پرنده آبی اثر موریس مترلینگ
پرندهی آبی» داستانی است دربارهی جستجوی سعادت. این نمایشنامه که به قلم موریس مترلینگ در چهار پرده تدوین شده است، نمایش امیدها، اوهام، خیالات و ناکامیهای دو کودک است که در پی پرندهی خوشبختیاند. تیلتیل و میتیل پرندههای آبی دیدهاند، بسیار؛ اما هر کاری کردهاند نتوانستهاند بگیرند.
در بخشی از پرده دوم نمایشنامه، تابلوی دوم؛ خانهی پری میخوانیم: «گربه: گوش کنید، ما که حیوانات، اشیا و عناصر اصلی هستیم، همه ما دارای روحی هستیم که بشر هنوز آن را نشناخته و به آن دست نیافته و همین یکخورده استقلالی هم که برای ما باقی مونده به همین جهته. اما اگر بشر درین سفر پرنده آبی را پیدا کنه کلیه اسرار بر او کشف میشه و هر چیز که تا به حال بر او نامعلوم بوده معلوم خواهد شد. آن وقت دیگه ما کاملا در چنگال بیرحم بشر خواهیم افتاد. اما باید مخصوصا بدونید آنچه را شنیدید ابدا گفتار من نیست، بلکه رفیق قدیمی من «تاریکی» که پاسبان اسرار ازلی است به من خبر داده. پس سلامت و صلاح ما اینه که به هر قیمتی هست نگذاریم بشر این پرنده را پیدا کنه.
پرنده آبی