لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 1
سال جدید و مسئولیت سنگین مدیران
سال گذشته را با ارج نهادن به مظاهر آزادگی و شهامت و فداکاری در راه حق و حقیقت به پایان بردیم و سال جدید را هم با همان مناسبت آغاز کردیم. و قبل از آنکه فروردین ماه را به پایان برسانیم، میلاد شایسته ترین انسان تاریخ بشریت را که رشد و بالندگی و بهبود مستمر سرلوحه تمام آموزه های متعالی اوست، به جشن و سرور خواهیم نشست. در این میان، آنچه بر ما فرض و ضروری است کنکاش در پیام تمام این مناسبتها و مسئولیت اجتماعی بس سنگینی است که به عنوان مدیران این مرز و بوم بر عهده ما می گذارد و می طلبد که هر روز تلاشی بیشتر از روز قبل برای بهبود و پیشرفت و بالندگی داشته باشیم.برای این بالندگی و بهروزی، شناخت اساس کار در معادله مدیریتی کار چندان سختی نیست. داده ها در فرایند تصمیم گیری تولید و توزیع به ستاده تبدیل می شوند. اما آنچه که این فرایند را از جنبه های صرف مهندسی دور می کند و به یک مسئولیت مدیریتی تبدیل می نماید، تبدیل قابلیت ستاده و محصول برای ارضای نیازها و ایجاد مطلوبیتی همانند ، اگر نه بیشتر ، در ازاء داده ها است. از این جای کار به بعد، حل معادله کمی مشکل می شود. رفع یک نیاز به گونه ای که متقاضی از آن خرسند شود، قطعاً لازم می دارد که فرایند تبدیل داده به ستاده، ارزش افزوده قابل قبولی خلق کند و این میسر نیست مگر آنکه در تمام این مسیر بهورزی ردپای تعقل و خبرگی و خردورزی و استفاده از تجارب گذشته به خوبی در امر تولید و عرضه محصول ملاحظه شود. فعالیت جوامع بشری هم به میزانی که حرکات و افعال ایشان از بصیرت و آگاهی سود می برد، به بار موفقیت مینشیند. آن گاه که طعم شیرین این موفقیت به ذائقه رسید، تمام تلاش بایستی بر استمرار و توسعه و بهبود آن متمرکز شود. بیشترین بازتاب این گفتگوها را بایستی در مدیریت اقتصادی بنگاه پی جویی کنیم. امروز گردش سریع اطلاعات و آشنایی با کمیت و کیفیت منابع تولید، راهنمای مناسبی برای انتخاب نوع فعالیتها و توسعه تخصص و توانایی در رشته های گوناگون است. تدبیر و تعقل در انتخاب فعالیتی که از لحاظ منابع در آنها دارای مزیت هستیم و احتراز از کارهایی که به علت کاستیها و عدم توانایی هایمان موجبات اتلاف منابع را فراهم می کند، از کلید واژه های این معادله مدیریتی است. در کشورهای در حال توسعه ، اتکا به عطیه های الهی و منابع اولیه که داده های ایستای تولیدند و یا نیروی کاری که از ارزانی نسبی سود می برد ممکن است شروع مناسب و مفیدی برای فراهم کردن ادوات رشد باشد، ولی مطمئناً اصرار به ادامه و استمرار آن که به یک الگوی عادت تبدیل شود، مقرون به صلاح و مصلحت نیست. تلاش برای بهره گیری های اولیه از این امتیازات قابل قبول است ، اما عزم به افزایش بهره وری این منابع از طریق توسعه آموزش مهارتهای حرفه ای و تخصصی و انجام سرمایه گذاری های هدف دار و پر بازده برای رشد قابلیتها و توسعه تواناییها، تنها شیوه ای است که ادامه راه را قرین با موفقیت و پیروزی خواهد کرد. در نگاه اول، بهترین راهبرد متصور برای اقتصادهای در حال توسعه که از قابلیتهای تکنولوژیکی پیشرفته ای برخوردار نیستند و انباشتی از سرمایه لازم را نیز در کشور ندارند، در پیش گرفتن روش و نظامات متداول تولید جهانی به عنوان ابزاری برای ورود به بازارهای بزرگتر است، که در این رهگذر مقتضیات یادگیری و آشنایی به اصول رقابت پذیری و توسعه و ارتقای کیفیت نیز فرا گرفته می شود. اما در استمرار راه، گزینه ای جز آنکه در بخشی هر چند کوچک از صنعت و تخصص، دارای حرفی برای گفتن شویم و مدعی سهمی از بازار باشیم، فرصتی برای بقا باقی نمی ماند. این هدف متعالی نیز همان گونه که بر دیگران واقع شده، از مسیر توسعه قابلیتها، استفاده عاقلانه و مدبرانه از دانش و سرمایه دیگران، به کارگیری خرد جمعی در تولید ، مشارکت پذیری در توسعه کالای جدید و تلاش برای ارتقا کیفیت می گذرد. توسعه زیربناها، انباشت متراکم و وسیع سرمایه، اعمال سخاوت در امر تحقیق و توسعه و دغدغه دسترسی به مرزهای فراتر از محیط نزدیک، همه و همه از ادوات و ابزار جبران غفلتهای گذشته و گذار به موقعیت های والاتری است که شایستگی نیل به آن مقام، بدون هیچگونه مداهنه ای در شان جامعه ایرانی قرار دارد. به راستی پیام قداستهایی که سال را با آنها به پایان بردیم و آموزه های مکتبی که سالروز میلاد بنیانگذار آن را تا قبل از انتهای اولین ماه سال جدید به جشن و سرور می نشینیم چیزی جز همین والائی ها و برتری ها ست؟
سال جدید و مسئولیت سنگین مدیران