اختصاصی از
حامی فایل دانلود پاورپوینت ابوعبدالله جعفر بن محمد رودکی سمرقندی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

زندگی نامه:
ابوعبدالله جعفر بن محمد بن حکیم بن عبدالرحمن بن آدم رودکی سمرقندی؛ زاده ، اواسط قرن سوم هجری قمری ۲۴۴ قمری) از شاعران ایرانی دوره ، سامانی در سده ، چهارم هجری قمری است. او استاد شاعران آغاز قرن چهار هجری قمری ایران است. رودکی به روایتی از کودکی نابینا بوده است و به روایتی بعدها کور شد. او در روستایی بهنام بَنُج رودک در ناحیه ، رودک در نزدیکی نخشب و سمرقند به دنیا آمد. رودکی را نخستین شاعر بزرگ پارسیگوی و پدر شعر پارسی میدانند. وی در دربار امیر نصر سامانی بسیار محبوب شد و ثروت بسیاری به دست آورد، با این حال در سالهای پایانی عمر مورد بیمهری امرا قرار گرفته بود. او در اواخر عمر به زادگاهش بنجرود بازگشت و در همانجا به سال ۳۲۹ هجری (۹۴۱ میلادی) درگذشت.
سبک شعر و افکار رودکی:
رودکی در انواع سخن استاد بوده ،قصیده و قطعه و غزل و رباعی را نیکو سروده است.زبان شعر او بسیار ساده وروان و دور از تکلّف ،و تشبیهات وتصویرهای شعری او غالباً متحرّک و زنده است .
رودکی را حقاً باید پدر شعر فارسی و پایه گذار سبک خراسانی یا ترکستانی خواند.در اشعار او شور وشادی،و جدو ملال ،زهر اندرز،شک ویقین به هم آمیخته است تخیل او بسیار قوی و تصویرهای شعریش بسیار گویاست.
رودکی پیش آهنگ قصیده سرایان نیز هست وکهن ترین قصیده ی کاملی که مشتمل بر تشبیب و تخلص به مدح باشد از وی یادگار مانده است .ابداع رباعی هم به گفته ی صاحب المعجم از اوست.
رودکی، شاعر روشن بین:
در پایان روزگار دراز او ،تصویری که رودکی از سیمای خویش در طیّ یک قصیده ی زیبا ترسیم می کند ،با مطلع:
«مرا سبود فرو ریخت هر چه دندان بود نبودندان لابل چراغ تابان بود.»
این استاد شاعران کهن را پیر مردی نشان می دهد خسته و فرسوده،با دندان های فروریخته،موهایی از غبار ایّام سفید و بالایی از فشار بار زن وفرزند که از نداری و ناتوانی چاره ای ندارد جز آن که عصا و انبان بردارد و شاید در کوی و برزن مثل گدایان دریوزه کند به این صورت فرسوده ی نحیف فرتوت،که دقیقی شاعر،دو چشم تیره را هم که فروغ خویش را از دست داده است و یا خوداز فروغ بی بهره بوده است می افزاید:
« استاد شهید زنده بایستی و ان شاعر تیره چشم روشن بین
و این مجموعه ی درد انگیز تصویر شاعری را نشان می دهد که روزگاری در دربار بخارا به شعر و آواز خویش، وبابربط و چنگ دل های نازنینان و گردنکشان را به دام آورده است.
آیا این رودکی کور مادر زاد بوده است؟
از گوشه و کنایه هایی که شاعران نزدیک به روزگار او – مثل دقیقی ،ابوذراعه جرجانی و ناصر خسرو – در باب وی آورده اند پیداست که او را شاعری نابینا می شناختند.گفت و شنودی که یک جا بین ابوحیّان توحیدی و ابو علی مسکویه رفته است این نکته را تأیید می کند. چنانکه عوفی نیز آشکارا می گوید که وی «اکمه» بود و «چشم ظاهر بسته داشت .اما از سخن او بر نمی آید که همه ی عمر شاعر یا حتّی روزی از عمر او در آن تاریکی های دنیای کوران گذشته باشد.نه فقط ادعای «دیدن»در بعضی از اشعار او هست بلکه تشبیهات حسّی نیز در سخنان او کم نیست خاصّه دنیای رنگ ها –که بر کوران مادر زاد فرو بسته است- در شعر او جلوه یی تمام داردو به علاوه آن مایه ی عاشقی ها و دلفریبی های روزگار جوانی که یاد آن ها ایّام سرد پیری و نیستی شاعر را گرم می کرد البته از یک مردی عاجز برنمی آید و پیداست که بی چشم آهو شاعر بخارا نمی توانسته است کنیزکان غزال رم و زیبا را چنان شیفته و بی تاب خویش کند که با وجود بیم رقیب شبها به پنهان پیش وی بیایند .
«بسا کنیز نیکو که میل داشت بدو به شب زیارت او پیش او به پنهان بود»
از آن گذشته روشنی و درخشندگی توصیفات و تشبیهات او آن مایه هست که انسان را در قبول داستان کوری – کوری مادرزادی – او به شک بیندازد .یادی که شاعر بخارا از روزگار جوانی خویش می کند چنان است که گویی کوری نیز مثل پیری وسستی وناتوانی فقط در سال های پایان عمر به سراغ او آمده است.با این همه شاید این احتمال درست نباشد که او درپایان عمر چنانکه در شرح یمینی آورده اند در طی شکنجه کور کرده باشند هر چه هست تصویر پایان عمر شاعر او را چیزی شبیه به هومر شاعر افسانه های یونان –جلوه می دهد و بی شک رودکی نیز – تا حدّی مانند هومر- پدر شاعران دیار خویش به شمار می آید.
رودکی = حافظ قرآن:
جعفر بن محمد علاوه بر این که در هشت سالگی قرآن را حفظ کرد آوازی خوش داشت و همین موهبت او را با خنیاگران و رامشگران نام آور آشنا ساخت چنان که بختیار نامی که استاد موسیقی بود وی را به شاگردی گزید و بربط در آموخت وقتی به بخارا رفت به درگاه پادشاهان آن سامان پیوست و از آنجا به دستاویز هنرهای خویش نفوذ و حرمت بسیار یافت .نصربن احمد پادشاه بخارا شیفته ی ذوق و قریحه ی او شد واز بس به او صله داد توانگرش کرد.
او در شاعری قدرت و مهارتی کم نظیر داشت خاصه در توضیحات .هیچ کس به خوبی او شراب را به عقیق گداخته و دندان را به ستاره ی سحری و قطره ی باران مانند نکرده بود و از این گونه تشبیهات لطیف و درخشان در شعراو بسیار می توان یافت.
شیوه شاعری رودکی:
شیوه ی شاعری وی بر سادگی معنی روانی لفظ مبتنی است ودر همان حال جزالتی کم نظیر مایه ی مزّیت شعر اوست آن جا که با توصیف یا تشبیه سرو کار دارد غالباً از گزاف و مبالغه ی لاطایل می پرهیزد، در مدح نیز بیشتر به همان که در سخنش «لفظ همه خوب و هم به معنی آسان »باشد قناعت می کند و در جستجوی تکلیف نیست با این همه در ابداع معانی قدرت تمام دارد و شعر او در عین سادگی و روانی از معانی لطیف و مضامین تازه برخوردار است. وی علاوه بر قصاید و مثنوی های کلیله و دمنه و منظومه ی سند باد نامه و غزلیات، مرثیه هایی نیز در سوگ ابوالحسن مرادی و شهید بلخی و مرگ دردناک فرزند محبوب ابوالفضل بلعمی وزیر دربار بخارا سرود.
تعلیم و پیام رودکی:
مثل هوراس شاعر رومی که دنیای آسوده امّا شتابان بی ثبات خویش را با چشم ذوق و لذت می دید ودر روزهای زرّین فرمانروایی آگوست بانگ «امروز را دریاب» می داد رودکی لذّت ها و رامش هایی را که در کنار «سیاه چشمان» بخارا درمی یافت قدر می شناخت و با همان آهنگ هوراس می گفت:
«شاد زی با سیاه چشمان شاد که جهان نیست جز فسانه وباد»
بدین گونه زندگی شاد و لذت انگیز دربار بخارا در شعر او –جلوه دارد .و خواننده ی دقیق می تواند در این مختصر مرده ریگ شاعر مثل خود او تپیدن دل های سیاه چشمان بخارا و اندو شادی نام آوران و گردنکشان آن دیار از یاد رفته را در خاطر خود زنده کند.
شامل 25 اسلاید powerpoint
دانلود با لینک مستقیم
دانلود پاورپوینت ابوعبدالله جعفر بن محمد رودکی سمرقندی