حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

اقسام آسیب های سازمان های اطلاعاتی

اختصاصی از حامی فایل اقسام آسیب های سازمان های اطلاعاتی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

اقسام آسیب‌های سازمان‌های اطلاعاتی

مقدمه

در عصری که اطلاعات بعنوان یک کالای بسیار با ارزش در اداره جوامع و تحولات جهان ایفای نقش می‌نماید سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی نقش مهمتری نسبت به گذشته پیدا کرده‌اند. یکی از ویژگی‌های عمده اطلاعات در این عصر سرعت مبادله آن و همچنین نقش بخش‌های غیردولتی در این مقوله است در حالیکه در گذشته علاوه بر فقدان تجهیزات پیشرفته ارتباطی، اطلاعات در انحصار دولتها بوده است. بنابراین در چنین شرایطی سازما‌های امنیتی که نقش عمده‌ای در حفظ امنیت ملی و امنیت عمومی جامعه ایفا می‌نمایند از مأموریت حساس‌تری برخوردار می‌گردند. لیکن این سازمانها نیز همانند سایر نهادها در معرض آسیبهای خاصی قرار دارند. و لذا هر چه سازمان پیچیده‌تر، حساس‌تر و مهمتر باشد شناخت آسیب و آفتهای آن نیز اهمیت بیشتری پیدا می‌کند.

در این مقاله آسیبهایی که نیروهای اطلاعاتی را از درون و بیرون سازمان تهدید می‌کند مورد بررسی قرار گرفته است.

تفاوت عمده و اساسی انسان با دیگر جانداران که ملاک انسانیت اوست و منشأ چیزی به نام تمدن و فرهنگ انسانی گردیده در «بینشها و گرایشهاست.»

ارسطو بشر را اصولاً حیوان بیولوژیک میدانست و معتقد بود که برای تبیین طبیعت او باید خصوصیات، قابلیت‌های بدنی وارثی او را اصل قرار داد.

افلاطون فکر می‌کرد که بشر حاصل نوعی از اجتماع است و در جمهوری خیالی خود، معتقد بود که با به کار بردن نهادهای تربیتی و اجتماعی می‌توانیم طبیعت بشر را به هر صورت که بخواهیم، درآوریم (2)

امیرالمؤمنین (ع) می‌فرماید: «اتزعم انک جرم صغیر و فیک نطوی العالم الاکبر.»

ساختمان وجودی آدمی یک نظام تشکیلاتی فوق‌العاده ظریف و پیچیده است، این ساختمان آمادگی ورود به خیر و شر را دارد. انسان موجودی است که در هر دو جهت استعداد رشد را دارد، به خصوص در مشاغلی که با گناه و یا مطالبی رو به تزاید گناه، قرار گیرد. این انحراف در مسیر تربیت بشر با سرعت بیشتری حرکت خواهد کرد و زاویه کوچک انحراف در شروع، به فاصله‌ای عمیق تبدیل خواهد شد.

بررسی عوامل مختلف مانند انگیزه، نیت- زمینه‌های بروز استعدادهای طالب خیر و شر، و مسائلی از قبیل از وظایف پیشگیرانه یک سازمان حفاظت اطلاعاتی است.

دو باغ را در نظر بگیرید که از نظر آب و خاک و هوا و حرارت، درختان و بوته‌ها یکسانند. اگر باغبان یکی از آنها به آفات، آسیب‌ها و نابودی باغ خود توجه داشته باشد، آن باغ از طراوت، شادابی، شکوفه، گل و میوه‌های فراوان برخوردار خواهد بود ولی اگر باغبان دیگر به آفات و آسیب‌های باغ خود توجه نداشته باشد، در نتیجه باغی پژمرده و میوه‌های کرم خورده خواهد داشت.

انسان نیز چنین است، اگر به آفات روحی و جسمی خود توجه نکند، عنصری خطرناک و آلوده خواهد شد و اگر همین انسان در محیطی مانند محیط اطلاعاتی و امنیتی که زمینه‌های آسیب شغلی در آن بیشتر فراهم است قرار گیرد ولی به آسیب‌ها و آفات توجه نداشته باشد با سرعت و شدت بیشتری به مرزهای آلودگی نزدیک خواهد شد.

سازمانهای امنیتی که مأموریت‌های خاص آن با پنهانکاری همراه است و برای اجرای ای مأموریت از ابزار و شیوه خاص پنهانکاری نیز استفاده می‌نمایند با آسیب‌های پنهانی در درون و بیرون از سازمان مواجه هستند.

آسیبهای سازمانی

واقعیت این است که در تمام کشورها وجود سازمانهای اطلاعاتی، متضمن آرامش و حفاظت از منافع ملی در برابر مطامع و منافع بیگانگان است.

ساختار محرمانه چنین سازمان‌هایی و ارتباط تنگاتنگ آنها با نهادها، قدرت کارکردهایشان را متوجه نیروهای داخل نیز می‌کند. مهمترین نقش سازانهای اطلاعاتی و امنیتی پیاده‌سازی سیاست‌ها و اقدامات پنهان مربوط به حفظ امنیت ملی کشور می‌باشد (1)

بخاطر ویژگیهای دوگانه اقدامات پنهان که مخفی‌کاری و پیچیدگی اجرا می‌باشد، طبعاً افراد، ساختار و سازمانهای عادی کشور قادر به اجرای این مأموریتها نمی‌باشد لذا نقش سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی بعنوان یکی از ساختارهای مؤثر و کارآمد در حفظ امنیت ملی کشور بیش از پیش بارز می‌گردد.


دانلود با لینک مستقیم


اقسام آسیب های سازمان های اطلاعاتی

تحقیق نگاهی به اقسام زیبایی و روابط آن با عشق 10ص

اختصاصی از حامی فایل تحقیق نگاهی به اقسام زیبایی و روابط آن با عشق 10ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

نگاهی به اقسام زیبایی و روابط آن با عشق

جمال و زیبایی از یک طرف و جاذبه از طرف دیگر، عشق و طلب از طرف دیگر، حرکت از طرف دیگر، ستایش از طرف دیگر، اینها حقایقی هستند که با یکدیگر توأمند، یعنی آنجا که زیبایی وجود پیدا می کند یک نیروی جاذبه ای هم هست. زیبا جاذبه دارد. آنجا که زیبایی وجود دارد، عشق و طلب در یک موجود دیگر وجود دارد، حرکت و جنبش وجود دارد، یعنی خود زیبایی موجب حرکت و جنبش است. حتی به عقیده فلاسفه الهی تمام حرکتهایی که در این عالم است حتی حرکت جوهریه و اساس که تمام قافله عالم طبیعت را به صورت یک واحد جنبش و حرکت درآورده است، مولود عشق است: «کتحریک المعشوق للعاشق و تحریک المعلل للمتعلل»؛ مانند به حرکت درآوردن معشوق عاشق را و به حرکت درآوردن علت معلول را. چنین چیزی می گویند. در این زمینه سخن بسیار است. به هر حال هر جا که زیبایی هست جاذبه وجود دارد، عشق و طلب وجود دارد، حرکت و جنبش وجود دارد، ستایش و تقدیس وجود دارد، زیبایی به دنبال خود ستایش و تقدیس می آورد. عده ای می گویند: بر خلاف آنچه انسانها خیال می کنند که زیبایی عشق می آفریند، برعکس است: عشق، زیبایی می آفریند یعنی اول زیبایی وجود ندارد که بعد در اثر زیبایی عشق ایجاد شود، اول عشق وجود پیدا می کند و بعد عشق زیبایی را خلق می کند. البته این یک نظر افراطی است و نمی شود وجود زیبایی را در خارج به کلی انکار نمود. حال ، آیا زیبایی منحصر است به زیبایی یک انسان ، آن هم زیباییهایی‏ که دو جنس مخالف انسان از یکدیگر درک می‏کنند خصوصا در جنس زن ؟ و وقتی می‏گویند زیبا " یعنی مثلا اندام و چهره یک زن زیبا ؟ و دیگر غیر از این در عالم ، زیبایی وجود ندارد ؟ افرادی که از زیبایی چیز درستی‏ درک نمی‏کنند این جور خیال می‏کنند نه ، در طبیعت هزاران نوع زیبایی وجود دارد ، در جمادات ، نباتات و حیوانات ، در آسمان ، زمین و دریاها . کیست که زیبایی را در گلها درک نکند ؟ خیلی افراد شاید از گل فقط بوی خوش را درک می‏کنند ، در صورتی که آنهایی که چشمشان زیبایی‏ را درک می‏کند ، در گل ، زیبایی را بیش از بوی خوش درک می‏کنند یعنی‏ برایش بیشتر اهمیت قائل هستند زیبایی گلها ، زیبایی درختها ، زیبایی‏ جنگلها ، زیبایی دریاها ، زیبایی کوهها ، زیبایی آسمانی که بالای سر انسان‏ است ، زیبایی افق ، زیبایی سپیده دم ، زیبایی طلوع آفتاب ، زیبایی‏ غروب آفتاب ، زیبایی شفق ، هزاران نوع زیبایی و جمال محسوس در عالم‏ طبیعت وجود دارد تمام زیباییها که منحصر به آن زیبائیی که با شهوت جنسی‏ انسان سرو کار دارد نیست آن کسی که زیبایی را منحصرا در شهوت جنسی درک‏ می‏کند ، در حقیقت اصلا زیبایی را درک نمی‏کند زیبایی تنها مربوط به غریزه‏ جنسی انسان نیست که تا می‏گویند " زیبایی " بعضی اشخاص فورا فکر می‏کنند یعنی مسائل مربوط به غریزه جنسی . این جور نیست .در خود طبیعت‏ هزاران نوع زیبایی وجود دارد تازه اینهایی که ما گفتیم ، زیباییهای مربوط به قوه باصره و چشم بود سامعه ، لامسه ، شامه و ذائقه نیز هر یک‏ زیباییهایی را درک می‏کنند ، و اساسا " خوب " در هر حسی یعنی زیبا . خوب " در چشم ، زیبای چشم است ، " خوب " در گوش ، زیبای گوش‏ است ، و همین طور " خوب " در لامسه ، ذائقه و شامه . پس این اشتباه‏ پیدا نشود که تا می‏گویند " زیبایی " افرادی که در کشان از زیبایی بسیار ضعیف است فورا توجهشان به مسائل جنسی معطوف می‏شود . از این بالاتر ، آیا زیبایی غیر محسوس هم داریم ؟ زیبائیهای مطلقا محسوس را اکثریت قریب به اتفاق مردم درک می‏کنند آیا زیبایی غیر محسوس و زیبایی معنوی هم داریم ؟ بله آن هم زیاد است حداقلش آن‏ زیباییهایی است که به قوه خیال انسان یعنی به صورتهای ذهنی انسان مربوط است زیبایی فصاحت و بلاغت در چیست ؟ یک عبارت فصیح و بلیغ چرا انسان‏ را به سوی خودش می‏کشد و جذب می‏کند ؟ نثر و شعر سعدی چرا انسان را جذب‏ می‏کند ؟ حدود هفتصد سال از زمان سعدی می‏گذرد چرا آن جمله های کوتاه سعدی‏ هنوز هم در زبانها تکرار می‏شود و انسان وقتی که می‏شنود مجذوب آن می‏شود ؟ زیبایی است که چنین می‏کند آن زیبایی چیست ؟ آیا زیبایی لفظ است ؟ نه ، تنها لفظ نیست ، معانی این الفاظ است البته خود لفظ هم در فصاحت‏ دخالتی دارد ولی تنها لفظ نیست معانی این الفاظ و معانی ذهنی آنچنان‏ زیبا کنار یکدیگر قرار گرفته است که روح انسان را می‏کشد به سوی خودش و جذب می‏کند و همچنین شعر حافظ و مولوی . آنهایی که زیباییهای خیال را درک می‏کنند گاهی آنچنان مجذوب و مسحور این شعرها می‏شوند که اصلا از خود بیخود می‏شوند . مرحوم ادیب پیشاوری یکی از ادبای بسیار مبرز و از بقایای حوزه های‏ علمیه قدیم بوده است وی می گوید : دوبار در عمرم خواندن‏ یک شعر مرا از هوش برد ، بیهوش شدم یک بار غزلی از حافظ را خواندم ، آنچنان تحت تأثیرش قرار گرفتم که بیهوش شدم غزل معروفی‏ است :زان یار دلنوازم شکری است یا شکایت گر نکته دان عشقی بشنو تو این‏ حکایت ......زیبایی قرآنقرآن کریم نفوذ خارق العاده خودش را از چه دارد ؟ از زیبایی و فصاحتش قرآن می‏توانست آن معنایی را که با اعماق روح انسان سرو کار دارد و به تعبیر خود قرآن " مذکر " است یعنی آنها را از درون‏ انسان بیرون می‏کشد ، با یک عبارتهای خیلی معمولی و ساده بیان بکند ، ولی‏ خدای اسلام و پیغمبر چون این کتاب معجزه باقی پیغمبر است ، حقایقش را با زیبایی خارق العاده بیان کرده است به نظر شما فصاحت قرآن تاکنون‏ چقدر اشک از مردم گرفته ؟ ! به تعبیر خود قرآن : « یخرون للاذقان سجدا . یخرون للاذقان یبکون » (سوره اسراء ، آیات 107 و . 109) افرادی که وقتی آیات قرآن را می‏شنوند ، در حال گریه می‏افتند و سجده می‏کنند در دلهای شب ، آیات قرآن‏ چقدر اشک ازمردم گرفته است ! در اثر این است که آن معانی در این لباس‏ بسیار زیبا ، آن حس جمال دوستی معنوی انسان را در اختیار می‏گیرد و مسخر خودش می‏کند . « و اذا سمعوا ما انزل الی الرسول تری اعینهم تفیض من‏ الدمع مما عرفوا من الحق »( سوره مائده ، آیه 83): ''و چون آیاتی را که به پیامبر فرستاده شده است بشنوند ،


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق نگاهی به اقسام زیبایی و روابط آن با عشق 10ص

تحقیق در مورد اقسام شرکتهای تجاری

اختصاصی از حامی فایل تحقیق در مورد اقسام شرکتهای تجاری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

اقسام شرکتهای تجاری

بر طبق ماده 20 قانون تجارت ایرانشرکتهای تجارتی بر هفت قسم است:

1-   شرکت سهامی:شرکتی است که سرمایه آن به سهام تقسیم شده و مسئولیت صاحبان سهام محدود به مبلغ اسمی سهام آن است

2-  شرکت با مسئولیت محدود:شرکتی است که بین دو یا چند نفر برای امور تجارتی تشکیل شده و هریک از شرکا بدون اینکه سرمایه به سهام یا قطعات سهام تقسیم شده باشد فقط تا میزان سرمایه خود در شرکت مسئول قروض و تعهدات شرکت است.

3-  شرکت تضامنی:شرکتی است که در تحت اسم مخصوص برای امور تجارتی بین دو یا چند نفر با مسئولیت تضامنی تشکیل می شود. اگر دارایی شرکت برای تادیه تمام قروض کافی نباشد هر یک از شرکا مسئول پرداخت تمام قروض شرکت است.

4-  شرکت مختلط سهامی:شرکتی است که در تحت اسم مخصوصی بین یک عده شرکای سهامی و یک یا چند نفر شریک ضامن تشکیل می شود. شرکا سهامی کسانی هستند که سرمایه آنها به صورت سهام یا قطعات سهام متساوی قیمت در آمده و مسئولیت آنها تا میزان همان سرمایه است که در شرکت دارند . شریک ضامن کسی است که سرمایه او بصورت سهامی در نیامده و مسئول کلیه قروضی است که ممکن است علاوه بر دارایی شرکت پیدا شود,ضامن مسئولیت آنها در مقابل طلبکاران و روابط آنها با یکدیگر تابع مقررات شرکت تضامنی خواهد بود.

5-  شرکت مختلط غیر سهامی شرکتی است که برای امور تجارتی تحت اسم مخصوصی بین یک یا چند نفر شریک با مسئولیت محدود بدون انتشار سهام تشکیل می شود. شریک ضامن مسئول کلیه قروضی است که ممکن است علاوه بر دارایی شرکت پیدا شود.

6-  شرکت نسبی:شرکتی است که برای امور تجارتی تحت اسم مخصوصی بین دو یا چند نفر تشکیل و مسئولیت هر یک از شرکا به نسبت سرمایه ای است که در شرمت گذاشته اند.

7-  شرکت تعاونی:شرکتی است از اشخاص حقیقی یا حقوقی که به منظور رفع نیازمندیهای مشترک و بهبود وضع اقتصادی و اجتماعی شرکا از طریق خودیاری و کمک متقابل و همکاری آنان و تشویق پس انداز موافق اصولی که در این قانون مصرح است تشکیل می شود ودارای اقسام گوناگونی است :شرکت تعاونی تولید, شرکت تعاونی مصرف , شرکت تعاونی روستایی, شرکت تعاونی صیادان ,شرکت تعاونی مسکن.

انواع شرکتهای سهامی

 به موجب ماده 4 قانون تجارت شرکتهای سهامی بر دو نوع است:

نوع اول - شرکتهای سهامی عام:شرکتهایی هستند که موسسین آنها قسمتی از سرمایه شرکت را از طریق فروش سهام به مردم تا مین می کنند.

نوع دوم - شرکتهای سهامی خاص : شرکتهایی هستند که تمام سرمایه آنها در موقع تاسیس منحصرا توسط موسسین تا مین می گردد.

تفاوتهای عمده شرکتهای سهامی عام با شرکتهای سهامی خاص:

1-  قسمتی از سهام شرکت سهامی عام در مرحله تاسیس به مردم عرضه می شود در حالیکه سهام شرکتهای سهامی خاص به طور کلی باید توسط موسسین تامین گردد (ماده 4)2-  تعداد شرکا در شرکت سهامی عام حداقل 5 نفر و در شرکتهای سهامی خاص 3 نفر خواهد بود (مواد 3 و 107)3-  سرمایه شرکت سهامی عام در هنگام تاسیس حد اقل 5 میلیون ریال و در مورد شرکت سهامی خاص حد اقل یک میلیون ریال می باشد (ماده 5 )4-  مبلغ اسمی سهام در شرکتهای سهامی عام نباید از ده هزار ریال بیشتر باشددر حالیکه در شرکت سهامی خاص این حد وجود ندارد (ماده 19)5-  شرکت سهامی عام می تواند تحت شرایط مندرج در قانون تجارت به انتشار اوراق قرضه اقدام نماید در حالیکه در مورد شرکت سهامی خاص چنین مجوزی پیش بینی نشده است( ماده 51)6-  در مورد افزایش سرمایه در شرکتهای سهامی عام پرداخت مبلغ اسمی سهم باید به نقد باشد در حالیکه در شرکتهای سهامی خاص به غیر از نقد نیز مجاز است (تبصره 1 ماده 158

تقسیم سرمایه به سهام

مسلم است شرکت سهامی مانند سایر شرکت ها باید دارای سرمایه باشد و اساس کار هر شرکت تجارتی سرمایه است منتهی در این قسم شرکت ها سرمایه باید به قسمت های مساوی تقسیم شده باشد و هر یک از اجزاء تقسیم را سهم گویند. مثلاً اگر شرکتی


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد اقسام شرکتهای تجاری

مقاله درباره معرفی اقسام خط تزئینی

اختصاصی از حامی فایل مقاله درباره معرفی اقسام خط تزئینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره معرفی اقسام خط تزئینی


مقاله درباره معرفی اقسام خط تزئینی

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:44

معرفی اقسام خط تزئینی که برروی سطوح داخلی و خارجی بناها نقش بسته‌اند، نقش خط جهت تزئین ـ خط کوفی: سابقه و وجه تسمیه آن، خط کوفی تزئینی درآثار اسلامی، خط کوفی ساده (محرر)، گوشه‌دار، برگ‌دار، گل‌وبرگ‌دار، گره‌دار، پیچنده ـ بررسی ظروف و بناها و و پارچه‌هائی که این نقوش برروی آنها نقش بسته، منشاء خط کوفی ـ خصوصیات مختلفه این خط.

            خطّ کوفی تزیینی درآثار تاریخی اسلامی

             

              دکتر عباس زمانی   دانشیار دانشکدة ادبیات و علوم انسانی  دانشگاه

            تهران

             

                        خطوطی که درسطوح داخل و خارج بناها و یا روی سایر اشیاء

            هنری اسلامی صورت می‌گیرد ظاهرأ برای ذکر نام سفارش دهنده و هنرمند یا

            قید تاریخ و چگونگی ملحقات و متعلقات آن و ثبت کلمات و عبارات مقدس

            مذهبی چون بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم و اسامی مختلف خدا و رسول‌(ص) و

            جانشینان رسول او ویا آیات سوره‌های قرآن مجید، که مناسب بنا و یادآور

            وطائف دینی و اخلاقی و غیره است،‌می‌باشد ولی علاوه براینها خطوط عربی

            و فارسی، به علت خصوصیات موافق و به سبب کیفیت حروف، جنبة تزیینی بخود

            می‌گیرد، و درکنار گل و بته‌ها و اتصال به آنها، منظرة زیبائی بوجود

            می‌آورد و رویهم رفته درمفهوم کلی خط وارد است.

                        «خط مفهوم وسیعی دارد ـ خط ممکن است حد باشد،‌یعنی حدودی

            برای سطوحی باشد ... دریک بنا، ممکن است حد، کنارة سطوح و حدفاصل میان

            آنها باشد: خطوط معماری،‌زیبائی ظاهری بنا را ازنظر زیباشناسی بوجود

            می‌آورند ... خط ممکن است حصار شکلی باشد،‌دراین صورت شکل مزبور را

            محدود میسازد؛ در مجسمه‌سازی، خطوط، با پیچ‌وخم خود موادی مانند (لباس

            و غیره) را به تماشاچی القاء‌می‌کنند ... یا ممکن است،‌مقصود ازخط،

            نوشته،‌یا تصویری، باشد. چنین خط سرشار ازپیچ‌وخم و قوس و هلال

            خودبخودی است و در وجود تأثیر شگرفی دارد ... این خط دارای جنبش است و

            یا نمودار اندیشه‌ای است ... خاصیت خط هرچه باشد، هدف آن جنبش و حرکت

            بسور مقصدی است ... خطوط افقی، عمودی، منحنی. هرکدام نوعی احساس

            دربیننده می‌انگیزد ... ما همه میدانیم که خطوط عمودی نظر را ببالا

            میکشانند و خطوط افقی، آرامش می‌بخشند ـ خطوط مورب محرک هستند ـ و

            انحناها نرم و مطبوعند ... البته تأثیر خطوط،‌تنها به علت حرکت آنها

            نیست بلکه این تأثیر در ارتباط میان خطوط متنوع نیز میباشد ... هنرمند،

            یمان خطوط متنوع هم‌آهنگی و ارتباط برقرار میسازد ... برای ایجاد

            هم‌آهنگی گاه خط را تکرار می‌کند و برای القاء تنوع، گاه خطی را

            بموازات خط دیگر و گاه بخلاف جهت حرکت همان خط ترسیم می‌نماید ... به

            کمک خط اریب، تعادل آرامش بخش خطوط افقی و عمودی را بهم میزند و ایجاد

            حرکت و جنبش می‌کند ... برای ایجاد تأثیر تمثیلی و یا حالتی کاملأ

            دراماتیک خطوط اریب را بهم میآمیزد و خطوط جناقی (زیگزاگ) بوجود میآورد

            ... خطوط ممکن است ادامه یابند،‌یا قطع شوند، ـ بیننده ممکن است درعین

            مشاهدة خطوط شکسته احساس ادامة‌حرکت آنها را بنماید هرچند عملأ این

            حرکت مرئی نباشد ... کمتر اتفاق میافتد که در طرحی یا نقشی فقط یک نوع

            خط بکار رود: هنرمند بسته به تنوع و هم‌آهنگی اثرش ممکن است از دو یا

            چند نوع خط استفاده کند، ‌و درست مانند تم‌های گوناگونی که دریک قطعه

            هم‌آهنگ موسیقی بکار برده میشود، چند نوع خط را بهم بیامیزد»(1).

                        در لحظة اول ممکن است بین مطالب مذکور و خط کوفی تناسبی

            بنظر نرسد ولی وقتی در فلسفه و چگونگی ایجاد خط،‌بطور اعم،‌و اختراع

            نوشته،‌بطور اخص، دقت شود معلوم خواهد گردید که خط کوفی مشمول مطالب

            مزبور و واجد اکثر شرایطی است که در آن مطالب اظهارشده و طبعأ بهمین

            علت در تزیین بناها و سایر آثار تاریخی و هنری نقش مهمی بعهده داشته که

            نگارنده این نقش را، حتی‌الامکان،‌بشرح ذیل بیان می‌نماید:

                        سابقه و وجه تسمیة‌خط کوفی.

                        خط کوفی تزیینی درآثار تاریخی اسلامی ایران.

                        منشأ خط کوفی تزیینی.

   

 

            یک قطعه پارچة ابریشمی منسوب به قرن ششم هجری که شامل خطوط کوفی برگدار

            است. بعضی از حروف تبدیل به یک درخت کوچک کاجی شکل و برخی تبدیل به یک

            برگچة سه لبی راست یا خمیده شده است.عکسی از سردر مدرسة الغ بیگ سمرقند

            مورخ 822 هجری که با کوفی گوشه‌دار زیبائی مزین شده است.قسمتی از نمای

            سمت راست ایوان جنوبی مسجد جامع گناباد مورخ 609 هجری که کتیبه‌ای را

            با خط کوفی ساده نشان می‌دهد.

   

الف ـ سابقه و وجه تسمیة خط کوفی

                        برطبق نوشتة اطلس خط تألیف و تصنیف دانشمند محترم

            حبیب‌الله فضائلی، که در نوشته‌های دیگر تأیید گردیده(2)،‌خط کوفی

            منسوب به خط نبطی متأخر و نبطی متأخر مربوط بدو اصل «صفوی مسند» و

            «نبطی قدیم آرامی» و این دواصل ناشی ازخط فینیقی است و خط فینیقی به

            دوخط میخی و هیروگلیفی منتهی می‌شود. این خط درجریان تحول خود زمانی

            بنام حیری و انباری و با رفتن بمکه و مدینه، مکی و مدنی نامیده شده و

            بدو صورت مبسوط و مستدیر متداول بوده است ودر آخرین مرحله یکی ازآن‌دو

            «مبسوط»، پس ازبنای شهر کوفه و تکامل و تجوید،‌بخط کوفی معروف

            گردید(3).

                        جرجی زیدان نویسندة عرب درکتاب تاریخ تمدن اسلام(4)


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره معرفی اقسام خط تزئینی

اقسام صفات الهی

اختصاصی از حامی فایل اقسام صفات الهی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

اقسام صفات الهی

واژة اسم کاربردهای مختلفی دارد. در گسترده‎ترین کاربرد به معنی هر لفظی است که بر معنایی دلالت می‎کند. اسم در این کاربرد مترادف با کلمه است، و حرف و فعل در اصطلاح علمای نحو را نیز شامل می‎شود. دومین کاربرد اسم همان است که در اصطلاح علمای نحو به کار می‎رود. و یکی از اقسام کلمه و قسیم حرف و فعل است. سومین کاربرد آن معنایی است که در اصطلاح متکلمان مقصود است. و آن عبارت است از لفظی که بر ماهیت و ذات من حیث هی و بدون در نظر گرفتن اتصاف آن به صفتی از صفات دلالت می‎کند. مانند الفاظ سماء (آسمان)، ارض (زمین)، رجل (مرد) و جدار (دیوار). واژة صفت نیز کاربردهای مختلفی دارد. حکما مبادی مشتقات را صفت، و مشتقات را اسم می‎گویند. از نظر آنان علم و قدرت صفات‎اند، و عالم و قادر یا علیم و قدیر اسم، ولی متکلمان مشتقات را صفات نامیده و مبادی مشتقات را «معنی» می‎گویند. بنابراین، علم و قدرت، معنی، و عالم و قادر یا علیم و قدیر صفات‎اند. به عبارت دیگر، هرگاه ذات و ماهیت را از آن جهت که موصوف به وصف یا معنای ویژه‎ای است، در نظر آوریم واژة صفت به کار می‎رود. «الصفة هی الاسم الدال علی بعض احوال الذات، و ذلک نحو طویل و قصیر و عاقل و غیرها»

«ان الصفة فی الحقیقة ما أنبأت عن معنی مستفاد یخص الموصوف و ما شارکه...». یاد آور می‎شویم، این گونه ملاحظات در عمل چندان رعایت نمی‎شود، و هر یک از اسم و صفت به جای دیگری به کار می‎رود. یگانه واژه‎ای که معنای وصفی نداشته، ‌و به عنوان اسم مخصوص خداوند، شناخته شده است؛ اسم جلالة (الله) است. اما واژه‎های دیگر چون عالم، قادر، حی، رازق، باقی و غیره هم به عنوان اسماء الهی به کار می‎روند، و هم صفات خداوندی، چنان که در روایات معروفی که برای خداوند نود و نه اسم بیان شده است، جز اسم جلاله، همگی از مشتقات و صفات می‎باشند. تقسیمات صفات صفات الهی را از جهات گوناگون تقسیم کرده‎اند: 1. صفات جمال و صفات جلال: صفات جمال یا صفات ثبوتی صفاتی‎اند که بر وجود کمالی در خداوند دلالت می‎کنند. مانند عالم و علم، قدرت و قادر، خلق و خالق، ‌رزق و رازق و غیره. و صفات جلال یا صفات سلبی صفاتی‎اند که چون بر نقصان و فقدان کمال دلالت می‎کنند، از خداوند سلب می‎شوند. مانند: ترکیب، جسمانیت، مکان، جهت، ظلم، عبث و غیره. صدر المتألهین در این باره گفته است: «این دو اصطلاح (صفت جمال و جلال) با تعبیر ذی الجلال و الاکرام در آیة کریمة:

تَبارَکَ اسْمُ رَبِّکَ ذِی الْجَلالِ وَ الْإِکْرامِ» هماهنگ است زیرا صفت جلال عبارت است از آنچه ذات خداوند را از مشابهت با غیر آن منزه می‎دارد، و صفت اکرام عبارت است از آنچه ذات الهی به آن آراسته است، پس خداوند با صفات کمال وصف می‎شود، و با صفات جلال از نواقص پیراسته می‎گردد»صفات سلبی کاربرد دیگری نیز دارد، و آن صفاتی است که بر سلب نقص از خداوند دلالت می‎کنند، مانند غنی، واحد، قدوس، حمید و مانند آن. 2. صفات ذات و صفات فعل: در تقسیم صفات الهی به صفات ذات و صفات فعل دو اصطلاح و دو نظریه است: الف: هر گاه برای انتزاع صفتی از ذات و وصف کردن ذات به آن صفت، تصور ذات کافی باشد، و تصور فاعلیت خداوند لازم نباشد، آن صفت، صفت ذات یا ذاتی خواهد بود. مانند صفت حیات و حی، اراده و مرید، علم و عالم، قدرت و قادر. و هر گاه تصور فاعلیت خداوند لازم باشد، آن را صفت فعل یا فاعل گویند. مانند خلق و خالق، رزق و رازق، اماته و ممیت، احیاء و محیی، مغفرت و غافر، ‌انتقام و منتقم، و مانند آن. ب: هر صفتی که بتوان خداوند را به مقابل و ضد آن وصف کرد، صفت فعل است، و هر صفتی را که نتوان خداوند را به مقابل و ضد آن وصف کرد، صفت ذات است. بنابراین قدرت، علم و حیات از صفات ذاتی الهی‎اند، چون خداوند به مقابل و ضد آنها وصف نمی‎شود، زیرا مقابل آنها نقص وجودی است، ولی اراده از صفات ذات نخواهد بود، ‌زیرا « وصف خداوند به مقابل آن محال نیست، مثلاً گفته می‎شود خداوند ظلم به بندگان خود را اراده نکرده است،‌ «وَ مَا اللَّهُ یُرِیدُ ظُلْماً لِلْعِبادِ» بر این اساس، عدل از صفات ذات الهی خواهد بود، ولی بنابر اصطلاح نخست از صفات فعل است. از دو اصطلاح یاد شده، اصطلاح نخست در کتب فلسفه و کلام مشهور و رایج است. محدث کلینی در کتاب کافی اصطلاح دوم را برگزیده است،و بر این اساس روایات مربوط به اراده را از صفات فعل دانسته‎اند، تعیین کرده است. سید شریف گرگانی نیز در کتاب تعریفات همین اصطلاح را آورده است. 3. صفات حقیقی و اضافی: صفات ذات را به دو گونة حقیقی و اضافی تقسیم کرده‎اند. صفات ذاتی حقیقی آن است که حقیقتاً ذات به آن وصف می‎گردد مانند علم و قدرت، و صفت اضافی آن است که از صفات حقیقی انتزاع می‎شود، ولی خود حقیقتاً از صفات ذات نیست، مانند صفت عالمیت و قادریت، که از در نظر گرفتن نسبت علم و قدرت با ذات انتزاع شده‎اند، و ورای ذات و صفت علم و قدرت، حقیقتی ندارند. صفت ذاتی حقیقی را به حقیقی محض و حقیقی ذات الاضافه تقسیم نموده‎اند. حقیقی محض آن است که به چیزی جز ذات خداوند تعقل ندارد. مانند صفات حیات، و حقیقی ذات الاضافه آن است که به غیر ذات متعلق می‎شود مانند علم و قدرت. 4. صفات خبریه:


دانلود با لینک مستقیم


اقسام صفات الهی