حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

حامی فایل

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

مقاله اصول و روشهای تربیت در اسلام

اختصاصی از حامی فایل مقاله اصول و روشهای تربیت در اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله اصول و روشهای تربیت در اسلام


مقاله اصول و روشهای تربیت در اسلام

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:51

فصل اول - تعریف و حدود تربیت در اسلام

فصل دوم - مشخصات تربیت اسلامی

فصل سوم - اهداف تربیت اسلامی

فصل چهارم - اصول تربیت در اسلام

فصل پنجم - روشهای تربیت در اسلام

- موعظه , تصیحت و امر به معروف

- انذار , تهی از منکر و مبارزه با انحرافات

- برقراری ثواب و عقاب برای اعمال

- ایجاد محیط مساعد تربیتی

- بیان قصص انبیا و سرگذشت ملل

- ذکر امثال و تشبیه معقول به محسوس

- دعا و نیایش

- توبه و بازگشت

- برقراری یک نظام اسلامی برای اجرا و تداوم تربیت

دین و روشهای تربیتی  

 


پیش درآمد

بسم الله الرحمن الرحیم

بحث از دین و تربیت همیشه مورد توجه اندیشمندان تربیتی بوده و بشر همواره به دنبال آرمان خواهی و کمال طلبی خود در شیوه های تربیتی به دین و ارزش های الهی علاقه وافری نشان می داده است. هر چند پس از رنسانس و گسترش علم گرایی و غرور ناشی از آن و طرح «تقابل علم و دین» و جا افتادن این تفکر به لحاظ ضعف های موجود در دین مسیحیت و مبلغان و عالمان آن و به حاشیه رانده شدن دین تربیت دینی نیز مورد غفلت قرار گرفت.

اما پس از مواجهه ی انسان با تبعات این غفلت زدگی و گرفتاری او با تبعات جامعه صنعتی و زندگی مادی و بروز مشکلات متعدد فردی و اجتماعی ضرورت نگاهی دوباره به تربیت دینی احساس شد؛ که در این میان نظرات مختلفی به چشم می خورد.

  1. عدّه ای با طرح عدم دخالت دین در تربیت انسان و ناکارآمدی آموزه های دینی که ناشی از نگاه منفی به دین و عدم شناخت دقیق از مکتب تربیتی آن است. این بحث را همچنان رویکردی به مباحث قدیمی و مربوط به زمان نابالغی علم، تلقی می کنند.

آنان تربیت را تنها بر مدار عقل و شناخت انسان از خودش استوار می سازند، و قائل اند که تنها علم، قابلیت شناسایی دقیق از آدمی را دارد؛ در این دیدگاه رابطه ای میان دین و تربیت وجود ندارد.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله اصول و روشهای تربیت در اسلام

تحقیق درباره بررسی جنبش فدائیان اسلام با تکیه بر الگوهای تطبیقی

اختصاصی از حامی فایل تحقیق درباره بررسی جنبش فدائیان اسلام با تکیه بر الگوهای تطبیقی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق درباره بررسی جنبش فدائیان اسلام با تکیه بر الگوهای تطبیقی


تحقیق درباره بررسی جنبش فدائیان اسلام با تکیه بر الگوهای تطبیقی

ینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه10

 

فهرست مطالب

مقدمه

سازماندهی

انسجام

رهبری

بی تردید در تاریخ معاصر ایران ، دوره تاریخی ( شهریور 1320 تا کودتای 28 مرداد 1332 ) از اهمیت ویژه ای برخوردار است و آنرا دوره تنویر و تنوع افکار سیاسی تلقی می کنند که بسیاری از حرکتها و اندیشه ها از چپ و لیبرال دموکراسی گرفته تا اسلامی و بنیادگرا ، فرصتی برای اظهار وجود پیدا کردند .
بی تردید یکی از مهمترین حرکتها و جنبشهای اسلامی در تاریخ معاصر ایران ، جنبش فدائیان اسلام است . چراکه تا قبل از پیدایش این جنبش در سال 1324 ، حرکتها و جنبشهای اسلامی از انسجام ، هماهنگی و هم آوایی برخوردار نبودند و علما و روحانیت در رأس جریانها ، براساس مقتضای سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی موجود ، واکنشهای اعتراض آمیزی از خودشان نشان می دادند و توده ها و اقشار مختلف مردم را به صحنه سیاسی فرا می خواندند که ساختاری ناپایدار داشت و پس از مدتی فروکش می نمود .
در چنین فضایی ، فدائیان اسلام را می توان پیشگام عینیت بخشیدن به جنبشهای متشکل اسلامی در تاریخ معاصر ایران قلمداد کرد که روند تکاملی آن شکل گیری احزابی چون (حزب ملل اسلامی) را دربرداشت.
اما براساس کهن الگوها و معیارهای کلی بررسی جنبشها ، هر جنبش یا حرکت سیاسی پس از تکوین مبانی فکری برای گسترش پایگاه ونفوذ اجتماعی _ سیاسی خود جهت پیروزی در عرصه های گوناگون نیازمند برخورداری از : سازماندهی ، انسجام تشکیلاتی، رهبری و نیز ساختاری متشکل و قدرتمند است .
لذا نگارنده برآن است تا با در نظر گرفتن فرآیندهای فوق الذکر به بررسی تطبیقی و آسیب شناسی جنبش فدائیان اسلام بپردازد ...


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره بررسی جنبش فدائیان اسلام با تکیه بر الگوهای تطبیقی

تحقیق نگاهی به فقر و فقرزدایی از دیدگاه اسلام

اختصاصی از حامی فایل تحقیق نگاهی به فقر و فقرزدایی از دیدگاه اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق نگاهی به فقر و فقرزدایی از دیدگاه اسلام


تحقیق نگاهی به فقر و فقرزدایی از دیدگاه اسلام

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:9

فهرست:

نگاهی به فقر و فقرزدایی از دیدگاه اسلام

«فقر را می توان به غده یی سرطانی تشبیه کرد که اگر به موقع درمان نشود، تمام پیکره ی جامعه را دربر می گیرد و از پای در می آورد. به رغم دیدگاه های مختلفی که در طول تاریخ درباره ی علت پیدایش فقر و شیوه ی رویارویی با آن وجود داشته است، امروزه محرومیت زدایی یکی از اهداف همه ی نظامها و مکاتب شمرده می شود؛ هر چند درباره ی راه رسیدن به آن اختلاف وجود دارد.
اسلام، چون دیگر ادیان الهی، به این مسأله اهمیت بسیار داده و بر ریشه کن کردن فقر و تأمین رفاه عمومی، به عنوان یک هدف اقتصادی، تأکید کرده است.»

دکتر سعید فراهانی فرد عضو هئیت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و سردبیر فصلنامه اقتصاد اسلامی است. تحصیلات دانشگاهی وی دکترای اقتصاد است و درس خارج فقه را نیز در کارنامه تحصیلات حوزوی خود دارند.
تألیف کتاب «نگاهی به فقر و فقرزدایی از دیدگاه اسلام» یکی از چند صد کتاب منتشر شده توسط کانون اندیشه جوان است که در سال 1378 توسط دکتر فراهانی فرد به رشته تحریر درآمده است. در این کتاب به مباحثی چون عوامل فقر، درمان فقر و پیشگیری از آن، بررسی علل عقب ماندگی مسلمانان و ... پرداخته شده است.
گفت و گوی زیر، با دکتر فراهانی فرد در خصوص کتاب مذکور است. 

به چه دلیل به موضوع فقر و فقرزدایی علاقه مند و نسبت به تألیف این کتاب با محوریت «فقر از دیدگاه اسلام» اقدام نمودید.
زمانی که در حوزه تحصیل می کردم و در خدمت اساتید بودم، محور اساسی مطالعاتم شامل مباحث حوزوی بود. از سوی دیگر به لحاظ تحصیلات دانشگاهی در رشته اقتصاد و بررسی و مطالعه در این زمینه به نظرم رسید یکی از مهم ترین مشکلات مطروحه برای نسل جوان، بحث فقر است. در تألیف این کتاب به پدیده فقر از دیدگاه اسلام توجه نموده و تلاش کردم با توجه به اندیشه ها و آموزه هایی که در مکتب اسلام برای برخورد با این پدیده وجود دارد و همچنین استفاده از مطالعات حوزوی - بالاخص موضوع شناسی در مواضع اقتصادی- و سایر مطالعات قبلی به این موضوع به شکل عمیق تری بپردازم.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق نگاهی به فقر و فقرزدایی از دیدگاه اسلام

تحقیق در مورد جایگاه محبت و مهرورزی در اسلام

اختصاصی از حامی فایل تحقیق در مورد جایگاه محبت و مهرورزی در اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد جایگاه محبت و مهرورزی در اسلام


تحقیق در مورد جایگاه محبت و مهرورزی در اسلام

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه6

 

فهرست مطالب

 

مهرورزی در اسلام :

محبت نزد ادیان و فلاسفه

مهرورزی از دید معصومین (ع)

انواع محبت و مهرورزی :

 

مهرورزی در اسلام :

انسان به طور فطری موجودی عاطفی است.یعنی ناخودآگاه جویای محبت و عاطفه است . دلیل محکم برای اثبات ادعای فوق همین گرایش طبیعی و غریزی انسان به اجتماع و زندگی اجتماعی است . تا در سایه این اجتماع به نیاز های فطری خویش دست یابد . دین اسلام به عنوان کامل ترین دین آسمانی تاکید ویژه ای بر محبت و مهرورزی دارد . الگوی انسانی کامل معرفی شده در دین اسلام حضرت محمد (ص) است . محبت و مهربانی در تمامی ابعاد زندگی ایشان موج می زند . از کانون گرم خانواده گرفته تا اجتماع مردم عادی – از دعوت آسمانی ایشان گرفته تا جنگ ها و غزواتی که ایشان با آن ها مواجه شد.در تمامی این مراحل ایشان هرگز اصل مهم مهرورزی را فراموش نمی کردند .

دین اسلام رابطه میان مسلمانان را یک رابطه برادری و برابری معرفی می کند و برای همه اقشار حقوق مساوی و یکسانی را قائل است و این مهم را به کرات توسط سیره پیامبر متذکر می شود.مثلا اینکه بلال حبشی یک سیاه بود ولی موذن پیامبر بود. یا سلمان فارسی عرب نبود ولی در مجالس همنشین پیامبر بود . و در صحنه هایی که حضرت در مجالس گوناگون با تمامی قشرهای جامعه مراوده و نشت و برخاست داشتند .

دین اسلام با وضع قوانین خاص عنصر محبت و مهرورزی را به شکلی خاص تداوم می بخشد. زکات – خمس – صدقه و احسان از جمله ی این قوانین و ضوابط هستند. به گونه ای که زکات را با نماز توصیه می کند. تاکید اسلام بر حقوق همسایه نمونه ی دیگری از اهمیت مهرورزی در اسلام است .اسلام مسلمین را مکلف کرده که از احوال همسایه خویش دستگیری نمایند . مبادا مسلمانی شب سیر بخوابد در حالی که همسایه اش با شکم گرسنه شب را به صبح برساند که در این صورت مسلمان نیست .

تاکید اسلام به برگزاری نماز جمعه و جماعت – صله رحم - ... نیز بیانگر اهمیت مهرورزی در اسلام است .

بنابر آن چه که مختصر بیان شد و نیز با مطالعه در سیره پیامبر و اهل بیت و جنبه های رفتاری ایشان می توان به جایگاه مهرورزی در اسلام اشراف پیدا کرد .

پیام های دیگران ( نظر بدین )        link        شنبه، 18 فروردین، 1386 - نادیه

 

 

مهرورزی از دید معصومین (ع) :

بررسی طرز بحثهای پیامبر اسلام (ص) و امامان (ع) با مخالفانشان الگوی بسیار ارزنده ای برای چگونگی مبحث است.به عنوان نمونه به آنچه از امام صادق (ع) در این زمینه در کنب حدیث ثبت است توجه کنید: در مقدمه این حدیث معروف توحید«مفضل بن عمر»چنین می خوانیم:او می گوید من در کنار قبر پیغمبر بودم و در عظمت مقام پیامبر (ص) اندیشه می کردم .ناگهان دیدم «ابن ابی العوجاء» (از مادیون معروف) وارد شد و در گوشه ای نشست به طوری که سخنش را می شنیدم هنگمی که دوستانش اطراف او جمع شدند شروع به سخنان کفر آمیزی کردکه نتیجه آن انکار نبوت محمد (ص) و از آن بالاتر انکار خداوند تبارک و تعالی بود،بسیار شیطنت آمیز و حساب شده بیان کرد. من از شنیدن سخنان او سخت خشمگین و تاراحت شدم ،برخاستم و فریاد زدم ای دشمن خدا راه الحاد پیش گرفتی؟و خداوندی که تو رادر بهترین صورت آفریده انکار کردی؟ «ابن ابی العوجاء»رو به من کرد و گفت:توکیستی؟اگر از دانشمندان علم کلامی ،دلیلی بیاور تا از تو پیروی کنیم و اگر نیستی سخن مگو و اگر از پیروان جعفربن محمد صادقهستی او این چنین با ما سخن نمی گوید و مانند برخورد تو برخورد نمی کند. او از این بالاتر از ما شنیده است هرگز به ما فحش و ناسزا نگفته و در پاسخ ما راه خشونت و تعدی نپیموده ،او بردبار ،عاقل،هوشیار و متینی است که هرگز سبکسری دامن گیرش نمی شود،او به خوبی به سخنان ما گوش فرا می دهد ،حرفهای ما را می شنود و از دلائل ما آگاه می شود،هنگامی که تمام حرف خود را زدیم و گمان کردیم که ما بر او پیروز شدیمبا متانت شروع به به سخن می کند با جمله های کوتاه و فشرده تمام دلائل ما را پاسخ می گوید و بهانه های ما را قطع می کند ،آنچنان که گوئی قدرت بر پاسخ گفتن نداریم ،تو اگر از پیروان و یاران او هستی اینچنین با ما سخن بگو: (توحید المفضل اوائل کتاب) . در روایات اسلامی که در تفسیر آیه 29 سوره فتح آمده است تأکید فراوانی روی اصل «رحماءبینهم»دیده می شود.از جمله در حدیثی از امام صادق (ع) می خوانیم: «مسلمان برادر مسلمان است به او ستم نمی کند،تنهایش نمی گذارد،تهدیدش نمی کند و سزاوار است مسلمان در ارتباط و پیوند و تعاون و محبت و مواسات با نیازمندان کوشش کند و نسبت به یکدیگر مهربان باشند تا مطابق گفته خداوند «رحماءبینهم» نسبت به یکدیگر رفتار کنید و حتی در غیاب آنها نسبت به امورشان دلسوزی کنید ،آنگونه که انصار در عصر رسول الله بودند
 

پیام های دیگران ( نظر بدین )        link        دوشنبه، 13 فروردین، 1386 - نادیه

 

 

محبت نزد ادیان و فلاسفه :

حدیث اسلامی: هل الدین الاالحب. آیا دین غیر از محبت چیزی است ؟
 حافظ: نهال دوستی بنشان که کام دل ببار آرد درخت دشمنی برکن که رنج ببشمار آرد.
 بودائیسم ـ دهاماپادا: یک عقل صحیح و درست خدمتی را خواهد کرد که نه یک پدر و نه یک مادر و نه یک خویش می کنند.
 کنفوسیوس ـ آنالکتها‌1: یک جوان هنگامی که در خانه است باید نسبت به پدر و مادر و در خارج نسبت به بزرگتران با محبت و احترام باشد، بایستی مشتاق و درستکار باشد. بایستی محبت او نسبت به همه جوشان بوده و دوستی نیکو را در خود پرورش دهد.
 دین کنفوسیوس: لائوتان از کنفوسیوس پرسید: منظور شما از نیکوکاری و درستی چیست‌؟ کنفوسیوس گفت: «منظور این است که در عمیق ترین باطن قلب خود نسبت به همه چیز محبت روا داریم، همة مردمان را دوست بداریم و سخت از افکار خودخواهانه بپرهیزیم. این است ماهیت نیکوکاری و درستی» در جائیکه محبت باشد جدائی نیست.
 دین تائو «کان ینگ یین»: با همه به مدارا و حسن سلوک و محبت رفتار کن
 کتاب امثال سلیمان نبی 15: خوان به قول درجائی که محبت باشد بهتر است از گاوپرواری که با آن عدوات باشد.
 رساله اول یوحنای رسول باب چهارم: ای حبیبان یکدیگر را محبت بنمائیم زیرا که محبت از خداست و هر که محبت می نماید از خدا مولود شده است و خدا را می شناسد و کسی که محبت نمی نماید خدا را نمی شناسد زیرا خدا محبت است.
 امانوئل کانت: فرق است میان آن کسی که عملی از روی تمایل طبیعت انجام می دهد و آن که برای ادای تکلیف احترام به قانون می کند، اولی حظ نفس برده و دومی ادای وظیفه کرده است.
 ‌یوهان گتلیپ فیخته: ظهور نیکی در اشخاص تجلی و نمایش ذات حق است و ذات حق منشاء درستی اخلاق و کردار است.
 شوپنهاور: شفقت بسیار خوب و بنیاد اخلاق می باشد، اما سعادت و آزادی تام در سلب کلی اراده و خواهش است.
 اگوست کنت: ترقی نوع انسان بسته به میزان غلبه جنبة انسانی بر جنبة حیوانی است. هنوز حس خودپرستی در مردم غالب است و مدار امر برزد و خورد و جنگ و جدال است.
 چارلز داروین: بزرگترین کمال که موجودات جاندار در سیر تحولی و تکاملی به آن رسیده اند پدید آمدن عواطف و احساسات قلبی است که در انسان بوجود آمده است و انسان اگر می خواهد حیوان نباشد باید رحم و مروت و کرم و شجاعت و نوع پرستی و خیر خواهی را در خود بپرورد.
 هربرت اسپنسر: چون در تکامل زندگی باید کثرت به وحدت برسد مردم باید به معاشرت زندگی کنند و تا حدی دست از خود خواهی بردارند و رعایت حال دیگران را کنند. هر فردی باید خوشی دیگران را هم بخواهد.
 فردریش نیچه: خودپرستی حق است و شفقت ضعف نفس و عیب است. حالا که خوب یا بد بدنیا آمده ام باید از دنیا متمتع شوم هر چه بیشتر بهتر. برای حصول این امر اگر هم بیرحمی و مکرو فریب و جدال و جنگ لازم آید انجام میدهم . آنچه مزاحم و مخالف این فرض است اگر چه راستی و مهربانی و فضیلت و تقوی باشد بد است.
 ارسطو: خودخواهی ازآن جهت بداست که غالب مردم برتری که برای خودنسبت بدیگران قائلند در تحصیل مال یا جاه یا لذتها است.
 ولتـر: علم انسان را دانشمند میکند ولی آدم نمی کند.
 
 

پیام های دیگران ( نظر بدین )        link        دوشنبه، 13 فروردین، 1386 - نادیه

 

 

انواع محبت و مهرورزی :

:

محبت‏بر دوگونه است : محبت صادق و محبت کاذب.

محبت صادق آن است که انسان کمال را درست تشخیص بدهد و البته وقتى به کمال آگاهى پیدا کند، به آن دل مى‏بندد مانند محبت‏به خداوند، متقابلا کمال هم جاذبه دارد و محب را به سمت‏خود جذب مى‏کند و در حقیقت محبت صادق، دو جانبه است; اما محبت کاذب آن است که انسان، نقص را کمال بپندارد و بر اساس چنین پندار باطلى به آن کمال موهوم علاقمند گردد; مانند محبت غیر خدا، مخصوصا محبت عالم طبیعت، محبت کاذب و جاذبه‏اى است که عین دافعه است; چنانکه افعیها با نفس کشیدن، برخى از حشرات را جذب مى‏کنند; اما نه براى پرورش و کمال بلکه براى هضم و نابود کردن. بنابراین، جذب آنان، جذب کاذب است.

زرق و برق دنیا نیز چنین است. انسان اگر به دنیا دل ببندد، دنیا جاذبه دارد و او را به سوى خود جذب مى‏کند; اما براى این که او را درهم بکوبد و نابود و سپس به صورت زباله دفع کند، ولى ذات اقدس خداوند نه تنها محبوب مؤمنان است‏بلکه محب آنان نیز هست و آنان را به سمت‏خود جذب مى‏کند تا آنها را بپروراند و احیا کند. از این رو، همان گونه که گفته شده:

الا کل شى‏ء ما خلا الله باطل

و کل نعیم لا محالة زائل (1)

در مورد محبت نیز باید گفت هر محبتى غیر از محبت‏خدا باطل و دروغین است.

امیرالمؤمنین (علیه السلام) مى‏فرماید:

دنیایى که شما را ترک مى‏کند، پیش از این که شما را ترک کند، شما آن را ترک کنید: «و آمرکم بالرفض لهذه الدنیا التارکة لکم‏» (2)

در مثلها نیز آمده است: «عزل‏» از مقام به منزله طلاق مردان و حیض کارگزاران است: «العزل طلاق الرجال و حیض العمال‏» (3) . انسان هم سرانجام روزى از دنیا و لذایذ و مقامهاى آن عزل و محروم مى‏شود; از این رو قرآن دنیا را خانه فریب و نیرنگ معرفى مى‏کند.

البته منظور از دنیا آسمان و زمین نیست; زیرا اینها آیات الهى و نعمت‏خداست. ذات اقدس خداوند دنیا را چنین معرفى کند: مثل دنیا این است که بارانى ببارد و سرزمینى، سبز و خرم شود، ولى پس از مدتى خزانى در پى آن بیاید و آن را به صورت کاهى زرد در آورد و از بین ببرد:

«کمثل غیث اعجب الکفار نباته ثم یهیج فتریه مصفرا ثم یکون حطاما» (4) .

چون «مثل‏» غیر از «ممثل‏» است، معلوم مى‏شود امور طبیعى مانند فصول چهارگانه، «دنیا» نیست. اینها آیات منظم و خوب است; یعنى پاییز در جاى خود به همان اندازه خوب و زیباست که بهار در جاى خود; چون اگر پاییز و زمستانى نباشد، هرگز بهارى نخواهد بود، ولى آن «من‏» و «ما» که چند صباحى خرمى و آنگاه پژمردگى را به دنبال دارد، «دنیا» است و چنین چیزى جاذبه‏اى دروغین دارد و هر محبتى که در کنار جاذبه دروغین باشد و یا محبت آن محبوبى که انسان را خوب جذب مى‏کند تا از بین ببرد، محبتى کاذب است و اصولا هر محبتى که به غیر خدا تعلق بگیرد چنین است، ولى در محبت الهى خداى سبحان لطف و فیض منبسط خود را گسترده است تا محب خود را به فضاى باز درآورد و به او پروبال بدهد تا پرواز کند. از این رو قرآن کریم مى‏فرماید:

«و الذین آمنوا اشد حبا لله‏» (5) .

بنابراین، اگر محبت کسى به دنیا و آخرت یا به خدا و غیر خدا یکسان باشد، او به این معنا، مؤمن نیست; زیرا معرفتش تام نیست و از همین جا معلوم مى‏شود که محور بحثها معرفت است، نه محبت چنانکه در مرحله بعد تبیین مى‏شود. چون خود محبت از فروعات بحثهاى محورى معرفت است.

نظامى گنجوى در پایان داستان «لیلى و مجنون‏» مى‏گوید: لیلى در اواخر عمر بیمار شد و طراوتش از بین رفت. او به مادرش وصیت کرد: پیام مرا به مجنون برسان و به او بگو اگر خواستى محبوبى برگزینى، دوستى مانند من مگیر که با یک تب، همه طراوت خود را از دست‏بدهد و با یک بیمارى، همه نشاط او فرو بنشیند; دوستى بگیر که زوال‏پذیر نباشد. بنابراین، معرفت، محبت‏حقیقى مى‏آورد و غفلت، محبت کاذب. در قرآن کریم در باره محبت کاذب آمده است:

«کلا بل تحبون العاجلة و تذرون الاخرة وجوه یومئذ ناضرة الى ربها ناظرة و وجوه یومئذ باسرة تظن ان یفعل بها فاقرة‏» (6)

شما متاع زودگذرى را دوست دارید و کسانى که چنین متاعى را به عنوان محبوب، برگزیده‏اند، در روز قیامت، چهره آنها افسرده است، ولى کسانى که خدا را به عنوان محبوب راستین پذیرفته‏اند، در آن روز چهره‏اى شادمان دارند.

نیز مى‏فرماید:

«و تحبون المال حبا جما» (7)

شما مال را خیلى دوست دارید. کسى که به مال، خیلى علاقه‏مند باشد، در هنگام مرگ فشار بیشترى مى‏بیند; زیرا باید هنگام مرگ همه علاقه‏هاى دنیوى را رها کند. گاهى ممکن است اصل مال کم باشد، ولى علاقه به آن زیاد باشد. آنچه در این آیه آمده، این نیست که شما مال زیادى را دوست دارید، بلکه مى‏فرماید شما به مال، خیلى دل بسته‏اید. آنچه که مربوط به جمع مال و «اکتناز» است در سوره «توبه‏» و بعضى از سور دیگر آمده است. در سوره توبه مى‏فرماید:

«و الذین یکنزون الذهب و الفضة و لا ینفقونها فى سبیل الله فبشرهم بعذاب الیم‏» (8) .

در سوره «همزه‏» نیز مى‏فرماید:

«ویل لکل همزة لمزة الذى جمع مالا و عدده یحسب ان ماله اخلده‏» (9)

او مالى را جمع و شمارش کرده است و هر روز کوشیده تا بر ارقام ثروت اندوخته‏اش در بانکها، افزوده شود. او از داشتن مال وافر لذت مى‏برد; بدون این که بتواند از آن استفاده کند و در حقیقت، انباردار دیگران است. چنین انسانى تلاش مى‏کند و مشکل قیامت را خودش تحمل مى‏کند ولى لذت بهره‏ورى از مال را عده‏اى دیگر مى‏برند و این، خسارت بزرگى است. انسانى که اهل معرفت نباشد در انتخاب محبوب، خطا مى‏کند

مهر و محبّت مایه و سرمایه‏اى است که جایگاهش ، قلبى که در معارف الهیه از آن تعبیر به بیت اللّه‏ و حرم اللّه‏ و عرش اللّه‏ شده است ، قلبى که همه ارزش انسان به اعتبار محتویات مثبت و نورانى آن است ، قلبى که افق طلوع ایمان و یقین و عشق به حق و مهرورزى نسبت به خلق خداست ، قلبى که صاحبش از آن مراقبت و مواظبت نموده و از این که جایگاه رذایل شود حفظش کرده و آن را به صلاح و سواد آراسته و فضاى آن را شایسته جلوه فیوضات حضرت فیّاض نموده است .

 

قلب خالى از حالات مثبت و محروم از مایه مهر و محبّت بنا به نظر اولیاى حق و به ویژه حضرت مولى الموحدین ، صاحبش موجودى بى‏منفعت و وجودى فاقد ارزش است .

 

« عِظَمُ الْجَسَدِ وَطُولُهُ لاَ یَنْفَعُ إذا کَانَ الْقَلْبُ خَاوِیاً » ۱ .

 

بزرگى و بلندى بدن در صورتى که قلب خالى از حقایق و حالات مثبت باشد سودى نمى‏دهد .

 

رسول خدا صلی الله علیه و آله مى‏فرماید :

 

« إذَا طَابَ قَلْبُ الْمَرْءِ طَابَ جَسَدُهُ وَإذَا خَبُثَ الْقَلْبُ خَبُثَ جَسَدُهُ » ۲ .

 

هنگامى که قلب انسان از همه رذایل پاک باشد ، حرکات بدن و اعضا و جوارحش پاک خواهد بود و چون قلب آلوده باشد جسد و حرکات اعضا و جوارحش آلوده خواهد بود .

 

و نیز از آن حضرت در روایت بسیار مهمى آمده :

 

« إنَّ للّه‏ِِ تَعَالى فِى الاْءَرْضِ أوَانِىَ أَلا وَهِىَ الْقُلُوب فَأحَبُّهَا إلَى اللّه‏ِ أَرَقُّهَا وَأصْفَاهَا وَأَصْلَبُهَا ، أَرَقُّهَا لِلإخوانِ وَأَصْفَاهَا مِنَ الذُّنُوبِ وَأَصْلَبُهَا فِى ذَاتِ اللّه‏ِ » ۳ .

 

براى خدا در زمین ظرف‏هایى است ، آگاه باشید که آن ظرف‏ها قلب‏هاست محبوب‏ترین آن ظرف‏ها در پیشگاه خدا مهربان‏ترین و صاف‏ترین و سخت‏ترین آن‏هاست ، مهربان‏ترینش نسبت به برادران انسانى و ایمانى ، صاف‏ترینش از گناهان و سخت‏ترینش در استقامت و پایدارى در راه خدا .
پیامبر بزرگ اسلام صلی الله علیه و آله در بیانى پر ارزش مى‏فرماید :

 

« إنَّ اللّه‏َ تَبَارَکَ وَتَعالَى لاَ یَنْظُرُ إلى صُوَرِکُمْ وَلاَ إلى أمْوَالِکُمْ وَلَکِنْ یَنْظُرُ إلى قُلُوبِکُمْ وَأعمَالِکُم » ۴ .

 

خداى تبارک و تعالى نه به ظاهر شما مى‏نگرد و نه به ثروت و اموالتان ، بلکه به قلوب شما و اعمالتان نظر مى‏کند .

 

بر پایه آیات و روایات ، قلب در وجود انسان از موقعیت ویژه‏اى برخوردار است تا جایى که صلاح و فساد و پاکى و ناپاکى انسان در ارتباط با حالات این مرکز حساس و این سرمایه ملکوتى و عنصر عرشى است .
پاره‏اى از حرکات و امور انسان ریشه در عشق و محبّت فراوان او نسبت به خلق خدا دارد که لازم است انسان ، قدردان این عشق و محبّت باشد و خدا را نسبت به این نعمت معنوى سپاس‏گزارى کند ، در مثل انسان از مسیرى عبور مى‏کند ، مى‏بیند در راه رفت و آمد مردم خارى ، تیغى ، سنگ و یا شى‏ء آزار دهنده‏اى افتاده ، بدون آن که وضع و شخصیت خود را ملاحظه کند ، براى آن که انسان و یا جاندارى در رفت و آمدش از این مسیر صدمه و آزار نبیند ، جاده و راه را از آن اشیاء آزار دهنده پاک مى‏کند و یا گم شده‏اى را به محلى که گم کرده ، راهنمایى مى‏کند یا به عیادت بیمارى مى‏رود یا جنازه‏اى را که نمى‏شناسد تشییع مى‏کند و . . . این‏ها امورى است که محرک انجامش ،مایه و سرمایه‏اى چون محبّت و عشق به دیگران است که جز قلب جایگاهى ندارد ، آن هم قلبى که به حیات معنوى و فیوضات الهى و برکات آسمانى و نور ایمانى زنده است .

 

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد جایگاه محبت و مهرورزی در اسلام

خلاصه فصل سوم کتاب انسان از دیدگاه اسلام

اختصاصی از حامی فایل خلاصه فصل سوم کتاب انسان از دیدگاه اسلام دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت خلاصه فصل سوم کتاب انسان از دیدگاه اسلام برای ارائه به دانشگاه پیام نور مناسب برای تمامی رشته ها- دارای 20 اسلاید- این محصول شامل تخفیف می باشد.


دانلود با لینک مستقیم


خلاصه فصل سوم کتاب انسان از دیدگاه اسلام