قسمتی از محتوای متن Word
تعداد صفحات : 24 صفحه
گیله مرد » اثر بزرگ علوی باران هنگامه کرده بود.
باد چنگ میانداخت و میخواست زمین را از جا بکند.
درختان کهن به جان یکدیگر افتاده بودند.
از جنگل صدای شیون زنی که زجر میکشید، میآمد.
غرش باد آوازهای خاموشی را افسار گسیخته کرده بود.
رشتههای باران آسمان تیره را به زمین گلآلود میدوخت.
نهرها طغیان کرده و آبها از هر طرف جاری بود.
دو مامور تفنگ به دست، گیله مرد را به فومن میبردند.
او پتوی خاکستری رنگی به گردنش پیچیده و بستهای که از پشتش آویزان بود، در دست داشت.
بیاعتنا به باد و بوران و مامور و جنگل و درختان تهدید کننده و تفنگ و مرگ، پاهای لختش را به آب میزد و قدمهای آهسته و کوتاه برمیداشت.
بازوی چپش آویزان بود، گویی سنگینی می کرد.
زیر چشمی به ماموری که کنار او راه میرفت و سرنیزه ای که به اندازهی یک کف دست از آرنج بازوی راست او فاصله داشت و از آن چکه چکه آب میآمد، تماشا میکرد.
(توضیحات کامل در داخل فایل)
متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن در این صفحه درج شده به صورت نمونه
ولی در فایل دانلودی بعد پرداخت، آنی فایل را دانلود نمایید
دانلود گیله مرد اثر بزرگ علوی