لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"
فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحات:67
فقر روستایی و تخریب محیط زیست در کشورهای در حال توسعه
پس از جنگ جهانی دوم با رهایی بسیاری از کشورهای جهان سوم از استعمار و دستیابی آنها به استقلال سیاسی ، فاصله و شکاف اقتصادی بین کشورهای فقیر و غنی بیش از پیش آشکار شد . در پی آن استراتژی رشد اقتصادی در راستای رسیدن به توسعه از طریق انتقال سرمایه ، فن آوری و تجربیات کشورهای توسعه یافته در دهه 1960 اتخاذ گردید . در آن زمان عقیده بر این بود که رشد اقتصادی موجب افزایش اقتدار کشور شده و توسعه اقتصادی را فراهم می کند . اما پس از یک دهه و در آغاز دهه 1970 میلادی نه تنها رشد اقتصادی مورد انتظار در بسیاری از کشورهای جهان سوم محقق نشد بلکه در برخی کشورها نیز که رشد اقتصادی مناسب و قابل توجهی داشتند منجر به توسعه نگردید و رشد فزاینده فقر و نابرابری از یک سو و آثار سوء زیست محیطی و بوم شناختی حاصل از رشد اقتصادی از سوی دیگر موجب بالندگی و گسترش تفکرات چند بعدی در مورد توسعه گردید و پایداری توسعه برای اولین بار در دهه 1980 مورد توجه قرار گرفت . بدین معنا که توسعه بایستی دربرگیرنده بهبود گسترده در تمامی سطوح زندگی جوامع و رفاه همگانی آنها بوده ، سرمایه گذاری در تمامی بخشهای اقتصاد را مدنظر قرارداده و به ابعاد و جوانب زیست محیطی نیز توجه داشته باشد . ( جنیفر.آ. الیوت . 1378.ص 8 )
براین اساس یکی از چالشهای مهم دنیای امروز نابرابری بین کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه از یک سو و نابرابری منابع و امکانات در سطوح ملی به ویژه در کشورهای جهان سوم می باشد این مسئله سبب شده است که فقر روستایی در اینگونه کشورها به عنوان یکی از مسائل حاد و بحرانی جلوه نماید . روستائیان در این کشورها کمترین سهم را از منابع ، سرمایه ها و امکانات ملی دارند و بدین لحاظ فقر روستایی به یک چالش بزرگ توسعه انسانی و نیز یک معضل عمده زیست محیطی بدل شده است . اعتقاد بسیاری از صاحبنظران بر این است که فقر و به ویژه فقر روستایی که موضوع مورد بحث ماست ، امکان و توان بهره برداری صحیح و پایدار از منابع محیطی را از بین می برد و از این رو موجب تشدید روند تخریب محیط زیست می گردد .
چنانچه از یک نگاه سیستمی و جامع به مسئله بیندیشیم تخریب محیط زیست نیز به نوبه خود از طریق کاهش بهره وری منابع محیطی یا از بین رفتن آنها در دراز مدت موجب تشدید فقر می شود و چنانچه این چرخه شوم متوقف نشود روند فزاینده فقر و تخریب محیط زیست تشدید خواهد شد .
مسئله دیگری که نباید مورد غفلت قرار گیرد تأثیر نابرابریهای موجود بین کشورها و ملتها در تخریب محیط زیست می گردد .
چنانچه از یک نگاه سیستمی و جامع به مسئله بیندیشیم تخریب محیط زیست نیز به نوبه خود از طریق کاهش بهره وری منابع محیطی یا از بین رفتن آنها در درازمدت موجب تشدید فقر می شود و چنانچه این چرخه شوم متوقف نشود روند فزاینده فقر و تخریب محیط زیست تشدید خواهد شد .
مسئله دیگری که نباید مورد غفلت قرار گیرد تأثیر نابرابریهای موجود بین کشورها و ملتها در تخریب محیط زیست می باشد . به بیان دیگر تخریب وسیع منابع محیطی از یک طرف ناشی از افزایش مصرف ، بالا بودن استانداردهای زندگی و یا بهتر بگوییم اسراف در بهره گیری از منابع در کشورهای پیشرفته بوده و از طرف دیگر ناشی از فقر ، محرومیت و ابتدایی بودن سطح زندگی بسیاری از ملل جهان است . به طوری کشاورزی UNDP . 1991 . p . 12 که هنوز سه چهارم مردم دنیا برای سوخت عمدتاٌ به چوب نیازمندند . ( از طریق سوزاندن و کشت اراضی جنگلی هنوز رواج دارد و فشار shifting cultivation گذرا مضاعفی بر محیط زیست در جریان تغییر کاربری اراضی به شهری ، زراعی جاده و ... وارد می شود . آنچه بر شدت این عوامل می افزاید افزایش سریع جمعیت کشورهای در حال توسعه در دهه های اخیر می باشد .
در هر حال باید توجه داشت که مفهوم فقر پیچیده بوده و دارای ابعاد و جوانب گوناگون می باشد و از دیدگاههای مختلف اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و ... پیرامون آن بحث شده است . از این رو تعامل بین فقر و محیط زیست و انواع فقر روستایی و تأثیر آن بر تخریب محیط زیست نیز یکسان نبوده و در این زمینه دیدگاههای متفاوتی وجود دارد .
تعریف و مفهوم فقر
مروری بر منابع و مطالعات انجام شده در زمینه فقر حاکی از آن است که تعاریف و مفاهیم متعددی از فقر از ابعاد گوناگون اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و ... وجود دارد که دستیابی به مفهومی واحد از فقر را مشکل می سازد .
می یه و رابی از فقر تعریف وسیعی به دست می دهند زیرا در فقر : فقدان نسبی درآمد ، دارایی ، خدمات پایه ، منزلت ، امکانات آموزشی و تحرک اجتماعی و نیز عدم حضور و مشارکت در تصمیم گیریها به اشکال گوناگون ، را می بینند . ( آ .ال . هاگان . 1374 ص 324 ) متداولترین تعریف فقر تعریف اقتصادی آن است . اکثر منابع در تعریف اقتصادی اتفاق نظر دارند و آن را ناتوانی در برآورده ساختن حداقل نیازهای انسان تعریف نموده اند . اما بلافاصله این سوال مطرح می گردد که حداقل نیازهای یک انسان چیست ؟ و شامل چه مواردی می شود ؟ آیا منظور از حداقل نیاز غذا ، مسکن و سرپناه است ، یا اینکه نیازهای اجتماعی و فرهنگی فرد را نیز دربرمی گیرد ؟ اینجاست که مفهوم فقر مطلق و فقر نسبی مطرح می شود : « فقر مطلق زمانی رخ می دهد که افراد یا خانواده ها از تأمین حداقل نیازهای ضروری برای ادامه باز مانند و تداوم زندگی یعنی گذشتن از امروز به فردا را مشکل و غیرممکن یابند و این بدان معناست که نیازهای اساسی مانند ، غذا ، پوشاک ، سرپناه ارضا نگردد و لذا انحطاط همه جانبه افراد یا خانواده ها آغاز گردد و در انحطاط جسمانی و وضع ظاهری منعکس شود و افراد و خانواده ها به معنای واقعی کلمه درمانده شوند و راه به جایی نبرند . اما فقر نسبی فاصله ای کم یا زیاد از ملاکهای معین شده ای را می رساند . هرچه چنین فاصله ای زیاد شود ، فقر نسبی به فقر مطلق نزدیکتر می گردد . با این حساب فقر نسبی با ارزش گذاری همراه است یعنی به هر تقدیر امروز به فردا می پیوندد . اما افراد یا خانواده ها از معیار تعیین شده به وسیله جامعه برای حداقل نیازهای لازم برای یک زندگی سالم با حفظ کرامت انسانی و رشد تعالی فاصله دارند . 1 « ( پیران ، پرویز، 1375 ص 101 ) برنامه در گزارش توسعه انسانی سال 1997 خویش که با تأکید برمسئله فقر UNDP توسعه سازمان ملل متحد تهیه شده است فقر را پدیده ای چند بعدی می شناسد و معتقد است که «فقر چهره هایی متعددی دارد و چیزی بیش از عدم تکاپوی درآمد می باشد . فقر در قالب وضعیت بهداشتی و آموزشی نامناسب ، محرومیت از دانش و ارتباطات ، ناتوانی در به دست آوردن حقوق انسانی و سیاسی و نداشتن احترام و اعتماد به نفس جلوه می کند . علاوه بر این تخریب زیست محیطی و ناتوانی ملی هر جا که افراد در فقر زندگی می کنند دیده می شود . در پشت این چهره های فقر واقعیت خشن زندگی یأس آور بدون امکان انتخاب و دولتهایی که فاقد ظرفیت ( جنبه های فقر از دید برنامه UNDP . HDR . 1997 . p . iii پاسخگویی به این وضعیت هستند قرار دارد . ) »
توسعه سازمان ملل متحد شامل موارد زیر می باشد :
مقاله فقر روستایی و تخریب محیط زیست در کشورهای در حال توسعه