کودک با درونی کردن جهان خارج در ذهن خود از علایم استفاده می‌کند چیزی را جانشین و علامت چیز دیگری قرار می دهد ، به تدریج زبان را یاد می گیرد ودر دوره ی بعد به دستکاری ذهنی، نشانه ها و علایم زبانی، می پردازد.
حل مساله می کند و قادر به استنتاج استفاده منطقی عینی می شود . ظرفیتهای رشد یافته تر شناختی سنین دبستانی به کودک اجازه می دهد تا واقعیت امور را با کمک دستگاه علامتی تنظیم تعبیر وتفسیر کند و بالاخره در مرحله نوجوانی و پس از آن به استفاده از زبان درتفکر انتزاعی خویش دست یابد . (لطف آبادی، ۱۳۶۵: ۱۷)
لند برک[۱۷] به وجود دوره ی حساس در فراگیری زبان اعتقاد دارد و استعداد فراگیری زبان را امری ذاتی و ویژه انسان می داند .(لطف آبادی، ۱۳۶۵: ۱۸)
گروهی دیگر از تئوریهای روانشناسی رشد زبان نیز ، تاکید بر سطح رشد وقابلیتهای فرد و فعال بودن و سازندگی جریانهای ذهنی فرد دارند و رشد انسان را در زمینه‌های مختلف حاصل تفاضل پویای دو عامل ظرفیتهای درونی وفعالیتهای فردی واقتصادی شرایط محیطی می دانند، این تئوریها غالبا بر پایه نظریه های روانشناختی رشد شناختی می باشد. (لطف آبادی، ۱۳۶۵: ۱۸)
از بررسی دیدگاههای مختلف، چنین به نظر می رسد که انسان به طور فطری با یک مجموعه، اصول و قواعد زبانی از پیش تعیین شده به دنیا می آید و درصورتی که محیط مناسب برای رشد وتکامل آنها فراهم باشد کودک می تواند نه تنها زبان مادری خود را، بلکه هرزبان دیگری را به موازات زبان مادری خود فرا گیرد والبته این یادگیری باید در طی زمان و متناسب با مراحل رشد شناختی کودک تکامل و تکوین یابد.


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه بررسی انطباق بین محتوا و اهداف کتاب زبان انگلیسی سال سوم متوسطه از دیدگاه دبیران

کارافرینی اهداف مقدمات بافندگی

اختصاصی از حامی فایل کارافرینی اهداف مقدمات بافندگی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

کارافرینی اهداف مقدمات بافندگی


کارافرینی اهداف مقدمات بافندگی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:3

فهرست و توضیحات:

مقدمه

مقدمات:

 

اهداف مقدمات بافندگی

 

تولید بسته‌ی مناسب

 

اتو کلاو:

 

در این ماشین نخ تک‌لا به صورت ماسوره و نخ دولا بصورت بوبین در داخل گاری‌های مخصوص به مدت زمان معینی بخار می‌بینند. علت بخار زدن نخ دولا بعد از دولاکنی و تابندگی تثبیت تاب است تا اصطلاحاً پا ملخی ایجاد نشود.

 

بخار از طریق لوله‌هایی (از قسمت بویلرها) به داخل مخزن بخار ماشین‌ها می‌رود. ماشین بخارزنی ماسوره دارای جک هیدرولیکی برای باز شدن اتوماتیک در ماشین است.

 

دمای بخار ماشین 80 است که وقتی به این دما رسید خود به خود خاموش می‌شود و آب گرم دستگاه از زیر خارج می‌شود جنس مخزن بخار از آهن گالوانیزه است.

 

برای جلوگیری از زنگزدگی، فشار بخار 10 bar و مدت زمان بخار زنی نخ تک لا 10 دقیقه و نخ دولا 40 دقیقه است.  ماسوره‌های بخار خورده به ماشین اتوکانر و بوبین‌ها به قسمت بافندگی فرستاده می‌شود.( مدل اتوکانر مورد استفاده است: 138ـ 230ـ 338)

 


دانلود با لینک مستقیم


کارافرینی اهداف مقدمات بافندگی

بررسی ارتباط میان آگاهی کارکنان در تعامل با مشتریان از اهداف سازمان و کارایی آنان در شعب بانک ملی شهرستان رشت

اختصاصی از حامی فایل بررسی ارتباط میان آگاهی کارکنان در تعامل با مشتریان از اهداف سازمان و کارایی آنان در شعب بانک ملی شهرستان رشت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

بررسی ارتباط میان آگاهی کارکنان در تعامل با مشتریان از اهداف سازمان و کارایی آنان در شعب بانک ملی شهرستان رشت


بررسی ارتباط میان آگاهی کارکنان در تعامل با مشتریان از اهداف سازمان و کارایی آنان در شعب بانک ملی شهرستان رشت

پایان نامه کارشناسی ارشد مدیریت

همراه با پرسش نامه

117 صفحه

مقدمه

دلیل وجودی تشکیل هر سازمانی رسیدن به هدف خاص و مشخص است.سازمانی وجود ندارد که بی هدف باشد˛چنین چیزی امکان پذیر نیست.هر سازمانی در راستای رسیدن به هدف مشخص تشکیل می شود که تمامی تلاش های سازمانی در راستای رسیدن به اهدافش صورت می گیرد.اهداف سازمانی از نظر زمانی به سه دسته کوتاه مدت˛میان مدت و بلندمدت تقسیم می شود.رسیدن به اهداف مستلزم به کارگیری صحیح نیروی انسانی˛ تجهیزات˛منابع و امکانات است.مهمترین رکن سازمان در رسیدن به اهدافش نیروی انسانی است.این نیروی انسانی سازمان ها هستند که می توانند با عملکرد صحیح باعث پیشرفت سازمان ها شوند و همچنین بر عکس با عملکرد ضعیف باعث پس رفت سازمان ها شوند و حتی سازمان را در مرز نابودی قرار دهند.در نتیجه سازمان باید توجه بیشتری به نیروی انسانی که در خدمتش است نماید و حداکثر تلاش خود را در به کارگیری بهینه و کارآمد از این رکن نماید تا بتواند به هدفش دست یابد.یک راه افزایش کارائی و کارآمدی کارکنان آگاهی آنان از اهداف سازمانی است که در آن مشغول بکار می شود.این راه یعنی آگاه نمودن کارکنان از اهداف سازمان یکی از معدود راه هایی است که سازمان با هزینه کمتر نسبت به راهکارهای دیگر می تواند کارائی را به مقدار قابل توجه ای افزایش دهد. در این راستا تحقیق حاضر را با موضوع بررسی آگاهی کارکنان از اهداف سازمان بر کارائی آنان در شعب بانک ملی رشت انجام شده است.


دانلود با لینک مستقیم


بررسی ارتباط میان آگاهی کارکنان در تعامل با مشتریان از اهداف سازمان و کارایی آنان در شعب بانک ملی شهرستان رشت

تحقیق در مورد اهداف و اهمیت اجتماعی ورزش 2

اختصاصی از حامی فایل تحقیق در مورد اهداف و اهمیت اجتماعی ورزش 2 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد اهداف و اهمیت اجتماعی ورزش 2


تحقیق در مورد اهداف و اهمیت اجتماعی ورزش 2

ینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه61

 

فهرست مطالب

اهداف و اهمیت اجتماعی ورزش

اهداف تربیت بدنی در جوامع گذشته و امروز

اهداف تربیت بدنی در جامعة اسلامی

اهداف تربیت بدنی و ورزش

مطالعه و تحلیل تاریخی احوال اقوام گذشته و حال نشان می دهد که سعی و تلاش انسان قدمت تاریخی دارد ، تا آنجا که می توان گفت اداره حیات اقوام ابتدایی بدون حرکت و فعالیت میسر نبوده است. اجرای مهارتهایی از قبیل زوبین اندازی ، تیراندازی با تیر و کمان ، کوه و غار پیمایی ، کشتی گیری و حتی اجرای مسابقه های دو که در قرآن کریم در داستان برادران یوسف نیز از آن ذکری به میان آمده است ، جملگی حاکی از رواج فعالیتهای جسمانی و تربیت بدنی در نزد ملتها و اقوام روزگاران گذشته بوده است.

در زندگی فردی و اجتماعی بسیاری از جوامع و ملتهای امروز جهان ، تربیت بدنی و ورزش بخش مهم و جدایی ناپذیری از برنامه های کلی تربیت کودکان و جوانان به حساب می آید . امروزه ملتها بر اساس جهان بینی و شناخت کلی از انسان به طرح و تنظیم برنامه های ورزشی و تربیت بدن می پردازند و این گونه برنامه ها را در زندگی خانوادگی و  آموزشگاهی نسلهای حال و آیندة خود قرار می دهند.

اهداف عمدة تربیت بدنی در تاریخ زندگی انسان عبارت است از : حفظ سلامت ، تعمیم بهداشت ، رشد و تقویت قوای جسمی ، آمادگی برای فعالیتهای دفاعی ، کسب شادابی و نشاط ، و نیل به موفقیت در وظایف حرفه ای و شغلی . اهداف فوق تا به امروز با مختصر تغییری در نزد اکثریت جوامع بشری ترغیب می شود و بر حسب ضرورت تاریخی بر یک یا چند هدف تاکید بیشتری به عمل می آید.

در عصر حاضر ، در سایة تحولات اجتماعی و سیاسی در جهان بویژه در دنیای غرب ، مقاصد دیگری به اهداف فوق افزوده شده و مفهوم ورزش به جای تربیت بدنی عاملی برای تخدیر و سرگرم نگه داشتن ملتهای ضعیف جهان گردیده است. تربیت بدنی که در آغاز پیدایش آن جنبه فردی و در نهایت ملی داشت اینکه به صورت جمعی و بین المللی در آمده است تا وسیله برای بهره برداری مقاصد سیاسی کشورهای استعماری باشد.

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد اهداف و اهمیت اجتماعی ورزش 2

صف و ستاد و نقش ستاد وزارت علوم در پیشبرد اهداف آموزش عالی

اختصاصی از حامی فایل صف و ستاد و نقش ستاد وزارت علوم در پیشبرد اهداف آموزش عالی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

صف و ستاد و نقش ستاد وزارت علوم در پیشبرد اهداف آموزش عالی


صف و ستاد و نقش ستاد وزارت علوم  در پیشبرد اهداف آموزش عالی

فرمت فایل : word(قابل ویرایش)تعداد صفحات12

 

صف و ستاد و نقش ستاد وزارت علوم در پیشبرد اهداف آموزش عالی
قبل از پرداختن به مفاهیم «صف» و «ستاد» و تشریح موقعیت سازمانی هر یک لازم است که مفاهیم «قدرت» و «اختیار» تعریف شوند تا ضمن پی بردن به وجوه تمایز بین این دو مفهوم، انواع قدرت نیز شناخته شوند.
قدرت و اختیار
قدرت را می‎توان توانایی اشخاص یا گروهها در اثر نهادن بر عقاید و ارزشهای فکری اشخاص یا گروههای دیگر، یا وادار کردن آنها به انجام اعمال خاص و یا بازداشتن آنها از انجام کاری تعریف کرد.
اختیار، بشتر اثر سازمانی دارد و به قدرت و صلاحیت شغلی افراد مربوط می‎شود. به این ترتیب اختیار را می‎توان قدرتی شغلی تعریف کرد که با استفاده از آن، شاغل (البته تا زمانی که در آن شغل انجام وظیفه می‌کند)، می‎تواند از طریق اعمال نظر در تصمیم گیریها، در سرنوشت دیگران اثر بگذارد. بنابراین اختیار نیز نوعی قدرت است اما قدرتی که پایگاه سازمانی دارد یعنی قدرتی است که از شغل و موقع و مقام سازانی سرچشمه می‎گیرد.
مفاهیم صف و ستاد
با وجود اهمیتی که روابط صف و ستاد در زندگی سازمان دارد هنوز برخی از مدیران استنباط روشنی از مفاهیم صف و ستاد ندارند و گاهی این دو را با هم اشتباه می‌کنند بنابراین لازم است که این دو مفهوم دقیقاً تعریف و شناخته شوند. بنا بر نظریه ای که به طور وسیعی در مدیریت پذیرفته شده است «صف» به واحدها یا نقش هایی اطلاق می‎شود که مستقیماً برای تأمین هدفهای موسسه فعالیت می‌کنند و در این زمینه مسئولیت مستقیم دارد. در حالی که «ستاد» به واحدها یا نقش هایی دلالت دارد که مستقیماً در جهت تأمین هدفهای موسسه فعالیت ندارند، لکن به واحدهای صفی کمک می‌کنند تا بتوانند به نحو موثری انجام وظیفه کنند و از عهده تأمین هدفهای موسسه برآیند.
از مطالب فوق معلوم می‎شود که ساده ترین طریق تشخیص فعالیت های صفی و ستادی در هر سازمان، توجه به «مستقیم» یا «غیرمستقیم» بودن کمکی است که این فعالیت ها در تأمین هدفهای کلی موسسه دارند.
به عبارت دیگر، فعالیت های صفی شامل فعالیت هایی هستند که مستقیماً به تأمین هدفهای کلی سازمانی کمک می‌کنند و فعالیت های ستادی آن گونه فعالیت هایی هستند که به طور غیرمستقیم به تأمین هدفهای کلی سازمانی کمک می‌کنند.
طریق دیگری که برای تشخیص فعالیت های صفی و ستادی غالباً به کار می شود، توجه به چگونگی صدور دستور و اجرای آن در خط فرماندهی است. مدیران و مسئولین صف در خط فرماندهی قرار دارند و حق صدور دستوربه واحدها و مسئولین را دارند و مسئولین مادون ملزم به اجرای دستورهای مافوق هستند. در حالی که مدیران و مسئولین ستاد در خط فرماندهی قرار ندارند و حق صدور دستور به واحدها و مسئولین صف، حتی به مسئولین رده های پایین سازمانی را ندارند. واحدها و کارشناسان ستادی فقط می‎توانند به مدیران صف نظر مشورتی بدهند و آنها را در انجام وظایف و مسئولیت هایشان یاری دهند. بدیهی است چنانچه لازم باشد طرحها و نظریات واحدهای ستادی توسط واحدهای صف به مورد اجرا گذارده شود، در این صورت واحدهای ستادی سعی می‌کنند ابتدا طرحها و ایده های موردنظر خود را به تصویب مقامات عالی سازمان برسانند و سپس مراتب را برای اجرا به واحدهای صف ابلاغ کنند. در سازمانهای نسبتاً کوچک که کلیه کارکنان زیر نظر یک نفر انجام وظیفه می‌کنند هر یک از آنان در خط فرماندهی قرار داشته و ملزم به اجرای دستورهای مافوق هستند این گونه سازمانها صرفا یک سازمان صف تلقی می‎شوند.
راه دیگر برای تشخیص فعالیت های صفی و ستادی توجه به «ماهیت» فعالیت های مزبور است. فعالیت های صفی «ماهیت اجرایی» دارند و شامل وظایف، مسئولیت ها و کارهایی می‎شود که مستقیما در امر تولید (کالا یا خدمات) فعالیت دارند. در حالی که فعالیت های ستادی جنبه اجرایی ندارند و «ماهیت آنها مشورتی و کمکی» است. فعالیت های ستادی ماهیتاً به صورت تحقیق برررسی،‌ ارائه طرح، برنامه ریزی، سازماندهی، کارگزینی هماهنگی، نوآوری و کنترل به ظهور می رسد.
هم چنین امور مالی، امور حقوقی، و امور مربوط به طراحی و اجرای سیستم های داده پردازی (سیستم های کامپیوتری) از جمله فعالیت هایی هستند که ماهیت ستادی دارند.
مشاغل صفی از حیث «منشا قدرت» نیز مشاغل ستادی تفاوت دارند. مدیران صف دارای اختیارات رسمی و قانونی هستند و می‎توانند برای دیگران تکلیف تعیین کنند. این مدیران هم چنین به سبب روابط مبتنی بر سلسله مراتب رئیس و مرئوسی، تا حد قابل توجهی از قدرت پاداش و قدرت تنبیه نیز برخوردارند. در حالی که مدیران و کارشناسان ستادی از اختیارات رسمی و قدرت قانونی که به موجب آن بتوانند برای دیگران تکلیف تعیین کنند برخوردار نیستند و انتظار نمی رود که قدرت پاداش و تنبیه نیز داشته باشند و در مقابل آنها از قدرت تخصص بهره مندند


دانلود با لینک مستقیم


صف و ستاد و نقش ستاد وزارت علوم در پیشبرد اهداف آموزش عالی