حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود تحقیق آداب سخن گفتن پیامبر اعظم(ص)

اختصاصی از حامی فایل دانلود تحقیق آداب سخن گفتن پیامبر اعظم(ص) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق آداب سخن گفتن پیامبر اعظم(ص)


دانلود تحقیق آداب سخن گفتن پیامبر اعظم(ص)

دانلود تحقیق آداب سخن گفتن پیامبر اعظم(ص)

فرمت فایل: ورد

تعداد صفحه: 4

 

 

 

بخشی از متن:

پیامبر هرگز بدون جهت‏سخن نمى‏گفت، و اگر سخنى مى‏گفت‏ بیشتر جنبه موعظه و پند داشت، یا مطلبى را مى‏آموخت و یا به معروف و خیرى امر مى‏کرد و یا از شر و منکرى مردم را باز مى‏داشت، تمام‏سخنانش سودمند و یک کلمه، نه بلکه یک حرف، پوچ و بى‏ارزش نبود، زیرا خوب مى‏دانست که: «و ما یلفظ من قول الا لدیه رقیب عتید» وانگهى پیامبر اسوه است و الگو و اوست انسان کامل. پیامبر کسى‏است که نخستین آفریده پروردگار، نور مبارکش است: «اول ما خلق‏الله نورى‏» پس، از این نور کامل چیزى تراوش نمى‏کند جز نور، و هر چه مى‏گوید گفته خدا است «و ما ینطق عن الهوى ان هو الا وحى‏یوحى‏».  پیامبر هرگز از ذکر خدا غافل نمى‏شد. در روایت است: «ولایجلس و لایقوم الا على ذکر» او نمى‏نشست و برنمى‏خاست جز با ذکر و یاد خدا. پیامبر در هر آن قرین و همنشین ذکر خدا بود چه بر زبان آورد و چه در دل گوید. او خود ذکر خدا را کفاره مجلس‏ مى‏دانست و اعلام مى‏داشت که اگر در مجلسى یاد خدا نباشد یا ذکرى ‏از اهل بیت که آن نیز یاد خدا است، پس آن مجلس بر اهلش وزر و وبال است و نحس است و شوم. و اگر حضرت مى‏خندید از تبسم تجاوز نمى‏کرد «جل ضحکه التبسم‏» زیرا قهقهه و خنده با صدا با شئون ‏انسان مودب منافات دارد چه رسد به انسان کامل و چه رسد به اشرف‏ مخلوقات.

پیامبر آرام و آهسته سخن مى‏گفت و هیچ گاه فریاد نمى‏زد و صدا را بلند نمى‏کرد. و مجلس آن حضرت نیز از چنان آرامشى‏ برخوردار بود که عین ادب و تواضع است و کسى در مجلس پیامبر بلند سخن نمى‏گفت «و اغضض من صوتک‏» و دستور هم همین بود که ‏کسى صدایش را بالاتر از صداى رسول الله نکند «لاترفعوا اصواتکم‏فوق صوت النبى‏» و چون خود حضرت آهسته و آرام سخن مى‏گفت لذا مجلسش بسیار آرام و باوقار بود که حتى صداى به هم زدن بال ‏پرنده به گوش مى‏رسید. «لایقطع على احد کلامه‏» هرگز سخن کسى را قطع نمى‏کرد و تاشخصى مشغول سخن گفتن بود، به او خوب گوش مى‏داد و پس از تمام‏شدن سخنش آرام پاسخش را مى‏گفت. و چنان اصحابش را تربیت کرده ‏بود که هرگاه لب مبارکش به سخن وا مى‏شد، تمام حاضران ساکت‏ مى‏شده و سرا پا گوش مى‏شدند «کان على رووسهم الطیر» و هرگاه‏ سخن حضرت تمام مى‏شد بدون آنکه سخنانشان با هم تزاحم کند، با هریک به نوبت‏ حرف مى‏زد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق آداب سخن گفتن پیامبر اعظم(ص)

دانلود مقاله کامل درباره خاتمیت پیامبر اعظم(ص) در قرآن

اختصاصی از حامی فایل دانلود مقاله کامل درباره خاتمیت پیامبر اعظم(ص) در قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله کامل درباره خاتمیت پیامبر اعظم(ص) در قرآن


دانلود مقاله کامل درباره خاتمیت پیامبر اعظم(ص) در قرآن

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 15
بخشی از توضیحات:

خاتمیت پیامبر اعظم(ص) در قرآن

یکی از سؤالات مهم در بحث نبوت پیامبر اعظم(ص) خاتمیت آن حضرت است که چرا ارسال رسل و انزال کتب با خاتمیت پیامبر(ص) و کتاب قرآن پایان می یابد. آیا این بدان معنا است که انسان از آموزه های وحیانی بی نیاز گردیده یا اینکه دلایل عقلی و نقلی دیگری دارد که نوشتار حاضر در مقام پاسخ به این سؤال اساسی است. امید است مورد استفاده خوانندگان محترم قرار گیرد.

از گذشته تاکنون معمول بوده که برای جلوگیری از دسترسی دیگران به یک مکان یا محتوای یک نامه، در آن مکان با پاکت، نامه را با ماده چسبنده ای می بستند و روی آن مهری می زدند که امروزه از آن تعبیر به «لاک و مهر» می شود و برای گشودن آن، حتماً باید مهر آن شیء چسبنده شکسته شود، مهری را که بر این گونه اشیاء می زنند «خاتم» می گویند و از آنجا که در گذشته گاهی از گلهای سفت و چسبنده برای این کار استفاده می کردند در بعضی از کتب معروف لغت در معنای خاتم می خوانیم «مایوضع علی الطینه »(1) چیزی که بر گل می زنند».

خاتم از ریشه «ختم» به معنی «پایان» گرفته شده و از آن جا که مهر زدن در خاتمه و پایان قرار می گیرد، نام «خاتم» بر این ابزار نهاده شده است و به این علت به انگشتر، خاتم می گویند که نقش مهر را معمولاً روی انگشتر می کندند و به وسیله انگشتر نامه ها را مهر می زدند، لذا از جمله مسائلی که در حالات پیامبر(ص) و ائمه هدی(ع) و شخصیت های دیگر مطرح می شود نقش خاتم آنهاست.

نقل شده است هنگامی که پیامبر گرامی اسلام تصمیم گرفت دعوت خود را گسترش دهد و به پادشاهان و سلاطین روی زمین نامه بنویسد، دستور داد انگشتری برای آن حضرت ساختند که روی آن «محمد رسول الله» حک شده بود و نامه های خود را با آن مهر می کرد.(2)

با این بیان به خوبی روشن می شود که خاتم گرچه امروز به انگشتر تزئینی نیز اطلاق می شود، ولی ریشه اصلی آن از ختم به معنی پایان، گرفته شده است و در آن روز به انگشترهایی می گفتند که با آن نامه ها را مهر می کردند.(3)

بعلاوه این واژه در قرآن مجید در موارد متعددی به کار رفته و در همه جا به معنی پایان دادن و مهر نهادن است، مانند: «الیوم نختم علی افواههم و تکلمنا ایدیهم»(یس/65) امروز- روز قیامت- مهر بر دهانشان می نهیم و دست های آنها با ما سخن می گوید.» «ختم الله علی قلوبهم و علی سمعهم و علی ابصارهم غشاوه»(بقره/7) خداوند بر دل ها و گوش های آنها (منافقان) مهر نهاده (به گونه ای که هیچ حقیقتی در آن نفوذ نمی کند) و بر چشمهای آنها پرده است.»

خاتمیت رسول اکرم(ص) از نگاه قرآن

خاتمیت از امتیازات و ویژگی های رسول اکرم(ص) است، قرآن کریم در این مورد می فرماید: «ماکان محمد ابا احد من رجالکم ولکن رسول الله و خاتم النبیین و کان الله بکل شیء علیما»(احزاب47) محمد(ص) پدر هیچ یک از مردان شما نبوده و نیست؛ ولی رسول خدا و ختم کننده و آخرین پیامبران است، و خداوند به همه چیز آگاه است.»

از آن چه گفته شد معلوم می شود کلمه «خاتم النبین» به وضوح دلالت بر معنای خاتمیت دارد، و هرگونه تفسیری غیر از این تفسیر برای آیه گفته شود مفهوم سبک و ناصحیحی پیدا خواهد کرد. مانند این که بگوییم پیامبر اسلام(ص) انگشتر پیامبران بود یعنی زینت پیامبران محسوب می شد، روشن است که انگشتر یک ابزار ساده ای برای انسان است و هرگز در ردیف خود انسان نخواهد بود و اگر آیه را چنین تفسیر کنیم، مقام پیامبر اسلام(ص) را فوق العاده تنزل داده ایم، گذشته از این که با معنای لغوی نیز سازگار نیست. زیرا این واژه در 8 مورد از آیات قرآن به کار رفته و همه جا به معنای «پایان دادن و مهر نهادن» آمده است.(4)

علاوه بر این آیه، شواهد دیگری نیز دلالت قطعی بر خاتمیت رسول الله(ص) دارد که صحیفه نبوت پیامبران به وسیله آن حضرت، به پایان رسید.

همان گونه که اشاره گردید «خاتم» به مهری اطلاق می شود که در پایان نوشته ها قرار می گیرد؛ وقتی نویسنده هر آنچه لازم بود بیان داشت ومقاصد خود را عنوان کرد، پایان نوشتار خود را مهر کرده، ختم آن را اعلام می دارد؛ خدای متعال نیز از طریق پیامبران خود برای جوامع بشری پیام فرستاد، و پس از پایان گفتار و کلماتش، سلسله نبوتشان را با فرستادن پیامبر گرامی اسلام(ص) ختم، و صحیفه رسالت آنان را به وجود مبارک خاتم المرسلین مهر کرده است. بنابراین پس از او هرگز نبوت و رسالتی نخواهد بود لذا می فرماید: رسول اکرم(ص) خاتم انبیاء آنان بوده و سلسله نبوت با آن حضرت مهر شده و پایان پذیرفته است.

مقصود از خاتمیت، هم تأخر و خاتمیت زمانی و هم خاتمیت رتبی در مراتب صعود است و همان طور که رسول اکرم(ص) در اصل خلقت، سرسلسله انسان های کامل است چون «اول ما خلق الله»(5) است، در مراتب صعود نیز، اوج و قله نهایی رسالت است زیرا خاتم انبیاست.

 

پا نوشت‌ها :

.1 لسان العرب و قاموس اللغه ، ماده ختم (لخاتم ما یوضع علی الطینه )

.2 طبقات کبری، ج 1، ص 258

.3 تفسیر نمونه، ج 17، ص .337

.4 تفسیر نمونه، ج 17، ص .338

5- بحارالانوار، ج 1، ص 97، ح.7

.6ر.ک: حضرت آیه الله جوادی آملی، تفسیر موضوعی قرآن کریم، (سیره رسول اکرم(ص))، ص 25-.23

7- محسن قرائتی، تفسیر نور، ج 7، ص .442

.8 ثقه الاسلام کلینی، الکافی (تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1365) ج8، ص.107

.9 ر.ک: محمدجواد نجفی خمینی، تفسیر آسان (تهران، کتابفروشی اسلامیه، 1318ق) ج16، ص.111

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کامل درباره خاتمیت پیامبر اعظم(ص) در قرآن