فرمت فایل:word(قلبل ویرایش)تعداد23 صحفه
مدیریت جدید در آموزش و پرورش همانند مدیریت در حوزه های گوناگونی نظیر تجارت، صنعت ، و ... بر پرورش منابع انسانی سازمان تأکید دارد. مدرسه مشابه سازمانی که تحت نظر مدرسه است برای حصول به اهاف تعیین شده به فعالیت منابع انسانی خود نیاز دارد. اهداف زمانی برآورده خواهد شد که در کنار فراهم آیی امکانات مادی، فضای کار ، بودجه و... منابع انسانی مدرسه هم رشد مطلوبی داشته باشد . رشد و بالندگی منابع انسانی مدرسه افزون بر کوششهای فردی منابع انسانی برای ایجاد فرصت جهت بالندگی به درایت و تدبیر نیاز دارد . بخش بالندگی حرفه ای معلمان ، درگرو فراگیری دانش و مهارتهایی است که از نظریه های جدید در حوزه آ.پ است، در بالندگی حرفه ای معلمان و مدیران اثر مثبتی می گذارد . به این سبب در این مقاله به راهبردهای فراشناختی تدریس و سنجش و همچنین پرورش خلاقیتها با مجموعه اصول و راهکارهای عملیاتی مربوط به اصول و تربیت می پردازیم.
راهبردهای فراشناختی : تدریس و سنجش
فراشناخت اساساً در مورد آن جنبه از فرآیندهای استدلال انسانی که برای حل مسأله اساسی هستند ، در نوشته ی حاضر به شش سؤال مربوط به تدریس و سنجش فراشناخت
می پردازیم .
- چه جنبه هایی از فراشناخت را باید آموخت؟
برای آموزش فراشناختی، انتخاب محتوا چندان کار آسانی نیست . انتخاب محتوای مناسب از راه بررسی تفاوتهای فراشناختی گروههای دانش آموزی امکان پذیر است .دومین منبع برای تدارک محتوای آموزش فراشناختی اطلاعات موجود در ادبیات نظری و تجربی است. از ادبیات نظری و تجربی سه نوع راهبرد و مهارت بر می اید ؛ گاهی از فرآیندهای
نظم جویی مناسب ، کسب مهارتهای نظم جویی و دسترس نبودن و بهره گیری از مهارتهای پردازش.
- چه کسی از آموزش فراشناختی سود می برد؟
تدریس مهارتها و راهبردها به یادگیریندگانی که پیشتر مهارتها و راهبردهارا فراگرفته اند مؤثر نیست؛ همچنین آموزشهای فراشناختی برای کسانی که فاقد مهارتهای پایه شناختی اند و از نظر عاطفی آمادگی کافی ندارد ، سودمند نیست . برای مثال از دانش آموزانی که فاقد مهارتهای پایه خواندن هستند، انتظار نمی رود در برنامه های آموزش معطوف به بهبود مهارتهای مطالعه و مهارتهای خود نظم جویی در مطالعه موفق شوند.
همچنین یادگیرندگانی که اثر گذاری راهبردها و مهارتهای مطالعه را باور ندارند، از برنامه های آموزشی فراشناختی بهره نمی گیرند.
بنابراین ، دانش آموزانی برای آموزشهای فراشناختی مناسب اند که فاقد راهبردها و مهارتهای فراشناختی باشند. در نتیجه به شناسایی یا تشخیص بنیه ی عاطفی دانش یادگیرندگان به نظر برای موفقیت در آموزشهای فراشناختی ضروری است.
- اصول بنیادین آموزش فراشناختی کلام است؟
چندین اصل را می توان از پژوهشهای موجود برای تدریس و یادگیری فراشناختی استخراج کرد . از بین اصول فراوان استخراج شده ، اصول ارائه شده در زیر اهمیت زیادی دارند.
الف ) فعالیتها و فرآیندهای یادگیری بیش از بازده های یادگیری باید مورد تأکید قرار گیرد (اصل فرآیند).
ب) یادگیری « اندر یافتی» است و به دانش آموزان یاری می دهد تا از راهبردهای یادگیری مهارتهای خود نظم جویی در رابطه بین راهبردها و مهارتها به منظور دستیابی به اهداف یادگیری آگاهی یابند .( اصل تأمل)
پ) تعامل بین عناصر شناختی ، فراشناختی و عاطفی در کانون قرار دارند( اصل عاطفی).
ت) دانش آموزان پیوسته باید از کارکرد دانش و مهارتها آگاه باشند( اصل کارکرد)
ث) معلمان و دانش آموزان باید برای انتقال و تعمیم فراگرفته ها بکوشند (اصل انتقال)
ج ) در آموزش دانش آموزان ابتدایی به طور خاص ، باید روابط بین والدین و دیگر افراد بزرگسال مورد تأکید قرار گیرد تا آنکه تلاش های پایه برای یادگیری خودنظم جویی مورد سرپرستی قرار گیرد( اصل سرپرستی)
چ ) آموزش باید با توانایی درک و فهم جاری دانش آموزان متناسب باشد ( اصل یادگیری فهم)
4- باید برای آموزش فاشناختی چه مقدار زمان اختصاص داد؟
در بسیاری از برنامه های آموزشی عموماٌ زمان بسیار اندکی برای آموزشهای فراشناختی در نظر گرفته می شود. این امر دلیل آن نیست که برنامه های آموزشی کوتاه مدت اثر گذارند در مطالعه ای نشان داده شده با یک ساعت آموزش برای بزرگسالی که به یادگیری زبان خارجی می پردازد ، نتایج چشمگیری بدست آمد. می دانیم که برنامه های کوتاه مدت آموزشی عموماً برای کودکان کم سن ، دانش آموزان کم توان و ناتوان در یادگیری اثر کذار نیست . با این هم باید در زمینه مدت برنامه های آموزشی ، پژوهشی جدی انجام شود.
5 - برای آموزش فراشناخت چه کار باید کرد؟
موارد آموزشی که برای آموزشهای فراشناختی مورد استفاده قرار می گیرد، باید از نظر بوم شناختی سازگار باشند یعنی باید در برنامه های آموزش موادی را وارد کرد که دانش آموزان مکرراً با آنها در داخل و خارج مدرسه مواجه باشند. مطلوب است برای برنامه های آموزشی فراشناختی از همان مواد آموزشی استفاده شود که دانش آموزان در صدد یادگیری آن برای دروس مدرسه ای خود هستند؛ از این طریق به راحتی می توان عملکرد دانش آموزان را به صورت منظم مورد پایش و ارزیابی قرار داد. برنامه های آموزشی ای که از ویژگیهای مورد اشاره ر بالا برخوردار نباشند برای دانش آموزان نامناسب خواهند بود.
6- آموزش فراشناخت را از کجا باید آغاز کرد؟
چون تکالیف یادگیری مورد استفاده برای آموزش فراشناخت باید از نظر بوم شناختی سازگار باشد بهترین جایگاه آغاز کار برنامه درسی مدرسه است. منظم کردن آموزش فراشناختی در برنامه درسی مدرسه عاری از مسأله و دشواری هم نیست . این کار ، گاه دانش آموزان را سردرگم می سازد . برای رفع دشواری به جای تأکید بر مطالعه و حل صرف مسأله باید از دانش آموزان خواست فرآیندهای درگیر در امر مطالعه و حل مسأله را هم نظم ببخشند.
نتیجه گیری
درک و فهم و کسب توانایی در زمینه چگونگی تفکر و نحوه نظم جویی در سازمان دهی رفتار یادگیرندگان از موضوعات محوری برای فراگیری معلمان است . مجهز کردن دانش آموزان به مهارتها و راهبردهای فراشناختی به دانش آموزان ،آنان را قادر می سازد خواسته ها و انتظارات عدیده ی آموزش و پرورش را برآورده سازند.
چرا معلمان جدید تدریس را انتخاب می کنند؟
در سالهای اخیر اولویت دادن به آ.پ و تمرکز آن در برنامه دولت آمریکا و بحث ملی در مورد استانداردها ، مسؤلیت پذیریها وامتحانات در سطح عالی ، دستور کار مسؤلان ومراکز تصمیم گیری قرار گرفته است . نتیجه هر چه باشد همان طور که در مدارس ایالتی و منطقه ای ،معلمان کلاسها در خط مقدم خواهند بود.
وابستگی ما به معلمان برای انجام دادن کارهایی از قبیل : آموزش ، راهنمایی، الهام بخشی ترغیب و تشویق و گاهگاهی تشویق کردن کودکان به یادگیری ، انکار ناپذیر است .
نظریات و فرضیات در مورد معلمان و انیکه چقدر می دانند، چقدر به کارشان اهمیت
می دهند و تا چه اندازه آمادگی دارند، در پس سیاست های ابتکاری آنان برای هدایت کارهای دانش آموزان قرار دارد . پرداخت حقوق بر اساس مدرک تحصیلی ، احساس مسئولیت و روشهای تدریس و دلگرم کردن دانش آموزان ، موضوعات و موارد مورد بحثی هستند که در زمینه آموزش وجود دارند. ما در برنامه آموزش عمومی ؛ سعی می کنیم که این موارد را پیدا کنیم و بر روشهای آماری متمرکز نشویم .
ناظران در مورد اینکه آیا کیفیت کار معلمان پایین آمده است یا نه، اختلاف نظر دارند . بعضی ها می گویند که شرایط سخت کار و حقوق کم جوانان مستعد را از ورود به معلمی منصرف می کند و برخی عقیده دارند که کیفیت کار معلمان پایین آمده و این به دلیل یک نتیجه ناخواسته یا افزایش فرصتهای شغلی برای زنان است .
بعضی ها نگرانند که عده زیادی از جوانان ، که مهارت کمی دارند به سبب قولهایی که در مورد داشتن شغل مطمئن همراه با تعطیلات تابستانی و افزایش حقوق به آنان داده شده ، جذب آموزش باشند.
احساس مسؤلیت شغلی
یک بررسی عمیق در مورد معلمان 664 مدرسه ملی و 250 مدرسه خصوصی ، که پنج سال یا کمتر در کلاس تدریس کرده اند ، تصویر هیجان انگیز و متفاوتی نشان می دهد . بیشتر معلمان جوان ،مشاغلان با انگیزه ای هستند که به کارشان احساس تعهد قوی و دلگرمی دارند آنان خود را کارکنانی حرفه ای و سخت کوش می دانند و به کارشان عشق می ورزند.
این معلمان جدید به اینکه شغل آنها رسالتی نیاز دارد، اشاره کرده اند. بیش از 86% معتقدند فقط آنهایی که احساس مسؤلیت شغلی دارند، باید این کار را ادامه دهند. یکی از معلمان در یک مدرسه در منطقه کالیولند که در تجربه تجارت ناکام شده بود، تصمیم گرفت کار واقعی خود را دنبال کند : « من همیشه احساس می کردم که دوست دارم وارد آموزش و پرورش شوم؛ چون بکار با جوانان علاقه مند بودم ».
شغل معلمی به انرژی و کوشش زیادی احتیاج دارد . معلمان می گویند که باید برای پیشرفت انگیزه داشت. از هر ده نفر، نه نفر گفته اند که تدریس ، در مقایسه با مشاغل دیگر ، به استعداد و سختکوشی بیشتری نیاز دارد و 65% قویاً این نظریه را اعمال کردند.
تقریباً همه معلمان جدید مورد بررسی با توصیفات زیر هم خوانی دارند:
96% می گویند تدریس کاری است به آن عشق می ورزند.
68% از تدریس رضایت کامل دارند و معلمان قدیمی تر عقیده دارند که معلمان جدید ، علاقه و تعهد زیادی دارند.
98% ، همکارانشان را با انگیزه و پر انرژی توصیف کرده اند. این ارزشیابی شامل کلیه معلمان در انواع مدارس شهری و یا در حومه شهرهاست.
دلایل درست و منطقی برای معلم بودن
در یک تحقیق از معلمان خواسته شد به شاخص های مهم شغل شخصاً پاسخ دهند و در مجموع ، پاسخها نشان دهنده گروهی آرمان گرا بود که به عشق و علاقه به بیشتر از پول اهمیت می دادند از یک فهرست هشت موردی در مورد مشخصه هایی که یک شغل باید داشته باشد، مانند فرصتهایی برای پیشرفت ، امنیت شغلی ، انجام دادن کار مورد علاقه و حقوق مکفی از معلمان جوان خواستیم که سه مشخصه را که برای آنها مهمتر است ،معرفی کنند 83% انجام دادن کار مورد علاقه و 81% اهمیت وقت کافی برای به سر بردن در کنار خانواده بیان کردند. سومین مشخصه مهم احساسی بود که آنها در مورد کمک به جامعه و دیگران داشتند . 72% هم عوامل دیگری مثل حوق و فرصتهایی برا پیشرفت را بیان کردند. علاوه براین ، اکثر معلمان تازه کار گفتند که شغل آنها در برگیرنده مشخصه هایی چون کمک به جامعه انجام دادن کار مورد علاقه و وقت کافی برای بودن با خانواده است که به ترتیب 97، 96، 79% از معلمان بیشترین ارزش را برایش قائل هستند.
حفظ معلمان تا چه اندازه مهم است ؟
بسیاری از متخصصان و تصمیم گیرندگان با نگرانی بیان می دارند که معلمان جدید ابتدا با علاقه به این شغل روی می آورند ، ولی به زودی نا امید می شوند. تجزیه و تحلیلی که در هفته آموزش در آمریکا انجام گرفت نشان داد که در حدود 20% معلمان جدید بعد از چند سال این شغل را ترک می کنند . این تحقیقات در برنامه ملی رقم قابل مقایسه (19%) را نشان می دهد اما چیزی که در گزارشهای مربوط به حفظ معلمان نادیده گرفته می شود ، تعهد قابل ملاحظه ، اشتیاق و توان اکثر آنهایی است که ماندن را انتخاب کرده اند . عده زیادی از معلمان جدید ، رضایت خود را انتخاب این شغل بیان کرده اند و به نظر می رسد راه دومی در نظر گرفته اند یا قصد خروج از این شغل را دارند . بدون شک بیشتر معلمان جدید کار خود را دائمی می دانند 4/3 از آنان می گویند که شغل و حرفه موجود را انتخابی دائمی می دانند. با آن که آمارها در مورد تغییرات شغلی معلمان بحث های زیادی به وجود آورده است . ولی اثر نامطلوب کمی بر آنها گذاشته است . 19% از معلمان جدید و 50% از فارغ التحصیلان دانشگاهها می گویند ممکن است شغل خود را تغییر دهند.
12% از معلمان گفته اند که معلمی شغلی است که آنها به صورت تصادفی برگزیده اند و 52% گفته اند که این کاری است کهمدتها آرزوی آنرا داشته اند. 34% نیز گفته اند وقتی در دانشگاه بودند شغل معلمی را انتخاب کرده اند معلمان جدید در کلاسهای درس احساساعتماد به نفس پیدا می کنند . بیش از 91% از آنها فکر می کنند که مهارتها و علایقشان به خوبی با تقاضاهای آنان از شغل معلمی برابری می کند. 80 % نیز می گویند که حتی اگر دوباره شروع بکار کنند معلمی را بر می گزینند.
مسئولان و مدیران مدارس فکر می کنند نیروهای جدید باید انتظارات آنان را درک کنند . در یک پژوهش مدیران 511 مدرسه ملی نظریات خود را در مورد نقاط ضعف و قوت معلمان جدید بیان کردند آنها در زمینه تأمین معلم با مشکلاتی مواجه بودند . روی هم رفته ، مسئولان مدارس خوش بین اند و تقریباً 98% از آنان نیروهای جدید آموزشی را با انگیزه و پر انرژی می دانند. در واقع مخالف مطالبی هستند که غالباً در مورد افت کیفی معلمان شنیده می شود .بیشتر آنها می گویند که به تجربه دریافته اند که کیفیت کاری معلمان جدید بهتر شده (52% ) یا تغییر نکرده است (39%).
نظریه پردازانی مثل آرتورلوین ، رئیس دانشگاه معلمان ، اخطار می دهند که افزایش نیاز به معلمان تهدیدی برای به هم زدن کوششهای همزمان جهت سخت کردن تقاضاهای استخدام معلمامن است بیشتر مسئولان و مدیران مدارس گزارش می دهند که در مناطق خاصی به مشکل استخدام معلمان جدید روبرو هستند و آن مشکل هم قابل حل است 3/2 از این مسولین می گوید که این کمبود گسترده است . اما 62% کمبود را در مورد معلمان خاصی می دانند و احساس می کنند که می توانند این مشکل را حل کنند.
نقدی بر ناتوانی آ.پ در تطبیق جامعه با زمان آسیب زدایی ایستایی زمان در آموزش و پرورش
در نوشتار حاضر برآنیم که یکی از رسالتهای مهم آ.پ را در عصر فراصنعتی بارگو کنیم . می دانیم که محیط ، به سرعت تغییر می کند و آهنگ ، شتابان و تصاعدی است . بسیاری از این تغییرات گریزناپذیرند و انساننمی تواند گذشته را حفظ کند. ولی پاره ای تغییرات افسار گسیخته و بی بند و بار است .
رسالت آموزش و پرورش آن است که با برخورداری خردمندانه ، تغییرات را بشناسد و با داوری دقیق و سنجیده این تغییرات و شتاب آنها را در جهت تغادل و نظم هدایت کند . قبل از آنکه وارد بحث بشویم ، مختصری از تاریخ تکوین آ.پ را بازگو می کنیم
« در جامعه ساده ابتدایی آ.پ هدف آگاهانه ای نداشت. هر فرد پس از تولد طی مراحل زندگی و متناسب با موقعیت اجتماعی خویش ، از طریق یادگیری موازین اجتماعی نظیر گردآوری خوراک ، یافتن جانوران زخمیو ... به زندگی بزرگسالی راه می یافت . با پیچیده تر شدن شرایط زندگی اجتماعی ،انسان به مرور به دانش هایی دست یافت و بعضی از قوای طبیعی را تحت سلطه در آورد. استفاده از این دانش ها به منظور تسهیل خوراک، پوشاک و مسکن و تدارک ابزار کار به کار گرفته شد. سرانجام زبان به مشابه وسیله ارتباط و همکاری اجتماعی پدید آمد. »
اما عصر صنعتی همه این روابط را از میان برداشت و صنعت گرایی به انسان نوع جدیدی نیاز داشت که خانواده و مراکز مذهبی آنرا تأمین نمی کرد. آموزش و پرورش همگانی دستگاهی هوشمندانه است که صنعت گرایی تاسیس کرد تا انسان را برای جهانی پر از کارهای تکراری در داخل بنایی پر از دود ، سرو صدا و شرایط زیست شلوغ ، پر جمعیت و انضباط جمعی تربیت کند. جهانی را که زمان را نه براساس گردش خورشید ، بلکه با سوت کارخانه ها تنظیم می کرد . راه حل این مسأله وجود یک نظام آموزشی بود که ساختارش تقلیدی از همان دنیای جدید باشد.
یعنی اندیشه جمع کردن توده های محصلان (ماده خام ) که معلمان ( کارگران ) انها را در یک مدرسه متمرکز ( کارخانه ) به عمل آورند. این اموزش تماماً استعماری و در خدمت
زر اندوزان جهانی است .
در کتاب پروتکل های دانشوران صهیون آمده است:
« ما باید تعلیم و تربیت غیر یهود را در جهتی سوق دهیم که قوه ابتکار از دانش آموزان گرفته شود و نقطه خلاقیت در ذهن آنان خفه گردد. با اصلاحاتی که در زمینه آموزش به کمک کامپیوترها و دستگاه های رسانه ای صورت گرفته ،آموزش و پرورش عمومی دوره صنعتی تضعیف شده است . در چنین دنیایی ارزشمند ترین صفاتعصر صنعتی به صورت عوامل دست و پا گیر در می آیند . تکنولوژی آینده به میلیونها کم سواد نیاز ندارد که کارهای بی نهایت تکراری انجام دهند . بلکه به افرادی نیاز دارد که واقعیتی را که به سرعت در حال تغییرات است به چالاکی تشخیص دهند » .[1]
« امروز نیاز به یک نظام آموزش و پروشی داریم که فقط به فراهم آوردن درک گذشته نسبتاً ثابت و زمان حال نسبتاً متحرک اکتفا نکند. نظام آموزشی باید در عین حال همه آینده ساز باشد و هم همکاری برانگیز آینده ساز به این معنی که به انسان آمادگی دهد که هم آینده را درک کند و هم آنرا تحت سلطه خود در آورد» .[2]
« آ.پ به معنای تضمین ادامه و مشروعیت و درعین حال پایه گذاری نوآوریهای اجتماعی است. »[3]
اگر دیروز رسالت آموزش و پرورش ، گسترش سجایای اخلاقی نظیر تعقل گرایی ، منطق گفتمان ، حسن همکاری ،مسولیت پذیری ، توجه به محیط زیست و ... بود امروزه رسالتی سنگین تر دارد و آن حفاظت بشر در برابر شوک اینده یعنی عدم تناسب سرعت فرآینده و ظرفیت جسمی و روانی بشر در انطباق با این تغییرات است. « اما ساختار اداره کنونی آ.پ که مبتنی بر دیوان سالاری صنعتی است ، قدرت تطبیق با پیچیدگیهای آهنگ تغیر عصر فراصنعتی را ندارد» .[4]
طوفان سهمگین تغییرات ،جهان را در برگرفته است . آ.پ باید در قله جامع شناخت بشر قرار گیرد و این طوفان تغییرات را بشناسد و آنر به کنترل و خدمت در آورد . اما آموزش و پرورش متمرکز کنونی همانند یک شاخه گون قربانی طوفان تغییرات شده است .
عدم توسعه اقتصادی و سیاسی کشور در ایستایی آموزش و پرورش نقش مهمی دارد. برای توجه به آموزش و پرورش تولید علم باید ارجداشته باشد واین منظور جزبا تولیدکالا و فن آوری اهمیت لازم رانمی یابد و باید یک نوع اقتصاد فرآورشی و تولیدی داشته باشد.
« در اقتصاد فرآورشی نیاز به دانش و فن است وکسانی که این دانش و فن را می آموزند ، یعنی معلمان ،سازندگان یک جامعه فرآورشی هستند. در برابر این اقتصاد که چنین نیازمند دانش و آموختار دانش است ، اقتصاد دلالی است که نیازی به دانش و فن ندارد و از این رو در چنین اقتصادی آ.پ ارج ندارد.» [5]
توسعه اقتصادی و سیاسی شرط لازم برای توسعه و پویایی آموزش و پرورش است ولی می توان ابتکاری در جهت انطباق بیشتر آ.پ با رسالتهایش در جامعه در حال تغییر انجامداد که چند مورد از آنها ذکر می شود.
- دوران جدید که به عصر اطلاعات و دانایی معروف شده نوید دهنده جهانی نو است بنابراین ، آ.پ باید خود را به سامانه های فن آوری اطلاعاتی مجهز کند.
- ایجاد ارتباط بین مراکز تصمیم گیر آ.پ و مراکز پژوهشی جامعه شناسی و تعلیم و تربیت .
- ارتقای علمی مراکز تربیت معلم و آشنایی دانشجو ـ معلمان با انواع چالشهای حال و آینده جهان .
- ایجاد نظامی که در آن معلمان جایگاه تصمیم گیری توأم با دموکراتیک داشته باشند . معلم باید احساس کند که توان تغییر آموزش و پرورش و قوانین آنرا دارد . وقتی معلم نتواند محیط کار خود را با جامعه روز هماهنگ کند، چگونه می تواند جامعه را برای آینده تربیت کند.
بررسی نیازهای آموزشی معلمان و سایر
نیاز ، حالتی ناشی از کمبود ،یا محرومیت در موجود زنده تعریف شده است . نیازهای آموزشی از طریق آموزش قابل رفع است . آموزش یک سرمایه گذاری دراز مدت است که به بهبود ، ارتقاء سودآوری برتر در سطح افراد ،سازمانهاو حتی ملتها منجر می گردد. آموزش منابع انسانی به کلیه کوششهایی اطلاق می شود که در جهت ارتقای سطح دانش و مهارتهای فنی و حرفه ای و شغلی و همچنین ایجاد رفتار مطلوب در کارکنان یک سازمان انجام می شود و آمادگی آنان را برای انجام دادن مسؤلیتهای شغلی فرد بالاتر می برد.
سنجش نیازهای آموزشی:
مؤلفان گوناگون نیازهای آموزشی کارکنان را به مشابه شکاف و تفاوت بین وضع مطلوب و موجود یا کمبود در زمینه عملکرد وسایر الزامات شغلی کارکنان تعریف کرده اند براساس این تعاریف ، شناسایی و اندازه گیری نیازهای آموزشی به منزله تشخیص کمبودها یا زمینه های ارتقای دانش ، مهارتها و نگرشهای مربوط به عملکرد و رضایت بخش شغلی است و به منظور تعیین نیازهای آموزشی قبل از هر چیز لازم است اهداف آن نهاد یا سازمان مشخص شود و میزان وصول به اهداف یافاصله و دوری از اهداف مورد ارزشیابی قرار گیرد . از آنجا که دوری از اهداف سازمان ناشی از عوامل گوناگون و از جمله کمبودهای آموزشی کارکنان است ضروری است به منظور جبران آن برنامه های آن برنامه ها ی آموزشی لازم تدارک دیده شود.
آ.پ برای حصول به این هدف و به منظور بالا بردن سطح دانش و آگاهی ها ، تخصص ، مهارتها و افزایش مسئولیت پذیری نیروها ، به آموزش پرسنل خود می پردازد و هزینه مالی ، نیروی انسانی ،درمان قابل ملاحظه ای را به آن اختصاص می دهد .
اجرای برنامه نیازسنجی معلمان و سایر کارکنان آموزش و پرورش هم از جمله مواردی است که مورد تأیید و پیگیری محققان گوناگون و دست اندرکاران امر تعلیم و تربیت است . استفاده از نتایج و یافته های تحقیقات در برنامه ریزی ها آموزشی مختص معلمان و کارکنان ، جهت گیری این برنامه ها را صحیح تر می کند و به آنعمق و معنای بیشتری می بخشد.
نیازهای آموزشی معلمان مدارس ابتدایی ، از دیدگاه تحقیقات تربیتی
محمد رضا بد دام با استفاده از روش نظرسنجی ، به بررسی نیازهای آموزشی معلمان مدارس ابتدایی استان خراسان پرداخته است
نتایج تحقیق گویای آن است که الف ) نیازهای آموزشی ـ پرورشی معلمان
1- کاربرد وسایل آموزشی
2- آشنایی بیشتر با ویژگیهای جسمانی ، شناختی و اجتماعی و عاطفی دانش آموزان
3- آشنایی باشیوه های شناخت و حل مشکلات یادگیری شاگردان
4- روشهای شناخت مشکلات رفتاری دانش آموزان وراه حل آن مشکلات
- شیوه های تقویت رفتاردانش آموزان ، شناخت فلسفه آ.پ با تأکید بر تعلیم وتربیت اسلامی
- انواع روشهای تدریس
- شناخت هدفهای آ.پ (غایی، کلی ، رفتاری)
- نظریه های گوناگون یادگیری
- شیوه های اداره و سازماندهی کلاس
ب) نیازهای آموزشی معلمان به تفکیک جنسیت به این ترتیب است که اولویت اول هر دو جنس (زن و مرد) در بعد نیازهای آموزشی _ پرورشی عبارتست از آشنایی بیشتر با کاربرد وسایل آموزشی و در بعد تخصصی عبارتست ازروش تدریس
ج ) نیازهای آموزشی معلمان به تفکیک مدارج تحصیلی ؛ اولویت اول معلمان (معلمان دیپلمه و فوق دیپلم ) عبارتست از کاربرد وسایل آموزشی و اولویت اول معلمان لیسانسه ،آشنایی بیشتر با فلسفه آموزش و پرورش ونظریه های یادگیری است .
د) میانگین نمره های معلمان استان در نیازهای تربیتی بین 78/6 – 58/5 و در نیازهای تخصصی بین 02/7 – 10/6 است این ارقام بیانگر آنست که آموزگاران در کلیه زمینه های فوق به آگاهی و مهارت بیشتری نیاز دارند.
به این ترتیب ، روش تدریس درسهای هنر، انشا، تربیت بدنی و علوم تجربی مهمترین نیازهای آموزشی معلمان را تشکیل میدهد . آزمون ، بیانگر فاصله زیاد بین سطح دانش معلمان است زیرا نمره های بسیاری ازآموزگاران در دروس گوناگون صفر است . در مقابل باسوادترین آموزگاران که کمتر از یک درصد حجم نمونه را تشکیل می دهند ،توانسته اند درصدهای زیر از حداکثر نمره را به دست آورند.
پژوهشگردر پی جواب به این پرسش که آیا بین دانش معلمان در استانهای گوناگون تفاوت وجود دارد به این نتیجه دست یافته است که برجز در موارد، تفاوت بین میانگین های استانها معنا دار است . به عبارت دیگر آموزش دبستانی در کل کشور ، همسان نیست.
بنابراین برای جبران این کمبود دو نوع برنامه ریزی ضروری است . نخستین برنامه شامل یک سیاست گذاری کلان برای هم سطح کردن دانش معلمان کل کشور است. دیگر اینکه ضروری است استانها به طور مستقل به بررسی نیازهای استانی و منطقه ای خود بپردازند و براساس نتایج حاصل برنامه های آموزشی لازم با تدارک ببینند و اجرا کنند .
ضمن تهیه و تحلیل سیاهه نیازهای آموزگاران می توان به این نتیجه رسید که میانگین نیاز آموزگاران 60% است . بالا بردن این رقم بیانگر آنست که معلمان به نیاز به آشنایی با تحولات قرن 21 در آموزش و پرورش و سپس روشهای ایجاد خلاقیت در کودکان (66% ) و کمترین نیاز آنان (50% ) مربوط به طرز تهیه طرح درس سالانه و روزانه است.
از طرف دیگر پژوهشگر به محاسبه همبستگی بین نمره های آزمون و دانش معلمان و سنوات تدریس آنان پرداخته است . نتایج تحقیق گویای آنست که بین نمره کل آزمون معلمان با سالهای خدمت آنها در آ.پ همبستگی بسیار ضعیفی (r=0/0955 ) وجود دارد .
شاهد آن هستیم که دانش معلمان با سابقه با دانش معلمان کم سابقه تفاوت معناداری ندارد و این امر احتمالاً از نامؤثر بودن آموزشهای ضمن خدمت یا همگانی نبودن آموزش معلمان در طول سالهای خدمت ناشی شده است.
منابع و مآخذ
آیین فرزانگی جلد دوم نوشته دکتر وحیدی
مجله رشد
تاریخ اندیشه های تربیتی و تفکر درباره تحولات آینده آموزش و پرورش
[1] - شوک آینده
[2] - تاریخ اندیشه های تربیتی و تفکر درباره تحولات آینده آ.پ ترجمه محمد علی امیری
[3] - سخنرانی در کنفرانس یونسکو ، ملبورن 1988 . کارینزو روبرتو
[4] - شوک آینده
[5] - دکتر وحیدی ،آیین فرزانگی ، جلد دوم
تحقیق در مورد تعلیم و تربیت در آموزش و پرورش